موقعيت برتر سياسي ، نظامي ايران که در فتح فاو حاصل شد، به رغم تلاش هاي دشمن در چارچوب استراتژي دفاع متحرک ، حملات هوايي به مراکز صنعتي ، حمله به منابع نفتي و نفتکش هاي ايران و ديگر اقدامات تبليغاتي و رواني ، همچنان به سود جمهوري اسلامي حفظ شد.
حفظ برتري سياسي ، نظامي جنگ به سود جمهوري اسلامي و مقابله با ايجاد هرگونه رکود در جبهه هاي نبرد از مهمترين عواملي بود که ضرورت انجام عمليات با شرط کسب پيروزي را ايجاب مي کرد. عمليات کربلاي 4به اين منظور طرح ريزي و اجرا شد. اما عوامل تاکتيکي و استراتژيکي مختلفي چون ماجراي مک فارلين و تجربه دشمن از عمليات فاو باعث ناکامي کربلاي 4 شد، زيرا منابع اطلاعاتي و جاسوسي امريکا دقيق ترين و جزيي ترين خبرها را درباره عمليات کربلاي 4 در اختيار عراقي ها قرار دادند. دشمن پس از آن که عمليات کربلاي 4را با شکست مواجه کرد، درصدد برآمد تا ابتکار عمل را به دست گيرد و از فرصت به دست آمده بهره برداري کند. شواهد نيز نشان مي داد که چنانچه در شرايط موجود، تغيري ايجاد نمي شد؛ دشمن ، برتري را از آن خود مي ساخت. زيرا عراقي ها تبليغات گسترده اي را تحت عنوان شکست عمليات سرنوشت ساز ايران آغاز کرده بودند. آنها با تشديد حملات هوايي و ادامه جنگ شهرها و تلاش براي باز پس گيري فاو، سعي کردند موازنه قوا را به طور کامل به نفع خود تغيير دهند. در چنين موقعيتي چيزي که اوضاع را هنگام انتخاب منطقه عمليات پيچيده و دشوار مي کرد، اين مساله بود که در چنين شرايطي ، تنها انجام يک عمليات نمي توانست راهگشا باشد بلکه در عين حال عمليات بايد از شرط تضمين پيروزي و همچنين شرايط و ويژگي هاي لازم در جهت حفظ اوضاع به سود جمهوري اسلامي نيز برخوردار باشد. اينچنين بود که عمليات کربلاي 5 در تاريخ 19 دي 65 در منطقه عملياتي شلمچه و شرق بصره با رمز مقدس «يا زهرا س» آغاز شد و تا 2 ماه و نيم ادامه داشت.
اهميت عمليات کربلاي5:
عبور از موانع نفوذ ناپذير دشمن در شرق بصره و تهديد شهر بصره با حضور در حومه آن ، موفقيت جمهوري اسلامي را در جنگ حتمي کرد؛ به طوري که متعاقب عمليات کربلاي 5، جهان استکبار بدون رعايت ملاحظات معمول ، حمايت از صدام را علني ساخت و قدرت هاي جهاني مستقيما وارد ميدان جنگ شدند که نبرد ايران و امريکا در خليج فارس از آن جمله بود. همين عمليات بودکه شوراي امنيت را ناچار به تصويب قطعنامه اي کرد (قطعنامه 598) که در آن براي اولين بار تا حدودي نظرات جمهوري اسلامي ملحوظ شده بود. پس از عمليات کربلاي 5بود که مجوز استفاده وسيع از سلاح هاي کشتار جمعي به عراق داده شد.
شرايط دشمن در شلمچه:
دشمن با توجه به اهميت منطقه ، زمين شرق بصره را مسلح به انواع موانع و استحکامات کرده بود و با رها کردن آب در منطقه ، انجام هرگونه عملياتي را غير ممکن ساخته و فضاي امني را براي خود به وجود آورده بود تا بتواند حرکت هر نيروي مهاجم را پيش از دستيابي به خط اول خود سرکوب کند.
اولين خط دفاعي دشمن ، دژي بود که در يک سمت آن ، سنگرهاي بتوني براي استراحت نيرو و در سمت مقابل ، سنگرهاي ديده باني و تيربار با مهمات آماده و سنگرهاي تانک احداث شده بود. اين دژ، دشمن را از موقعيت ممتازي براي اشراف و تسلط کامل بر منطقه برخوردار مي کرد. پشت خط اول ، چند موضع هلالي شکل احداث کرده بود که قطر هر يک به 300 تا 400 متر و ارتفاع آن به 5 تا 6 متر مي رسيد. پشت مواضع هلالي ، براي تردد و استمرار تانک ، جاده ساخته شده بود و به اين وسيله تانک مي توانست با استقرار روي مواضع مشخص شده ، کل منطقه درگيري را زيرپوشش گلوله مستقيم و تيربار قرار دهد.
دومين خط دشمن به فاصله 100 متر از خط اول و به موازات آن احداث و سيل بندي به عرض 205 متر و ارتفاع 4 متر که داراي موضع پياده ، کانال مواصلاتي و مواضع تانک بود. اين سيل بند از جنوب جاده شروع مي شد و به سمت اروند ادامه داشت.
سومين خط دشمن ، خاکريزي بود به موازات خط دوم و داراي مواضع پياده و تانک که جلوي آن ، کانال متروکه اي به عرض 4 و عمق 2 متر احداث شده بود. چهارمين رده دشمن پشت نهر دوعيجي قرار داشت و شامل نهر، دژ و چندين موضع هلالي پي درپي که بر توانايي دشمن براي مقابله و دفاع مي افزود. پنجمين رده دشمن پشت نهر جاسم قرار داشت ؛ ضمن آن که در حد فاصل خط چهارم و پنجم ، قرارگاه هاي دشمن بويژه قرارگاه تاکتيکي سپاه سوم (مقر فرماندهي لشکر 11) ، داراي مواضع مستحکمي بود و پدافند مستقل داشت. پس از خط جاسم تا کانال زوجي ، مرکز توپخانه ، لجستيک و عقبه لشکر 11 قرار گرفته بود و رده ششم و هفتم دشمن شامل کانال زوجي و مثلثي هاي غرب کانال زوجي بود. در منطقه شلمچه ، دشمن زمين را به شکل پنج ضلعي درآورده بود که از استحکامات بسيار پيچيده اي برخوردار بود.
حملات شيميايي:
به دليل مقاومت وصف ناپذير رزمندگان در برابر پاتک هاي سنگين ، عراق به مدت 2 ماه اقدام به حملات شيميايي بسيار گسترده با گاز خردل کرد که حتي مناطقي از آبادان را نيز دربر گرفت.
آغاز عمليات:
عمليات ساعت 1.35 بامداد روز 19 دي 65 شروع شد. يگان ها در طول شب زير نور مهتاب حرکت خود را آغاز کرده و نيروهايشان را به پشت مواضع دشمن رسانده بودند. سرلشکر عبدالحميد محمود الخطاب ، رئيس دفتر صدام درباره اين عمليات مي گويد: تاريخ 16/1/1987 (19/10/65) تلفن دفتر رئيس جمهور به صدا درآمد. خبر حمله به شلمچه را دادند. رئيس جمهور دائم زير لب مي گفت: «الله اکبر از دست افراد خميني… الله اکبر…» مدام پلک هايش به هم مي خورد. به او عرض کردم : اتفاقي مهم پيش آمده است ؟ رئيس جمهور که در اتاق قدم مي زد، گفت: «امشب بصره به دست نيروهاي ايران خواهد افتاد».
همان شب جلسه اي تشکيل شد که تا صبح ادامه داشت. ارتش ما داشت از هم مي پاشيد. ماشين جنگي و مدرن ما از کار مي افتاد. هر روز و هر ساعت گزارش هايي درباره عقب نشيني و تلفات بهت آور به دست ما مي رسيد. وقتي خبر رسيد نيروهاي ايراني به منطقه ديده باني شماره يک لشکر 11 رسيده اند، رئيس جمهور گفت: «الان زمان آن فرا رسيده که از سلاح شيميايي استفاده کنيم».
با هدايت مستقيم رئيس جمهور اين کار انجام شد. با اين احوال ، رئيس جمهور هيچ گاه مايل به پايان جنگ نبود. او در جلسه هاي محرمانه به ما مي گفت: «اميدوارم اين جنگ ادامه يابد، چون کمک هاي کشورهاي خليج فارس ادامه خواهد داشت و ما با اين ثروت مي توانيم مشکلات داخلي را هم حل کنيم.
اگرچه تعداد مصدومان شيميايي متوسط و شديد عمليات کربلاي 5 کمتر از 3 هزار نفر مي شدند، اما با در نظر گرفتن مصدومان خفيف احتمالا جمع آنان به 7 هزار نفر مي رسيد.
دلايل انتخاب منطقه شلمچه:
در دوران دفاع مقدس منطقه عمومي شرق بصره همواره از اهميت سياسي ونظامي ويژه اي برخوردار بود و در ذهن فرماندهان جنگ نيز مهم ترين منطقه عملياتي جبهه هاي جنگ به شمار مي رفت. در اين منطقه ، شلمچه نزديک ترين راه براي تصرف يا نزديکي به شهر بصره بود.
ارزش سياسي – نظامي زمين شلمچه: در شرايط حاکم بر جنگ ، انتخاب منطقه عملياتي واهميت سياسي نظامي آن از جايگاه ويژه اي برخوردار بود. با توجه به اين که شهر بصره وتاسيسات نفتي آن به عنوان مهم ترين هدف استراتژي نظامي جمهوري اسلامي در دستور کار قرار داشت ، منطقه شلمچه مي توانست به عنوان سر پل مناسب جهت دستيابي به شهربصره و تاسيسات عمده نفتي عراق ، مورد بهره برداري قرار گيرد.
استقرار يگان ها در منطقه ونقش آن در غافلگيري دشمن: از آنجا که منطقه شلمچه ، يکي از محورهاي پشتيباني کننده عمليات کربلاي 4 به شمار مي رفت و قرارگاه نجف با يگان هاي تابعه در اين محور عمل مي کرد، بخش قابل توجهي از منطقه و عقبه هاي آن به طور نسبي آماده بهره برداري بود.
انطباق ويژگي هاي منطقه شلمچه با شعار عمليات سرنوشت ساز: تصرف شلمچه به دليل نزديکي به بصره و اهميت آن به منظور محاصره اقتصادي عراق مي توانست تا حدودي پاسخگوي انتظارات عمومي ناشي از تبليغات عمليات سرنوشت ساز باشد.
تناسب منطقه با توان موجود: محدوديت توان خودي در پشتيباني از جنگ ، همواره انتخاب منطقه عملياتي را تحت الشعاع قرار مي داد و فرماندهان نظامي نيز در انتخاب منطقه عملياتي به دليل محدوديت توان دچار تنگنا بودند. در اين منطقه ، توان باقيمانده از عمليات کربلاي 4 ، براي عمليات کربلاي 5 کافي بود.
قابل پدافند بودن منطقه به دليل وجود عوارض مناسب: از ويژگي ديگر منطقه شلمچه ، وجود عوارض طبيعي و مصنوعي در آن بود که امکان پدافند در هر مرحله از عمليات را فراهم مي کرد.
امکان آتش مناسب: محدوديت دشمن در استفاده از جاده هاي مواصلاتي به دليل فشردگي زمين ، تاثير آتش توپخانه و ادوات نيروهاي خودي را بسيار افزايش مي داد.
شلمچه و موفقيت نيروهاي عمل کننده در عمليات کربلاي 4: در طراحي عمليات کربلاي 4 ابتدا محور شلمچه به عنوان يکي از فلش هاي اصلي حمله و سپس به دلايلي چون محدوديت توان ، به عنوان حرکت تامين کننده جناح راست عمليات و با هدف درگيرکردن سپاه سوم و تجزيه فرماندهي ، امکانات و توان دشمن ، در نظر گرفته شد، اگر چه ماموريت اين منطقه در 2 محور پنج ضلعي و جزيره بوارين به عهده قرارگاه نجف قرار گرفت که به جز رخنه يگان هاي 19 و 57 درپشت خطوط دفاعي شلمچه در بوارين موفقيتي به دست نيامد اما دست آوردهاي شلمچه قابل بهره برداري و توجه بود.