متن برنامه ی درس هایی از قرآن کریم حجت الاسلام قرائتی؛ تاريخ پخش :: 1375/8/3
بسم الله الرحمن الرحيم
يکي از جملاتي که حضرت امام(رحمة الله عليه) ميفرمود: اسلام ناب، ناب چيست؟ خيلي معنا دارد. منتهي قبل از همه معنيها معناي خالص است. در اسلام ناب فروعات مطرح ميشود توحيد ناب نبوت ناب امامت ناب ايمان ناب دين ناب کلام ناب عمل ناب فکر ناب کتاب ناب خود خلوص يک ارزش است. در مورد توحيد ناب روايات زيادي است شهيد بهشتي رساله دکترايش يکي در مورد توحيد است همان زمان شاه هم چاپ شده بود. حدود 60 جمله داريم راجع به تعبيرات «لا إِلهَ إِلاَّ اللَّهُ»، «لا إِلهَ إِلاَّ هُوَ»، «لا إِلهَ إِلاَّ أَنْتَ»، «لا إِلهَ إِلاَّ أَنَا»، «اللَّهُ» يعني خداوند متعال اما «إِلهَ» يعني هر چيزي که دلربا باشد هر چيزي که معبود شما باشد هر چيزي که شما را جذب کند «إِلهَ» شماست «إِلهَ» بعضي لباسشان است بعضي جذب پول ميشوند بعضي جذب هوي و هوس ميشوند «لا إِلهَ» يعني نيست چيزي که معبود من باشد و دل من را ببرد «إِلاَّ اللَّهُ» اسلام براي اينکه توحيد را در ما بگنجاند گاهي کلمات پشت سر هم نقل کرده مثلاً در تشهد ميگوييم «أَشْهَدُ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ» باز ميگوييم وحده يعني تنهاست او. باز ميگوييم «لَا شَرِيكَ لَهُ» سه جمله مثل هم. اينها امتيازاتي با هم دارند اما حقيقتش فقط توحيد ناب است «قُلِ اللَّهُ ثُمَّ ذَرْهُمْ» انعام/91 بگو خدا، باقي را بريز دور. آمدند به امام(رحمة الله عليه) گفتند آقا اين فتوايي که شما براي قتل سلمان رشدي ميدهيد با قوانين بين المللي سازگار نيست امام(رحمة الله عليه) فرمودند به درک. آبروي رسول الله را برد قانون اسلام اين است که اگر کسي به پيغمبر(صلي الله عليه و آله) جسارت کند حتي اگر کسي به فاطمهي زهرا(عليها السلام) جسارت کند اجازه مجتهد هم لازم نيست همانجا ميشود او را کشت منتهي جسارتش آگاهانه و عالمانه باشد گاهي يک کسي غيظش ميگيرد ممکن است قرآن را پرت کند بچهاش را هم بياندازد داخل حوض. يک کسي هم که ميفهمد با يک برنامه ريزي که وقتي سلمان رشدي کتاب چاپ ميکند در يک لحظه به همه جوانهاي دنيا کتابش چاپ ميشود و از طرف ابر جنايتكارها بيشتر از هر کتاب علمي حمايت ميشود اين پيداست قصه طبيعي نيست. زني در کاشان براي بچهاش حادثهاي پيش آمده بود خلقش تنگ شده بود به خدا ميگفت نميتواني خدايي کني بيا پايين مثلاً خيال ميکرد خدا در بالاي آسمان است و ايشان در مديريت کم آورده. خوب اين زن نفهم است يا هيجان به او دست داده. الان سلمان رشدي توبه هم بکند فايدهاي ندارد بخشيدني نيست. روزي که حضرت، مکه را فتح کرد همه آنهايي که عليه ايشان توطئه کرده بودند خاکستر ريخته بودند نسبت کاهن، ساحر، شاعر. فرمود همه را بخشيدم فقط سه نفر را نميبخشم همه مردم مکه آزاد و اين سه نفر را اعدام کنيد گفتند يا رسول ا. . . اين سه نفر چکار کردند؟ فرمود اين سه نفر من را هجو ميكردند يعني با يک اشعاري من را دست ميانداختند تحقيرم ميکردند شخصيت مرا ميکوبيدند. و لذا وقتي از اهل بيت امام حسين(عليه السلام) پرسيدند کجا به شما بد گذشت؟ گفتند شام شام شام چون آنجا مسخره کردند. قرآن ميفرمايد اگر گناه کرديد توبه کنيد يکجا ميگويد «وَ اسْتَغْفَرَ لَهُمُ الرَّسُولُ» نساء/64 پيغمبر براي شما استغفار کند يکجا هم داريم که ميگويد پيغمبر اگر 7 بار براي اينها استغفار کني من اينها را نميبخشم دعا در مورد کساني که مومنين را مسخره کنند از پيغمبر هم پذيرفته نيست. توحيد ناب يعني ما به وظيفه عمل ميکنيم جنگ که ميکنيم دفاع مقدس است نه ميخواهيم عراق را بگيريم و نه ميخواهيم حکومت صدام را بگيريم ما زندگي ميکرديم او هجوم آورد و ما دفاع کرديم حالا پيروز شديم، شديم پيروز نشديم، نشديم. البته توحيد ناب خيلي مهم است ما خيلي قاطي داريم من خودم از در حرم امام رضا(عليه السلام) آمدم بيرون درهاي طلايي را بوسيدم اما آمدم توي صحن حال نداشتم درهاي چوبي را ببوسم يعني ديدم خود من که آخوندم توحيدم ناب نيست يعني با طلا قاطي است. اگر رئيس دانشگاه بگويد درسها و استاد هست اما مدرک نميدهيم فردا ببينيم چند نفر ميآيد دانشگاه ببينيم شما عاشق علم هستيد يا مدرک خيلي از ما عاشق علم نيستيم. دانشجو يعني کسي که ميخواهد فقط چيز ياد بگيرد مدرک بود، بود نبود هم نبود به اين ميگويند عاشق ناب.
آقايي چند نوکر داشت ميخواست نوکرهايش را امتحان کند سوار يک شتر شد از جادهاي بياباني ميرفت رسيد به کوه و درهاي بالاي دره که رسيد مقداري سکه ريخت توي دره به نوکرهايش گفت هر کس سکهها را برداشت مال خودش همه نوکرها آقا را ول کردند رفتند سکه جمع کنند يکي ايستاده بود با شتر آقا. آقا به او گفت تو چرا نميروي؟ گفت من جان شما برايم مهم است نه سکههاي شما. روزهاي ترور بود براي ما پاسدار گذاشته بودند دو تا پاسدار که آمدند جان من را حفظ کنند توي ماشين که نشستند من ميخواستم امتحانشان کنم يک مشت تخمه از خانه برداشتم(مثل اينکه ايام عيد بود) گفتم بيا تا آجيل را گذاشتم توي مشتش ديدم پاسدار يوزي را کنار گذاشت و شروع کرد به تخمه شکستن گفتم بابا حواست کجاست تو محافظ مني؟ تو که با يک مشت تخمه کدو گول ميخوري؟ ما گاهي وقتها حرف ميزنيم بحث از عدالت نميکنيم بعد ميگويند آقا اين بزغاله را تقسيم کن ما هم کبابي هايش را براي خودمان بر ميداريم پيداست از عدالت اجتماعي حرف ميزديم.
اسلام ناب يعني حب و بغضش براي خدا باشد يکي از دوستان ما آقاي صفايي نماينده امام(رحمة الله عليه) در ارتش بود نقل کرد که ما در ايام جنگ جبهه رفتيم بسيجيها به ما گفتند بيا با هم يک عکس بگيريم گفتيم باشد ما ايستاديم يک پسر 15 سالهاي هم بسيجي بود بغل ما ايستاد يک مرتبه در يک لحظه قايم شد يعني از بغل ما شانه خالي کرد فرار کرد و رفت ما هم نفهميديم چرا عکس گرفتيم بعداً آن پسر را ديديم گفتم بغل من ايستاده بودي عکس بگيري چرا عکس نگرفتي گفت من اولش گول خوردم آمدم پيش شما عکس بگيرم بعد وقتي بغل شما ايستادم ديدم من براي عکس که جبهه نيامدم امام(رحمة الله عليه) فرموده جبههها را پر کنيد بنده هم يک بچه دبيرستاني بودم قلم و دفتر را کنار گذاشتم و آمدم جبهه براي خدا آمدم جبهه بعد ديدم همين که بغل شما ميخواهم يک پزي بدهم که من پيش فلاني عکس برداشتم و يک زماني توي يک مجله يا روزنامهاي چاپ بشود. اين به اخلاص من ضرر ميزند من اگر براي خدا آمدم نبايد کار به عکس داشته باشم و لذا در يک لحظه شانه خالي کردم و فرار کردم اين را ميگويند اسلام ناب. برعکسش بزرگواري ميگفت رفتيم عيادت بيماري مثلاً مقداري هم گز گرفته بوديم وقتي رفتيم ديديم دور تخت بيمار جمعيت زياد است ما هم اين گز را گذاشتيم کمدي که بغل بيمار است احوالپرسي کرديم و آمديم بيرون آنوقت گفتيم اه! ! يک کيلو گز خريديم اصلاً مريض نفهميد براي ما است. البته من هم چند بار خودم را امتحان کردهام رفوزه شدهام من هم توحيد ناب ندارم گاهي هم يکي دو بار بوي اين بوده که اين کار براي خدا بوده و تصادفاً ممکن است يک کار خالصي از بعضي از ما سر بزند. اين سلامهايي که ميکنيم از صبح تا شب 700 سلام ميکنيم هيچکدام ناب نيست همهاش قاطي دارد. عيد قربان بود يک کسي به من تلفن کرد آقاي قرائتي گوسفند کشتم دعاي قرباني چيه؟ گفتم دعاي قرباني اين است که کبابي هايش را براي خودت توي يخچال نگذاري گفت نه چه دعايي بخوانم؟ گفتم رانش و گوشتهاي خوبش را براي نور چشميها. . . قرباني معنايش اين است که 20 يا 40 تيکه همه يکجور از دم به همه يک جور بده. قرباني يعني اينکه اين گوشت را ميدهم براي اينکه به خدا نزديک بشوم در مورد خالص يک آيه داريم «مِنْ بَيْنِ فَرْثٍ وَ دَمٍ لَبَناً خالِصاً سائِغاً لِلشَّارِبينَ» نحل/66 يعني اين شير از لابلاي پهن و لابلاي خون رد ميشود نه بوي پهن دارد و نه رنگ خون. اين شير خالص است.
نبوت ناب يعني اينکه من پيغمبر خدا را دوست دارم براي اينکه قانون خدا را ميگويد اما قرآن ميفرمايد يک عده ناب نيستند دو نفر سر آبياري دعوا کردند رفتند پيش پيغمبر(صلي الله عليه و آله) حضرت حرف هر دو را گوش داد فرمود حق با ايشان است يک مرتبه گفت چون پسر عمهات است به نفع او قضاوت کرد فرمود نبوت تو ناب نيست پيغمبر(صلي الله عليه و آله) را در اين حد که قاضي باشد قبول نداري «فَلا وَ رَبِّكَ لا يُؤْمِنُونَ» نساء/65 به خدا قسم دين ندارند آنهايي که قضاوت تو را قبول ندارند «وَ مَنْ لَمْ يَحْكُمْ بِما أَنْزَلَ اللَّهُ فَأُولئِكَ هُمُ الْكافِرُونَ» مائده/44 هر کس به قانوني که پيغمبر آورده قضاوت نکند يک آيه داريم «فَأُولئِكَ هُمُ الْكافِرُونَ» يک آيه داريم «وَ مَنْ لَمْ يَحْكُمْ بِما أَنْزَلَ اللَّهُ فَأُولئِكَ هُمُ الْفاسِقُونَ» مائده/47 يک آيه داريم «وَ مَنْ لَمْ يَحْكُمْ بِما أَنْزَلَ اللَّهُ فَأُولئِكَ هُمُ الظَّالِمُونَ» مائده/45 سوره مائده از آيه 51 تا 54 وقتي (صلي الله عليه و آله) ميفرمايد مسواک بزن دليلش هم همان موقع معلوم ميشود فرمودند گوشت خوک نخور معلوم هم نبود چرا تا چند سال پيش که گفتند گوشت خوک کرم کدو و کرم تريشين دارد حالا ميگويند که کرمش را در فلان درجه حرارت ميکشيم اسلام ميگويد حلال نيست ما ميگوئيم انگل را 1300 سال بعد فهميديد ممکن است آثاري داشته باشد که دنيا 1000 سال ديگر بفهمد بعضي احکام را همان لحظه آدم ميفهمد بعضي احکام را بعد ميفهمد بعضي از احکام را ممکن است ما نفهميم اگر خدا گفته اطاعت ميکنيم نبوت ناب يعني «وَ ما آتاكُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ» حشر/7 هر چه پيغمبر(صلي الله عليه و آله) گفته ما گوش ميکنيم البته ما حديث دروغ هم زياد داريم و لذا گفتهاند هر کسي حق ندارد حديث بخواند هر كسي حق ندارد نسخه بدهد «اقْتَرَبَتِ السَّاعَةُ وَ انْشَقَّ الْقَمَرُ» قمر/1 ماه دو نيم شد بعد حديث داريم رفت توي يقه پيغمبر(صلي الله عليه و آله) نصفش از اين آستين آمد بيرون و نصف ديگر از آستين ديگر ميگويد اين ديگر دروغ است. چون کره بزرگ توي يقه کوچک نميرود اين عقلي است. پيغمبر(صلي الله عليه و آله) رفت معراج البته تا قبل از هواپيما ميگفتند چطوري؟ ولي محال نبود بالا رفتن موجود محال نيست.
امامت ناب يعني هر چه امام گفت گوش بدهيم در جنگ صفين عمار بود شرايط را طوري بر حضرت علي(عليه السلام) تنگ کردند که مجبور شد آتش بس کند فرمود عمار برگرد عمار گفت يا علي(عليه السلام) مقدار ديگري به من فرصت بده من قصه جنگ را به نفع علي بن ابي طالب(عليه السلام) تمام ميکنم فرمود با اينکه ميگويي يک ساعت ديگر جنگ به نفع علي(عليه السلام) تمام شده من ميگويم بيا، بيا فرمود چشم هر چه شما بگوئيد.
ما گاهي وقتها بيش از آنکه اسلام گفته ميخواهيم قدم برداريم «وَ اجْتَنِبُوا الطَّاغُوتَ» نحل/36 يعني طاغوت را به عنوان امامت نگيريد امام حسين(عليه السلام) فرمود «فَلَعَمْرِي مَا الْإِمَامُ إِلَّا الْحَاكِمُ بِالْكِتَابِ»(إرشاد مفيد، ج2، ص39) کسي حق امامت دارد که فقط به قانون خدا عمل کند بعضي افراد با طنز اين را نقل ميکردند ميگويند بهلول يکبار وارد دستگاه خليفه شد کفش هايش را زير بغلش گرفت و رفت روي تشک خليفه نشست آمدند با کتک بلندش کردند جاي شاه نشستهاي! ؟ بي ادب. بهلول هم آمد و شروع کرد زار زار گريه کردن خليفه وارد شد گفت چرا گريه ميکني گفت من ده دقيقه دزدي روي تشک تو نشستم کتکم زدند تو يک عمري است که دزدي جاي امام کاظم(عليه السلام) نشستهاي. يکي از راههاي امر به معروف و نهي از منکر طنز است. بيست و چند سال پيش سمينار دبيران تعليمات ديني بود از طرف آموزش و پرورش شهيد بهشتي و شهيد مطهري و افراد زيادي آنجا بودند من چند دقيقهاي بحث پرخنده گفتم منتهي هم نکته و هم خنده شهيد بهشتي خيلي خنديد بعد مرحوم شهيد بهشتي رفت و گفت من يک چيزي توي مغزم بود و آن اين بود که ما هر چه تا بحال اسلام را ياد دادهايم همراه گريه ياد داديم مسجد گريه کن يک حديث هم گوش بده در ذهنم بود که ميشود اسلام را همراه خنده ياد بدهيم؟ و ديديم ميشود. بهلول آمد ديد مسجد ميسازند به کارگرها گفت چه کسي مسجد ميسازد گفتند شاه اعليحضرت هارون الرشيد گفت خيلي خوب رفت پيش يک سنگ تراش و گفت سه کلمه روي اين سه سنگ حکاکي کن(باني مسجد بهلول) پولش را گرفت و شروع کرد تراشيدن. سحر بهلول اين سنگها را برداشت، با نردبان رفت روي در مسجد و سنگها را کار گذاشت فردا کارگرها آمدند ديدند بالا نوشته باني مسجد بهلول گفتند باني مسجد شاه است گفتند باني مسجد شاه است رفتند به شاه گفتند بهلول را حاضر کردند و گفتند تو چه حقي داشتي مسجد شاه را به. . . گفت تو اگر براي خدا ساختي بگذار اسم من باشد خدا که ميداند بالاخره به مردم حالي کرد که اين مسجد را براي خدا نميسازد براي شهرت ميسازد و تظاهر ميکند. يعني گاهي ما با طنز ميتوانيم بگوئيم تو دروغ ميگويي ايمان ناب «الَّذينَ آمَنُوا وَ لَمْ يَلْبِسُوا إيمانَهُمْ بِظُلْمٍ» انعام/82 کساني که ايمان دارند و ايمانشان را مخلوط نميکنند با ظلم البته مراد از ظلم اين نيست که هر کس ايمان دارد تا آخر عمرش ظلم نکند روايت داريم مراد اينست که اگر ايمان دارد رهبران حق را کنار نگذارد اگر ايمان دارد مشرک نشود يعني ايمانش يک دست باشد براي امام شناسي شما کتاب کشف اسرار و وصيت نامه امام(رحمة الله عليه) را هم بخوانيد فاصله قلم اول و قلم آخر حدود چهل سال است ببينيد متناش يکي است حال و هوايش هم يکي است پيدا است اين اسلام ناب است اسلام ناب اينست که آدم ساعت به ساعت عوض نشود. اول که عروس و داماد با هم حرف ميزنند ميگويند هدف مسائل اخلاقي است دنيا ارزش ندارد چنان عروس و داماد سر هم کلاه ميگذارند هر دو داخل پارک با هم نشستند و به هم دروغ ميگويند اما دو ماه بعد سر رنگ بند کفش با هم بد اخلاقي ميکنند سر اينکه کدام مادر بزرگها را اول ببينيم بد اخلاقي ميکنند علاقه اينها ناب نيست علاقه ناب علاقهاي است که اول و آخرش علاقهاش يک جور باشد. عشقي که مردم به امام(رحمة الله عليه) داشتند يک جور بود روز استقبال ورود به ايران 5 ميليون و روز تشيع جنازه 10 ميليون آمده بودند يعني ايمانشان به امام(رحمة الله عليه) ناب بود اگر چيزها بالا و پائين رفت حب و بغضها، کينهها اينجا معلوم ميشود ناب نيست قاطي دارد.
