متن برنامه ی درس هایی از قرآن کریم حجت الاسلام قرائتی؛ تاريخ پخش :: 1377/10/24
بســم اللّه الرّحمن الرّحــيم
الهي انطقني بالهدي و الهمني التقوي
ماه رمضان امسال توفيقي داريم در محضر دوستان به سؤالات جواب ميدهيم، سؤالات عمومي نه سؤالات صنفي، دانشجويي، بازاري، كارمند، كشاورز، دختران و پسران. (صلوات حضار)
سؤال اول: با عرض سلام و خير مقدم خدمت برادر محترم جناب آقاي قرائتي و با آرزوي قبولي طاعات و عبادات همه مسلمين در ماه مبارك رمضان. چرا در مسائل شرعي ميان فقهاء اختلاف است؟ و وظيفه ما در اين ميان چيست؟
جواب: كدام يك از رشتههاي علمي بين دانشمندان آن اتفاق نظر وجود دارد، و آيا در دنياي علم چنين چيزي را سراغ داريد؟ چيزي بگويم كه مثل آب جوش براي همه معدهها مناسب باشد.
در هر زمان از گذشته و حال و آينده، هر رشته علمي كه نياز به تفكر و تعقّل دارد در آن اختلاف نظر هست. آنچه بداست درگيري است نه اختلاف، تا حالا ديدهايد دو مرجع در خيابان يقه همديگر را بگيرند. همچنين دو پزشك بااينكه در دادن نسخه اختلاف نظر دارند ولي هيچ كس ياد ندارد با هم درگير شده باشند.
فكر آزاد است والّا مگر آجر و قالب صابون هستند، بلكه انسان است و از الطاف خداوند اين است همانطور كه شكهافرق ميكند فكرها هم، هوي و هوس بد است.
پس اختلاف فتوا و نظر: 1- در تمام تاريخ در تمام رشته ها، بوده و هست و خواهد بود كه اين كمال است. اگراختلاف برخاسته از: 1- هوي و هوس
مثل: جشن گرفتن در تالار يكي ميگويد فلان جا چون با مسئول آن دوست است ديگر هم ميگويد فلاني چون دوست است. دو مرجع يكي حضرت امام خميني(ره) و يكي آية اللّه العظمي خوانساري درباره مفسد في الارض دو نظرداشتند.
مدرسهاي د تهران بود با موقوفات و درآمد زياد، كه در وقف نامه آن آمده كه درآمد آن زير نظر مجتهد اعلم تهران خرج شود، تا امام خميني(ره) در نجف و قم بودند مجتهد اعلم تهران آية اللّه العظمي خوانساري بود، بعد امام خميني(ره)كه به تهران آمدند آن درآمد را تحويل نگرفت و فرمود بايد بدهيد به حضرت امام خميني(ره) كه الان مجتهد اعلم تهران ايشان است، آمدند خدمت امام خميني(ره) فرمود:
من تهراني نيستم و الان براي مريضي به تهران آمدهام بدهيد خدمت آية اللّه خوانساري
پس ميبينيد دو مرجع با اينكه اختلاف نظر با هم دارند ولي درگيري ندارند، اين زهد و تقواست، و اگر اين باشداختلاف نظر هم قداست دارد.
– اما اينكه وظيفه ما چيست؟ ما دستور داريم از مجتهد اعلم تقليد كنيم، كه بايد با پرسش از اهل خبره او را شناخت. واگر اعلم شد ضريب خطا كم ميشود.
مثال: از بين چند راننده آنكه پايه يك و سابقه زيادتر دارد براي مسافرت ضريب اطمينانش زيادتر است(صلوات حضار)
البته در مسائل حكومتي سخن حاكم و ولي فقيه برتري دارد گرچه در آن مورد مراجع با ولي فقيه اختلاف نظر داشته باشند. مثلاً اگر حمله كرد دشمن، اگر يكي بگويد دفاع واجب و يكي احتياط كه مملكت از دست ميرود.
مثال: در زمان امام خميني(ره) هم مراجع ديگر مثل آية اللّه شاهرودي، حكيم، گلپايگاني، اراكي و ديگران هم بوده اند
ولي براي مرگ بر شاه و مرگ بر آمريكا در تبعيّت و اطاعت از امام خميني(ره) همه متحد شدند تا انقلاب پيروز شد، پس در مسائل سياسي سخن ولي فقيه برتر و حاكم است. در مسائل تقليد هم اعلم.
سؤال دوم:با سلام و خسته نباشيد خدمت حاج آقا: همسر خوب داراي چه شرائطي است؟
جواب: سؤال خوبي است(خنده حضار) كار خوب و درستي است(خنده حضار)
شرائط همسر خوب:
1- فكر و عقيده: قرآن ميفرمايد «وَ لَأَمَةٌ مُؤْمِنَةٌ خَيْرٌ مِنْ مُشْرِكَةٍ» بقره/221 اگر كنيز فكرش درست باشد بهتر از زن آزادي است كه فكرش خراب باشد.
2- محبّت: گويند: خواهان كسي باش كه خواهان تو باشد، زياد حساس نشويد به يك مورد خاص. بعضي از زنهاي پيامبر(صلي اللّه عليه و آله و سلم) خود را زيادي لوس ميكردند، قرآن ميفرمايد: «عَسى رَبُّهُ إِنْ طَلَّقَكُنَّ أَنْ يُبْدِلَهُ أَزْواجاً خَيْراً مِنْكُنَّ مُسْلِماتٍ مُؤْمِناتٍ قانِتاتٍ تائِباتٍ عابِداتٍ سائِحاتٍ ثَيِّباتٍ وَ أَبْكاراً» تحريم/5.
و از اين آيه معلوم ميشود كه بعضي از زنهاي پيامبر خيلي هم درجه يك نبودند، هيچ وقت فكر نكنيد تمام خوشي هافلان مورد است.
البته دو نوع محبّت داريم. الف) عميق ب) زودگذر
بعضي محبّتها مثل ظرف بستني يك بار مصرف و پلاستيكي است، حالا توي پارك خنديد و تلفن كرده(خنده حضار)اين عميق نيست و بي ريشه است به همان دليلي كه امروز با فلان محبّت پيدا كرده، ديروز و فردا هم با ديگري.
داستان تاريخي:
آمد خدمت حضرت امام رضا(عليه السلام) كه چرا شما قيام نميكنيد، فرمود با چه كسي؟ عرض كرد با هزاران شيعه ناب. حضرت فرمود: مثل شما. گفت آري، فرمود: پس شما برويد داخل اين تنور، عرض كرد ما كاري نكردهايم ما يك پيشنهاد داديم(خنده حضار) ديگري آمد سلام كرد حضرت فرمود: برو داخل تنور، فوري رفت داخل تنور، حضرت فرمود: چند شيعه اينطوري داري؟ كه اگر گفتم برود، و بپرد، عرض كرد: هيچي. آنها شيعه تنوري ميخواهند(خنده حضار)
3- گذشت
4- قناعت
5- عفت
6- صبور
7- خدمت به يكديگر:
حديث: اگر مرد به خانم بگويد من تو را دوست دارم هيچ زمان از دل او بيرون نخواهد رفت
حديث: اگر مرد لقمه را گرفته و به دهان زن بگذارد ثواب دارد.
حديث: كسي خدمت به همسر نميكند بجز «صديق » و «شهيد»
خاطره: خواستند نحوه غذا خوردن حضرت امام خميني(ره) را ببينند بالاخره برنامه ريزي كردند براي يك افطاري كه در آن جلسه مقام معظم رهبري هم بود ترتيب دادند، ايشان هم قبول كرده و در جلسه آمدند ولي فرمود: يك آب جوش با شما هستم ولي شام را بايد با خانم بخورم. و 70 سال است اينچنين بوده مرا از او جدا نكنيد.
حديث: اگر زن در خانه همسر خدمت كند براي هر قدمي كه برمي دارد ثواب مينويسند.
زندگي به دارايي نيست آنقدر افرادي روي موكت زندگي كرده ولي شيرين و خانوادههايي كه روي قاليهاي دست باف ولي زندگي مرگ بار، فكر زندگي را شيرين ميكند با محبت و گذشت و قناعت و عفت و صبر
حديث: اگر كسي به نزد همسر بنشيند مثل كسي است كه در مسجد پيامبر معتكف شده است.
البته مرد هم در علاقه به مادر و همسر و فرزند بايد تنظيم كند و زن هم بايد بداند كه همسر او تنها همسر او نيست بلكه فرزند مادر او هم هست. ضمن اينكه همسر است بنده خدا هم هست و در مسجد ميخواهد نماز اول وقت بخوانداسير كه نيست، منزل مادر رفته و او به تو اين را ياد داد؟ توقع نابجا از همسر در اظهار محبت نسبت به پدر و مادربي انصافي است. و اگر اين اصولي كه گفتيم نبود زندگي تبديل به آتش ميشود و جهنم، و با اخلاق و خصلتها ميتوانيم خانه را يا بهشت و يا تبديل به جهنم كنيم. (صلوات حضار)
سؤال سوم: با سلام، اسلام براي آرايش و حفظ سلامت خانواده چه توصيههايي را نموده؟
جواب: جواب سؤال دوم و سوم مشابه است.
1- آرايش: مرد براي زن و به عكس
حديث: شخصي به امام صادق(عليه السلام) عرض كرد خيلي خود را آراستهاي حضرت(عليه السلام) فرمود: هرچه مرد براي زن خود را بيارايد زنش پاكدامنتر خواهد ماند. و به عكس اگر اين نباشد و هر وقت وارد منزل ميشود بوي دنبه و يا سيگار از او ميآيد(خنده حضار) و يا لباس و يقهاش كج است. و اگر از كوچه و خيابان با مرد سوپردولوكسي رد شود بو ميكشد ميگويد: مردم چه همسراني دارند و ما چه همسري(خنده حضار) و اين اول اضطراب است.
2- ياد خدا: «أَلا بِذِكْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ» رعد/28 ياد خدا آرام بخش است.
بر اين عقيده است كه اگر در برابر مشكلات صبر كرد خداوند جبران كرده و به او عناياتي خواهد داشت.
3- معاشرت خوب و پسنديده:
قرآن دراين باره ميفرمايد: «وَ عاشِرُوهُنَّ بِالْمَعْرُوفِ» نساء/19 با خانمها طبيعي زندگي كنيد(بدون هيجان)
4- احترام متقابل:
همديگر را خوب صدا زدن، تعريف يكديگر را كردن، اگر گاهي از همسر ناراحت هستيد قرآن ميفرمايد: «فَإِنْ كَرِهْتُمُوهُنَّ فَعَسى أَنْ تَكْرَهُوا شَيْئاً وَ يَجْعَلَ اللَّهُ فيهِ خَيْراً كَثيراً» نساء/19.
گاهي از زنها ناراحت هستيد(به فكر طلاق نباشيد) چون گاهي از چيزي ناراحت هستيد ولي خداوند براي شما در آن خير زيادي قرار داده. گاهي آنطوري كه ميخواهد نيست ولي اگر تحمل و صبر كند خداوند جبران ميكند. چون يكي از اسامي خداوند «جبّار» است، يعني جبران ميكند.
جواني به نزد من آمد كه من ازدواج كرده و بعد فهميدهام باكره نيست، ميخواهم هم آبروي او را بريزم و هم مقداري ازمهر را به اين واسطه تخفيف بگيريم، من گفتم اين كار غلطي است و بعد خاطرهاي از يكي از بزرگان نقل كردم كه: به يكي از بزرگان گفتند از كجا به اين مقام رسيده اي، گفت: شب اول عروسي فهميدم كه زن من باكره نيست(البته باكره نبودن معنايش اين نيست كه آلوده است چون عوامل زيادي هست براي از بين رفتن بكارت ولي دختر سالم است) من گفتم خدايا من اين را تحمّل كرده و چيزي نميگويم و با تو معامله ميكنم، خداوند هم جبران كرده و مرا به اين مقام رساند.
اگر حادثهاي پيش آمد زود زندگي و خانواده را متلاشي نكرده و با ياد و معامله با خدا او را حل كنيد. (صلوات حضار)
سؤال چهارم: محضر معزّز و مبارك آقاي قرائتي سلام عرض ميكنم: آيا روابط ما با اهل كتاب و كفار بايد يكسان باشد؟
جواب: مناسب است جواب اين سؤال با اينكه امشب شب قدس است، و ما فردا بايد در راهپيمائي شركت كنيم كسي از من پرسيد: ما در قرآن براي راهپيمايي هم آيه داريم؟ گفتم بله: قرآن ميفرمايد: «وَ لا يَطَؤُنَ مَوْطِئاً يَغيظُ الْكُفَّارَ وَ لا يَنالُونَ مِنْ عَدُوٍّ نَيْلاً إِلاَّ كُتِبَ لَهُمْ بِهِ عَمَلٌ صالِحٌ إِنَّ اللَّهَ لا يُضيعُ أَجْرَ الْمُحْسِنينَ» توبه/120 قدمي را برنمي داريد كه بواسطه آن كفّار به غيظ ميآيند مگر اينكه در مقابل آن براي شما عمل صالح نوشته ميشود.
«يَطَؤُنَ»: يعني حركت دست جمعي و راهپيمائي، پس اين راهپيمائي هم عمل صالح است.
در آيات ميخوانيم كه: «إِلاَّ الَّذينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحات» عصر/3.
عمل صالح، نماز و روزه و حج هست، حركتهايي هم كه كفار به غيظ آيند عمل صالح است، مثل راهپيمائي بهمن وقدس، حركتهايي كه از آن كفّار عصباني ميشوند.
– چگونگي رابطه با كفار:
الف) داد و ستد مانعي ندارد
ب) وفاي به عهد لازم است
ج) آمد و رفت مانعي ندارد
د) سلطه پذيري، نبايد باشد.
در اين رابطه قرآن ميفرمايد: «وَ لَنْ يَجْعَلَ اللَّهُ لِلْكافِرينَ عَلَى الْمُؤْمِنينَ سَبيلاً» نساء/141 هرگز قرار نداده خدا براي كفّار بر مؤمنين راه نفوذ قرارنداده، «لا» يعني نه، قرار نداده «لَنْ» يعني هرگز(هرگز قرار نداده) پس هيچ زمان خداوند اجازه نميدهد كفّار برمسلمانها سلطه داشته باشند.
البته قرآن درباره دادوستد و رفت و آمدها هم ميفرمايد: مواظب باشيد كه دشمن: «وَدُّوا ما عَنِتُّمْ» آل عمران/118 آنها دوست دارندكه شما در زحمت باشيد. «وَ إِنْ تُصِبْكُمْ سَيِّئَةٌ يَفْرَحُوا بِها» آل عمران/120 اگر به شما بدي برسد شاد ميشوند.
مطمئن باشيم كه هيچ وقت باطن آنها با ما خوب نخواهد شد. دليل آن اينكه سال بمباران شديم و هيچكدام ما راكمك نكردند، پس هميشه كينه آنها را داشته و مواظب باشيد.
باز ميفرمايد: «وَ ما تُخْفي صُدُورُهُمْ أَكْبَرُ قَدْ بَيَّنَّا لَكُمُ الْآياتِ إِنْ كُنْتُمْ تَعْقِلُونَ» آل عمران/118 آنچه به دل آنهاست درباره شما بيشتر از آن است كه به زبان ميآورند.
باز ميفرمايد: «إِنْ تَمْسَسْكُمْ حَسَنَةٌ تَسُؤْهُمْ» آل عمران/120 اگر خيري به شما برسد ناراحت ميشوند.
اگر هم مقام معظم رهبري از فوتباليستها تشكر ميكند چون اين يك توي دهني بود به آمريكا، كه بعد سياسي آن مهم است.
ما بايد حساس شويم كه كجا اسلام عزيز و پرچم اسلام. ما ايراني هستيم غرور داريم، ميفهميم، و از اينكه با اين هوش و استعداد ما را در استضعاف نگه داشتهاند ناراحت هستيم، و ما در فاصله كوتاه انقلاب جنگ درخشيديم، اين درخشش قبلاً هم بوده آنها نگذاشتهاند بروز كند.
بايد بدانيم كه: «قَدْ بَدَتِ الْبَغْضاءُ مِنْ أَفْواهِهِمْ» آل عمران/118 حرف زذن آنها دليل و ميزان كينه آنهاست.
«ها أَنْتُمْ أُولاءِ تُحِبُّونَهُمْ وَ لا يُحِبُّونَكُمْ» آل عمران/119 شما آنها را دوست داريد درحالي كه آنها شما را دوست ندارند.
يك آمريكائي حاضر نيست كلاه نمد بگذارد، ولي هزار ايراني كراوات ميبندند، درصورتيكه كلاه نمد خاصيتي داردولي كراوات خاصيتي ندارد، و اين دليل خودباختگي ماست كه زود تسليم ميشويم. (تكرار مطلب)
آيه ديگر ميفرمايد: «وَ لَنْ تَرْضى عَنْكَ الْيَهُودُ وَ لاَ النَّصارى حَتَّى تَتَّبِعَ مِلَّتَهُمْ» بقره/120 تا دربست مخلص و تابع نشوي آنها از تو راضي نميشوند. البته اسرائيل امروز حسابشان از يهوديها هم جداست كه يك مسئله سياسي هم هست، تنها امروز مسئله اين نيست كه بافلسطين و لبنان چكار ميكند، طرحهاي اسرائيل محو اسلام است، و آمريكا هم او را حمايت ميكند. با يك موشك درجاي ديگر حساس ميشوند ولي وجود انواع آن در اسرائيل مانعي ندارد.
پس ما بايد براي روي سياه كردن آمريكا و به دهن زدن اسرائيل بايد در راهپيمائي شركت كنيم، و بغض خود را نسبت به كفار مسلمان كُش اعلام كنيم، آنها كه روزه ميگيرند ولي در راهپيمائي قدس شركت نميكنند پنجاه درصد مسلمان هستند اينها مورد انتقاد قرآن هستند كه به بعضي آيات عمل كرده و بعضي را كنار ميگذارند ميفرمايد:
«نُؤْمِنُ بِبَعْضٍ وَ نَكْفُرُ بِبَعْضٍ» نساء/150 به بعضي آيات ايمان آورده و به بعضي كافر ميشوند.
رفتم يك مسجدي ديدم مرگ بر آمريكا نميگويند همه نماز شب خوان هستند بين نماز بلند شدم گفتم:
مسلمانان، محترمين، همه شماها خوب هستيد ولي پنجاه درصد چون قرآن ميفرمايد: «أَشِدَّاءُ عَلَى الْكُفَّارِ رُحَماءُ بَيْنَهُمْ تَراهُمْ رُكَّعاً سُجَّداً» فتح/29 نسبت به كفار شديد و با خود مهربان باشيد، بعد ميفرمايد: «تَراهُمْ رُكَّعاً سُجَّداً» ركوع و سجود بعد از مرگ بر آمريكااست، شما ركوع و سجده داريد ولي «أَشِدَّاءُ عَلَى الْكُفَّارِ»تان كم رنگ است. يكدفعه همه گفتند «مرگ بر آمريكا». (تكرارمطلب)
(والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته)