به نام خدا
پرسش: آیا در زمان غیبت ، کسی با امام زمان (عج) ارتباط دارد ؟
پاسخ: نكته اول: حضرت مهدي(ع) داراي دو غيبت هستند:
1. غيبت صغرا 2. غيبت كبرا؛
در زمان غيبت صغرا كه حضرت از چشم مردم پنهان بود نواب اربعه، واسطه بين امام و مردم بودند و سؤالات و مشكلاتشان توسط اين نواب به حضرت گزارش ميشد و حضرت جواب ميدادند.
با پايان يافتن غيبت صغرا، ارتباط مردم توسط نواب با حضرت قطع شد و غيبت كبراي حضرت شروع شد. خصوصيت اين دوران اين است كه كسي نميتواند ادعا كند كه من نائب خاص حضرت هستم و با حضرت ارتباط دارم، چون هر كس چنين ادعا كند، به فرموده خود حضرت دروغگو ميباشد. «الا فمن ادعي المشاهده قبل خروج السفياني و … فهو كذاب مفتري».
نكته دوم: در طول غيبت كبرا انسانهاي صالح و بزرگي از علماء و مردم با تقوا. توفيق زيارت آن حضرت نصيبشان شده است. گرچه در اكثر اين تشرفات، در لحظه تشرف، حضرت را نشناختهاند. و بعد از رفتن حضرت متوجه شدهاند كه چه توفيق بزرگي نصيبشان گشته بود و يوسف زهرا(س) را نشناختند.
نكته سوم: در زمان غيبت محل زندگي و استقرار حضرت بر ما پوشيده است و اصولا راه از طرف ما براي رسيدن خدمت حضرت بسته است. اين حضرت هستند كه اگر كسي را لايق بدانند، يا به مصلحت شخص باشد توفيق تشرف به محضرشان را عنايت ميكنند.
نكته چهارم: ما براي رسيدن به خدمت حضرت وظيفه و تكليفي نداريم كه حتماً لازم باشد عملي را مدتها انجام دهيم تا حضرت را ببينم. آنچه وظيفه ماست اين است كه تكاليف شرعي والهي خود را انجام دهيم. طوري باشيم كه رفتار و كردار ما مورد پسند و رضايت حضرت قرار بگيرد. و خود را براي ياري حضرت و ظهور حضرت آماده كنيم. و كسي كه قبلا خود را آماده نكرده باشد نميتواند آنروز جزء ياران حضرت باشد.
نكته پنجم: تشرف خدمت حضرت صاحب الزمان(ع) هم در بيداري امكان دارد و هم در عالم خواب و رؤيا.
روح انسان اگر نورانيتي پيدا كند و طهارت معنوي و باطني تحصيل كند، امكان ديدار نيز فراهم ميشود. اگر روح يك انسان روح كسي باشد كه تشنه ديدار حضرت باشد، و در عمل هم صداقت داشته باشد، اين شخص امكان دارد كه در بيداري و يا عالم رؤيا به خدمت حضرت برسد و از ناحيه حضرت به او توجهي بشود.
نتيجه:
1. در غيبت كبرا دليلي بر امكان ارتباط دائمي با حضرت نداريم.(نيابت خاصه، مخصوص زمان غيبت صغرا بوده)؛
2. امكان تشرف به محضر نوراني حضرت وجود دارد؛
3. راه از طرف ما براي رسيدن به محضر حضرت بسته است ولي حضرت اگر صلاح بداند جمال خود را به كسي نشان ميدهند؛
4. ما براي ديدن حضرت و اينكه حتما حضرت را ببينم وظيفهاي نداريم؛
5. ديدار حضرت هم در بيداري امكان دارد و هم در عالم رؤيا.
پرسش: آيا امام زمان (ع) در حال حاضر نماز را به جماعت مي خوا نند ؟ در کجا ؟ و چه کساني با او به نماز مي ايستند ؟
پاسخ: چون امام عصر(ع) در پرده غيبت قرار دارد، لذا اطلاعات ما از زندگي ايشان بسيار محدود و كلي است و درباره جزئيات نميتوان سخني گفت. بنابراين ما به صورت كلي ميدانيم با توجه به اين كه نماز جماعت ارزش فراواني داشته و مورد تأكيد دين مقدس اسلام است، و امام عصر(ع) نيز عنايت ويژهاي به دستورات دين دارند، لذا در صورت وجود شرايط براي آقامه نماز به صورت جماعت حضرت، مهدي(ع) نماز را به صورت جماعت برگزار ميكند.
پرسش: آيا امام مهدي همسر و فرزندن دارند؟
پاسخ: دليل معتبري بر ازدواج و يا عدم ازدواج حضرت مهدي(عج) نداريم. چون امام در غيبت به سر ميبرد و اين دوره، ويژگيهاي خاص خود را ميطلبد. لذا ممكن است آن حضرت تا قبل از ظهور، ازدواج نكند و امكان دارد ازدواج كرده باشد. بنابراين اطلاع درست و كاملي از مسأله ازدواج و فرزند داشتن ايشان نداريم.
پرسش: برای چه امام زمان (عج) غایب است ؟
پاسخ: بيان علت حقيقي و اصلي غيبت امري دشوار و شايد دور از دسترس باشد. درباره غيبت ميتوان، هم نگاه تاريخي داشت و هم نگاه روايي:
يك. نگاه تاريخي: وقتي به تاريخ صدر اسلام و حتي قبل از آن مينگريم، به خوبي ميبينيم كه جبهه كفر و باطل براي مقابله با جبهه حق و نابودي آن، از هيچ اقدامي فروگذاري نكرده و در اين راه حتي از كشتن پيشوايان دين نيز ابايي نداشته است. آنان به خوبي ميدانستند ادامه حكومت دنيايي و سيطره بر مردم و كسب منافع نامشروع، زماني امكان پذير خواهد بود كه پيشوايان دين و هاديان حق را از سر راه خود بردارند لذا شهادت ائمه(ع) در دستور كار خلفاي جور قرار گرفت. آنچه وحشت و اضطراب حاكمان خودكامه را بيشتر ميكرد، وعده ظهور حضرت مهدي(عج) به عنوان منجي و مصلح بود. از اين رو خلفاي معاصر امام حسن عسكري(ع) ايشان را به شدت تحت نظر داشتند تا وقتي فرزند ايشان به دنيا ميآيد، او را در همان ابتداي زندگي به شهادت برسانند. بنابراين بسيار طبيعي است كه خداوند آخرين حجت خود را در پرده غيبت قرار دهد تا جان او حفظ شود و در موعد مقرر و زماني كه مردم آمادگي ظهور داشتند ظهور كرده و جهان را پر از عدل و داد نمايد.
دو. نگاه روايي: در روايات به علت و حكمتهاي متعددي اشاره شده است؛ از جمله:
الف. غيبت سري از اسرار الهي: پيامبر(ص) فرمود: «ان هذا لامر من امر الله و سر من سر الله» ؛ «اين امر الهي و سري از اسرار خداوند است». (بحار الانوار ، ج 51، ص73).
ب. آزمايش مردم: امام علي(ع) فرمود: «به خدا قسم من و دو فرزندم شهيد ميشويم. خداوند در آخر الزمان مردي از فرزندانم را به خون خواهي ما بر خواهد انگيخت و او مدتي غايب ميشود تا مردم آزمايش شوند و گمراهان جدا گردند تا جايي كه افراد نادان ميگويند: خداوند ديگر به آل محمد كاري ندارد». (غيبت نعمامي، ب10).
ج. ستم پيشه بودن انسانها : امير مؤمنان(ع) فرمود: «زمين از حجت خدا خالي نميماند، ولي خداوند به دليل ستم پيشه بودن و زيادهروي انسانها، آنان را از وجود [ظاهري] حجت خود محروم ميسازد»(غيبت نعماني، ب10).
د. حفظ جان امام: امام باقر(ع) فرمود: «براي قائم ما قبل از آنكه به پا خيزد غيبتي است. راوي پرسيد چرا، حضرت فرمود: ميترسد[از قتل]».
برخي بر اساس روايت اول ميگويند: «علت اصلي غيبت، روشن نيست و آنچه از علتها گفته شده(مانند حفظ جان) از آثار غيبت است، نه علت اصلي(فصلنامه انتظار، ش4، مقاله استاد طبسي).
برخي ديگر با توجه به تاريخ و روايات، علت اصلي غيبت را حفظ جان و بقيه موارد را از آثار آن ميدانند.
پس غيبت امري است كه سير حركت انسانها، آن را ناگزير كرده و در اين فرايند بايد به گونهاي برنامهريزي شود تا جامعه شيعه، با كمترين مشكل بتواند پذيراي آن باشد. از اين رو امامان(ع) از يك سو راههاي فهم احكام را به شاگردان ميآموختند تا بتوانند احكام دين را در حد توان از منابع شرع استنباط و استخراج كنند و مردم را نيز به آموختن از علما و رجوع به آنها فرا ميخواندند و از سوي ديگر با برقراري نهاد وكالت، مردم را به رجوع به وكيلان دعوت كردند. در همين راستا از زمان امام هادي و عسكري(ع) ارتباط مستقيم را كمتر كردند و در مواردي از پشت پرده جواب سؤالات را ميدادند تا مردم به نديدن امام عادت كنند. به دنبال آن غيبت كوتاه مدتي(صغري)، پيش بيني شد تا مردم به واسطه نواب خاص، برخي مسائل مورد نياز را بپرسند و در ضمن رجوع دائمي به نايبان را فرا بگيرند. (ر.ك. غيبة طوسي؛ تاريخ عصر غيبتع پورسيد آقايي، اصول عقايد، مصباح؛ دادگستر جهان . اميني).
پرسش: چطور ممکن است حضرت در يک زمان در چند محل حاضر باشد؟
پاسخ: کيفيت امر براي ما به صورت دقيق روشن نيست؛ هر چند در عرفان مطرح شده است که اگر کسي به درجه بالاي وجود برسد، اين قدرت را دارد که بدن هاي مثالي شبيه بدن خود ايجاد کند؛ يعني، بدن مثالي مانند خود (بدون جرم) ايجاد کند و افراد در مناطق مختلف اين بدنهاي مثالي را مي بينند و امام(عج) به اين بدن ها احاطه دارد و اينها تحت اراده حضرت ميباشند. اين تذکر لازم است که دليل نداريم حضرت هر شب چهارشنبه حتما به مسجد جمکران ميرود. بله هر کس در هر جا او را صدا بزند، او فرياد رسي مي کند.
پرسش: در غيبت حضرت چگونه در بين مردم مي ايند و امرار معاش حضرت چگونه است ؟
پاسخ: از چگونگي حضور حضرت امام عصر(ع) و کيفيت امرار معاش آن بزرگوار ما اطلاعي نداريم و اين به علت غيبت و ويژگي اين حالت است. البته در مورد معاش آن بزرگوار ميتوانيم بگوييم چون ايشان امام حاضر و زنده بوده و با بدن جسماني زندگي ميکنند طبيعي است که داراي زندگي عادي و مادي مانند ساير انسانها ميباشند زيرا بدن مادي، نيازهاي مادي متناسب خود را ميطلبد و بر اين اساس است که خداوند به پيامبرش فرمود:”قل انما انا بشر مثلکم، بگو من بشري همچون شما هستم”(کهف/110) امام مهدي(ع) نيز چنين است.
اما پيرامون حضور آن بزرگوار در ميان مردم بايد گفت: اين که حضرت در ميان مردم حضور دارد مستند به دو نوع دليل است: رواياتي که غيبت حضرت را شبيه به حضرت يوسف بيان ميکند. از امام صادق(ع) نقل شده است: “چگونه اين امت انکار ميکنند که خداي تعالي با حجتش همان کند که با يوسف(ع) کرد که برادرانش او را ديدند ولي نشناختند، او (قائم(ع)) در بازارهايشان راه ميرود و بر بساط آنها گام مينهد اما انها(هر چند او را ميبينند) او را نميشناسند”.(بحار الانوار، ج51، ص142، ح2).
