در جنگ نفتکش ها در حالى که در ۳ سال اول جنگ فقط به ۴۸ کشتى بازرگانى حمله شده بود، در سال ۱۳۶۳ به ۷۱ کشتى بازرگانى حمله شد و در سال هاى ۶۴ و ۶۵ در مجموع بیش از ۱۲۰ هدف مورد حمله قرار گرفت.همچنین تلفات انسانى ناشى از این حملات در سال هاى ۶۳ تا ۶۵ به ۱۷۸ نفر رسید.
جنگ نفتکش ها چشم انداز جدیدى را به وجود آورد که بیانگر تشدید درگیرى و مقدمه جنگ دریایى بود. بعد از آغاز جنگ در سال ۱۳۵۹ جنگ نفتکش ها با ساختار کلى جنگ در خلیج فارس چنان در آمیخته بود که تفکیک جنگ دریایى از روند کلى جنگ غیر ممکن بود.
براى نخستین بار عراق به ترمینال نفتى ایران در جزیره خارک در ۲۴ سپتامبر ۱۹۸۰ میلادى (۲ مهر ۱۳۵۹) حمله کرد و بیست روز بعد تعدادى از مخازن سوخت را در تهران مورد حمله قرار داد و قبل از آن نیز ۱۵۰ مخزن ذخیره نفت را در آبادان به آتش کشید. حمله به میدان نفتى نوروز که یکى از ۳ میدان نفتى مهرگان و نزدیکترین حوزه نفتى فلات قاره ایران به جبهه جنگ بود؛ نیز مورد اصابت موشک هاى دشمن واقع شد که بر اثر تخریب لوله اصلى و نابودى کامل سکو باعث نشت روزانه ۲ تا ۲ هزار و پانصد بشکه نفت به آبهاى خلیج فارس شد. تهاجمات عراق به سکوهاى نفتى، تولید پالایشگاه هاى آبادان، تهران، شیراز و کرمانشاه را به کمتراز نصف تقلیل داد. در عین حال، آنچه «جنگ نفتکش ها» نامیده شد تأثیر ویژه اى بر آغاز جنگ در خلیج فارس داشت.
تمایل عراق به گسترش جنگ با حمله به اهداف استراتژیک ایران در جزیره خارک و کشتى هاى در حال بارگیرى یا تردد به این جزیره، نمایان شد.
جنگ نفتکش ها با عملیات رمضان و حمله عراق به جزیره خارک شروع و در تعیین نتیجه نهایى جنگ ایران و عراق به عاملى تحریک کننده تبدیل شد. بدین صورت که پس از ناکامى نخست عراق در حمله به خارک در سال هاى ۱۳۶۱ و ۱۳۶۲ دور جدیدى از حملات عراق از سال ۱۳۶۳ آغاز شد و آنچه مورد نظر عراق بود در واقع در سال ۱۳۶۵ تحقق یافت و پیامدهاى آن با اسکورت نفتکش ها در سال ۱۳۶۶ آشکار گردید و جنگ براثر گسترش و تشدید آن با مداخله قدرت هاى بزرگ در سال ۱۳۶۷ به پایان رسید. تا پایان سال ۶۲ همه تلاش هاى عراق بر این موضوع متمرکز بود که کارایى جزیره خارک را براى صدور نفت ایران مختل کند، ولى تعد د نقاط بارگیرى که براى ۶/۵ میلیون بشکه در روز طراحى شده بود – و تأسیسات محافظت شده، به ایران اجازه مى داد از هدر رفتن نفت جلوگیرى کند و بلافاصله از یک نقطه بارگیرى به نقطه دیگر روى آورد. نقاط بارگیرى مورد اصابت قرار گرفته نیز نسبتاً به راحتى تعمیر مى شدند و این امر تلاش عراق را براى وارد آوردن آسیب بعدى براى اخلال یا توقف کامل صادرات نفت ایران با شکست همراه کرد. اما از سال ۱۳۶۳ به بعد تحولى در وضعیت منطقه ایجاد شد؛ زیرا عراقى ها براى قطع صادرات نفت ایران حوزه عملیاتى را تا منطقه شمال قطر گسترش دادند و به صورت آشکار از دولت فرانسه هواپیماى «سوپر اتاندارد» و موشک هاى « اگزوست» دریافت کردند تا توان دریایى خود را افزایش دهند. پیش از این، عراقى ها با موشک هاى ساحل به دریا یا با هواپیما و هلى کوپتر هاى معمولى به اهداف دریایى حمله مى کردند، اگر چه این حملات دقیق نبود، اما عراقى ها با گرفتن موشک هاى ضد کشتى اگزوست، که قیمت هر یک از آنها بیش از یک میلیون دلار بود، فعالیت گسترده اى را آغاز کردند و در مجموع تا پایان جنگ از یکهزار و ۲۰۰ فروند موشک اگزوست استفاده کردند.
عراق براى تحقق اهداف خود در حمله به تأسیسات نفتى و نفتکش هاى ایران، به سلاح هاى جدید و گسترش عملیات هوایى نیاز داشت. به این منظور، طارق عزیز در پایان سال ۱۳۶۲ تقاضاى خرید پنج فروند هواپیماى «سوپر اتاندارد»، مجهز به موشک هاى «اگزوست» را تسلیم پاریس کرد. فرانسه اجازه داد خلبانان عراقى به طور محرمانه در یک پایگاه هوایى فرانسه در حوالى شهر «برست» آموزش ببینند. هواپیماى سوپر اتاندارد که على رغم اعتراض هاى ایران به عراق تحویل داده شد، نیروى هوایى عراق را متحول کرد. به نوشته یکى از نشریه هاى آمریکایى، به نقل از منبع خود در وزارت دفاع فرانسه، حتى خلبانان فرانسوى نیروهاى عراقى را در جنگ نفتکش ها یارى دادند.
مرحله جدید حملات عراق در سال هاى ۱۳۶۴ و ۱۳۶۵ متعاقب روابط جدید عراق با آمریکا آغاز شد و در نتیجه عراق سطح استراتژى حمله به اهداف مهم خود را ارتقا داد. در این مرحله، تجهیزات ارسالى به عراق از نظر حجم و کیفیت تغییرات اساسى کرد. فرانسه به درخواست هاى جدید عراق براى دریافت ۲۴ فروند میراژ پاسخ مثبت داد. تحویل هواپیماهاى میراژ اف-۱ توانایى نیروى هوایى عراق را براى هدف قرار دادن خطوط حمل و نقل دریایى و بویژه خطوط نفتى ایران افزایش داد و همین امر باعث شد تا براى نخستین بار این هواپیماها به پالایشگاه اصفهان حمله و آن را بمباران کردند.
عراقى ها همچنین پالایشگاه نفت تبریز را در مرداد ۱۳۶۵ بمباران کردند. حملات عراق به جزیره لارک و سیرى در تابستان سال ۱۳۶۵ بیان کننده تحول اساسى در حملات هوایى عراق و استفاده از روش سوختگیرى در آسمان براى حمله به اهداف در عمق خاک ایران بود.
در جنگ نفتکش ها در حالى که در ۳ سال اول جنگ فقط به ۴۸ کشتى بازرگانى حمله شده بود، در سال ۱۳۶۳ به ۷۱ کشتى بازرگانى حمله شد و در سال هاى ۶۴ و ۶۵ در مجموع بیش از ۱۲۰ هدف مورد حمله قرار گرفت.همچنین تلفات انسانى ناشى از این حملات در سال هاى ۶۳ تا ۶۵ به ۱۷۸ نفر رسید.
عراق با حمله به نفتکش ها و تأسیسات نفتى، موجب کاهش صادرات ایران شد.
ایران در سال ۱۳۶۳ به میزان ۱/۳۶ میلیون بشکه، سال ۶۴ به میزان ۱/۸ میلیون بشکه و در سال ۶۵ به میزان ۱/۵ میلیون بشکه نفت در روز صادر کرد. در آمد نفتى ایران ۱۰/۹ میلیارد دلار در سال ۱۳۶۳ و ۱۲/۵۹ میلیارد دلار در سال ۶۴ و ۶/۸۱ میلیارد دلار در سال ۶۵ بود.
در سال ۱۳۶۵ علاوه بر کاهش صدور نفت ایران، به دلیل کاهش قیمت نفت عملاً درآمد نفتى ایران، به کمترین میزان در سال هاى جنگ رسید. در نتیجه، ایران علاوه بر تحمل هزینه هاى بسیار، مجبور شد در قیمت نفت تخفیف هاى زیادى بدهد تا با امکان ادامه فروش ، همچنان از درآمدهاى نفتى برخوردار شود.
مقابله به مثل در جنگ نفتکش ها
سیاست ایران درباره مردم عراق و تفکیک مردم از حکومت بعث و همچنین نقش تاریخى ثبات بخشى ایران در خلیج فارس و نیاز به امنیت در منطقه براى صدور نفت، موجب شد تا ابتدا در برابر حملات عراق به نفتکش ها و شهرها هیچ واکنشى نشان ندهد، ولى ضرورت جلوگیرى از افزایش فشار عراق به ایران و بازداشتن آن کشور موجب شد تا سیاست مقابله به مثل را اتخاذ کند.
سیاست مقابله به مثل در خلیج فارس از سال ۱۳۶۳ آغاز شد. چنانکه در سال هاى ۶۱ و ۶۲ باوجود حملات عراق به خارک و نفتکش ها (درکل ۳۸ مورد) ایران هیچ واکنشى از خود نشان نداد، تا این که از نیمه دوم سال ۱۳۶۲ با انتشار گزارش تحویل هواپیماى «سوپر اتاندارد» به عراق، نگرانى ایران افزایش یافت. در آن زمان نخست وزیر وقت مهندس موسوى گفته بود: «اگر خلیج فارس براى ایران نا امن شود، براى همه کشورها نا امن خواهد شد.» از این رو ایران با هدف بازدارندگى، موضوع مسدود کردن تنگه هرمز را مطرح کرد.» امام راحل نیز خطاب به کشورهاى منطقه و کشورهایى که از نفت استفاده مى کنند هشدار داد دولت ایران با قدرت تنگه هرمز را مسدود مى کند، اما نظر به این که ماهیت سیاست هاى آشوب طلبانه حزب بعث- به دلیل نگرانى از شکست در جنگ- منشأ بحران آفرینى در خلیج فارس ارزیابى مى شد لذا از قرار گرفتن در مسیر سیاست هاى عراق اجتناب شد و به همین دلیل ایران در تحلیلى که از اهداف و ماهیت سیاست هاى عراق داشت به جاى مسدود کردن تنگه هرمز سیاست جدیدى را اتخاذ کرد و در اردیبهشت ۶۳ نخستین مقابله به مثل ایران، حمله به نفتکش دشمنى بود. در این مرحله از اقدام هاى دریایى و هوایى ارتش استفاده مى شد و طبق آمارهاى موجود در مجموع در سال۶۳ عراق به ۵۳ نفتکش ایرانى حمله کرد در حالى که واکنش ایران حمله به ۱۸ نفتکش عراقى بود.
در تابستان سال۱۳۶۴ عراق موج جدیدى از حملات گسترده را به خارک از سر گرفت؛ چنانکه شصت بار حمله هوایى در این دوره شش ماهه به ثبت رسید. با این حملات، نگرانى هاى ایران تشدید شد؛ زیرا علاوه بر خساراتى که متحمل شده بود سیاست مقابله به مثل تأثیر چندانى نداشت. در این مرحله عراق ۳۳ نفتکش و ایران ۱۴ نفتکش را مورد هدف قرار دادند. در نتیجه ایران بازرسى از کشتى ها را در تنگه هرمز آغاز کرد.
ایران براى بار دیگر سیاست هاى خود را براى دشمنان اعلام کرد: «روزى که ما نتوانیم از خلیج فارس نفت صادر کنیم، خلیج فارس براى هیچ کس نباید آماده صدور نفت باشد. اگر یک کشتى از ما زده شود، کشتى هاى دیگرى هم زده مى شود، حالا از هر کس مى خواهد باشد.»
در شهریور۱۳۶۴ فرمان امام (ره) براى تشکیل سه نیرو در سپاه نقطه عطفى در گسترش فعالیت هاى سپاه در منطقه خلیج فارس بود تا با امکانات کم و با روش هاى جدید و کم هزینه سیاست هاى مقابله به مثل را دنبال کند.
در سال۱۳۶۵ سپاه مقابله به مثل را آغاز کرد. در حالى که عراق به ۶۶ نفتکش حمله کرد. ایران ۴۱ نفتکش را مورد حمله قرار داد. در واقع تعداد حملات در سال۶۴ فقط ۴۷ مورد بود ولى در سال بعد به یکصد و هفت مورد افزایش یافت. علاوه بر این، سپاه در سال،۶۵با عملیات کربلاى،۳ اسکله العمیه را تصرف و عراق را براى مدتى از این پایگاه دریایى محروم کرد.
در همان سال به موازات حمله به نفتکش ها در مقایسه با سال قبل، قیمت نفت نیز به طور بى سابقه اى کاهش یافت، چنان که از ۲۶دلار به ۶دلار رسید. درآمد ارزى ایران در این سال فقط شش میلیارد دلار بود که بخش اعظم آن براى ادامه جنگ استفاده مى شد.
حضور آمریکا در خلیج فارس
موقعیت نظامى ایران پس از تصرف منطقه فاو، کویت را نگران کرد که ایران نسبت به حمایت هاى آن کشور از عراق واکنش نشان دهد و در وضعیتى که ایران پیروزى جدیدى در منطقه شرق بصره به دست آورد و عراق مرحله سوم جنگ نفتکش ها را شروع کرده بود دولت کویت در تاریخ سیزده ژانویه۱۹۸۷م (۲۳ دى۱۳۶۵) از سفارت آمریکا خواست تا نفتکش هاى کویت با نصب پرچم آمریکا از حمایت دریایى این کشور برخوردار شوند. کویت به شوروى نیز درخواست مشابهى داد. ابتدا ایالات متحده واکنش خاصى نسبت به این خواست نشان نداد، اما وقتى واشنگتن دانست شوروى حاضر شده است پرچم خود را روى یازده کشتى کویتى نصب کند، بلافاصله پذیرفت آن یازده کشتى را زیر پرچم خود محافظت کند. از این رو در تاریخ ۲۱جولاى ۱۹۸۷ (۳۰ تیر۱۳۶۶) نخستین پرچم آمریکا بر نفتکش هاى کویتى برافراشته شد و نخستین کاروان (تحت اسکورت) براساس برنامه ریزى زمان بندى شده در ۲۲جولاى (۳۱تیر ۶۶) وارد خلیج فارس شد. برخورد نفتکش «بریجتون» با مین، پیش درآمد برخوردهاى میان نیروهاى ایران و آمریکا بود، چنانکه در هشتم اکتبر (شانزده مهر۶۶) بالگردهاى آمریکایى به قایق هاى ایرانى تیراندازى کردند و متقابلاً ایران نیز اعلام کرد در تاریخ ۲۲نوامبر (اول آذر) به چهار فروند بالگرد آمریکا تیراندازى کرده است. آمریکا همچنین سکوهاى نفتى ایران را مورد تهاجم قرار داد.برخى از تحلیلگران معتقدند حادثه کشتى «بریجتون» از لحاظ سیاسى به ضرر آمریکا تمام شد و اگر ایران اقدام تلافى جویانه انجام مى داد این ضرر بیشتر مى شد. در هر صورت درگیرى ایران و آمریکا با حملات متقابل ادامه یافت. در این مرحله، گرچه آمریکا هدفش اسکورت نفتکش ها و تأمین امنیت آمد و شد کشتى ها در خلیج فارس بود، ولى آمارها نشان مى دهد دامنه درگیرى ها با گذشت زمان رو به افزایش گذاشت.در حالى که در سال ۱۹۸۶م (۱۳۶۵) در مجموع به یکصد و یازده هدف دریایى حمله شد، ولى در سال۱۹۸۷م (۱۳۶۶) این آمار به ۱۷۹ هدف افزایش یافت، که از این تعداد ۸۸هدف را عراق و ۹۱ هدف را ایران مورد حمله قرار داد در حالى که این آمار در سال قبل، ۶۶هدف از سوى عراق و ۴۵ هدف از سوى ایران بود. علاوه بر این، انفجار دفتر هواپیمایى «پان امریکن» در کویت و اصابت موشک به بندر الاحمدى کویت نشان داد، حضور آمریکا به دلیل اهداف و ماهیت آن، ناامنى بیشترى را به دنبال دارد. بسیارى از ناظران و تحلیلگران، رویارویى ایران و آمریکا را نشان دهنده فشار آمریکا و متحدانش براى واداشتن ایران به پذیرش قطعنامه ۵۹۸ و ترک عملیات نظامى و ورود به مرحله سیاسى و دیپلماسى عنوان کردند.
سرانجام با تصویب قطعنامه۵۹۸ در تاریخ ۳۰تیر ۱۳۶۶ در شوراى امنیت سازمان ملل، روند درگیرى در منطقه خلیج فارس در زمستان ۱۳۶۶ روبه کاهش گذاشت. یکى از عوامل مهم در پذیرش قطعنامه ۵۹۸ از سوى ایران، تغییر استراتژى حمایت مستقیم از صدام، تحت پوشش حفظ صلح و امنیت بین المللى در خلیج فارس و جلوگیرى از تبلیغات جهانى برضد ایران وجنگ طلب دانستن این کشور بود.
منابع:
منصورى لاریجانى، اسماعیل، تاریخ دفاع مقدس
درودیان، محمد، نقد و بررسى روند پایان جنگ
اسکندرى، محمد، جنگ تحمیلى از دیدگاه حقوق بین الملل
روزنامه ایران
|