به نام خدا
پرسش: آيا قيام حضرت به حکومت واحد جهاني مي انجامد ؟
پاسخ: انسان موجودي انتخابگر است که در سايه حرکت اختياري خود، به رشد و کمال رسيده و به هدف از خلقت خود نايل خواهد گردد. او موجودي اجتماعي است که بروز، شکوفايي و تعالي برخي استعدادها و کمالات او در جامعه تحقق مييابد. از اين رو نياز به جامعهاي سالم و مدينهاي فاضله است تا آدمي در بستر آن به حرکت تکاملي بپردازد. و چون جوامع کوچک انساني به يک ديگر پيوند خورده و جامعه جهاني را شکل دادهاند و از آن به دهکده کوچک جهاني ياد ميکنند، از اين رو محيط مناسب رشد براي عموم انسانها زماني است که اين جامعه جهاني حرکتي مناسب و هماهنگ در کل زير مجموعهها داشته باشد. پس قانوني کامل و فراگير لازم است. نقص معرفت بشري از يک سو، و توجه به برخي ملاحظات شخصي و گروهي از سوي ديگر و وجود اميال و گرايشهاي مادي از سوي سوم باعث ميشود انسان نتواند قانون جامع و کامل را پي ريزي کند. بر اين اساس بر خداوند آگاه به همه ابعاد وجودي انسان و عاري از هر ملاحظه و ميل است که اين نياز بشري را پاسخ گويد. بعثت انبيا و در رأس آنها بعثت خاتم الانبيا پيامبر اسلام(ص) به اين مهم پاسخ داد تا قانون مناسب در اختيار بشر قرار گيرد و طبق آيه ” الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَ أَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِي وَ رَضِيتُ لَكُمُ الْإِسْلامَ دِيناً”(مائده، 3)
کاملترين قانون و معرفت در دسترس انسانها قرار گرفت.قانون به تنهايي ضامن ايجاد جامعه سالم نيست و لذا تا کنون چنين جامعهاي محقق نشده است. با توجه به برداشتهاي مختلف از اين قانون(به علت نقص و درجات عقل و علم) از طرفي و حرکت رو به رشد انسانها از سوي ديگر، نياز به معلم عالم (به علم الهي) و معصوم (از هر خطا) ميباشد تا به تبيين وتعليم قانون الهي بپردازد و متناسب با نياز جامعه انسان آن را به درستي تفسير کند تا قانون و دين قابل استفاده در زندگي باشد. به علاوه روح انسان که گوهر شرافت و شخصيت او است نيازمندهايي داشته و در معرض آفات و بيماريها است. براي روح نيز همچون جسم نياز به متخصص است تا در سايه تخصص و راهنمايي او، روح بتواند حرکت تعالي خود را به انجام رساند. پس علاوه بر معلم به مربي و تزکيه کننده نيز لازم است. از اين رو خداوند وظيفه تبيين و تزکيه را بر دوش انبيا قرار داد تا علاوه بر تلاوت و ابلاغ وحي به اين دو مهم همت گمارند: “لَقَدْ مَنَّ اللَّهُ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ إِذْ بَعَثَ فِيهِمْ رَسُولاً مِنْ أَنْفُسِهِمْ يَتْلُوا عَلَيْهِمْ آياتِهِ وَ يُزَكِّيهِمْ وَ يُعَلِّمُهُمُ الْكِتابَ وَ الْحِكْمَةَ”؛(آل عمران/164) با رحلت خاتم الانبيا اين دو وظيفه مهم به عهده اوصيا و ائمه معصومين قرار گرفت. بنابراين غدير، پاسخي ديگر به نياز انسان بود، قانون و معلم معصوم در کنار يکديگر نيز موجب پيدايش مدينه فاضله نيست چنانکه تا کنون محقق نشده است. بايد در کنار اين دو رکن مهم، مديريت جامعه نيز در اختيار معصوم عالم باشد تا او با علم الهي که به دين و وضع جامعه، نياز و امکانات دارد در هرم قدرت قرار گيرد و با استفاده از کارگزاران شايسته و بهره وري صحيح از امکانات، محيط مناسبي را براي رشد انسانها فراهم آورد.
از بيان فوق روشن شد جامعه جهاني نيازمند به دين اسلام است اولاً، نيازمند به معلم و مربي معصوم(ع) است ثانيا، محتاج به امامت و مديريت امام عالم معصوم است ثالثا، پس انقلاب جهاني امام مهدي(ع) و تشکيل حکومت واحد جهاني نياز جامعه بشري است البته از راه قرآن و روايات نيز ميتوان حکومت واحد جهاني را در سايه انقلاب امام مهدي(ع) به تصوير کشيد که به يک آيه اشاره ميشود: “وَعَدَ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا مِنْكُمْ وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ لَيَسْتَخْلِفَنَّهُمْ فِي الْأَرْضِ كَمَا اسْتَخْلَفَ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ وَ لَيُمَكِّنَنَّ لَهُمْ دِينَهُمُ الَّذِي ارْتَضى لَهُمْ وَ لَيُبَدِّلَنَّهُمْ مِنْ بَعْدِ خَوْفِهِمْ أَمْناً يَعْبُدُونَنِي لا يُشْرِكُونَ بِي شَيْئاً وَ مَنْ كَفَرَ بَعْدَ ذلِكَ فَأُولئِكَ هُمُ الْفاسِقُونَ”(نور/55).
خداوند در اين آيه به مسلمانان و مؤمنان صالح وعده حکومت بر کل زمين را داده است، حکومتي که در سايه آن دين مورد رضايت خدا که همان اسلام است(با توجه به آيه سوم سوره مائده) تمکين و استقرار مييابد و امنيت کامل فراگير ميشود، اين چنين امنيت در سايه از بين رفتن عوامل نا امني (شرک و کفرو فساد) و پياده شدن اسلام و دين خدا تحقق مييابد و لذا در روايات علاوه بر عدالت گستري امام مهدي(ع) به ورود دين اسلام در همه قريهها و آباديها اشاره شده است. نتيجه اين حرکت و حکومت، عبادت و عبوديت صحيح و کامل است، “يعبدونني لايشرکون بي شيئا”.
پرسش: می گویند در زمان ظهور حضرت جنگ و خونریزی می شود ، بدان را می کشد و جامعه از عدل و داد پر می شود ، آیا این با عدل سازگاری دارد ؟ و آیا توبه در آن شرایط قبول می شود ؟
پاسخ: حضرت مهدي(عج) مظهر رحمت پرودگار است. او ميآيد تا با ظهورش بشريت را از شرك و فساد و حكومت ستمگران نجات دهد و انسانها در سايه حكومت عدل او راه راستي را طي كنند. بنابراين در زمان ظهور و حاكميت او، به جز يارانش، افراد بسياري از مردمان به حيات خود ادامه ميدهند و تحت راهنماييهاي او به سمت خير و صلاح گام برميدارند.
البته عدهاي از انسانها نيز كشته ميشوند. اينان كسانياند كه دعوت الهي حضرت را نميپذيرند و به دليل ميل به زندگي حيواني، به جنگ با حضرت ميپردازند و راه دشمني و عناد را پي ميگيرند.
از آنچه گفته شد روشن ميشود كه وجود جنگ با عدل منافات ندارد، همانگونه كه عمل جراحي نشانه خشونت و بي رحمي دكتر نيست بلكه عين صلاح و خير بيمار است آيا نبايد با فاسدان و ظالماني كه در مقابل دعوت حضرت سر به طغيان ميگذارند و به دنبال ايجاد فساد و تباهي هستند و ميخواهند مردم را فداي لذتهاي دنيوي خود كنند، برخورد جدي صورت بگيرد؟ به راستي مردم چه مقدار بايد تحت ظلم و فساد و وحشيگريهاي نا بخردان قرار بگيرند؟ اگر امام زمان(ع) نيز با آنان برخورد قاطع نكرده و حدود الهي را جاري نكند، پس ظهور او چه اثري دارد؟ مگر قرآن نميگويد: « وَ قاتِلُوهُمْ حَتَّى لا تَكُونَ فِتْنَةٌ»(بقره/193).
راه توبه هيچ وقت به روي انسان بسته نيست و اگر انسان واقعا از اشتباه خود پشيمان باشد، حضرت وي را ميبخشد. اصلا حضرت براي هدايت ميآيد و به همين علت ابتدا از مردم ميخواهد به راه حق برگردند. البته بايد بدانيم اگر گناه زياد شد، در مواردي انسان توفيق توبه را از دست ميدهد، لذا يك دوست و منتظر سعي ميكند به گناه گرفتار نشود و اگر خداي نكرده مرتكب خلافي شد توبه كند.
پرسش: مدت زمان مبارزه امام زمان (عج) تا پیروزی نهایی را بیان کنید .
پاسخ: در روایات به صورت صریح در این باره چیزی مطرح نشده است. بر اساس بعضي روايات برخي استفاده كردهاند كه جنگ، پس از هشت ماه فروکش خواهد نمود: «مهدي(ع) هشت ماه شمشيرش را حمايل ميكند».(بحار الانوار، ج 51، ص 133).
پرسش: چگونگي گسترش عدالت با وجود ظلم فراگير توسط حضرت ؟
پاسخ: امامان ديگر به علت شرايط خاص زمان خود و عدم وجود زمينه قيام، مجبور بودند راه تقيه را پيش گرفته و ظلم و ستم را به جان بخرند، تا دين حفظ شود و از بين نرود. آنان در نهايت سختي، به تبيين معارف دين پرداختند تا مردم بتوانند از دين صحيح بهرهمند شوند. اما دوران ظهور، زماني است که زمينهها فراهم خواهد شد، عدهاي خود را براي ياري آماده ميکنند و عموم مردم، واقعا خواستار مبارزه با ظلم و فساد و برقراري عدالت هستند. آنان رهبر و امام را پذيرفته، او را تنها نميگزارند. لذا امام زمان(ع) با پشتوانه عموم مردم، به مبارزه با ظلم و ستم ميپردازد. لشکريان و حضرت را ميتوان چنين بر شمرد:
يکم. ياران حضرت را سه گروه تشکيل مي دهند:
الف. 313 که ياران خاص هستند؛
ب. ده هزار نفر ؛
ج. عموم شيعيان و محبان.
در روايتي از امام جواد(ع) آمده است: “پس هنگامي که اين تعداد (313 نفر) از اهل اخلاص گرد او (در مکه و به اذن خدا) جمع شدند، خدا امر او را ظاهر کند. پس هنگامي که براي او عقد (ده هزار نفر مرد) کامل شد، به اذن خداي عزوجل خروج مي کند”.(کمال الدين، ج2، ب36، خ2)
دوم.امدادهاي غيبي كه شامل ملائكه و لشكر رعب ميشود. مراد از لشکر رعب اين است که خداوند چنان ترسي به دل دشمنان مياندازد که نتوانند به درستي فکر و امکانات خود استفاده کنند. البته خداوند به صورتهاي مختلفي به حضرت کمک ميکند.
اين امدادها و تحقق ظهور و پيروزي حضرت در صورتي است که شرايط فراهم باشد که از جمله آنها خواست عمومي مردم براي آمدن مرد آسماني و تحقق عدالت است.
و چون مردم با توجه به فطرت الهي خود، دعوت امام را ميپذيرند راه براي پيروزي نهايي هموار مي شود.