متن برنامه ی درس هایی از قرآن کریم حجت الاسلام قرائتی؛ تاريخ پخش :: 1378/9/30
بسم الله الرحمن الرحيم
الهي انطقني بالهدي و الهمني التقوي.
«اللَّهُمَّ وَفِّرْ بِلُطْفِكَ نِيَّتِي، وَ صَحِّحْ بِمَا عِنْدَكَ يَقِينِي، وَ اسْتَصْلِحْ بِقُدْرَتِكَ مَا فَسَدَ مِنِّي اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ اكْفِنِي مَا يَشْغَلُنِي الِاهْتِمَامُ بِهِ، وَ اسْتَعْمِلْنِي بِمَا تَسْأَلُنِي غَداً عَنْهُ، وَ اسْتَفْرِغْ أَيَّامِي فِيمَا خَلَقْتَنِي» ماه رمضان امسال سر سفره امام سجاد عليه السلام هستيم، دعايي است از امام سجاد عليه السلام است كه امام صادق عليه السلام فرمودند: من شاهد بودم كه جدم اين دعا را گفته و پدرم آن را نوشت.
دعاي صحيفه سجاديه، دعايي معتبر است، دعاي مكارم الاخلاق را از صحيفه سجاديه، جمله جمله گفتيم تا رسيديم به: «اللَّهُمَّ وَفِّرْ بِلُطْفِكَ نِيَّتِي، وَ صَحِّحْ بِمَا عِنْدَكَ يَقِينِي، وَ اسْتَصْلِحْ بِقُدْرَتِكَ مَا فَسَدَ مِنِّي اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ اكْفِنِي مَا يَشْغَلُنِي الِاهْتِمَامُ بِهِ، وَ اسْتَعْمِلْنِي بِمَا تَسْأَلُنِي غَداً عَنْهُ، وَ اسْتَفْرِغْ أَيَّامِي فِيمَا خَلَقْتَنِي»(صحيفه سجاديه، دعاى 20). نميفرمايد: « مَا فَسَدْتُ» آنچه را فاسد كردهام بلكه «مَا فَسَدَ مِنِّي» آنچه از فساد از من سر زده ولي غرض نداشتهام، از دستم در رفت.
امام سجاد عليه السلام در دعاي سحر ماه رمضان ميفرمايد: خدايا لغزش از انسان سر ميزند و در آن زمان هم که لغزش سر ميزند، من خدايي تو را قبول دارم. ولي: «وَ لَكِنْ خَطِيئَةٌ عَرَضَتْ وَ سَوَّلَتْ لِي نَفْسِي»(مصباحالمتهجد، ص587) جرقهاي بود سر زد ولي من تو را دوست دارم. و در جاي ديگر ميفرمايد: اگر مرا به دوزخ هم ببري «وَ إِنْ أَدْخَلْتَنِي النَّارَ أَعْلَمْتُ أَهْلَهَا أَنِّي أُحِبُّكَ»(إقبالالأعمال، ص685) اعلام ميكنم به اهل آن كه من تو را دوست دارم. وسايل اصلاح مفاسد: يك روز حضرت از ياران سؤال فرمودند كه: «ارجي آية في کتاب الله» اميدوار كننده ترين آيه قرآن كدام است؟ عدهاي خدمت حضرت گفتند: اين آيه است كه: «إِنَّ اللَّهَ يَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَميعاً» زمر/53 خداوند همه گناهان را ميبخشد. و البته اين آيه خيلي انسان را اميدوار كرده و تكان ميدهد. ديگري گفت: اين آيه: «لا تَقْنَطُوا مِنْ رَحْمَةِ اللَّهِ» زمر/53 از رحمت خدا مأيوس نشويد. هر كسي آيهاي را شاهد بر اين معني و سؤال آورد، بعد خود حضرت فرمود: همه اينها اميدوار کننده است اما آن آيهاي که خيلي اميدوار کنندهتر است اين آيه است كه: «إِنَّ الْحَسَناتِ يُذْهِبْنَ السَّيِّئاتِ» هود/114 كارهاي خوب و نيكي، بديها را از بين ميبرد. يكي از راههاي «استصلاح» اين است كه انسان با خوبيها، بديها را اصلاح كند. و البته جاي دقت و تأمل است كه اين آيه، دنبال آيه نماز است. يعني ميفرمايد: نماز بخوانيد و كارهاي خوب باعث ميشود كه كارهاي بد از بين برود. جواني را ديدم كه قبلاً اطلاع داشتم مذهبي بود ولي او را گول زده و با فيلم و كتاب و. . . گمراه و از مسجد و جلسات بريده بود. او را ديده و احوالي پرسيدم. گفت: نه من ديگر بد شده و از راه بيرون رفتهام و خجالت ميكشم به مسجد و مجالس بيايم. گفتم: اتفاقاً هر موقع انسان احساس گناه و بدي كرد بيشتر بايد به مسجد و مجالس پناه ببرد. قرآن ميگويد خلاف کردي فوري نماز بخوان «إِنَّ الْحَسَناتِ يُذْهِبْنَ السَّيِّئاتِ» مفهوم آيه همين است كه اگر احساس بدي كردي با كارهاي خوب جبران كن.
گويند يكي به فقيري پول داد. همراه آن آقا گفت: ايشان را كمك نکن ترياكي است. آقا برگشت يك مقدار پول ديگر هم به او داد و گفت: اگر ترياكي است پس خرجش بيشتر است. يعني خلافكار زودتر بايد به مسجد بيايد. و بعد به خدا بگويد: خدايا اشتباه كردم به خصوص در اين ماه.
در مناجات داريم كه: «إِلَهِي أَنْتَ الَّذِي فَتَحْتَ لِعِبَادِكَ بَاباً إِلَى عَفْوِكَ سَمَّيْتَهُ التَّوْبَةَ فَقُلْتَ تُوبُوا إِلَى اللَّهِ تَوْبَةً نَصُوحاً فَمَا عُذْرُ مَنْ أَغْفَلَ دُخُولَ الْبَابِ بَعْدَ فَتْحِهِ»(بحارالأنوار، ج91، ص142) خدايا دري را باز و اسمش را توبه گذاشتي، پس چه عذري خواهد داشت كسي كه خلاف كرده بعد از اينكه اين درب باز شده و او داخل نگرديده. ميگويند: (گر گدا كاهل بود تقصير صاحبخانه چيست؟) در جلسه قبل «اسْتَصْلِحْ» را معني كردم كه البته معنايي كه امروز كرديم روشنتر است. جمله بعد: «وَ اكْفِنِي مَا يَشْغَلُنِي الِاهْتِمَامُ بِهِ، وَ اسْتَعْمِلْنِي بِمَا تَسْأَلُنِي غَداً عَنْهُ، وَ اسْتَفْرِغْ أَيَّامِي فِيمَا خَلَقْتَنِي» خدايا چيزهايي من را به خود مشغول و همت مرا گرفته و عمر مرا تمام ميكند، و چيزي كه استعداد و امكانات مرا گرفته و باري روي دوش من گذاشته آن را بردار. اهتمام در اين جمله (از دعاي مكارم امام سجاد عليه السلام) چيست؟ هركس همتش به چيزي است. يكي اهتمام به شكم و خوراك دارد، اهتمام به مال و فرزند، اهتمام به قدرت و حكومت، اهتمام به رقابتهاي سياسي، اهتمام به چيزهاي مثبت هم هست مثل اهتمام به خدمت به مردم. دين يعني مرام و ما انسان بي دين نداريم، هر انساني از يك چيز پر است انسان خالي نداريم، آنها كه همت بر خوراك و شكم دارند ميگويند: امروز صبح عسل و ظهر كباب خورديم.
امير المؤمنين علي عليه السلام ميفرمايد: انسانهايي كه همتشان شكمشان است مثل چهارپا هستند. «هَمُّهَا عَلَفُهَا»(نهجالبلاغه، نامه 45) همتش علفش است. و عدهاي همتشان مال و فرزندشان است. ولذا قرآن درباره اينها ميفرمايد: «يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا لا تُلْهِكُمْ أَمْوالُكُمْ وَ لا أَوْلادُكُمْ عَنْ ذِكْرِ اللَّهِ وَ مَنْ يَفْعَلْ ذلِكَ فَأُولئِكَ هُمُ الْخاسِرُونَ» منافقون/9 شما را مال و فرزند هلاك و غافل از ذكر خدا نكند. البته فرزند به گردن پدر و مادر حق دارد كه به تربيت و امكانات او برسند ولي نبايد به اين بهانه انسان از ذكر خدا غافل شود. در جامعه ما متأسفانه الان عدهاي تمام همشان ورزش است، البته ورزش خوب است ولي بخشي از كار و وظيفه انسان ورزش است اگر يك جوان همه وقت و همش ورزش شد استعدادهاي ديگر هدر ميرود، علم و هنر و خدمت به جامعه هم هست. حتي اگر كسي تمام همش آخرت باشد غلط است. در روايت داريم اين هم درست نيست. دنيا هم هست، افرادي(در صدر اسلام بودند) كه رها ميكردند زن و بچه و خانه را و در بيابانها كارهاي راهبانه ميكردند، در قرآن است كه اين نوع كارها هم مورد قبول نيست. افرادي خنده نداشته و با همسر هم نشست و برخاستي نداشتند، حضرت ميفرمود: اين چه ديني است من اين دين را قبول ندارم، تقسيم كار لازم است. جملهاي ديگر هم هست ولي از گفتن آن معذور هستم و ميترسم بگويم تلويزيون هم پاك كند درست هم نباشد. دنبال آن، حضرت فرموده كسي كه همتش شكمش هست قيمت او هم فلان چيز است. جملهاي دارد كه من نميتوانم بگويم فكر ميكنم خودتان فهميديد كه چيست. هر كسي همتش غذاي هضم نشده است الي آخر. و بعضي همتشان سلطنت و قدرت است. قرآن هم ميفرمايد: آنها زماني خواهند گفت: «هَلَكَ عَنِّي سُلْطانِيَهْ» حاقه/29 هلاك كرد مرا دنبال قدرت رفتنم. گاهي در منطقه هزار كار به زمين مانده است و هيچ كس احساس وظيفه شرعي نميكند، در اين قرآن 32آيه درباره زكات داريم و 20 سال است از انقلاب ميگذرد و وقتي هم در هر شهري به يك نفر ميگويي: كمر همت را براي زكات ببند. ميگويد: «وَفَّقَكُمُ اللَّهُ». ولي در زمان انتخابات چند هزار نفر احساس وظيفه شرعي ميكنند، من نميدانم اين چه شرعي است كه نسبت به32 آيه قرآن كسي احساس وظيفه شرعي نميكند ولي نسبت به مجلس همه احساس وظيفه ميكنند. چه ديني است؟ مثل بعضي جوانها هرچه پول دارند سيگار، ديگري قوطي كبريت و ديگري آلبوم، و يكي طلا و يكي قالي ميخرد. حديث: تجار حق ندارند همه پول خود را صرف خريدن يك چيز و يك كار كنند. چون اگر همه پول را قالي خريدي با يك كبريت همه سرمايهات نيست ميشود، و اگر همه را صرف مزرعه كردي قنات خشك شود، نيست ميشوي و اگر ماشين خريدي در دره افتادي پوك هستي. اگر قنات خشك شد دو تا قالي در خانه داشته و اگر قالي را دزديدند، يك مغازه و اگر مغازه آتش گرفت يك ماشين داشته باشي، حديث است كه غلط است تجار سرمايه را در يك راه مصرف كنند. در بين طلبهها، يكي همهاش درس ميخواند، ملاست ولي وقتي به اجتماع ميآيد فلج است. ملاي فلج. حتي با خادم مسجد خودش دعوا دارد. اين که تمام وقت بازي يا مطالعه، يا شطرنج يا. . . غلط است، تقسيم وقت و استعداد خيلي مهم است. بعضي زن و بعضي فرزندان را رها ميكنند، اينها غرق ميشوند. همت براي خدمت به مردم: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص: «مَنْ أَصْبَحَ لَا يَهْتَمُّ بِأُمُورِ الْمُسْلِمِينَ فَلَيْسَ بِمُسْلِمٍ»(كافي، ج2، ص163) هركس صبح كند و اهتمام به نجات بخشي و به امور مسلمانها نداشته باشد(پس مسلمان نيست). از علي عليه السلام سوال شد: فقيه واقعي كيست؟ «من انقض الناس من شر اعدائهم » كسي است كه مردم را از شر دشمنان نجات دهد. امام(خميني ره) فقيه بود. چون مردم را از شر آمريكا نجات داد. و الا نميگويد فقيه كسي است كه چقدر كتاب خوانده و چند سال بيشتر در حوزه بوده، ممكن است سالهاي بيشتري در حوزه بوده و خوانده ولي نميتواند مردم را از شر دشمنان نجات دهد. تقسيم كار در مطالعه: حديث: پيامبر صلي الله عليه و اله و سلم فرمود: هر روز علم من بايد زياد شود و اگر علمم زياد نشود آن روز براي من مبارك نيست. فيلمهاي روزهاي آخر عمر امام(خميني ره) را كه تلويزيون پخش كرد ديديد که امام نماز شب ميخواند وسط نماز شب قرآن را باز و مقداري قرآن تلاوت كرده، بعد راديو(بي بي سي) گوش ميداد. هم ميخواهد ببيند دنيا چه خبر است و هم خداوند چه فرموده و هم ميخواهد با خدا رابطه داشته باشد. رابطه با خدا: نماز، خدا با انسان حرف بزند: قرآن. درباره «وَ اكْفِنِي. . . »: (خدايا مرا كفايت كن) دعا زياد است در يك جا امام صادق(ع) ميفرمايد: «وَ اكْفِنِي مَئُونَتِي وَ مَئُونَةَ عِيَالِي وَ مَئُونَةَ النَّاس»(كافي، ج2، ص578) مرا كفايت كن در بار مسؤوليتي كه براي خود و عيالم دارم. البته معناي اينكه خدايا مرا كفايت كن و بار را از دوشم بردار معنايش اين نيست كه ديگر كار نكنيم چون: وقتي آيه نازل شد كه: «وَ مَنْ يَتَّقِ اللَّهَ يَجْعَلْ لَهُ مَخْرَجاً وَ يَرْزُقْهُ مِنْ حَيْثُ لا يَحْتَسِبُ» طلاق/3-1 هركس تقوا داشته باشد خداوند از راهي كه فكر و حسابش را نميكند براي او ميرساند و روزي ميكند. يك عدهاي گفتند: در خانه ميمانيم و تقوا پيشه ميكنيم. ولي گفتهاند: با توكل زانوي اشتر ببند، يعني ما هم بايد حركتي داشته باشيم. در همين ماه رمضان در دعا از خداوند ميخواهيم كه: «اللَّهُمَّ أَغْنِ كُلَّ فَقِيرٍ»(المصباح كفعمي، ص617) خدايا همه فقيران را بي نياز كن. شما در اين راه چه كار كردي؟ مقداري به فقير بده بعد به خداوند بگو: خدايا تو هم باقيش را بده. اگر ليوان آبي به دست من باشد و شخصي اظهار تشنگي ميكند و من به شما بگويم: آب به او بدهيد. شما به من خواهيد گفت: كه خودت آب داري يك مقداري هم شما بده. به خدا ميگوييم: فقير را بي نياز كن. اگر وضع ماليات خوب است به چند فقير كمك كردهاي؟ بايد دعا كنيم و حركت هم بکنيم. حديث: دعاي بيكار مستجاب نميشود. با دو بال بايد پريد، يكي كار و ديگري دعا و استغفار. اما بال كار: ميفرمايد: «فَإِذا قُضِيَتِ الصَّلاةُ فَانْتَشِرُوا فِي الْأَرْضِ وَ ابْتَغُوا مِنْ فَضْلِ اللَّهِ وَ اذْكُرُوا اللَّهَ كَثيراً لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ» جمعه/10. نماز جمعه كه تمام شد برويد دنبال كار. و باز ميفرمايد: « فَامْشُوا في مَناكِبِها وَ كُلُوا مِنْ رِزْقِهِ» ملك/15 براي كار از گردنهها بالا رويد تا از رزق خدا بخوريد. اما بال دعا: البته دعا هم نقش دارد چون در اين باره ميفرمايد: «فَقُلْتُ اسْتَغْفِرُوا رَبَّكُمْ إِنَّهُ كانَ غَفَّاراً يُرْسِلِ السَّماءَ عَلَيْكُمْ مِدْراراً» نوح/11-10 اگر استغفار كرديد باران رحمت بر شما نازل ميشود. هم كار و هم دعا، وقتي ميگويي «وَ اكْفِنِي. . . » خدايا مرا كفايت كن، خود هم بايد تلاش كني. ادامه دعا: «وَ اسْتَعْمِلْنِي بِمَا تَسْأَلُنِي غَداً عَنْهُ» خدايا مرا در راهي بدار كه فردا درباره آن از من سؤال ميكني. مثل محصلي كه ميگويد: استاد ميخواهد از چه چيز سؤال كند تا من آماده كنم خود را؟ سؤال: چرا خداوند فرداي قيامت از ما سؤال ميكند، نميشود در همين دنيا معامله نقدي كند، خوبيها و بديها را همين دنيا جزا و پاداش بدهد چرا خداوند نسيه معامله ميكند؟ جواب: در دنيا نميشود جزا داد به 8 دليل كه يكي از آنها را ميگويم: اگر يكي زد توي سر ديگري و به خاطر آن فوراً دستش فلج شد، زماني كه منزل ميرود، همه بستگان او از اين اتفاق غصه ميخورند وحال آنكه بستگان كه گناهي نكردهاند. پس اگر بخواهد در دنيا جزا دهد ديگران هم اذيت ميشوند لذا بايد در جايي باشد كه: «يَوْمَ يَفِرُّ الْمَرْءُ مِنْ أَخيهِ» عبس/34 و «فَلا أَنْسابَ بَيْنَهُمْ يَوْمَئِذٍ» مومنون/101 و «وَ تَقَطَّعَتْ بِهِمُ الْأَسْبابُ» بقره/166. شخص از برادر و زنش و. . . فرار ميكند و بايد در جايي باشد که «نسبتها كارگزار نيست» و دليل ديگر اين که جزا در دنيا محدود است، مثلاً: اعدام براي مخترع هرويين جزاي يكي از جواناني است كه به اين واسطه از بين برده، و حال آنكه او باعث هزاران، هزار اين مصيبتها است. بايد زمان و شرايطي باشد كه او مرتب بميرد و زنده شود ميفرمايد: «إِنَّ الَّذينَ كَفَرُوا بِآياتِنا سَوْفَ نُصْليهِمْ ناراً كُلَّما نَضِجَتْ جُلُودُهُمْ بَدَّلْناهُمْ جُلُوداً غَيْرَها لِيَذُوقُوا الْعَذابَ إِنَّ اللَّهَ كانَ عَزيزاً حَكيماً» نساء/56. در دوزخ هرگاه پوستشان ميسوزد پوست نو روييده ميشود تا عذاب را بچشند. دنيا محدود است هم براي صالحان و مردان بزرگ، هم براي مجرمين. مثلاً: پيامبر اكرم صلي الله عليه و اله و سلم در دنيا چگونه پاداش بگيرد؟ با قالي ابريشم و كباب و عسل و ماشين بنز که اينها را ممكن است يك يهودي و قمار باز هم داشته باشد. پس اين دنيا نه براي «صالح» و نه براي «مجرم» زمينه و آمادگي پاداش و جزا نيست. سؤال: فرداي قيامت در باره چه چيز سؤال ميشود؟ جواب: قرآن ميفرمايد: «فَوَ رَبِّكَ لَنَسْئَلَنَّهُمْ أَجْمَعينَ» حجر/92 از همه ميپرسيم حتي از انبياء هم سؤال خواهيم كرد. هم از مردم و هم از انبياء كه هر كدام به وظيفه خود عمل كردهاند يا نه؟ ميفرمايد: «وَ قِفُوهُمْ إِنَّهُمْ مَسْؤُلُونَ» صافات/24 بايستند و همه بايد سؤال بشوند. از چه چيز سؤال ميشود؟ ميفرمايد: «عَمَّا كانُوا يَعْمَلُونَ» بقره/134 از آنچه عمل كردهايد. به خصوص از ولايت سؤال ميشود. ميفرمايد: «ثُمَّ لَتُسْئَلُنَّ يَوْمَئِذٍ عَنِ النَّعيمِ» تكاثر/8 حتماً سؤال ميكنيم از نعمتها.
حديث داريم که: منظور از نعمت در اين آيه، نعمت ولايت و رهبري است. حتي سؤال ميكنند از اينكه چه اسمي براي فرزند انتخاب، و به كدام مدرسه فرستادي؟ آيا رسيدگي به كفش بچه بيشتر بود يا به مغزش؟ اولين حرف زشتي كه زد آيا بر روي او خنديدي(يا او را تذكر و نصيحت كردي)؟ ميفرمايد: «وَ أَنَّكَ مَسْئُولٌ عَمَّا وَلِيتَهُ مِنْ حُسْنِ الْأَدَبِ وَ الدَّلَالَةِ عَلَى رَبِّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ الْمَعُونَةِ عَلَى طَاعَتِهِ»(منلايحضرهالفقيه، ج2، ص621) مسؤول كسي هستي كه بر او ولايت داري: مثل فرزند: «مِنْ حُسْنِ الْأَدَبِ وَ الدَّلَالَةِ عَلَى رَبِّهِ عَزَّ وَ جَلَّ» ادب خوب بياموزي و خدا را بايد به او بشناساني: «وَ الْمَعُونَةِ عَلَى طَاعَتِهِ» و او را بر اطاعت خدا كمك كني. اگر آب سرد است و اذيت ميشود، آب گرم براي وضوي او تهيه کني و سحري را به شكلي ترتيب دهي كه بتواند روزه بگيرد. آموزش و پرورش مسؤول است در ماه رمضان ورزش را حذف كند وقتي ورزش كرد و گرسنه شد، روزهاش را ميخورد. يك ماه ورزش نكند، ورزشها فكري باشد مثل نقاشي، خطاطي و كامپيوتر. ما مسؤول كمك به فرزندان براي زمينه سازي اطاعت آنها هستيم. قَالَ لُقْمَانُ لابْنِهِ: «اعْلَمْ أَنَّكَ سَتُسْأَلُ غَداً إِذَا وَقَفْتَ بَيْنَ يَدَيِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ عَنْ أَرْبَعٍ شَبَابِكَ فِيمَا أَبْلَيْتَهُ وَ عُمُرِكَ فِيمَا أَفْنَيْتَهُ وَ مَالِكَ مِمَّا اكْتَسَبْتَهُ وَ فِيمَا أَنْفَقْتَهُ»(كافي، ج2، ص134) و سؤال ميكنند: «شَبَابِكَ فِيمَا أَبْلَيْتَهُ» جواني را چه كار كردي؟ «وَ عُمُرِكَ فِيمَا أَفْنَيْتَهُ» عمر را در چه راهي مصرف كردي؟ «وَ مَالِكَ مِمَّا اكْتَسَبْتَهُ وَ فِيمَا أَنْفَقْتَهُ» از كجا پول آورده و خرج كردي؟
حضرت(رسول صلي الله عليه و اله وسلم) فرمود: «يَا أَبَا ذَرٍّ اغْتَنِمْ خَمْساً قَبْلَ خَمْسٍ شَبَابَكَ قَبْلَ هَرَمِكَ وَ صِحَّتَكَ قَبْلَ سُقْمِكَ وَ غِنَاكَ قَبْلَ فَقْرِكَ وَ فَرَاغَكَ قَبْلَ شُغْلِكَ وَ حَيَاتَكَ قَبْلَ مَوْتِكَ»(مكارمالأخلاق، ص458) غنيمت بدان پنج چيز را قبل از پنج چيز:
1 – «شَبَابَكَ قَبْلَ هَرَمِكَ» قبل از آنكه محروم شوي قدر جواني را داشته باشي.
2 – «وَ صِحَّتَكَ قَبْلَ سُقْمِكَ»: و سلامت قبل از مريضي.
3 – «وَ غِنَاكَ قَبْلَ فَقْرِكَ»: و بي نيازي قبل از فقر.
4 – «وَ فَرَاغَكَ قَبْلَ شُغْلِكَ»: فراغت قبل گرفتاري و مشغولي.
5- «وَ حَيَاتَكَ قَبْلَ مَوْتِكَ»: زندگي را قبل از مرگ.
از آزمايشگاه، استاد، كتابخانه، اتوبان، برق، آب، مديريت، فردا سؤال ميكنند از حق الناس از صله رحم، از فقراي گرسنه. سؤال: خداوند ما را براي چه آفريد، براي خوراك، پوشاك، مسكن، زندگي. . . ؟ ميفرمايد: به من فراغتي بده كه فكر كنم براي چه مرا آفريدهاي. و لذا ميفرمايد حرفهاي بيهوده نزنيد، گاهي مينشينيم كه از اينجا تا سقف چند متر است، 15 متر يا 14 متر و. . . چه فايدهاي براي شما دارد. ميفرمايد: حرفهايي كه نقشي در زندگي شما ندارد مطالعه و وقت خود را صرف نكنيد. حديث: قَالَ الْحَسَنُ بْنُ عَلِيٍّ(ع): «إِنَّ الْمُؤْمِنَ يَتَزَوَّدُ وَ الْكَافِرَ يَتَمَتَّعُ»(كشفالغمة، ج1، ص572) مؤمن زاد و توشه بر ميدارد اما كافر ميخورد و ميچرد. پس امام سجاد(ع) در اين چند جمله دعا اينچنين از خداوند درخواست نمود كه: خدايا با قدرتي كه داري فسادهاي مرا اصلاح كن.
خدايا چيزهايي كه عمر و مغز مرا اشغال ميكند، كفايت كرده و بار مرا سبك كن. و چيزهايي كه فرداي قيامت ميخواهي از من سؤال كني از جواني و درآمد، الان مرا در مسيري قرار بده كه بتوانم در قيامت جواب بدهم. و مرا در راه هدفي قرار بده كه براي آن آفريدهاي تا خط را گم نكنم، و نكند كه عمرم را در غير مسيري كه آفريدهاي مصرف كنم. مثل اينكه انسان پول به بچه ميدهد براي خريدن نان ميبرد براي چرخ و فلك بازي. و دنيا و خيلي از جوانها خط را گم كرده و از آخرت و خدا غافل هستيم و از محرومين و فقرا غافليم و غفلت بزرگترين خطر است براي انسان كه: «فَبَصَرُكَ الْيَوْمَ حَديدٌ» ق/22 در قيامت چشمها مثل آهن ميشود. ميگويد: من غافل بودم و عمرم را باختم و بازنده كسي نيست كه ماشين و خانهاش ارزان شود بلكه كسي است كه عمرش به بطالت تمام شود.
خدايا به حق امام سجاد(عليه السلام) ما را از خاسرين و اهل حسرت قيامت قرار نده. فسادهاي ما را اصلاح بفرما. آنچه ما را به خود مشغول ميكند بار سنگينش را از ما بردار. دولت و ملت، رهبر و ملت و نسل و ناموس، عقائد و افكار ما حفظ بفرما. و قلب آقا امام زمان عليه السلام را براي هميشه از همه ما راضي بفرما.
والسلام عليكم و رحمه الله و بركاته