به نام خدا
پرسش: علائم حتمي و علائم غير حتمي ظهور ضروري است واقع شود تا مهدي ظهور كند ؟
پاسخ: در روايات علايم ظهور به دو دسته تقسيم شده است: حتمي و غير حتمي. مراد از غير حتمي، علايمي است كه ممكن است رخ بدهد يا اتفاق نيفتد. بنابر اين امر ظهور ممكن است بدون اين نوع علايم، واقع شود. مراد از علايم حتمي، علايمي است كه حتماً واقع ميشود. از ظاهر اين نوع علايم، چنين برداشت ميشود كه امر ظهور بدون بروز اين علايم نخواهد بود. البته برخي از محققان بر اين اعتقادند كه علايم حتمي ظهور نيز ممكن است رخ ندهد؛ ولي حضرت ظاهر شود. در مقابل برخي ديگر ميگويند: در اين صورت تقسيم علايم به حتمي و غير حتمي، لغو و بيهوده است. به علاوه كه روش خدا بر اين است كه براي امور، نشانههايي قرار دهد.
پرسش: علائم ظهور حضرت چيست و مکان ظهور ايشان کجاست؟
پاسخ: علايم معروف ظهور عبارت است از:
الف. قيام و خروج سفياني: او انسان پليدي است كه در منطقه خاورميانه اقدام به لشگر كشي مي كند و ظلم فراواني بر مردم روا ميدارد.
ب. قيام يماني: او كه مردي دين دار واز اهل يمن است در مقابل سفياني قيام ميكند و مردم را به سوي راستي و حضرت مهدي(عج) دعوت ميكند.
ج. خسف به بيداء: خسف؛ يعني، فرورفتن در زمين و بيدا نام سرزميني بين مكه و مدينه است. لشكري از سفياني كه براي جنگ با امام زمان(عج) به طرف مكه حركت ميكند، وقتي به اين سرزمين ميرسد به امر خدا زمين شكاف بر ميدارد و اين لشكر به درون زمين فرو ميروند.
د. نداي آسماني: قبل از ظهور صدايي در آسمان شنيده ميشود كه مردم را به حق و حضرت مهدي(عج) دعوت ميكند.
هـ. كشته شدن نفس زكيه: جواني بيگناه چند شب(15 شب) قبل از ظهور در مسجد الحرام كشته ميشود.
ظهور امام زمان(عج) از شهر مكه و مسجد الحرام خواهد بود.
پرسش: علائم و نشانه هاي ظهور حضرت مهدي چه مي باشد؟
پاسخ: علامت در لغت عرب به معناي نشانه است. بنابراين منظور از علائم ظهور، نشانههايي است كه نزديك شدن ظهور را نشان ميدهند. با تحليل ماهيت علائم ظهور، در مييابيم كه علائم ظهور، نسبت به ظهور رابطه سببي ندارند يعني اين گونه نيست كه به محض تحقق نشانهها و علائم ظهور بگوييم پس ظهور هم حتماً تحقق خواهد يافت، بلكه تنها جنبه اعلام و كاشفيت دارند يعني تحقق آنها كاشف از اين واقعيت است كه ظهور نزديك شده است.
علائم را از جهات مختلفي ميتوان تقسيم بندي نمود.
از جمله ميتوان آنها را به:
1. علائم عادي و علائم غير عادي و معجزه آسا تقسيم كرد.
2. با توجه به روايات رسيده ميتوان به علائم حتمي و علائم غير حتمي تقسيم نمود.
3. بالآخره ميتوان به لحاظ فاصله زماني بين وقوع علامت و تحقق روز موعود به علائم قريب و علائم بعيد تقسيم كرد.
آنچه بيشتر از ظاهر روايات به دست ميآيد تقسيم علائم به غير حتمي يا موقوف و علائم حتمي است. علائم غير حتمي يا موقوف نشانههايي است كه رخ دادن آنها قطعي نيست و ممكن است به دليل عدم تحقق شرايط و يا ايجاد مانع به وقوع نپيوندند.
و اما علائم حتمي انهاست كه رخ دادن آنها حتمي و قطعي است.
در منابع روايي، بسياري از رخدادهاي طبيعي و غير طبيعي و دگرگونيهاي سياسي و اجتماعي به عنوان علائم ظهور، ذكر شده است. بديهي است كه روايات مربوط به اين مسئله، مانند ساير مسائل ديگر، از جهت درستي و اعتبار، يكسان نيستند. در ميان اين روايات، برخي از جهت سند غير قابل اعتمادند و برخي هم از جهت مضمون و مطالبي كه در آن مطرح شده، جاي بحث و تامل دارند. بنابراين، نميتوان به صرف ديدن يك روايت و بدون بررسي كارشناسانه از جهت سند و دلالت، به آن اعتماد كرد. در ميان نشانهها، برخي به عنوان «علايم حتمي ظهور» ذكر شده است.
علائم معروف حتمي، پنج مورد است:
1. خروج سفياني؛ پيش از قيام حضرت مهدي(ع) مردي از نسل ابوسفيان، در منطقه شام، خروج ميكند و با تصرف بخشهايي از سرزمين اسلام، براي يافتن و كشتن شيعيان جايزه تعيين ميكند. (بحار الانوار، ج52، ص182).
2. خسف در بيداء؛ خسف، يعني فرورفتن، و بيداء نام سرزميني بين مدينه و مكه است. سفياني كه در آستانه ظهور حضرت مهدي(ع) خروج ميكند، هنگامي كه از ظهور ايشان با خبر ميگردد سپاهي عظيم به مدينه و مكه ميفرستد و چون به سرزمين بيداء ميرسند، خداوند آنان را در كام زمين فرو ميبرد و هلاك ميشوند.
3. خروج يماني؛ سرداري از يمن قيام ميكند و مردم را به حق و عدل دعوت ميكند. خروج يماني، اجمالاٌ از نشانههاي ظهور است، هر چند جزئيات و چگونگي قيام وي، روشن نيست.
4. قتل نفس زكيه؛ نفس زكيه، يعني انسان پاك و بي گناه. در آستانه ظهور حضرت مهدي، جواني بي گناه، مظلومانه در مسجد الحرام به قتل ميرسد.
5. صيحه آسماني؛ منظور از آن، صدايي است كه در آستانه ظهور حضرت مهدي، از آسمان به گوش ميرسد و همه مردم آن را ميشنوند. محتواي اين پيام آسماني، دعوت به حق و حضرت مهدي است. امام باقر(ع) ميفرمايد:«ندا كنندهاي از آسمان، نام قائم ما را ندا ميكند. پس هر كه در شرق و غرب است، آن را ميشنود.(الغيبة، نعماني، ص252).
البته در برخي از روايات، به علائم ديگري نيز اشاره شده است، مانند خورشيد گرفتگي در نيمه ماه رمضان و ماه گرفتگي در آخر آن. (الغيبة، طوسي، ص444) و يا طلوع خورشيد از مغرب(الغيبة، طوسي، ص435).
پرسش: کدام علامت واقع شده است ؟
پاسخ: الف. اين سؤال زماني قابل پاسخ دادن است كه ما تطبيق را بپذيريم. مراد از تطبيق آن است كه علامتي را با حادثه خارجي تطبيق داده و بگوييم اين حادثه همان نشانه گفته شده در روايات است. اما بايد توجه داشت كه اولا ما از لحاظ علم محدود ميباشيم، و نميدانيم كه آيا واقعاً اين حادثه، همان نشانه است يا خير، و ثانيا بعضي از علامتها داراي سند معتبر و قابل قبولي نيست تا خود نشانه را بپذيريم و بخواهيم از وقوع آن سخن بگوييم.
بله، اگر قراين و شواهد قطعي وجود داشته باشد، ميتوان گفت نشانهاي از نشانهها واقع شده است. و اين بسيار مشكل است. البته، بايد توجه داشت كه شباهت حادثه با يك علامت، اين احتمال را ايجاد ميكند كه شايد اين واقعه، همان علامت ظهور باشد؛ لذا حالت آمادگي را در فرد منتظر ايجاد ميكند.
ب. اگر مراد شما چگونگي قيام است بايد گفت هنگامه قيام:
همه مىخواهند بدانند كه در جريان قيام جهانى امام مهدىعليهالسلام چه حوادثى روى مىدهد، حركت امام از كجا و چگونه آغاز مىشود، شيوه برخورد امام با گروههاى مخالف چگونه است و بالآخره چگونه آن حضرت بر تمامى جهان غلبه خواهد كرد و رشته امور جهان را به دست خواهد گرفت اينها و سؤالات ديگرى مانند اينها فكر و انديشه هر انسانِ مشتاق ظهور را به خود مشغول مىكند. ولى واقعيت اين است كه سخن گفتن درباره حوادث مربوط به قيام آخرين اميد بشريت كارى بسيار مشكل است؛ چون گزارش دادن از آينده و اتفآقاتى است كه هنوز واقع نشده است و به طور طبيعى نمىتوان اطلاع دقيقى از آن رويدادها داشت.
بنابراين آنچه در اين بخش مىآوريم حوادث و رخدادهاى روزگار ظهور امام مهدىعليهالسلام است كه برابر روايات در كتابهاى متعدد نقل گرديده است و تنها مىتواند دور نمايى كلّى از رويدادهاى ايام ظهور را پيش روى خوانندگان ترسيم كند.
چگونگى قيام:
وقتى ظلم و تباهى چهره عالم را سياه و ظلمانى كرده است و آنگاه كه ستمگران گستره زمين را جولانگه بدىها و نامردىها ساختهاند و مظلومان جهان، دستهاى يارى خواهى را به آسمان گشودهاند؛ ناگهان ندايى آسمانى، سياهى شب را مىدرد و در ماه خدا، رمضان، ظهور موعود بزرگ را بشارت مىدهد(غيبت نعمانى، باب 14، ح 17.)، قلبها به تپش مىافتد و چشمها خيره مىگردد! شب پرستان، مضطرب و هراسان از طلوع صبح ايمان، در پى راه چارهاى هستند و منتظران مهدىعليهالسلام از هر كسى سراغ كوى يار مىگيرند و براى ديدار او و حضور در زمره ياوران او سر از پا نمىشناسند.
در آن زمان، سفيانى كه بر منطقه وسيعى مانند سوريه، اردن و عراق سلطه دارد سپاهى را تجهيز مىكند تا با امام مقابله كند. لشگر سفيانى كه در مسير مكّه به تعقيب امام پرداخته است در محلى به نام بيداء به كام زمين مىرود و نابود مىگردد.( بحارالانوار، ج 53، ص 10.)
پس از شهادت نفس زكيّه به فاصله كوتاهى، امام مهدىعليهالسلام در سيماى مردى جوان در مسجدالحرام ظهور مىكند در حالى كه پيراهن مبارك پيامبرصلى الله وعليه وآله را بر تن دارد و پرچم پيامبر را به دست گرفته است. او به ديوار كعبه تكيه مىزند و در بين ركن و مقام سرود ظهور را زمزمه مىكند و پس از حمد و ثناى الهى و درود و سلام بر پيامبر و خاندان او مىفرمايد:اى مردم ما از خداى توانا يارى مىطلبيم و نيز هر كس از جهانيان را كه به نداى ما پاسخ دهد به ياورى مىخوانيم.
آنگاه خود و خاندانش را معرفى مىكند و ندا مىدهد: “فَاللّه اللّه فينا لاتَخْذُلُونا وَانْصُرُونا يَنْصُرْكُمُ اللّهُ تَعالى”.
درباره رعايت حقوق ما، خدا را در نظر بگيريد. ما را [در ميدان عدالت گسترى و ستم ستيزى] تنها نگذاريد و ياريمان كنيد كه خدا شما را يارى خواهد كرد.
پس از پايان گرفتن سخنان امام، آسمانيان بر زمينيان سبقت مىگيرند و گروه گروه فرود مىآيند و با امام بيعت مىكنند در حالى كه پيشاپيش آنها فرشته وحى، جبرئيل با امام دست همراهى مىدهد. آنگاه 313 ستاره زمينى كه از نقاط مختلف عالم به سرزمين وحى آمدهاند بر گرد خورشيد تابناك امامت حلقه زده و پيمان وفا دارى مىبندند و اين جريان سبز جارى است تا آنكه ده هزار سرباز جان بر كف در اردوگاه امامعليهالسلام حضور مىيابند و با آن فرزند پيامبرصلى الله وعليه وآله بيعت مىكنند.( غيبت نعمانى، باب 14، ح 67.)
امامعليهالسلام با خيل ياوران، پرچم قيام را برافراشته و به سرعت بر مكه و اطراف آن مسلط مىشوند و سرزمين پيامبر را از وجود نااهلان، پاك مىكنند. آنگاه راهى مدينه مىشود تا سايه عدالت و مهر را بر آن بگستراند و سركشان شهر را بر جاى خود بنشاند. سپس عازم عراق گشته و شهر كوفه را به عنوان مركز حكومت جهانى برمىگزيند و از آنجا به مديريّت قيام مىپردازد و براى دعوت جهانيان به اسلام و زندگى در پرتو قوانين قرآن و در هم كوبيدن بساط ظلم و ستم، ياران و سپاهيان نور را به نقاط مختلف عالم گسيل مىدارد.
امامعليهالسلام يك به يك سنگرهاى كليدى جهان را فتح مىكند زيرا كه علاوه بر يارانِ وفادار و مؤمن، از امداد فرشتگان الهى نيز برخوردار است و مانند پيامبر اسلامصلى الله وعليه وآله از لشگر رعب و وحشت مدد مىگيرد و خداوند توانا چنان ترسى از او و يارانش در دلهاى دشمنان مىافكند كه هيچ قدرتى را توان رويارويى با آن حضرت نيست.
امام باقرعليهالسلام فرمود:
قائم از ما به وسيله رُعب (وحشت در دل دشمنان) يارى مىشود.( كمالالدين، ج 1، باب 32، ح 16، ص 603.)
گفتنى است يكى از نقاط جهان كه به وسيله سپاه امام فتح مىشود بيتالمقدس است( روزگار رهايى، ج 1، ص 554)و پس از آن واقعه بسيار مباركى اتفاق مىافتد كه در جريان قيام و انقلاب امام مهدى سرنوشت ساز است و جبهه آن حضرت را تقويت مىكند و آن فرود آمدن حضرت عيسىعليهالسلام از آسمان است. حضرت مسيحعليهالسلام كه به فرموده قرآن زنده است و در آسمانها به سر مىبرد به زمين مىآيد و پشت سر امام مهدىعليهالسلام به نماز مىايستد و بدين وسيله فضيلت و برترى پيشواى دوازدهم شيعيان را بر خود و پيروى خود را از امام مهدىعليهالسلام به همگان اعلام مىكند.
پيامبر اسلامصلى الله وعليه وآله فرمود: سوگند به آن كس كه مرا به حق برانگيخت در حالى كه بشارت دهنده مردمان باشم، اگر از عمر دنيا نمانده باشد مگر يك روز، خداوند آن روز را چنان طولانى مىكند تا فرزندم مهدىعليهالسلام در آن قيام كند، پس از آن عيسى بن مريمعليهالسلام فرود مىآيد و پشت سر مهدىعليهالسلام نماز مىخواند.( بحارالانوار، ج 51، ص 71.)
به دنبال اين اقدام حضرت عيسىعليهالسلام بسيارى از مسيحيان كه جمعيت فراوانى از جهان را تشكيل مىدهند به آخرين ذخيره الهى و پيشواى شيعيان، ايمان مىآورند. گويى خداوند، عيسىعليهالسلام را براى چنان روزى حفظ كرده است تا چراغ هدايتى براى حق طلبان باشد.
البتّه ظهور معجزات به دستِ هدايتگر حضرت مهدىعليهالسلام و طرح مباحث فكرى براى راهنمايى بشريّت از برنامههاى انقلاب بزرگ مهدوى است كه راه را براى هدايت مردم باز مىكند.
در همين راستا، امام، الواح تورات تحريف نشده – كتاب مقدس يهود – را كه در نقاط خاصى از دنيا دفن شده است خارج مىكند( روزگار رهايى، ج 1، ص 522) و يهوديان كه نشانههاى امامت او را در الواح مىبينند، به آن حضرت ايمان مىآورند. و پيروان اديان ديگر نيز با مشاهده اين تحول بزرگ و نيز شنيدن پيام حق امام و ديدن معجزات از آن حضرت، گروه گروه به آن حضرت مىپيوندند و اينگونه است كه وعده حتمى پروردگار محقّق مىگردد و اسلام عزيز همه عالم را زير پرچم خود مىگيرد.
هُوَالَّذِى اَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدى وَ دينِالْحَقِّ لِيَظْهِرَهُ عَلَىالدّينِ كُلِّه وَلَوْكَرِهَ الْمُشْرِكُونَ.(سوره توبه، آيه 33.)
و او خدايى است كه پيامبرش را با (دلائل) هدايت و دين حق فرستاد تا (سرانجام) آن را بر همه دينها غالب گرداند اگرچه كافران را خوش نيايد.
با توجه به تصويرى كه ترسيم شد تنها قلدران و ظالمان مىمانند كه حاضر به تسليم شدن در برابر حق و حقيقت نيستند و اين عده در مقابل جريان غالب و اكثريت مؤمنان تاب مقاومت ندارند و با شمشير عدالت مهدىعليهالسلام به كيفر اعمال ننگين خود خواهند رسيد و زمين و اهل آن براى هميشه از شرّ و فساد آنها ايمن خواهد شد.
و اگر مراد شما سيماي دوران ظهور است بايد گفت:
مقدمه: هدف از آفرينش مجموعه بزرگ هستي، كمال و نزديكي هر چه بيشتر انسان به منبع همه كمالات يعني خداوند ميباشد و نيل به اين آرمان بزرگ نيازمند ابزار و وسايلي است كه حكومت جهاني حضرت مهدي(ع) در پي فراهم آوردن اسباب تقرب به سوي خداوند متعال و برداشتن موانع از اين مسير است.
و با توجه به اينكه انسان موجودي است تركيب يافته از جسم و جان، بنابراين رسيدن به كمال لازمه، همان عدالت است كه ضامن سلامت رشد انسان در سير مادي و معنوي است و اهداف حكومت حضرت مهدي(ع) نيز در دو محور رشد معنوي و اجراي عدالت و گسترش آن قابل طرح است.
امام حسين(ع) ميفرمايند: اگر از دنيا جز يك روز باقي نمانده باشد، خداوند آن روز را طولاني كند تا مردي از فرزندان من قيام كند و زمين را از عدل و داد پر كند پس از آنكه از ستم آكنده شده باشد. اين چنين از پيامبر اكرم(ص) شنيدم.
امام كاظم(ع) در تفسير آيه شريفه: ” اعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ يُحْيِ الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِها قَدْ بَيَّنَّا لَكُمُ الْآياتِ لَعَلَّكُمْ تَعْقِلُونَ”(حديد/17) فرمودهاند: مقصود اين نيست كه زمين را از باران زنده ميكند بلكه خداوند مرداني را بر ميانگيزد كه عدالت را زنده ميكنند پس به سبب جان گرفتن عدل در جامعه، زمين زنده ميشود.
اما با توجه به روايات فراواني كه درباره دوران حكومت حضرت مهدي(ع) موجود است، برنامههاي حكومتي حضرت را در سه محور ميتوان خلاصه كرد:
1. برنامه فرهنگي 2. برنامه اقتصادي؛ 3. برنامههاي اجتماعي.
1. برنامه فرهنگي:
در انجام برنامه فرهنگي، مهمترين محوري اين برنامه عبارتند از:
الف. احياي كتاب و سنت:
امام علي(ع) ميفرمايند: در روزگاري كه هواي نفس حكومت ميكند(امام مهدي(ع) ظهور ميكند) و هدايت و رستگاري را جايگزين هواي نفس ميسازد و در عصري كه نظر اشخاص بر قرآن مقدم شده، افكار را متوجه قرآن ميگرداند و آن را حاكم بر جامعه ميسازد.
ب. گسترش معرفت و اخلاق:
امام باقر(ع) ميفرمايد: زماني كه قائم ما قيام ميكند دست خود را بر سر بندگان خواهد نهاد و عقلهاي ايشان را جمع كرده و اخلاق آنها را به كمال خواهد رساند.
ج. رشد دانش بشر به طور چشمگير و بي سابقه:
امام باقر(ع) فرمودهاند: در زمان امام مهدي(ع) به شما حكمت و دانش داده ميشود تا آن جا كه زن در درون خانهاش مطابق كتاب خدا و سنت پيامبر قضاوت(رفتار) ميكند.
ميدانيم كه رفتار صحيح ريشه در علم و دانش گسترده دارد كه اين روايت شريف حكايت از آگاهي و شناخت عميق از آيات قرآن و روايات اهلبيت(ع) دارد.
د. مبارزه با بدعتها:
بدعت به معناي داخل كردن انديشه و آراي شخصي در دين و دينداري است. آنچه از تمايلات شخصي و هواهاي نفساني وارد دين شده، حضرت مهدي(ع) با آن مبارزه ميكنند.
امام باقر(ع) ميفرمايند: هيچ بدعتي را وا نگذارد مگر اينكه آن را از ريشه بركند و از هيچ سنتي (پيامبر) نميگذرد مگر اينكه آن را برپا خواهد داشت.
2. برنامههاي اقتصادي:
برنامههاي اقتصادي در حكومت حضرت مهدي(ع) به صورت مطلوبي تدوين شده تا اولا امر توليد سامان يابد و از منابع طبيعي بهره برداي شود و ثانيا ثروت بدست آمده به شكل عادلانه بين همه طبقات توزيع گردد.
موارد اقتصادي دوران حاكميت حضرت:
الف. بهرهوري از منابع طبيعي:
در زمان حضرت مهدي(ع) و به بركت حكومت ايشان آسمان سخاوتمندانه ميبارد و زمين بي دريغ ثمر ميدهد.
امام علي(ع) فرمودند: و چون قائم ما قيام كند آسمان باران ميريزد و زمين گياه بيرون ميآورد.
امام باقر(ع) فرمودند: تمام گنجهاي زمين براي او آشكار ميگردد.
ب. توزيع عادلانه ثروت:
از عوامل اقتصاد بيمار، انباشته شدن ثروت در نزد گروه خاصي است. در دوران حكومت عدل مهدوي اموال و ثروت بيت المال به طور مساوي بين مردم تقسيم ميشود. امام باقر(ع) ميفرمايند: وقتي قائم خاندان پيامبر قيام كند،(اموال را) به طور مساوي تقسيم ميكند و در ميان خلق به عدالت رفتار ميكند.
و همچنين فرمودند: امام مهدي(ع) ميان مردم به مساوات رفتار ميكند به گونهاي كه كسي پيدا نشود كه نيازمند زكات باشد.
ج. عمران و آبادي:
در حكومت حضرت مهدي(ع) توليد و توزيع به گونهاي ساماندهي ميشود كه همه جا به نعمت و آباداني ميرسد.
امام باقر(ع) ميفرمايند: در تمام زمين هيچ ويرانهاي نميماند جز اينكه آباد ميگردد.
3. برنامههاي اجتماعي:
در حكومت عدالت گستر حضرت مهدي(ع) برنامههايي بر اساس تعاليم قرآن و عترت(ع) اجرا ميشود كه به سبب اجراي آنها محيط زندگي زمينهاي براي رشد و تعالي افراد خواهد بود. در اين زمينه روايات فراواني رسيده است. كه به پارهاي از آنها اشاره ميكنيم.
الف. احياء و گسترش امر به معروف و نهي از منكر:
در حكومت جهاني حضرت مهدي(ع) فريضه بزرگ امر به معروف و نهي از منكر به صورت گسترده به اجرا گذاشته خواهد شد.
امام باقر(ع) ميفرمايند: مهدي(ع) و ياران او، امر به معروف و نهي از منكر ميكنند.
ب. مبارزه با فساد و رذائل اخلاقي:
حضرت مهدي(ع) در عمل به مبارزه با فساد و تباهي و زشتي ميپردازد، چنانچه در دعاي شريف ندبه ميخوانيم: “اين قاطع حبائل الكذب و الافتراء اين طامس آثار الزيغ و الاهواء …؛ كجاست آن كه ريسمانهاي دروغ و افتراء را ريشه كن خواهد كرد. كجاست آن كه آثار گمراهي و هواي و هوس را نابود خواهد ساخت”.
ج. عدالت قضايي:
اوست كه قسط و عدل را در سطح جامعه حاكم ميكند و همه عالم را پر از عدالت و دادگري ميكند.
امام رضا(ع) فرمودند: وقتي او قيام كند زمين به نور پروردگارش روشن گردد و آن حضرت ترازوي عدالت را در ميان خلق نهد. پس (چنان عدالت را جاري كند كه) هيچ كس بر ديگري ظلم و ستم روا ندارد.
مناسب است در پايان به يكي از تحولات چشمگير زمان حضرت مهدي(ع) كه همانا بهداشت طبيعت و بهداشت روان است اشارهاي گذرا داشته باشيم. زيرا يكي از مشكلات جامعه بيش از ظهور امام زمان(ع) وضع تأسف بار بهداشت طبيعت و روان است كه در نتيجه بيماريهاي واگير و مشكلات رواني زيادي جامعه بشريت را فرا ميگيرد. بيماريهايي مانند جذام، طاعون، وبا، فلج، سكته، سرطان و صدها بيماري خطرناك ديگر. اين اوضاع دلخراش و دردناك در اثر آلودگي محيط زيست و در نتيجه به كارگيري سلاحهاي شيميايي. اتمي و ميكربي پديد ميآيد.
امام سجاد(ع) در اين باره ميفرمايند: هنگامي كه قائم(ع) ما قيام كند خداوند عزوجل بيماري و بلا را از شيعيان ما دور ميسازد…
امام صادق(ع) ميفرمايند: هنگامي كه حضرت قائم(ع) قيام كند خداوند بيماريها را از مؤمنان دور ميسازد و تندرستي را به آنان باز ميگرداند.
به اميد روزي كه بتوانيم آن دوران نوراني و سراسر معنوي را درك كنيم.