دو جعبه بزرگ مهمات خمپاره شصت برای ما آوردند . پس از برسی گلوله ها متوجه شدیم گلوله های معیوبی هستند که از خطوط مختلف در زمان طولانی جمع آوری و حالا به اشتباه به اینجا منتقل شده است .به هر حال گلوله بود و نمی شد از آن گذشت .هر کدام از گلوله ها را به طریق خاصی تعمیر وبه دشمن هدیه کردیم .
بعضی یک یا چند پره شان شکسته بود ، پره مقابل را هم می شکستیم تا درست هدایت شود و تعادل آن به هم نخورد .
بعضی دیگر ماسوره نداشتند ، تعدادی ماسوره بر می داشتیم که از نوع آن گلوله نبود .آنها را با چسب دور موشک آرپی جی .به سر گلوله می چسباندیم و شلیک می کردیم .
بعضی دیگر چاشنی نداشتند ، دور فشنگ گازی ژ- سه نوار می بستیم تا داخل ته گلوله قرار گیرد و محکم شود و بعد از آن استفاده می کردیم .
بعضی دیگر نه پره داشت و نه چاشنی .خرج پرواز بعضی از گلوله های آرپی جی .را که به سرشان ترکش خورده و نمی شد از آنها استفاده کرد ، باز می کردیم و گلوله خمپاره بدون پره و چاشنی را با سیم تلفن به خرج آرپی جی می بستیم و. با آرپی جی .به سوی دشمن می فرستادیم .
منبع:”فرهنگ جبهه،خلاقیتها”نوشته ی سید مهدی فهیمی ومحسن مهر آبادی،نشر فرهنگ گستروسروش،تهران-1382