به نام خدا
پرسش: یک منتظر واقعی کیست ؟
پاسخ: انتظار امام مهدی(عج) از ما آن است که به وظیفه یک منتظر واقعی عمل کنیم. در روایات و بیانات پیشوایان دین وظایف متعددی برای منتظر بیان شده است که مهمترین آنها عبارت است از:
الف. شناخت امام: حرکت در جاده انتظار بدون شناخت امام امکان ندارد. البته علاوه بر شناخت امام به اسم و نسب، باید نسبت به جایگاه و مقام امام نیز آگاهی کافی داشت. در روایتی نقل شده فردی به نام ابو نصر پیش از غیبت امام، به حضور آن حضرت رسيد. امام مهدی(عج) از او پرسيد: مرا می شناسی؟ پاسخ داد: آری شما سرور من و فرزند سرور من هستید. امام(عج) فرمود: مقصود من این (شناخت) نبود. ابو نصر گفت: خودتان بفرماید(مرادتان چیست). امام(عج) فرمود: من آخرین جانشین پیامبر خدا هستم و خداوند به (برکت) من بلا را از خاندان و شیعیانم دور می کند». (بحار الانوار، ج 52 ، ص 30).
ب. الگو پذیری: آدمی باید از رهبر و مقتدای خود الگو گرفته و منش و رفتار خود را شبیه او قرار دهد تا بتواند او را همراهی کند. از پیامبر(ص) نقل شده است که فرمود: خوشا به حال آنان که قائم خاندان مرا درك كنند؛ در حالی که پیش از دوران قیام، به او و امامان قبل از او اقتدا کرده و از دشمنان ایشان، اعلام بیزاری کرده باشند. آنان دوستان و همراهان من و گرامی ترین امت من، در نزد من هستند.(بحار الانوار، ج 52 ، ص 129).
از مهم ترین رفتارها ورع و حسن خلق است. امام صادق(ع) در روایتی فرمود: «هر کس دوست دارد از یاران حضرت قائم(ع) باشد باید منتظر باشد، و در حال انتظار به پرهیز کاری و اخلاق نیکو رفتار كند». (بحار الانوار ، ج 52 ، ص 140).
ج. یاد امام: یک منتظر واقعی باید همیشه سعی کند به یاد حضرت مهدی(عج) باشد. هر روز صبح با خواندن «دعای عهد»(مفاتیح الجنان، بعد از دعای ندبه) با امام پیمان خود را تجدید کند، برای سلامتی و فرج او همیشه دعا کند و بگوید: «اللهم کن لولیک الحجة بن الحسن … »(مفاتیح الجنان ، اعمال شب 23 ماه مبارک رمضان). در هر محفل و مجلسی یاد حضرت را زنده کند و مردم را با او آشنا سازد تا مردم همگی منتظر ظهور باشند.
پرسش: آيا اين درست است که مي گوييم امام عصر در اصل منتظر واقعي است و غايب واقعي ما هستيم و آيا اين جمله که مي گويند ما غايب او منتظر آمدن ماست صحيح است؟
پاسخ: اين نوع سخن نياز به تبيين و توضيح دارد بدين گونه كه:
امام زمان(ع) بيش از هر كس ديگري با زيبايي دوران طلايي ظهور آشنا و آگاه است. او به خوبي ميداند كه مردم در دوران ظهور، به رشد و تعالي بي نظيري دست مييابند و جامعه انساني به بهترين صورت ممكن شكل ميگيرد و آن گونه كه شايسته و زيبنده زندگي بشري است تحقق مييابد. او كه بر بندگان و مخلوقات خدا بسيار مهربان است، آرزو دارد كه انسانها به زندگي در خور خود برسند و همه بتوانند درجات كمال را طي كنند و اين زماني خواهد بود كه امام زمان(ع) ظهور كند و جهان را از مظاهر شرك و فساد پاك گرداند. او به خوبي ميداند كه ظهور، وقتي صورت ميگيرد كه مردم بخواهند و آماده ظهور گردند. بنابراين او واقعا منتظر است. او منتظر آماده شدن مردم است تا خداوند اذن خروج دهد.
اما اينكه گفته ميشود غايب واقعي ما هستيم، بايد گفت: هر چند در اصطلاح مراد از غيبت امام زمان آن است كه وجود شريفش ديده نميشود(و به عبارت صحيح تر ديده ميشود ولي شناخته نميشود)؛ اما در مورد غيبت بيان ديگري نيز هست و آن اينكه يكي از اموري كه باعث ميشود ما از نعمت حضور امام محروم باشيم، آلودگيهاي روحي ما است. چرا كه اين آلودگيها از يك طرف حجابي بر قلب ميشود و چشم بصيرت و حقيقت بين آدمي را كور ميكند و از طرف ديگر قابليت و لياقت درك حضور را از ما سلب ميكند و اين سخن بدين معنا است كه ما خود باعث دوري و جدا شدن از امام هستيم، او حاضر و ناظر است، ولي ما چشمان حقيقت بين خود را از دست دادهايم، ما از وادي حقيقت خارج شده و در دنياي حيواني قرار گرفتهايم. او منتظر برگشت ما از دنياي پوچ و مجازي است، او منتظر است ما به خود آييم و پرده غفلت را به كنار زنيم و داخل در حريم يار شويم.
پرسش: از کجا و با چه نشانه هایی بدانیم که حضرت نیز ما را دوست دارد و برای رسیدنمان به این مقصود یعنی دوست داشتن ایشان چه کارهایی باید بکنیم ؟
پاسخ: بايد بدانيم كه امام پدري مهربان و برادري دلسوز است، امام همه شيعيان را دوست دارد و براي هدايت و سعادت آنها دعا و تلاش ميكند. البته در اين ميان شيعياني را بيشتر دوست دارد كه ميكوشند افرادي صالح و با معنويت باشند. با رعايت موارد زير، ميتوان به دوستي آن حضرت اميد داشت:
1. در مقام علم و عقيده هر روز بر معرفت ديني خود بيفزاييم و در جلسات سخنراني و علمي شركت كنيم و در شناخت مقام امامت و شخص امام زمان(ع) (با مطالعات فراوان) كوشا باشيم.
2. در مقام عمل اولين چيز انجام دادن واجبات و ترك گناه و معصيت است. ارتكاب معصيت در محضر امام زمان(ع) باعث آزرده شدن دل ايشان ميشود و وقتي پرونده اعمال به محضر ايشان برده ميشود، از ما دلگير ميگردد.
قدم دوم انجام وظيفه است، بهترين راه نزديكي به آن حضرت و جلب رضايت ايشان، اين است كه هر كس هر شغل و وظيفهاي كه دارد، آن را به دقت و سلامت انجام دهد. شما كه محصل هستيد، بهترين كار تلاش و درس خواندن عميق و صحيح است، كسي كه وظيفه خود را ترك كند يا ناقص انجام دهد و در عوض آن بخواهد كار نيك ديگري انجام دهد، راهي كج رفته است.
قدم بعدي ايجاد ارتباط معنوي با امام است؛ يعني، بكوشيم هميشه به ياد امام زمان(ع) باشيم صبح را با دعاي عهد شروع كنيم، در نمازهايمان براي آن حضرت دعا كنيم، دعاي فرج را در هر فرصتي بخوانيم. دعاي ندبه، زيارت آل ياسين و دعاهاي ديگر را با توجه به معنا و حضور قلب بخوانيم، صدقه دادن براي سلامتي ايشان، زيارت از طرف ايشان و دعا براي سلامتي و تعجيل فرج آن حضرت، شركت در مراسم منسوب به ايشان و … راههاي ايجاد ارتباط معنوي با امام است و ميتوان بعد از مدتي آثار بسيار مثبت آن را ديد و اين خود نشان دوست داشتن امام است. اما باز تاكيد ميشود همه اين كارها بعد از ترك گناه و عمل به وظيفه و نقش خويش در جامعه و خانواده اثر بخش است؛ وگرنه پوستي بي مغز و خاصيت خواهد بود.
پرسش: انتظار امام مهدي از ما چيست؟
پاسخ: انتظار امام مهدي(عج) از ما آن است که به وظيفه يک منتظر واقعي عمل کنيم. در روايات و بيانات پيشوايان دين وظايف متعددي براي منتظر بيان شده است که مهمترين آنها عبارت است از:
الف. شناخت امام: حرکت در جاده انتظار، بدون شناخت امام امکان ندارد، البته علاوه بر شناخت امام به اسم و نسب، بايد نسبت به جايگاه و مقام او نيز آگاهي کافي داشت. در روايتي نقل شده که فردي به نام ابو نصر پيش از غيبت امام، به حضور آن حضرت رسيد. امام مهدي(عج) از او پرسيد: مرا مي شناسي؟ پاسخ داد: آري شما سرور من و فرزند سرور من هستيد. امام(عج) فرمود: مقصود من اين (شناخت) نبود. ابو نصر مي گويد: خودتان بفرمايد(مرادتان چيست). امام(عج) فرمود: من آخرين جانشين پيامبر خدا هستم و خداوند به (برکت) من بلا را از خاندان و شيعيانم دور مي کند”.(بحار الانوار، ج 52 ، ص 30).
ب. الگو پذيري: آدمي بايد از رهبر و مقتداي خود الگو گرفته و منش و رفتار خود را شبيه او قرار دهد تا بتواند او را همراهي کند. از پيامبر(ص) نقل شده است: “خوشا حال آنان که قائم خاندان مرا درک کنند؛ در حالي که پيش از دوران قيام، به او و امامان قبل از او اقتدا کرده و از دشمنان ايشان، اعلام بيزاري کرده باشند. آنان دوستان و همراهان من و گرامي ترين امت من، در نز من هستند”.(بحار الانوار ، ج 52 ، ص 129).
از مهم ترين رفتارها ورع و حسن خلق است. امام صادق(ع) در روايتي فرمود: “هر کس دوست دارد از ياران حضرت قائم(ع) باشد، بايد منتظر باشد و در حال انتظار به پرهيز کاري و اخلاق نيکو رفتار كند”. (بحار الانوار ـ ج 52 ـ ص 140).
ج. ياد امام: يک منتظر واقعي بايد هميشه سعي کند به ياد حضرت مهدي(عج) باشد. هر روز صبح با خواندن “دعاي عهد”(مفاتيح الجنان، بعد از دعاي ندبه) با امام پيمان خود را تجديد کند، براي سلامتي و فرج او هميشه دعا کند و بگويد: “اللهم کن لوليک الحجة بن الحسن…”(مفاتيح الجنان، اعمال شب 23 ماه مبارک رمضان). در هر محفل و مجلسي ياد حضرت را زنده کند و مردم را با او آشنا سازد تا مردم همگي منتظر ظهور باشند. امام عصر(عج) در پيامي چنين فرمود: “اگر شيعيان ما ـ که خداوند آنان را در راه طاعتش ياري دهد ـ در وفاي پيماني که از ايشان گرفته شد اجتماع کرده و مصمم باشند؛ البته نعمت ديدار از آنان به تاخير نمي افتد و سعادت ملاقات ما براي آنان با معرفت کامل و راستين نسبت به ما، تعجيل مي گردد”.(بحار الانوار، ج 53 ، ص176)
البته نبايد فراموش کرد که يک پيرو واقعي در همان گامهاي نخستين، به انجام واجبات ـ به خصوص نماز اول وقت ـ و ترک محرمات توجه ويژهاي دارد، چرا که بدون اطاعت از اوامر خدا، سخن از انتظار و ياري حضرت معنا ندارد.
پرسش: انتظار آقا امام زمان آيا چون خيلي طول کشيده ميشود گفت ديگر بيهوده است ؟ چون حضرت فقط به ديدن افراد خاص مي روند ؟
پاسخ: در مورد سخن شما ابتدا لازم است حقيقت انتظار تا حدي روشن شود.فرج، يعني نصرت و پيروزي و گشايش، مقصود از فرج، نصرت و پيروزي حكومت عدل علوي بر حكومتهاي كفر و شرك و بيداد است. بنابراين، انتظار فرج، يعني انتظار تحقق يافتن اين آرمان بزرگ جهاني است. منتظر حقيقي، كسي است كه حقيقتاً، خواهان تشكيل چنين حكومتي باشد. اين خواسته آنگاه جدي و راست است كه شخص منتظر عامل به عدل و گريزان از ستم و تباهي باشد وگرنه، انتظار فرج، در حد يك ادعا و شعار بي محتوا باقي خواهد ماند. از اين رو، در روايات آمده است كه انتظار فرج، خود فرج است؛ زيرا، كسي كه حقيقتاً منتظر فرج و ظهور حجت خدا و تاسيس حكومت عدل گستر او است، زندگي خود را بر پايه عدل و داد استوار ميسازد و او، انساني است كه حضور و غيبت امام، در نحوه رفتار و سير و سلوكاش تفاوتي ندارد و قبل از تشكيل حكومت عدل او، چنين حكومتي را در زندگي خود پايدار ساخته است.
بنابراين، انتظار فرج حقيقي ، ريشه در معرفت به حق و عدل و ايمان و عشق به آن دارد و آثار آن نيز در عمل نمايان ميگردد و چنين حقيقت اصيل و عميقي با لفظ و شعار به دست نميآيد و با بي تفاوتي و بي اعتنايي نسبت به مقدمات ديني و رسالتهاي انساني، در تعارض و تناقض است. از اينجا، نادرستي يك تفسير از انتظار فرج روشن ميشود؛ زيرا، بعضي بر اين تصور خام هستند كه انتظار فرج، يعني بي تفاوتي نسبت به آنچه در جوامع بشر ميگذرد و دست روي دست گذاشتن به اميد اين كه اما زمان ظهور كند و آنان را اصلاح كند. انتظار فرج، تعهد آفرين و مسئوليتساز است و با بيتفاوتي و بي اعتنايي به سرنوشت بشر و حقيقت و فضيلت، منافات دارد.
انتظار فرج، يعني:
الف. معرفت امام معصوم و عادل و پيشواي فضيلت؛
ب. ايمان به امامت و قيادت رهبري الهي و عدالت پيشه؛
ت. عشق به عدالت و ارزشهاي انساني؛
ج. اميد به آيندهاي روشتن و نويد بخش؛
د. تلاش براي برقراري حكومتي عدل پيشه و عدل گستر؛
و. رعايت موازين و قوانين ديني و اخلاقي؛
ز. داشتن روحيهي تعهد و مسئوليت پذيري.
اين انتظار فرج است كه بهترين اعمال و بهترين عبادت است و چنين منتظري، مقامي عالي دارد و هرگاه در زمان غيبت از دنيا برود، به منزله كسي است كه پس از ظهو حضرت حجت(ع)، زنده و تحت فرمان او در راه خدا جهاد ميكند.(بحار الانوار، ج 52، ص125).
ممكن است مراد شما اين باشد كه با توجه به اينكه در هر عصري و در هر ملتي كه ظلم و ستم شود اعتقاد به ظهور منجي آخر الزمان بيشتر ميشود، وقتي در زماني كه ما، در آن زندگي ميكنيم و ظلم و ستم در همه جا بيداد ميكند، باز هم اين عقيده بيشتر شده است و در واقع، براي خيليها به مانند يك افسانه تبديل شده است تا واقعيت، و حتي موجب دل سردي خيليها شده است. اين چگونه قابل توجيه است؟
در پاسخ بايد گفت: در روايات متعدد، از معصومان(ع) رسيده است كه دوران غيبت، دوران امتحان و آزمايش مردم است. بايد تلاش كرد تا با تقويت باورها و اعتقادات در مقابل سختيهاي زمان غيبت، مقاومت كرد و در عين حال، خود را براي ظهور و شركت در قيام امام مهدي(ع) آماده ساخت. اين كه بعضي از مردم، به خاطر طولاني شدن غيبت، گرفتار يأس و نوميدي ميشوند. به سبب ضعف ايمان و معرفت نسبت به حجت خدا و نيز عدم شناخت و آگاهي نسبت به شرايط ظهور است. اينان گمان ميكنند وقتي در عرصههاي مختلف اجتماعي، ظلم و فساد فراوان گرديد، امام عصر(ع) بايد براي انتقام از ظالمان و برپايي عدالت، قيام كند، حال آن كه ظهور عدالت و برپايي دولت مهدوي، مثل هر انقلاب و حكومت ديگري، نياز به تحقق شرايط و زمينههايي دارد و آنها كه طالب عدالتاند، بايد براي برپايي دولت عدل، تلاش كنند تا زمينههاي آن، هر چه زودتر فراهم گردد، و روحيه ظلم پذيري و بي تفاوتي نسبت به وضع موجود جامعه را، به ظلم ستيزي و جديت تبديل كنند. و ممكن است مراد شما اين باشد: چرا امام زمان(ع) با انسانها در ارتباط نيست دوراني كه در آن قرار داريم، دوران غيبت امام زمان(ع) است، و ويژگي كلي و اصلي اين دوران، آن است كه امكان ارتباط با آن وجود مقدس، براي كسي ميسر و ممكن نيست.
بنابراين، انتظار ارتباط و ديدار، امري برخلاف حكمت و مصلحت امر غيبت است. اما اين، به آن معنا نيست كه حضرت در ميان ما نباشد و ما از فيض حضور آن وجود مقدس بي بهره باشيم، بلكه حضرت، به صورت نا شناس، در ميان افراد رفت و آمد دارند و بر احوال مردم آگاهي دارند و آن چه به صلاح آنان و متناسب با فرايند ظهور است، انجام ميدهند. چه بسيار افرادي كه از محضر آن عزيز بهره بردند و راهنماييها و ارشادات او را شنيدهاند هر چند كه او را نشناختند و يا حتي گفتار و هدايتهاي او را نيز نپذيرفتند.
بنابراين، حضرت با ما ارتباط دارد و به عبارت دقيقتر او در ميان ما است، ولي ما از او غافل هستيم. البته در مواردي، برخي از افراد كه به فيض حضور او رسيدهاند، او را شناختهاند ـ كه معمولاً اين شناخت، بعد از ديدار بوده است ـ و حظ اين ديدار را براي هميشه، براي خود حفظ كردهاند.
نكتهاي كه نبايد از آن غفلت داشت، اين است كه عدم امكان ارتباط و يا حتي ديدار، علاوه بر آن كه مطابق فلسفهي غيبت است، علل و عوامل ديگري نيز ميتواند داشته باشد، مثلاً فرد، آمادگي ديداري را كه به دنبال آن شناخت باشد ندارد و چنين ديداري، به مصلحت او نيست. يا روح و روان او، چنان تاريك و آلوده است كه جايي براي وجود نوراني و مقدس حضرت، باقي نگذاشته است، يا خدا ميخواهد او را به وسيله فراق و دوري آزمايش و امتحان كند و … .
از طرف ديگر، بايد توجه داشت كه ارتباط مستقيم افراد با امام، زمينهي استفادههاي نا به جا و ادعاهاي دروغين را براي كساني كه ظرفيت يا اهليت ندارند، ايجاد ميكند كه منجر به فريب مردم و انحراف تودهها ميشود و خطرات آن، بر كسي پوشيده نيست.
پرسش: انتظار چيست و متنظر واقعي کيست؟
پاسخ: حقيقت انتظار آن است كه انسان منتظر و چشم به راه، خود و محيطش را براي آمدن منتظر و منجي موعود آماده كند. اين آمادگي بسته به فرد مورد انتظار، معنا و ارزش مييابد. براي مثال كسي كه انتظار زائر بيت الله را ميكشد و مسافر او از سفر مكه ميآيد، طبعا معناي انتظار براي او اين است كه خانه را مرتب كند و وسايل پذيرايي را فراهم سازد و… ، منتظر امام زمان(ع) نيز به كسي گفته ميشود كه خود را براي آمدن چنين بزرگ مردي آماده كند. و طبيعي است كه بايد خود را در گروه بندگان صالح قرار دهد، دين را در زندگي خود جاري سازد و ديگران و محيط را براي آمدنش مهيا كند. از اين رو انتظار فرج بنا بر فرمايش پيامبر(ص) افضل اعمال است. و هر كس تلاش دروني او براي عبادت و عبوديت و كوشش بيروني او براي زمينه سازي و جهت دهي مردم و محيط بيشتر باشد، موفق تر است.
پرسش: انتظار در زمان غيبت امام زمان ،علیه السلام، چه معنايي دارد و مقصود از انتظار فرج چيست؟
پاسخ: فرج، يعني نصرت و پيروزي و گشايش. مقصود از فرج، نصرت و پيروزي حكومت عدل علوي بر حكومت¬هاي كفر و شرك و بي¬داد است. بنابراين، انتظار فرج، يعني انتظار تحقق يافتن اين آرمان بزرگ و جهاني است. و منتظر حقيقي، كسي است كه حقيقتاً، خواهان تشكيل چنين حكومتي باشد.
این خواسته، آن گاه جدي و راست است كه شخص منتظر، عامل به عدل و گريزان از ستم و تباهي باشد و گرنه، انتظار فرج، در حد يك ادعا و شعار بي¬محتوا باقي خواهد بود. از اين رو، در روايات آمده است كه انتظار فرج، خود فرج است؛ زيرا، كسي كه حقيقتاً منتظر فرج و ظهور حجت خدا و تاسيس حكومت عدل¬گستر او است، زندگي خود را بر پايه¬ی عدل و داد استوار مي¬سازد و او، انساني است كه حضور و غيبت امام، در نحوه¬ی رفتار و سير و سلوك¬اش تفاوتي ندارد و قبل از تشكيل حكومت عدل او، چنين حكومتي را در زندگي خود پايدار ساخته است.
بنابراين، انتظار فرج حقيقي، ريشه در معرفت به حق و عدل و ايمان و عشق به آن دارد و آثار آن نيز در عمل نمايان مي¬گردد و چنين حقيقت اصيل و عميقي، با لفظ و شعار به دست نمي¬آيد و با بي¬تفاوتي و بي¬اعتنايي نسبت به مقدسات ديني و رسالت¬هاي انساني، در تعارض و تناقض است . از اين جا، نا¬درستي يك تفسير از انتظار فرج روشن مي¬شود؛ زيرا، بعضي، بر اين تصور خام هستند كه انتظار فرج، يعني بي¬تفاوتي نسبت به آن¬چه در جوامع بشر مي¬گذرد و دست روي دست گذاشتن به اميد اين كه امام زمان ،عليه السلام، ظهور كند و آنان را اصلاح کند. انتظار فرج، تعهدآفرين و مسئوليت¬ساز است و با بي¬تفاوتي و بي¬اعتنايي به سرنوشت بشر و حقيقت و فضيلت، منافات دارد.
انتظار فرج، يعني
الف) معرفت امام معصوم و عادل و پيشواي فضيلت؛
ب) ايمان به امامت و قيادت رهبري الهي و عدالت پيشه؛
ت) عشق به عدالت و ارزش¬هاي انساني؛
ج) اميد به آينده¬اي روشن و نويد¬بخش؛
د) تلاش براي برقراري حكومتي عدل¬پيشه و عدل¬گستر؛
و) رعايت موازين و قوانين ديني و اخلاقي؛
ز) داشتن روحيه¬ی تعهد و مسئوليت¬پذيري.
اين انتظار فرج است كه بهترين اعمال و بهترين عبادت است و چنين منتظري ، مقامي عالي دارد و هرگاه در زمان غيبت از دنيا برود، به منزله¬ی كساني است كه پس از ظهور حضرت حجت ،علیه السلام، زنده و تحت فرمان او در راه خدا جهاد مي¬كنند. (بحار الانوار، ج52، ص125 )
پرسش: انتظار مهدي کي به پايان مي رسد ؟
پاسخ: امام مهدي(عج) زماني ظهور ميکند که شرايط آن فراهم شده باشد؛ يعني، افرادي باشند که واقعا يار و ياور امام(عج) باشند. او را شناخته و ايمان قوي به او و اهدافش داشته باشند و لحظه اي دست از ياري و حمايت بر ندارند. از طرفي مردم آمادگي پذيرش حضرت را واقعا داشته باشند و خواستار ظهورش شوند… و اين زماني است که مردم در زندگي خود ياد حضرت را زنده کنند و اعمال و رفتار و کردارشان به گونه اي باشد که نشان دهند منتظر ظهورند. وضعيت مردم جهان نيز به گونهاي باشد که منتظر ظهور مرد آسماني باشند
پرسش: با آنکه ظلم و ستم زیاد شده ، پس چرا هر چه انتظار می کشیم امام ظهور نمی کند ؟
پاسخ: در مورد سخن شما ابتدا لازم است حقيقت انتظار تا حدي روشن شود.
فرج، يعني نصرت و پيروزي و گشايش، مقصود از فرج، نصرت و پيروزي حكومت عدل علوي بر حكومتهاي كفر و شرك و بيداد است. بنابراين، انتظار فرج، يعني انتظار تحقق يافتن اين آرمان بزرگ جهاني است. منتظر حقيقي، كسي است كه حقيقتاً، خواهان تشكيل چنين حكومتي باشد. اين خواسته آنگاه جدي و راست است كه شخص منتظر عامل به عدل و گريزان از ستم و تباهي باشد وگرنه، انتظار فرج، در حد يك ادعا و شعار بي محتوا باقي خواهد ماند. از اين رو، در روايات آمده است كه انتظار فرج، خود فرج است؛ زيرا، كسي كه حقيقتاً منتظر فرج و ظهور حجت خدا و تاسيس حكومت عدل گستر او است، زندگي خود را بر پايه عدل و داد استوار ميسازد و او، انساني است كه حضور و غيبت امام، در نحوه رفتار و سير و سلوكاش تفاوتي ندارد و قبل از تشكيل حكومت عدل او، چنين حكومتي را در زندگي خود پايدار ساخته است.
بنابراين، انتظار فرج حقيقي ، ريشه در معرفت به حق و عدل و ايمان و عشق به آن دارد و آثار آن نيز در عمل نمايان ميگردد و چنين حقيقت اصيل و عميقي با لفظ و شعار به دست نميآيد و با بي تفاوتي و بي اعتنايي نسبت به مقدمات ديني و رسالتهاي انساني، در تعارض و تناقض است. از اينجا، نادرستي يك تفسير از انتظار فرج روشن ميشود؛ زيرا، بعضي بر اين تصور خام هستند كه انتظار فرج، يعني بي تفاوتي نسبت به آنچه در جوامع بشر ميگذرد و دست روي دست گذاشتن به اميد اين كه اما زمان ظهور كند و آنان را اصلاح كند. انتظار فرج، تعهد آفرين و مسئوليتساز است و با بيتفاوتي و بي اعتنايي به سرنوشت بشر و حقيقت و فضيلت، منافات دارد.
انتظار فرج، يعني:
الف. معرفت امام معصوم و عادل و پيشواي فضيلت؛
ب. ايمان به امامت و قيادت رهبري الهي و عدالت پيشه؛
ت. عشق به عدالت و ارزشهاي انساني؛
ج. اميد به آيندهاي روشتن و نويد بخش؛
د. تلاش براي برقراري حكومتي عدل پيشه و عدل گستر؛
و. رعايت موازين و قوانين ديني و اخلاقي؛
ز. داشتن روحيهي تعهد و مسئوليت پذيري.
اين انتظار فرج است كه بهترين اعمال و بهترين عبادت است و چنين منتظري، مقامي عالي دارد و هرگاه در زمان غيبت از دنيا برود، به منزله كسي است كه پس از ظهور حضرت حجت(ع)، زنده و تحت فرمان او در راه خدا جهاد ميكند.(بحار الانوار، ج 52، ص125).
ممكن است مراد شما اين باشد كه با توجه به اينكه در هر عصري و در هر ملتي كه ظلم و ستم شود اعتقاد به ظهور منجي آخر الزمان بيشتر ميشود، وقتي در زماني كه ما، در آن زندگي ميكنيم و ظلم و ستم در همه جا بيداد ميكند، باز هم اين عقيده بيشتر شده است و در واقع، براي خيليها به مانند يك افسانه تبديل شده است تا واقعيت، و حتي موجب دل سردي خيليها شده است. اين چگونه قابل توجيه است؟
در پاسخ بايد گفت: در روايات متعدد، از معصومان(ع) رسيده است كه دوران غيبت، دوران امتحان و آزمايش مردم است. بايد تلاش كرد تا با تقويت باورها و اعتقادات در مقابل سختيهاي زمان غيبت، مقاومت كرد و در عين حال، خود را براي ظهور و شركت در قيام امام مهدي(ع) آماده ساخت. اين كه بعضي از مردم، به خاطر طولاني شدن غيبت، گرفتار يأس و نوميدي ميشوند. به سبب ضعف ايمان و معرفت نسبت به حجت خدا و نيز عدم شناخت و آگاهي نسبت به شرايط ظهور است. اينان گمان ميكنند وقتي در عرصههاي مختلف اجتماعي، ظلم و فساد فراوان گرديد، امام عصر(ع) بايد براي انتقام از ظالمان و برپايي عدالت، قيام كند، حال آن كه ظهور عدالت و برپايي دولت مهدوي، مثل هر انقلاب و حكومت ديگري، نياز به تحقق شرايط و زمينههايي دارد و آنها كه طالب عدالتاند، بايد براي برپايي دولت عدل، تلاش كنند تا زمينههاي آن، هر چه زودتر فراهم گردد، و روحيه ظلم پذيري و بي تفاوتي نسبت به وضع موجود جامعه را، به ظلم ستيزي و جديت تبديل كنند.
و ممكن است مراد شما اين باشد: چرا امام زمان(ع) با انسانها در ارتباط نيست؟
دوراني كه در آن قرار داريم، دوران غيبت امام زمان(ع) است، و ويژگي كلي و اصلي اين دوران، آن است كه امكان ارتباط با آن وجود مقدس، براي كسي ميسر و ممكن نيست. بنابراين، انتظار ارتباط و ديدار، امري برخلاف حكمت و مصلحت امر غيبت است. اما اين، به آن معنا نيست كه حضرت در ميان ما نباشد و ما از فيض حضور آن وجود مقدس بي بهره باشيم، بلكه حضرت، به صورت نا شناس، در ميان افراد رفت و آمد دارند و بر احوال مردم آگاهي دارند و آن چه به صلاح آنان و متناسب با فرايند ظهور است، انجام ميدهند. چه بسيار افرادي كه از محضر آن عزيز بهره بردند و راهنماييها و ارشادات او را شنيدهاند هر چند كه او را نشناختند و يا حتي گفتار و هدايتهاي او را نيز نپذيرفتند. بنابراين، حضرت با ما ارتباط دارد و به عبارت دقيقتر او در ميان ما است، ولي ما از او غافل هستيم. البته در مواردي، برخي از افراد كه به فيض حضور او رسيدهاند، او را شناختهاند ـ كه معمولاً اين شناخت، بعد از ديدار بوده است ـ و حظ اين ديدار را براي هميشه، براي خود حفظ كردهاند.
نكتهاي كه نبايد از آن غفلت داشت، اين است كه عدم امكان ارتباط و يا حتي ديدار، علاوه بر آن كه مطابق فلسفهي غيبت است، علل و عوامل ديگري نيز ميتواند داشته باشد، مثلاً فرد، آمادگي ديداري را كه به دنبال آن شناخت باشد ندارد و چنين ديداري، به مصلحت او نيست. يا روح و روان او، چنان تاريك و آلوده است كه جايي براي وجود نوراني و مقدس حضرت، باقي نگذاشته است، يا خدا ميخواهد او را به وسيله فراق و دوري آزمايش و امتحان كند و … .
از طرف ديگر، بايد توجه داشت كه ارتباط مستقيم افراد با امام، زمينهي استفادههاي نا به جا و ادعاهاي دروغين را براي كساني كه ظرفيت يا اهليت ندارند، ايجاد ميكند كه منجر به فريب مردم و انحراف تودهها ميشود و خطرات آن، بر كسي پوشيده نيست.
پرسش: آيا همه منتظران از تمام اديان ظهور را متوجه مي شوند ؟ چگونه ؟
پاسخ: ظهور امام زمان(ع) داراي علايم و شرايطي است که تحقق آنها باعث ظهور ميشود.وهر گاه اين علائم محقق شد ظهور واقع مي شود و همه بشر روي زمين متوجه آن شده به دنبال مهدي راه مي افتند و چون هم تشنه عدالت هستند به دنبال دادگر مي شتابند علايم ظهور: علامت در لغت عرب به معناي نشانه است. بنابراين منظور از علائم ظهور، نشانههايي است كه نزديك شدن ظهور را نشان ميدهند. با تحليل ماهيت علائم ظهور، در مييابيم كه علائم ظهور، نسبت به ظهور رابطه سببي ندارند يعني اين گونه نيست كه به محض تحقق نشانهها و علائم ظهور بگوييم پس ظهور هم حتماً تحقق خواهد يافت، بلكه تنها جنبه اعلام و كاشفيت دارند يعني تحقق آنها كاشف از اين واقعيت است كه ظهور نزديك شده است. علائم را از جهات مختلفي ميتوان تقسيم بندي نمود.
از جمله ميتوان آنها را به:
1. علائم عادي و علائم غير عادي و معجزه آسا تقسيم كرد.
2. با توجه به روايات رسيده ميتوان به علائم حتمي و علائم غير حتمي تقسيم نمود.
3. بالآخره ميتوان به لحاظ فاصله زماني بين وقوع علامت و تحقق روز موعود به علائم قريب و علائم بعيد تقسيم كرد.
آنچه بيشتر از ظاهر روايات به دست ميآيد تقسيم علائم به غير حتمي يا موقوف و علائم حتمي است. علائم غير حتمي يا موقوف نشانههايي است كه رخ دادن آنها قطعي نيست و ممكن است به دليل عدم تحقق شرايط و يا ايجاد مانع به وقوع نپيوندند و اما علائم حتمي انهاست كه رخ دادن آنها حتمي و قطعي است. در منابع روايي، بسياري از رخدادهاي طبيعي و غير طبيعي و دگرگونيهاي سياسي واجتماعي به عنوان علائم ظهور، ذكر شده است. بديهي است كه روايات مربوط به اين مسئله، مانند ساير مسائل ديگر، از جهت درستي و اعتبار، يكسان نيستند. در ميان اين روايات، برخي از جهت سند غير قابل اعتمادند و برخي هم از جهت مضمون و مطالبي كه در آن مطرح شده، جاي بحث و تامل دارند. بنابراين، نميتوان به صرف ديدن يك روايت و بدون بررسي كارشناسانه از جهت سند و دلالت، به آن اعتماد كرد. در ميان نشانهها، برخي به عنوان “علايم حتمي ظهور” ذكر شده است.علائم معروف حتمي، پنج مورد است:
1. خروج سفياني؛ پيش از قيام حضرت مهدي(ع) مردي از نسل ابوسفيان، در منطقه شام، خروج ميكند و با تصرف بخشهايي از سرزمين اسلام، براي يافتن و كشتن شيعيان جايزه تعيين ميكند. (بحار الانوار، ج52، ص182).
2. خسف در بيداء؛ خسف، يعني فرورفتن، و بيداء نام سرزميني بين مدينه و مكه است. سفياني كه در آستانه ظهور حضرت مهدي(ع) خروج ميكند، هنگامي كه از ظهور ايشان با خبر ميگردد سپاهي عظيم به مدينه و مكه ميفرستد و چون به سرزمين بيداء ميرسند، خداوند آنان را در كام زمين فرو ميبرد و هلاك ميشوند.
3. خروج يماني؛ سرداري از يمن قيام ميكند و مردم را به حق و عدل دعوت ميكند. خروج يماني، اجمالاٌ از نشانههاي ظهور است، هر چند جزئيات و چگونگي قيام وي، روشن نيست.
4. قتل نفس زكيه؛ نفس زكيه، يعني انسان پاك و بي گناه. در آستانه ظهور حضرت مهدي، جواني بي گناه، مظلومانه در مسجد الحرام به قتل ميرسد.
5. صيحه آسماني؛ منظور از آن، صدايي است كه در آستانه ظهور حضرت مهدي، از آسمان به گوش ميرسد و همه مردم آن را ميشنوند. محتواي اين پيام آسماني، دعوت به حق و حضرت مهدي است. امام باقر(ع) ميفرمايد:”ندا كنندهاي از آسمان، نام قائم ما را ندا ميكند. پس هر كه در شرق و غرب است، آن را ميشنود.(الغيبة، نعماني، ص252).
البته در برخي از روايات، به علائم ديگري نيز اشاره شده است، مانند خورشيد گرفتگي در نيمه ماه رمضان و ماه گرفتگي در آخر آن. (الغيبة، طوسي، ص444) و يا طلوع خورشيد از مغرب(الغيبة، طوسي، ص435).
شرايط ظهور: براي هر انقلاب از جمله انقلاب و ظهور امام زمان(عج) حداقل چهار شرط لازم است:
الف. برنامه و قانون جامع: از آنجايي كه برنامه حركتي حضرت مهدي(ع) بر اساس دستورات دين اسلام و سيره پيامبر(ص) است. اين شرط از شرايط ظهور فراهم است.
ب. رهبر: هر انقلاب نياز به رهبري دارد كه عالم به برنامهها و اهداف انقلاب باشد. وضعيت موجود و مطلوب را بتواند تشخيص دهد. شجاع و قاطع و دلسوز باشد و … و چون رهبري ظهور به دست امام زمان(عج) است ـ كه متصل به علم الهي و آيينه تمام نماي صفات جلال و جمال خداوند است ـ لذا اين شرط نيز براي ظهور فراهم است.
ج. ياران: يك انقلاب نياز به ياوراني دارد كه رهبر را شناخته و به او ايمان داشته باشند، از اهداف و برنامههاي انقلاب، آگاه بوده و آنها را باور كنند. شجاع و فداكار باشند و تا آخرين نفس بايستند. اين ياران قبل از شروع قيام، به زمينه سازي پرداخته و مردم را نسبت به حركت انقلاب آگاه نموده و آنان را ترغيب به پذيرش انقلاب ميكنند. در جريان انقلاب در صحنهها حاضر شده و از هيچ تلاشي كوتاهي نميكنند. و بعد از پيروزي و اجراي برنامهها، خود را وقف قيام ميكنند و … انقلاب امام زمان(عج) نيز نياز به ياراني شجاع، مؤمن، آگاه و عالم دارد.
د. پذيرش مردم: اگر مردم آن انقلاب را خواستار باشند، انقلاب شكل گرفته و به سرانجام مطلوب ميرسد. ظهور نيز وقتي است كه مردم واقعاً خواستار ظهور حضرت و عدالت گستري او باشند ما چون علم و اطلاع کامل و درستي نداريم نميتوانيم در مورد نزديک بودن ظهور اظهار نظر بکنيم. ائمه معصومين(ع) از ما خواستهاند هميشه منتظر ظهور باشيد ولي براي ظور زمان تعيين نکنيد که تعيين کنندگان وقت ظهور دروغگو هستند. طبق روايات انتظار فرج در زندگي انسان راهگشا است و آثار خود را در زندگي به جاي ميگذارد. راوي ميگويد از امام(ع) پيرامون فرج و ظهور پرسيدم. حضرت فرمود: آيا نميداني انتظار فرج از فرج است.(بحار الانوار، ج52، ص130، ح29)
و آنچه وظيفه انسان است داشتن معرفت صحيح است، زيرا معرفت صحيح باعث ميشود انسان به درستي برنامه ريزي کرده و حرکت کند. از امام صادق(ع) نقل شده است “اعرف امامک فانک اذا عرفته لم يضرک تقدم هذا الامر او تآخر”. امامت را بشناس، پس هنگامي که او را شناختي ضرر نميرساند تو را مقدم شود اين امر يا به عقب بيفتد. (بحار الانوار، ج52، ص141، ح52) مهم شناخت و عمل به وظيفه است.
گفتني است چون امر فرج امام زمان(ع) مربوط به کل جهان و همه انسانها ميباشد ، بنابراين همگان متوجه ظهور خواهند شد و همانگونه که بيان شد به واسطه علائم مخصوصا صيحه آسماني (که معرفي امام عصر(ع) را نيز به همراه دارد) همه متوجه نزديک شدن ظهور ميشوند. علاوه اين که اعلام ظهور توسط امام در مسجد الحرام به گوش جهانيان خواهد رسيد.
در مورد صيحه، از امام صادق(ع) پيرامون ظهور و علايم آن نقل شده است که به راوي فرمود: نگه دار با دستت هلاک فلاني (مردي از بني عباس) و خروج سفياني و کشته شدن نفس (زکيه) و فرو رفتن سپاه به زمين و صوت. راوي پرسيد: صوت چيت؟ آيا همان منادي است؟ حضرت فرمود: آري و صاحب اين امر به وسيله آن شناخته ميشود(بحار الانوار، ج52، ص234، ح100) و در حديث ديگر از حضرت نقل شده است: قائم(ع) قيام نميکند تا اينکه منادي از آسمان ندا ميدهد که ميشنود آن را دوشيزگان پشت پرده و اهل مشرق و مغرب (بحار الانوار، ج52، ص285، ح15). در مورد ظهور، از امام صادق(ع) نقل شده است:”لا تراه عين في وقت ظهوره الا رأته کل عين. نمي بيند چشمي او را در وقت ظهور مگر اينکه همه او را مشا هده ميكنند
پرسش: بهترين الگو براي مسلمانان و افراد منتظر که به آنها اميد ظهور مي دهيد چيست ؟
پاسخ: بهترين دلگرمي، وجود امامي مهربان است كه نهايت آرزويش، ظهور ميباشد. ظهوري كه در پرتو آن زيباييهاي عالم هستي آشكار ميشود و آدميان به سوي خوبيها حركت ميكنند. امامي كه منتظر ما است، منتظر آمادگي ما مردم. او نه تنها براي ظهور دعا ميكند بلكه با همه وجود براي تحقق امر فرج تلاش ميكند. او نه تنها به حل مشكلات زندگي انسانها ميپردازد بلكه انسانهاي قابل و شايسته را مورد توجه ويژه قرار ميدهد و آنان را كه واقعا خواستار حضور در جمع يارانش هستند پرورش روحي ميدهد. ما بايد بدانيم ظهور دور نيست اگر آن را بخواهيم، ما بايد بدانيم، ياوران مهدي(ع)از ميان همين مردمند و هر كس تقوي و ايمانش را حفظ كند ميتواند در گروه ياران باشد. ما بايد بدانيم او ناظر و شاهد بر اعمال ماست و تلاش منتظران را ميبيند و ضمن دعا براي آنان، آنها را ياري ميدهد.
پرسش: تقرب به حضرت حجت (عج) با چه اعمالی و یا اذکاری سریعتر حاصل می شود ؟
پاسخ: تقرب به حضرت در سايه عمل به دستورات دين حاصل ميشود. در اين ميان توجه به چند عمل پيشنهاد ميشود:
ـ نماز در اول وقت مخصوصاً همراه با جماعت؛
ـ خدمت صادقانه به مردم و تلاش براي حل مشكل آنان؛
ـ تلاوت قرآن و نافله شب و احسان به والدين؛
ـ دقت فراوان در مال كه از راه حلال باشد؛
ـ صله رحم؛
ـ دوري از جمع مال دنيا و دنيا طلبي.
در كتاب دلايل الامامة در جريان ديدار امام عصر(ع) با علي بن مهزيار آمده است كه آن بزرگوار فرمود: علت دوري شما از ما اين است كه شما به جمع مال روي آورديد و به ضعفاء ظلم ميكنيد و قطع رحم كردهايد، و اين علت دوري شما از ما است.
پرسش: چرا باید منتظر امام زمان (عج) باشیم ؟
پاسخ: يكي از راههاي دانستن علت انتظار دقت در آثار و فوائد انتظار است، بعضي از فوايد انتظار عبارت است از:
1.اميد؛ انتظار ، در انسان اميد ايجاد ميكند، شخصي كه منتظر آيندهاي روشن است هرگز در مشكلات و سختيها اميد خود را از دست نميدهد و براي آنچه وعده داده شده، تلاش ميكند.
2. صبر؛ كسي كه منتظر است، اهل صبر و تحمل ميشود و اگر در راه رسيدن به هدف، به موانعي برخورد كند، بردباري نموده و با ياد امام زمان(ع) دوران سخت غيبت را سپري ميكند.
3. آمادگي؛ اگر ما منتظر امام باشيم، خود را براي ظهور آماده ميكنيم، از گناه و سستي ميپرهيزيم و به دنبال عدالت ميرويم و در جهت اجتماعي محيط، شهر و كشورمان را آماده ظهور ميكنيم و ميكوشيم عدالت را در جامعه برقرار سازيم و كارهاي ثواب و نيك را ترويج دهيم و كارهاي گناه و بد را بزداييم.
با توجه به اين آثار و سفارشهاي فراواني كه در روايات شده، هميشه منتظر فرج و ظهور امام زمان باشيم و براي آن روز موعود، لحظه شماري كنيم.
پرسش: چگونه می توانیم محبت خود را به امام زمان (عج) بیشتر کنیم ؟
پاسخ: توجه به سه نكته و مطلب در ازدياد علاقه انسان به امام عصر(ع) تأثير دارد:
الف. بالابردن سطح معرفت پيرامون حقيقت امامت و جايگاه امام در نظام هستي و نقش او در زندگي انسان.
ب. توجه به وظايف ديني كه همان انجام واجبات و ترك محرمات است. عمل به دستورات دين باعث طهارت نفس شده و توجه امام را به قلب آدمي بيشتر ميكند.
ج. ياد كردن امام در اوقات مختلف؛ عهد و پيمان بستن با او هر روز صبح با خواندن دعاي عهد، صلوات فرستادن براي سلامتي و فرج ايشان، زنده كردن نام حضرت در محافل و مجالس و تلاش براي زمينه سازي امر ظهور.
پرسش: چه تناسبي ميان انتظار موعود و حيات پويا، كسب علم، ظلم ستيزي، مبارزه با فساد وجود دارد؟
پاسخ: اگر مفهوم انتظار به درستي فهميده شود، معلوم مي¬گردد كه در سايه¬ی انتظار موعود، حيات پويا و ظلم ستيزي و مبارزه با فساد، تحقّق خواهد يافت و دوست مهدي، علیه السلام، به كسب علم به عنوان ابزار مهمي براي رسيدن به كمال بشري، توجّه ويژه دارد.
به تعبير ديگر، بين انتظار موعود و حيات پويا و ظلم ستيزي و ريشه كني فساد از زمين، ملازمه هست و روايات فراواني كه فضيلت انتظار و مقام منتظران را بيان می¬کند، اين تصوير زيبا را ارائه كرده است كه در پرتو انتظار موعود است كه حركت¬هاي اصلاحي شكل مي¬گيرد و به بركت انتظار است كه حيات انساني، مفهوم و جايگاه الهي خود را پيدا مي¬كند و بشر را به سوي اهداف والاي انساني به پيش مي¬برد.
انتظار، اميد مي¬آورد و اميد به آينده¬ی روشن، سبب حركت و نشاط و پويايي مي¬گردد. اميد به تحقّق ارزش¬ها سبب تقويت روحيه¬ی صالحان مي¬گردد و بسيج عمومي به سوي رفع ظلم و فساد را اعلام مي¬دارد. اميد به موعود جهاني و انقلاب ارزشي او ، هر گونه سستي و افسردگي و سكوت و سكون را از افراد برمی¬دارد و اقدام و عمل و تحرّك را به جاي آن مي¬نشاند، آنان را به كسب علم و معرفت كامل¬تر و دقيق¬تر ترغيب مي¬كند تا در سايه¬ی آن، نه تنها خود دچار انحراف نشوند، بلكه ديگران را نيز به راه صَلاح هدايت كنند و امكانات را در مسير رضايت خدا و برای
زمينه¬سازي ظهور بسيج كنند.
پرسش: لطفا در مورد انتظار ظهور كمي توضيح دهيد .
پاسخ: انتظار چشم به راه بودن است و به معني دقيقتر اميد به آينده روشن است. وقتي انسان، آينده را روشن و زيبا ببيند سعي ميكند به سوي آن برود و آن را نزديك و نزديكتر كند به اين دليل است كه انتظار تنها يك حالت دروني نيست بلكه در انسان ايجاد حركت و نشاط ميكند. در روايات انتظار بهترين عمل خوانده شده است. پيامبر فرمود: «افضل اعمال امتي انتظار الفرج؛برترين كارهاي امت من انتظار فرج است».(بحار الانوار، ج52، ص122).
انتظار به منتظر هويت ميبخشد و براي كارها و تلاشهاي او سمت و سوي خاصي قرار ميدهد و آن زمينه سازي براي ايجاد يك جامعه خوب و با صلح و صفا و سرشار از ارزشهاي انساني است.
منتظر واقعي هم در راستاي معني صحيح انتظار، معني مييابد. منتظر كسي است كه به سوي آن آينده روشن گام برميدارد. ابتدا خود را ميسازد و آراسته به ارزشهاي انساني و الهي ميكند و سپس در جهت ساختن محيط پيرامون خود اقدام ميكند او نسبت به اطراف خود بي تعهد و بي مسئوليت نيست همانگونه كه در فساد محيط حل نميشود. منتظر واقعي يك جريان سالم است كه به اندازه شعاع وجودي خود جامعه را به سمت صلاح و سلامت ميبرد.
امام صادق(ع) فرمود: كسي كه دوست دارد از ياوران قائم(ع) باشد پس بايد منتظر باشد و در حال انتظار براي ورع و پرهيزگاري(و خودداري از زشتيها) و بر محور اخلاق نيكو عمل كند.(غيبت نعماني، ص200).
انتظار مهدي(ع) ـ كه انتظار آخرين حجت خدا و آخرين جانشين پيامبر خدا است ـ به تقويت بنيانهاي فكري و اعتقادي منتظر ميانجامد و از نظر رفتاري به رفتار او شكل ميدهد.
جامعه منتظر بايد ويژگيهاي زير را دارا باشد:
1. وحدت و همدلي: جامعه منتظر به سوي هدف معلوم و مشخص خود كه هدفي الهي است متحد و هماهنگ پيش ميرود چون هدف يكي است، اختلاف و منيت و خودخواهي بسيار كم ميشود و همه تلاش ميكنند كه جامعه به سمت جلو پيش رود، حال به نام من تمام شود يا به نام ديگري.
2. تعاون و همكاري:
افراد جامعه منتظر ـ به دور از تنگ نظري ـ پيوسته حال فقراء و نيازمندان جامعه را پيگيري ميكند و از آنان بي خبر نميمانند.
امام باقر(ع) به گروهي از شيعيان فرمود: «از ميان شما آنكه نيرومند است ضعيف را ياري كند و آنكه بي نياز است با نيازمندان مهرباني ورزد و هر يك از شما نسبت به ديگري خيرخواهي كند».(بحار الانوار، ج52، ص123).
3. جامعه منتظر، محيط خود را رنگ و بوي مهدوي بخشيده و نام و ياد امام را در همه عرصهها منتشر كرده و گفتار و كردار امام را به عنوان سرآمد همه سخنان و شيوهها در همه جا به نمايش ميگذارند.
تشكيل محافل مهدوي و شركت كردن فعال در آنها از جمله شاخصههاي جامعه منتظر است.
4. جامعه منتظر در مقابل بدعتها و انحرافها در دين و رواج منكرات موضع ميگيرد و در حركتهاي جمعي در مقابل آنها ايستادگي ميكند و مانع رشد جريانات انحرافي و بدعتها ميشود.
پرسش: ما جوانان چگونه مي توانيم منتظر امام زمان باشيم؟ آيا دين داري کافي است؟
پاسخ: منتظر واقعي، يك ديندار حقيقي است؛ يعني، علاوه بر انجام دادن واجبات و ترك گناهان به اين فكر است كه وظيفه ديني او در زمان غيبت علاوه بر انجام دادن واجبات چيست؟ امامان معصوم از ما خواسته اند معرفت و شناخت صحيح از امام(ع) را داشته باشيم و براي ظهور آن بزرگوار دعا كنيم و به ديگران بگوييم كه هم به دستورات دين عمل كنند و هم براي ظهور دعا كنند. با يكديگر برخورد خوب داشته باشيم و به يكديگر كمك كنيم و …
دوست گرانقدر دين داري نه تنها كافي است كه همه چيز است شما چه گزينه اي را سراغ داريد كه از حيطه دين و دينداري بيرون با شد ؟ هر گاه گفته ميشود دين دار حقيقي يعني اين كه فردي است كه به تمام موازين شرع مقدس معتقد بوده و به آن عامل است و به تمام معنا در تمام ابعاد منتظر است .
پرسش: ما در زمان غیبت امام زمان (عج) چه وظیفه ای داریم چون بعضی از اطرافیان ما را مسخره می کنند ، چگونه با آنها برخورد کنیم ؟
پاسخ: ما بايد به وظايف يك انسان منتظر پايبند باشيم، و در برخورد با ديگران اولا سعي كنيم برخورد و رفتار اسلامي داشته باشيم، ثانيا اگر توانايي گفتگو داريم با بحث و گفتگو به صورت صحيح مباحث امام زمان(عج) را بررسي كنيم و الا از افراد مطلع مدد بگيريم. ما نبايد به خاطر تمسخر ديگران كه معمولا از روي جهل است خود دچار انحراف در فكر يا عمل شويم، بلكه بايد از خدا كمك بخواهيم و بر او توكل كنيم و آنچه در توان داريم براي زنده كردن نام و ياد و معرفت امام زمان(ع) به صورت صحيح تلاش كنيم.
پرسش: منظور از انتظار چیست و آیا تنها دعا کردن برای فرج جزء انتظار محسوب می شود
پاسخ: حقيقت انتظار آن است كه انسان منتظر و چشم به راه، خود و محيطش را براي آمدن منتظر و منجي موعود آماده كند. اين آمادگي بسته به فرد مورد انتظار، معنا و ارزش مييابد. براي مثال كسي كه انتظار زائر بيت الله را ميكشد و مسافر او از سفر مكه ميآيد، طبعا معناي انتظار براي او اين است كه خانه را مرتب كند و وسايل پذيرايي را فراهم سازد و… ، منتظر امام زمان(ع) نيز به كسي گفته ميشود كه خود را براي آمدن چنين بزرگ مردي آماده كند. و طبيعي است كه بايد خود را در گروه بندگان صالح قرار دهد، دين را در زندگي خود جاري سازد و ديگران و محيط را براي آمدنش مهيا كند. از اين رو انتظار فرج بنا بر فرمايش پيامبر(ص) افضل اعمال است. و هر كس تلاش دروني او براي عبادت و عبوديت و كوشش بيروني او براي زمينه سازي و جهت دهي مردم و محيط بيشتر باشد، موفق تر است. بنابراين هر چند دعا كردن يكي از وظايف منتظران است ولي كافي نيست.