عليرضا سربخش با اشاره به ملاقات خصوصياش با امام خميني (ره) گفت: ايشان دستشان را روي چشمان من كشيدند؛ از امام خواستم مسير آينده را برايم ترسيم كنند اما ايشان سكوت كردند؛ امروز كه به اين مسير طي شده مينگرم، به حكمت اين سكوت پي ميبرم. به گزارش سایت ساجد ، عليرضا سربخش در پاسخ به اين سوال كه تاكنون چه ميزان شاخصهاي فرهنگي امام خميني (ره) درباره هنر به ويژه سينما محقق شده است، بيان داشت: در نگاه كلي، سينماي ما با نقطه نظر كلي امام (ره) فاصله زيادي دارد، گرچه سينما از دهه 60 حركت خود را مطابق با آرمانهاي بنيانگذار انقلاب اسلامي ايران آغاز كرد اما اين سير حركتي با تغيير مديريتها و اعمال سياستگذاريهاي مختلف در طول اين 30 سال، گاهي تند و برخي موارد كند شده و فراز و نشيبهاي فراواني را براي سينماي ايران ايجاد كرد. وي در ادامه با اشاره به تعريف امام (ه) از مقوله هنر خاطر نشان كرد: امام خميني (ره) «هنر را دميدن روح تعهد در كالبد انسانها» معني ميكردند، گرچه برخي از فيلمها تداعيكننده اين نگرش بودند اما عمده فيلمهاي سينماي ما اينگونه نبوده است. اين كارشناس رسانه در ادامه تشريح كرد: مقصود اصلي، وجود آيتمهاي مذهبي صرف در فيلمها نيست؛ بلكه معتقدم بايد بيش از اينها به وجود تلنگر در فيلمها براي تداعي شدن نگرش امام (ره) در خصوص سينما توجه شود. مدير مسئول ماهنامه «سينما رسانه» درباره راهكار تحقق اين آرمانها تأكيد كرد: بايد براي سينماي ايران، اتاق فكري جدي تشكيل شود تا اهداف استراتژيك توسط افراد متخصص مكتوب و تدوين شده و براي تكنيكي عمل كردن سينما اين اهداف اعمال شود؛ آن زمان بدون شك با سينمايي روبرو خواهيم بود كه هماهنگ با الگوهاي جمهوري اسلامي ايران است. سربخش، نيروي فكري اين اتاق فكر را گسترده خواند و گفت: ميتوان در اين اتاق فكر از نهادهاي مختلف فرهنگي مانند، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي، معاونت سينمايي، شواراي عالي انقلاب فرهنگي، حوزه هنري، صدا و سيما و حتي شهرداري براي سامان دادن به وضعيت سينما بهره برد. اين كارشناس رسانه در پاسخ به اين سؤال كه در چه وضعيتي خبر رحلت امام خميني (ره) را شنيديد، خاطر نشان كرد: بنده ساعت 7 صبح خبر دردناك رحلت امام عزيزمان را شنيدم، تقريباً هر روز در دورهاي كه بيماري ايشان شدت گرفته بود، برايشان دعا ميكردم و دقيقاً به خاطر دارم كه 7 صبح كه خبر رحلت را شنيدم بسيار متأثر شدم؛ و برايم باوركردني نبود. سربخش در خصوص ملاقات با امام (ره) بيان داشت: سال 63 دانشجوي علوم سياسي دانشگاه تهران بودم و از ناحيه چشم نيز مجروح بودم؛ در آن زمان حتي تصورش را هم نميكردم كه ملاقاتي حضوري با امام خميني (ره) داشته باشم؛ با آقاي انصاري در اين خصوص صحبت كردم و ايشان طي تماسي به من خبر دادند كه ميتوانم امام را ملاقات كنم، من با تمام وجود هيجان زده بودم و از قبل نيز وصف رأفت خاص امام نسبت به مجروحان و نابينايان را شنيده بودم. وي ادامه داد: نميتوانم احساسم را در اين ملاقات توصيف كنم چرا كه بدون اغراق غيرقابل وصف است؛ تنها در همين حد بگويم كه ايشان دستان مباركشان را بر روي چشمان من كشيدند، به امام گفتم «آقا! ميخواهم شما آينده مرا ترسيم كنيد و به من بگوئيد در آينده چه كاري انجام دهم»؛ امام سكوت كردند؛ بنده به تصور اينكه شايد متوجه سؤالم نشدهاند، يك بار ديگر حرفم را تكرار كردم، اما باز با سكوت ايشان مواجه شدم؛ يك بار ديگر هم سؤال كردم و جوابي از امام خميني (ره) نشنيدم، بلاخره اين ديدار با سكوت امام (ره) به پايان رسيد و ذهن من درگير اين سؤال بي جواب ماند. سريخش گفت: از آقاي انصاري پرسيدم به نظر شما چرا امام جوابي به سؤال بنده ندادند و او گفت: به نظرم هر كسي شناخت بهتري از خود دارد؛ اگر امام (ره) جوابي به سؤال شما نداده، به طور حتم حكمتي در آن است كه بعدها متوجه آن خواهيد شد. اين كارشناس رسانه در ادامه گفت: از اين اتفاق سالها گذشت، بنده دوره ليسانس را به پايان رساندم، در كارشناسي ارشد در رشته روابط بينالملل فارغ التحصيل شدم و عليرغم پذيرش در دوره دكتري، وارد حوزه هنر و سينما شدم؛ امروز كه به اين مسير طي شده مينگرم، معني سكوت امام را ميفهمم، چرا كه اگر ايشان سكوت نميكردند، شايد من به تفكر وادار نميشدم تا راه درست را پيدا كنم، در حقيقت اين سكوت در در زندگي من تعيين كننده بود. وي با بيان اينكه جانبازي براي من افتخار است، اظهار داشت: هميشه روايت آن رزمنده صدر اسلام را در ذهن مرور ميكنم كه از پيامبر (ص) درخواست كرد چشمي كه مجروح شده را شفا دهند؛ پيامبر خطاب به آن رزمنده گفت: 2 راه پيش روي تو است من ميتوانم از خداوند درخواست كنم تا چشمان تو شفا يابند، اما بدان اگر اين چشمها را در راه خدا بدهي در بهشت برين موفق به ديدن صحنههايي ميشوي كه اهل بهشت از ديدن آنها عاجز هستند، حالا انتخاب با تو است؛ آن رزمنده نيز بينايي آن جهان را به اين دنيا ترجيح داده بود. بنده نيز با استناد به اين روايت و البته سخن امام خميني (ره) مبني بر اينكه «اگر شما جانبازان صبر كنيد، ثواب صبر شما از هزار شهادت نيز بيشتر خواهد بود» هيچ نگراني به خود را نميدهم. سربخش در ادامه تشريح كرد: معتقدم آن صبري كه امام خميني (ره) از آن صحبت كردهاند، تبعيت از ولايت و استقامت در راه رهبري است و اميدوارم در اين راه سربلند شوم. |