متن برنامه ی درس هایی از قرآن کریم حجت الاسلام قرائتی؛ تاريخ پخش :: 1380/2/27
بسم الله الرّحمن الرّحيم
الهي انطقني بالهدي و الهمني التقوي
سوره حجرات را تفسير ميكرديم آيه دومش را ميخواهيم تفسير كنيم كه سوره حجرات دو صفحه و نيم است و 17 و 18 صفحه است و جزء 26 و اسمش سور «حجرات» و بعضي ميگويند «آداب» چون همهاش آداب است، آداب برخورد با پيامبر و برخورد با مسلمانها و روش برخورد با آدم بد و خوب، در حضور و غيابشان، همهاش چگونه زندگي كنيم و چگونه برخورد كنيم من آيه را مينويسم و یک خورده با هم صحبت ميكنيم.
«يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا لا تَرْفَعُوا أَصْواتَكُمْ فَوْقَ صَوْتِ النَّبِيِّ وَ لا تَجْهَرُوا لَهُ بِالْقَوْلِ كَجَهْرِ بَعْضِكُمْ لِبَعْضٍ أَنْ تَحْبَطَ أَعْمالُكُمْ وَ أَنْتُمْ لا تَشْعُرُونَ« الحجرات(2).
ترجمه، سورهاي كه دو صفحه داشته و 17 و18 آيه داشته باشد و 5 مرتبه خدا بگويد يا ايها الذين آمنوا فقط سوره حجرات است، «يا ايها الذين آمنو»اي كسانيكه ايمان آوردهايد اين «يا ايها الذين امنو» يعني شما كه ايمان داريد مرد و زن با ايمان بايد اين چنين باشد، آثار و شرائطي دارد بيخودي كسي مؤمن نميشود تو كه مؤمني بايد اينگونه باشد شما كه تحصيل كردهاي
پس چرا اينگونه حرف زدي تو كه دانشمندي، شما كه حزب الله هستي شما كه آدم رشد يافتهاي هستي.
«يا ايها الذين آمنوا» يعني كساني كه رشد پيدا كردهايد ايمان داريد و خدا را ميشناسيد حالا كه خدا رامي شناسيد بايد اين رقمي باشيد، حيف است اين طور نباشي، اين خود بي ادبي است كه انسان از هر كس ميخواهد كار بكشد.
قشنگ صدا يش بزند، اگر مثلاً شما با استاد كار داشتي اگر گفتيم استاد گوش دهد، حتي اگر انسان ميخواهد بچهاش را صدا بزند اگر قشنگ صدايش بزند گوش ميكند، بگويداي عزيزم يك ليوان آب بده يا بگويد هوي يک ليوان آب بده، حديث داريم اگر ميخواهيد مردم گوش به حرفتان بدهند نام مردم را سنگين ببريد با كمال تأسف ديدهام بعضيها ازدواج ميكنند به شوهرشان ميگويند احمد. هستند با كمال تأسف در روزنامهها هم نگاه ميكنيم نام شخصيتها را ميبرند مثلاً فلاني گفت: بابا عنوان دارد ر ئيس جمهور و رهبر و وكيل و وزير و امام جمعه و استاد دانشگاه است، دكتر و مهندس است، ادبت كجا رفته اسم افراد را بايد قشنگ برد. خداوند ميفرمايد: «يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا» بعد ميفرمايد: «لا تَرْفَعُوا أَصْواتَكُمْ فَوْقَ صَوْتِ النَّبِيِّ«(2) صدايتان را بلند نكنيد.
حالا يك سؤال: اگر بگويي حالا پيغمبري نيست كه ما داد بزنيم، پيامبر نيست، يعني چه؟ الآن در حرم ميروي يك صداي جيغي است و يك سر و صدايي است، پيامبر و امام زنده و مرده ندارد.
(اشهد انك تسمع كلامي) حرفهاي مرا ميشنود، داد نزنيد نميگويد: (لاترفعوا اصواتكم فوق صوت محمد) نميگويد صدايت را بلندتر از صوت، ميگويد بالاتر از پيامبر حرف نزن يعني كار به شخص او نداريم، بالاتر از استادت و پدر ومادرت نبايد حرف بزني.
حفظ مقدسات وحرمتها:
حرمتها را نشكنيد خداوند حرمت دارد، خداوند متعال، نام خداوند، كتاب خدا، رسول خدا، اهلبيت پيامبر، خانه خدا، والدين، استاد، مومنين، ساير مقدسات. نام خداوند خوب شما يادتان نميآيد اول انقلاب منافقين ميگفتند: به نام خدا و خلق، اين توهين به خداست، مثل اينكه بگويي خورشيد و برگ درخت، آخر يا چراغ قوه و خورشيد، بنام خورشيد وچراغ قوه، يك حريمي واحترامي، خداوند با ارادهاش يك هستي را به وجود ميآورد، و خلق خدا از ترس پشه ميروند در پشه بند، خلق خدا به يك نفس بند است، او عاجز است، او خالق است او مخلوق، او عالم است و اين جاهل، او مولا است واين عبد است و قرآن می گويد: روز قيامت افرادی را می بينند وضعشان خراب شده می گويند خاک بر سرمان شد، »إِذْ نُسَوِّيكُمْ«(98) چون به بتها می گريند ما شما را مساوی «بِرَبِّ الْعالَمينَ» ما بدبخت شديم برای اينکه شماها را با رب العالمين مساوات قرار داديم، يعنی تو يکی خدا هم يکی، اينکه بگويد پيغمبر يکی من هم يکی آن آدم است من هم آدم بله تو آدمی و آن آدم ولی خيلی فرق می کند، حريمها را بايد نگه داشت روز قيامت بت پرستها می گريند ما شرمنده هستيم. خطاب به بتها می کنند می گريند، ما شما بتها را با پروردگار جهانمان برابر قرار داديم يعنی قدر شما را حفظ نکرديم « إِذْ نُسَوِّيكُمْ بِرَبِّ الْعالَمينَ«
به همين خاطر به ما گفتهاند که ما می گوييم «سبحان الله، سبحان الله، سبحان الله» منزه است خدا، حساب خدا جداست، يکوقت مشکلات را به گردن خدا نيندازيد، تجديد می شود سبحان الله سبحان الله سبحان الله نبايد پای فيلم بنشينی، پای فيلم نشستی در نخواندی. خدا منزه است بچهات افتاد توی حوض سبحان الله سبحان بايد نرده بگذاری. تصادف کردم بايد با چرت پشت فرمان نشينی، بايد مراعات قوانين رانندگی را بکنی، دخترم خراب شد بايد مراقب باشی، کجا ميرود، معتاد شدم، بايد با فلانی رفيق نشوی، فاسد شدم بايد اين فيلم را نبينی «سبحان الله» خدا منزه است گير در خودت است اين مسئله «سبحان الله» يعنی خدا منزه است، سبحان الله، سبحان الله يعنی هميشه خدا منزه است حساب خا حسابی جدا است.
اگر عيبی هست، مریض شدی، مراعات بهداشت نکردی، آن منزه است اگر مشکلی می بينيد خدا منزه است ببينيددر خودتان کجا گير کردهايد.
نام خدا هم همين طور است لذا می فرمايد: (سبح) يعنی سبحان الله بگو «باسم ربک الاعلی» يعنی نه تنها خود خدا «سبح» اسم خدا هم «سبح» اسمش هم منزه است شما دست بی وضو به اسم الله نمی توانی بگذاری، اينها که اسم الله با زنجير طلا به گردن می کنند دو تا گناه می کنند، يکی طلا بر مرد حرام است و يکی کلمه الله به بدن بی وضو می خورد. حتی بسيجی های ما که می نويسند «يامهدی» و به پيشانیشان می گذارند اگر اين بسيجی وضو نداشته باشد و کلمه مهدی با بدنش برخورد کند حرام است و اسمشان هم مقدس است.
کتاب خدا، در قرآن داريم: (وانه لقرآن کريم)، قرآن عظيم، قرآن مجيد، هم کلمه کريم در قرآن آمده هم عظيم و هم مجيد، قرآن سه لقب دارد، کريم، عظيم، مجيد اين سه کلمه کنار قرآن آمده، قرآن، قرآن، قرآن، جای ديگر حدود چهل لقب دارد. قرآن نور هست، فرقان هست، يعنی وسيله ای که آدم می فهمد حق چيست و باطل چيست، وسيله شناخت حق و باطل را می گويند «فرقان»، «احسن الحديث» هست، «ذکر» هست، «تذکر» هست «موعظه» هست قرآن حدود چهل لقب دارد، اما اينها کنار کلمه قرآن است قرآن کريم، قرآن عظيم، کلماتی که کنار قرآن است قرآن کريم، قرآن عظیم، قرآن مجيد. اينها پيام هم دارد وقتی ميگويد: کريم است يعنی تو هم تکريم کن، يعنی بايد تکريم شود.
«عظم» يعنی بايد تعظيم شود و خواهش ميکنم بقيهاش را شما بگوئيد «مجيد» تمجيد، عظيم، تعظيم، کريم، تکريم خدا می گويد کريم است يعنی تو هم تکريمش کن، حالا توی مسجدهای اهل سنت کار خوبی می کنند مسجد شيعه هم بايد ياد بگيرند. در مسجد شيعه با کمال تأسف اين کار نميشود، قرآن روی زمين، در مسجدالحرام، مکه اگر قرآن را روی زمين بگذاريم عصبانی می شوند يک خورده بالاتر باشد، قرآن را بايد بوسيد، قرآن را بايد جای خوب گذاشت، در کتابخانه نبايد قرآن مثل بقيه کتابها باشد، جايگاه قرآن «تکريم» به همين خاطر می گويند می خواهی قرآن بخوانی مسواک بزن چون بناست آيات قرآن از کنار لبِ شما حرکت کند، پس مقدسات کتاب خدا يکی.
« يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا لا تَرْفَعُوا أَصْواتَكُمْ فَوْقَ صَوْتِ النَّبِيِّ وَ لا تَجْهَرُوا لَهُ بِالْقَوْلِ كَجَهْرِ بَعْضِكُمْ لِبَعْضٍ أَنْ تَحْبَطَ أَعْمالُكُمْ وَ أَنْتُمْ لا تَشْعُرُونَ« الحجرات(2) مسلمانها صدايتان بلندتر از صدای پيامبر نباشد و يک چنين چيزی را درباره پدر و مادر هم داريم اگر پدر و مادر شما گفت حسين نگو بله، اگر گفت حسين بگو بله اگر او نمره چهارده شما نمره 13 جوابش بده نه اينکه فاطمه، بله چرا نعش می کشی، مادرت است، اين دستوری که قرآن برای پيامبر داده، حديث برای پدر و مادر هم داريم که اولاد نباید صدايش را بالاتر از پدر و مادر قرار بدهد.
اهلبيت پيامبر احترام دارند، پيامبر فرمود که من مزد 23 سال، چيزی بگويم مقداری فنی است يک خورده گوش بدهيد، متوجه می شويد فقط بايد تيز بشويد، عرض کنم که تمام انبياء گفتند «ما مزد نمی خواهيم» جای جای قرآن آمده به خصوص در سوره شعرا از پنج تا پيامبر نقل می کنند که گفتند: «ان اجری الا علی رب العالمين» يعنی ما مزد نمی خواهم مگر از پروردگار جهانيان پس همه انبياء قبل از پيامبر گفتند ما مزد نميخواهيم، پيامبر ما فرمود ما مزد می خواهيم جوابش در دو آيه ديگر دارد. ميفرمايد من که مزد گفتم، نگفتم من پول می خواهم « ما سَأَلْتُكُمْ مِنْ أَجْرٍ« سبأ(47) آن اجری که خواستهام «وما» آنچه «سئلتکم من اجر» سؤال کردم از اجر، آن سؤالی که من گفتم مزد می خواهم «فَهُوَ لَكُمْ» «فما سئلتکم من اجر» يعنی آن مزدی که گفتم، مزد من نيست در حقيقت مزد خودتان است.
مثل اينکه استادتان می گويد من مزد می خواهم، مزد من اين است که خوب درس بخوانيد، اين مزد درس من است اما به جيب استاد می رود يا شاگرد؟ شاگرد، حالا دقت کنيد.
پيغمبر مزد می خواهد، ميگويد علی را دوست داشته باشيد امام صادق و مهدی را دوست داشته باشيد ولی مزدی که خواستم «فهو لکم» يعنی به نفع خودت هست، زهرا و امام صادق را دوست داشته باشی دنبال خطهای انحرافی نمی روی.
آيه ديگر باز همين را معنا می کند می گويد که: من مزد که می خواهم « إِنَّ هذِهِ تَذْكِرَةٌ فَمَنْ شاءَ اتَّخَذَ إِلى رَبِّهِ سَبيلاً« المزمل(19) ببينيد پيامبر سه تا مزد خواسته: 1- اهلبيت را دوست داشته باشيد، آيه ديگر می گويد، علاقه «فهو لکم» به نفع خودتان است، آيه ديگر می گويد آن مزدی که خواستم «اتخذ الی ربه سبيلا» می خواهم به سمت خدا برويد، به سمت خدا برويد الگو می خواهد، الگويتان اهلبيت است. پس اهلبيت هم يک حسابی دارد.
خانه خدا، راجع به خانه خدا هم دو تا جمله بگويم: اول که خانه خدا متولیانش هر کسی نبايد باشد و خانه خدا را از هر پولی نسازيد.
قرآن می گويد که: بت پرستها آمدند پول بدهند که خرج مسجد کنيد، فرمود که: « ما كانَ لِلْمُشْرِكينَ أَنْ يَعْمُرُوا مَساجِدَ اللَّهِ« التوبه(17) مشرک حق ندارد پول بدهد مشرکين حق ندارند پول بدهند پول بايد حلال باشد، هيئت امنايش بايد آدمهای باتقوا باشند قرآن می گويد: «إِنْ أَوْلِياؤُهُ إِلاَّ الْمُتَّقُونَ« الرعد(34) اولياء، ولی مسجد بايد افراد متقی باشند. پول حلال، زمين پاک، مسجد می رويد قرآن می گويد: «خذوا زينتکم عند کل مسجد» بهترين لباس را بپوشيد.
در مسجد می گويد مسجد ساختن بر اساس تقوا باشد نه رقابت. « لا تَقُمْ فيهِ أَبَداً لَمَسْجِدٌ أُسِّسَ عَلَى التَّقْوى مِنْ أَوَّلِ يَوْمٍ أَحَقُّ أَنْ تَقُومَ فيهِ« التوبه(108) به پيامبر می گويد توی مسجد منافقين نرو آن مسجد را ساختهاند برای خانه تيمی، برو توی مسجدی که بر اساس تقوا ساخته شده.
«وَ لا جُنُباً إِلاَّ عابِري سَبيلٍ» النساء 143 اگر جنب باشد نبايد در مسجد توقف کند. نجس شد اول باید تطهير کند بعد برود سرِ نماز، پاکیِ مسجد، نور مسجد، خدمت مسجد، ولايت مسجد، مسجد مقدس است.
والدين هم همينطور، نگاه با محبت به صورت پدر و مادر انسان نگاه به پدر و مادر با محبت کند، نگاه به پدر و مادر، اذیت کردن پدر و مادر حرام است.
احسان به پدر و مادر ابدی است نه اينکه بچه مدرسه ای هستيم از کودکی که می فهمد تا آخرين لحظات عمر و «بالوالدين احسانا» تشکر از پدر و مادر کنار تشکر از خداست قرآن می فرمايد: «أَنِ اشْكُرْ لي وَ لِوالِدَيْكَ« لقمان(14) تشکر کنی از خدا و از پدر و مادر٬ يعنی تشکر از پدر و مادر مثل تشکر از خداست و کنار اوست، چهار بار «و بالوالدين احسانا» در قرآن آمده اين چهار بار در کنار توحيد آمده، گقته: «لا إِلهَ إِلاَّ اللَّهُ« »وَ بِالْوالِدَيْنِ إِحْساناً» يعنی کمک به پدر و مادر بعد از مسئله توحيد است. به پسرها می گويد اگر پدرتان زنی گرفته با زنِ پدر ازدواج نکنيد « وَ لا تَنْكِحُوا ما نَكَحَ آباؤُكُمْ« النساء(22) حريم نگه داريد، احترام به والدين.
احترام استاد، احترام مؤمن٬ احترام استاد٬ «ولّدک» «علّمک» «زوجک» می گويد پدر داريم «ولّدک» پدری و مادر که تولدمان از آنهاست، عِلّمک استادی که درس به تو می دهد، «زوجک» احترام استاد هم داریم.
والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته