دانلود کلیپ صوتی با حجم 2.68 مگابایت
خطبهى فراموش نشدنى زينب كبرى در بازار كوفه يك حرف زدن معمولى نيست، اظهارنظر معمولى يك شخصيت بزرگ نيست؛ يك تحليل عظيم از وضع جامعهى اسلامى در آن دوره است كه با زيباترين كلمات و با عميقترين و غنىترين مفاهيم در آن شرائط بيان شده است. قوّت شخصيت را ببينيد؛ چقدر اين شخصيت قوى است. دو روز قبل در يك بيابان، برادر او را، امام او را، رهبر او را با اين همه عزيزان و جوانان و فرزندان و اينها از بين بردهاند، اين جمع چند ده نفرهى زنان و كودكان را اسير كردهاند، آوردهاند در مقابل چشم مردم، روى شتر اسارت، مردم آمدهاند دارند تماشا ميكنند، بعضى هلهله ميكنند، بعضى هم گريه ميكنند؛ در يك چنين شرائط بحرانى، ناگهان اين خورشيد عظمت طلوع ميكند؛ همان لحنى را به كار ميبرد كه پدرش اميرالمؤمنين بر روى منبر خلافت در مقابل امت خود به كار ميبرد؛ همان جور حرف ميزند؛ با همان جور كلمات، با همان فصاحت و بلاغت، با همان بلندى مضمون و معنا: «يا اهل الكوفه، يا اهل الغدر و الختل»؛ اى خدعهگرها، اى كسانى كه تظاهر كرديد! شايد خودتان باور هم كرديد كه دنبالهرو اسلام و اهلبيت هستيد؛ اما در امتحان اينجور كم آورديد، در فتنه اينجور كورى نشان داديد.
89/2/1