در جنگهای اعراب واسرائیل سران مرعوب عرب در حوزه خلیج فارس در كمال وقاحت و بي شرمي، استفاده از سلاح نفت را به صلاح بشريت! ندانسته واز زير بار اين مسؤوليت شانه خالي كردند. اما دنيا شاهد است كه پس از فتح شهر فاو توسط رزمندگان اسلام و شكسته شدن ابهت دشمن، آمريكا، عربستان و ديگر بانيان رژيم متجاوز بعثي در اشكال نظامي و خصو صاً حربه افزايش ميزان صدور نفت بر ملت ايران فشارهاي طاقت فرسايي وارد نمود. پس از عمليات هاي بزرگ والفجر8 و كربلاي5 ، آمريكايي ها و ديگر متحدان رژيم عراق كه سقوط اين كشور را با روند موجود حتمي مي پنداشتند، دست به چاره جويي زده و راههاي مختلف را براي عدم پيروزي ايران در جنگ مدّنظر قرار دادند. از جمله ي اين راهها، تضعيف توان اقتصادي ايران براي ادامه جنگ بود. در اين زمينه و با تحرك آمريكايي ها، دولت وقت عربستان سعودي به نيابت از آمريكا وارد عمل شد: «يكي از اقدامات حاد پس از عمليات والفجر8 براي فشار بر ايران، افزايش شديد عرضه ي نفت در بازار جهاني بود كه عربستان سردمداري اين جريان را به عهده داشت.اين امر موجب سقوط بي سابقه قيمت نفت گرديد و درآمد ايران در سال 1365 به كمتر از 6ميليارد دلار رسيد … » . با اقداماتي از اين دست، توان اقتصادي ايران مورد هدف قرار گرفت تا در نتيجه از پيروزي ايران در جنگ جلوگيري شود. علاوه بر آن، مدتي بعد در سال 66 و اوايل 67، حملات پي در پي هوايي عراق به كشتي هاي حامل نفت ايران كه با حمايت آمريكا انجام مي شد، ضربه ديگري بر اقتصاد ايران وارد كرد. نشريه نظامي جينز ديفنس چاپ لندن در اين زمينه مي نويسد: «درآمد ارزي ايران به علت سقوط ارزش دلار و كاهش صادرات نفت به دليل حملات پي در پي عراق به كشتي هاي حامل نفت ايران، كاهش يافت. (2) » علاوه بر ضربات كمرشكن به اقتصاد ايران، آمريكايي ها در جميع جهات عراق را ياري دادند تا امكان پيروزي ايران را به صفر برسانند، لذا جانانه به حمايت از عراق، در تمامي ميدان هاي سياسي، نظامي، اقتصادي، تبليغاتي و … وارد عمل شدند. آنچه كه كمك آمريكا به عراق را در بازپس گيري فاو مسجّل مي سازد، نگرش كلي آمريكا در رابطه با ايران بود. آمريكايي ها پس از جريان مك فارلن و شكست طرح رابطه با ايران، به سوي عراق متمايل گشتند و از آن پس عراق از حمايت همه جانبه ي آمريكا برخوردار شد و كمك هاي آمريكابه عراق در سقوط فاو،از جمله ي اين حمايت ها است. شرين هانتر، معاون بخش خاورميانه اي مركز مطالعات بين المللي و استراتژيك دانشگاه جورج تان آمريكا، طي مصاحبه اي با راديو آمريكا، در مورد سياست آمريكا در اين باره مي گويد: «بعد از ماجراي مك فارلن، سياست آمريكا بطور كلي و صد درصد جانب طرفداري از عراق را دارد … از اين زمان سياست آمريكا مبني بر زياد كردن فشار بر ايران بطور مستمر بوده است. »
سياست هايي از اين نوع به آمادگي و توان نظامي ايران صدمات قابل ملاحظه اي زد. با چنين زمينه سازي هايي، عراق طرح بازپس گيري فاو را با كمك هاي همه جانبه ي آمريكايي ها آماده ساخت. در اين زمينه نشريه لوس آنجلس تايمز مي نويسد: «آمريكايي ها در تعيين استراتژي عراق براي بازپس گيري فاو و ارائه تاكتيك هاي نظامي و ماكت سازي شبيه فاو (براي تمرين بازپس گيري فاو) مشاركت داشته اند. »
آمريكايي ها علاوه بر آن، اطلاعات ماهواره اي از مواضع ايران را نيز در اختيار عراقي ها قرار دادند: «جمع آوري اطلاعات بسيار دقيق از مواضع استقرار نيروهاي ايران در منطقه فاو با استفاده از عكس هاي هوايي، ماهواره اي و كمك هاي اطلاعاتي آمريكا و … »با همكاري هايي در اين سطح و اندازه، درحالي كه ايران در آستانه ي برگزاري انتخابات مجلس سوم و فرا رسيدن ماه مبارك رمضان بود و نيروهاي خودي پس از انجام عمليات والفجر10 به شهرهاي خود بازگشته بودند «ارتش عراق در ساعت 5 بامداد روز يكشنبه 28 فروردين 1367 با اجراي آتش تهيه ي سنگين در سراسر خطوط و عقبه ي يگان هاي خود در فاو و اجراي حمله ي شيميايي به صورت گسترده، تهاجم خود را به فاو آغاز كرد. »
سردار محسن رضايي فرمانده ي وقت سپاه پاسداران درمورد كسب آمادگي عراق براي حمله به فاو مي گويد: «عراق براي حمله به فاو 26 ماه زيرسازي هاي لازم را به عمل آورده بود. » فرمانده اسبق گارد رياست جمهوري عراق نيز در اين زمينه مي گويد: «… در طول دو سال گذشته ما بطور مستمر اطلاعات لازم را از نحوه ي آرايش نيروهاي ايراني دريافت مي كرديم … وسايل مورد نياز و امكانات لجستيكي و پشتيباني در طي اين 2 سال فراهم شد و در چند نوبت، نيروهاي شركت كننده، مانور لازم را انجام دادند.
عراقي ها براي اين حمله استعداد شگرفي را آماده ساخته بودند. نشريه بررسي در اين زمينه مي گويد: «استعداد نيروهاي دشمن در اين عمليات بالغ بر 48 تيپ، بيش از 1200 تانك و نفربر و 35 گردان توپخانه با سازمان سپاه هفتم و سپاه گارد بود. »در حاليكه در اين سوي خط اوضاع بدين گونه بود: «در غروب روز 27 فروردين 67 استعداد نيروهاي خودي از يك لشكر تجاوز نمي كرد. » «6 الي 7 گردان در خط و پنج گردان در احتياط و 15 گردان توپخانه » و بدين گونه فاو سقوط كرد.