متن برنامه ی درس هایی از قرآن کریم حجت الاسلام قرائتی؛ تاريخ پخش :: 1379/7/7
بسم الله الرحمن الرحيم
الهي انطقني بالهدي و الهمني التقوي
(وَعِنْدَكَ مِمَّا فَاتَ خَلَفٌ، وَ لِمَا فَسَدَ صَلَاحٌ، وَ فِيمَا أَنْكَرْتَ تَغْيِيرٌ، فَامْنُنْ عَلَيَّ قَبْلَ الْبَلَاءِ بِالْعَافِيَةِ، وَ قَبْلَ الْطَّلَبِ بِالْجِدَةِ، وَ قَبْلَ الضَّلَالِ بِالرَّشَادِ، وَ اكْفِنِي مَئُونَةَ مَعَرَّةِ الْعِبَادِ، وَ هَبْ لِي أَمْنَ يَوْمِ الْمَعَادِ، وَ امْنَحْنِي حُسْنَ الْإِرْشَادِ. وَ ادْرَأْ عَنِّي بِلُطْفِكَ، وَ اغْذُنِي بِنِعْمَتِكَ، وَ أَصْلِحْنِي بِكَرَمِكَ)الصحيفةالسجاديةص98
بينندگان عزيزبحث را شب اول رجب شب تولد امام باقرع گوش ميدهند, كه من تولد آن حضرت راتبريك ميگويم وهمچنين آمدن ماه رجب را.
كه حساب ماههاي رجب، شعبان، رمضان از بقيه ماهها جداست، ورجب فصل كار خير و عبادت است گرچه سال از فروردين شروع ميشود ولي اگر به مفاتيح الجنان رجوع كنيم شروع ماهها از رجب است براي كارهاي الهي وعبادي، و لذا در قيامت خطاب ميشود كه «اين الرجبيون» كجايند آنهايي كه از ماه رجب خوب استفاده كردند. رجب آماده باش براي شعبان و آن براي رمضان است.
بحث ما در تفسير دعاي مكارم است كه از ماه مبارك رمضان گذشته شروع و انشاءالله ميخواهيم تا ماه رمضان آينده به پايان برده و در اين ماه رمضان بحث تفسير سورهاي را آغاز كنيم ,لذا جملات را خلاصهتر ميگذريم. در دعاي مكارم الاخلاق يعني اخلاق كريمه امام سجادع صفات انسانهاي نمونه را فرموده و آن دهها مورد كه يكي ازآنها رسيديم به اين جمله: (وَ عِنْدَكَ مِمَّا فَاتَ خَلَفٌ)و نزد تو است هر چه از دست رفته جانشين آن.
وخدايا توفيقي عنايت فرما كه آنچه تلف كرده جبران كنم، چيزهايي كه تا حالا از دست رفته، كوزهاي افتاده و مقداري از آب آن رفته نگذاريم بقيه آبها تلف و از بين برود، اگر تابحال حجاب خوبي نداشتهايم به خاطر كرامت و بزرگي اين ماه مردم را اذيت نكرده بلكه خدمات بيشتري ارائه دهيم.
اگر نفري يك خدمت اضافي انجام دهيم ميشود چهل ميليون. آنچه گذشته، گذشته، از اين به بعد مواظب بوده وحواس خود را جمع كنيم. كه همه چيز و سر چشمه آن دست خداست كه: قرآن ميفرمايد:(وَ إِنْ مِنْ شَيْءٍ إِلاَّ عِنْدَنا خَزائِنُهُ وَ ما نُنَزِّلُهُ إِلاَّ بِقَدَرٍ مَعْلُومٍ)الحجر(21)و هيچ نيست مگر سرچشمه و خزينه آن بهدست خداست كه نازل نميكند آن را مگر به مقدار معلوم و مشخص، آنچه از روزي و آب و نعمت به ما ميدهد مقداري يا كمي از آن است كه نزد خود دارد. گفتهاند: تا ريشه در آب است اميد ثمري هست.
هرچه شاخه و برگها رامي شكنيم ريشه آن به دست خداست، ولي سرنوشت كارها در جبران و ادامه و تلف و جبران به دست ماست، و خداوند هم بر اساس كار ما نعمت داده يا محروم ميسازد. قرآن ميفرمايد:(زاغُوا أَزاغَ اللَّه)الصف(5): منحرف و چپه شويد,خدا هم چپه و منحرف ميكند.
در جاي ديگر ميفرمايد:(وَ إِنْ عُدْتُمْ عُدْنا)الاسراء(8) برگرديد برمي گردم.
در جاي ديگر ميفرمايد:(إِنَّ اللَّهَ لا يُغَيِّرُ ما بِقَوْمٍ حَتَّى يُغَيِّرُوا ما بِأَنْفُسِهِمْ)الرعد(11) اگر تصميم بگيريم بر ترك عيبها و گناه امداد الهي براي ما حتمي است.
ودرجاي ديگر ميفرمايد:(إِنْ أَحْسَنْتُمْ أَحْسَنْتُمْ لِأَنْفُسِكُم)الاسراء(7)در جمله بعد ميفرمايد:(وَ لِمَا فَسَدَ صَلَاح)الصحيفةالسجاديةص98
وبراي چيزي كه فاسدشده اصلاحگري كنم، خلاصه ماشين قراضهها را تعمير و عيبها را بر طرف كنيم.
حضرت سؤال فرمودند: كه اميدواركننده واميدبخش ترين آيه قرآن كدام است؟ يكي جواب داد: “توبواالي الله جميعا” و ديگران هم. . . حضرت فرمود: اين آيه است كه:(إِنَّ الْحَسَناتِ يُذْهِبْنَ السَّيِّئاتِ)هود(114)
كارهاي خوب، كارهاي بد راازبين ميبرد، و لذا با اميد به اين آيه هيچ انساني در بن بست قرار نميگيرد ودراسلام هم چنين چيزي نداريم.
حديث: يكي پرده كعبه را گرفته بود و ميگفت: اي خدا مرا ببخش، بعد ميگفت ميدانم مرا نميبخشي حضرت سؤال كرد چرا چنين ميگويي؟ گفت: رفتهام كربلا امام حسين ع را كشتهام. حضرت ع فرمود: ياس تو از گناه تو بزرگتر است.
نبايد گفت از ما ما گذشته، چه بسيار انسانها كه گفتند: براي سواد و يادگيري از ما گذشته، رفتند و موفق شده و مدرك هم گرفتند، آنقدر بازاري داريم كه وقتي شكست خورد مايوس ميشود.
من اين حديث را قبلا هم گفتهام: كه اگر كسي در شغلي شكست خرد، كارش را عوض كند. گفتهام كه داروين نابغه در چند رشته شكست خورده تا در رشته علوم پزشكي موفق شد.
بسياري از نوابغ در بعضي رشتهها نا موفق بوده و شكست خوردهاند، پس بن بست نيست خداوند است كه (يُبَدِّلُ اللَّهُ سَيِّئاتِهِمْ حَسَناتٍ)الكافي ج2ص432 خداوند بدهيها را تبديل به خوبي ميكند.
مثال: آب كثيف پاي درخت و بته، ميوه و گل ميشود، خدائي كه اينچنين است بس. . . بعد ميفرمايد: كارهايي كه تو منكر و بد ميداني تغيير دهم.
فلان آهنگ بد را ديگر گوش ندهيم و فلان كتاب بد، مغز من امانت است به چه دليل در اختيار فلان خواننده و نويسنده قرار دهم و همچنين فلان رفيق، سيگار، انسان امانت و نعمت را در اختيار دشمن ميگذارد، اين دشمن انسان، فكر وسلامتي است. حال گيرم توانستيم با كلاه برداري وخلاف زيلوها را تبديل به قالي كنيم آيا اين ارزش دارد؟ و از دعاهاي ماه رمضان است كه:(غَيِّرْ سُوءَ حَالِنَا بِحُسْنِ حَالِكَ)مستدركالوسائل ج7ص447بدي حالم را به خوبي خود تغيير بده وخدايا خود ميتواني و در قرآن ميفرمايي: (إِنْ يَشَأْ يُذْهِبْكُمْ وَ يَأْتِ بِخَلْقٍ جَديدٍ) فاطر(16)
اگر خدا بخواهد عدهاي رامي برد و گروه ديگري را ميآورد. پس خدايا عيبهاي مرا هم به كارهاي خوب جبران كن. خدايا اين دست توست، ودر دعا هم داريم كه: اگر تا حال اسم من در دفتر بدها بوده حال اسم مرا در دفتر خوبها ثبت فرما. خداوند اين كارها راكرده و ميكند,ولي ما بايد عمل مثبت نشان دهيم.
حديث: خداوند ميفرمايد: اگر شما يك وجب به طرف من بياييد من يك گام به طرف شما ميآيم.
حديث: اگر سيلي زدهاي به ناحق توبه و طرف راهم راضي كني خداوند هم زود راضي ميشود در دعا داريم كه: (يا سريع الرضا)إقبالالأعمال ص709اي كسي كه زود راضي ميشوي. وماه رجب خوب ماهي است كه اولياء در ماه رجب از خداوند عمر طولاني طلب ميكردند و براي درك فضيلت، بعدميفرمايد: (وَ قَبْلَ الْطَّلَبِ بِالْجِدَةِ) الصحيفةالسجاديةص98قبل از در خواست هر چيز آن را بيابم.
مثال: كليدي را گم كرده ممكن است با يك نگاه اول پيدا و ممكن است چند ساعت از عمر انسان تلف شود. يك مشتري خوش حساب با پول نقد نه بدحساب نسيه تامن دنبال پول او بدوم.
بعد ميفرمايد:(وَ قَبْلَ الضَّلَالِ بِالرَّشَال)الصحيفةالسجادية(ع)ص98 چرا اول به فلان بدبين شده و بعد از تحقيق و بررسي زياد پي به اشتباه خود ببرم بلكه از اول به كسي سوءظن نداشته باشم، به عكس كار ما كه اول بدبين شده ونگاه به دختر و پسري عاشق شده بعد ميگوييم عشقش را ازدل ما بكن، نگاه نكن تا عاشق شوي.
مثال: اول ميخوريم تا درد دل ميكنيم بعد ميرويم دكتر، بعضي چنين هستند، صبح كاهو ميخورد ميگويد سردي است، بعد دارچين ميخورد گرمي شده، خيار ميخورد سردي شده، چايي نبات ميخورد، گرمي شده هندوانه ميخورد، سردي شده، خرما ميخورد. بابانخور خوب ميشود.
مثال: چكي كه نبايد برود بانك پول به حساب نباشد برگردد، آنقدر بده و بستان در كار نباشد مثال: و فرزند منحرف شده و با سختي و زجر او را هدايت كنم.
بعد ميفرمايد:(وَ اكْفِنِي مَئُونَةَ مَعَرَّةِ الْعِبَاد)الصحيفةالسجاديةص 98 كفايت كن از مخارج ضرر مردم مرا(مَعَرَّةِ)ضرر(مَئُونَةَ)مخارج(الْعِبَاد) مردم… ضررهايي از جانب مردم براي انسان پيش مآيد مثل تصادف، جريمه، بيمه، مهمانيهاي بد و. . . البته اين به معناي فقط دعا كردن نيست بلكه بايد انسان هم عمل و جبران داشته باشد تا خداوند هم عنايت فرمايد. بعد ميفرمايد: (وَ هَبْ لِي أَمْنَ يَوْمِ الْمَعَاد)الصحيفةالسجادية(ع)ص98
رو قيامت در امنيت باشم آنقدر قيامت سخت است كه قرآن ميفرمايد:(وَ تَرَى النَّاسَ سُكارى وَ ما هُمْ بِسُكارى وَ لكِنَّ عَذابَ اللَّهِ شَديدٌ)الحج(2) مردم را مست ميبيني و حال اين كه مست نيستند بلكه عذاب عقل را از سر آن بيرون كرده، و آن روزي كه:(خُشَّعاً أَبْصارُهُم)القمر(7) چشمها گريه ميكند. دستها را به دندان گرفته، كهاي كاش با فلاني رفيق نميشدم.
(و ناكِسُوا رُؤُسِهِمْ عِنْدَ رَبِّهِمْ)السجده(12)(مجرمين)در پيشگاه خدا سر به پيش هستند من سر بلند باشم، وپوست شهادت تماس وپا شهادت رفتن و دست شهادت سيلي و دزدي ميدهد. جواب ميشنود:(أَنْطَقَنَا اللَّهُ الَّذي أَنْطَقَ كُلَّ شَيْءٍ)فصلت(21)دست من نيست خدا مرا به زبان آورده.
همان خدايي كه در دنيا گوشت زبان را به حرف آورد، در قيامت هم دست و پا و. . . را به حرف ميآورد بعد ميفرمايد: (وَ ادْرَأْ عَنِّي بِلُطْفِكَ)الصحيفةالسجاديةص98با لطف خود خطر را از من دور كن.
درهرمسافرتي نسبت به هر دوري كه چهار چرخ ماشين ميزند خداوند بلا را از ما دور ميكند، نسبت به هر دور يك خطر تركيدن لاستيك و. . . يك الحمدلله آبكي شايد آخر آن بگوييم، و نسبت به هر اني كه با وارد شدن خون به قلب ممكن است لخته شود. يك لحظه فيلم دوربين تمام شود ديگر عكس بر نميدارد و يك لحظه حافظه گرفته شود اسم خود را هم فراموش ميكنيم، چشم يك نعمت نيست بلكه آن به آن نعمت است، و هر عكس دوربين يك نعمت و هركلمه و هر دور چرخ ماشين يك نعمت، و خدايا هر بلاءآسماني و زميني(مِنْ فَوْقِكُمْ أَوْ مِنْ تَحْتِ أَرْجُلِكُم)بحارالأنوارج9ص16و همه شرور را از ما دور كن و فتنهها، و در انقلاب چقدر فتنه از ما دور شد، بگويند مشكلات است، بله هست، تورم، گراني، ولي بايد ديد در طول انقلاب چه كسي كمك ما كرده، شخصي اسمش “مخفي ” بود، ديدند لاغر رنگ پريده هست پرسيدند چرااين گونهاي؟ گفت: من بايد مرده باشم خوب است كه اينچنين هستم، گفتند چرا؟ گفت: هر كس به دوستش نامه مينويسد دارد كه: “مخفي “نماند، باز خوب است كه من ماندهام، منتهي رنگم پريده.
از روز اول همه گفتند: جمهوري اسلامي نماند و تحريك صدام و جنگ تحميلي براي اين بودكه نماند، ولي مانده بامشكلات، البته بعضي از مشكلات هم مربوط به خود ماست، مثلا كار هست ولي استخدام و ميز ميخواهد وگر نه جوانها ميتوانند مشكل مسكن را حل كنند، بايدديدقدرت واستعدادجوان كجاصرف ميشود. البته ورزش راهم من دوست دارم و هم كارخوبي است.
مقام معظم رهبري فرمود: “ورزش براي بزرگ سالان واجب است و براي جوانان لازم.
البته بعضي از كارها زشت است كه رنگ قرمز و آبي، جسارت، توهين، سبك كاري و. . .
از آن هابپرسيم، سواد، كتاب، خانه داري و مشكل ديگري نداري، مقداري كه لازم است , بايد نسبت به جواني و تلف كردن عمر بيشتر فكر كنيم. بعد ميفرمايد: (وَ أَصْلِحْنِي بِكَرَمِكَ)الصحيفةالسجاديةص98
اصلاح يك مسأله كلي است، مانند اصلاح در عقايد، اجازه ندهيد در كشور امام زمان(عج) اشكالي در ذهن داشته باشي و بماند، اصلاح در اخلاق، خود را بي عيب ندانيم، و همه قابل اصلاح هستيم.
حديث: حضرت زهرا(س) ميفرمايد: همه دستورات و احكام اسلام براي اصلاح است.
(فَجَعَلَ اللَّهُ الْإِيمَانَ تَطْهِيراً لَكُمْ مِنَ الشِّرْكِ، وَ الصَّلَاةَ تَنْزِيهاً لَكُمْ عَنِ الْكِبْرِ، وَ الزَّكَاةَ تَزْكِيَةً لِلنَّفْس)بحارالأنوارج29ص223
خداوند قرار داده ايمان را براي دوري از شرك، و نماز براي پاكي شما از كبر و غرور، و زكات را براي تزكيه نفس، در نماز روزي بار بالاترين نقطه بدن يعني پيشاني را بر روي خاك ميگذاري تا گرفتار غرور نشوي وزكات براي اصلاح و دوري از بخل است، زماني كه انسان با دست خود بخش از مال خود رامي دهد. دردعايي كه مربوط به امام زمان(عج)است درباره اصلاح آمده:
-اصلاح فرد و شخص: (اللهم ارزقناتوفيق الطاعة و بعدالمعصية و صدق النية و عرفان الحرمة واكرمنا المصباحللكفعمي) ص280 خدايا روزيام كن طاعت خود را، و دوري ازمعصيت وراستي درنيت وشناخت حرام، بزرگيام بخش.(بالهدي والاستقامة، واملأقلوبنا بالعلم والمعرفة، طهر بطوننا منالحرام والشبهة، واكفف ايدينا”در هدايت و استقامت بر آن، دلم را پر از علم و عرفان كن، شكم ما را از حرام و مال شبهه پاك گردان، و دستانمان عن الظلم والسرقه، واغضض ابصارناعن الفجور والخيانة، و اسد اسماعنا عناللغو والغيبة) ما را از ظلم و دزدي باز دار، باز دار چشمانمان را ازبدي و خيانت در نگاه، و باز دار گوشهايمان را از بيهوده و غيبت.
-اصلاح اجتماعي:(و تفضل علي علمائنا بالزهد والنصيحة و عليالمتعلمين بالجهد والرغبة وعنفرما)بر دانشمندان ما به ساده زيستي و خير خواهي، عنايت بر دانشجويان به تلاش و رغبت در دانش «و علي المستمعين بالاتباع والموعظة» و توفيق بر شنوندگان به تبعيت و نصيحت خواهي. گاهي افراد جوي مينويسند و ميگويند و گوش ميدهند براي فتنه كردن.
حديث: حضرت امير(ع) سخنراني ميفرمود و حسن بصري سريع مينوشت، حضرت(ع)فرمود: تو سامري هستي، سامري از طلاها و آثار رسول چيزهايي را گرفته و كذلك سولت لي نفسي و چيزهايي را براي گمراهي مردم ساخت، ساخت و بافت و تو هم سوژههايي را از من گرفته و با افكار قاطي , جمعيتي را همراه خود ميكشاني.
بعد ميفرمايد:(و علي مشايخنا بالوقار والسكينه و بزرگسالان ما را وقار و آرامش عطا فرما، و جوانان را حال توبه، و زنها ئ دختران ما را حيا و عفت و وعلي الغزاة بالنصر والغلبة اغنياء)
ما را روح بزرگ كه از مال بگذرند، و فقرارا صبر، و بر رزمندگان ياري و پيروزي، مسئولين و امراءرا عادل قرار بده، و رعيت و مردم را با انصاف.
-اصلاح خانوادگي: در اين باره آيهاي در قرآن كه ميفرمايد: “و ان خفتم. . . اين در باره اختلافات خانوادگي است كه آمار طلاق بالارفته حال اگر سه دقيقه پنج دقيقه شد تلويزيون آن را قطع نكند.
(وَ إِنْ خِفْتُمْ شِقاقَ بَيْنِهِما فَابْعَثُوا حَكَماً مِنْ أَهْلِهِ وَ حَكَماً مِنْ أَهْلِها إِنْ يُريدا إِصْلاحاً يُوَفِّقِ اللَّهُ بَيْنَهُما)نساء(35) اگر ترسيديد كه فاصله و اختلاف زن و شوهر را، پس سريع برانگيزيد حكمي و داوري از زن و حكمي ازمرد، اگر اراده اصلاح داشته باشيد خداوند توفيق داده و كمك ميفرمايد بر اصلاح آنها. . . اين آيه حدود 20 نكته دارد.
نكتههايي در باره اين آيه: (كه تا قبلا و 12 نكته جديد پيدا كرده ام)
اگر دبير و يا طلبهاي است يادداشت كرده و دل براي قرآن بسوزانيم كه يك آيه با 20كلمه نكته كه تازه من با سوادي هم كه ندارم و طلبه عادي، چه كسي ميتواند جملهاي بگويد كه با 15 حرف نكته داشته باشد.
1-(إِنْ)يعني اختلافات طبيعي است و خيلي وحشت نكنيد چون نفرمده «واذا» يا «ولو» كه اگر ميفرمود يعني هيچ اختلافي نيست و با «اذا» يعني در همه خانواده هااختلاف هست با «ان» يعني درصد.
2-(خِفْتُمْ) يعني اگر ميترسيد يعني بدون دليل دخالت در زندگيها نكنيد و تجسس هم نداشته باشيد(دخالت درزندگي به توچه؟ ميفرمايد اگر نگران شديد فضولي كنيد، خوف فضولي ممنوع است، قبل از ترس فضولي ممنوع)
3- «خفتم» يعني علاج واقعه راقبل از وقوع بايد كرد، يعني نگذاريد كارد به استخوان برسد و كار از كار بگذرد و بعداقدام كنيد.
4-(تُمْ) دركلمه(خِفْتُمْ) يعني بايد جامعه احساس مسئوليت كند نه فقط اگر والدين ترسيدند از اختلاف، پس جامعه در مقابل عروس و دامادها مسئول است.
5- “شقاق “يعني: عروس و داماد يك روح در دو پيكرند، چون نميفرمايد: “اختلاف “ين دو نفر است ولي يكي كه دوتا ميشود ميگن شقه گوشت. مثل: شقه گوشت كه يكي بود و دو تا شد. مي فرمايد: اينها كه يكي بودند چرا دو تا شدند، حق اين است كه يكي باشند.
مثال: يكي گفت: ارتشي و سپاهي دو لشكر الهي، بلكه يك لشكر الهي چرا دو تا.
6- «فاء» در كلمه(فَابْعَثُوا) يعني سريع جلو مشكل جدايي را بگيريد و اقدام كنيد. نفرموده: بعضي ممكن است بگويند به ما چه مربوط است لذتها را با هم و مشكلات را هم با هم باشند، بعضي انگيزه براي اقدام در رفع اختلاف ندارند.
7-(فَابْعَثُوا) يعني انگيزه ايجاد كن براي اينكه بعضي افراد براي اين كارها انگيزه لازم را ندارند.
8-(حَكَما) نه “حكام ” شور ندهيد و كاروان راه نيندازيد، يكي بس است از فاميل زن و يكي از فاميل مرد، چون بعضي از مراسم بله برون به اندازه عقد جمع ميشوند، كمك باشد يكي كافي است.
9-(حَكَما) حقوق مساوي در مرد و زن هم هست، مثل اين مورد البته در ارث مرد دو برابر دارد.
10-(مِنْ أَهْلِهِ)چرا از فاميل
الف: سوز دارد، دادگاه بيروني سوز ندارد.
ب: سريع است، با ترافيك هم دو ساعته ميرسد.
ج: خرج ندارد، بي هزينه يا كمك هزينه است با ييييك بشقاب ميوه.
د: آبروريزي ندارد، درون گروهي است و كسي متوجه نميشود.
ه: دقيق است، چون اخلاق همديگر را ميشناسند.
اين دادگاه خانوادگي بر دادگاه بيرون امتياز دارد.
11-(إِنْ يُريدا إِصْلاحاً) هر دو داور بايد هدف و اراده اصلاح داشته باشند، و بي طرف باشند نه اينكه هرنمايندهاي به نفع طرف خود حكم كند، او ميكشيد و من ميكشيدم اگر باشد بيشتر فتنه ميشود.
12-(يُوَفِّقِ اللَّهُ): اگر نيت خوب و اصلاح داشتيم خداوند امداد ميكند، مي گويند چكار كنيم خدا توفيق داده وحرفها اثر كند، كليدش اين است كه نيت خوب داشته باشيم تا خداوند امداد وكمك فرمايد، و اين مربوط به حسن نيت ماست.
حالا آخرين نكته اينكه لحن آيه اين بود كه از فتنه شروع و به طرف آشتي برويد.
خود آيه هم از فتنه م “شقاق ” شروع كرده و به اصلاح وتوفيق پايان يافته محتواو الفاظ هماهنگ است.
امام سجاد(ع)مي فرمايد: به من توفيق بده تا اصلاح كنم.
اصلاح شخصي، اجتماعي، خانوادگي
خدايا: به حق محمد و ال محمد ما را در خط اهل بيت(ع)قرار بده
خدايا: تمام بركات رجب و شعبان و رمضان را نصيب تمام مابفرما.
خدايا هر چه از دست ما رفته، توفيق جبران رحمت بفرما.
والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته