در منطقه فاو در موضعی که به آن سنگر پشتیبانی می گفتند و جلو ترین سنگر در خاکریز طولانی خط بود مستقر بودیم .خاک فاو رملی و نرم بود و سنگ ریزه ای نداشت که موقع راه رفتن سر و صدا ایجاد می کند .
از همه مهمتر گلوله منور هم نداشتیم که هنگام خطر آن را روشن کنیم و مسافت تحت نظرمان را محک بزنیم .
تانکی عراقی با شنی پاره ای نزدیک محور ما بود .برای اینکه دشمن تانک خودش را که نسبتا سالم هم بود منفجر نکند ، باک گازوئیلش را خالی کرده و آ را با بنزینی که از پیک گردان گرفته بودیم مخلوط کردیم ، محصول خوبی به دست آمد ، یعنی دیگر نه مثل بنزین یکباره آتش می گرفت و نه خاموش می شد و نه مشکل دیر مشتعل شدن گازوئیل را داشت .در همان خط برای جیره روزانه به هر چهار نفر ما آب آشامیدنی می دادند که در پاکت شیر بسته بندی شده بود .ما هم مجبور بودیم نهایت صرفه جویی را در مصرف آب رعایت کنیم .به این منظور سوراخ کوچکی در آن ایجاد کرده بودیم و هر بار مقدار کمی از آن را می نوشیدیم .
به پیشنهاد دوستان تصمیم گرفتیم با استفاده از لوله خود کار بیک ، مخلوط بنزین و گازویل را داخل ظرف خالی یریزیم و با بستن سوراخ آن با نخ پوتین آن را آماده اشتعال کنیم .از آن پس هر گاه در طول شب احساس خطر می کردیم یا حرکت مشکوکی می دیدیم ، فتیله را روشن و آن را تا جایی که می توانستیم به سوی خطوط دشمن پرتاب می کردیم .
مسافتی بین 50 تا 70 متر که بعد از اصابت پاکت به زمین مواد داخل آن به اطراف می پاشید و شروع به سوختن می کرد و ما با استفاده از نور آن محدوده خط را کنترل می کردیم .
منبع:”فرهنگ جبهه،خلاقیتها”نوشته ی سید مهدی فهیمی ومحسن مهر آبادی،نشر فرهنگ گستروسروش،تهران-1382
تانکی عراقی با شنی پاره ای نزدیک محور ما بود .برای اینکه دشمن تانک خودش را که نسبتا سالم هم بود منفجر نکند ، باک گازوئیلش را خالی کرده و آ را با بنزینی که از پیک گردان گرفته بودیم مخلوط کردیم ، محصول خوبی به دست آمد ، یعنی دیگر نه مثل بنزین یکباره آتش می گرفت و نه خاموش می شد و نه مشکل دیر مشتعل شدن گازوئیل را داشت .در همان خط برای جیره روزانه به هر چهار نفر ما آب آشامیدنی می دادند که در پاکت شیر بسته بندی شده بود .ما هم مجبور بودیم نهایت صرفه جویی را در مصرف آب رعایت کنیم .به این منظور سوراخ کوچکی در آن ایجاد کرده بودیم و هر بار مقدار کمی از آن را می نوشیدیم .
به پیشنهاد دوستان تصمیم گرفتیم با استفاده از لوله خود کار بیک ، مخلوط بنزین و گازویل را داخل ظرف خالی یریزیم و با بستن سوراخ آن با نخ پوتین آن را آماده اشتعال کنیم .از آن پس هر گاه در طول شب احساس خطر می کردیم یا حرکت مشکوکی می دیدیم ، فتیله را روشن و آن را تا جایی که می توانستیم به سوی خطوط دشمن پرتاب می کردیم .
مسافتی بین 50 تا 70 متر که بعد از اصابت پاکت به زمین مواد داخل آن به اطراف می پاشید و شروع به سوختن می کرد و ما با استفاده از نور آن محدوده خط را کنترل می کردیم .
منبع:”فرهنگ جبهه،خلاقیتها”نوشته ی سید مهدی فهیمی ومحسن مهر آبادی،نشر فرهنگ گستروسروش،تهران-1382