بچه های واحد دیده بانی هر روز صبح بعد از نماز صبح ورزش همگانی به گود زور خانه ای که ساخته بودند و اطرافش با گونی محصور شده بود می رفتند و با پخش صدای عباس شیر خدا به ورزش می پرداختند .آنها با گلوله های توپ 106 میل زور خانه ساخته بودند .توضیح اینکه در داخل پوکه خالی توپ 106 ، میله ای قرار می دادند و اطراف آن را گچ و خاک می ریختند که بعد از خشک شدن بتوان از آن بهره برداری کرد .تخته شنایشان از جنس چوب جعبه های مهمات بود . کباده را از پلیت آهنی می ساختند .قوطی های کمپوت پر از گچ و خاک را با طناب یا زنجیر به هم می بستند و دو سر زنجیر به چوب دستی متصل می شد .باز وسط زنجیر یا طناب فاصله ای قرار می دادند که دست پهلوان به وسط زنجیر بند می شد و دست دیگر وسط چوب دستی را می گرفت .ضرب این زور خانه پوست گوسفندی بود که برای قربانی به منطقه هدیه شده بود که بعد از دباغی آن را روی بشکه ای کشیده بودند و به این ترتیب ، همه ابزار ها یک زور خانه حقیقی آماده شد .
منبع:”فرهنگ جبهه،خلاقیتها”نوشته ی سید مهدی فهیمی ومحسن مهر آبادی،نشر فرهنگ گستروسروش،تهران-1382