در بهمن ماه1364درحالیکه مردم ایران جشنهای پیروزی انقلاب اسلامي را برگزار می کردند،رزمندگان اسلام در یک عملیات حیرت انگیز، شهر ساحلی فاو را در منتها الیه جنوب عراق تصرف و ارتباط عراق را با آبهای خلیج فارس قطع کردند.
در بهمن ماه1364درحالیکه مردم ایران جشنهای پیروزی انقلاب اسلامي را برگزار می کردند،رزمندگان اسلام در یک عملیات حیرت انگیز، شهر ساحلی فاو را در منتها الیه جنوب عراق تصرف و ارتباط عراق را با آبهای خلیج فارس قطع کردند.
طراحی و فرماندهی عملیات از چنان دقت بالایی برخوردار بود که دشمنان ایران را عملاً در انزوا قرار داد. برای چندمین بار بود که ائتلاف جهانی علیه ایران واقعاً از درک ایران عاجز مانده بود. فرماندهان ایران چگونه توانسته بودند با وجود ماهواره های جاسوسی، هواپیماهای جاسوسی آواکس و … عملیات به این بزرگی و عظمت را طراحی و اجرا کنند، بدون اینکه دشمنان کوچکترین اطلاعی از آن داشته باشند. چاره ای نبود، اردوگاه شیطان باید شکستی دیگر را از سپاه اسلام قبول می کرد. با اینکه عبور دادن نیروی نظامی و گذر از اروند رود از نظر کارشناسان نظامی دنیا غیرممکن بود، اما به همت نبوغ و درایت ایرانی، اين ناممکن، ممکن شده بود. حالا دنیا منتظر شکست ایران در فاو بود. از نظر نظامی پشتیبانی این حجم نیرو از طریق رودخانه ای که حدود یک کیلومتر عرض دارد و عمق آن 12 متر است و 5/3 متر اختلاف ساحل در جزر و مد دارد، کاری غیر ممکن است. پس اردوگاه دشمنان ایران با این امید که توان ایران تحلیل می رود و شکست می خورد، عقده تحقیر آمیز شکست را تحمل می کردند، غافل از اینکه شگفتی دیگری در حال ظهور است.
همان اراده و تفکری که از اروندرود عبور کرد و دشمنان اسلام را وادار به تسلیم نمود، حالا پشتیبانی و لجستیک رزمندگان اسلام را مهیا می کرد.
احداث پل بر روی رودخانه اروند در دستور کار فرماندهان جنگ قرار گرفت.از نظر مهندسی احداث پل بر روی رودخانه ای با شرایط و مشخصات اروند در حالت عادی نیاز به ماهها وقت و مصالح انبوهی دارد. اما پل مورد نظر فرماندهان جنگ باید در کمترین زمان، در استتار و پوشش کامل و به دور از دید دشمنانی که هر روز با صدها پرواز شناسایی به وسيله هواپیماهای جاسوسی و ديد كامل توسط ماهواره های جاسوسی در منطقه داشت و از همه مهمتر مقاوم در برابر بمباران و گلوله باران عراق باشد.
آستینهای همت فرزندان ایران بزرگ برای خلق حماسه ای دیگر بالا رفت. کار باید با دقت و ظرافت خاصی انجام می شد، به گونه ای که از دید دشمنان مخفی باشد. در این کار رزمندگان باید با عوارض طبیعی و طبیعت خشن جغرافیایی دهانه خلیج فارس نیز به نوعی
می جنگیدند.
طوفانهای بزرگ این منطقه، آتش پر حجم توپخانه و هواپیماهای دشمن و … اما همه این موانع کوچکتر از اراده مقدس رزمندگان و مهندسین جنگ بود.
طراحی پل به این صورت بود که با انتقال حدود 5000 لوله فولادی 12 متری با دهانه 42/1 سانتیمتری از اهواز و چینش آنها از کف رودخانه تا بالای آب، این کار به انجام برسد و پل ساخته شود.
آنچه در پی می آید شرح مختصری از چگونگی خلق این حماسه بزرگ و شاهکار مهندسی جنگ است. شاهکاری که مانند خیلی از میراثهای این مرز پر گهر تا ابد در حافظه قدرشناس مردم ایران و پیروان اسلام ناب محمدی خواهد ماند.
احداث پل بر رودخانه اروند
1-مشخصات رودخانه
«پل بعثت» بر روي رودخانه اروند احداث شده است. به دليل نزديكي به خليجفارس و جريان جزر و مد، آب رودخانه كيفيت آب دريا را دارد. حداكثر شدت جريان در زمان جزر اتفاق ميافتد كه حدود 2 ميلي ثانيه ميباشد. عرض رودخانه در محل پل900 متر و حداكثر عمق آن 12 متر است.
لازم بود براي شروع و پايان اين عمل مطمئن باشيم و بتوانيم بر روي رودخانهاي كه داراي ويژگيهاي جزرومدي بلندي با اختلاف 5/3 متر است، اين امر را محقق سازيم. برخي از كارهاي طراحي توسط مهندسین ستاد كربلا انجام شده بود، ولي مشكل بستر رودخانه و مسأله ايمني طرح وجود داشت. در ابتدای شروع کار متوجه شديم كه پيشروي آب از قسمت ساحل است، که اين موضوع ابهامات فراواني در برابرمان قرار داد. مردد بودیم شمع کوبی کنیم و پشت شمع کوبیها لوله ها را بیندازیم یا… همچنين مطمئن نبوديم كه بتوانيم با شيوهاي توجه دشمن را منحرف کنیم که مزاحم كار ما نشود و البته مشكلات ديگري از نظر فني پيش رو بود كه پاسخ روشني براي آنها نداشتيم.
مشورتهايي با مسئولین ستاد كربلا انجام شد و قرار شد كه روي سيستم شناوري كار كنيم، به جاي اينكه لولهها را به صورت خام درپشت شمعها قرار دهيم، لولهها را شناور كنيم و بعد آنها را غرق نماييم. اصل شناوري يك مسأله بود كه يك لوله به قطر 5/1 متر و با وزن حدود 7 تن چگونه ميتوان آن را بر روي آب شناور نگه داشت در حالي كه طوري سر و ته آن را ببنديم كه به آساني هم بارشود. پاسخی برای این سئوال در هیچکدام از کتب معتبر پیدا نکردیم. در اشلهاي آزمايشگاهي هم، اين كار بسيار پرهزينه و مشكل و شايد غيرممكن مينمود، لذا لازم ديديم اين آزمايش را در اشلهاي واقعي انجام دهيم و پاسخش را به دست آوريم. موضوع دیگر این بود که این کار از لحاظ سيستم ايستايي و پايداري به صورتي باشد كه بتواند در مقابل جزر و مد و سرعتهاي زياد جريان رودخانه مقاومت كند و در رابطه با بستر مطمئن رودخانه، تعادل خودش را از دست ندهد و در مقابل لرزشها، مقاومتهاي لازم را داشته باشد. روي اين سيستم با مشخصات و مزيتهاي طرح شده بايد جوابهاي دقيق و محاسباتي پيدا ميكرديم و يا با آزمايش به يقين ميرسيديم. ما به هر نحو كه شده بايستي اين كار را انجام ميداديم زيرا رزمندگان ما در جزيره فاو حضور گستردهاي داشتند و از اين طرف رودخانه تدارك لازم در اختيارشان قرار ميگرفت. امكانات شناوري محدوديتهاي زيادي داشت كه نهايتاً اين موضوع برايمان روشن بود و مطلب ديگري كه برايمان وجود داشت حمايت بيدريغ مسئولان امر بود كه قوت قلبي براي ما بود. مطمئن بوديم كه اگر خدايناكرده در اجراي طرح با شكستي روبهرو شويم، به علت حسن نيت توبيخ نخواهيم شد. مسأله ديگر اينكه نظر رزمندگان و جهادگران ما نسبت به حمايت خداوند بود كه پشتيبان ماست و ايمان و فداكاري نيروهاي ما عامل ديگر بود كه جمعاً باعث شد تصميمات قطعي درباره طرح شناوري گرفته شود. البته تا به اين طرح شناوري رسيديم مدتي طول كشيد تا پاسخ اين كار را به دست آوريم.
2-مشخصات پل
پل از لولههايي به طول 12 متر و داراي قطر 56/142 سانتيمتر و ضخامت 16 ميليمتر از نوع فولاد (ST 60) تشكيل شده است. لولهها در هر رديف زنجير توسط اتصالات گوشوارهاي به يكديگر متصلند. هر رديف طوري روي رديف قبلي قرار ميگيرد كه شكل شبكه لانه زنبوري را به وجود ميآورد. لولهها در چند رديف فوقاني به يكديگر متصل نيستند، از جايي كه لولهها را نميتوان از طريق شناوري رويهم قرار داد.
پس از تراز نمودن سطح فوقاني با قرار دادن لولهها با قطرهاي متفاوت ـ به ضخامت لازم ـ روي آخرين رديف آسفالت ريخته ميشود.
در طرح اوليه براي سيستم شناوري قطعات پنجتايي به يكديگر متصل ميشدند كه براي آباندازي آن نياز به اسكله داشتيم كه ساخته شد وحتي اينكه به طرح قطعات پنج تايي هم رسيديم هم مطلبي است؛ يعني ابتدا مطالعاتي روي آن صورت گرفت و ما محل نهر و نوع اسكله و كارگاه را انتخاب كرديم كه خود اينها هر كدام مراحلي داشت كه شايد از حوصله ايم مقوله خارج باشد. خلاصه اينكه براي اسكله، قسمتي از كارهاي جوشكاري در اهواز و مقداري هم در كارگاه منطقه صورت گرفت و موقع شناور بودن لوله نيز مراحلي داشت كه چگونه ما توانستيم پاسخش را پيدا كنيم و يك چنين لولهاي در حالت شناوري و… و آيا چگونه ميتوان يك لوله را با اين ابعاد در حالت شناوري نگه داشت و درِ آنها را به چه وسيلهاي ببنديم و چگونه بازش كنيم در حالي كه پاسخ آنها را نميتوانستيم در كتابها پيدا كنيم. البته اصول علمي را در اختيار داشتيم. مانند قانون ارشميدس كه «اگر جسمي وارد مايعي بشود به اندازه وزن مايع هم حجمش از وزن آن كاسته ميشود». و اين براي ما روشن بود با توجه به 19 متر مكعب و يا به عبارتي 19 هزار ليتر يعني 19 تن آب را قدرت شناوري داشته باشد و يا به اين عبارت كه اگر ما درِ اين لوله را ببنديم شناوري به دست ميآيد كه قادر است وزن 19 تن بار را بر روي خودش تحمل كند و در مورد اين كه وزن خودش 7 تن است و اين در بايد اين فشار را هم تحمل نمايد. و حال آيا اين دريچه بايد چه نوع باشد كه مقاومت اين كار را داشته باشد و بتواند زود باز شود. ابتدا برادران پارچه برزنت را پيشنهاد كردند كه ما نميدانستيم تارهاي اين پارچه چقدر مقاوم است و چگونه ما اين را ببنديم و ديگر سؤالات متعددي كه وجود داشت و به ناچار بايد اين آزمايش را در اشلهاي واقعي انجام می دادیم. اين آزمايش را در محور عملياتي خودمان انجام داديم كه ابتدا اسكله را ساختيم و لولهها را در تعداد پنجتايي روي آن قرار داديم. سپس درِ لولهها را با برزنت و پلاستيك بستيم كه مهار آنها توسط تسمههاي پلاستيكي كه خاص كارتنبندي است انجام شد كه بعد از طناب به جاي تسمه استفاده كرديم البته طناب همان استقامت را دارا بود، به علاوه به سرعت باز ميشد و همين امر باعث شد كه طناب انتخاب شود.
3-خلاصه روش اجرا
1- براي اتصال لولهها به يكديگر و قراردادن هر يك از لولههاي رديف اول روي بستر رودخانه و سپس لولههاي رديفهاي بعدي روي لولههاي پايينتر از طريق شناور نمودن هر يك از لولهها ـ به وسيله بستن در لوله با برزنت ـ استفاده مينماييم.
2- جهت بستن سر لولهها و آباندازي آنها از سكوهاي مناسب استفاده ميشود.
3- جهت انتقال لولههاي شناور از محل آباندازي تا محل نصب از “روتورگ” استفاده ميگردد.
4- براي آباندازي لولهها از روي سكو به داخل آب از جراثقال استفاده ميگردد.
5- بعد از اتصال چند لوله شناور به تعداد متناسب با شدت آب و وضعيت رودخانه، در تعدادي از لولهها شناور را باز ميكنيم تا غرق شوند و در پايان اين مرحله از “غرق” تعدادي لوله شناور براي اتصال لولههاي بعدي روي آب باقي ميمانند.
6- ميزان انحراف محور هر يك از لولهها از محور پل به وسيله دوربين كنترل شده و زمانهاي غرق از نظر شدت جريان طوري انتخاب ميشوند كه ميزان انحراف جبران شود. يا از طريق قرار دادن يك لوله، “تصحيح انحراف از محور” در جاهايي كه مورد لزوم است لولهها را در محور پل قرار ميدهيم.
7- نقطه شروع هر رديف از محلي خواهد بود كه رديف قبلي نسبت به نقطه شروع خود اختلاف ارتفاعي برابر قطر لوله پيدا كرده باشد.
8- بعد از پايان نصب لولهها از طريق شناوري، نصب رديفهاي بعدي و رگلاژ بالاي لولهها و ريختن آسفالت را از ساحل شروع كرده و پيشروي مينماييم.
9- ساخت لولهها مطابق مشخصات در كارگاههاي خارج از منطقه اجراي پل ساخته و سپس حمل ميشوند.
ساخت لوله
در كارخانه لوله سازي ورقها به صورت لوله درآمده و پس از آزمايشهاي لازم در اختيار كارگاه “جوشكاري گوشوارهها” قرار ميگيرد. لولههاي استفاده شده از نوع لولههاي ساخته شده براي انتقال نفت و گاز بوده و ميتوان از لولههاي درجه 2 و 3 در صورتي كه داراي استحكام لازم براي تحمل بارهاي عمودي (فشاري) باشند، استفاده نمود.
در زمان شناور بودن مسأله كشيدن مطرح بود كه آيا با چه وسيلهاي قادريم اين لولهها را بكشيم. البته وسايلي مانند روتورگ1 و طارق2 و قايقها اكثر مواقع وسيلهاي را حمل ميكردند ولي هيچگاه چيزي را نميكشيدند كه اين خود سؤال بود. ولي در زماني كه اين لولهها شناور شدند، خيلي از مسائل برايمان روشن گرديد. مسأله ديگر انتقال لولههاي پنجتايي از سطح شيبدار بود. با اين كه تمام اينها محاسبه شده بود، باز مسأله وارد كردن اين تعداد از اين1- شناوري بزرگتر از قايقهاي تندرو 2- شناوري كه قادر است وسائط نقليه و بار را حمل كند.
سطح مطرح بود كه جراثقال دستي و جراثقالهاي ديگر و… مطرح شد كه نهايتاً بهترين راه هل دادن را انتخاب نموديم و چون اين اولين آزمايش در اين صورت بود لذا گفته شد كه عكس و فيلم نيز تهيه شود. در زمان مد لولههاي شناور را در نهر قرار داديم و قرار شد از آنجا لولهها را به طرف رودخانه بكشيم. موقع انجام این کار برزنت و پلاستيك لولهاي سر خورد و در فاصله 50 متري اسكله درون آب غرق گرديد. همه را يأس و نااميدي فراگرفت و سؤالهايي مطرح ميگرديد. ما در اين زمان برادراني را كه سؤال و يا حرفي داشتند فراميخوانديم و از گفتوگوها و بحثها اشكالات كار را جستجو ميكرديم. و مسأله بدين صورت حل شد و هيچگاه از ايراد گرفتن از كارمان گريزان نبوديم.
براي ما اصول كار روشن بود و در جزئيات نياز به تجربه وآزمايش بود. ما نظام و سازماندهي برادران را انجام داديم كه گروههايي از قبيل حمل و نصب و آباندازي تشكيل شد و به آنها آموزشهاي لازم، حتي شنا، داده شد و از نظر ايمني و حفاظتي توجيه شدند و بعد به آنها گفتيم كه همه ما در يك شرایط كاري قرار داريم كه به مقاومت و پايداري و فداكاري نياز دارد وممكن است در مراحلي از كار با شكست مواجه شويم و اين شكستها بايد برايمان درس باشد و اگر عدم موفقيتي در كار به وجود آمد، نبايد به تداوم كار لطمه وارد شود. بعد ما همه ميدانستيم كه بايد از روش سعي و خطا استفاده كنيم و در ضمن، كار هم پيش برود. اما پس از غرق اين قطعه پنجتايي سؤالات اوج گرفت ولي ما اعلام كرديم كه برادران حق دارند ديدگاههاي خودشان را بيان كنند. البته نه به عنوان اينكه طرح مواجه با شكست شده بلكه ما بايد اشكالات را بشناسيم. در همان بعد ازظهر جلسهاي با افراد مسئول در موقعيت1 تشكيل داديم. در اين جلسه بحث مختصري صورت پذيرفت و مراحل بعدي كار و مراحل ايمني هم مطرح گرديد كه از آن جمله يكي سطح شيبدار بود كه توانستيم به نتيجه برسيم. بعد در مورد برزنت بود كه ابتدا ما در مورد خود برزنت نقاط ضعفي را تصور ميكرديم ولي بعد متوجه شديم كه ضعف از برزنت نيست بلكه از سطح اتكاي آن است، با توجه به اينكه طناب بسته شده استقامت خوبي داشت ولي ما اصطكاك برزنت بر روي لوله را به حساب نميآورديم. و چيزي هم كه باعث شد لولهها غرق شوند، كشيده شدن برزنت بر روي بدنه لوله بود.
در مطالعاتي كه انجام شد به فكر افتاديم كه اگر جسمي را ما در پشت برزنت قرار دهيم كه منانع فشار آب بر برزنت شود ـ يعني فشار آب را خنثي نمايد ـ اين ضعف سايش برزنت را هم خنثي كردهايم، بدين جهت يك طبق1 تختهاي را در نظر گرفتيم كه از داخل بر پشت برزنت قرار دهيم. ولي گذاشتن اين طبق ساده نبود؛ از طرفي هزينه زيادي را در برداشت و در بازكردن لوله هم اشكالاتي را به وجود ميآورد. در جلسهاي كه داشتيم پيشنهاد شد كه بهجاي لولههاي پنجتايي،سه،دو و حتي يك لوله كارگذاري شود كه البته تمام اين مباحث با برادران مهندس ستاد كربلا كه چند نفرشان در اين كار شركت داشتند انجام شد. ما در اين امر مهم از هر كسي اعم از مهندسين و متخصصين تا كارگرهاي ساده كمك ميگرفتيم و تمام اينها در اين كار مؤثر بودند. اينطور نبود كه يك نفر طرح را تهيه كرده باشد و عدهاي هم بايد اجرا كنند، بلكه مجموعه اين افراد بودند كه روي اين مسأله اظهارنظر ميكردند و ما نسبت به جمعآوري نظرها و پيشنهادها و جمعبندي آنها اقدام ميكرديم و نتيجه نهايي را به اجرا درميآورديم. بنابراين از قطعات يك لولهاي كه سهولت بيشتري نسبت به پنجتايي داشت و از نظر سيستم كاري با اصول اوليه قطعات پنجتايي، يكي بود استفاده نموديم كه قرار شد اتصالات لازم را براي آن طراحي كنند. در حالي كه ما روي قطعات پنجتايي كه براي نحوه بازكردن و بستن تعدادي از لولهها استدلالهاي علمي داشتيم و نسبت به يكلولهاي با توجه به شكل غرق شدن آن و با توجه به مشكل بازكردن درِ لوله در عمقهاي زياد مشكل داشتيم ولي نشبت به انتخاب اتصالات برتريهايي نسبت به پنجتايي داشت كه آن را انتخاب كرديم. قرار شد اتصالات مورد نياز در كارگاه اهواز ساخته شود و ما از فرصت استفاده كرديم و از لوله خام به صورت تكي از همان اسکله شيب دار استفاده كرديم. طناب را به تسمه و يك لا برزنت را به دولا تبديل نموديم و تعداد لايههاي تسمه را براي هر يك سه لايه انتخاب كرديم و براي جلوگيري از سر خوردن برزنت ميلگردي را به لوله جوش داديم و بالاخره آن اصئول ايمني را كه فكر ميكرديم رعايت نموديم. گروه حمل، با دو يا سه روتورگ آمدند كه لوله را به خود ببندند و حملش كنند كه روتورگ نتوانست خودش را كنترل كند و از بالاي لوله برزنت را پاره كرد و ما در اين بين متوجه شديم كه آب به داخل لوله نفوذ كرده است، با وجود اينكه برزنت از ناحيه بالا كه در آب نبود پاره شده بود و اين سوال بزرگي بود. هنوز لوله از روي سكوي شيبدار آزاد نشده بود و از طرف ديگر به جراثقال متصل بود در نتيجه لوله را بالا كشيديم و بر روي آن به مطالعه پرداختيم.
الحمدلله جواب اين سؤال را هم متوجه شديم و آن اين بود كه به خاطر خلأيي است كه در داخل لوله ايجاد ميشود يعني خارج شدن هوا باعث ميشود كه از كنارههاي برزنت آب به داخل آن نفوذ كند.
برزنتهاي اول دوباره بازشدند و مجدداً درِ لولهها را بستند. گروه حمل و نصب آماده شد. همه نگران بودند، زيرا كار طوري پيش ميرفت كه سؤالها دائماً مطرح ميشد. براي اطمينان بيشتر قرار گذاشتيم كه لوله را در آب بگذاريم ولي آزادش نكنيم و پس از چند ساعت آن را از آب بيرون آوريم تا ببينيم چه وضعي پيش آمده است. اين كار را انجام داديم كه در اين حالت نيز آب به داخل نفوذ كرده بود. ما اشكال كلي در كار نميديديم و گفتيم خوب است با اين حال يك آزمايش در داخل نهر ورودي با همين لوله انجام دهيم و ببينيم چه اتفاقي رخ ميدهد. آب در حالت جزر بود و بچهها خسته شده بودند و در عين حال آماده بودند كه در هر شرايطي كار كنند. هنوز خيلي از مسائل براي گروه حمل روشن نبود ولي ما ميدانستيم كه اگر خدايناكرده لوله غرق شود روتورگ را هم با خود به پايين ميبرد ولي اين مسأله در نهر مهم نبود، زيرا بچهها ميتوانستند خودشان را نجات دهند. كار مشكل بود ولي تا حدي كه ميتوانستيم مسائل نجات و ايمني را فراهم كرديم و با توجه به اين خطرها برادران اين مأموريت را پذيرفتند.
ما لوله را در عقب روتورگ بستيم، كنترل نهر و بستن حفاظت قايق امداد در پشت لوله، ارتباطات بين گروههای حمل،نصب،نجات،آب اندازي با فرماندهي و غيره فراهم شد. در همان حركت اوليه باز يك سانحه ديگر اتفاق افتاد كه لوله به بدنه ساحل برخورد كرد كه يك قسمت از برزنت رويي پاره شد ولي خوشبختانه از تجربيات گذشته پند گرفته و دو لايه برزنت نصب كرده بوديم. باز در اين حال دستور داده شد روتورگ به حركتش ادامه دهد ولي تمام حركات و لحظات تحت كنترل بود. نزديكيهاي اروند رسيديم و ديديم اتفاق خاصي نيفتاده است تصميم گرفتيم آن را وارد اروند كنيم. لحظه بسيار حساسي بود و ميتوانيم آن را از مهمترين مراحل اجرايي طرح بدانيم؛ زيرا اين كار با آزمايش و فداكاري، ايثار دقت و حفاظت توأم بود و از همه مهمتر اميد به موفقيت داشتيم. حركت ما برخلاف آب انجام ميشد چون آب در جزر بود و فشارهاي بيشتري روي جدارههاي برزنت وارد ميشد. قسمتي از رودخانه كه حالت دلتايي داشت ممكن بود مشكل ايجاد كند كه به حمدلله از آن گذشتيم و كارها خوب پيش ميرفت كه در هر حال گروه نصب هم آماده بودند و لوله را اسكورت ميكردند و آماده تحويل لوله شدند. در اين حال نياز به سيم بكسل و طناب بود كه لوله را به ساحل ببنديم كه در اينجا آماده نبود لذا لازم شد كه شکلهايي1 را به دستگاههاي لوله وصل كنيم و بعد طناب را به آنها وصل نماييم. براي اين كار در يك لوله شناور كه هيچ اختياري نميتوانست داشته باشد و دائم غلط ميخورد به خصوص كه روتورگ هم ايستاده بود،كاري مشكل و طاقتفرسا شده بود چون قايقها نميتوانستند خوب در كنار لوله پهلو بگيرند و قايقرانها هم برايشان مشكل بود، خلاصه يكي از برادرها خودش را به آب انداخت و زير لوله رفت و به سختي شگل را وصل نمود كه آوردن همين شکل و رساندن به دست ما و مراحل اجرايي ديگري كه در اين كار به ظاهر ساده وجود داشت كه به ما درسهاي زيادي را داد و چيزهايي را برايمان مشخص كرد كه بايد از قبل پيشبيني ميكرديم.
اين كار حدود 2 ساعت به طول انجاميد و در آخر برادران موفق شدند لوله را به ساحل بكشند. خلاصه اين اولين لوله شناوري بود كه توانستيم از داخل نهر به طور شناور به ساحل برسانيم و نصبش كنيم.
جوشكاري گوشوارهها
گوشوارهها به صورت نرينه و مادينه در طرفين هر لوله جوشكاري ميشدند.
اتصال يك لوله به لوله ديگر از طريق قرار گرفتن نرينه يك لوله در مادگي يك لوله ديگر است كه به وسيله پين با قطر 55 ميلي متر مستحكم ميگردید. ميزان لقي مادگي و نرينه 2 سانتيمتر و ميزان لقي پين داخل سوراخها 5 ميلي متر بود.
جوشكاري ميلگردها
براي جلوگيري از سرخوردن برزنت كه مثل كلاه دوخته شده و به وسيله آن در لوله بسته ميشود، دو عدد ميلگرد نمره 7 به فواصل 20 و 16 سانتيمتر از سر لوله جوش داده ميشود، تا تعدادي از بستههايي كه برزنت را به در لوله محكم ميكنند پشت ميلگردهاي مزبور قرار گيرند.
بارگيري، حمل و تخليه
اين كار كه ابزار آن “پايپلودر” جراثقال و تريلي است، در چند مرحله صورت گرفت. بعد از ساخت لوله در كارخانه، لوله در محلي دپو شد. از محل دپو، بارگيري و بر روي سكوهاي جوشكاري قرار گرفت. پس از جوشكاري گوشوارهها و ميلگردها روي تريلي بارگيري شده و در گوشهاي از كارخانه دپو و يا به منطقه براي مصرف حمل شد.
بهتر بود كه سرعت حمل لوله از كارخانه و مصرف در منطقه يكسان باشد. براي چنين حالتي لولههاي روي سكوها مستقيماً توسط جراثقال زنجيري 40 تني تخليه ميگردید.
چنانچه سكوها پر بود، در نزديكي سكوها تخليه شد؛ طوري كه قادر باشيم به سهولت به وسيله جراثقال زنجيري آنها را حمل و روي سكو قرار دهيم.
يكي از قسمتهايي كه بايد سازماندهي و برنامهريزي و تداركات و وقت خاص روي آن انجام پذيرد، بارگيري و حمل و نقل و تخليه است. چنانچه توجه نشود ناهماهنگي و مشكلات اين كار اثرات تعيين كنندهاي روي مجموعه ميگذارد.
براي بستن در لوله از برزنت استفاده ميكنيم.
الياف برزنت به صورتي كه به هم بافته شده قادرند در مقابل فشار آب براي داخل شدن به درون لوله مقاومت نمايند.و كششي كه به الياف وارد ميشود باعث پاره شدن تارها نگردد. در جريان اجرا هيچگاه شاهد پاره شدن الياف برزنت نبوديم ولي ضعف برزنت در مقابل نفوذ آب به داخل و سرخوردن از سر لوله بوده است كه براي برطرف كردن آنها به صورت زير چارهانديشي شد:
استفاده از پلاستيك: براي جلوگيري از نفوذ آب از سوراخهاي برزنت به داخل
استفاده از تسمه: براي نگهداشتن و محكم نمودن پارچه و پلاستيك و تا اندازهاي نفوذ آب از كنار پارچه به داخل براي هر كدام از لايهها سه دور تسمه.
استفاده از ميلگرد: جهت جلوگيري از سرخوردن پارچه روي بدنه لوله.
استفاده از تخته: در مواقعي كه عمق رودخانه از 6 متر بيشتر ميشود، برزنت به تنهايي حتي با تقويت شدن به وسيله ميلگرد و غيره قادر نيست نيروهاي فشاري آب را تحمل نمايد.
گذاشتن تخته در پشت برزنت مشكل را حل ميکرد، تختهها به صورت “خورشيدي” و “طبق” كه از داخل گذاشته ميشود و نبشي پشت آن جوش داده شده و “طبق” از بيرون كار گذاشته شده بود و روي آن برزنت نصب می شد.
بهترين نوع آن به خصوص براي اعماق ” طبق از رو” ميباشد كه به ضخامت 4 سانتيمتر، با بستهها و پشتبندهايي كه دارد مقاومت خوبي در مقابل فشار آب دارد. البته همين تخته در عمق حدود 10 متر در اثر فشار آب ميشكست.
استفاده از يك لايه برزنت روي لوله و سپس پلاستيك روي لوله براي آببندي كفايت ميكند ولي براي اطمينان بيشتر و جلوگيري از پاره شدن پلاستيك در اثر خوردن به اطراف يك رو به برزنت ديگر روي پلاستيك كشيده ميشد. موقعي كه لوله روي سكو قرار ميگيرد، آماده است كه عمليات سربندي و آببندي، توسط گروه سربندي انجام گيرد. زير پاي گروه بايد طوري آماده باشد كه بتواند با تسلط بر سر لوله كار خود را به خوبي انجام دهند.
آماده كردن برزنت دوخته شده، اندازه درآوردن پلاستيك، تكه كردن تسمه، آماده كردن بست تسمه، از جمله تداركات لازم براي آببندي است.
نوع تسمه و بست آنها از نظر مرغوبيت و اندازه بودن بستها با تسمه از موارد مهم است. دقت در كشيدن برنت به سر لوله و پلاستيك روي آن و سپس برزنت ديگر و بستن تسمه براي نگهداري هر يك از لايهها و استفاده از تسمهكش از جمله كارهاي لازم در اين مرحله است.
تعداد افراد گروه آببندي 23 نفر ميباشند، كه پس از آموزشهاي لازم كار خود را با دقت و هماهنگ انجام ميدهند.
سرپرست گروه هماهنگي خود را با ساير گروهها بخصوص حمل و نصب بايد حفظ نمايد.
قبل از آباندازي، هر يك از لولههاي سربندي شده بايد مجدداً بازرسي و كنترل شود. چنانچه در اثر سهلانگاري نواقصي داشته و يا در مدتي كه روي سكو آماده بوده است خسارت ديده باشد برطرف گردد.
لولهاي كه از نظر آببندي نقص داشته باشد و تحويل گروه حمل روي آب داده شود، ميتواند باعث وقتگيري خسارت و سوانح فراوان گردد كه اكثر اوقات جبرانناپذير است. ميتوان گفت دقت در آببندي لولهها از مهمترين مراحل اجراي عمليات بود و بايد اين كار با دقت انجام می شد.
در رابطه با گروههايي كه تشكيل داده بوديم عبارت بودند از: سربندي و آببندي، آباندازي، حمل آبي، نصب. كه اينها گروههاي اصلي را تشكيل ميدادند. هر گروه مسئول و فرماندهي داشتند و يك مسئول هماهنگي نيز داشتيم كه نقش تعيينكنندهاي را دارا بود. در سازماندهي ما قسمتي به نام پشتيبان كار و ستاد اجرايي وجود داشت كه متشكل از امور داخلي ـ تداركات ـ امور مالي و فرهنگي و ديگر الزامات يك ستاد بود. در قسمت فرهنگي برادران روحاني حضور داشتند که در مورد توجيه برادران و مسائل فرهنگي و ایجاد روحیه و توجيه مسائل حفاظتي، نقش خوبي داشتند. در مورد حفاظت خوب كار كرديم، به طوري كه پرسنل و افرادي كه در نهر كار ميكردند از كار ديگر قسمتها مطلع نبودند كه حتي اين لوله كه خارج ميشود به كجا ميرود و حق نداشتند به كنار رودخانه بروند. به جهت حفاظتي و اعزام تعدادي از برادران به شهرها در يك مقطع كاري مطرح شد كه طرح پل شكست خورده و بنا داريم كه اسكله بسازيم و اين قضيه رويش تأكيد شد و حتي يك جادهسازي هم كه آن طرف آب داشتيم، تعطيل كرديم. گفتن و جاانداختن مسئله شكست، زمينه خوبي در ميان افراد داشت و ميگفتند ديديد كه ما گفتيم!! لذا اسم طرح را هم به رمضان تغيير نام داديم و اين در صورتي بود كه موفقيتها كاملاً برايمان روشن بود. و هدف از اين كار هم جلوگيري از انتقال موضوع توسط برادران به شهرها بود.
گروه آببندي ابتدا در لولهها را با يك لايه برزنت و چند تسمه و بعد پلاستيك و تسمه و در سومين قسمت مجدداً برزنت ميبستند كه با توجه به افزايش رديف تسمهها و برزنت و جوش دادن دو رديف ميلگرد كار آببندي را به نحو خوبي انجام ميداديم. اين آببندي باعث ميشد كه لولهها را به سرعت در آب حمل و نقل كنيم. و اين روال كه گروههاي آببندي و حمل و نصب كاملاً به سرعت كارها را انجام ميدادند به طور منظم انجام ميپذيرفت. به مرور زمان در كنار سكوي شيبدار، سكوي افقي ساختيم كه سرعت عمل ما را بيشتر كرد.
استفاده از جراثقالهاي زنجيري 40 تني با رانندههاي ماهر در خصوص آباندازي قابل ذكر است، زيرا در موقع آباندازي بايد با احتياط لوله باز شود و توسط كمكراننده جراثقال لوله طوري هدايت شود كه برزنتها پاره نشود. و در شيوه حمل لوله با روتورگ هم تغييراتي داديم بدين نحو كه هر روتورگ، دو لوله يكي در طرف راست و ديگري در طرف چپ به خود ميبست و طوري بسته ميشد كه اگر لوله با خطري يا برزنتهای روی آن با پارگي مواجه ميشد بلافاصله غرق ميشد. ضمناً بايد بگويم بعد از كار آببندي يك دفعه لوله را آزمايش ميكرديم زيرا اگر اين عمل خوب انجام نميشد در حمل و كار و نصب دچار مشكل زيادي ميشديم كه بعداً توضيح خواهم داد.
گوشوارهها نیز نبايد كج می شدند چون اگر این اتفاق می افتاد، نصب لوله ها ممکن نبود. حتي دستگيرهها كه در سكو جوش داده ميشد بايد در جاي خود جوشكاري ميشدند كه دو دستگيره براي نصب بر روتورگ و دو تاي ديگر براي كشيدن به محل نصب جوش داده ميشد.
آباندازي و به كارگيري روتورگ
براي اين كه بتوانيم لولهها را داخل نهر بيندازيم بايد اسكله داشته باشيم، ويژگي اين اسكله بايد طوري باشد كه بتوان علاوه بر قراردادن لوله روي آن، آببندي و سپس آباندازي نمود. وسيلهاي كه براي آباندازي استفاده می شد جراثقال زنجيري بود.
اسكله را ميتوان به صورت شيبدار و افقي ساخت، اسكله افقي از نظر كارآيي براي آباندازي تكلوله كارآيي مناسبتري دارد. ” از تجربه اسكله شيبدار براي آباندازي لولههاي زوجي و يا بيشتر كه به هم وصل شدهاند در طرحهاي خاص ديگر ميتوان استفاده نمود”.
براي ساخت اسكله از لولههاي 56 استفاده شد كه قسمتهاي اصلي آن برای حركت جراثقال در وسط و طرفين آن سكوهاي بارگيري لوله بود. لوله که سربندي شد و آماده براي آباندازي، سيم بکسلهاي جراثقال كه دو سر آنها چنگكها را بوسیله گوشوارههاي نرينه مهار كرده، جراثقال لوله را مهار و هدايت کرد به طوري كه طول لوله به موازات ساحل روي آب قرار گرفت.
البته قبلاً 4 عدد دستگيره به طرفين لوله جوش داده شده و قبل از آباندازي، طنابهايي كه در موقع نصب بايد آزاد شده و به وسيله آنها لوله را به سمت محل نصب بكشند به دو دستگيره وصل شده بودند.
نرينه آن به سادگي در مقابل مادگي لوله نصب شده قرار گرفته و ميتوان به آساني پین گذاري نمود.
حمل تا محل نصب
پس از بارگيري روتورگ گروه حمل كه شامل 10 نفربودند( 7 نفر سوار روتورگ و 3 نفر در قايق امداد) در پشت سر يا جلوي روتورگ حرکت کردند.
راهنمايي و توجه دادن روتورگ به موانع و كمك رساني در مواقع سانحه و جلوگيري از تردد قايقهاي ديگر از جمله كارهايي كه تا محل نصب توسط قايق امداد انجام گرفت. گروه حمل بايد در طول مسير، ارتباط خود را با فرماندهي گروه آباندازي و امداد ساحل و همچنين گروه نصب حفظ می نمود تا در مواقعي كه اتفاقاتی بروز می کرد یا مواردی مورد نیاز بود كمك لازم را ارائه دهد.
پاره شدن درِ لولهها، شدت امواج و طوفان كه بعضي اوقات مانع جلو رفتن روتورگ ميشد، خراب شدن روتورگ كه احتمال منحرف شدن از مقصد اصلي را داشت و دچار جريان و امواج و انحراف از مسير ميگردید و همچنين ساير اتفاقاتي كه در يك سفر دريايي با محمولهاي حساس ممكن بود پيش بیايد، از جمله اتفاقات قابل پیش بینی بود. گروه حمل موقعي كه به نزديكي محل نصب ميرسید، پس از اعلام آمادگي جهت تحويل گرفتن لوله از طرف گروه نصب به آرامي به طرف محل نصب راه ميافتاد و متناسب با جهت و ميزان امواج، حركت خود را به صورتي تنظيم ميكرد كه بتواند لوله را در مقابل لوله نصب شده قرار دهد. پس از پرت كردن طنابهايي متصل به دستگيرههاي لوله به سمت گروه نصب همزمان لوله را از روتورگ آزاد می کرد تا گروه نصب بتواند به سرعت قبل از منحرف شدن لوله آن را به سمت خود بكشاند.
لوله ديگر را پس از نصب لوله اولي پس از دور زدن به همان طريق تحويل ميداد.
در مواقعي كه گروههاي حمل و نصب از مهارت كافي برخوردار باشند قادر خواهند بود كه دو لوله را همزمان تحويل دهند و روتورگ از ميان آنها آزاد شده، خارج گردد.
گروه نجات بايد هم براي گروه حمل و هم برای گروه نصب وجود ميداشت كه هميشه آماده بودند و دائماً با برادران ارتباط داشتند، زيرا مواردي را داشتيم كه جريان شديد، گروه حمل را به طرف خليج فارس كشيده بود و گاهي نیز طوفان می شد که بچهها قادر نبودند روتورگ را كنترل كنند، از طرفي روتورگها هم قدرت خوبي نداشتند. گروه نجات آماده بود و به محض احساس خطر به كمك گروههای دیگر ميشتافت.
پس از رسيدن گروه حمل به گروه نصب، گروه حمل طنابهايي را به دستگيرههاي لوله ميبستند و طناب را به طرف گروه نصب پرتاب ميكردند (اگر گروه نصب آماده تحويلگرفتن بود). كه در اين حال بعد از اطمينان لوله باز ميشد و روتورگ به سرعت از لوله فاصله ميگرفت.
گروه حمل بايد طوري خودش را با جريان آب تنظيم می كرد كه لولهها از محل نصب منحرف و يا دور نشوند، زيرا در اين صورت هدايت آنان به سمت كار، عملي بسيار دشوار می شد. بايد گوشوارههاي هر لوله با گوشواره های لوله قبلي سريع ميزان شود وبا سرعت پينهاي آن نصب گردد. بعد از نصب هر لوله برادرها بايد تكبير می گفتند و خداي را شكر می کردند. لوله اول که تحويل گرفته شد و نصب گرديد نوبت لوله بعدي شد كه روتورگ بايد دور میزد و همان مراحل اوليه را طي می نمود و اگر گروه نصب مهارت کافی داشته باشد قادر است دو لوله را در يك زمان تحويل بگيرد كه در اين حال دو لوله باز و روتورگ از وسط اين دو خارج ميشد.
نصب لوله شناور به لوله شناور نصب شده
گروه نصب كه تعداد آنها 26 نفرند پس از تحويل گرفتن لوله از گروه حمل به سرعت لوله را ميزان كرده و گوشوارهها را پينگذاري ميکردند. در اينجا مهارت، دقت، سرعت عمل و شهامت و فرماندهي قاطع از ضروريات ميباشد.
گاهي به خاطر شدت جريان آب، لوله به سادگي كشيده و يا جفت نميشود و يا پينگذاري به سختي انجام ميگيرد. تأثيرات جزر و يا مد و شدت جريان، طوفاني و آرام بودن آب در نحوه فعاليت گروه اثر ميگذارد. اين گروه با تجربهاي كه بايد به سرعت به آن دست يابد، وضعيتهاي مختلف را شناخته و بر آنها تسلط می يابد و از شرایط مختلف آب اروند و خلیج فارس به نفع خود سود می برد.
وقتي كه جريان آب زياد است نبايد لولههاي شناور زيادي را در روي آب نگهداشت.
شرايط غرق كردن لولههاي شناور متصل شده
عمليات غرق كه توسط گروه نصب، پس از نصب تعداد مناسبي لوله انجام ميگرفت، داراي شرايط و حالات مختلف بود.
زمان و شدت جريان جزر، زمان و شدت جريان مد، تلاطم آب، عمق رودخانه از عوامل مهم اثرگذاري در غرق کردن لوله ها یا چینش نهایی لوله ها بود.
عمليات غرق
غرق يعني بازكردن درِ لوله شناور كه آب به جاي هوا در داخل آن قرار گرفته و لوله به قعر رودخانه هدایت می شود. همانطور كه ميدانيم هر لوله حدود 20000 ليتر گنجايش هوا دارد، پس از بازكردن درِ لوله به سرعت هوا خارج شده و از آب پر ميگردد. حجم زياد تخليه هوا و پر شدن آب در مدت زمان كمتر از 10 ثانيه تلاطم شديدي را به وجود ميآورد.
لولهها كه توسط گوشواره به هم متصل شدهاند با اندازه 41 درجه قادرند كه حول محور پيمها دوران نمايند. با غرق كردن يك يا چند لوله، لولههاي خوابيده شده در بستر افزايش مييابند و با اضافه شدن عمق تعداد لولههاي آويزان بيشتر ميشوند و در بستر، رودخانهها به يكديگر متصل شوند.در این مرحله از عملیات همزمان تعدادي از لوله ها روي بستر قرار گرفته و تعدادي بصورت معلق هستند و تعدادي نیز دربسته و روی آب شناورند.
غرق در اشكال مختلف
الف ـ تا عمق 6 متر:
برزنت نصب شده به در لوله ها بدون طبق تخته ای جوابگو است. بايد درِ لولهها را يكي يكي باز كرد، يعني پس از غرق شدن يك لوله، درِ لولهي ديگر را براي غرق آن باز كرد.
ب ـ در عمق بيش از 6 متر:
با اضافه شدن عمق،برزنتهاب نصب شده قدرت مقاومت در برابر فشار آب را ندارند و مجبور بودیم از طبقهای تخته ای کمک بگیریم. این لوله ها را در عمق بيش از 2 متر از سطح آب قرار می دادیم، اما بازكردن سر آنها مشكل بود.
بنابراين روش “غرق كردن همزمان” كه لولهها پيدرپي و به سرعت غرق ميشوند را امتحان کردیم که الحمدالله نتیجه خوبی داشت.
پايان نصب به صورت شناوري
موقعي كه ديگر نميتوان از طريق شناور کردن، لوله ها را نصب نمود، از لولههاي خام استفاده ميكنيم و با پر كردن قسمتهاي رويي از لولههاي خام 56، تا سطحي كه بايد از لولههاي با قطر كمتر استفاده گردد، و پس از رگلاژ و با پر كردن پستي و بلندي، لولههاي با قطرهاي كوچكتر روي سطح نهايي چیده و روی آنها لولهها را مطابق خط پروژه آسفالت ميريزيم. آنگاه قادر هستيم كه روي پل با جراثقال و تريلي پيشروي كنيم، به همين ترتيب كارگذاري لولهها از رو توسط جراثقال و تريلي حامل لوله و ريختن آسفالت پيش ميرود. به هر حال “پل بعثت” در روز سه شنبه مورخ 22/7/1365 به اتمام رسيد و مورد استفاده رزمندگان اسلام قرار گرفت.
منبع:
“خاطراتی از هشت سال دفاع مقدس:نحوه ساختن پل بعثت بر اروند رود در منطقه عملیاتی فاو” تألیف مهندس سید هاشم بنی هاشمی- به نشر (با تغییر و ویرایش)