متن برنامه ی درس هایی از قرآن کریم حجت الاسلام قرائتی؛ تاريخ پخش :: 1380/12/16
بسم الله الرّحمن الرّحيم
الهي انطقني بالهدي و الهمني التقوي
بحث ما در اين جلسه درباره نظافت و پاكي است و چقدر اسلام درباره اين مسئله عنايت دارد. بعد به همين مناسبت برويم سراغ بعضي از دستورات اسلامي مثل وضو، غسل، تيمم، بعد در مسئله پاكي برويم توي پاكي ظاهري، باطني، اصولاً يک نگاهي به مسئله پاكي و پاكيزگي.
موضوع بحث پاكي و پاكيزگي در اسلام:
كلمه پاكي در عربي ميشود طهارت، . . . (أَزْواجٌ مُطَهَّرَة)بقره(25) زنهاي دست نخورده. درباره آشاميدنيهاي بهشتي ميفرمايد: (شَراباً طَهُوراً)انسان(21) قرآن ميفرمايد كه: (ماءً طَهُوراً)فرقان(48)درباره برخورد دختر و پسر ميفرمايد: حجاب داشته باشيد، با حجاب، (ذلِكُمْ أَطْهَرُ لِقُلُوبِكُم)احزاب(53) اگر ميخواهيد روحتان پاك باشد چشم چراني نكنيد، برهنگي نباشد. راجع به حضرت مريم ميفرمايد: بانو و خانمي پاك، (وَ طَهَّرَك)آل عمران(42). راجع به اهل بيت ميفرمايد: (وَ يُطَهِّرَكُمْ تَطْهيراً)احزاب(33)پس ببينيد پاكي، باران پاك، آسمان پاك، . . . خود خدا پاك است، در دعاي جوشن كبير داريم، «يا اطهر الطاهرين» پاك پاكان.
پاكي يك ارزش است. در فقه بالاي 50 تا كتاب است اولين كتابي كه طلبهها ميخوانند «كتاب الطهارة» توي توضيح المسائل مراجع تقليد اولين صفحاتش بحث پاكي و مطهرات است.
حديث: نمازي بي وضو نيست. نماز ميت هم كه وضو ندارد نماز نيست اسمش را ميگذارند نماز، چون نه ركوع دارد نه سجود دارد. ولي من(لَا صَلَاةَ إِلَّا بِطَهُورٍ) لايحضرهالفقيه ج1ص33حتي وسط نماز يادت آمد وضو نداري نمازت را بشكن.
كليد بهشت نماز است و كليد نماز وضو است. يعني پاكي كليد كليدهاست. عنايتي كه اسلام به پاكي دارد. از جاهايي كه بايد دو مرتبه نماز را بخواند آنجاهايي است كه بفهمد نمازش را بدون وضو خوانده. (لَا تُعَادُ الصَّلَاةُ إِلَّا مِنْ خَمْسَة)منلايحضرهالفقيه ج1ص279 يكياش اين است كه بفهد بي وضو بوده. بي وقت بوده، قبله نداشته. ركوع نداشته و سجود، يعني وضو مثل ركوع و سجود به آن عنايت شده اصلاً خدا پاكها را دوست دارد: (إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ التَّوَّابينَ وَ يُحِبُّ الْمُتَطَهِّرينَ)بقره(222) آدمهاي پاك محبوب خدا هستند. اين غير از پاكي در مسئله زيبايي كه قرآن ميفرمايد: مسجد ميرويد بهترين لباس هايتان را بپوشيد، خودتان را آرايش كنيد.
حالا اين پاكي دو شاخه دارد. ظاهري و باطني. پاكي دو رقم است. پاكي ظاهري و گاهي باطني.
پاكي ظاهري، قرآن ميفرمايد: (وَ ثِيابَكَ فَطَهِّرْ)مدثر(4) لباس هايت را تطهير كن. به پيامبر ميگويد. اين هم جزء اولين دستورات است. (قُمْ فَأَنْذِرْ)مدثر(2)وَ رَبَّكَ فَكَبِّرْ)مدثر(3)، اگر(وَ ثِيابَكَ فَطَهِّرْ)(قُمْ) همان روزهاي اول، روزهاي اول كه خدا به پيامبر حرف زد، سخنانش اولش اين بود كه لباس هايت تميز باشد. به ما گفتهاند رنگ لباس روشن باشد. سفيد باشد، كه تا چرك شد آدم بفهمد، برخلاف ما كه ميرويم لباس بخريم ميگوييم قهوهاي بخريم، سرمهاي، سياه بخريم كه هر چه چرك شد پيدا نباشد. اسلام ميگويد: سفيد باشد كه تا چرك شد بفهمي، ما ميگوييم لباس بخريم كه هر چه چرك شد نفهميم. پاكي به قدري ارزش دارد كه حتي اگر پيغمبر خدا و بزرگ ترين انبياء، پيامبر اولوالعزم، پيغمبر كه موسي نسل اوست، عيسي نسل اوست، پيامبر ما نسل اوست، حضرت ابراهيم خيلي پيامبر مهمي است، در عين حال ميگويد: بايد پاشوي مسجد را تطهير كني. افرادي ميآيند مكه پاشو مسجدالحرام را پاك كن. يعني پاكي به قدري ارزش دارد كه بزرگ ترين انبياء مسئول نظافت ميشود.
ما گاهي وقتها ميگوييم بدبخت نظافت چيه، بيچاه، كاري دستش نيست ما فكر ميكنيم مثلاً نظافت چي، همين٬ كارگرهاي شهرداري حق حيات دارند به گردن همه، مسئول پاكي و نظافت شهرند، بردن زبالهها از شهر بيرون خيلي كار مهمي است، حق حيات دارند به گردن ما. با كمال تأسف بعضي افرادي كه نادان هستند، به اين افراد با كرامت نگاه نميكنند.
پاك بودن واجب است(إِنْ كُنْتُمْ جُنُباً فَاطَّهَّرُوا)مائده(6)كسي جنب شد بايد تطهير كند. (براي عبادت واجب است). اگر كسي وقتي ميخواهد نماز بخواند عطر بزند، ثواب يك ركعتش 70 برابر ميشود. حواستان جمع باشد اين حرفها مال 1400 سال پيش است. يعني زماني بوده كه دنياي حجاز جز شتر و شراب و قتل و غارت و توحش چيزي توش نبود؟ حالا من اين حرفهايي كه ميزنم در دنياي ماهواره و اينترنت و چي، اين حرفها پهلويتان مزه نكند، ما الان حمام پهلويمان يک چيز عاديه، يک چيزي برايتان بگويم شما تعجب ميكنيد، بنده تعجب نميكنم. رفته بودم، غرب اروپا، آنجا در دائره المعارفهاي اروپايي كلمه حمام تا 200 سال پيش نبوده، يعني شما 200 سال قبل چيزي به نام حمام در اروپا نبوده، تاريخ حمام اروپا 200 سال است، تارخ حمام در اسلام 1400 سال است.
امام صادق در 1400 سال پيش ميگويد, در حمام حتي حديث داريم: آب حمام را بخور، يعني نه آب خزينه كثيف را، يعني بايد آب حمام آب آشاميدني باشد. يعني آبش بايد آبي باشد كه قابل خوردن باشد، نه يعني هر آشغالي را بخوريم، آب را گفته، يعني به قدري آب تميز باشد كه قابل خوردن باشد. آن وقت دستوراتي كه اسلام داده هر يك دستورش يك رساله دكتراست. به لطف خدا بعضي هايش را هم دارند تحقيق ميكنند، وقتي ميگويد: سدر، اين برگ سدر با پوست بدن چه ميكند؟ اين را دنياي پزشكي بايد روشن كند، وقتي ميگويد: گل ختمي، دنياي طب روشن كند. اثر گل ختمي روي پوست، وقتي ميگويد: حمام آب سرد، اين را بايد دنياي علم روشن كند، نقش آب سرد، روي پوست، روي اعصاب، وقتي ميگويد: توي حمام آب يخ نخور، آب سرد نخور، وقتي ميگويد: وقتي از حمام ميآيي بيرون پايت را با آب سرد بشور، وقتي از حمام بيرون ميآيي حتماً سرت را بپوشان، وقتي ميگويد با شكم پر حمام نرو، و حولهات را هيچ كسي از آن استفاده نكند، مسواك را، شانه را استفاده نكند. آب حمام يک بار مصرف باشد، يعني اگر در وان آب ريختي و يک كسي استفاده كرد دومي در آن وان نرود. و اگر كسي از يک آبي كسي استفاده كرده و دومي كه استفاده كند هر مرضي گرفت، داريم: (لا يلومن إلا نفسه)كشفالغمةج1ص 554بزند توي سر خودش. آب يکبار مصرف، منتهي نه آب زياد، آب اسراف نبايد باشد، اين دستورات اسلام، اين مال پاكي ظاهري، در عين حال ميگويد: پول حمامي را اگر نخواسته باشي بدهي، اگر حمامي راضي نباشد، يعني غير از اين كه بايد آب پاك باشد، بايد دل مردم هم پاك باشد، نميشود من تميز شدم مردم هم فحش دادند، دادند، يعني مردم هم بايد شش گوشه دلشان راضي باشد.
اين حرفها مال 1400 سال پيش است. در دنياي آن زمان، اين همه غسل مستحبي، دهها رقم غسل مستحبي. هيچ ديني به اندازه دين اسلام سفارش به غسل نكرده، غسل بعثت، جمعه، عيد قربان، عيد فطره، شب احياء، يكي از عبادات به هر مناسبتي اسلام گفته برو بدنت را بشوي. اين همه سفارش به شستشوي بدن، غسل جمعه كردن و حتي براي نظافت بدن اگر مدتي چند روزي گذشت پول نداشتي، قرض كن، با پول قرضي خودت را بشوي. اگر موي زائد در بدن است و اگر ناخن، اينكه ميگويد زير ناخن شيطان جمع ميشود. شايد مراد از شيطان ميكروب است. با دندان نگير.
اسلام روي پاكي خيلي عنايت دارد. آنوقت پاكي عضو، عضو:
1- دندانها: مسواك. اگر كسي مسواك بزند نماز كه بخواند يک ركعتش 70 برابر ميشود.
2- پاكي دهان: ميگويد اگر سيري، پيازي خوردي، در نماز جماعت شركت نكن. ممكن است بوي پياز بغليها را اذيت کند. (طَهِّرُوا أَفْوَاهَكُم) مستدركالوسائل ج1ص367 داريم.
3- (طَهِّرُوا أَوْلَادَكُم)الكافي ج6ص35 داريم. بچهها را روز هفتمي كه متولد ميشوند, حمام بريد، بشوريد. «طهروا مساجدكم» داريم. «طهروا اشيايكم» داريم. براي لباس حديث داريم. اصلاً من يکوقتي به فكر فرو رفتم كه يك «شهرداري در اسلام» بنويسم. مسئله دود: رواياتي كه براي دود است، مسئله زباله، كشتارگاه، خيابان، درختكاري، باغ، مراكز عمومي، مزاحمت مركب، به قول امروزيها ماشين. يعني تمام چيزهايي كه الان شرح وظايف شهرداري است همهاش را اينها هست و من به وزير كشور سابق هم، رفتم خانهاش گفتم، تمام وظايفي كه براي شهرداري هست براي تك تكاش حديث داريم، يا آيه داريم يا حديث. منتهي نسل نو ما خبر ندارد. به بچهها ميگوييم اين فقط فكر ميكنند دين نماز و روزه، تازه در نماز همهاش از پاكي شروع ميشود. يعني در نمازت وضو نداشته باشي نمازت باطل است، يعني شما وضو داشته باشي با «السلام عليكم» اين را بدون وضو بگويي نماز باطل است. اين دقتي كه اسلام كرده روي نظافت و بهداشت.
4- لباس سفيد و جنس آن پنبه كتان بهتر از پشم است روي تنگي لباس، گشادي و تجمل و دوخت لباس و اصلاً لباس جوري باشد كه وقتي نگاه ميكند چشمش باز شود بعضيها ميروند لباس ميخرند همچين گلهاي آن چشم را ميخاراند، رنگ لباس جوري باشد كه وقتي آدم نگاه ميكند به آن آرام بخش باشد. اصلاً آرام بخش باشد، قيافه را نگاه ميكند آرام بخش باشد، بضي قيافه را خدا خودشان را آرام بخش درست كرده برمي دارد يک جوري خودش را درست ميكند آدم فكر ميكند چيه، هيجان آور است. اين چيزي ندارد مجبور است با كفش و كلاهش يک كاري كند كه مردم نگاه كنند.
امام كاظم(عليه السلام) فرمود: به كساني كه غير طبيعي قيافه ميگيرند، مثلاً بنده آخوند هستم عمامهام غير طبيعي باشد، آن آقا انگشترش، يک انگشتر درست می كند عقيقش قد سنگ پا، آخر اين چي چيه اين يک عقيق درست كرده خيلي، تسبيحش دانه هايش اندازه يک تخم مرغ، اينها كه تسبيحشان انگشترشان، زلفشان، فكلشان، رنگ لباسشان، امام كاظم فرمود: كساني كه در قيافه يک لباسي ميپوشند كه مردم نگاهشان كنند، در خودش احساس كمبود ميكند، آن كمبود خودش را ميخواهد با نگاه مردم، جبران كند.
از آن طرف هم كمالي ندارد، هم می خواهد توجه بهش كنند و كمال ندارد، اين مجبور است با انگشتر. . . ، همه چيز بايد طبيعي باشد، نشستنها، عطسه كردنها، ما داريم توي مجلسها يک جوري عطسه ميكند همه نگاهش كنند.
در رانندگي, قرآن ميگويد: رانندگي ميكني آرام رانندگي كن. يكي از بندگان خدا: (وَ عِبادُ الرَّحْمنِ الَّذينَ يَمْشُونَ عَلَى الْأَرْضِ هَوْناً)فرقان(63) بنده خوب خدا كسي است كه وقتي راه ميرود آرام راه ميرود. نه آنقدر يواش راه برود كه بگويند: چش است پايش درد ميكند، يا آنقدر تند راه برود كه بگويند چش است ادرارش گرفته. بنده خوب خدا كسي است كه آرامش راه برود.
موتور سوارياش، رانندگياش آرام باشد. چرا ويراژ ميروي، ميروي چرا سر موتورت را بلند ميكني؟ چرا هي پيلي پيلي ميخوري؟ مگر گيجي؟ آرام بخش: رنگ اطاق بايد آرام بخش باشد. قرمز رنگ خوبي نيست براي چشم. رنگ بايد رنگ آرام بخش باشد. قرآن يک آيه داريم براي روان شناسي رنگ ميگويد: (لَوْنُها تَسُرُّ النَّاظِرينَ)بقره(69) رنگش جوري است كه وقتي آدم نگاهش ميكند آرامش دارد. رنگ اطاق و مغازه و لباس و كتاب، دكورسازي و پرده آويزان كردن، داريم: (وَ لْتَكُنْ صَلَاتُكِ فِي أَطْهَرِ أَثْوَابِكِ) بحارالأنوارج94ص45 اگر پنج لباس داري بهترينش كدام است؟ هر كدام پاكتر است نمازت را در آن انجام بده.
حتي مردهاي را كه ميخواهيد دفن كند چون ميخواهد ملاقات با خدا بكند، به سراغ دادگاه عدل الهي برود ميگويند كفني تميز، پاك. . . (أَنْ يُكَفَّنَ الْمَيِّتُ لِيَلْقَى رَبَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ طَاهِرَ الْجَسَدِ) بحارالأنوارج78ص324 فاعلش بدهيد.
خيلي قشنگ است. ما چه ديني داريم، مرده است ميخواهي خاكش كني، ولي ميگويد بايد پاك باشد. تولد ميگويد پاك: بچه متولد ميشود زايشگاه ميگويد در گوش راستش اذان بگو، حي علي الصلاة. تو قبرش هم ميگذارند «حي علي الصلاة» نماز مرده، يعني نماز يک سرش زايشگاه است و يک سرش قبرستان, پاكي يک سرش زايشگاه است و يک سرش قبرستان, اين عنايت، يعني ما بايد به اين ديد به اسلام نگاه كنيم كه اسلام تا چه اندازه عنايت دارد به پاكي.
داريم: وقتي ميخواهيد برويد مسجد قبل از اينکه ميخواهيد برويد ته كفشتان را ببينيد.(تَعَاهَدُوا نِعَالَكُمْ عِنْدَ أَبْوَابِ مَسَاجِدِكُم) تهذيبالأحكام ج3ص255, يعني هر كسي ميخواهد برود مسجد نگاه به كفشش كند كه يکبار چيزي به ته كفشش نچسبيده باشد كه مركز عمومي مسلمانها آلوده شود.
نجس كردن مسجد حرام و پاك كردنش واجب است. دستشويي توي مسجد نباشد، بعضيها مستراح را توي مسجد ميسازند. دستشويي بايد بيرون باشد. بيرون از مسجد,(ضَعُوا الْمَطَاهِرَ عَلَى أَبْوَابِ الْمَسَاجِدِ) مستدركالوسائل ج3ص380 حديثهاي زيادي ديدهام كه توي خانه وضو بگير بيا مسجد يعني نگو حالا ميرويم مسجد وضو ميگيريم چون دستشويي عمومي بهداشتش كمتر از دستشويي خصوصي است. توي خانه وضو بگير مسائل بهداشتياش بيشتر است.
اين حرف مال اسلام هم نيست مال تورات است. (مَكْتُوبٌ فِي التَّوْرَاةِفَطُوبَى لِعَبْدٍ تَطَهَّرَ فِي بَيْتِهِ)وسائلالشيعةج1ص381, در تورات نوشته شده خوشا به حال كسي كه دستشويياش در خانه باشد طهارت و وضويش در خانه باشد بعد بيايد مسجد، كه از سرويس عمومي كه براي اضطرار است استفاده نشود.
پاكي معنوي: توي قرآن آيات فكبر، فسبح زياد است. كبر ميگويي الله اكبر، سبح ميگويي سبحان الله، توي اذكار سبحان الله از همه پررنگتر است. در ركوع, سبحان ربي العظيم، در سجده سبحان ربي الاعلي در ركعت سوم سبحان الله، اين كلمه(يُسَبِّحُ لِلَّهِ ما فِي السَّماواتِ)جمعه(1) سبحان الله، يعني خدايا تو پاكي، هيچ عيبي به تو نميچسبد.
آن وقت ما در اطلاعيهها مينويسيم مرگ نابهنگام فلاني، به تو چه كه نابهنگام است به من چه مگر ميدانيم كي وقتش هست. وقتش نبود، ما چه ميدانيم وقتش بود يا نه، البته دل آدم ميسوزد يک جواني از دنيا برود گريه ميكند آدم، خيلي سخت است خدا به داغدارها صبر بدهد، اما در هر حال ما نميتوانيم بگوييم وقتش بود يا نبود. يا توي روزنامه مينويسند باران نابهنگام، آقاي نويسنده چرا مينويسي؟ مثلاً شما چه كارهاي كه بگويي؟
حديث داريم: كه خدا ميفرمايد: به من خدايي ياد نده. تو بنده گيات يادت ميرود هي به خدا ميگويي همچين كن، الان صلاح نيست كه همچين كني، يعني ما خدايي ياد خدا ميدهيم. بندگي خودمان را فراموش ميكنيم كار ياد خدا ميدهيم. خدا حكيم است. اينكه ميگوييم سبحان الله يعني خدا منزه است. به كسي نگويي زور بود. بعضي وقتها ميآمدند پهلوي پيامبر ميگفتند يا رسول الله، (مَتى هذَا الْوَعْدُ)انبياء(38)كي قيامت می شود(وَ يَسْتَعْجِلُونَكَ بِالْعَذاب)حج(47) مگر نميگويي جهنم است، بگو زودتر بيايد ما دوست داريم همه را جابجا كنيم.
حديث داريم, اگر بي دعوت رفتي يک جايي راهت ندادند بزن توي سر خودت، مقصر خودتي.
حديث داريم, اگر دو نفر با هم حرف ميزنند رفتي گوش دادي ببيني چي ميگويند، گفتند آقا ببخشيد بفرمايد كنار، نگو اَه! خيطمان كرد، چقدر بد اخلاق است، نه خير، تو بي خبر گوش ايستادي، چه حقي دار گوش ايستادي؟ شما حق نداري گوش وايستي، حق نداري بي دعوت جايي بروي، چند جا داريم كه اگر بدبخت شدي توي سر خودت بزن. مقصري به هر حال.
اين آقا رانندگي بلد نبود، ماشين بابا يا داشش را برداشته رفته تصادف كرده. تلف شده حالا هم همه مردم يا خيلي از مردم مينويسند مرگ نابهنگام، نخير راننده بي گواهينامه. حاضر نيستيم بنويسيم راننده بي گواهينامه، كسي كه رانندگي بلد نيست پشت فرمان نشسته، مقررات را رعايت نكرده ميگوييم خدا مقصر است كه مرگش داده.
خدايا٬ دل و چشم و نسل و فكر و شكم و گوش و دست ما را از همه عيبها و لغزشها پاك بفرما.
جامعه ما را از افراد آلوده پاك بفرما. همه آلودگيهاي ظاهري و باطني را از همه افراد برطرف بفرما.
والسلام عليكم و رحمة الله و برکاته