آنها که حتی فکر این را نمی کردند که با چنین مقاومت جانانه ای روبرو شوند و با دادن تلفات سنگین از مناطق اشغالی عقب زده شوند.
در این زمان نیروی هوایی نقش حساسی را ایفا می کرد. این نیرو ماموریت داشت علاوه بر پشیتبانی هوایی از نیروهای زمینی، تاسیسات حیاتی عراق را چه نظامی، چه اقتصادی نابود سازد. در این راستا بمباران تاسیسات عظیم برقی این کشور در دستور کار قرار گرفت.
عملیات طرح ریزی شد
– جناب شکاری فر، جناب عتیقه چی، جناب فلاحی این ماموریت برای ما جنبه حیاتی دارد. با نابود شدن تاسیسات برق دبس، عراق عملا در تامین برق مورد نیاز خود در قسمت مرکزی و جنوبی با مشکل مواجه می شود. این تاسیسات همان طور که در نقشه ها مشخص است در 60 کیلومتری جنوب بغداد قرار دارد به همین دلیل بعد مسافت در این عملیات زیاد است و طبعا خطرات برخورد با رینگ های پدافند نیز بیشتر می شود. شما باید به شکلی پرواز کنید که با شروع طلوع خورشید، هدف را بمباران کرده باشید. دقت کنید که این عملیات برای نیروی هوایی جنبه حیاتی دارد و می تواند در بالا بردن روحیه نیروهای زمینی بسیار موثر باشد. به این نکته توجه کنید که پدافند این تاسیسات بسیار قوی است و احتمال هدف قرار گرفتن شما بسیار بالاست.
کار برفینگ آغاز شد و پس از مشخص شدن مسیر رفت و برگشت، محاسبه زمان و سوخت مورد نیاز خلبانان آماده پرواز شدند.
پیش بسوی هدف
ساعت 30/4 صبح روز نهم مهرماه سال 1360 در تاریکی مطلق، سه فروند فانتوم هرکدام مسلح به 12 تیر بمب به این ترتیب به پرواز درآمدند :
شماره یک به خلبانی جناب شاکری فر، شماره دو به خلبانی جناب فلاحی و کابین عقب جناب اشکان و شماره سه به خلبانی سرگرد محمد عتیقه چی و کابین عقب ستوان منصور کاظمیان (سرتیپ آزاده).
جنگنده ها ابتدا ارتفاع گرفته و با عبور از روی شهرهای کشورمان با رسیدن به مرز ارتفاع را کم کرده و وارد خاک عراق شدند. مسیر انتخاب شده ایمن ترین راهی بود که آنها را به طرف تاسیسات سد و برق دبس هدایت می کرد. دقایقی بعد جنگنده ها به نزدیکی تاسیسات رسیدند که متوجه یک کوه بسیار بلند شدند که به صورت یک تیغه از این تاسیسات محافظت می کرد. رینگ های پدافندی منطقه هم که متوجه حضور هواپیماهای ایرانی شده بود، با شدت و بی هدف به آسمان شلیک می کردند. با فرمان لیدر دسته، خلبانان گردش را برای دور زدن کوه و بمباران هدف آغاز کردند. چراغ های روشن کارخانه برق دبس کاملا هدف را برای خلبانان مشخص می کرد. هوا درحال روشن شدن بود و تا ثانیه هایی بعد جنگنده ها درست بر روی هدف بودند. پدافند بی امان شلیک می کرد. با رسیدن بر روی هدف بمباران شروع شد و چراغ های بسیار زیادی که نمایانگر فعال بودن کارخانه بودف همگی خاموش شدند و کل منطقه در خاموشی فرو رفت.
هر سه جنگنده هدف قرار گرفتند ولی …
ولی یک مشکل وجود داشت. هواپیماها در رینگ های پدافندی گیر افتاده بودند.
– شماره یک من رو زدند.
– شماره دو خود من هم هدف قرار گرفتم.
سرگرد عتیقه چی هم اعلام می کند که او نیز هدف قرار گرفته که شماره یک اعلام می کند
– بچه ها سریعا از هم جدا شودید و به سمت مرز حرکت کنید.
سرگرد عتیقه چی با گردش به سمت راست به طرف مرز حرکت نمود و قصد داشت از سمت شهر مریوان وارد خاک کشور شود. در نزدیکی های مرز در سیستم خود یک هواپیما و یا یک موشک را دید که به دنبال او می آید. عتیقه چی بلافاصله به کابین عقب می گوید :
– منصور دستگاه راه سیستم را چک کن و خودت هم به اطراف نگاه کن ببین چیزی می بینی من فکر می کنم روی ما قفل راداری انجام شده.
– نه فکر نمی کنم مشکلی باشه شاید یک هدف زمینی باشه.
سرگرد عتیقه چی ثانیه هایی بعد در راه سیستم خود متوجه شد که این نمی تواند چیزی نباشد. هدف بزرگ تر شده بود و با سرعت به سمت آنها می آمد.
– منصور این نمی تواند اشکال و یا یک هدف زمینی باشد یک هواپیمای دشمن در تعیقب ماست.
– من چیزی نمی بینم.
هواپیمای دشمن منهدم می شود
در همین هنگام سرگرد عتیقه چی از مرز عبور کرد و بلافاصله جنگنده را به داخل دره هدایت کرد و در آن جا با افزایش سرعت شروع به کشیدن جنگنده به چپ و راست در داخل دره نمود تا اگر هواپیمای دشمن در تعقیب آنهاست او را گم کند بعد از انجام این مانورها سرگرد متوجه شد که دیگر هواپیما بدنبال آنها نیست. با خود فکر کرد که حتما با عبور از مرز او گردش کرده و به داخل خاک عراق برگشته. جنگنده دقایقی بعد سالم در پایگاه فرود آمد. خلبانان بلافاصله به پست فرماندهی رفتند. فرمانده در انتظار آنها بود.
– جناب سرگرد عتیقه چی و جناب کاظمیان خسته نباشید گل کاشتید هواپیمای دشمن را منهدم کردید.
– ممنون ولی قربان من هواپیما ندیدم و اصلا درگیر نشدم یک هدف داشتیم که ما را تعقیب می کرد که من به داخل دره رفتم و او ما را گم کرد.
– نخیر شما آن را منهدم کردید در هنگامی که در دره هواپیما را به چپ و راست می کشیدید هواپیمای دشمن که یک میگ 23 بود درست پشت سر شما آماده هدف قرار دادن شما بود. با انجام مانورهای مناسب توسط شما، خلبان عراقی هم سعی می کند همانند شما با مانوراز میان دره ها عبور کرده و شما را هدف قرار دهد که با دیواره های دره برخورد کرده و منهدم شده است.
منبع:پایگاه اطلاع رسانی هوانوردی وهوا فضا ی پارسی