متن برنامه ی درس هایی از قرآن کریم حجت الاسلام قرائتی؛ تاريخ پخش :: 1370/12/18
بسم الله الرحمن الرحيم
ان شاء الله كه بينندهها كه ماه رمضان بحث را ميبينيد روزه هاشان قبول باشد. دم افطار يك وقت خوبي براي دعا كردن و دعا هم كه ميكنيد به همه دعا كنيد از امام ياد گيريد كه وقتي دعا ميكند به يك گروه خاص دعا نميكند ميگويد: «َاللَّهُمَّ أَغْنِ كُلَّ فَقِيرٍ» همه فقيرها «اللَّهُمَّ رُدَّ كُلَّ غَرِيبٍ»، «اللَّهُمَّ اشْفِ كُلَّ مَرِيضٍ»(المصباح كفعمي، ص617) دعا دعاي عمومي بايد باشد و خدا را شكر كنيد كه خدا بر شما و ما منت گذاشت كه اين ايام مبارك را درك بكنيم ما مفتخر بشويم به اين كه در مهماني خداوند شركت كنيم.
بحثي كه براي شما دارم يك ستون مال افراد آگاه و يك ستون مال افراد غافل است چون موضوعمان موضوع معاد بود. دو رقم آدم داريم: سيماي آگاهان و سيماي غافلان، بعد آنوقت شما ببينيد جزو كدام اين دو دسته هستيد. اگر جزو آگاهانيد الحمدلله اگر زبانم لال جزء غافلين هستيم، فرصت خوبي است در ماه رمضان كه انسان به خودش هي بزن. د لابد ديديد كه گاهي كه قلب ميايستد پزشك ميايد يكي دو دفعه محكم روي قلب ميزند به انسان شوك وارد ميكند تا بلكه قلب راه بيفتد، همينطور كه قلب جسمي گاهي ميايستد، آدم بايد شوك بزند گاهي ممكن است روحش خواب برود، غافل بشود كه لازم است شوك بزند و خداوند براي اينكه ما غافل نشويم، گاهي شوك ميزند مثلاً از بس كه اين طرف آن طرف نگاه ميكنيم يك مرتبه كتفمان را ميگيرد، رو به قبله صاف ميكند، اين كه رو به قبله ميكند يك تكاني به ما ميدهد بلكه هيكلمان را رو به قبله ميگرداند تا بلكه روحمان توجه به خدا كند. بعد ميبيند ميگوييم «مالِكِ يَوْمِ الدِّينِ إِيَّاكَ نَعْبُدُ وَ إِيَّاكَ نَسْتَعينُ» فاتحه/5-4 فايده ندارد ميگويد خم شو بلكه يك خرده يعني يك تكاني به ما ميدهد بلكه روحمان تكان بخورد. جسممان را تكان ميدهد تا، ببينيد شما گاهي وقتها يك كسي را ميبينيد، ميبينيد محل نميگذارد ميخواهيد دوست داشته باشد «يا علي! » دستش را ميدهي كه بلكه با دست دادن يعني دستت را به دستش نزديك ميكني تا بلكه دلش به دل شما نزديك بشود، باز دست كه ميدهي ميبيني كه نه دلش، بعد همينطور كه دستش توي دست تو است، يك خرده دستش را فشار ميدهي، تا بلكه روحش به روح شما نزديك شود. خدا هي ميخواهد ما را به خودش نزديك كند اول هيكلمان را رو به قبله ميگرداند يك تكاني به ما ميدهد فايده ندارد، خيلي خوابيم، ميگويد: خم شو «سُبْحَانَ رَبِّيَ الْعَظِيمِ وَ بِحَمْدِهِ» نيامد پاشو بلندترين نقطه قوت را بلندترين نقطه بدن، پيشاني را، بساوان به خاك «سُبْحَانَ رَبِّيَ الْأَعْلَى وَ بِحَمْدِهِ» نشد پاشو دو مرتبه، نشد يكي ديگر، هي به ما شوك ميزند. تمام اين برنامهها براي اين است كه اين دل غافل يك خرده، بيدار شود. آخرش هم ميگويد فايده ندارد اين با اين آبها چركش نميآيد، اين را بايد برد توي حمام آب داغ يك سي روز گرسنگي بخورد، يك سي روز گرسنگي ميدهد بعد هم ميگويد قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص: «وَ اذْكُرُوا بِجُوعِكُمْ وَ عَطَشِكُمْ فِيهِ جُوعَ يَوْمِ الْقِيَامَةِ وَ عَطَشَهُ»(عيونأخبارالرضا، ج1، ص295)خوب كه گرسنه ماندي اگر يك وقت گرسنه و تشنهات شد يادت بيفتد كه در قيامت گرسنگي و تشنگي شديدي خواهد بود. يك خرده گرسنگي بچش تا ببيني گرسنهها چه ميكشند، چون اول ميگويد انفاق كنيد، به فقرا بدهيد، به محرومين و به مستضعفين كمك كنيد. ميگويد فايده ندارد. بعد ميگويد خودت هم نخور. اول ميگويد: آقايون! آقايوني كه سوار هستيد، ماشين داريد، لطفاً اينهايي را كه كنار خيابان هستند يكي دو نفر را سوار كنيد هر چي ميگويد سوار كنيد ميبيند كسي اينها را سوار نميكند بعد ميگويد: آقا! لطفاً ببخشيد، پياده شو. پياده شو. خودت هم كنار خيابان بايست يك خرده كنار خيابان بعد ماشينها رد ميشوند، ميخواهد بلكه مزه پيادهها را ما بچشيم. ما را از ماشين پياده ميكند، كنار خيابان نگه ميدارد، مزه اينهايي كه كنار خيابان هستند بچشيم. ما كه نفهميديم گرسنهها چگونه هستند. ميگويد پس يك سي روز خودت هم گرسنگي بچش تا به درد بيچارهها برسي.
خلاصه برنامههاي الهي همهاش برنامههاي تربيتي است. آنجا كه ميگويد هيكلت را رو به كعبه كن بلكه دلت نزديك ما بشود. آنجا كه ميگويد ركوع، آنجا كه ميگويد پيشانيت را به خاك بمال، آنجا كه در مكه به حاجيها ميگويد لخت شو لباس احرام بپوش، كفن بپوش، آنجا كه ميگويد برو قبرستان يك خرده فكر كن، ببين ديروز با هم بوديد، الان زير خاك، پارسال ماه رمضان شب افطار چه آدمهايي بودند امسال نيستند. شصت سال ديگر تو نباشي. اين همه كه ميگويد: برو ديدن مريض اين همسن تو بود، خيلي از تو قويتر بود. برو قبرستان. اوه چقدر پهلوان اينجا خوابيده است. ببين عكسهاي قبرها را جوانهايش بيشتر از پيرهايش است. اين همه كه ميگويد عيادت مريض برو، گرسنگي بچش تا بفهمي گرسنهها چگونهاند؟ برو عيادت مريض تا بداني سلامتي چيست؟ يادت نرود كه خودت هم يادت نرود، خودت هم يادت نرود، يادت نرود. اين همه توجه ميدهد كه ما از غفلت بيرون بياييم. برنامههاي ديني همهاش براي اين است كه غفلت نكنيم و لذا قرآن ذكر است «إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّكْرَ» حجر/9 اين همه ذكر ذكر.
اصلاً فلسفه روضه هم همين است. اين كه ميگويند برو روضه يعني برو ببين امام حسينعليه السلام در مقابل طاغوت چه جور قطعه قطعه شد ولي بله به طاغوت نگفت. تا تو هم ياد بگيري. هر رقم سختي هست، بله به طاغوت نگو.
اينها همه ذكر است، روضه ذكر، مسجد ذكر، قرآن ذكر، همه براي اينكه ما از غفلت بياييم بيرون.
يكي از مسائلي كه خيلي مورد غفلت ماست، معاد است. حال آدمهايي هستند كه به ياد معاد و قيامت هستند و آدمهايي هستند كه نسبت به معاد غافل هستند.
سيماي آگاهان، سيماي غافلان:
قرآن ميفرمايد كه: اعوذ بالله من الشيطان الرجيم «فَمَنْ كانَ يَرْجُوا لِقاءَ رَبِّهِ فَلْيَعْمَلْ عَمَلاً صالِحاً» كهف/110، «مَنْ» يعني چي؟ «مَنْ» يعني كسي كه «فَمَنْ» يعني كسي كه «كانَ» يعني كسي كه اينطوري «فَمَنْ كانَ يَرْجُوا»، «يَرْجُوا» يعني رجا رجا يعني اميد «فَمَنْ كانَ يَرْجُوا لِقاءَ رَبِّهِ فَلْيَعْمَلْ عَمَلاً صالِحاً» كسي كه اميد به روز قيامت دارد، كار خوب ميكند. كسي كه اميد دارد كه بانك جايزه ميدهد، پولش را توي پس انداز ميخواباند. كسي كه اميد دارد اين اميد به لقاء «يَرْجُوا لِقاءَ رَبِّهِ» همان اين كسي كه توجه به قيامت دارد «فَلْيَعْمَلْ عَمَلاً صالِحاً» عمل صالح انجام ميدهد ضمنا از اين آيه معلوم ميشود: نميشود گفت: خب بالاخره خدا «أَرْحَمُ الرَّاحِمِينَ» است.
يك وقت يك شب يك مهمان داشتيم يك خرده هم طاغوتي بود. فكرش طاغوتي بود. از نظر پولي خيلي بالا نبود ولي تفكرش همچي از آن آدمهاي طاغوتي بود. گفت: آقاي قرائتي خدا را ما هم قبول داريم. تو هم قبول داري. منتهي ما يك خدايي قبول داريم، خداي بخشنده كه ما را ميبخشد، شما خدايي كه قبول داريد خدايي كه ميبرد جهنم يعني شما يك خداي وحشتناك توي ذهنتان داريد، ما يك خداي مهربان. گفتم: نه اتفاقاً خداي ما هم خداي مهربان است. منتهي ما ميگوييم مگر شما اميد به خداوند نداري؟ گفت: چرا. گفتم: رجا يعني اميد. «يَرْجُوا» يعني رجا و اميدِ بدون عمل توي قرآن نيست. هر كه اميد دارد بايد عمل هم داشته باشد. اگر مرد به خانمش بگويد: تو پهلوي من محترمي عزيزي ميگويد: خب پس برويم، بازار يك جفت كفش بخريم، اگر مرا دوست داري پس كفشت كو؟ اگر مادر به بچهاش بگويد: بچه جان! من تو را دوست دارم. ميگويد: من بيسكويت ميخواهم. دوستي بدون بيسكويت را بچه 2 ساله قبول نميكند. اصلاً اينكه به مهريه گفتهاند صداق آخر مهريه خانمها دو تا اسم دارد يكي ميگويند مهريه يكي ميگويند صداق. چرا ميگويند صداق؟ چون صداق از صدق است. صدق يعني داماد ميرود خانه عروس براي ازدواج. عروس ميگويد: خب تواگر واقعاً ميخواهي با من زندگي كني علامت صدق تو اين است كه صد هزار تومان بدهي 200 هزار تومان بدهي 10 تا سكه 20 تا سكه 30 تا سكه بدهي.
البته من تعاوني حساب ميكنم، اين كه ميگويد بده ببينيم يعني تو اگر راست ميگويي علامت صدق داماد اين است كه صداق بدهد. صداق علامت صدق داماد.
اگر راستي صداقت داري در اين كه اميد داري، اميد داري يرجو اميد داري خوب اگر اميد داري عملت كو؟ مثلاً داريم كه قرآن ميفرمايد كه «وَ يُطْعِمُونَ الطَّعامَ عَلى حُبِّهِ مِسْكيناً وَ يَتيماً وَ أَسيراً» دهر/8 اينها(اميرالمومنين و فاطمه زهرا سلام الله عليهما) نذر كردند براي مشكلي 3 روز روزه بگيرند امام حسين و امام حسين سلام الله عليهما بچههاي كوچكي بودند مريض شدند پيغمبر صلي الله عليه و آله و سلم آمدند ديدند اين كوچولوها را، بعضي از مردم به حضرت عليعليه السلام گفتند نذر كن براي شفاي بچهها روزه بگيري. ، ايشان هم نذر كرد كه اگر بچهها خوب شدند روزه بگيرند. بچهها خوب شدند روزه گرفتند. غذا هم در خانه نبود حضرت اميرعليه السلام گندمي جوِي از بيرون تهيه كرد حضرت زهراعليها السلام آرد كرد و خمير كرد و نان كرد و غروب شد و نماز مغرب را خواندند. رفتند افطار كنند ديدند در ميزنند كيه؟ – « اسير و بردهاي هستم گرفتارم. » غذاشان را دادند با آب افطار كردند. فردا شب باز همين تكرار شد. يتيم آمد. شب بعد فقير. آن وقت 3 شب اينها افطار نكردند.
آيه نازل شد «وَ يُطْعِمُونَ الطَّعامَ» طعام خودشان ار «وَ يُطْعِمُونَ الطَّعامَ عَلى حُبِّهِ مِسْكيناً وَ يَتيماً وَ أَسيراً» يتيم و. . . يعني غذايشان را دادند بعد ميگويند «إِنَّا نَخافُ مِنْ رَبِّنا يَوْماً عَبُوساً قَمْطَريراً» دهر/10 ما از خدا ميترسيم چي «يَوْماً عَبُوساً قَمْطَريراً» آيه قرآن سوره دهر
يعني كسي كه «يَوْماً» روز معاد كسي كه از «يَوْماً عَبُوساً» عبوس يعني ميگويند فلاني خيلي آدم عبوسي عبوس يعني گرفته كسي كه از روز گرفته از روز قيامت روز خطرناك كسي كه از روز قيامت «نَخافُ» ميترسد، بايد شكم فقرا را سير كند چي دارم؟
پس دو قيافه داريم: قيافه آدمهايي كه توجه به معاد دارند. قيافه كساني كه غافلند.
آن كسي كه توجه دارد «فَلْيَعْمَلْ عَمَلاً صالِحاً» كارش خوب. آن كسي كه توجه دارد به فقرا ميرسد توي جبهه بود طاغوتيها زياد در رفتند. حزب اللهيها كم بودند و طاغوتيها ميگفتند: ما حريف نميشويم پشت به جبهه فرار كردند يك چند تا نوجوان در جبههها مانده بودند، چند تا آدم بودند. قرآن ميفرمايد «قالَ الَّذينَ يَظُنُّونَ أَنَّهُمْ مُلاقُوا اللَّهِ كَمْ مِنْ فِئَةٍ قَليلَةٍ غَلَبَتْ فِئَةً كَثيرَةً بِإِذْنِ اللَّهِ وَ اللَّهُ مَعَ الصَّابِرينَ» بقره/249 آنهايي كه «يَظُنُّونَ» آنهايي كه ميدانستند «أَنَّهُمْ مُلاقُوا اللَّهِ» آنهايي كه ميدانستند اينها ملاقات با خدا ميكنند يعني آنهايي كه قيامت را قبول داشتند گفتند «كَمْ مِنْ فِئَةٍ قَليلَةٍ» گاهي «فِئَة» يعني گروه گاهي گروه «كَمْ مِنْ فِئَةٍ قَليلَةٍ(كم) غَلَبَتْ فِئَةً كَثيرَةً» نترسيد گيرم ميرويم شهيد ميشويم، ميرويم بهشت. چرا فرار ميكنيد؟ نعره كشيدند كه چرا فرار ميكنيد؟ عددمان كم است ميرويم در مقابل طاغوت، هر چي جان داريم دفاع ميكنيم. آن كسي كه ايمان به قيامت دارد ميگويد گيرم سرم رفت خدا سرم را جايش ميگذارد. اين زندگي را دادم، زندگي بهتر ميگيرم. پنج هزار پرت ميكنم يك ميليون ميگيرم، ضرر نكردهام. آن كسي كه ايمان به قيامت «مُلاقُوا اللَّهِ» يعني آن كسي كه ايمان به قيامت دارد در مقابل دشمن شعار ميدهد و ميايستد و مقاومت ميكند.
حضرت موسيعليه السلام وقتي آمد پيش فرعون گفت: فرعون! تو خدا نيستي. تو خودت هم يك برده هستي از ترس پشه ميروي توي پشه بند. بي خودي پز نده مردم هم به بردگي نكش. بني اسرائيل را آزاد كن اسير نكن و بالاخره عصايش هم انداخت اژدها شد اين همه فرعون معجزه ديد. چه كند؟ ناراحت شد تمام ساحرها را از شهرها جمع كرد يك فلكه در يك روز معين. به ساحرها گفت: اگر توانستيد با سحر و جادو آبروي موسيعليه السلام را بريزيد موسيعليه السلام را شكست سياسي بدهيد. توي صحنه من به شما سكه ميدهم. پول ميدهم. كارت ملاقات دائمي ميدهم. ساحرها جمع شدند براي اينكه آبروي موسيعليه السلام را بريزند ساحرها هم يك خرده طناب و چوب و اينها داشتند اينها را يك چيزي شبيه جيوه قاطي كرده بودند انداختند. آفتاب كه به جيوه خورد اين چوبها به شروع تكان خوردن كرد. حضرت موسيعليه السلام هم عصايش را انداخت اژدها شد، همه اينها را بلعيد. ساحرها گفتند: واقعاً معجزه است. ايمان آوردند به موسيعليه السلام، فرعون ناراحت شد. گفت: من شما را از شهرها آوردم كه آبروي موسيعليه السلام را بريزيد حالا خودتان ايمان آورديد به موسيعليه السلام. تيكه تيكهتان ميكنم. گفتند بكن بسم الله «قالُوا إِنَّا إِلى رَبِّنا مُنْقَلِبُونَ» اعراف/125، «فَاقْضِ ما أَنْتَ قاضٍ إِنَّما تَقْضي هذِهِ الْحَياةَ الدُّنْيا» طه/72، «فَاقْضِ» يعني قضاوت كن فرمان بده فرعون دستور بده دستور بده ما را بكشند به رگبار ببندند «فَاقْضِ ما أَنْتَ قاضٍ» قضاوت كن هر چه ميخواهي دستور بده «إِنَّما تَقْضي هذِهِ الْحَياةَ الدُّنْيا» بعد گفتند «إِنَّا إِلى رَبِّنا مُنْقَلِبُونَ» بدرستيكه ما اگر شهيد بشويم به سوي خدا ميرويم. با يك گلوله ما نيست نميشويم جايمان عوض ميشود.
از جمادي مردم و نامي شدم مواد غذايي خاك بودم شدم گندم، گندم شدم نان، نان شدم سلول بدن انسان، انسان هم از اين دنيا ميرود عالم برزخ، ميرود قيامت، من ميروم سمت خدا من دائماً در حال رشد هستم جماد بودم، گياه شدم، گياه بودم انسان شدم، انسان هستم ابدي ميشوم.
ببينيد ايمان به معاد را. كسي كه ايمان به معاد دارد: 1- در مقابل طاغوت ميايستد «فَاقْضِ» طاغوت فرعون «فَاقْضِ» قضاوت كن دستور بده «ما أَنْتَ قاضٍ» هر چه ميخواهي دستور بده دستور بده الان ما را به رگبار ببندند كسي كه ايمان به معاد دارد محكم است. كسي كه ايمان به معاد دارد از جبهه فرار نميكند. كسي كه ايمان به معاد دارد، غذايش را به يتيم و مسكين و اسير ميدهد. كسي كه ايمان به معاد دارد «فَلْيَعْمَلْ عَمَلاً صالِحاً».
اين سيماي كسي است كه ايمان دارد. كسي كه ايمان به معاد دارد. بندگي خدا را ميكند. عبادت «وَ ما لِيَ لا أَعْبُدُ الَّذي فَطَرَني وَ إِلَيْهِ تُرْجَعُونَ» يس/22، «وَ ما لِيَ» چرا چه شده مرا كه چرا من اين كار را نكنم، «لا أَعْبُدُ»، «وَ ما لِيَ لا أَعْبُدُ» چيست كه من عبادت نكنم، «الَّذي» خدايي را عبادت ميكنم كه «فَطَرَني» من را خلق كرد بعد ميگويد «وَ إِلَيْهِ تُرْجَعُونَ» به سمت او بر ميگرديم كسي كه ايمان به معاد دارد عبادت هم ميكند. دروغ ميگويد، ؟ كسي كه ميگويد معاد هست نماز نميخواند؟ خب اگر معاد هست چرا نميخواني؟ خب يكي از جاها در قيامت ميپرسند نماز خواندي يا نه؟ اگر معاد هست چرا تجاوز ميكني؟ دروغ ميگويد.
پس ببينيد اين سيماي كسي است كه آگاه است.
اما برويم سراغ آنهايي كه ايمان ندارند: اين خط سيماي آدمهاي غافل و آدمهايي كه غافل از قيامتند ميباشد. وقتي جبهه پيش ميآمد ميگفتند: يا رسول الله! ببخشيد شما ميشود يك هفته به ما مرخصي بدهيد. تا جبهه ميشد ميآمدند مرخصي بگيرند. آيه نازل شد ميگويد «إِنَّما يَسْتَأْذِنُكَ الَّذينَ لا يُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ الْيَوْمِ الْآخِرِ وَ ارْتابَتْ قُلُوبُهُمْ فَهُمْ في رَيْبِهِمْ يَتَرَدَّدُونَ» توبه/45 ميآيند مرخصي بگيرند «إِنَّما» يعني فقط «يَسْتَأْذِنُكَ» يعني استاذان اجازه «إِنَّما يَسْتَأْذِنُكَ» اجازه ميگيرند براي اينكه در بروند چه كساني؟ «الَّذينَ لا يُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ الْيَوْمِ الْآخِرِ» «الَّذينَ» چه كساني اجازه ميگيرند؟ كساني كه «لا يُؤْمِنُونَ» ايمان ندارند به چه كسي «بِاللَّهِ». به خدا ايمان ندارند «وَ الْيَوْمِ الْآخِرِ» و به قيامت هم ايمان ندارند.
2- آدمي كه ايمان به معاد ندارد اصلا كار به گراني و ارزاني ندارد. مردم له شدند. ايام عيد بچه من چه لباسهايي، چه كفشهايي، حالا بچه شما سوپردولوكس شد بچه همسايهها به درك! ! اين غافل است. چون قرآن ميگويد: «أَ رَأَيْتَ الَّذي يُكَذِّبُ بِالدِّينِ» ماعون/1، «يُكَذِّبُ بِالدِّينِ» ميداني چه كسي «يُكَذِّبُ بِالدِّينِ» دين يعني قيامت «مالِكِ يَوْمِ الدِّينِ» فاتحه/4 يعني مالك روز قيامت «وَ ما أَدْراكَ ما يَوْمُ الدِّينِ» انفطار/17 بعد ميگويد «يَوْمِ الدِّينِ» روز قيامت.
ميداني چه كسي روز قيامت را قبول ندارد؟ كسي روز قيامت را قبول ندارد كه «فَذلِكَ الَّذي يَدُعُّ الْيَتيمَ» ماعون/2، «يَدُعُّ الْيَتيمَ» يعني يتيم را طرد ميكند. ما كه بچه هايمان لباس دارند، خانواده شهدا به ما ربطي ندارند. نبايد ميرفت جبهه.
از اينجا معلوم ميشود كه ايمان به قيامت ندارد. كسي كه لباس براي بچههاي خودش ميخرد و نسبت به بچههاي شهدا بي غيرت است. قرآن به اين گفته اين قيامتش ميلنگد. كسي كه ايمان به قيامت ندارد نسبت به يتيمها و در كمك به محرومين «يَدُعُّ الْيَتيمَ» اينچنين است، در جبهه «يَسْتَأْذِنُكَ» آقا اجازه بده برويم مرخصي.
از نظر فكري ميفرمايد: «إِنَّ الَّذينَ لا يُؤْمِنُونَ بِالْآخِرَةِ زَيَّنَّا لَهُمْ أَعْمالَهُمْ فَهُمْ يَعْمَهُونَ» نمل/4 كساني كه «لا يُؤْمِنُونَ» كساني كه «لا يُؤْمِنُونَ» يعني چه ايمان ندارند؟ كساني كه «لا يُؤْمِنُونَ بِالْآخِرَةِ» آنهايي كه ايمان ندارند يك خرده صحبت ميكند بعد ميفرمايد «. . . فَهُمْ يَعْمَهُونَ». «يَعْمَهُونَ» يعني گيج هستند گيجند. كسي كه ايمان به قيامت ندارد، چرا گيج است؟ آن كسي كه ايمان به قيامت دارد ميگويد آقا من بايد يك كاري بكنم، جواب خدا را بدهم، مردم خوششان آمد، بدشان آمد، من كار ندارم. خدا گفته اين كار را نكن، نميكنم.
اما كسي كه ايمان به قيامت ندارد، ميگويد ببين اين را راضيش كنيم اين طرف را راضيش ميكند، آن طرف بدش آمد ميرود آن را راضيش كند اين ناراحت ميشود، چون ميخواهد همه را راضي كند ولذا گيج ميشود. آدم خدا پرست يك خدا را ميخواهد راضي كند. آدمي كه ايمان به قيامت ندارد ميخواهد همه را راضي كند و لذا گيج ميشود.
قرآن ميفرمايد: «يَعْلَمُونَ ظاهِراً مِنَ الْحَياةِ الدُّنْيا وَ هُمْ عَنِ الْآخِرَةِ هُمْ غافِلُونَ» روم/7 افرادي هستند «يَعْلَمُونَ» ميدانند چه ميدانند «ظاهِراً مِنَ الْحَياةِ الدُّنْيا» از دنيا همين زرق و برق را ميدانند «ظاهِراً مِنَ الْحَياةِ الدُّنْيا» ميداني آقا يك چيزهايي درست شده برقي. افرادي هستند از دنيا همين چهرهها و ظاهر دنيا را ميبينند درست مثل بچهاي كه ماري را ميبيند. از مار رنگ و وارنگش را ميبيند بعد ميفرمايد كه: «وَ هُمْ عَنِ الْآخِرَةِ هُمْ غافِلُونَ» خب ياد معاد خيلي سازنده است.
چون وقت كم است باقيش را نميگويم.
اول اينكه بايد توجه داشته باشيم معاد خبر نميدهد. 13 مرتبه در قرآن اين كلمه آمده اين كلمه 13 بار در قرآن آمده «بَغْتَةً»، «بَغْتَةً» يعني ناگهاني يعني اينطور نيست كه خيلي خوب آقاي قرائتي حالا اين بحثهايي كه ميكني برو براي پيرها بگو ما جوانيم خيلي خوب ولي ما بايد توجه داشته باشيم كه ممكن است انسان در هر حالي از همه گذشته و برود.
پاسدار امامرحمه الله ميگفت پشت در اتاق امامرحمه الله بودم يك مرتبه سحر ديدم امام بنيانگذار جمهوري اسلامي رحمه اللهيك گريه بلند ميكند پشت در گوش دادم. خيلي گريه بلندي ميكند. خيلي من منقلب شدم كه اين پيرمرد دارد سحر مناجات ميكند و گريه ميكند بعد مناجاتش كه تمام شد امام رحمه اللهاز در بيرون آمد. ديد من پشت در هستم يك نگاهي به من كرد و گفت: شما جوانيد قدر جوانيتان را داشته باشيد، آدم كه پير شد ميخواهد عبادت كند ديگر نميتواند تا جوان هستيد رابطهتان را با خدا قوي كنيد.
آخر بحثم اين جمله را هم بگويم «ظاهِراً مِنَ الْحَياةِ الدُّنْيا» انسان چون غرق دنيا ميشود ميگويد كه شاهان جهان.
شاهان جهان كه اين جهان داشتهاند بنگر كه از اين جهان چه برداشته اند
در زير زمين به دست خود ميدروند هر چيز كه در روي زمين كاشته اند
ما هر چه پولدار باشيم هر چه خوش باشيم خوشتر از شاه و دودمان پهلوي نيستيم. هر چه قلدر باشيم قلدرتر از صدام نيستيم. هر چه سر و صدا داشته باشيم سر و صدايمان بيشتر از ريگان و كارتر نخواهد بود، اينها همه ميپرد آن چيزي كه ميماند ابديت است.
[خطاب به نوجوانان حاضر در جلسه: ] ما ضمن اينكه بايد خوب درس بخوانيم تجديد نشويم احترام پدر و مادر را بگيريم به فقرا برسيم حتي همشاگرديمان اگر تجديد هست پنجشنبه و جمعه برويم خانهاش كمكش كنيم. كمك علمي، كمك مالي، همه خدماتي كه ميكنيم در عين حال همه كارها را بايد بكنيم اما توجه هم بايد داشته باشيم اگر كارها براي خدا باشد سكه هميشگي است.
خدايا عبادات ما قبول، به ما ياد معاد، ايمان به معاد، يقين به معاد، توشه برداشتن براي معاد را مرحمت بفرما.
«والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته»