متن برنامه ی درس هایی از قرآن کریم حجت الاسلام قرائتی؛ تاريخ پخش :: 1375/10/20
بسم الله الرحمن الرحيم
حديث داريم روز قيامت چند چيز شکايت ميکند 1- قرآني که خوانده نشود 2- مسجد مخروبه، حيف است که پارکهاي ما زيبا باشد و مسجدها خاکي و حيف است که هر روز کارگرهاي محترم شهرداري خيابانها را تميز کنند 101 مسجدهايمان غبار زده.
«وَ إِذْ بَوَّأْنا لِإِبْراهيمَ مَكانَ الْبَيْتِ أَنْ لا تُشْرِكْ بي شَيْئاً وَ طَهِّرْ بَيْتِيَ لِلطَّائِفينَ وَ الْقائِمينَ وَ الرُّكَّعِ السُّجُودِ» حج/26اي ابراهيم(عليه السلام) مسجد را تميز کن از آلودگيها، از بت و از هر چيزي که غير خداست.
«درسها»
1- مکان مقدس در اختيار افراد مقدس «الْبَيْتِ» کعبه چون مقدس است خداوند به آدم مقدس ميفرمايد تو بايد خادم بشوي اين پيداست که خادمي مسجد يک مقام است هر کسي لياقت خادم مسجد بودن را ندارد.
2- خدمت به مسجد يک افتخار ابراهيمي است اين بايد توي جامعه ما جا بيفتد البته اين خادمهايي که هستند بعضيشان بدليل مريضي و پيري و فقر خوب باشند خدماتشان مقبول است خدا أجرشان بدهد اما چرا تاجر خادم نباشد؟ چرا امام جمعه و آيت الله نباشد؟ تمام انبياي ما افتخار ميکردند که در خط ابراهيم(عليه السلام) هستند همه متفتخر بودند که ابراهيم(عليه السلام) از ما است يهوديها ميگفتند از ماست مسيحيها ميگفتند از ماست آخرش آيه نازل شد «ما كانَ إِبْراهيمُ يَهُودِيًّا وَ لا نَصْرانِيًّا» آل عمران/67 بابا ابراهيم(عليه السلام) خودش يک کسي است اينطور نيست که توي خط شما يا ديگري باشد. پيغمبر ما(صلي ا. . . عليه و آله) ميفرمود «أَنَا دَعْوَةُ أَبِي إِبْرَاهِيم»(منلايحضرهالفقيه، ج4، ص368) من يکي از دعاهاي جدم ابراهيم(عليه السلام) هستم. پيغمبر(صلي ا. . . عليه و آله) ذريه ابراهيم(عليه السلام) است بچه ابراهيم(عليه السلام) است اصلاً حضرت ابراهيم(عليه السلام) پدر ما است «مِلَّةَ أَبيكُمْ إِبْراهيمَ هُوَ سَمَّاكُمُ الْمُسْلِمينَ» حج/78 پدر شما ابراهيم(عليه السلام) است.
ما چند تا بابا داريم باباي طبيعي داريم پدر و مادر، باباي مکتبي داريم «أَنَا وَ عَلِيٌّ أَبَوَا هَذِهِ الْأُمَّةِ»(عيونأخبارالرضا، ج2، ص85) من و علي(عليه السلام) پدر اين امت هستيم. اگر کسي گفت امام رحمه ا. . . عليه پدر ملت ايران است حق گفته چون باباي مکتبي ما است. چطور خدمات به مسجد واگذار شده به قشر و گروه خاصي نماز و نمازگزار بقدري عزيز است که ابراهيم(عليه السلام) خادمش است «لِلطَّائِفينَ» آنهايي که طواف ميکنند «وَ الْقائِمينَ» آنهايي که قيام ميکنند « آنهايي که قيام ميکنند «وَ الرُّكَّعِ السُّجُودِ» اينهايي که رکوع و سجود ميکنند اين ارزش نماز را ميرساند نماز به مقداري ارزش دارد که حتي ابراهيم(عليه السلام) هم جارو کشي کند ميارزد 3- خودسازي کافي نيست خدمت به ديگران مهم است اينجا اول آيه ميفرمايد «أَنْ لا تُشْرِكْ بي شَيْئاً» اول شرک را از خودت بيرون ببر اول خودت يک موحد باش بعد ميفرمايد «طَهِّرْ» ابراهيم(عليه السلام) اول بايد مخلص بشوي بعد خادم بشوي يعني آدم مخلص خالي کافي نيست.
4- هر چه به خدا منصوب است مقدس است(بيني) زمينها همه يکجور است اما وقتي اين زمين مسجد شد نسبتي در آن است و لذا اگر حيوان به خدا نسبت داده شد «هذِهِ ناقَةُ اللَّهِ» حضرت صالح(عليه السلام) به مردم گفت «هذِهِ ناقَةُ اللَّهِ» اين ناقه با قدرت الهي با قدرت غيبي بوجود آمد. چون اين ناقه با اراده خدا خلق شده و چون خط ويژه رفته بخلاف تمام ناقهها «وَ لا تَمَسُّوها بِسُوءٍ» مواظب باشيد به اين ضرر نخورد «فَيَأْخُذَكُمْ عَذابٌ أَليمٌ» قهر خدا شما را ميگيرد و من راجع به سلمان رشدي اين حرف را زدم گفتم «هذِهِ ناقَةُ اللَّهِ لَكُمْ آيَةً فَذَرُوها تَأْكُلْ في أَرْضِ اللَّهِ وَ لا تَمَسُّوها بِسُوءٍ فَيَأْخُذَكُمْ عَذابٌ أَليمٌ» اعراف/73، يک شتري که رنگ الهي دارد ميفرمايد «وَ لا تَمَسُّوها بِسُوءٍ» به آن جسارت نشود «فَيَأْخُذَكُمْ عَذابٌ أَليمٌ» قهر خدا شما را ميگيرد اگر به يک شتر، حيوان جسارت بشود قهر خدات آنوقت کسي به اشراف مخلوقات و به بهترين ولي خدا و به پيغمبر(صلي الله عليه و آله) مثل سلمان رشدي امانت کند بايد «فَيَأْخُذَكُمْ عَذابٌ أَليمٌ» براي انسان به طريق اولي تا چه رسد به عالم و عالم چه رس به امام و امام چه رسد به پيغمبر(صلي ا. . . عليه و آله) اين هم به اشرف پيغمبرات چيزي که رنگ الهي دارد قداست دارد.
«چند نکته راجع به مسجد
اول اينکه بودجه مسجد از کجاست؟ روايت داريم درباره بودجه مسجد ميفرمايد «لَا تُعِنْهُمْ عَلَى بِنَاءِ مَسْجِدٍ»(تهذيبالأحكام، ج6، ص338) از طاغوت پول نگير حتي اگر يک آدم نا اهلي پول داد براي بودجه مسجد پولش را تحويل نگير. قرآن اينجا آيه صريح داد ميفرمايد «ما كانَ لِلْمُشْرِكينَ أَنْ يَعْمُرُوا مَساجِدَ اللَّهِ» توبه/17 مشرک حق ندارد مسجد خد ار تأمين کند «إِنَّما يَعْمُرُ مَساجِدَ اللَّهِ مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَ الْيَوْمِ الْآخِرِ وَ أَقامَ الصَّلاةَ وَ آتَى الزَّكاةَ وَ لَمْ يَخْشَ إِلاَّ اللَّهَ فَعَسى أُولئِكَ أَنْ يَكُونُوا مِنَ الْمُهْتَدينَ» توبه/18 فقط کساني حقي تأمين مسجد را دارند که سه شرط داشته باشن 1- ايمان به خدا و معاد 2- اهل نماز و زکات 3- «وَ لَمْ يَخْشَ إِلاَّ اللَّهَ» بايد از هيچکس نترسد يعني آدم شجاع. آدمهاي ترسو و آدمهاي وار رفته اينها حق ندارند امور مساجد را بر عهده بگيرند «إِنَّما يَعْمُرُ مَساجِدَ اللَّهِ» فقط کساني حق تأمين مساجد را دارند«مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ» ايمان به خدا و قيامت داشته باشد و «وَ أَقامَ الصَّلاةَ» اهل نماز و زکات باشد «وَ لَمْ يَخْشَ إِلاَّ اللَّهَ» بايد نترس باشد.
مسجد شجاع مردمش هم شجاع ميشوند. پيش نماز ترسو، هيئت امناي ترسو، خاندم ترسو باني ترسو نماز خوان هايش هم ترسو ميشوند يک بشکه رها کني سکته ميکنند از يکي از سوراخهاي مسجد يک بشکه بينداز پائين سکته ميکنند. ما به کجاي قرآن عمل کرديم زمان شاه در جمهوري اسلامي ذره ذره داريم به قآن نزديک ميشويم خيلي عوض شد خيلي از مسجدها را از کساني که نبايد پيش نماز باشند نبايد خادمش باشند، گرفتند کار خوبي است مرحوم آقا گفته؟
خدا رحمت کند مرحوم آقا را ما خيلي به حرف مرحوم آقا گوش نميدهيم اصل براي ما نماز است اگر مرحوم آقا سفارشي کرد و ما ديديم طبق اين سفارش نماز خلوت ميشود ما حرف مرحوم آقا را ميشکنيم چون هدف مرحوم آقا اينقدر براي ما ارزش ندارد. البته بايد در اينها يک حساب و کتابي باشد يعني يک مجتهدي نظر بدهد. همينطور خودمان در عالم خيال جراحي نکنيم. آخر ما گاهي خودمان همينطور داغ ميکنيم و تصميم هم ميگيريم و ميگوييم چون اينطور شد پس اينجا اينطور ميشود.
شخصي گفت گوشم درد ميکند گفت برو بکش چرا؟ گفت چون دندانم درد ميکرد کشيدم خوب کاري به گوشات ندارد. اينها يعني عزل و نصب و برخورد و تشر اينها همه کد دارد ممکن است من بتوانم يک حرفي بزنم اگر شما آنرا بزنيد فردا تو را بگيرند تو چکارهاي؟ ميگويي آقاي قرائتي گفت خوب آقاي قرائتي ريشاش سفيد شده خودي هم هست گفت که گفت تو چکاره بودي که گفتي؟ يکوقت آدم لخت ميشود زير دوش هم ميرود اما اگر کسي بگويد آقا مگر تو زير دوش نميروي پس توي خيابان که ميروي بگذار من يک ليوان آب توي يقهات بريزم ميزنم توي گوشاش. خودم زير دوش ميروم اما اجازه نميدهم تو آب توي يقهام بريزي. اينطور نيست که اگر حالا من يک چيزي گفتم شما هم بتوانيد بگوئيد. من هم بايد حرفهايم را چك کنم من هم خيلي لغزش دارم.
منافق نبايد مسجد بسازد قصه مسجد ضرار را شما شنيديد ما توي قرآن سه تا آيه نذر داريم «وَ لْيُوفُوا نُذُورَهُمْ» حج/29، «وَ الْمُوفُونَ بِعَهْدِهِمْ» بقره/177 اما هيچ آيهاي ندارم که چه چيزي نذر کنيم حليم، شله زرد.
مادر مريم(عليه السلام) حامله بود گفت خدايا «إِنِّي نَذَرْتُ لَكَ ما في بَطْني مُحَرَّراً» آل عمران/35 نذر کردم که بچهام خادم مسجد بشود زن ميگويد من يک گوسفند نذر کردهام برو بخر بياور ميگويد خوب تو نذر کردي به من چه که پول گوسفند بدهم؟ مثل اينکه من نذر کردهام بزنم توي کلهات خوب بيخود نذر کردي. نذر کن من اگر در کنکور قبول شدم مسجد را جارو ميکنم. زشت است بغل مسجد برقي باشد آنوقت برقهاي مسجد خراب باشد. زشت است بغل مسجد مکانيکي باشد و لوله کشي مسجد خراب باشد. البته ممکن است اين برقکار يا لوله کش پول نداشته باشد اما بگويد يک کسي لامپهايش را بخرد برق کشياش بامن. بيائيد آستين بالا بزنيم و مسجدهايمان را زيبا کنيم. ماه رمضان ميهمانهاي خدا زياد ميشود بيائيد براي ميهمانهاي خدا خوب پذيرايي کنيم. شما اگر همسايه مقام معظم رهبري باشيد و بدانيد که مقام معظم رهبري همسايه زياد دارد حتماً عصر ميگويي ما شنيدهايم امشب ميهمان زياد داريد. اگر پتويي، ظرفي خواسته باشيد ما در خدمتتان هستيم بابا خدا ميهمان دارد ماه رمضان ميهمانهاي خدا زياد ميشود برو بگو مسجد تو عزيزي کاري داري ما خدمتتان هستيم. مسجد را به هواي دولت رها نکنيم البته دولت بايد يک کارهايي بکند. دولتهاي طاغوت مسجد ساختند الان توي هر شهري يک مسجد شاه داريم خوب توي هر شهري هم يک مسجد شاه داريم خوب توي هر شهري هم يک مسجد جمهوري اسلامي داشته باشيم. آنها روي حرامزدگي ميساختند شما روي حلال زاد گي بسازيد.
اداره مسجد بايد با خود مردم باشد و دولت هم بايد مسجد بسازد يا به همديگر کمک کنند مگر کشاورزي مال مردم نيست اما بالاخره دولت وام ميدهد کود شيميائي و تراکتور ميدهد.
شرکت برق و گاز شما چند ميليون ميدهيد دو دقيقه سرود(هرگز نکن فراموش لامپ اضافي خاموش) ميسازي آنوقت براي مسجد با قيمت تجاري حساب ميکني زشت نيست براي جمهوري اسلامي لااقل مثل مدارس حساب کنند يعني به مساجد با ديد فرهنگي نگاه نکنند اينها آبروريزي است. به شرکت گاز هم بر ميخورد بخورد، ما با کسي ضابطهاي نداريم. البته شنيدهام که يک کارهايي دشه الحمدالله و اگر هم نشده بايد بشود.
رضا شاه رفت از يک پادگان بازديد کند به يک سربازي که دم آشپزخانه ايستاده بود گفت پسر غذا چيه؟ گفت قربان آبگوشت است رفت در قابلمه را باز کرد و گفت پسر اينکه پلو است گفت قربان چه بهتر. حالا اگر شرکت گاز اين کار را کرده چه بهتر اگر نکرده بايد بکند. حرف خوب را بايد گوش داد.
توي قم يک کسي بود گاهي حرفهايي ميزد و ميگفت امام خميني(رحمه ا. . . عليه) گفته گفتيم نگفته گفت بابا حرف خوبيه اگر نگفته خواهد گفت چون حرف خوب بايد از حلقوم امام رحمه ا. . . عليه بيايد بيرون. پول بعضي از مسجدها از تجارتخانه بيشتر است ما مسجد داريم در تهران ساعت 8 تا 10 يک ختم ميگيرد 40 هزار. 10- 12 يک ختم 80 هزار تومان. مسجد داريم در ماه دو سه ميليون پول مرده دارد. مسجد هم داريم امام جماعتش گرسنگي ميخورد. بايد يک کسي هم به اينها رسيدگي کند. چون فعلاً آبش يک سمت است و دوغش يک سمت و يک کسي بايد قاشق بر دارد و اينها را به هم بزند. يک روحاني خوب تعيين کنيم منتظر سازمان تبليغات نباشيم از اول انقلاب سازمان تبليغات روحاني فرستادهاند حالا ديگر ميگويد دولت يک روحاني براي ما بفرستد بايد رفت آورد.
من نزديک گلپايگان اول مغرب بود رفتم يک مسجدي نماز بخوانم مردم آمدند توي مسجد و نگاه کردند و گفتند شما قرائتي نيستي که در تلويزيون هستي؟ گفتم بله گفتند آمدي اينجا؟ گفتم عبوري وقت نماز بود آمدم اينجا نماز بخوانم. رفت توي روستا و داد زد يک مرتبه مسجد پر از جوان شد گفتم شغل شما؟ گفتند معدن طلا در همين بغل که زير نظر وزارت معادن است. اينهمه جوان مال اين روستا هستيد بله خوب چند روز پيش عاشورا بود روحاني داشتيد؟ نه نداشيتم سازمان تبليغات کسي را براي ما نفرستاد. ببينيد تفکر را؟ هزار جوان کم و زياد روي معدن طلا کار ميکنند نه وزارتخانه فکر مذهب اينهاست و نه خودشان فکر خودشان هستند منتظر هستند کسي بيايد بغلشان کند اين تفکر غلط است.
يک زماني هر کسي هر کاري انجام ميداد کسي نميديد عيباش درون گروهي بود. حالا عيباش هم درون گروهي است و هم برون گروهي. توي هر مسجدي يک قطعه سنگ مرمر باشد الان علما اجازه ميدهند کسي روي سنگ مرمر تيمم کند کسي که مقلد اين دسته از مراجع است روي خاک تيمم نکند. مهرها بايد دو سمتاش صاف باشد مهرهايي که گنبد و بارگاه دارد هم گير بهداشتي دارد چون آشغال ميرود لاي اين خط خطي هايش، هم گير وهابي هستيم که ميگويند شما منار پرست و گنبد پرست هستيد. دو سمت مهر صاف و سال به سال سابيده بشود پيرزن توي خانه است مهرهاي مسجد را بياورد و تميز کند. حتماً مسجد را با جارو برقي جارو بزنيم اين چيزهايي که خارجيها درست کردهاند بعضيشان خوب است ما هواپيما و ماشين سوار شديم بد نيست جارو بايد جارو برقي باشد الان يخچال در 90 درصد خانهها هست و ده درصد خانهها يخچال ندارند و جاروبرقي هم در 70 درصد خانهها هست همسايه مسجد دو تا جارو بگيرد و مسجد را جارو بزند جارو برقي خاک را مک ميزند و خاک پشم را ميسوزاند. و تابستان قاليهاي مسجد را جمع کنيم مسجد بايد با سنگ مرمر کاشي و سراميک باشد تابستان با يک شيلنگ آنرا تميز کنيم و فقط زمستانها فرش پهن کنيم چون تابستانها پا عرق ميکند و فرشها بو بر ميدارد و شستن فرش هم مشکل است.
توي مسجد نبايد نقش و نگار باشد در کاشان(البته ريشهاي دارد اما غلط فهميدهاند بعضيها دو شاخه تلفن را به برق ميزنند و دو شاخه برق را به تلفن ميزنند) يک رسمي هست. . . . پيغمبر(صلي ا. . . عليه و آله) در جمعه آخر ماه شعبان فرمود ماه رمضاني ميآيد چقدر ماه عزيز و شريفي است فرمود، فرمود خيلي از ماه رمضان تعريف کرد و از جمله فرمود اگر کسي يک مومن را افطاري بدهد چقدر ثواب دارد. يک نفر گفت آقا ما پول نداريم فرمود: ولو به خرما اين واو به خرما مال کسي است که ندارد. اين آقايي که خانهاش 60 ميليون ميارزد نيم کيلو خرما ميخورد و ميآورد بابا اين که مال تو نيست تو بايد شتر بکشي.
يک حديث داريم که اگر کسي ندارد يک دانه خرما متأسفانه تاجرها هم به اين عمل ميکنند. حالا اگر کسي واقعاً مفلس است و ندارد خرما آنرا توي مسجد ميدهند حالا بايد چطور آنرا بخورد وقتي ميخورد لاي دندانش ميرود بعد اين هسته دهاني را چکار کند؟ توي کيسهاش بگذارد؟ آب دهني ميشود هسته را زير فرش کند چسبان ميشود. يکي از مسجدهاي قم کار قشنگي کرده يکي خرما ميدهد يکي هم بغلش کاغذ ميدهد اين بنده خدايي که که خرما ميخورد هسته را توي اين ميپيچد بعد کسي ديگر جمع ميکند.
بعضي افطاريها صنفي است يکجا ميروي همه تاجرند جاي ديگر همه روزنامه فلان هستند يعني خطهاي سياسيشان توي آن هسته خرما و شله زرد اعمال ميشود بابا يک مسلمان روزه دار توي افطاريها افرادي را به مسجد جذب کنيم مشتريهاي تازه را جذب کنيم.
آب سرد کن، آب مسجد نبايد لوله کشي و ليوان باشد بعضيها مريضاند کساني که مرضهاي مسري دارند به کسي دست ندهند اصلاً مسجد نيايند گناهش گردن من، کسي که زکام دارد و عطسه ميزند نبايد به مسجد بيايد. کساني که مرضهاي واگيردار دارند نبايد مسجد بيايند. اگر بيايند و کسي را مبتلا به اين مرض کنند روز قيامت گير است. همه جا نماز جماعت ثواب ندارد. اگر خانه شما بيرون از شهر است و شما به مسجد ميروي در حالي که خانمت ميترسد، مسجد رفتن تو گناه است. البته بعضي زنها هم دروغ ميگويند زن داريم که کلک ميزند. زني به زن ديگر ميگفت وقتي لباس ميشوري به شوهرت بگو لباسها را روي بند جمع کند که وقتي ميرود جمع کند بگويد بيچاره زن چقدر زحمت کشيد! پدري به دخترش ميگفت اگر قرآن حفظ کني هر صفحهاي فلان مقدار به شما ميدهم اين سوره الرحمن را حفظ کرد و از پدرش هم حسابي پول گرفت بعد فهميد که اين دختر کلاه سر پدرش گذاشته چون الرحمن چهل مرتبه ميگويد «فَبِأَيِّ آلاءِ رَبِّكُما تُكَذِّبانِ» الرحمن/13 يعني 40 تا از آيه هايش يکي است. اما بعضي زنها راست ميگويند يا مريض هستند يا بچه هايش شر هستند خسته ميشود خانههاي تنگ که شب پدر اينها را به تفريح ببرد. ماه رمضان بچهها را به مسجد ببريم.
روي فرشهاي مسجد يک پارچه بکشيم که پارچهها را ميشود برداشت و شست. کپسول آتش نشاني بايد توي مسجد باشد پلههاي مسجد بايد براي سالمندان کوتاه باشد. وقتي دکتر به مريض ميگويد انار نخور که ترش است يعني هر چيز ترشي از قبيل پرتقال و سرکه و. . . که ترش هستند را نخور ميگويد پيش نماز بايد مراعات ضعيف ترين افراد را بکند پس بايد بنٌا هم بايد مراعات حال افراد ضعيف را بکند يعني پلهها را کوچک بگيرد که بشود رفت بالا الان که خيلي از عزيزان جانباز ما ويلچري هستند بايد توي همه مسجدها ويلچر بتواند بيايد.
در خروجي بعضي از مسجدها تنگ است يعني نماز 7 دقيقه بيرون رفتنش 20 دقيقه اين اتلاف وقت است دو جا را سوراخ کنيد و دو نا در اضافه کنيد من در مسجدهاي تهران نماز نميخوانم جز مسجدي که ميدانم مرا منبري نميکنند يکي دوبار رفتيم نماز بخوانيم تا من را ديدند گفتند هر کس ميخواهد آقاي قرائتي. . . صلوات ختم کن بابا من صبح تا حالا چند تا سخنراني، کلاس آقا خدا ميداند طاقت ندارم. هر کس ميخواهد قرائتي سخنراني کند صلوات دوم را بلندتر ختم کن بابا نميتوانم نميکشم من ديگر نميروم.
مسجد را يک جوري. . . که من آخوند هم فراري شدم. مسجد نبايد جوري باشد که بگويم حالا بروم گير ميافتم. نماز خواندن 7 دقيقه اما در برگشتن معطل خواهند شد. اينها مهم است جاسيگاري و قليان توي مسجد ممنوع هر کس توي مسجد سيگار بکشد به حق آدمهايي که توي مسجد هستند گناه ميکند، چون هواي طبيعي سالم اينها را ميگيرد. تجاوز به حريم هوايي گاهي با اف-16 است گاهي با. . . در اتوبوس و تاکسي سيگار ممنوع. اگر بلندگوي مسجد مردم آزاري ميکند گناه است. اينها علمي نيست ولي در جامعه اينست.
از دستشويي که بيرون ميآئيد اگر صابون زديد با مردم دست بدهيد و اگر دستتان بهداشتي نيست با مردم دست ندهيد. در رو بوسي لب کسي را نبوسيد شايد پياز خورده که آدم حالش بهم ميخورد. حديث داريم العلام روي بهداشت خيلي عنايت دارد. حديث ميگويد هر هفته مسجد را تميز کن ما سالي ده روز را بنام غبار روبي گذاشتيم. سالي 51 بار از حديث عقب هستيم ما الان مسلمان استاندارد نيستيم الان رب گوجه هم بايد استاندارد باشد. . . مسلمان استاندارد آنهايي هستند که «إِنِّي تَارِكٌ فِيكُمُ الثَّقَلَيْنِ كِتَابَ اللَّهِ وَ عِتْرَتِي»(أمالي طوسي، ص547) آنهايي که به تمام آيات قرآن و حديثها عمل ميکنند استاندارد هستند «کتاب الله و عترت» آنهايي که به تمام آيات قرآن و حديثها عمل ميکنند استاندارد هستند.
حديث داريم هر شب جمعه مسجد را تميز کنيم نذر کنيم نذر کنيم مسجد را تميز کنيم. يکي از کارهايي که امور تربيتي ميتواند انجام دهد اينست که بگويد دخترها کي آمادگي دارد فردا برويم مسجد اجباري نباشد نه اينکه شال سبز به دخترها ببندند بله اين کار براي جبهه خوب بود. ولله و بالله توي سرود و نقاشي و طراحي چيزي بيرون نميآيد ما خط را گم کردهايم.
توي مسجد اگر رفتي ده چيز گيرت ميآيد 1- «عِلْماً مُسْتَطْرَفاً»(تهذيبالأحكام، ج3، ص248) يعني علمي که طرفه باشد نو باشد اينکه ميگويد علم تازه يعني پيش نماز بايد هر روز مطالعه نو بکند. مگر ميشود طلبهاي مطالعه نکند و 30 سال پيش نماز يک جايي باشد مثل دبيرهايي که ليسانس گرفتهاند و 30 سال است که دبير هستند بابا از آب سماور که دو تا چاي ريختي بايد دوباره آنرا پر کرد ايشان يک ديپلم گرفته و 40 سال است که از آن چاي ميريزد خداوند به پيغمبرش ميفرمايد «رَبِّ زِدْني عِلْماً» طه/114 بايد مطالعه کرد و هيچ اشکالي ندارد که ما از رو بخوانيم.
آقاي فلاح زاده در مسائل فقه و زندگي مثل را آورد که دو تا کارگر را آورده منتظر بوده که آن سنگکار بيايد سنگ کار نيامد صاحب کار هم گفت برويد کارگرها گفتند دو سه ساعت از عمرمان رفته سنگکار نيامده به ما چه ربطي دارد؟ خلاصه جر و بحث شد و ايشان پيدا شد و گفت کسي که. . . ما مسائل مود اتفاق علماي مراجع را روي منبر از رو بخوانيم تفسير سورههاي کوچک را بگوئيم قصههاي قرآن را براي مردم بگوئيم چند روز پيش يک سمينار بود 240 کتاب کودکان از کانون پرورش فکري کودکان توي 240 کتابي که چاپ شده شما ببينيد چند تاي از آنها مذهبي است؟ با اينکه نويسنده هاشان بچه مسلمان هستند خيلي از آنها حزب الهي ند رفتم توي سمينار سخنراني کنم ديدم حجابشان خوب است خودشان آدمهاي خوبي هستند اما خاله سوسکه، موش دو قلو ما شايد 80 هزار قصه واقعي داشته باشيم همان قصههاي واقعي را به قلم در بياوريم اين قرآن عزيز ما 268 قصه دارد پيغمبر(صلي الله عليه و آله) با همين قصهها سلمان و ابوذر درست کرد خاله سوسکه چيه؟
فيلم اوشين را که نشان ميدادند. يک پيرزن آمد خانه ما و گفت بابا بيايند فيلم من را نشان بدهند بدبختي هايم از اوشين بيشتر بود مقاومتام هم از اوشين بيشتر بوده ابتکارم هم بيشتر بوده. . . . ما خالي شدهايم يعني ترسيديم(جمرالمساجد) تا مادامي که شما توي مساجد باشيد خدا کمکتان ميکند.
روايت داريم(الناس في مساجد هم ولله من وارثهم) تا مادامي که شما توي مساجد باشيد خدا مشکلات شما را حل ميکند. مسجد را محل عبور قرار ندهيد. بازار تهران ميتواند اين کار را بکند البته اگر باز بازاريها ناراحت نشوند. الان مسجد امام رحمه ا. . . عليه محل عبور است اصلاً راهرو شده يک جايي را بخرند يک کاري بکنند چه کسي بايد به اسلام عمل کند؟ 17 سال از انقلاب گذشته اين متن حديث است که مسجد نبايد محل عبور باشد مسجد را معبر قرار ندهيم.
اگر تيمم ميکنيم با خاک تميز تيمم کنيم حضرت علي(عليه السلام) ديد يک کسي دارد با خاک کوچه تيمم ميکند فرمود با خاک کوچه تيمم نکنيد «نَهَى أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ ع أَنْ يَتَيَمَّمَ الرَّجُلُ بِتُرَابٍ مِنْ أَثَرِ الطَّرِيقِ»(كافي، ج3، ص62)، «فَتَيَمَّمُوا صَعيداً طَيِّباً» نساء/43 يعني دلپسنده و تازه، خاک را به چشمت نمال خاک تميز تا پيشاني ما دست ميزنيم به خاک کوچه بعد به صورتمان ميماليم اين دين صادراتي نيست. اين دين استاندارد نيست نميشود به مردم گفت دين ما اينست ميگويند اگر اينست ما نميخواهيم. امام رحمه ا. . . عليه هي ميفرمود اسلام ناب، ناب، ناب، يعني ما از بس قاطي آن کرديم از نابي بيرون آمده کسي توي مسجد آب دهان نيندازد ديوانه را توي مسجد راه ندهند. اگر مجبور نشديد توي مسجد نخوابيد. در مسجد مرده دفن نکنيد مسجد که جاي مرده نيست ختمهايي که مزاحم نماز است نبايد در مسجد گرفته بشود. خنده نکنيد مباهات نکنيد. اگر 500 نفر رفتند سر نماز مسجد کثيف بود، طهارت و بهداشت يا اول دين است يا وسط دين نظافت در اسلام يا قبل از عمليات است يا وسط عمليات. گاهي هم قبل از عمليات است و هم وسط عمليات آنجايي که قبل از عمليات است وض و غسل آنجايي که وسط عمليات است «ثُمَّ لْيَقْضُوا تَفَثَهُمْ وَ لْيُوفُوا نُذُورَهُمْ وَ لْيَطَّوَّفُوا بِالْبَيْتِ الْعَتيقِ» حج/29 يعني حاجي توي روز عيد قربان وقتي گوسفند را کشتي بايد چرک را از خودت دور کني ناخن، مو «وَ لْيَطَّوَّفُوا بِالْبَيْتِ الْعَتيقِ» بعد هم برو طواف کن قرباني، بهداشت، طواف. در حج قبل از عمليات هم داريم که اگر ميخواهيد احرام ببنديد مستحب است قبل از احرام غسل کنيد.
مراسم طولاني نباشد يکي از کارهايي که خدا به من توفيق داده از اول نوجواني کردم و خيلي هم خوشحالم اينست که من ماه رمضان 20 و چند سال پيش طلبه نوي بودم ما توي جمهوري اسلامي سبکها را برداشتيم رفتيم رئيس نهضت سواد آموزش بي سوادها شديم پيش نماز مسقال رئيس تارک الصلواهها پستهاي بالا سفير و وکيل و وزير را به بزرگها ميدهيم ما ميآئيم مسجد مسقال و جلسه بچهها من از قديم اين کار کردم حالا طلبههاي جوان هر کدام دوست دارند اين کار را بکنند دهها هزار روحاني جوان پخش ميشوند توي ايران خودتان را در اختيار مردم نگذاريد خودتان را اگر در اختيار مردم گذاشتيد، مردم ميگويند اينرا بگو آنوقت شما بايد اينرا بگويي شما رهبر مردم هستيد مردم رهبر شما نيستند. حالا يکوقت مدرم تقاضاي حقي را ميکنند گوش بده اما يکوقت تقاضايشان حق نيست گوش ندهيد و آن کار اينست که در ماه رمضان هر کدام از دبيرستانها يا راهنماييها يا دبستانها باز است برادران روحاني همينطور که توي مسجد سخنراني ميکنيد بعد ظهرها پيش نماز بشويد چون در بسياري از مدارس ما نماز هست ولي روحاني ندارند پشت سر ناظم يا امور تربيتي ميخوانند.
ولي حالا که ماه رمضان از برکت رمضان به همه مناطق روحاني ميرود اين روحاني عزيز يک نماز هم توي مدرسه بخواند اين تقاضاي ما است براي رضاي خدا البته پيش نمازي بچهها هم ميماند اين ذخيره ميماند چون بچهها نه پول دارند نه مقام دارند و نه پست دارند.
توي سمينار ائمه جمعه ديدم که 70 امام جمعههاي جوان توي دبيرستانها تاب ميخورند اما بعضي امام جمعههاي پيرمرد گفتند ما با اين ريش سفيد آخر عمري برويم پيش نماز بچهها بشويم؟ ! زشت نيست؟
من آمدم و اينرا به مقام معظم رهبري فرمود من يک زماني رفتم خدمت امام(رحمه ا. . . عليه) ديدم قيافهاش درهم و ناراحت است گفتم آقا شما مثل اينکه ناراحت هستيد فرمود بله من خيلي ناراحتم ديدم بلند شد و رفت حالا يادم نيست يکبار گفت ناراحتم يا دو سه بار. به حاج احمد آقا گفتم چرا امام رحمه ا. . . عليه ناراحت است؟ فرمود يکي از اولياي خدا از دنيا رفته امام رحمه ا. . . عليه دو سه روز است که توي غصه ميسوزد گفتم کي؟ گفت فلاني گفتم اه! ! مرد گفت بله. بعد مقام معظم رهبري ميفرمود زماني که من رئيس جمهور بودم اين ولي خدا که از دنيا رفت آمد پهلوي من گفت فلاني من آخر عمري ميخواهم پيش نماز بچهها بشوم. حالا از کجا فهميده بود آخر عمرش است؟ روي حساب قيافه؟ روي حساب سن؟ به او الهام شده بود؟ گفته بود آقا من يک عمري پيش نماز تجارها و بازاريها و خيابانيها بودم. الا ن فکر ميکنم ميبينم اينها پست و پول و مقام داشتند ميترسم روز قيامت خدا به من بگويد اگر مردي بايد پيش نماز بچهها بشوي که پست و مقام و پول ندارند. من ميخواهم اين چند روزه آخر عمرم پيش نماز بچهها شوم منتهي آموزش و پرورش کسي مرا نميشناسد شما رئيس جمهور هستيد مرا ميشناسيد اگر ميشود به يک جايي سفارش کن من بروم پيش نماز بشوم.
يعني آن مرد خدا که امام(رحمه ا. . . عليه) در فراقش ميسوخت آخر عمرش تشخيص داده بود بهترين کارها پيش نمازي بچه هاست. اقامه نماز خيلي مهم است. زماني که پيش نماز رسمي بودم قبل از ظهر ميرفتم بچه کوچولوها ميآمدند يک قصه از قصههاي داستان و راستان يا مشابهاش را ميگفتم و ميگفتم بچهها به سلامت بعد نماز ميخواندم براي مردم. 5 دقيقه هم براي مردم صحبت ميکردم بعد ميگفتم مردها برويد زنها پشت پرده بودند يکي دو مسئله احکام بانوان ميگفتم خوب 20 سال پيش خانم دانشمند نداشتيم(الان الحمدلله جامعه الزهرا و حوزه علميه خواهران خيلي رشد کرده) بعد خانمها ميرفتند جوانها ميآمدند آنوقت براي جوانها پاسخ به سوالات داشتم. چون وقتي آدم ميرود روي منبر يک بچه تازه آمده هيچي بلد نيست يک پيرمرد هستکه همه کارهايش را کرده و ميخواهد «الْغَوْثَ، الْغَوْثَ» کند يعني يک کسي هنوز لخت نشده بيايد توي حمام يک کي صابونش را هم زده منتظر مشت و مال است خوب ما حمامي چكار کنيم؟ ما بايد تفکيک کنيم جاهايي که دو سه تا روحاني هستند تقسيم کار کنند يکي مسئله براي آقايان ديگري مسئله براي بانوان و يکي هم قصه براي بچهها بگويد.
يکي از فکرهاي غلط قديم اين بود که ميگفتند 10 شب راجع به يک موضوع سخنراني کنند. بنده توي تلويزيون هيچوقت يک شب هم يک چيزي نميگويم توي 30-40 دقيقه صحبت از همه رقم چيزي ميگويم. بگريانيد، بخندانيد من نميدانم چه کسي گفته دين با گريه است؟ بله ايام عزداري، عزا داري ميکنيم! اما اينکه در هر جلسهاي شرطش گريه باشد، نه شرط دين ما گريه نيست. شب تولد امام حسن(عليه السلام) جشن بگيريم جوانهايي که مقاله مينويسند خودشان بيايند و آنرا بخوانند. اين کارها را بکنيم.
«والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته»