این موشکها با تمام قابلیتهایی که دارند ،آسیب پذیر هم هستند.خاطره ی زیر که از یکی از رزمندگان دوران دفاع مقدس نقل شده در عین جذابیت نمایانگر نبوغ ایرانی نیز است؛پدیده ای که
با پیدایش تانک هایی با بدنه ای ضخیم و مجهز به زره های واکنش گر انفجاری و به کارگیری آنها در نبرد های زمینی ، موشک های ضد زره با سر جنگی های دومرحله ای پا به عرصه نبرد گذاشتند.
موشک های ضد تانک هدایت شونده اصلی ترین سلاح پیاده نظام ارتش ها برای مقابله با تانکها و ادوات زرهی است. این سلاح ها ،کوچک ، سبک ، ساده ولی بسیار کارآمد هستند. از دهه 70 میلادی دهها نمونه این موشک ها با سیستم هدایت های مختلف برای ارتش ها بزرگ دنیا ساخته شده و بعضی از آنها در بازار صادراتی بسیار پرطرفدار بوده اند. اکثر این موشکها دارای هدایت سیمی بوده و در راستای دید پرواز می کنند. اگرچه از دهه 70 میلادی بعضی از این موشکها با توانایی پرواز بالاتر از خط دید تولید شده اند ( پرواز در بالای خط دید یعنی پرواز موشک بعد از خروج از لانچر در 5/1 تا 2 متر بالاتر از سطح هدف و حمله به آن از فراز هدف. )
موشک های هدایت سیمی بسیار ساده و در عین حال ارزان تر از دیگر موشکها هستند. از این رو این موشکها بسیار در بین کشورهای دارای مرزهای زمینی مانند عراق طرفدار زیاد ی دارند. این قبیل موشک ها را می توان بر ضد انواع اهداف میدان جنگ، مانند تانکها ، نفر برها ، خودروها ، توپها و سنگرها تیر بار استفاده می شود.اولین بار در دهه 40 میلادی در جریان جنگ جهانی دوم در سال 1945 آلمان ها اولین موشک ضد تانک هدایت شونده جهان را با نام X-1 در دهه 50 و 60 مورد استفاده قرار دادند.
با تولید این موشکها؛موشکهای ضد تانک حمل شونده توسط نفر از طرف فرماندهان نظامی دچار کم مهری قرار گرفتند زیرا آنها معتقد بودند که راکتها غیر هدایت شونده چون “بازوکا” و” یالاو” می توانند از پس تانکها بر آیند. با شروع دهه 70 و ورود تانکهای قدرتمند و با زرهای ضخیم تر و پیشرفته این راکت اندازها کارایی خود را تا اندازه ای از دست دادند، را ساختند که با اشغال آلمان هرگز فرصت استفاده در میدان جنگ را پیدا نکرد.
ایراد موشکهای ضد تانک که توسط سربازان حمل وشلیک می شوند این بود که تانکها می توانستند قبل از اینکه سرباز پیاده با راکت انداز خود به فاصله مورد نظر برای آتش برسد ، او را مورد هدف قرار بدهند و این مسأله در صحرا و دشتهای باز مشکلات بیشتری را فراهم می کرد. در جریان جنگ سال 1973 اعراب و اسرائیل ، این رژیم با بیش از 2200 تانک به مصر حمله برد. در این جنگ موشکهای ضد تانک ارزش عملیاتی خود را ثابت کردند. زیرا موشک های ضد تانک AT-3″ مالیوتکا” تعداد زیادی از تانکهای اسرائیلی را مورد هدف قرار دادند. این اولین آزمون برای موشکهای ضد تانک بود که کارایی خود را نشان دادند.
از این پس ارتش ها دست به توسعه و خرید موشکهای هدایت شونده ضد تانک زدند. بسیاری از ارتشها ترجیح می دهند برای مقابله با تانکها دشمن به جای به خدمت گرفتن تانکها و بالگردها فراوان در کنار آنها موشکهای ضد تانک بیشتری را به خدمت بگیرند ( اگرچه بدون تانک و بالگرد ضد تانک در هیچ جنگی نمی توان در مقابل تانکها پیروز شد ).
موشک “تاو” از مدتها قبل در نیروهای مسلح اغلب کشرها به خصوص کشور های غربی به منظور مقابله با جنگ افزارهای سنگین مانند تانک وسایر خودروهای نظامی به کار گرفته شده است.
متخصصان صنایع موشکی جمهوری اسلامی ایران هم با به کارگیری توان علمی و فنی خود تحقیقات بر روی این نوع موشک ها را شروع و موفق به ساخت و تولید موشک” توفان 2 “با سر جنگی دو مرحله ای شدند . این موشک دارای دو سر جنگی پیشرو و اصلی می باشد . سر جنگی پیشرو که در نوک دماغه پروب تلسکوپی تعبیه می شود ، قادر است زره روی تانک را پاکسازی نموده تا سر جنگی اصلی بتواند به داخل تانک نفوذ و آن را منهدم کند .این موشک قابلیت نصب بر روی نفربر ، بالگرد و خودرو و نیز شلیک زمین به زمین ، هوا به زمین و زمین به هوا را داراست و تا 92 % برخورد با هدف را تضمین می کند.
در این جا خاطره ای جالب از یکی از خلبانان هوانیروز رادر مورد موشک “تاو” بیان می شود: ” در روز های ابتدایی جنگ به ما ماموریت داده شد تا برای جلوگیری از پیشروی تانک های عراقی وارد عمل شویم و راه آنها را در جنوب کشور سد کنیم . ما هم پس از اینکه کارکنان فنی موشک های تاو را بر روی بالگردها نصب کردند و آنها را آماده کردند به پرواز در آمدیم و به سمت ستون های تانک های عراقی حرکت کردیم . ( باید یاد آوری کنم که در زمان شاه نصب موشک ها ، تعمیرات و خیلی از کارهای دیگر بالگردها به عهده مستشاران نظامی آمریکایی بود. ) وقتی به محل مورد نظر رسیدم و آماده
شلیک شدم ، متوجه شدم هیچ کدام از موشک ها شلیک نمی شوند و به نوعی قفل شده اند.پس از ارتباط با خلبانان دیگر فهمیدم این مشکل برای تمام هلیکوپتر ها پیش آمده و هیچ کدام از آنها موفق به شلیک نشده بودند. پس از آن دوباره به پایگاه برگشتیم و موضوع را به متخصصان و پرسنل فنی اطلاع دادیم .اما آنها هم اظهار بی اطلاعی کردند و دلیل این اتفاق را نمی دانستند . بالاخره عده ای از همافران هوانیروزی با آوردن تعدادی کتاب که متعلق به مستشاران آمریکایی بود و در پایگاه باقی مانده بود و خواندن آنها و ساعت ها کلنجار رفتن با هلیکوپترها توانستند موشک ها را دوباره آماده شلیک کنند. خوشبختانه در پرواز بعدی تمامی خلبانان توانستند از موشک ها بدون هیچ مشکلی استفاده کنند و تانک های عراقی را منهدم کنند . ”
کشوری که در ابتدا در استفاده کردن از این موشک ها هم با مشکل مواجه بود هم اکنون به یکی از سازندگان آن تبدیل شده است .
این موشکها با تمام قابلیتهایی که دارند ،آسیب پذیر هم هستند.خاطره ی زیر که از یکی از رزمندگان دوران دفاع مقدس نقل شده در عین جذابیت نمایانگر نبوغ ایرانی نیز است؛پدیده ای که علاوه بر توکل رزمندگان اسلام به قدرت الهی یاری گر آنها در کسب پیروزی در جنگ تحمیلی هشت ساله ی ملت بزرگ ایران در مقابل دنیای ستم وستمگران بود: “در دفاع هشت ساله ملت ایران در مقابل دشمن غدار و حامیان بین المللی اش که او را به مدرن ترین سلاح ها، مجهز ساخته بودند، بسیار پیش آمده که رزمندگان بسیجی این مرزوبوم کمبود سلاح ها و ابزارهای جنگی را با ابتکارات بزرگ و کوچک خود جبران کرده اند. داستان نبرد بیل و موشک، کاربرد عملی یکی از این ابتکار ها در صحته نبرد است.
خط آرام است. از سنگر بیرون می آیم. گوشه ای از خاکریز را خلوت می بینم. آن سر خاکریز پرنده هم پر نمی زند. خودم را می کشم آن طرف ولو می شوم و نگاه را می دوزم به جاده ای که درست به وسط خاکریز می رسد. انتهایش که به افق چسبیده است و به تدارکات ما ختم می شود. نگاهم به یک وانت تویوتاست که روی جاده لک انداخته است و گردو غبار را به دنبال خود به هوا می فرستد. چند روز است که عراقی ها دید خوبی روی جاده دارند. تا امروز توانسته اند چند ماشین ما را روی همین جاده بزنند. الان که تویوتا را روی جاده می بینم نگرانی ام بیشتر می شود چون عراقی ها با موشک تاو که از دور هدایت می شود. درست به وسط می زنند. این تویوتا هنوز فاصله زیادی با خاکریز دارد، که اول صدای شلیک موشک و پس از آن عبورش از روی خاکریز، مرا از جای می کند. موشک در یک لحظه به تویوتا می خورد و آن را به آتش می کشد. در این چند روز چند نفر از بچه ها داخل همین ماشین ها، شهید یا مجروح شده اند. این خط که ما از آن دفاع می کنیم، نقش مهمی در جلوگیری از سقوط آبادان دارد و ما ناچار هستیم به هر قیمتی که شده است این خط را حفظ کنیم اما ناامنی جاده بلای جان ما شده است. به خاطر ناامنی جاده چند روز است بی آب و آذوقه ایم. روز به روز وضعیت خط بحرانی تر می شود. دیگر ماندن در این خط امکان ندارد. کم کم بین بچه ها حرف می افتد که فرماندهان باید فکری برای تأمین جاده بکنند یا این که خط را تغییر بدهند. امید چندانی برای این خط پدافندی نداریم. یکی از بچه ها پیشنهادی مطرح می کند: بچه ها! چیز هایی درباره این موشک تاو دستگیرم شده است که اگر خدا بخواهد، شاید بشود که با هم فکری و برنامه ریزی یک بلایی سر این موشک ها بیاوریم تا بتوانیم خط را حفظ کنیم.
می خواهیم بیشتر در این باره حرف بزند. او ادامه می دهد: چند روز پیش از د اخل سنگر، یکی از موشک های شکلیک شده را دیدم و متوجه شدم یک سیم به پشت آن وصل است. اگر این سیم را قطع کنیم، حتما موشک منحرف می شود.
حرف های او که تمام می شود، خنده ای از رضایت روی لبهای بچه ها می نشیند. قرار می گذاریم به محض عبور موشک از روی خاکریز، هر کدام از بچه ها با چوب یا بیلی که در دست دارند سیم متصل به موشک را قطع کنند. قرار شد اولین آزمایش فردا صبح صورت گیرد. پس از هماهنگی با مقر تاکتیکی در آبادان، اولین ماشین تدارکات به طرف خط حرکت می کند. بچه ها با هر وسیله ای که در دست دارند به فاصله پنج شش متری در طول صد متری خاکریز قرار می گیرند. سرو کله تویوتا روی جاده پیدا می شود. همه آماده اند. سکوت است و لحظه ای بعد صدای شلیکموشک از خط عراق ها، خون را در رگ های ما می دواند و موشک از بالای خاکریز عبور می کند و بچه ها بیل و چوب را هر طوری که هست به سیم گیر می دهند و آن را پاره می کنند و موشک کمی جلوتر از خاکریز گیج می خورد و می افتد و صدای الله اکبر، همه خاکریز و دشت را می لرزاند و ماشین تدارکات به خاکریز می رسد و ما بعد از چند روز گرسنگی و تشنگی دلی از عزا در می آوریم.”
یک دیدگاه
میثم
با سلام و آرزوی قبولی طاعات و عبادات شما عزیزان…بسیار مطلب زیبا و قابل توجهی بود. فقط کاش اسم این عزیز رزمنده هم در ذیل خاطره ذکر می شد…ممنون و التماس دعا