متن برنامه ی درس هایی از قرآن کریم حجت الاسلام قرائتی؛ تاريخ پخش :: 1375/11/25
بسم الله الرحمن الرحيم
«وَ لا تَقْفُ ما لَيْسَ لَكَ بِهِ عِلْمٌ إِنَّ السَّمْعَ وَ الْبَصَرَ وَ الْفُؤادَ كُلُّ أُولئِكَ كانَ عَنْهُ مَسْؤُلاً» اسراء/36 قرآن ميفرمايد «لا تَقْفُ»(قفا) يعني پشت سر.
در عزاي امام حسين(عليه السلام) ميگوئيم سر را از قفا بريدند، يعني از پشت گردن. پشت کار را نگير به قول اداره ايها ميگويند پيگيري.
پيگيري نکن چيزي را که نميداني يعني پي آنرا نگير دنبال نکن چيزي را که نميداني «إِنَّ السَّمْعَ» گوش «وَ الْبَصَرَ» چشم «وَ الْفُؤادَ» دل و گوش و چشم و دل همه روز قيامت مورد سؤالند. بيخود هرچه ديدي نگو هر چه شنيدي نقل نکن پي آنرا نگير خيلي از حرفها دروغ است.
چطور شايعه بوجود ميآيد؟
1- وجود دشمن داخلي و خارجي. آدمي دشمن دارد برايش شايعه هم ميسازند گفت عيب داري گفت نه گفت عيب گير داري گفت بله گفت عيب گير داشته باشي برايت عيب ميسازد.
2- سادگي مردم مردم اگر ساده باشند زود شايعه را قبول ميکنند.
3- توقع زياد از افراد مثلاً توقع دارند فلاني زاهد باشد تا ديدند ماشين دارد ميگويند فهميدي چه شد؟ خوب ماشين دارد که دارد شما حق نداري بپرسي چرا دارد حق نداري بپرسي از کجا آورده ممکن است دارد ارث پدرش است ممکن است دارد تجارت ميکند. ممکن است کار کرده. داشتن گناه نيست از کجا آوردهاي هست ايشان مگر چند سال درس خوانده؟ مگرچند سال کارمند دولت بوده؟
4- بي جواب ماندن شبهات. يکسري مردم شبهه دارند و چون کسي نيست جواب اينها را بدهد اين شبهه در ذهنشان ميماند و زمينه براي شايعه است. حضرت داشت با خانمي صحبت ميکرد شخصي آمد وحضرت فرمود اين خانم من است محرم من است گفت خواهش ميکنم مگر ما چيزي گفته بوديم گفت اگر من اين ر اجواب نميدادم زمينه پيدا ميشد که ببينيم اين زن کِي بود که با او حرف ميزد. آقا اين خانه فاميل ماست وگرنه ميگويند بله فلاني چهار تا زن دارد. اين هم خانه يکي از خانم هايش است.
5- علاقه به حرف تازه. اين هم يک حالت رواني است و لذا وقتي به هم ميرسند ميگويند چه خبر؟ يعني چه خبر تازه و شايعه هم حرف تازهاي است يعني قلقلک مردم را ميخاراند، چون دوست دارند حرف تازه بشنوند و شايعه هم حرف تازه است.
6- ناداني نسبت به گناه شايعه. مثل کسي که سيگار ميکشد و نميداند سيگار کشيدن چه خطراتي دارد. اينها زمينههاي پيدايش شايعه است.
چشم و گوش امانتي هستند نميشود چونکه گوش داري هر چيزي خواستي بشنوي هرچيزي را نگاه کني. چشم و گوش روز قيامت مورد سؤالند.
انگيزههاي شايعه: يا گاهي ايجاد يأس در جنگ احد شايعه انداختند پيغبر(صلي الله عليه و آله) کشته شد، يک مرتبه توي دل مسلمانها خالي شد و در رفتند ايه نازل شد کجا؟ ! حال گيرم کشته شد دين پيغمبر(صلي الله عليه و آله) که از بين نرفت «أخان مات او قتل انقلبتم» آل عمران-144 اگر پيغمبر(صلي الله عليه و آله) از دنيا برود يا شهيد بشود شما بايد در برويد؟ پيغمبر(صلي الله عليه و آله) رفت تفکرش که هست
2- ايجاد ترس. آمدند در ميان مسلمانها و گفتند نرويد بجنگيد «إِنَّ النَّاسَ قَدْ جَمَعُوا لَكُمْ» آل عمران/173 جمعيت دشمنان شما خيلي زياد است جمع شدهاند براي شما اينها ميخنديدند ميگفتند باشد.
يک عده يکوقت رفتند خدمت امام(رحمة الله عليه) و گفتند آقا منافقين هزار خانه در تهران اجاره کردهاند تمام برجهاي بزرگ تهران را تسخير کردند همچنين اينها. . . . امام(رحمة الله عليه) که ديد اينها خوب خودشان را باختهاند فرمود چيزي نيست. يک روح بزرگي داشت خوب که موجها به ديوارمي خوردند برمي گشتند.
بمب افتاد روي کلاس نهضت سوادآموزي يک جا 20 نفر شهيد شدند خانم معلم هم دو تا پايش قطع شد چهار تا از اين خانمها هم حامله بودند خيلي دلخراش بودو ما رفتيم شيراز بعد آمديم به امام(رحمة الله عليه) که آقا درعمليات کربلاي چند يا والفجر چند 200 طلبه شهيد شدند من و نماينده سپاه در مقابل امام(رحمة الله عليه) نشستيم. ايشان گفت حضرت امام(رحمةالله عليه) در عمليات والفجر چند 200 طلبه شهيد شدند امام(رحمة الله عليه) فرمود خدا همه را رحمت کند ما بايد به وظيفهمان عمل کنيم. گفت شما بگو گفتم من ديگر هيچي ندارم امام(رحمة الله عليه) وقتي ميفرمايد دفاع از کشور واجب است 100 تا و 200 تا براي او مهم نيست. اگر واجب است کشور را نگه داريم بايد کشور را نگه داشت ولو 20 هزار نفر شهيد بشوند.
3- براي ايجاد سوءظن. ميبيند مردم گوش به حرفاش ميدهند ميگويد ميداني فلاني هم همچين شد.
4- ايجاد «وَ إِذْ زَيَّنَ لَهُمُ الشَّيْطانُ أَعْمالَهُمْ وَ قالَ لا غالِبَ لَكُمُ الْيَوْمَ مِنَ النَّاسِ» انفال/48 چنان به صدام گفتند سه روزه ايران را ميگيري اينقدر اين مشک خالي را باد کردند بعد ديد 8 ساله هم نتوانست يک وجب را بگيرد يعني گرفت پس گرفتند. وقتي به کسي ميگوئيم آقا آفرين فکر ميکند به آخرين درجه تکامل رسيده است قرآن به هيچکس نميگويد آفرين. ميفرمايد اين کار و آن کار و چنين و چنان کن بعد ميفرمايد «لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ» آل عمران/130 حالا ببينيم شايد. همه کارهاي خوب را کردي خداوند به هيچکس نمره 20 نميدهد. مي فرمايد «لَعَلَّكُمْ» شايد خوب باشي وقتي نمره 20 دادي اين طرف فکر ميکند بالاتر از من مقامي نيست.
کفار مسلمانها را اذيت ميکردند مسلمانها آمدند حبشه کفار عدهاي را به حبشه فرستادند که برويد در حبشه شايعه کنيد همه کفار مسلمان شدند تا مسلمانها بگويند الحمدلله همه مسلمان شدند ما به مکه برگرديم وقت برگشتن دستگير کنيم، اتفاقاً اين شايعه گرفت عدهاي برگشتند و گرفتار هم شدند.
5- براي ايجاد مسير حرکت حضرت علي(عليه السلام) در جنگ صفين بود وسط جنگ يک کسي آمد و گفت آقا نظر شما دررابطه با فلاني و فلاني چيه؟ فرمود حالا وقتشه؟ يعني گاهي يک چيزي را مطرح ميکنند که فکر انسان را عوض کنند.
يکي از فقهاي شوراي نگهبان ميگفت ما زمان شاه ميرفتيم آبادان از آن بحثهاي داغ انقلاب و شاه کوبي را ميگذاشتيم شب عاشورا بگوئيم چون جمعيت زياد است براي آنجا مايه ميگذاشتيم ميگفت تا پايم را گذاشتم روي پلههاي منبر يک کسي آمد و زد توي گوشم گفتم چيه؟ گفت مگر شب عاشورا نيست؟ گفتم چرا گفت همين پشت حسينه دارند عرق ميخورند. ميگفت من هم فوري مچاش را گرفتم و گفتم برويم ببينيم، تا اين را گفتم در رفت. معلوم شد که اين مأموريت دارد بيايد با اين عملش مسير سخنراني مرا از حذف شاه به حذف شيشه عرق تبديل کند چون حذف شاه مسئله مهمي است اما حذف عرق يک ليوان است که يک کسي غلطي ميکند و لذا ميگويند سخنران که سخنراني ميکند وقتي به او کاغذ ميدهند آنرا در جيباش بگذارد چون ممکن است يک تکه کاغذ به من بدهي بخوانم همه حرف هايم قاطي بشود.
هر چيزي را دنبال نکن. خيلي از حرفها اساس و ريشه ندارد. قرآن راجع به خطر شايعه ميفرمايد «وَيْلٌ لِكُلِّ أَفَّاكٍ أَثيمٍ» جاثيه/7 واي بحال کسي که چيز خلاف حقيقت را ميبافد و پخش ميکند. شايعه مربوط به الان نيست نسبت به پيغمبر(صلي الله عليه و آله) حرفهايي را پخش کردند 1- شاعر است، کاهن، ساحر و مجنون است. در يکي از جنگها همسر پيغمبر(صلي الله عليه و آله) از غافله عقب ماند، يك مردي هم عقب ماند آن مرد هم رسيد همسر پيغمبر(صلي الله عليه و آله) گفت برويم به غافله ملحق شويم وقتي ديدند زن پيغمبر(صلي الله عليه و آله) با يک مردي ميآيد نسبت به اين زن و مرد شايعه بد افتاد فوري آيه نازل شد بابا حواستان کجاست اينها مخلص، رزمنده عقب ماندند. چرا حرف بد ميزنيد؟ مواظب چشم و زبانتان باشيد. به امام علي(عليه السلام) چنان شايعه زدند که وقتي شهيد شد ميگفتند مگر علي(عليه السلام) نماز ميخواند. به امام حسين(عليه السلام) گفتند خروج کرده بر امام وقت. امام حسين(عليه السلام) را خارجي گفتند.
يک زن آرايش کرده خيلي زيبا ر افرستادند توي زندان براي موسي بن جعفر(عليه السلام) گفتند اگر تواني دل يا چشم موسي بن جعفر(عليه السلام) را به خودت جلب کني ما ميتوانيم ترور شخصيت کنيم اين زن رفت ديد اصلاً موسي بن جعفر(عليه السلام) دلاش به اين حرفها نيست. بعد ديدند اين زن هم که فاسد بود آدم خوبي شد.
يکي از مترجمين ميگفت من در يکي از کشورها خوابيده بودم مترجم فلان شخصيت بودم زيباترين دختر آمد توي اتاق من سکه سنگين طلا گذاشت کف دست من گفت مذاکرات خصوصي اين دو تا مسئول چه بود؟ با طلا، با دختر، با پسر، با تهديد.
ماجراي شايعه ماجرايي است که در طول تاريخ بود به موسي و عيسي(عليهاالسلام) را به دار آويختند قرآن ميفرمايد کلاش دروغ است کسي را شکل عيسي(عليه السلام) گرفتند و اعدام کردند و خيال کردند عيسي(عليه السلام) است قرآن ميفرمايد «وَ ما قَتَلُوهُ وَ ما صَلَبُوهُ وَ لكِنْ شُبِّهَ لَهُمْ» نساء/157 بابا عيسي(عليه السلام) را به صليب نکشيدند بابا عيسي(عليه السلام) را نشکتند «وَ لكِنْ شُبِّهَ لَهُمْ» صليب از بيخ در نظر قرآن شبهه است، حضرت عيسي(عليه السلام) زنده است يعني چيزي که صدها ميليون به آن معتقدند کلاش شايعه است. مسئله شايعه مربوط به اسلام و يکي دو زمان هم نيست.
بعضي جاها ميفرمايد تا گناه نکني به تو سيلي نميزنم اما يکسري گناهان را ميگويد گناه هم نکني کتک ميخوري، چون دوست داري گناه بکني. کسي اگر دوست دارد روزه بخورد گناه نيست. دوست دارد مثلاً عرق بخورد گناه نيست علاقه به گناه، گناه نيست، جز علاقه به شايعه.
قرآن ميفرمايد «إِنَّ الَّذينَ يُحِبُّونَ أَنْ تَشيعَ الْفاحِشَةُ فِي الَّذينَ آمَنُوا لَهُمْ عَذابٌ أَليمٌ فِي الدُّنْيا وَ الْآخِرَةِ» نور/19 يعني کساني که دوست دارند يک فحشايي پخش بشود شايد هم کاري نکرده همين «يُحِبُّونَ» دوست دارد اگر دوست داشته باشد آبروي کسي ريخته بشود «لَهُمْ عَذابٌ أَليمٌ فِي الدُّنْيا وَ الْآخِرَةِ» عذاب دنيا و آخرت فقط بخاطر اينکه دوست داري ما نبايد دوست داشته باشيم آبروي کسي بريزد و لذا در مسائل دزدي و قتل ميگويند دو تا شاهد، اما در زنا ميگويند 4 تا شاهد براي اينکه خدا ميخواهد آبروي کسي نريزد اسلام نميخواهد آبروي کسي بريزد.
«مَنْ أَذَاعَ عَلَيْنَا شَيْئاً مِنْ أَمْرِنَا فَهُوَ كَمَنْ قَتَلَنَا عَمْداً وَ لَمْ يَقْتُلْنَا خَطَأً»(كافي، ج2، ص371) اگر کسي يک سري اسرار را شايعه کند و آن سبب لو رفتن بعضي چيزها بشود انگار ما را کشته.
ابعاد شايعه:
1- اقتصادي: چند کشتي روغن در دريا چي شده؟ آهن چي شده؟ بيکار است فلان است فلان چيز ارزان ميشود فلان چيز گران ميشود. بناست اين منطقه چي بشه يک زمين را ميخواهند گران کنند ميگويند در آينده مرکز ديپلماتها ميشود يک جا ميخواهند ارزان کنند ميگويند آقا اينجا فضاي سبز ميشود اقتصاد بنگاه معاملاتي است، تا فتيله را چه جور بچرخانند اختيارش دست مردم منطقه است اختيارش دست صاحبان زمين است. خود صاحبان زمين مردم منطقه بنگاه با هم شريک ميشوند يکبار يک چيزي رابدون دليل بالا و پائين ميبرند. 2- گاهي نظامي است: جمعيت زياد است نرويد بجنگيد
3- گاهي شايعه ابعاد جنسي دارد: نظير کاري که به موسي بن جعفر(عليه السلام) کردند، شبيه اين کار را نسبت به حضرت موسي(عليه السلام) کردند قارون پولي داد که از يک طريقي بتوانند حضرت موسي(عليه السلام) را متهم کنند. زليخا خودش عاشق يوسف(عليه السلام) بود. قرآن ميفرمايد چنان عاشق بود که «وَ غَلَّقَتِ الْأَبْوابَ» يوسف/23 يعني زليخا همه درها را سفت بست نميگويد «غَلَّقَتِ» ميگويد «غَلَّقَت» يعني سفت بست نميگويد به کنيزان و نوکرانش داد که ببندند «غَلَّقَتِ» يعني بلدست، خودش بست. «غَلَّقَتِ الْأَبْوابَ» يک در را نبست هم همه را بست هم خودش بست و هم سفت بست. اما امان از وقتي که خدا ميخواهد يک کسي را رسوا کند.
کسي رفته بود يک جايي ساعت کوچولو توي تاقچه بود خيلي ساعته دلش را گرفت برداشت قايم کرد توي کيسهاش. صاحبخانه آمد نشست آقا خيلي خوش آمدي مشرف. . . لابلاي حرفها ديد ساعته نيست صاحبخانه گفت ساعت را بچهها برداشتند؟ زن گفت نه. به ميهمان گفت شما آمديد اينجا ساعت نبود گفت نه همينطور که داشتند غذا ميخوردند ساعت توي کيسه صدا کرد(زنگ ساعت).
با خدا کشتي نگيريد.
اگر خواسته باشد آدم رسوا شود آدم رسوا ميشود زليخا اينهمه غلطها را کرد آخرش يکمرتبه وقتي در باز شد و ديد شوهرش آمده گفت «قالَتْ ما جَزاءُ مَنْ أَرادَ بِأَهْلِكَ سُوءاً إِلاَّ أَنْ يُسْجَنَ أَوْ عَذابٌ أَليمٌ» يوسف/25 يعني اين يوسف(عليه السلام) نسبت به من قصد بد داشته. يوسف(عليه السلام) گفت نه آقا اين قصد بد داشته يک شاهدي پيدا شد و گفت ببينيد از کجا پيراهن پاره شده اگر پيرهن از پشت پاره شده پيداست يوسف(عليه السلام) ميدويد، فرار کند خانم از پشت پيراهن او را کشيد «إِنْ كانَ قَميصُهُ قُدَّ مِنْ قُبُلٍ فَصَدَقَتْ وَ هُوَ مِنَ الْكاذِبينَ» يوسف/26 اين آيه جرم شناسي است يک اصلي در آگاهي دارند براي جرم شناسي. تهمت به پاکترين افراد.
چيزي را که به آن علم نداري دنبالش نرو. يعني دنبال آداب نرويد. خيلي چيزها ما عادت کرديم آقا ما اينرا عادت کرديم. خوب عادت شما غلط است خيلي کارها عادت است ولي پايش به جايي بند نيست مادر جبهه خط شکن داريم رسم ما اين که دخترهاي ما تا عمه بزرگ مرد يکسال بايد در عزا باشيم بابا داماد چه گناهي کرده؟ داماد يکسال زندگياش فلج شود بخاطر عمه خانمي خواب ديده همسرشي کزن ديگر گرفته مدتها با هم قهراند آمده بود و ميگفت چه خاکي به سرم کنم تو خواب ديدي من چه کنم؟ عادت ما اينست که مهريه اينقدر باشد خوب غلط است. امام صادق(عليه السلام) امد ديد يک شخصي توي خانه تنگي زندگي ميکند فرمود تو که پول داري خانه وسيعي تهيه کن گفت اين خانه مرحوم ابوي است. فرمود اگر ابويت نفهم بود جنابعالي هم بايد نفهم باشي؟ حالا کسي يا زمين ندارد يا پول ندارد يا جان ندارد تو هم پول داري هم زمين رفتي داخل قفس مرحوم ابوي. . . يکسري عادات را بايد شکست. عادت ما اينست که تابستان تعطيل است خوب چرا تعطيل است؟ عادت ما اينست ساعت 8 ميخوابيم چرا؟ به هيچ کاري عادت نکنيم جز اينکه منطق داشت هباشيم. دنبال عادات نرويم دنبال نياکان نرويم دنبال خيالات نرويم روز قيامت گيري. بابا تو خيال ميکني. خانم نماز نميخواند بعد هم شب خواب ميبيند يک سيد بزرگواري ميگويد ديشب ابوالفضل(عليه السلام) خودش بود. ابوالفضل(عليه السلام) هم همه زنهاي باتقوا را کنار گذاشت آمد به خواب اين خانم تارک الصلواة دنبال خيالات نرويم خيليها رابد ميدانيم واقعاً خوبند. خيليها راخوب ميدانيم واقعاً بدند.
قرآن ميفرمايد روز قيامت يک عده لات و لوتها به بهشت ميروند حزب الهيها که ميگويند اينها آدمهاي پستي هستند ميگويند اِه! ! «وَ قالُوا ما لَنا لا نَرى رِجالاً كُنَّا نَعُدُّهُمْ مِنَ الْأَشْرارِ» ص/62 ما اينها را جزو اشرار ميدانستيم چطور الان. . . بسياري از خوبها يک جاهايي امتحان بدي ميدهند بسياري از بدها يک جاهايي امتحان خوبي ميدهند.
حديث داريم امام صادق(عليه السلام) فرمود هر کس خودش را از ديگران بهتر بداند مستکبر است يعني بنده بگويم چون 30-20 سال است که آخوندم و در تلويزيون هستم از کت و شلواري بهترم. طرف جا خورد گفت آقا بالاخره نماز خوان خودش را بهتر از غيرنماز خوان ميداند آدم تميز خودش را بهتر از آدم کثيف ميداند باسواد خودش را بهتر از بي سواد ميداند فرمود بله الان بهتر است آينده نميداني بعد امام قصه فرمود که ساحراني عمري در سحر و جادو بودند تا ساعت 8 صبح هم کافر بودند تا معجزه موسي(عليه السلام) را ديدند که عصا اژدها شد يکمرتبه هرچه کافر بودند ساعت 8/10 دقيقه مسلمان شدند به طوري که فرعون گفت تکه تکهتان ميکنم. گفتند «فَاقْضِ ما أَنْتَ قاضٍ إِنَّما تَقْضي هذِهِ الْحَياةَ الدُّنْيا» طه/72 قضاوت کن هرچه ميخواهي قرار کن اصلاً توي همين دنيا بيشتر زور نداري. همان آقايي که 8 صبح ميگفت «أَ إِنَّ لَنا لَأَجْراً» اعلي حضرت ابرقدرت قوي شوکتا ميشود ما آبروي موسي(عليه السلام) را بريزيم يک سکه به ما بدهي «أَ إِنَّ لَنا لَأَجْراً إِنْ كُنَّا نَحْنُ الْغالِبينَ» شعراء/41 ما اگر غالب شديم با سحر و جادو آبروي موسي(عليه السلام) را ريختيم سکه ميفرستي بيايد؟ فرمود «قالَ نَعَمْ وَ إِنَّكُمْ إِذاً لَمِنَ الْمُقَرَّبينَ» شعراء/42 اصلاً کارت سبز به تو ميدهم صاف بيا توي دربار همين آقايي که ساعت 8 منتظر سکه بود 8/15 دقيقه به ريش فرعون خنديد. فرمود آدمي که اين رقمي است هيچوقت به خودتان مطمئن نشويد بسياري از ما آدمهاي خوبي هستيم مثل لالي که غيبت نکرده زبان ندارد که غيبت کند.
پيروي از پيش گوييها نه. يک کسي پيش گويي ميکند کف دست را ميبيند تو يک دشمن داري تا بحال سه بار خواسته تو را نابود کند ولي نشده خوب پيداست اگر شده بود تو نبودي خيلي از پيش گوييها را فوت کني. . .
يک کسي آمد و گفت آقا هوا سرد است چه کنم؟ گفت 60 روز بعد از نماز صبح 3 «قُلْ هُوَ الله» بخوان خوب 60 روز که از زمستان ميرود عيد ميآيد و هوا خوب ميشود. چقدر از عوامهاي ما عمل ميکنند ميآيد و ميگويد يک دعا به تو ميدهم اگر اين دعا را بخواني همه وضعات خوب ميشود البته من گفتم(دعا) دعا نقش دارد چون دعا رابطه با خداست دعاي حقيق نقش دارد من که ميگويم پيش گويي از زبانم پريد که دعا را کنار پيش گويي گذاشتم. من از خداوند استغفار ميخواهم و از شما هم معذرت ميخواهم. دنبال خوابها نرو خيلي چيزها از روي حدس است انسان اول ميمون بود دماش رفت توي کمرش صاف شد به مرور ايام شد انسان. حرف مسخره ايست مثل اينکه بگويم موتور در اصل دوچرخه بود لاستيکاش کلفت شد دستهاش ضخيم شد آفتابه در اصل آفتاب بود آفتاب در اصل آفتابه بود همينکه يک چيزي شبيه يک چيزي است بيائيم و بگوئيم اين از آن است يا آن از اين است نه بابا.
بيخود شهادت ندهيد. ميخواهيد شهادت بدهيد بگوئيد ديدم يا نديدم اينکه اين دو تا زير يک لحاف بودهاند پس. . . پس ندارد ممکن است زير يک لحاف بودهاند شلاق هم بايد بخورند اما اين زير لحاف بودن دليل بر انجام زنا نيست اينها چرا رفتند آن پشت لابد ميخواهند روزهشان را بخورند نه شايد رفتند آن پشت با هم حرف محرمانه بزنند. گواهي به ناحق ندهيد.
مي گفت يک خانمي رفت ضريح امام حسين(عليه السلام) را ببوسد بعد ديدند مردي ميرود اين خانم را بين دو تا دستش قرار ميدهد زنه ميآيد بيرون که برود جاي ديگري را ببوسد مرد باز هم همچينِ ميکند يکي از علما بود که ميگفت خيلي عصباني شدم مرد را صدا زدم و گفتم بي غيرت اينجا حرم امام حسين(عليه السلام) است يک خورده که به او فحش دادم، گفت آقا اين زن من است ميخواهد ضريح را ببوسد ميترسم مردها به او تنه بزنند من همچين ميکنم که مردها به او تنه نزنند ميگفت خيلي کنف شد. چيزي نديدي نگو همينکه خانهاش را ميبيند بله دزدي است. ديگر بابا از کجا دزديه؟ البته شايد هم باشد، ما نميتوانيم بگوئيم. گاهي موضع گيريهاي سياسي روي علم نيست بابا اين آقا با ما هست يا با ما نيست من به همين دليل الحمدلله سعي کردم توي اين خط بازيها آلوده نشوم.
يکي از بزرگان ميگفت من با فلاني موضع گيري تندي داشتم يعني دو تا خط متقابل در مکه مجبور ميشويم برويم توي يک اتاق زندگي کنيم با آن آقاي رقيبمان ميگفت اول با هم عبوس اما بعداً که با هم حرف زديم ديديم ما با هم يکي هستيم همينطور از ما دو تاها لولو درست کردند.
قرآن ميفرمايد اگر ميخواهيد ببينيد چه کسي در خط شما هست يا نيست اينست «إِنْ تَمْسَسْكُمْ حَسَنَةٌ تَسُؤْهُمْ وَ إِنْ تُصِبْكُمْ سَيِّئَةٌ يَفْرَحُوا بِها» آل عمران/120 اگر خداي نکرده گفتند رهبر مريض شده اگر خوشحال بودند پيداست ضدولايت فقيهاند ما ميگوئيم ايشان با آقا هست ايشان با آقا نيست يعني واقعاً ايشان که با آقا نيست اگر آقا مريض شود لذت ميبرد؟ «وَ إِنْ تُصِبْكُمْ سَيِّئَةٌ يَفْرَحُوا بِها» آقا ايشان ضدآخوند است واقعاً اگر خبر مرگ مرا به او بدهند کيف ميکند حالا اگر من را ديده سلام نکرد پس ضدآخوند است بابا کسي که به مسجد نيايد معنايش اين نيست که تارک الصلواة است. دليل اينکه مرا ديده سلام نکرده پس ضدآخوند است غلط است چون اگر بگويي براي سلامتي آخوند فلان حمد بخوانيد به حضرت عباس ميخواند گاهي وقتها ما يک کسي را بي خودي تعريف ميکنيم يکي از پيغمبرها ديد يک کسي عبادت ميکند و زار زار گريه ميکند گفت خدايا اگر اين بنده من بود هرچه ميخواست به او ميدادم خداوند فرمود پيغمبر جان! نميداني چه آدمي است كه گريه ميکند اگر به لقمه حرام برسد سر از پا نميشناسد. خوب و بد را شما در حرام و حلال تشخيص بدهيد. حاج خانم روضه هفتگي سالي چند ليتر براي امام حسين(عليه السلام) گريه ميکند اما اگر پسرش بگويد امشب نيم کيلو آجيل خريدم بردم خانه عروس کودتا ميکند. بعضي از اين پيرزنها روضه هفتگيشان هم تعطيل نميشود اما اگر بگويند داماد با عروس رفتهاند بستني بخورند ببين چه ميکند. بي خود مذهبي و ضدمذهبي نگوئيد تا علم نداريد حرف نزنيد.
انتقاد نابجا گاهي وقتها يک کسي را به رگبار ميبنديم و از او انتقاد ميکنيم من يک روحاني پيرمردي را در قم ديدم همه از او ناراحت بودند که چرا اين آقا در قم مانده قم که ميماند يا بايد جدي درس بخوانند يا مدرس يا محصل اگر کسي نه درس ميخواند و نه مدرس است بايد برود توي شهري و تبليغ کند من يک روز از او پرسيدم من هر وقت شما را ميبينم ناراحت ميشوم شما نه مدرس هستيد و نه محصل در قم حرف حساب شما چيه؟ به او حمله کردم انتقاد نابجا گفت آقا بنده همه بچه هايم دختر هستند در قم آنها را شوهر دادهام. يک زن و شوهر هستيم هر روستايي ميرويم زنم گريه ميکند که از بچه هايش دور است. خودم هم چون صدا ندارم مردم مرا نميخواهند تا حالا هر جا رفتم چون منبرم خوب نيست مردم تحويلم نگرفتند، چه خاکي بسرم کنم؟ پيش خودم گفتم اگر خودت بودي چکار ميکردي؟ گفتم ببخشيد من عمري به شما انتقاد ميکردم معلوم شد اشتباه ميکردم.
تفسير قرآن بدون علم يا تحليل سياسي بدون علم بعضي وقتها افرادي همينطور تحليل ميکنند البته در اينکه هواي کاشان گرم است چون کاشان(شين) دارد شهر هم(شين) دارد شهر آنجا که کربلا بود هوا گرم بود پس کاشان هوا گرم استاي بابا! ! چه رابه چه ميچسپاند و چه نتيجهاي ميگيرد. يکي از افراد گروههاي فرقان که يک دستش در اسلام بود و يک دستش درمارکسيسم، يعني هم چپ ميزد و هم راست ميزد ميخواست دوتا را نگه دارد ميگفت اصلاً مالکيت خصوصي نداريم. قرآن ميفرمايد «أَمْوالَكُمْ» بقره/188 يعني مال مالِ همه است نميگويد «أَمْوالَك»(السلام عليکم) يعني سلام بر همه يک کسي گفت آقا قرآن ميفرمايد «بَناتُكُمْ» نساء/23، «أبْناءَكُمْ» بقره/49، «نِساءَكُمْ» بقره/49 پس پسر و دختر و زن شما مال همه است؟ شما يک «کُمْ» ديدي خيال ميکني همه چيز مال همه است اين «کُمْ» اينجا يک معنا دارد جاي ديگر معناي ديگري دارد کسي که تفير ميکند بايد سواد داشته باشد من تعحب ميکنم از افرادي که الي آخر. . . .
پس حرف اين شد که اگر در جامعه ما مردم بدون علم حرف بزنند جامعه آسيب پذير است با يک شايعه ميتوان بزرگترين مقامها را متزلزل کرد.
صِرف اينکه افراد حتي تشابه اسمي دارد. شهري نيست که حسيني و موسوي در آن نباشد حتي کلمات نادر. من در 7 شهر پيدا کردهام که قرائتي هست اصلاً همديگر را نميشناسيم صرف اينکه تشابه اسمي دارند بايد زنگ زد که اين بند به شماست؟ بايد گفت من او را نميشناسم.
هرچه شنيديد تحقيق کنيد قرآن ميفرمايد: «إِنْ جاءَكُمْ فاسِقٌ بِنَبَإٍ فَتَبَيَّنُوا» حجرات/6 فاسق حرف زد تبين کنيد براي اينکه يکوقت گول ميخوريد عادل هم ممکن است گول بخورد.
زمينههاي شايعه: 1- ايران دشمن دارد 2- حسود دارد اينها گفتند ما نميگذاريم جمهوري اسلامي پابگيرد و ديدند که هر روز پا ميگيرد گفتند بايکوت ميکنيم ديدند بايکوت نشديم و در صحنههاي بين الملل ظاهر شديم گفتند مملکت را ميگيريم 8 سال بمب روي سر ما ريختند نگرفتن دهمه رقم کري کردند زمينه شايعه دشمن است دشمنهاي خارجي فود ميکنند دشمنهاي اخلي از سادگي انگيزههاي شايعه ايجاد ترس، ايجاد سوءظن ايجاد غرور ايجاد يأس خطرات شايعه همه چيز از هم ميپاشد نه من به شما خوش بينم و نه شما به من. . . اگر علاقه ما نباشد سنگ روي سنگ بند نميشود.
الان کشورها ميگويند ايران فلان کارخانه را ساخته فلان اسلحه را وارد کرده ابعاد شايعه نظامي اقتصادي سياسي
کيفر شايعه در قران يک آيه داريم که ميفرمايد شايعه ساز را بايد اعدام کرد. «الفُؤاد» يعني دل حتي ميپرسند در دلات چرا همچين فکري کردي ولو به زبان نگفتي نه اينکه گرانفروشي نکن نيت گرانفروشي هم نکن. نه اينکه کلاهبرداري نکن اصلاً فکرش را هم نکن. حتي انسان فکري هم که ميکند روز قيامت مورد سوال است که چرا همچين فکري کردي؟
«والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته»