متن برنامه ی درس هایی از قرآن کریم حجت الاسلام قرائتی؛تاريخ پخش :: 1378/11/7
بسم الله الرحمن الرحيم
الهي انطقني بالهدي و الهمني التقوي
(وَ الْقَوْلِ بِالْحَقِّ وَ إِنْ عَزَّ ، وَ اسْتِقْلَالِ الْخَيْرِ وَ إِنْ كَثُرَ مِنْ قَوْلِي وَ فِعْلِي) الصحيفةالسجاديةص92
ما امسال در ماه رمضان دعاي مكارم الاخلاق را ترجمه و تفسير كرديم كه هر جمله آن باري دارد و فكر دعاي بسيارجالبي است ، و مسأله مهمي است . دو سه جمله خواند ومن تفسير ميكنم.
(وَ الْقَوْلِ بِالْحَقِّ وَ إِنْ عَزَّ ، وَ اسْتِقْلَالِ الْخَيْرِ وَ إِنْ كَثُرَ مِنْ قَوْلِي وَ فِعْلِي)
امام سجاد عليه السلام ميفرمايد : ميخواهم حق بگويم ، گرچه سخت است ولي اين يك بلاي عمومي است . البته بامحاسبه ، اگر باعث فتنه شود خير ، ولي طرف از گوينده ناراحت ميشود ، بشود .
قرآن ظريف است مثل آمپول زدن در رگ يا پوست و شماره تلفن تا 031 تا 041 از استاني به استان ديگر ميرودقرآن هم گاهي با يك حرف كم و زياد معني فرق ميكند .
دو آيه شبيه هم داريم در قرآن مي فرمايد :
1- (يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا كُونُوا قَوَّامينَ بِالْقِسْطِ شُهَداءَ لِلَّه)نساء(135)
2 –(يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا كُونُوا قَوَّامينَ لِلَّهِ شُهَداءَ بِالْقِسْطِ)مائده(8)
بعد ميفرمايد :(وَ لَوْ عَلى أَنْفُسِكُمْ أَوِ الْوالِدَيْن) نساء(135)
يعني شما در راه قسط و عدالت شهادت بدهيد گرچه به ضرر شما يا پدر و مادر شما باشد .
منظور اين است كه علاقه به خود و يا پدر و مادر يا ديگري شما را از مسير حق منحرف نكند و چون او را دوست دارد به نفع او امضا كند .
و يا با عصبانيت ، از مسير حق منحرف نشويد ، از افرادي كه ناراحت هستيد كاري كنيد كه به ضررش تمام شود بعدمي فرمايد : (لا يَجْرِمَنَّكُمْ شَنَآنُ قَوْمٍ عَلى أَلاَّ تَعْدِلُوا)مائده(8) ناراحتي و عصبانيت شما باعث نشود كه از مرز عدالت بيرون رويد .
سؤال : چه چيز انسان را از عدالت بيرون ميبرد ؟
جواب : يا محبت و يا غضب
يك آيه ميفرمايد محبت تو را منحرف نكند و يك آيه غضب . خدايا جوري ما را قرار بده كه محبت و غضب ما رامنحرف نسازد .
حديث :(افضل الجهاد كلمة حق عند سلطان الجائر) عوالياللآلي ج1ص432 بهترين مبارزه آن است كه در مقابل ستمگر حق بگويد .
امام(خميني ره) جبهه رفت خير نرفت ولي در مقابل يك ابرقدرتي گفت : آمريكا هيچ غلطي نميتواند بكند, درصورتي كه همه از او ميترسند . جبهه فقط شمشير نيست گاهي يك كلمه كه انسان ميگويد يا مينويسد .
حديث :(أَتْقَى النَّاسِ مَنْ قَالَ الْحَقَّ فِيمَا لَهُ وَ عَلَيْه)منلايحضرهالفقيه ج4ص394 با تقواترين كسي است كه حق بگويد چه بر نفع يا ضررش باشد .
يك مسلماني دزدي كرده بود مثلاً فرش يا قاليچهاي داشت كشف ميشد انداخت منزل يك يهودي بعد هم يهودي راگرفتند . آيه نازل شد : اي پيامبر اين يهودي است ولي بي گناه است .
نه اين كه يهودي است بگويي تو بودي ، دين معنايش اين است ، گاهي بچه است كاري كرده بعد با خود ميگويد لقمه حرام بود و لقمه حرام خيلي خطرناك است .
من دو سال پيش اين را گفتهام اجازه بدهيد تكرار كنم.
قرآن ميفرمايد :(وَيْلٌ لِلْمُطَفِّفينَ)مطففين(1) واي بر كم فروشان چون لقمه حرام ميخورد .
بعد ميفرمايد :(إِنَّ كِتابَ الفُجَّارٍ)مطففين(7)
بعد ميفرمايد :(يَوْمَئِذٍ لِلْمُكَذِّبينَ)مطففين(10)
اول كم فروشي ميكند و لقمه حرام ميخورد بعد فاجر ميشود و بعد خدا و قيامت را قبول نميكند . گناه گام به گام است و شيطان هم اينچنين : اول :(وسوس إليه) بحارالأنوارج11ص162به سوي او پرتاب ميكند . فكر بد به ذهن ميآيد ، اگر سؤال كرده و توضيح خواستي ؟ اين تلفن ، اين نامه ، اين رشوه ، اين دختري كه به او نگاه كرد ، دو نفري كه سوار موتور شدند . فكر بد آمد سؤال كنيد تا روشن شود . اگر دور نكني . حديث : اگر فكر بدي آمد بلند شو و راه برو ، اگر راه ميروي بنشين . يعني شرايط را عوض كن كه برود .
دوم :(مَسَّهُمْ طائِفٌ مِنَ الشَّيْطان)الاعراف(201) تماس ميگيرد – اگر با او برخورد نكردي .
سوم :(يُوَسْوِسُ في صُدُورِ النَّاسِ)الناس(5) جايگاه خود را در درون سينه انسان قرار ميدهد .
چهارم :(فَهُوَ لَهُ قَرينٌ)زخرف(36)شيطان براي او همنشين ميشود .
پنجم :(إِنَّ حِزْبَ الشَّيْطانَ)مجادله(19)جزء حزب او ميشود .
ششم :(مَنْ يَتَّخِذِ الشَّيْطانَ وَلِيًّا)نساء(119)و شيطان رييس او ميشود .
هفتم : (شَياطينَ الْإِنْسِ وَ الْجِنِّ)الانعام(112) خودش ميشود شيطان يعني فكر ، نگاه و عملش و جرثومهاش ميشود شيطان .
لذا قرآن ميفرمايد :(وَ لا تَتَّبِعُوا خُطُواتِ الشَّيْطانِ)بقره(168) سياست گام به گام شيطان را پيروي نكنيد .
يك سيگار بكشي با اين كه سيگاري نميشوي ، بعد پاكت آن را بعد سيگاري ، دلال سيگار و تبليغ و بعد ترياكي ، تا اين كه سر تا پاي او ميشود دود . لباس و دست و استكانش بوي سيگار و سيگار مجسم . همه بايد از دختر و پسر و ديگران مواظب باشيم از گام اول ، وكم فروشي تنها براي كسب بازار و خيابان نيست بنده روحاني هم اگر وقت شما را پاي تلويزيون يا غير آن گرفته و چيزي به شما نياموزم معلم ، منبر ، استاد دانشگاه ، قاضي ، اگر قاضي ساعت بايد كار كند ظهر رفت مسجدوازآن طرف رفت منزل براي استراحت ، اين قاضي فاسق است ، چون حقوق ساعت ميگيرد ولي كار نميكند . كم فروشي مربوط به يك نژاد خاصي نيست(تكرار مطلب) و به همين دليل گناه اول خطرناك است . ناراحت است گناه اول و خود را ملامت ميكند ولي كم كم با گناه رفيق ميشود . به شكلي كه گاهي با گناه لذت ميبرد ، و تا اين كه اگر يك روز گناه نكند غصه ميخورد . پس گاهي محبت و گاهي غضب مسيرانسان را منحرف ميسازد .
نمونهها :
1 – ميفرمايد : (أُفٍّ لَكُمْ وَ لِما تَعْبُدُون)انبياء(67)حضرت ابراهيم فرمود : -اف بر شما و بتهايتان .
قاري :(وَ الْقَوْلِ بِالْحَقِّ وَ إِنْ عَزّ)
«عز» : يعني سخت گرچه حرف حق زدن سخت است ولي من بگويم . عربها به زميني كه بيل در آن نميرود(وسفت است) ميگويند : «عزيز» : زمين سخت
خوشم آمد از يك پيشنماز و امام جماعت مشغول نماز شد بعد فهميد وضو ندارد برگشت به مردم گفت من وضونداشتم و رفت براي انجام آن .
يك عمري اگر امام جماعت و پيشنماز باشد معلوم نميشود دين دارد يا نه . در اين مواقع دينداري معلوم ميشود . استاد سر كلاس بگويد من اين سؤال را نميدانم سخت است ، شاگردهاي بي ادب ممكن است به او بخندند ، مطالعه ميكند بعد ميگويد ولي گاهي خنده و لبخند شاگرد براي استاد سنگين است . وضو نداشتم و بلد نيست راحت ، من بچه بوده و پانصدي از جيب شما برداشته الان بدهم و بگويم بسمه تعالي . من دزد هستم سخت است .
امام سجاد(عليه السلام) ميفرمايد : ايماني به من بده كه اين سختيها را تحمل كنم و حق بگويم .
2 : ابراهيم :(وَ تَاللَّهِ لَأَكيدَنَّ أَصْنامَكُم)انبياء(57) به خدا قسم تنهايي و يك تنه بتهاي شما را ميشكنم و نقشه ميكشم .
3 : (قُلْ يا أَيُّهَا الْكافِرُونَ)كافرون(1)
(لا أَعْبُدُ ما تَعْبُدُونَ)كافرون(2) هرگز عبادت نميكنم اين بتهايي كه شما عبادت ميكنيد .
جايي كه همه بت پرست هستند مثلاً كسي برود رشت بگويد : مرگ بر برنج ، اينجا شهر برنج است اين خيلي شجاعت و جگر ميخواهد ، در شهر بت بگويد مرگ بر بت . به ظاهر و ترجمه صوري آن نگاه نكنيم ، بلكه ميگويد : قدرتي داشته باش در شهر بت بگو مرگ بر بت .
4 – خطبه حضرت زينب كبري(سلام الله عليها)
با يك سخنراني آبروي حكومت بني اميه را ريخت و به يزيد گفت : يزيد خيلي به نزد من پست و كوچكي ،
خيلي مهم است در مقابل قدرتي مثل يزيد كه آن همه انسان را كشته و عدهاي را اسير كرده اينچنين بگويد.
5 – سخنرانيهاي حضرت امام(خميني ره)
گفتن و برخورد با مقامات بالا سخت است ولي باشد آقاي رييس شما سيگار نكشيد ، خفه شو بچه , شما بگو من خفه نميشوم و حرف من حق و كار شما باطل است .
مطلبي است باطل و طرفدار هم دارد نگويي نميشود در مقابل مردم ، وقتي شما به حق رسيدي عمل كن ، در رساله علما است كه اگر 29 روز ماه رمضان را روزه گرفته و خود ماه را ديدي حال اگر براي همه علما هم ثابت نشد شما كه ديدهاي حق روزه گرفتن نداري ، چون خود يقين داري و گرچه براي مقام معظم رهبري ثابت نشده .
اگر ازكسي گناه كبيره ديدي نميتوانی به او اقتدا كني گرچه مردم منطقه با او نماز بخوانند ، اگر انسان به يقين رسيد بايدعمل كند و گاهي مردم كج ميفهمند .
گاهي براي خجالت و يا ترس حق را نميگويد و يااين كه به من چه مربوط است ديگران هستند به من ربطي ندارد و يااز انزوا و بي اعتناييهاي بعد ميترسد و يا عزل از مقام . شما بگو گرچه جامعه نپذيرد حرف حق را .
انگيزههاي گفتن و دفاع از حق :
1 – رضايت خدا :(قل الله ثم ذرهم)انعام(91) بگو خدا بقيه را رها كن . گرچه ديگران ناراحت شوند .
2 – اولياء خدا اينچنين بودهاند…
حضرت ابراهيم عليه السلام يك تنه حرف زد . روزي كه امام(خميني ره) فرمود : شاه بايد برود… مردم گفتند او چه ميگويد ما مستأجر را از خانه نميتوانيم بيرون كنيم مگر ميشود .
3 – گرچه امروز كسي گوش ندهد تاريخ اين را ثبت ميكند .
كه روزي فردي اين حرفها را زده : ميفرمايد :(وَ اجْعَلْ لي لِسانَ صِدْقٍ فِي الْآخِرينَ)شعراء(84)
سؤال : چه فايدهاي دارد(اگر گوش شنوا نباشد)
جواب : اگر گفتن آينده تاريخ به نفع شما قضاوت ميكند كه گفت كسي گوش نداد و يا شما و ديگران كه گفتيد باهم اثرمي گذارد .
من تقاضايي از يكي از بزرگان داشتم دفعه اول قبول نكرد و چندي قبل رفتم خدمت ايشان گفتم من اين تقاضا را چندبار گفتهام ، ايشان قبول كردند .
مثل چوبي كه با تبر اول و دوم نميشكند ولي با سوم ميشكند ، اگر اول و دوم نبود سوم هم اثر نميگذاشت ، زمينه رابراي سومي آماده كردند ، اگر 10 بار تكرار شد بالاخره اثر ميگذارد .
اگر يكي گفت ديگران جرأت پيدا ميكنند ، اگر همه ساكت نشستند نميشود .
پس كسي كه حق ميگويد خدا او را دوست دارد چون ميفرمايد :(وَ اللَّهُ يَقُولُ الْحَق)احزاب(4) و سيره اولياء و گرچه آنها رامسخره ميكردند ، و گواه تاريخ كه شما حق گفتهاي ، و جرأت براي ديگران .
و خداوند قول داده كه : «بل نقذف بالحق علي الباطل » : شما حق بگو ,ما حق را بر باطل پيروز ميكنيم .
معاويه به حجر بن عدي گفت تو را ميكشم ، حجر گفت : سر و زبان مرا هم قطع كنيد ، به خدا قسم من از علي بن ابيطالب بيزاري نميجويم . بعد هم او را اعدام و سر و زبان او را هم بريدند . ولي بعد از 1400 سال براي او مقبره ساختند وماند . به پ يغمبر(صل الله عليه و اله و سلم) ميگفتند : «ابتر» يعني كسي كه پسر ندارد اجاقش كور است . الان يك نفر را در دنياو در شيعه و سني پيدا نميكني بگويد من از دودمان معاويه هستم ، ولي صدها نفر ادعا ميكنند كه سيد حسيني ، وفاطمي هستند و اين به بركت يك دختر است . و اين ارزش است و براي آنها ننگ است كه يكي به آنها افتخار نكند . يزيد يك پسر خوبي داشت زماني گفتاي كاش زماني كه مادر مرا حامله بود سقط ميشد تا چنين پدري نداشته باشم . خيلي عزت است اگر شراب خورد و بدمستي كرد ، پسر و تاريخ او را لعنت كرده و امروز كسي حاضر نيست بگويد من از آن دودمان هستم . زندگي امروز نيست ، گذشته و حال و آينده است ، اگر حق گفتي آينده قضاوت خواهند كرد ، تا قيامت زندگي است .
قاري :(وَ اسْتِقْلَالِ الْخَيْرِ وَ إِنْ كَثُرَ مِنْ قَوْلِي وَ فِعْلِي)يعني كم شمردن ، خير را كم بشمارم گرچه در گفتار و رفتار كار خوب زياد باشد . خودش نبايد بگويد من دانشمند هستم يا 200 يا 500 كتاب خواندهاي مگر با اينها انسان دانشمند ميشود . اگر انسان كارهاي خير خود را زياد بشمارد مغرور ميشود .
امام(خميني ره) رهبر بود ولي فرمود : به من بگوييد خدمتگزار ، مغرور نشو ، خيلي عبادت كردهاي ؟
قرآن ميفرمايد : (يُسَبِّحُ لِلَّهِ ما فِي السَّماواتِ وَ ما فِي الْأَرْض)جمعه(1) تسبيح خدا گويد آنچه در آسمان و زمين است . هستي تسبيح گويد ، مقايسه كنيد چه ميشود تسبيح ما در مقابل آن .
زماني كه نور خورشيد هست يك لامپ چه خاصيتي دارد ؟ مي فرمايد :(كُلٌّ لَهُ قانِتُونَ)روم(26)
به امام سجاد عليه السلام گفتند خيلي عبادت ميكني فرمود : من كجا و علي كجا . به علي عليه السلام اينچنين گفتند ، فرمود : من كجا و پيامبر(صل الله عليه و اله و سلم) كجا . اگر به ندانستنها توجه داشته باشيم خجالت ميكشيم بگوييم چقدرمي دانيم و ديگر اين كه مي گويد ماشين پر بنزين است مولي توجه به طولاني بودن راه ندارد .
علي(عليه السلام) ميفرمايد :(آهِ آهِ مِنْ قِلَّةِ الزَّادِ وَ بُعْدِ السَّفَرِ وَ وَحْشَةِ الطَّرِيق) بحارالأنوارج33ص274 آه از كمي زاد و توشه و طولاني بودن راه . راه طولاني است و اين دو ركعت نماز ارزش ندارد .
مي گويد ما انقلاب كرديم . اولاً آنها كه انقلاب كرده آنقدر نميگويندو معمولاً كچلها بيشتر سرشان را شانه ميزنند مو كم دارد ولي شانه ميزند ، افرادي با پول كم در بانك چك ميكشد ، سبزي هم ميخرد چك ميكشد آنها كه زياد پز ميدهد از تو خالي هستند ، يك عامل رواني هم دارد .
امام هفتم عليه السلام فرمود : هر كسي پز ميدهد معلوم است از توخالي است ميخواهد جبران كند وارد خانه ميشود با 16 تجديدي ميگويد غذا بياوريد اگر نياورند ميزند شيشه را ميشكند با زور شيشه ميخواهد افكار را جذب كند . من ديدهام بعضي از موتور قراضهها كه دود ميكند نشسته روي آن كيف ميكند . لذت ميبرد كمبود دارد . اين حديث است ، خيلي از دخترها با رنگ لباس ، شلوار لي را پاره ميكردند كه الحمدلله اين خل بازيها تمام شد ، عقل و علم و خاصيت بهداشتي دارد ، تمدن است ، دليلي ندارد جز به او نگاه كنند . فرمود : تمام كساني كه ، عطسه ميكنند جوري كه همه به او نگاه كنند ، درست عطسه كن ، مثل بقيه بگو امين ، جوري ميگويدكه همه همه صلوات و او شكلي ديگر همه چاي براي او آب جوش بياور . براي همه پپسي ميگويد براي من كولا بياوريد با اين كه نميفهمد تركيبات را ، هيچ حاليش نيست ، مرضي دارد كه ميخواهد بر خلاف مسير حركت كند و اين خيلي خطرناك است . گاهي در زلف و غذا و آمين ، اسم فلان را نبريد مثل گوجه من بدم ميآيد ، دكان است هر كسي يك دكان باز كرده ، كمال معنوي ندارد مايه ندارد ميخواهد افكار به او نگاه كنند .
فردي آمد كتابي را از آخر به اول حفظ كردهام و آمده جايزه بگيرد گفتم خل نيستي بله اصلاً تو خل هستي چه مشكلي را حل كردهاي و از جامعه و كدام عقل و دين اين كار را ميگويد اگر اصفهان را گفتي «ناهفصا» چه مشكلي حل ميشود .
عمر صرف چيزهايي ميشود كه هيچ سود و پشتوانه عقلي و علمي ندارد مثل كروات . هرچه فكر كرده و به يكي گفتم اگر دليلي آوردي من دو كروات باهم و يك ضرب روشنفكر شوم .
كسي همه لباسها و ريشها را سبز گفتند چرا گفت ميخواهم يك ضرب معصوم شوم اين لباس گرم يا سرد ، نشانه علم و عقل ، فكر و تخصص ، من حمايت ميكنم چه منطقي براي اين هست من نميدانم .
خدايا توفيق بده كه من خيرم را كم بشمارم گرچه زياد باشد ، راه طولاني گرچه كار خير زياد شد .
آية الله عظمي بروجردي لحظه مرگ شروع كرد گريه كردن ، پرسيدند چرا ؟ فرمود : ميروم به نزد خدا با دست خالي ، آن همه كار ، در طول تاريخ شايد مثل مرجعيت ايشان نبوده يا كم نظير بوده ، مسجد اعظم قم در هامبورگ دكتر شهيدبهشتي را فرستاده ، و مسجد ساخته و تربيت طلاب و . . . اگر بدانيم راه طولاني و تا ابديت است اين امكانات كم است، اگر بداني چقدر گراني است به يك قلك پول خرد توجه نميكني .
امام صادق عليه السلام فرمود : در مقابل كارهاي خود سه عكس العمل داشته باشيد :
الف : كار خود را كوچك شماريد ,البته كار مردم را بزرگ .
ب : پنهاني باشد .
ج : در كار خير عجله كنيد .
امام سجاد عليه السلام ميفرمايد : خدايا خدماتي كه به پدر و مادر ميكنم كم و كوچك بشمارم :(وَ أَسْتَقِلَّ بِرِّي بِهِمَا وَ إِنْ كَثُر) الصحيفةالسجاديةص114
به كارهاي جزيي كه براي آنها از نان و برنج و گوشت و . . . انجام ميدهيد مغرور نشويد.
بركات كوچك شمردن كار خير :
الف : مغرور نميشود .
ب : تلاش خود را ادامه ميدهد .
اگر گفت من فارغ التحصيل هستم ديگر نميخواهد مطالعه كند ، اگر چيزي ندانست ادامه خواهد داد ، اگر خير را بزرگ شمرد حركت نميكند .
ج : گرفتار عجب نميشود .
د : منت نخواهد گذاشت .
ه : براي گيرنده گواراست شما هزار تومان ميدهي ميگويي ببخشيد چيزي نيست .
دعاي امام عليه السلام :(وَ إِنَّهُمْ عَلَى مَكَانِهِمْ مِنْكَ وَ مَنْزِلَتِهِمْ عِنْدَكَ وَ اسْتِجْمَاعِ أَهْوَائِهِمْ فِيكَ وَ كَثْرَةِ طَاعَتِهِمْ لَكَ وَ قِلَّةِ غَفْلَتِهِمْ عَنْ أَمْرِكَ لَوْ عَايَنُوا كُنْهَ مَا خَفِيَ عَلَيْهِمْ مِنْكَ لَحَقَّرُوا أَعْمَالَهُم) (شرحنهجالبلاغةج7ص200)
فرشتهها با اين كه دائماً در حال عبادتند و هوي و هوسي ندارند و طاعتشان زياد و غفلتشان كم است ، با اين حال اگرعظمت تو را بفهمند اظهار پوچي و كوچكي خواهند كرد .
زينب كبري(سلام الله عليها)آمدبه كربلاوقتي ديدبدن امام حسين عليه السلام به زمين افتاده دست
برد زير بدن آن حضرت و گفت : «ربنا تقبل منا هذا القليل » : خدايا از ما اين(هديه)كم رابپذيربه نزد حضرت زينب(سلام اله عليها) چنان خدا بزرگ است كه امام حسين عليه السلام كوچك .
خلاصه اين دو جمله از دعا اين كه امام سجاد عليه السلام فرمود :
1 – حق بگويم گرچه سخت است .
از الان تمرين كنيم ,مبادا لطف و محبت و هديه و . . . ديگران ما را از حق گويي بازداشته و خودمان را بفروشيم ، از لطف ومحبتها تشكر كرده و نسبت به حق گوييها ملاحظه نكنيد . اگر به ما يك لبخند زد ميگوييم روابط به هم ميخورد ، مي فرمايد من خودم را به هيچ يك از پول و مقام و پست نفروشم ، من حق ميگويم گرچه مرا عزل كنند .
2 – و خيرم را كم بشمارم گرچه زياد است .
خدايا معرفتي به ما بده كه هرچه رشد ميكنيم خود را بزرگ نبينيم و گرفتار عجب و غرور نشويم .
معرفت ما را نسبت به خودت و كتاب و اولياء وراهت روز به روز زيادتر بفرما .
كشور و دين و دنيا و رهبر و امت و نسل و ناموس ما را حفظ بفرما .
آقا ، امام زمان(عليه السلام) قلب مطهرش را از ما راضي و ظهورش را نزديك و ما را از بهترين يارانش قرار بده .
والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته