24بهمن 1357، تنها دو روز از پيروزي انقلاب گذشته است كه پادگان مهاباد به محاصره نيروهاي مسلح حزب دموكرات كردستان در مي آيد.
گويا فردي به نام عبدالرحمن قاسملو كه فارغ التحصيل رشته اقتصاد در دانشگاه پراگ چك واسلواكي (سابق)است به عنوان رهبر جديد حزب دموكرات از مرزهاي غربي وارد كشور شده و با طرح خودمختاري كردستان ايران به منظور اغتشاش و ايجاد نگراني در بين كردها زمينه چيني مي كند.
اين حزب سوسيال دموكرات روابط دوستانه اي با حزب توده دارد و خواستار تشكيل جامعه سوسياليستي و جدايي دين از سياست است.
اين روزها كردستان آب وهواي مساعدي براي رشد گروه هاي چپ گرا دارد كه مثل قارچ سر بر مي آورند. گروهك مائوئيستي كومله اعلام موجوديت كرده است. و مروج خشونت بي محابا در كردستان است. چريك هاي فدايي خلق، حزب توده و ديگر گروه هاي چپ گرا نيز به شدت فعال شده اند.
در پي حملات متعدد عناصر مسلح به پاسگاه هاي ژاندارمري و خلع سلاح آنها هيئتي از سوي دولت موقت در روز 30 بهمن 57 عازم مهاباد مي شود. اعضاي هيئت اعزامي از تهران در اجتماع مردم در ميدان شهرداري مهاباد حاضر مي شوند. يك قطعنامه 8 ماده اي كه توسط حزب دموكرات و كومله تنظيم شده در اين اجتماع قرائت مي شود. اصلي ترين خواسته چپي ها خودمختاري كردستان است. فرداي آن روز پادگان مهاباد سقوط مي كند و تمام سلاح ها و مهمات آن به غارت مي رود. 18 دستگاه تانك، 36 قبضه توپ سنگين و هزاران قطعه سلاح توسط اعضاي حزب دموكرات از پادگان خارج مي شود و سپس پادگان را آتش مي زنند.
گزارش هاي خوبي از كردستان نمي رسد. امروز دوم اسفند روزنامه اطلاعات مي نويسد: افراد مسلح كه خواهان خودمختاري هستند با تشكيل كميته مشترك سربازان انقلاب و رزمندگان كرد، اداره امور پادگان هاي پيرانشهر و پسوه در نزديكي مهاباد را به دست گرفتند.
در كنار اين حوادث برخي گزارش ها از فعاليت عناصر سلطنت طلب و ضد انقلاب و برخي زمين داران بزرگ حكايت مي كند.
اوضاع شهر سنندج در نوروز امسال متشنج است. پادگان سنندج در محاصره است. ساختمان شهرباني و راديو و تلويزيون سنندج در اشغال مهاجمين مسلح است. به دنبال اين حادثه، ستاد ارتش طي اطلاعيه اي مهاجمين به پادگان لشكر 28 سنندج و اشغالگران راديو و تلويزيون اين شهر را ضد انقلاب مي خواند و در پي آن از ساعت 6/30 دقيقه صبح هواپيماهاي فانتوم برفراز شهر در ارتفاع كم به پرواز در مي آيند. به دستور سر لشكر قرني عده اي از نيروهاي مردمي، پاسداران و سربازان از كرمانشاه با هلي كوپتر به داخل پادگان سنندج گسيل مي شوند. با ورود اين نيروها كه با فداكاري خلبان هلي كوپتر شهيد احمد كشوري زير باران گلوله صورت مي گيرد مقاومت در پادگان سنندج قدرت بيشتري پيدا مي كند.
طي مدت درگيري هيئت بلندپايه اي از جانب امام خميني (ره) با شورشيان وارد مذاكره مي شود و بالاخره در روز دوم فروردين آتش بس اعلام مي شود.
فرداي آتش بس به طور غيرمنتظره به دستور نخست وزير مهندس بازرگان فرمانده فداكار سرلشكر قرني نخستين رئيس ستاد ارتش از سمت خود بركنار مي شود. هنوز يك ماه از اعلام آتش بس نگذشته كه حزب دموكرات به منظور نفوذ در آذربايجان غربي و شهر نقده بحران جديدي را در منطقه ايجاد مي كند. تابستان 58 در كردستان با خاطره مظلوميت مريوان و رشادت هاي شهيد چمران در پاوه گره خورده است. چپي ها در تيرماه 58 در حمله بي رحمانه اي به سپاه نوپاي مريوان 17 تن از پاسداران را به شهاددت رساندند. در 25 مرداد روزنامه ها خبر از حمله گسترده افراد مسلح به پاوه را دادند. را ه هاي ورودي شهر بسته است. افراد مسلح مردم و پاسداران را قتل عام مي كنند. پاوه يك پايگاه مهم انقلابي در كردستان و خاري در چشم دشمنان انقلاب اسلامي است. 250 پاسدار كرد محلي از پاوه محافظت مي كنند و اين براي ضد انقلاب و چپي ها غيرقابل تحمل است. پاوه روزهاي سختي را سپري مي كند.از همه شهر فقط دو نقطه در دست نيروهاي انقلابي است. يكي پاسگاه ژاندارمري در غرب و ديگري محل پاسداران در وسط شهر. شيون زن ها و بچه ها به گوش مي رسد. مهاجمين مسلح خانه ها را غارت و سپس به آتش مي كشند. چند ماشين با بلندگو در وسط شهر پي در پي اعلام مي كنند: هركس وفاداري خود را به حزب دموكرات اعلام كند در امان است. ما فقط آمده ايم پاسداران دكتر چمران را سر ببريم.
صبح 27 مرداد امام خميني اعلاميه تاريخي را صادر مي كنند. ايشان فرمان مي دهند كه ارتش بايد در عرض 24 ساعت خود را به پاوه برساند و ضد انقلاب را قلع و قمع كند. سيل عظيمي از نيروهاي مردمي و ارتشي به سوي پاوه رهسپار مي شوند. هزاران نفر جلوي نخست وزيري طلب اسلحه مي كنند. افراد زيادي با پاي پياده از كرمانشاه به سوي پاوه حركت مي كنند. دشمن پا به فرار مي گذارد. نيروهاي داوطلب در تعقيب عناصر شورشي هستند. شهرهاي مريوان، بسطام، بانه سردشت، مهاباد، بوكان و سقز به تصرف نيروهاي انقلاب در مي آيد و سران حزب دموكرات و كومله به عراق فرار مي كنند.