به عیادت مجروحان عملیات والفجر 4 رفتم . در میان مجروحان ، مجروحی را دیدم که صورتش به طور کامل پانسمان شده بود .
نحوه تنفس او کنجکاویم را بر انگیخت !
نحوه تنفس او کنجکاویم را بر انگیخت !
پس از دقیق شدن در قضیه ، متوجه شدم که در گردن او سوراخی ایجاد کرده اند و لوله ای در آن نهاده اند و تنفس او از این مجرا انجام می گیرد!
از مسئول اورژانس سوال کردم : این مجروح را چه کسی از مرگ حتمی نجات داده است ؟
با اشاره دست اشاره کرد : امداد گر .
به سراغ امداد گر رفتم و نامش را پرسیدم .
در جوابم گفت : دکتر گرجی .
گفتم : ای عجب ! چرا خودت را امداد گر معرفی کردی؟
گفت من پزشک امدادگرم !
منصور سلیمانی
از مسئول اورژانس سوال کردم : این مجروح را چه کسی از مرگ حتمی نجات داده است ؟
با اشاره دست اشاره کرد : امداد گر .
به سراغ امداد گر رفتم و نامش را پرسیدم .
در جوابم گفت : دکتر گرجی .
گفتم : ای عجب ! چرا خودت را امداد گر معرفی کردی؟
گفت من پزشک امدادگرم !
منصور سلیمانی