متن برنامه ی درس هایی از قرآن کریم حجت الاسلام قرائتی؛ تاريخ پخش :: 1375/11/9
بسم الله الرحمن الرحيم
«الهي انطقني بالهدي و الهمني التقوي»
بينندهها بحث را در شب نوزدهم ماه مبارك رمضان ميبينند. در محضر مبارک فرهنگيان در جوار قبر علي ابن موسي الرضا هستيم. برنامه امسال ماه رمضان اين بود که سوره هاي کوچک را تفسير کنيم. به تفسير سوره قدر رسيديم. قاري محترم آيات را ميخواند. از شما هم تقاضا ميكنم كه آيات را بخوانيد. «إِنَّا أَنْزَلْناهُ في لَيْلَةِ الْقَدْرِ وَ ما أَدْراكَ ما لَيْلَةُ الْقَدْرِ لَيْلَةُ الْقَدْرِ خَيْرٌ مِنْ أَلْفِ شَهْرٍ تَنَزَّلُ الْمَلائِكَةُ وَ الرُّوحُ فيها بِإِذْنِ رَبِّهِمْ مِنْ كُلِّ أَمْرٍ سَلامٌ هِيَ حَتَّى مَطْلَعِ الْفَجْرِ»(فجر/5-1) از مهربانيها و بخشندگيها و الطاف خداوند همين است که شب قدر را قرارداد. شب قدري که بهتر از هزارماه است. هزار ماه تقسيم بر دوازده هشتاد وسه سال ميشود. يک شب به اندازهي يک عمر طولاني و طبيعي است. شب قدر بهتر از هشتاد سال است. «إِنَّا أَنْزَلْناهُ في لَيْلَةِ الْقَدْرِ» ما قرآن را در شب قدر نازل کرديم. ما از اين آيه درسهايي ميگيريم. 1- براي امور مقدس، زمان مقدس انتخاب کنيد. و لذا بيشتر افراد سعي ميكنند كه زمان ازدواج خود را در شبهاي مقدس قرار دهند. چون ازدواج مقدس است ميگويند: زمان آن هم مقدس باشد. شب قدر شب مبارکي است. «إِنَّا أَنْزَلْناهُ في لَيْلَةٍ مُبارَكَةٍ»(دخان/3) قرآن مقدس است و در شب مقدسي هم نازل شد. مگر شب هم مقدس است؟ بله! «إِنَّا أَنْزَلْناهُ في لَيْلَةِ الْقَدْرِ» قرآن براي شب حساب جداگانهاي بازکرده است. آياتي که راجع به شب در ذهنم بود، اينجا يادداشت کردم. «وَ إِذْ واعَدْنا مُوسى أَرْبَعينَ لَيْلَةً»(بقره/51) وقتي ميخواهد به موسي کتاب آسماني تورات را بدهد، ميگويد: چهل شب مناجات کن. روز را نميگويد. چون شب وقت مناجات است. «وَ بِالْأَسْحارِ هُمْ يَسْتَغْفِرُونَ»(ذاريات/18)2- استغفار و عذرخواهي از خدا سحر ارزش بيشتري دارد. «سُبْحانَ الَّذي أَسْرى بِعَبْدِهِ لَيْلاً مِنَ الْمَسْجِدِ الْحَرامِ إِلَى الْمَسْجِدِ الْأَقْصَى»(اسراء/1) پيغمبر وقتي ميخواهد به معراج برود، شب ميرود. «وَ مِنَ اللَّيْلِ فَتَهَجَّدْ بِهِ نافِلَةً لَكَ عَسى أَنْ يَبْعَثَكَ رَبُّكَ مَقاماً مَحْمُوداً»(اسراء/79) تهجد و نماز شب براي شب است. قرآن خواندن هميشه ارزش دارد. ولي قرآن از آنهايي كه شبها قرآن ميخوانند، ستايش ميکند. «أُمَّةٌ قائِمَةٌ يَتْلُونَ آياتِ اللَّهِ آناءَ اللَّيْلِ»(آل عمران/113) ميفرمايد: «إِنَّ ناشِئَةَ اللَّيْلِ هِيَ أَشَدُّ وَطْئاً وَ أَقْوَمُ قيلاً»(مزمل/6) قرآن راجع به شب و مناجات شب، خيلي سفارش کرده است. برخلاف دنياي غرب و دنياي غافل که شب را براي عياشي گذاشته اند، اسلام و اولياء خدا شب را براي مناجات گذاشته اند. «إِنَّا أَنْزَلْناهُ في لَيْلَةِ الْقَدْرِ» قدر سه معنا دارد؟ 1- قدر به معناي منزلت است. ميگويند: قدر فلاني را بدان. يعني منزلتش را بدان. حساب مقام او را داشته باش. 2- قدر به معناي مقام هست. 3- قدر به معناي اندازه گيري هم هست. عدهاي ميگويند: شب قدر شب اندازه گيري است. اين درست است. اندازه گيري يعني چه؟ در اين هستي همه چيز يك اندازهاي دارد. «وَ كُلُّ شَيْءٍ عِنْدَهُ بِمِقْدارٍ»(رعد/8) آيه قرآن است كه ميگويد: هرچيزي يك مقداري دارد. يعني قطرات باران هم اندازه دارد. اينطور نيست که ابرها به هم ميخورد و باران ميآ يد. حساب و کتاب دارد. «الشَّمْسُ وَ الْقَمَرُ بِحُسْبانٍ»(الرحمن/5) خورشيد و ماه حساب دارد. شما وقتي ميگويي: فلان ثانيه سال تحويل ميشود. يعني حرکت زمين دور خودش و دور خورشيد حساب دارد. اگر حساب نداشت، نميگفتي: در فلان دقيقه سال تحويل ميشود. «لا يَسْتَأْخِرُونَ ساعَةً وَ لا يَسْتَقْدِمُونَ»(اعراف/34) دقيقهي عمر حساب ميشود. از امام پرسيدند: چرا بعضي مردهها چشم باز و بعضي چشم بسته از دنيا ميروند؟ فرمود: آن كسي كه چشمش باز است، آنقدر عمر نداشته كه چشمش را ببندد. آن كسي که چشمش بسته است، آنقدر عمر نداشته است که چشمش را باز کند. عمر حساب دارد. حالا ما بي خود ساعت جوانيمان را آتش ميزنيم. عمر ارزش دارد. «وَ أَنْزَلْنا مِنَ السَّماءِ ماءً بِقَدَرٍ»(مومنون/18)، «وَ كُلُّ شَيْءٍ عِنْدَهُ بِمِقْدارٍ»(رعد/8) امام زين العابدين ميگويد: خدايا تو وزن نور را هم ميداني. يعني اگر کار تو را در ترازو گذاشتند و گفتند: 10 گرم است. بعد از بيرون يك چراغ قوه روي كار تو بياندازند، همين مقداري که نور به اين ميخورد، وزن آن زيادتر ميشود. اما وزن نور را هيچ ترازويي نميتواند بفهمد. امام زين العابدين ميگويد: خدايا تو وزن نور را که به اجسام ميافتد، ميداني. هرچيزي يك اندازهاي دارد. شب قدر يعني شبي که اندازه گيري ميشود. سرنوشت يک سال انسان امشب اندازه گيري ميشود. چه کسي زنده خواهد بود. چه کسي بدبخت خواهدشد. چه کسي خوشبخت خواهد شد. «إِنَّا أَنْزَلْناهُ في لَيْلَةِ الْقَدْرِ» درس دومي که از اين آيه ميگيريم اين است كه معلوم ميشود زمانها يکسان نيستند. ميگويد: «لَيْلَةُ الْقَدْرِ خَيْرٌ مِنْ أَلْفِ شَهْرٍ» زمانها يکسان نيستند. در قرآن ميگويد: «إِنَّا أَرْسَلْنا عَلَيْهِمْ ريحاً صَرْصَراً في يَوْمِ نَحْسٍ مُسْتَمِرٍّ»(قمر/19) بعضي روزها نحس هستند. در آيهي ديگر داريم كه ميگويد: «فَأَرْسَلْنا عَلَيْهِمْ ريحاً صَرْصَراً في أَيَّامٍ نَحِساتٍ»(فصلت/16) پس روز نحس داريم. روز مبارک هم داريم. باز از اين معلوم ميشود كه زمانها يکسان نيستند. از اين معلوم ميشود كه بين رمضان و قرآن رابطه تنگاتنگ است. «إِنَّا أَنْزَلْناهُ في لَيْلَةِ الْقَدْرِ» ما قرآن را در ماه رمضان و در شب قدر نازل كرديم. رمضان و قرآن يک رابطه تنگاتنگي دارند. «إِنَّا أَنْزَلْناهُ» بين «أَنْزَلْنا» با «نَزَّلْنا» تفاوت وجود دارد. «نَزَّلْنا» يعني کم کم فرستاديم. «أَنْزَلْنا» يعني يکباره فرستاديم. قرآن نميگويد: «إِنَّا نَزَّلْنا» ميگويد: «إِنَّا أَنْزَلْناهُ» يعني ما در شب قدر قرآن را يکباره بر قلب پيغمبر فرستاديم. بعد هم آيات را از اول روز بعثت تا پايان رسالت بر او نازل كرديم. يعني در طول بيست و سه سال، آيات يكي يكي نازل شد. خدا بشقابها را يكي يكي تحويل داد. در قرآن هم «أَنْزَلْنا» داريم و هم «نَزَّلْنا» داريم. و لذا گاهي وقتها که قرآن نازل ميشد، پيغمبر پيش پيش ميخواند. يعني هنوز جبرئيل آيات را نخوانده بود، پيامبر آيات را ميخواند. پس معلوم است كه اطلاع داشت. مثلاً من ميگويم: دل شکستن. . . شما ميگويي: هنر نميباشد. پس معلوم ميشود كه شما اين شعر را بلد هستي. و لذا آيه نازل شد. «وَ لا تَعْجَلْ بِالْقُرْآنِ مِنْ قَبْلِ أَنْ يُقْضى إِلَيْكَ وَحْيُهُ»(طه/114) پيغمبر عجله نکن. «فَإِذا قَرَأْناهُ فَاتَّبِعْ قُرْآنَهُ»(قيامت/18) بگذار من بخوانم بعد تو بخوان. از اينکه قرآن به پيغمبر ميگويد: عجله نکن. صبرکن آيه تمام شود، بعد بخوان. معلوم ميشود كه پيغمبر ميدانست. تمام قرآن يکباره بر قلب پيغمبر نازل شد. بعد در مدت بيست و سه سال تدريجاً نازل شد. «إِنَّا أَنْزَلْناهُ في لَيْلَةِ الْقَدْرِ» ما قرآن را در شب قدر نازل کرديم. ماه رمضان انسان مهمان خداست. ولي حساب شب قدر جداست. پيغمبر ما دههي آخر ماه رمضان رختخوابش را جمع ميکرد و ميگفت: اين دهه نبايد آدم بخوابد. پيامبر اين ده شب را در مسجدالحرام ميرفت و خيمه ميزد. ده شب آنجا معتکف ميشد. اعتکاف يعني اينكه به مسجد ميروند و بيرون نميآيند. فقط يک سال نتوانست معتکف شود. آن هم بخاطر اينكه در ماه رمضان جنگ بدر شد. اما سال بعد دوتا ده روز معتکف شد. ده روز قضاي سال قبل را به جا آورد. عروسها و دامادهايي که دارند براي عروسي آماده ميشوند، امشب، شب قدر است. نميدانند كه در آينده چه ميشود. ما نميدانيم كه چه اتفاقي برايمان ميافتد. اگر يک ورق سفيد به ما ميدادند و ميگفتند: اسم کساني را که پيش بيني ميکنيد امسال از دنيا ميروند، بنويسيد. هيچ کس اسم حاج احمدآقا را نمينوشت. آدم نميتواند به عمرش اطمينان کند. شب قدر چه شبي است؟ شب قدر سه شب است. در اين سه شب، شب نوزدهم به خاطر ضربت خوردن حضرت علي اهميت دارد. اما اهميت شب بيست و يکم بيشتر از شب نوزدهم است. اهميت شب بيست و سوم هم از اين دو شب بيشتر است. چرا معين نشده است؟ تا اگر کسي شب قدر را درک نکرد، غصه نخورد و اگر کسي درک کرد، مغرور نشود. درباره شب قدر داريم «فيها يُفْرَقُ كُلُّ أَمْرٍ حَكيمٍ»(دخان/4) «يُفْرَقُ» ما بايد خودمان را به دعا بسپاريم. ما چيزي نيستيم. قهرمان ما به يک پوست خيار وصل است. اگر پايش را روي پوست خيار بگذارد و زمين بخورد، قطع نخاع ميشود. علامهي ما به اين وصل است که يکباره حافظه خود را از دست بدهد. ما چيزي نيستيم. انسان در يک لحظه سقوط ميکند. به اميرالمؤمنين گفتند: تو راحت مستقيم است؟ گفت: بله! تا الآن مستقيم است اما نميدانم فردا چه ميشود؟ در ماجراي جمل زبير کشته شد. شمشيرش را به علي ابن ابيطالب دادند. اميرالمؤمنين شمشير زبير را نگاه کرد و گفت: اي شمشير چقدر در راه خدا بر سر کفار فرود آمدي؟ تو شمشير درخشاني هستي. چرا عاقبت اينطور شد؟ انسان نميداند كه چه ميشود؟ حر در پنج دقيقه منقلب شد و ايمان آورد. ساحران که با پول فرعون آمدند تا آبروي موسي را بريزند، تا معجزه موسي را ديدند ايمان آوردند. «فَأُلْقِيَ السَّحَرَةُ ساجِدينَ»(شعراء/46) همه به سجده افتادند و گفتند: «قالُوا آمَنَّا بِرَبِّ الْعالَمينَ رَبِّ مُوسى وَ هارُونَ»(اعراف/122-121) ما ايمان آورديم. فرعون گفت: من شما را قطعه قطعه ميکنم. گفتند: «فَاقْضِ» قضاوت کن. دستور بده كه ما را تکه تکه کنند. «فَاقْضِ ما أَنْتَ قاضٍ»(طه/72) «أَنْتَ قاضٍ» قضاوت کن. ما ديگر دست بردار نيستيم. و لذا در تاريخ و تفسير داريم که اينها شصت سال جز کفار بودند. ساحر بودند و ميخواستند آبروي موسي را بريزند. اما هنگام غروب همه جز شهدا شدند. چون ايمان آوردند، فرعون اينها را کشت. کافري ساعت هشت صبح وارد مدينه شد. گفتند: چرا مدينه خلوت است؟ گفت: نميدانم! گفتند: پيغمبر به جنگ احد رفته است. گفت: چرا! همانجا بزغالهها و گوسفندانش را رها کرد و گفت: من ميروم تا تحقيق كنم. به احد رفت. ديد حق با اسلام است. نزد پيغمبر رفت و گفت: آقا من وارد مدينه شدم. ديدم مدينه خلوت است. احوالت را پرسيدم. ماجراي جنگ را شنيدم. آمدم و بررسي کردم. ديدم حق با تو است. ميخواهم مسلمان شوم. ساعت نه اسلام آورد و ساعت ده شهيد شد. اصلاً ايشان نرسيد که دو رکعت نماز بخواند. چون بعد از آفتاب مسلمان شد و قبل از شب شهيد شد. در تاريخ ميخوانيم «دَخَلَ الجَنًهَ وَ لَم يصَلًِ رکعتاً» وارد بهشت شد در حالي که يک رکعت نماز نخوانده بود. ابن ملجم از خوارج بود. خوارج افرادي بودند كه به قدري سجده کرده بودند كه پيشانيشان پينه بسته بود. بيشتر آنها حافظ قرآن و اهل عبادت بودند. اما اميرالمؤمنين را کشتند. شب قدر شبي است که انسان خودش را به خدا بسپارد. «إِنَّا أَنْزَلْناهُ في لَيْلَةِ الْقَدْرِ» ما قرآن را در شب قدر نازل کرديم. «لَيْلَةُ الْقَدْرِ خَيْرٌ مِنْ أَلْفِ شَهْرٍ». شب قدر از هزار ماه بهتر است. «تَنَزَّلُ الْمَلائِكَةُ وَ الرُّوحُ فيها بِإِذْنِ رَبِّهِمْ مِنْ كُلِّ أَمْرٍ»، «تَنَزَّلُ الْمَلائِكَةُ» شب قدر همه فرشتهها همراه با فرشته بزرگي به نام روح بر زمين ميآ يند. زمان پيغمبر خدمت پيغمبر ميرسيدند. بعد از پيغمبر بايد خدمت کسي برسند که مثل پيغمبر باشد. الآن خدمت امام زمان(ع) ميرسند. ما بايد راجع به فرشتهها ايمان داشته باشيم. چون آياتي در قرآن داريم که ميگويد: «كُلٌّ آمَنَ بِاللَّهِ وَ مَلائِكَتِهِ وَ كُتُبِهِ وَ رُسُلِهِ»(بقره/285) «وَ مَنْ يَكْفُرْ بِاللَّهِ وَ مَلائِكَتِهِ وَ كُتُبِهِ وَ رُسُلِهِ وَ الْيَوْمِ الْآخِرِ»(نساء/136) يعني در كنار ايمان به خدا بايد ايمان به ملائکه هم باشد. ما ملائکه را نميبينيم «يُؤْمِنُونَ بِالْغَيْبِ»(بقره/3) اگر يک آدم با تقوايي بيايد و بگويد: در فلان شهر اين مقدار برف آمده است. در فلان شهر اين حادثه رخ داده است. اگر يک شخص راستگو و اميني اين را بگويد، ما قبول ميکنيم. لازم نيست آدم هرچيزي را قبول کند. خداوند در قرآن به ما گفته است: من موجوداتي به نام فرشته دارم. «وَ الْمُرْسَلاتِ عُرْفاً»(مرسلات/1) «وَ الصَّافَّاتِ صَفًّا فَالزَّاجِراتِ زَجْراً فَالتَّالِياتِ ذِكْراً»(صافات/3-1) «وَ النَّاشِراتِ نَشْراً فَالْفارِقاتِ فَرْقاً»(مرسلات/4-3) قرآن ميگويد: فرشتههايي داريم كه مسئوليت هم دارند. امام زين العابدين براي فرشتهها يك دعايي دارد كه در آن نوزده گروه فرشته را نقل ميکند و ميگويد: سلام و صلوات خدا بر فرشتههايي که مسئول باران هستند. سلام و صلوات خدا بر فرشتههايي که مسئول قبض روح هستند. سلام و صلوات خدا بر فرشتههايي که مسئول ثبت نامه اعمال هستند. «فَالْمُدَبِّراتِ أَمْراً»(نازعات/5) معلوم ميشود كه يك عده از فرشتهها مسئول تدبير هستند. يعني کارگزاران نظام الهي فرشتهها هستند. «يمددکم بثلاثه آلات» در جنگ بدر سه هزار فرشته را به ياري شما فرستايم. «يُمْدِدْكُمْ رَبُّكُمْ بِخَمْسَةِ آلافٍ مِنَ الْمَلائِكَةِ مُسَوِّمينَ»(آل عمران/125) «أَنْ يُمِدَّكُمْ رَبُّكُمْ بِثَلاثَةِ آلافٍ مِنَ الْمَلائِكَةِ مُنْزَلينَ»(آل عمران/124) «ثَلاثَةِ آلافٍ» سه هزار فرشته! فرشتهها موجوداتي هستند که تسبيح خدا را ميکنند و خسته نميشوند. «تَنَزَّلُ الْمَلائِكَةُ» شب قدر فرشتهها همراه با روح نزد حضرت مهدي(ع) ميآ يند. شب قدر چه کنيم؟ اولين کار عذرخواهي از خدا است. در مفاتيح نوشته است كه در شب قدر چه اعمالي را بايد انجام داد. به مسجد برويم. ولي مسجد رفتنمان از روي هوس نباشد. گاهي وقتها افراد ميگويند: به فلان مسجد برويم. چون فلاني هم ميآيد. به فلاني چه کار داري؟ شب قدر براي خودت است. به جايي برو که بهتر حال پيدا ميکني. بهترين عبادت عذرخواهي از خداست. شايد اين شب قدر آخرين شب قدر عمر ما باشد. بهترين استفاده را از شب قدر بکنيد. عبادت شب قدر، با عبادت هزارسال مساوي است. علي ابن ابيطالب تا ضربت خورد، فرمود: «فزت» در قرآن نوزده فوز وجود دارد. «وَ أُولئِكَ هُمُ الْفائِزُونَ»(توبه/20)، «وَ ذلِكَ الْفَوْزُ الْعَظيمُ»(نساء/13) فوز به معني رستگاري است. خدا به نوزده کمال، فوز ميگويد. عبادت، هجرت، تقوا، شهادت، فوز هستند. اميرالمؤمنين تا ضربت خورد، فرمود: «فُزْتُ وَ رَبِّ الْكَعْبَةِ»(خصائصالأئمة، ص63) يعني از اين نوزده پله بالا رفتم. در عالم هستي تنها رهبري که تولدش در کعبه بود و شهادتش در مسجد بود، علي ابن ابيطالب است. ما مفتخريم که کشور ما کشور علي ابن ابيطالب است. شب نوزدهم است. از برادر عزيزمان آقاي مؤيد تقاضا ميکنيم که با اشعاري که خودشان ساخته اند، ما را به فيض برسانند. خداوندا تمام خيرات و برکاتي را که در شب قدر براي بندگان خوبت مقدر ميکني، از فضل و کرمت همهي آن خيرات را براي همه ما مقدر بفرما. تمام ما را ببخش و بيامرز. تمام دعاهاي ما را در شب قدر و ماه رمضان مستجاب بفرما. دل خفتگاني که هنوز بيدار نشدند، بيدار كن. اموات ما را بيامرز.
«والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته»