شهيد چمران بسيار ناراحت شدند و در تماس با بني صدر، با حالتي عصباني پشت تلفن به وي گفتند: “فردا با نيروهاي مردمي وارد سوسنگرد مي شوم. اگر برگشتم، آبرويت را خواهم برد و اگر شهيد شدم که …”
افراد حاضر در عمليات مهم آزادسازي سوسنگرد، از مظلوم ترين نيروهاي دفاع مقدس هستند. فرماندار نظامي سوسنگرد در سال 59، سخنان خود را با درددلي اين گونه آغاز مي کند.
او که از نيروهاي مورد اعتماد و امين مقام معظم رهبري و شهيد چمران در دوران دفاع مقدس بوده، در اين گفت وگو زواياي مغفول مانده از اين عمليات مهم و تاريخي را براي ما بازگو کند؛ موضوعاتي چون عصبانيت شديد شهيد چمران از اقدامات نادرست بني صدر، شجاعت و درايت مقام معظم رهبري و تلاش هاي عشاير و نيروهاي مردمي در دفاع از اين آب و خاک.
از چه زماني وارد مناطق عملياتي شديد؟
پس از گذشت زمان کمي از انقلاب، قرار بر اين شد که به عنوان جانشين فرمانده حفاظت نيروي هوايي ارتش مشغول فعاليت شوم و لذا در کنار شهيد فکوري به فعاليت مي پرداختم. در جريان پرواز 140 فروندي هواپيماهاي نيروي هوايي (موسوم به عمليات کمان 99) نيز کار هدف يابي در کشورعراق را انجام داديم و در اقدامي مهم، حتي انبار موشک هاي دوربرد عراق را هم با يک اقدام اطلاعاتي کشف و سپس توسط جنگنده هاي ايراني منهدم کرديم.در همين موقع، توسط حضرت آيت ا… خامنه اي به جنوب فراخوانده شدم و مسئوليت فرماندار نظامي سوسنگرد به من اعطا شد.
اولين اقدام مهم شما بعد از اعطاي حکم مسئوليت چه بود؟
پس از استقرار در سوسنگرد، تعدادي از داوطلبان را دعوت کرده و ستادي براي عمليات در اين منطقه تشکيل دادم. اکثر اعضاي اين ستاد از جوانان و کارشناسان آينده ساز کشور بودند که حتي امروز هم در مسئوليت هاي مهمي مشغول فعاليت هستند.
به عنوان مثال در اين ستاد فردي به نام شهيد عيسي پور حضور داشت که از معاونان من بود. اين شهيد در جريان محاصره سوسنگرد مورد اصابت گلوله قرار گرفت و تير مستقيم به سر وي اصابت کرد. پس از بستري شدن در بيمارستان، دشمن اين محل را هدف قرار داد و آن شهيد علي رغم مجروحيت، زخمي ها را از بيمارستان خارج کرده و با قايق آن ها را به عقب مي برد که در يکي از دفعات اين انتقال، متاسفانه گلوله توپ در کنار وي منفجر شد و پيکر ايشان را در ساحل کرخه کور پيدا کرديم.
سپس منطقه را تقسيم کرديم. شمال شرق در اختيار فداييان اسلام کرج، شمال غرب در اختيار 200 نفر از رزمندگان تهران، جنوب شرق نيروهاي شيراز و جنوب غربي در اختيار سپاه قرار گرفت.
برخي نيروهاي ديگر همچون بچه هاي جهاد خراسان هم کمک بسيار زيادي به ما کردند و توانستيم مواضع خود را در آن جا مستحکم کنيم.
از چه زماني بعثي ها براي اشغال سوسنگرد وارد عمل شدند؟
دشمن از مناطق مختلف درصدد اين کار بود ولي در زماني که ما در آن جا مستقر شديم (آبان ماه) در جنوب کرخه کور نيروهاي خود را جمع کرده و از شرق قصد محاصره سوسنگرد را داشت.
پس از اطلاع از اين موضوع، مسئله را در حضور حضرت آيت ا.. خامنه اي، دکتر چمران و سرهنگ قاسمي فرمانده لشکر92 زرهي اهواز مطرح کردم.
سرهنگ قاسمي با بيان اين که هوانيروز براي عقب راندن دشمن وارد عمل شده است، مجموع امکانات موجود براي دفاع از شهر را تشريح کرد و در عين حال گفت که شرايط خيلي مساعد نيست.
چه زماني از محاصره شهر و ورود دشمن مطلع شديد؟
بعد از بازگشت از جلسه، متوجه شدم که سوسنگرد محاصره شده و نيروهاي لشکر 77 خراسان به من موضوع را اطلاع دادند.
پس از شناسايي اوليه، متوجه شديم که دشمن به سرعت در حال حرکت به سمت سوسنگرد است؛ لذا از ساحل رودخانه کرخه خود را به شمال سوسنگرد رسانديم.
متاسفانه به علت پراکندگي نيروهاي عراقي، شناسايي شديم. ابتدا فکر کردم که نيروهاي ايراني به اشتباه ما را هدف مي گيرند ولي بعد متوجه شديم که به علت فاصله بسيار نزديک با بعثي ها بايد جنگ تن به تن داشته باشيم که در اين درگيري، چند نفر از نيروهاي ما شهيد و مجروح شدند و دستور عقب نشيني دادم.
طرح آزادسازي چند روز بعد مطرح شد و چگونه؟
فرداي آن روز دکتر چمران با من گفت وگو کرد و من شرايط را تشريح کردم. به همراه ايشان با بالگرد قصد عزيمت به سوسنگرد را داشتيم که به علت ورود دشمن به داخل شهر، و تسلط آن ها به فضاي عمومي سوسنگرد امکان فرود نداشتيم.
پس از جلسه با برخي فرماندهان و شهيد چمران، طرح عمليات را پي ريزي کرديم و با هماهنگي با نيروهاي باقي مانده در داخل شهر که به شدت زير فشار بودند، مي خواستيم اين طرح را اجرايي کنيم که فهميديم بني صدر به صورت ناگهاني و بدون دليل، آن را لغو کرده است.
واکنش فرماندهان چه بود؟
شهيد چمران بسيار ناراحت شدند و در تماس با بني صدر، با حالتي عصباني پشت تلفن به وي گفتند: “فردا با نيروهاي مردمي وارد سوسنگرد مي شوم. اگر برگشتم، آبرويت را خواهم برد و اگر شهيد شدم که …”
البته متوجه شدم که آيت ا… خامنه اي با درايت خود و اطلاع از اين که اين عمليات چقدر اهميت دارد، موضوع را با امام راحل در ميان گذاشته اند و نيروها ساعت 1 بامداد با دستور صريح امام و هماهنگي آيت ا… خامنه اي، وارد عمل شدند.
به خاطر برنامه ريزي مناسب، تمام نيروها وارد حمله شده و به سرعت به سمت شهر رفتند. البته اين کار به راحتي تعريف کردن آن نبود. جاده سوسنگرد زير آتش بود و نيروها مسير 50 کيلومتري را در 3 ساعت پيمودند.
اگر بني صدر آن عمليات را لغو کرده بود، چه اتفاقي مي افتاد؟
با اين که به خاطر مسئوليت آن زمان وي، ما به او دسترسي مستقيم نداشتيم، اما اقدامات و نتايج دستورات او را مي ديديم. همين که او عمليات سوسنگرد را لغو کرد، اگر اين موضوع انجام نمي شد، جمعي از بهترين و فرهيخته ترين افراد اين کشور از بين مي رفتند.
نکته اي از اين عمليات باقي مانده است که مطرح نکرده باشيد؟
اول آن که رفتار و نوع برخورد رهبر معظم انقلاب من را شگفت زده کرد. ايشان لطف زيادي به من داشتند و بعد از 30 سال که مجدد خدمتشان رسيدم، من را با وجود همه مشغله هايشان مي شناختند و اين بزرگ ترين افتخار براي يک سرباز انقلاب است.ديگر آن که، نيروهاي مردمي و اهالي آن منطقه همچون عشاير دشت آزادگان، کمک فراواني در دوران دفاع مقدس کردند که به آن توجه کافي نشده است. حتي ايل مشرفه (يکي از عشاير حاضر در آن منطقه) به علت کمک به نظام اسلامي، با برخوردهاي قهري بعثي ها مواجه شده بود اما هيچ گاه علاقه خود به انقلاب را پنهان نکردند.