متن برنامه ی درس هایی از قرآن کریم حجت الاسلام قرائتی؛ تاريخ پخش ::1379/6/10
بسم الله الرحمن الرحيم
الهي انطقني بالهدي و الهمني التقوي
بحث ما در باره تفسير دعاي مكارم الاخلاق به طول انجاميد و ميترسم دو سه سال طول بكشد، حرفهاي مانده مربوط به اهل سداد را نميگوييم، اما جمله بعد كه: امام سجاد ع ميفرمايد:(وَ مِنْ أَدِلَّةِ الرَّشَادِ) الصحيفةالسجاديةص98و من ادلة الرشاد خدايا من وسيله رشد مردم بشوم.
مكارم الاخلاق يعني اخلاق كريمه كه حدود يك سال است اين دعا را مشغول هستيم تا رسيديم به اين جمله يعني به جاي اين كه مردم را خواب و غافل كنم هوشيار و آگاه و متوجه كنم، غفلت بلاي بدي است و آنچه بر سر ما آمد ازغفلت بود، اگر ميخواهيم به بدي غفلت پي ببريم به تشبيهات قرآن توجه كنيم كه:
1-نسبت به بعضي هامي فرمايد:(كَمَثَلِ الْحِمار)الجمعه(5) يعني مثل الاغ…
باسوادي كه به علمش عمل نكند مثل الاغي است كه كتاب بار كند.
2 -درباره بعضي: (قُلُوبُكُمْ مِنْ بَعْدِ ذلِكَ فَهِيَ كَالْحِجارَةِ)بقره(74)قلبهاي آنها مثل سنگ است.
3 -در باره بعضي:(أُولئِكَ كَالْأَنْعامِ)الاعراف(179)آنها مثل چهار پا هستند.
4 -در باره بعضي: :(أُولئِكَ كَالْأَنْعامِ بَلْ هُمْ أَضَل)الاعراف(179)آنها مثل چهار پا بلكه بدترند، چون آنها غافل هستند.
موارد غفلت:
الف: غفلت از خدا ب: از مكتب ج: از خودش ازاستعدادها ه: از طبيعت
چه امكاناتي داشت از آب و خاك و معدن و جنگل و طلا و گرسنگي خورد.
و: از گرسنگان: چقدر پول دارد و چقدر گرسنه هست.
ز: از خدمات: از كجا رشد كرديم با چه خدماتي از طرف چه كسي.
به كشاورز ميگويي زكات، ميگويد چرا؟ خود و زمين ونور و اصل آب و همه. . . از خداست ما وسيله ايم.
خمس و ماليات براي چه تجارتي كه در امنيت كردهاي در شهر وجاده ومرز وخيابان از كجاو به واسطهي چه كسي.
ابر وباد ومه وخورشيد و فلك دركارند تا يكي راحت و در امنيت كار ميكند وپزشك شب بيدار وآتش نشاني وسرباز سر مرز وافراد زياد ديگر تا او راحت كسب وكاركند وحال اگر ميگويند از يك ميليون صد تومان بده، برايش سخت است.
دو نفر به دريا تور انداختهاند يكي يکي ويكي صد تا ماهي به تورش آمده ميگويند آن كه صد تا دارد بيست تا را بدهدهر دو يك جور تلاش كرده اند، ممكن است در جاي ديگر تلاش دونفر فرق كند، ماگاهي غفلت ميكنيم.
من فكر نميكنم حديثي كه در تلويزيون ميخوانم يك هزارم سهم من شود كتك هايش رابلال و ابي ذر خوردند.
گلوي علي اصغر پاره شد وكتابخانهي فلان آتش گرفت وعلامه اميني با چه زحمتي حديث مراپيدا كرده.
كتابي را چند سال پيدا نكرد رفت هندوستان پيدا كرد اجازهي خريد و وديعه نداد وكپي، براي نسخه برداري.
6 ماه روزي ساعت نوشت، زماني كه از آنجا برگشت سؤال كردند هوا گرم بود ياگرم گفت: نفهميدم سرد ياگرم است، الغدير را زير كولر ميخوانيم بعد هم در تلويزيون و چقدر جوان های فوتباليست كه در بازي ميافتد واستخوانش ميشكند نميفهمد چون عشق گل زدن دارد و او عشق تحقيق داشت كه نفهميد هوا گرم بود يا سرد.
الغدير را زي كولر ميخوانيم بعد هم در تلويزيون و چقدر جوانها تكه تكه شدهاند تا من در تلويزيون آمده ام، وپدر و مادران ما چه چه زحمتهايي غافل نشويم از خدمات ديگران، نياكان، معلم كلاس اول، شما كه دانشجو هستيد.
جشن فارغ التحصيلي بود ما هم دعوت شديم, آماده شده بوديم براي سخنراني قبل از من رئيس دانشگاه گفت شما كه فارغ التحصيل شدهايد سالي يك تلفني و احوال ما را بپرسيد من خيلي ناراحت شدم كه چقدر ما بي انصاف هستيم كه اينچنين رئيس دانشگاه التماس ميكند و اين غفلت از خدمات استاد است فراموش ميكندپدر و مادر و نياكان را. كلمه “رشد” و “ارشاد”يعني استقامت، صلاح و حق و هدايت.
رشد راه انبياءاست:(وَ لَقَدْ آتَيْنا إِبْراهيمَ رُشْدَه)انبياء(51) داديم به ابراهيم رشد(ي كه لازم بود)داديم. راه پيروان انبياءاست.
مي فرمايد:(إِنَّ أَوْلَى النَّاسِ بِإِبْراهيمَ لَلَّذينَ اتَّبَعُوه)آل عمران(68) نزديك ترين مردم به ابراهيم آنهايي هستند كه اوراتبعيت كردند، مثل ماشينهايي كه سالم هستند ماشينهاي خراب را بكسل ميكنند.
و اگر تبعيت نباشد(إِلاَّ مَنْ سَفِهَ نَفْسَهُ)بقره(130) مگر كسي كه خودرا سفيه كرده است.
قبلا ميگفتند ولايت فقيه چيست بالاخره چهل سال كشورهاي بزرگ نشستند دور ميزهاي گرد و دراز و جلسه بسته وباز و دوربينها و گفتند و برخاستند و هيچ غلطي نكردند و امام(خميني ره)حزب الله لبنان را راه انداخت و به بركت آن اسرائيل خار شد ولايت فقيه آن است كه اسرائيل را بعد از چهل سال خار كند نه بنشينيد پاي سياست سياسيوني كه جوجه كباب خوردند و آروغ زدند و يك پشه را از پشه بند بيرون نكردند، حرف آخر را ولايت فقيه ميزند دو هزارجلسه و كنگره و كميسيون باشد شاه بيرون نميرفت ولايت فقيه او را بيرون كرد. استدلال نميخواهد مثل اين كه بگوييم به نظر شما نقش آب چيست؟ شسي كه نداند مشكل دارد، ما يك لات را از محل نميتوانيم بيرون كنيم وولايت فقيه اسرائيل را بيرون كرد. پس اگر ميخواهي رشد پيدا كني بايددنبال ابراهيم بروي و كسي كه نرود(إِلاَّ مَنْ سَفِهَ نَفْسَهُ) نفس خود را سفيه قرار داده است.
امام حسين ع فرمود:(أَدْعُوكُمْ إِلَى سَبِيلِ الرَّشَاد) بحارالأنوارج45ص8شماها را به رشد دعوت ميكنم.
بياييد با طاغوت و بني اميه مبارزه كنيم، ما ميگوييم رشد اقتصادي، رشد بايد همه جانبه باشد، اشر بچهاي زاييده شدكه كلهاش كيلو و بدنش نيم كيلو و بدنش نيم كيلو اين فلج است و اگر به عكس كله يك سير و بدن سه كيلو اين مشكل دارد، رشد بايد هماهنگ و همه جانبه باشد، اگر رشد اقتصادي آمد با دروغ و كلاهبرداري و انحصار و احتكار به چه قيمتي، چه داد و چه چيز گرفت.
ممكن است دختري داماد خوبي داشته باشد، ولي اهل دين و نماز نيست خانه و ماشين دارد و كيلويي خوب است، كمالش چيست؟ پيراهنش اتو نشود شيشههاي منزل را ميشكند بي تحمل، كم صبر، عصباني است.
حديث: امام ع در حال عبور ديد كسي بنايي ميكند نگاهي كرده و فرمود: (رَفَعَ الطِّينَ وَ وَضَعَ الدِّينَ) مستدركالوسائل ج3ص 467
گلها را بالابرد(يعني خانه ساخت ولي) دينش سقوط كرد. يعني رشد اقتصادي دارد ولي رشد معنوي ندارد، جمهوري ما به شرطي اسلامي است كه سال به سال بگوئيم عددنمازخوان او زيادتر ميشود و آمار گناه كم و آمار تقوا زياد و بازاريها صادقتر و اداريها پاك تر، اگر ما زيبايي شهر وخيابان و خانه و لباس و مبلمان و فرش و دكور را در نظر گرفته(ولي خبري از اخلاق و معنويت نيست)
مثل: انساني كه سرطان دارد ساعتي هم يك لباس شيك ميپوشد. اگرمامنارها را دراز كرديم ولي اذان گو در مملكت نبود، باخته ايم، منارهاي بي بلال و مسجدهاي بي روحاني, كتاب خانههاي بدون مطالعه.
شما كه دانشجو هستيد اگر سال چهارميها بيشتر از سوميها سلام كرديد اين علم است ولي اگر تكبر داشت نه، بايدآية الله بيشتر از طلبه سلام كند و استاد دانشگاه متواضعتر از دانشجو.
امام سجاد ع ميفرمايد: خدايا هر چه عزت مرا زياد ميكني تواضعم را زيادتر كن.
رشد بايد جامع باشد، از 70 هزار نمازي كه در آموزش و پرورش داريم بايد ببينيم، راهنمايي، دبيرستان يا دانشگاه بيشتر شركت ميكنند، اگر باسوادتر به خدا پناه ميبرد اين علم مفيد است و اگر عالم است ولي جداي از مردم و اقوام وپدر و مادر بداخلاق و متكبر باخته است. بايد در همه ابعادباهم رشدكنيم.
جامعه رشدسياسي داشته باشد به چه قيمتي؟ كه همه به هم فحش بدهند، به اين اسم هر كس هر چه ميخواهد بگويد رشد سياسي يعني نظرات گفته شودولي با ادب.
خداوند ميفرمايد: (وَ لا تَسُبُّوا)الانعام(108) به مشركين هم فحش ندهيد.
ادب يك ارزش است خداوند رحمت كند شهيد بهشتي را كه يكي از نزديكانش ميگفت در حال عبور بوديم با ايشان در يكي از كشورهاي غربي سگي در قبرستاني كه يكي از رهبران كفر هم در ان جا بود، يكي از همراهان گفت: اين سگ ميرود سر قبر فلاني فاتحه بخواند شهيد بهشتي از او انتقاد كردكه گر چه او كافر است ولي ما حق نداريم به او بد بگوييم و توهين به قرآن ويك انسان رشدسياسي به معناي فحش و ناسزا و بدبين كردن نيست.
فرض كنيد آقاي زيد هر سال مكه ميرود و شما شك داريد با يك تلفني از او بپرسيد؟ ميگويد من آشپز و يا دكتر وآية الله هستم هر سال ميبرند يا قانع ميشوي يا نه رها كن ولي نه در روزنامه كه معلوم نيست افرادي با بيت المال چگونه مكه ميروند، پول داده، حال او را شكستي؟ اگر افراد خدوم را شكستيم چه ميشود و به كجامي رسيم، فضاي باز سياسي به قيمت توهين.
ادعاي فرعون هم رشد جامعه بود.
قرآن از قول فرعون ميفرمايد:(ما أَهْديكُمْ إِلاَّ سَبيلَ الرَّشادِ)غافر(29)(وَ ما أَمْرُ فِرْعَوْنَ بِرَشيدٍ)هود(97) ومن شما را جزبه راه رشد هدايت نميكنم. . . راه و فرمان فرعون رشد ندارد.
امام تنها حضرت امام نيست هر يك از شماها ميتوانيد امام باشيد، حتي يك دختر در قرآن هم هست نه امام. اصطلاحي احتمال ميدهم خوانده باشم يك بار ديگر هم ميخوانم چون ايام فاطميه است.
(وَ ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلاً لِلَّذينَ آمَنُوا امْرَأَتَ فِرْعَوْنَ)تحريم(11) خداوند نمونه و مثل زده براي همه مؤمنين زن فرعون را خانم فرعون نمونه و الگوست براي تمام زنان و مردان با ايمان.
همان طور كه ميفرمايد:(وَ اذْكُرْ فِي الْكِتابِ إِبْراهيم)مريم(41)وهمان طور كه ميفرمايد:(وَ اذْكُرْ فِي الْكِتابِ مَرْيَم)مريم(16)
تاريخ ابراهيم و مريم را نگذاريد فراموش شود زن و مرد خوب نامشان در تاريخ بايد بماند.
قرآن ميفرمايد: (وَ اجْعَلْنا لِلْمُتَّقينَ إِماماً)فرقان(74)مارا براي متقين امام و رهبر و راهنما قرار بده.
هر كسي ميتواند امام باشد.
يك دختر ميتواند امام باشد زندگياش در دختر خاله و عموها و فاميل(اثر مثبت و رشد داشته باشد)
ما سه رقم جوان داريم خواهرها و آقازادههاي پاي تلويزيون ببينيد شما از كدام هستيد
1-در جامعه هضم ميشود:
مي گويد: خواهي نشوي رسوا همرنگ جماعت شو، اگر ديد همه فكلي او هم، همه سيگاري او هم، از خود شخصيت ندارد، حالتش حالت لنگي است كه هر ساعتي دور پاي كسي است از خود شخصيت ندارد تابع است.
نگاه ميكند مد چيست حال لباس تنگ يا گشاد توجه به اندام ندارد، تقليد كوركورانه
2 -عدهاي كه در جامعه هضم نميشوند.
3 – عدهاي كه جامعه را عوض ميكنند.
سه آيه قرآن در باره اين سه مورد:
اول: قرآن ميفرمايد: اهل بهشت از اهل جهنم ميپرسند:(ما سَلَكَكُمْ في سَقَرَ)مدثر(42): چطور شما دوزخي شديد؟
جهنميها ميگويند:(وَ كُنَّا نَخُوضُ مَعَ الْخائِضينَ)مدثر(45)(هر جوري زدند ما رقصيديم)
دوم: اصحاب كهف سورهاي است براي اقليتهاي مذهبي كه در بلاد كفر هستند، مسلمانها در فرانسه. . . ميفرمايد: چند جوانمردي كه حاضر شدند كه در غار زندگي كنند ولي در جامعه فاسد هضم نشوند.
سوم: قرآن ميفرمايد:(يُقالُ لَهُ إِبْراهيمُ)انبياء(60)فتي يقال له ابراهيم: جوانمردي كه به او ابراهيم ميگفتند رفت همه بتها را شكست به او گفتند چه كسي شكسته گفت از بت بزرگ بپرسيد، بعد فرمود: بتي كه نميتواند از خود دفاع كند چطور از شماهادفاع كند.
بعد ميفرمايد:(فَرَجَعُوا إِلى أَنْفُسِهِمْ)انبياء(64)به خود بازگشتند بازگشت به خويشتن، گفتند راست ميگويد چرا ما سنگ ميپرستيم.
اگر ميخواهيد در آينده جامعه را عوض كنيد از حالا بايد شروع كنيد تابستان امسال مطالعه ميكنيد و در محيط دانشگاه چه مقدار به آنها كه وضع مالي خوبي ندارند كمك كرده ايد؟ آنها كه پول دار هستند مقداري در اختيارمديريت يا نهاد رهبري گذاشته براي كمك، اگر امروز توانستيم فردا هم اگر مسئوليتي پيدا كرديم خواهيم توانست.
مثال: اگر كسي نتواند در حوض منزل شنا كند يقينا نميتواند در اقيانوس هم شنا كند.
اگر كسي در منزل و محله و محيط دانشگاه نتواند نقش داشته باشد فردا در جامعه نميتواند نقش داشته باشد.
فاطمه زهرا س نقش داشت و يك الگو بود به تمام معني.
السلام عليك يا فاطمة الزهراء
(مداح اهل بيت جناب حاج مرتضي طاهري):
درياست نبي گوهرش فاطمه است مولاست علي و همسرش فاطمه است
با اين كه پناه دو جهان است حسين او خود به پناه مادرش فاطمه است
(و صل على السيدة الجليلة و الكريمة الجميلة و الفضيلة النبيلة ذات المدة القليلة و الأحزان الطويلة)المصباللكفعمي ص 716
تنها يار علي در ميان بستر و او پرستارفاطمه ست، گفت:
بيمار من كه گرم پرستاري توام در اضطراب از غم بيماري توام
اي يك دو روز وشام دگر ميهمان من با اشك و آه گرم پرستاري توام
بهر دفاع من تو چنين بستري شدي زهراي من رهين فداكاري توام
ني راضيم به سوختنت ني خموشيت دادازسكوت و خون جگر از زاري توام
بيش از وظيفهات تو وفاداشتي به من شرمنده از كمال وفاداري توام
كنار بستر فاطمه صدا زد:
(يَا بِنْتَ رَسُولِ اللَّه)الكافي ج1ص527 جواب نشنيد”يا بضعة خيرالوري “جواب نشنيد “يا بنت من حملة الزكاة اطراف الرداء””جواب نشنيد” “ياام الحسن والحسين “جوابي نشنيد زانوها به بغل شروع كرد به گريه كه فاطمه جان من علي هستم. قطرات اشك مولي روي صورت فاطمه س ريخت، چشم باز كرد ديدهمسر گريه ميكند دستش را به زحمت بلند و اشكش پاك كرده و فرمود: ابك لي و ابك لليتامي: گريه كن براي من و يتيمانم
اي سلطان شهر بي كسي با تو من ناگفتهها دارم بسي
تو بهشت آرزوهاي مني همسر مظلوم و مولاي مني
بعد من تنها و تنها ميشوي غوطه ور در موج غمها ميشوي
وقت غسلم روي نيلي را مبين جان زهرا جاي سيلي را مبين
شست وشوي اين تن رنجور كن كودكان را از كنارم دور كن
اي امير بي كس بدر و حنين بعد من جان تو و جان حسين
(وَ لَاتَنْسَ قَتِيلَ الْعِدَى بِطَفِّ الْعِرَاق) بحارالأنوارج43ص178: يعني حسينم را فراموش نكن اوراكربلامظلومانه ميكشند فاطمه اين همه نگران حسين بودي، چه گذشت به دخترفاطمه، زينب در كربلا
تمام ماجرا را زينب ديد شنيدن كي بود مانند ديدن
دعاي حاج آقا: اللهم صل علي محمد و آل محمد
خدايا: به آبروي زهرا و پدرش و شوهرش و بچه هايش هر چه بر عمر ما ميافزايي، بر ايمان و عمل و عمق و اخلاص وبركت كار ما بيفزا.
خدايا: كشور و رهبر و دولت و ملت ونسل وناموس ما حفظ بفرما.
خدايا: مشكلات فرد فرد را حل و آتشهاي فتنه را به نفع اسلام خاموش و عاقبت ما ختم بخير بفرما.
خدايا: قلب آقا حصرت مهدي ع را براي هميشه از همه ما راضي و ما را از بهترين انصارش قرار بده.
والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته