باشنیدن خبر ورود منافقین مصطفی که با تعداد معدودی از نیروها در قرارگاه چارزبر مانده بود بلافاصله خودرا به دوکیلومتری آنها رسانده وبه همراه نیروهایش درگردنه خاکریز زده و کارهای شناسایی را آغاز کرد و با منافقین درگیر شد. شهید مصطفی طالبی از نخستین کسانی بود که پس از انقلاب هسته اولیه سپاه شهرستان ملایر را تشکیل داد ودر حوادث پس از انقلاب خط رهبری را دنبال کرد. در زمان ریاست جمهوری ابوالحسن بنی صدر به خاطر موضع گیری برضد بنی صدروحمایت از مسئولین وقت کشوراز سپاه اخراج شد اما با خاموشی فتنه بنی صدر ودوستانش به سپاه بازگشت و با شروع جنگ تحمیلی حماسه های بسیاری آفرید در همین جبهه ها شیمیایی شد وسرانجام پس از تحمل سالها رنج ومصائب حاصل از این گازها درتاریخ 31خرداد 1374 به عرشیان افلاک نشین پیوست. جان محمد علی مرادی از همرزمان شهید طالبی در گفتگویی اختصاصی با خبرنگار پایگاه اطلاع رسانی قربانیان سلاح های شیمیایی به بیان خاطراتی از زندگی ومبارزات این شهید پرداخت. سپاه را ترک نمی کنم علی مرادی در خصوص نخستین روزهای آغاز فعالیت شهید طالبی در سپاه وحوادث دولت بنی صدر گفت: همکاری من با شهید طالبی وحسن تاجوک تازه در سپاه شروع شده بود که غائله کردستان واختلافات بنی صدر با آیت الله بهشتی ومسئولین کشور به وجود آمد واین اختلافات در سپاه نیز رخنه کردو دودستگیهایی در سپاه شهرستان به وجود آورد که موجب شد تا شهید طالبی به دلیل موضع صریح وقاطع درحمایت از بهشتی توسط طرفداران بنی صدر تحت فشار قرار گیرد. وی افزود: پس ازاین موضع گیری، اعضای وقت شورای سپاه شهرستان که بیشتر آنها از طرفداران بنی صدربودند درنشستی اضطراری به این نتیجه رسیدند که شهید طالبی وحسن تاجوک وبرخی دیگر از نیروها یا باید استعفای اجباری بدهند ویا در غیر این صورت از سپاه اخراج شوند. جانمحمد علی مرادی ضمن اشاره به ایستادگی شهید طالبی دربرابراین اقدام گفت: این افراد دربرابر استعفای اجباری ایستادند وسرانجام از سپاه اخراج شدند،برخی از آنها به کمیته انقلاب اسلامی پیوستند اما مصطفی میگفت هیچ وقت لباس سپاه را از تن خارج نمیکنم. وی ادامه داد:بعد از برکناری بنی صدر وشهادت آیت الله بهشتی و72 تن ازیارانش ، مصطفی ودیگر نیروها به دستور فرماندهی وقت جبهه های غرب شهید محمد بروجردی به سپاه بازگشتند. اخراجی ها باز میگردند علی مرادی به خاطره بازگشت شهید طالبی به سپاه اشاره کرده وگفت: نزدیک نماز صبح در مقر سپاه نشسته بودم که یک ماشین وارد پادگان شد در تاریکی شب آن برادر را نشناختم چند لحظه بعد تمام بچه ها در نمازخانه جمع شدند . تازه متوجه شدم آن برادری که آمده سردارمحمد بروجردی است .شهید بروجردی بعد از نماز با ابراز تاسف از حوادث پیش آمده وبی لطفی هایی که برخی به بچه های مخلص سپاه کرده بودند در خصوص اوضاع ناآرام مرزهای غربی وتحرکات ضد انقلاب در کردستان مطالبی را بیان کرد ودرخواست کرد نیروهایی که رفتند بلافاصله به سپاه برگردند. علی مرادی ادامه داد: بعد از این صحبت ها طالبی وکمی بعد حسن تاجوک به سپاه بازگشتند و من هم برای ماموریت به جنوب وقرارگاه نجف اعزام شدم . دیگر خبری از مصطفی نداشتم تا اینکه شنیدم در منطقه سرپل ذهاب وقصر شیرین مجروح شده است .اما به خاطر حساسیت منطقه نتوانستم به دیدارش بروم. از ملایر تا قرارگاه نجف اشرف علی مرادی در ادامه به حضور شهید طالبی در قرارگاه نجف اشاره کرد وگفت: پس از آنکه مصطفی یک دوره اطلاعاتی در تهران را گذراند به درخواست شهید طالبی برای معرفی او به واحد اطلاعات وعملیات قرارگاه، جلسه ایی با عزیزجعفری فرماندهی وقت قرارگاه وحسن پور مسئول اطلاعات وعملیات برگزار کردم شهید طالبی به قرارگاه نجف وارد شد. وی درخصوص محتوای این جلسه اظهارکرد: دراین نشست پس از آنکه من درخواست عضویت شهید را مطرح کردم حسن پور به شدت تعجب کرد وگفت تواز اهمیت کارهای این واحد کاملا مطلعی چه قدر از آقای طالبی شناخت دارید که این درخواست را مطرح میکنید ومن جواب دادم هرچه قدر مرا قبول دارید دو برابر آن به مصطفی میتوانید اعتماد کنید. علی مرادی ادامه داد: پس از پایان این جلسه ،مصطفی در همان ابتدا به عنوان یکی از معاونین اطلاعات وعملیات معرفی شد وفعالیت خود را شروع کرد تا اینکه در عملیات خیبر به جنوب اعزام شد و تنها تنواستم اورا در شب عملیات ببینم. انصارالحسین از راه میرسند/سه یاردبستانی درکنار هم علی مرادی همچنین به فعالیت شهید طالبی در تیپ تازه تاسیس انصارالحسین در آنزمان اشاره کردو گفت: با تشکیل تیپ32انصارالحسین در سال 1361 گردان 151 مسلم بن عقیل به عنوان یکی ازگردان های رزمی تیپ به دست حسن تاجوک ومصطفی طالبی که هیچ وقت از اوجدا نمیشد تاسیس وحسن به عنوان فرمانده ومصطفی به سمت جانشین فرمانده انتخاب شد. وی ادامه داد: آموزشهای تیپ درحال انجام بود که من هم به درخواست سردار حسین همدانی برای حل مشکلات لجستیک آنها به تیپ پیوستم وبه همراه سایر نیروها به پیرانشهر منطقه حاج عمران اعزام شدم وباردیگر در کنار مصطفی وحسن قرار گرفتم اما این حضور کوتاه مدت بود. سوغاتی کربلای 4 علی مرادی همچنین افزود: مصطفی که همیشه درجبهه های مختلف حضور داشت این بار به همراه حسن تاجوک برای شرکت در عملیات کربلای 4به جنوب اعزام شد وکمی پس از آنها من نیز به عنوان فرمانده پشتیبانی جبهه غرب به جنوب اعزام شدم. وی ادامه داد: عملیات تازه شروع شده بود که متوجه شدیم طرح ونقشه عملیاتی لو رفته است شب که شد دیگر مصطفی راندیدم تا اینکه دوروز پس از سبک شدن حجم آتش ها خبر رسید که به شدت منجروح شده وبرای مداوا به پشت خط فرستاده شده است. وی همچنین اظهار کرد: متاسفانه این بارهم نتوانستم خط راترک کرده وبه عیادت شهید طالبی بروم. بازگشت مجروحین/ مصطفی هم شیمیایی میشود علی مرادی ضمن اشاره به نحوه شیمیایی شدن شهید طالبی گفت: بعد از کربلای 4 و استراتژی عراق در بازگشت نیروهایش دستور عملیات کربلای 5 صادرشد ونیروها باردیگر به منطقه بازگشتند. دراین زمان مصطفی که تازه پا گرفته بود با شنیدن نام عملیات خودش رابه گردان رساند. وی افزود: باتوجه به طولانی شدن این عملیات وکاربرد سلاح های شیمیایی توسط عراق مصطفی علاوه برمجروحیت به سختی شیمیایی شد با اتمام عملیات ودرمسیر بازگشت به نهاوند پیش محسن برادر شهید طالبی رفته وبعد از صحبت متوجه شدم به دلیل جراحات سنگین وشدت عوارض شیمیایی مصطفی به همراه یک گروه دیگر از نیروها برای مداوا به آلمان اعزام شده است. وی خاطرنشان کرد: پس از مدتی حضور در آلمان وبازگشت به ایران به رغم اوضاع نامناسب جسمی شهید طالبی به منطقه بازگشت. مصطفی درآخرین گام از حسن تاجوک بازماند علی مرادی اضهار کرد: اواخرجنگ درمنطقه بانه وسردشت بودم که خبررسید تیپ انصارچندروز آینده خط را از لشگر 31عاشورا تحویل میگیرد ومن هم مانند کسی که چیز باارزشی گم کرده باشد منتظر آمدن تیپ ودیدن مصطفی بودم. وی ادامه داد: دو روز قبل از ورود گردان های تیپ برای انجام کاری به قرارگاه رفته بودم در آنجا برادر دادداش حسینی فرمانده وقت عملیات قرارگاه واز دوستان شهید طالبی در آلمان گفت حاجی اون رفیقت که ریش قشنگی داره دیروز اینجا بود وبرای شناسایی به ارتفاعات ماووت رفت. همرزم شهید طالبی در دفاع مقدس تصریح کرد: به خودم گفتم باید هرطور میشود مصطفی را ببینم اما شدت تک وپاتک های دشمن در این ارتفاعات این اجازه را به من نداد وبازهم نتوانستم او را ببینم تا اینکه خبر شهادت حسن تاجوک رسید. وی خاطرنشان کرد: وقتی حسن شهید شد مصطفی به خاطر حساسیت مواضع در ماووت وخطری که از جانب عراقی ها منطقه را تهدید میکرد نتوانست خط راترک کندو در مراسم شرکت کند، این بار مصطفی در آخرین گام از شهید حسن تاجوک بازماند. حماسه آفرینی درمرصاد علی مرادی در ادامه ضمن اشاره به نقش پررنگ شهید مصطفی طالبی در عمالیات مرصاد گفت: بعد از شهادت حسن، مصطفی فرمانده گردان شد ودر این زمان فرمان عقب نشینی نیروها از ماووت صادرشد وبه این ترتیب گردان 151مسلم دراردوگاه شهید شهبازی درمنطقه چارزبر مستقر شد. وی ادامه داد: باتوجه به حملات پیاپی عراق به مرزهای جنوب گردان 151باردیگر به جنوب بازگشت وقراربود مصطفی هم روز بعد خود رابه گردان برساند که حمله منافقین به مرزهای غربی شروع شد. علی مرادی گفت: باشنیدن خبر ورود منافقین مصطفی که با تعداد معدودی از نیروها در قرارگاه چارزبر مانده بود بلافاصله خودرا به دوکیلومتری آنها رسانده وبه همراه نیروهایش درگردنه خاکریز زده و کارهای شناسایی را آغاز کرد و با منافقین درگیر شد. وی تاکید کرد: نبرد مصطفی و شیوه جنگی او باعث شد تا منافقین در گردنه چارزبر زمین گیر شده و در نهایت با رسیدن دیگر نیروها بعد از سه شبانه روز با دادن تلفات سنگین در عملیات مرصاد شکست بخورند. من هم که تازه از کرمانشاه خود را به منطقه رسانده بودم از هرکس که میدیدم احوال مصطفی را جویا میشدم تا از سلامت وی مطمئن شوم. مصدومیت ها عود میکند وی در خصوص فعالیت های شهید طالبی پس از پایان جنگ گفت: بعد از جنگ مصطفی که اثرات مجروحیت های پیاپی وعوارض شیمیایی اش افزایش یافته بود به کرمانشاه آمد ودر آنجا با هم همکار شدیم. علی مرادی ادامه داد: دراین موقع حالش وخیم شد وبارها در بیمارستان آراد تهران بستری شد تا اینکه به شهادت رسید. وی درخصوص روحیه شهید طالبی در دوران رشد عوارض حاصل از شیمیایی شدنش افزود: باتمامی درد ورنجی که تحمل میکرد روحیه بسیار عجیبی داشت وهربار که پیش اوجمع میشدیم با شوخی هایش همیشه خنده برلب داشت وهیچگاه اظهار عجز نکرد. زیارت امام رضا(ع) یا آخرین وداع جان محمد علی مرادی در پایان به یکی از آخرین دیدارهای خود با شهید طالبی اشاره کرده و گفت: در یکی از آخرین دیدارهایمان مصطفی گفت دلم هوای زیارت امام رضا را کرده است، من وبرادرش وسایل زیارت را برای اوفراهم کردیم ومصطفی به مشهد رفت. وی خاطرنشان کرد: پیش از سفر حال عجیبی داشت و گفت که میخواهد با تمام بچه ها ودوستانش خداحافظی کند، میگفت که دیگر آنها را نخواهد دید، بعد از بازگشت از این سفر بود که برای آخرین بار دربیمارستان بستری شد و سرانجام در آخرین روز خردادماه شهید شد. حمید نجار |