حضرت آيتاللهالعظمي خامنهاي رهبر معظم انقلاب اسلامي ايران در ديداري كه در تاريخ 77/1/19 با امير خلبان شهيد حسين لشگرى داشتند، فرمودند: هيچ كس نمىتواند لحظههاى ناراحتى طولانى شما را توصيف كند. نه انسانهايى كه آن چيزها را درك نكردند، مىتوانند بفهمند، نه زبانها مىتوانند آن را درست بيان كنند. لمس ناراحتيها و رنجها چيز ديگرى است. شنيدن آنها از زبان ديگران، نمىتواند آنچه را كه بر انسان رنجديده گذشته، تصوير كند. اما در پيشگاه خدا اينطور نيست، در پيش كرامالكاتبين اينگونه نيست. در قيامت، عين عمل شما آنجا حاضر مىشود- «فمن يعمل مثقال ذرّة خيراً يره»(٢٢)- يعنى انسان،خودِ عمل را آنجا مشاهده مىكند!
بسماللَّهالرّحمنالرّحيم
خداى متعال را با همه وجود و از اعماق دل و جان سپاسگزارم كه بحمداللَّه اين نقطه غمانگيز هميشگى را در خاطر و ذهن ما و ملت ايران زدود و شما عزيزان ميهن و آزادگان عزيز را كه در دشوارترين شرايط، حقيقتاً سربازان فداكار انقلاب و اسلام بوديد، به آغوش ميهن و آغوش خانواده برگرداند. اين ساعت كه شما را ملاقات مىكنم، براى من ساعتى بسيار عزيز و گرامى است.
البته شما اين را بدانيد – شايد هم مىدانيد – كه بنده و مسؤولين و شايد بسيارى از ملت ايران، كمتر وقتى بوده كه از يادتان غافل باشيم و به خاطر ناراحتى شما عزيزان و خانوادههايتان، رنج نبريم. حقيقتاً در دلهاى مسؤولين به خاطر وجود عزيزان ما در چنگال دشمنانى كه حتّى به قواعد جنگ هم پايبند نيستند، يك غصّهى دائمى وجود داشت؛ وليكن فعلاً اين براى شما اهميت زيادى ندارد. آن چيزى كه بيشتر از همه اهميت دارد، اين است كه بدانيد لحظه لحظهى رنجهاى طولانىتان پيش خداى متعال، ثبت و محفوظ است.
هيچ كس نمىتواند لحظههاى ناراحتى طولانى شما را توصيف كند. نه انسانهايى كه آن چيزها را درك نكردند، مىتوانند بفهمند، نه زبانها مىتوانند آن را درست بيان كنند. لمس ناراحتيها و رنجها چيز ديگرى است. شنيدن آنها از زبان ديگران، نمىتواند آنچه را كه بر انسان رنجديده گذشته، تصوير كند. اما در پيشگاه خدا اينطور نيست، در پيش كرامالكاتبين اينگونه نيست. در قيامت، عين عمل شما آنجا حاضر مىشود – «فمن يعمل مثقال ذرّة خيراً يره»(٢٢) – يعنى انسان، خودِ عمل را آنجا مشاهده مىكند!
همان ثانيههاى رنج، همان شبهاى طولانى، همان تنهاييها، همان دوريها و غربتها، همهى آن مصيبتهايى كه براى انسان در زندان دشمن وجود دارد – آن اهانتها، آن تحقيرها، آن بىخبريها، آن نگرانيها و دلهرهها، آن ياد زن و فرزند و پدر و مادر و عزيزان، آن اميدهايى كه انسان مىبيند كأنّه رفته رفته از افق ديدش، كمرنگ و خاموش مىشوند و خود اين، بزرگترين مصيبتهاست – همهى اين چيزهاى غيرقابل تصوير، عيناً در پيش پروردگار و در محضر ذات مقدّس الهى، حضور پيدا مىكنند. عين آن صبرى كه شما كرديد، حضور پيدا مىكند – تجسّم اعمال – عمل پيش خداى متعال محفوظ است. حسنه محفوظ است و خداى متعال، آن حسنه را در قيامت به شما برمىگرداند و آن، هنگامى است كه شما از هميشه بيشتر به چنين چيزى نيازمنديد!
تنها توصيهاى كه من به شما مىكنم اين است كه عزيزان! حسنات را براى خودتان حفظ كنيد. مبادا خداى نكرده در طول زندگى به خاطر چيزهايى، چيزى از اين حسنات، از دست برود؛ حيف است. اينها – اين صبرى كه شما كرديد – ذخيرههاى بسيار ارزشمندى است. تعبيرى در عربى هست كه مىگويد: «ذهب العنا و بقى الاجر».(٢٣) سختيها مثل همه چيز عالم، گذراست. خوشى هم مىگذرد، سختى هم مىگذرد. همهى زندگى مىگذرد. خوب؛ اين سختيها تمام شد، اما آن اجرها همه باقى مانده است. براى انسان خيلى قيمتى است كه ببيند آن اجرها، آن پاداشهاى الهى، آن سپاسى كه پروردگار عالم به خاطر تحمّل اين صبر و اين رنج كشيدن از شما دارد، براى شما باقى است.
انشاءاللَّه خداوند اجر شما را زياد كند، آن را پيش خودش محفوظ بدارد، ثوابهاى زيادى به شما عنايت كند، شما را انشاءاللَّه براى استقبال از يك زندگى شيرين در آينده – در ميان عزيزانتان – سالهاى طولانى، مداوم و از همه جهت آماده كند و انشاءاللَّه وسايل رفاه و آسايش و راحتىِ خيال و فكر شما را به جبران آن سختيها فراهم نمايد.
همهى شما – بخصوص آنهايى كه زياد ماندند – رمز مقاومت و ايستادگى هستيد. شما نشان دهندهى اين حقيقت هستيد كه رنجها مىگذرد و اجرها مىماند. از همه بيشتر غم و رنج اين آقاى «لشگرى» بود كه ما هر وقت به ياد ايشان مىافتاديم، حقيقتاً غمى دلمان را مىگرفت. هجده، نوزده سال، زمان بلندى است؛ زمان كمى نيست كه ايشان در چنگ دشمن بودند و بحمداللَّه صبر و استقامت كردند. اميدواريم خداى متعال به همهى شما اجر دهد و موفّقتان بدارد و انشاءاللَّه خانوادههاى شما – فرزندان و كسان و والدينتان – را مشمول رحمت و خير كند. عين اين ثواب و اجرى را كه خداى متعال به شما مىدهد، به كسان شما هم مىدهد؛ چون آنها هم خيلى رنج كشيدند، خيلى زجر كشيدند. گاهى مىشود آن كسى كه خودش در زندان است و از ميهن عزيز و خانوادهاش دور است، كمتر رنج مىكشد، تا كسانى كه در انتظار او هستند و جاى خالىاش را دائماً مىبينند. آنها هم خيلى رنج كشيدند. خداوند انشاءاللَّه به آنها هم اجرى وافر عطا كند – كه حتماً هم عطا خواهد كرد – انشاءاللَّه موفّق باشيد.
والسّلام عليكم و رحمةاللَّه
٢٢) زلزال: ٧
٢٣) نظير عبارات فوق در روايتى از امام محمد باقر (ع) آمده است كه پيامبر خدا (ص) هرگاه افطار مىفرمود به خداوند عرض مىكرد: «اللهم لك صمنا و على رزقك افطرنا فتقبله منا ذهب الظمأ و اتبلّت العروق الاجر»؛ كافى، ج ٤، ص ٩٥.