همچنين امام علي(ع) ميفرمايد: سوگند به خداي علي! حجت خدا، در ميان مردم هست و در راهها (كوچه و بازار) گام برميدارد، به خانههاي آنها سر ميزند و در شرق و غرب زمين رفت و آمد ميكند و گفتار مردم را ميشنود و بر ايشان سلام ميكند و ميبيند و ديده نميشود، تا وقت (معين) و وعده (الهي). (الغيبة، نعماني، باب 10، حديث 3، صفحه 146).
امام زمان(ع) رهبر و مقتداي مردم بوده و سرپرستي امور آنان را به عهده دارد. از اين رو، بسيار طبيعي است که به ميان مردم و دوستان خود برود و ضمن سرکشي به آنان به نيازها و حاجتهايشان رسيدگي کند.
البته باز هم اشاره ميکنيم که کيفيت اين حضور براي ما روشن نيست.
پرسش: زندگي امام مهدي در دوران غيبت چگونه است؟
پاسخ: بله او در ميان مردم رفت و آمد دارد هر چند ايشان را نميشناسند. در روايتي امام صادق(ع) غيبت حضرت مهدي(ع)را به ناشناس بودن يوسف براي برادران تشبيه كرده، آنگاه ميفرمايد: “او در بازارهايشان راه ميرود و به بساط آنها پا مينهد اما آنها او را نميشناسند تا خدا اذن دهد كه خود را معرفي كند”.(بحار الانوار، ج51، ص142).
پرسش: غیبت امام زمان (عج) چند وقت طول می کشد ؟
پاسخ: چون زمان ظهور براي ما معلوم نيست بنابراين نميتوانيم بگوييم غيبت چه مقدار به طول ميانجامد ولي از آيات و روايات استفاده ميشود ظهور امام زمان(ع) كه پايان دوران غيبت است با عملكرد ما و نوع اختيار و انتخاب ما رابطه دارد؛ به اين معني كه اگر انسانها واقعاً ظهور امام را بخواهند و آمادگي براي ظهور داشته باشند(نه اين كه زباني باشد بلكه در زندگي عملي توجه به امام زمان باشد) و عدهاي خود را براي ياوري آقا امام زمان(ع) آماده كنند، انشاءالله خداوند امر ظهور را مقدر خواهند كرد.
پرسش: منتظر چگونه از آفات دوران غيبت در امان باشد؟
پاسخ: هر چه انسان ارتباط خود را با خدا و امامان(ع) بيشتر كند از گزند آفات محفوظ خواهد بود. شخص منتظر بايد در انجام دادن اوامر الهي(عمل به واجبات و ترك محرمات) كوشا باشد. از ياد امام زمان(ع) غافل نشود و توسل به اهل بيت را فراموش نكند. اوقات فراغت و بيكاري نداشته باشد، بلكه بكوشد زمانهاي عمر خود را با برنامههاي متنوع و مفيد پر كند.
پرسش: مکان زندگي امام زمان در دوران غيبت کجاست؟
پاسخ: محل زندگي خاصي براي امام زمان(ع) بيان نشده است؛ بلكه بنا بر روايات آن حضرت در ميان مردم بوده و در مجامع آنان حضور دارد.
پرسش: نحوه مبارزه صاحب الزمان (عج) در زمان حال و آخر الزمان با کافران چگونه است ؟
پاسخ: نحوه مبارزه حضرت در زمان كنوني به صورت شفاف براي ما روشن نيست. ما به صورت كلي ميدانيم كه امام زمان(ع) به عنوان رهبر قيام بزرگ جهاني، به زمينه سازي مشغول ميباشد، افرادي كه لياقت ياوري را دارند تربيت ميكند، برنامهريزيها به گونهاي پيش ميرود كه سر انجام به قيام حضرت منتهي ميشود.
در اين راستا حفظ جامعه شيعه از بلاها و كيدهاي دشمنان نيز مورد توجه حضرت ميباشد.
پرسش: وضعيت شيعه و جهان در دوران غيبت و قبل از ظهور چگونه است؟
پاسخ: در مورد رواياتي كه پيرامون جنگها و كشتارهاي مربوط به آخر الزمان و ظهور وارد شده، توجه به چند نكته راهگشا است:
الف. سند برخي از اين روايات اشكال دارد و راويان آنها در مواردي اشخاصي دروغگو بودهاند لذا چنين روايتهايي قابل پذيرش نيست.
ب. تشديد ظلم و ستم در برهه اي از زمان طبيعي بوده و هم سابقه تاريخي دارد. وقتي به فرعون گفتند: از بني اسرائيل فرزندي به دنيا ميآيد كه پادشاهي و حكومت تو را از بين ميبرد؛ او ظلم و ستم بر بني اسرائيل را شدت بخشيد و حتي به دستور او زنان حامله را شكم دريدند و بچهها را (جنينها) از شكم مادران خارج كرده و كشتند.
در روايتي از امام صادق(ع) نقل شده است كه بيش از بيست هزار زن حامله را شكم دريدند. خداوند در قرآن به فشار فراوان فرعون در آن روزگار اشاره كرده و بي حرمت شدن زنان و سر بريدن فرزندان را يادآور ميشود. چنين رفتاري از كساني كه خداوند را به طور كلي فراموش كرده و فقط به فكر دنيا و منافع آن هستند، دور از ذهن و واقعيت نيست!! بنابراين شدت يافتن ظلم در روزگار نزديك ظهور قابل پيش بيني است.
ج. با نگاه به طول تاريخ شيعه به دورههايي بر ميخوريم كه فشار بر شيعيان بسيار فراوان بود. آنان به جرم شيعه بودن تحت شكنجه و آزار بودند و حتي برخي از بزرگان شيعه، فقط جهت عقيده و مرام تشيع به شهادت ميرسيدند. برخورد معاويه و حجاج در صدر اسلام و آل سعود(در اوايل قدرت يافتن) و صدام، از جمله مواردي است كه نيازي به اثبات ندارد. كتابهاي تاريخي مملو از ثبت چنين وقايع دلخراش است. شهيد اول صاحب لمعه و شهيد ثاني شارح لمعه، فقط به علت شيعه بودن به شهادت رسيدند. از اين رو، امامان ما راه تقيه را پيش گرفتند و براي حفظ مكتب تشيع و جان شيعيان در بسياري از موارد، سكوت كردند و به شيعيان دستور تقيه دادند.
وضعيت فعلي عراق ـ حتي پس از صدام ـ خود شاهد ديگري بر اين ادعا است. بسياري از كشتارها مربوط به شيعيان مظلوم عراق است كه تنها جرمشان آن است كه پيرو مكتب شيعهاند. بنابراين كشتن اشخاص (به جرم شيعه بودن) در همين دنياي كنوني امر بعيدي نيست.
د. هر چند امامان معصوم(ع) برخي از وقايع ظهور را پيشگويي كرده و خبر دادهاند؛ اما، ما را با امر “بداء” نيز آگاه كرده و اختيار انسان را در تغيير سرنوشت و امور خود يادآور شدهاند. قرآن كريم در آيه يازدهم سوره رعد ميفرمايد:”خدا تغيير نميدهد آنچه مربوط به قومي است مگر آنكه خود انسانها تغيير دهند”. بنابراين نوع رفتار و اختيار انسان در چگونگي حوادث مربوط به آنها مؤثر است.
بر اين اساس ميتوان منتظر امر ظهور بود و براي فرج امام عصر(عج) دست به دعا برداشت و براي زمينه سازي ظهورش تلاش كرد. حركت اختياري انسانها در امر ظهور دخالت تمام دارد و ميتوان با حركتهاي صحيح و ثبات قدم، در صراط مستقيم شاهد تعجيل در فرج آن بزرگوار بود. حضرت مهدي(عج) خود در برنامهاي براي شيخ مفيد به اين شرط مهم اشاره كرده، ميفرمايد:”اگر شيعيان ما ـ كه خداوند آنان را در طاعتش ياري دهد ـ در وفاي پيماني كه از ايشان گرفته شده اجتماع كنند و مصمم باشند؛ البته نعمت ديدار به تاخير نميافتد و سعادت ملاقات ما براي آنان با معرفت كامل و راستين نسبت به ما تعجيل ميگردد.(بحار الانوار، ج53، ص176) پس ميشود ظهور را درك كرد و برخي از اين گونه حوادث نيز رخ ندهد.