مردم کوفه 18 هزار نفر صبح با مسلم بيعت کردند غروب که ايشان نماز مغرب ميخواند ديد يک نفر نيست يعني يک مرتبه 18 هزار نفر بيعت را شکستند. حديث داريم قَالَ الصَّادِقُ ع: «إِذَا كَانَ لَكَ صَدِيقٌ فَوُلِّيَ وِلَايَةً فَأَصَبْتَهُ عَلَى الْعُشْرِ مِمَّا كَانَ لَكَ عَلَيْهِ قَبْلَ وِلَايَتِهِ فَلَيْسَ لَكَ بِصَدِيقِ سَوْءٍ»(أمالي طوسي، ص279) اگر با کسي رفيقي رفيقت رئيس مملکت شد(پستي گرفت) اگر 10 درصد علاقه قلبياش را حفظ کرد باز هم آدم بدي نيست يعني رياست جوري است که رفاقتهاي قديمي را به کلي از بين ميبرد. قرآن راجع به دين ناب ميفرمايد «وَ أَنْ أَقِمْ وَجْهَكَ لِلدِّينِ حَنيفاً» يونس/105 هم در سوره يونس و هم در سوره روم «فَأَقِمْ وَجْهَكَ لِلدِّينِ حَنيفاً» روم/30 يعني وقتي به سمت دين رو ميکني دين خالي از هر گونه شرک. کتاب ناب قرآن «لا يَأْتيهِ الْباطِلُ مِنْ بَيْنِ يَدَيْهِ وَ لا مِنْ خَلْفِهِ تَنْزيلٌ مِنْ حَكيمٍ حَميدٍ» فصلت/42 يک حرف دري وري در آن نيست اما کتابهاي ديگر ناب نيست. در کتاب انجيل آمده که حضرت عيسي(عليه السلام) با مادرش رفتند عروسي شراب کم آمد ميزبان به حضرت عيسي(عليه السلام) گفت شراب کم آمده چکار کنم؟ فرمود هيچ غصه نخور ظرفها را پر آب کن من معجزه ميکنم و از آنها شراب سازي ميکنم همه ميهمانها شراب بخورند و سير شوند و کم نيايد آخر اين کتاب آسماني است که در انجيل فعلي بگويند اولين معجزه حضرت عيسي(عليه السلام) شراب سازي است. اينها از مزخرفاتي است که بعداً وارد شده يا در تورات ميخوانيم خدا از آسمان پائين آمد و با يعقوب کشتي گرفت و يعقوب خدا را به زمين زد و يعقوب شست پاي خدا را به دندان گرفت و گفت تا مرا برکت ندهي تو را آزاد نميکنم! آدم و حوا پشت درختهاي بهشت پنهان شدند خدا گفت کاش شما را خلق نميکردم از خلقت شما پشيمان شدم. کتاب ناب کتابي است که يک خرافات در آن نباشد. سخن ناب «وَ ما يَنْطِقُ عَنِ الْهَوى» نجم/3 مصدر و سرچشمه حرفها هوي و هوس است. آيهاي در قرآن هست براي حرفهاي بي ريشه «وَ مِنْهُمْ مَنْ يَلْمِزُكَ فِي الصَّدَقاتِ فَإِنْ أُعْطُوا مِنْها رَضُوا وَ إِنْ لَمْ يُعْطَوْا مِنْها إِذا هُمْ يَسْخَطُونَ» توبه/58 بعضي از مردم نيش ميزنند که زکات را چکار کردي؟ بيت المال را چکار کردي؟ به پيغمبر(صلي الله عليه و آله) ميگفتند خمس و زکات را چکار ميکني؟ «وَيْلٌ لِكُلِّ هُمَزَةٍ لُمَزَةٍ» همزه/1 همين يلمز است يعني واي به حال آنهايي که نيش ميزنند به اين و آن. اين نيشي که ميزنند ناب نيست انگيزه دارند علتش اينست که به خودشان ندادي «فَإِنْ أُعْطُوا مِنْها رَضُوا» اگر يک پولي کف دستشان بگذاري راضياند و اگر ندهي «إِذا هُمْ يَسْخَطُونَ» اينکه غيظ ميکنند براي اينکه به آنها پول ندادهاي. اگر مسئوليتها را از من گرفتند باز هم گفتم اسلام خوب است جمهوري اسلامي خوب است معلوم ميشود علاقه من ناب است و گرنه علاقه من قاطي ريا و پست و پز است. سخن ناب سخني است که بر اساس منطق باشد. عمل ناب اينست که فقط براي خدا باشد اگر کسي نماز بخواند و بگويد برويم صف اول که تلويزيون مرا نشان بدهد نمازش باطل است. اگر کسي خواست نماز بخواند و مکاني بايستند که او را ببينند نمازش باطل است اگر زماني بخواند که او را ببينند نمازش باطل است اگر قيافه براي غير خدا باشد نماز باطل است «قُلْ إِنَّما أَنَا بَشَرٌ مِثْلُكُمْ يُوحى إِلَيَّ أَنَّما إِلهُكُمْ إِلهٌ واحِدٌ فَمَنْ كانَ يَرْجُوا لِقاءَ رَبِّهِ فَلْيَعْمَلْ عَمَلاً صالِحاً وَ لا يُشْرِكْ بِعِبادَةِ رَبِّهِ أَحَداً» كهف/110 «فَمَنْ كانَ يَرْجُوا لِقاءَ رَبِّهِ» هر کسي اميد دارد «فَلْيَعْمَلْ عَمَلاً صالِحاً وَ لا يُشْرِكْ بِعِبادَةِ رَبِّهِ أَحَداً»، ايمان خالص يعني کار به هيچي نداشته باش. امام رضا(عليه السلام) خواست وضو بگيرد يک کسي کتري آب آورد که روي دستش بريزد حضرت فرمود در وضو «وَ لا يُشْرِكْ بِعِبادَةِ رَبِّهِ أَحَداً» نبايد در وضو کسي کمکمان کند اگر من آب دست کسي کردم و او وضو گرفت وضويش باطل است. پيروزي خالص «إِنْ أَتَّبِعُ إِلاَّ ما يُوحى إِلَيَّ» انعام/50 من تابع وحيام قوانين بين الملل و مردم چه ميگويند من کار ندارم. قاهره شتري اجاره کرد براي عباسيه پولي داد به صاحب شتر و سوار شتر شد صاحب شتر هم افسار را گرفت داشت آقا را به مقصد ميبرد صاحب شتر هي به آقايي که سوار شتر بود فحش داد يک نفر توي راه ديد اين بنده خدا دارد حرف ميزند به شتر سوار گفت آقا ميفهمي چه به تو ميگويد؟ گفت بله دارد به من فحش ميدهد گفت خوب بگو خودتي، ننه ته، جد و آبادت است. بيا پائين بزن. اين که نشد. شتر سوار گفت مسير کجاست؟ گفت مسير به سر عباسيه گفت اگر من به عباسيه ميرسم بگذار هر چه ميگويد بگويد. داماد را به فلاکت مياندازند براي تهيه تالار و لباس و فلان. . . عروس را به فلاکت مياندازند براي تهيه جهاز که چي؟ ؟ در ازدواج انسان يکوقت وظيفهاش است که زود ازدواج کند خوب زود ازدواج کند. آخر در دبيرستان ما هنوز هم شاگرديها هيچ کس عروس نشده؟ باسمه تعالي ولشان کن شرايط هر دختر و پسري متفاوت است. هر کاري ميکنيم بايد مردم به ما خط بدهند مردم خواهند گفت، مردم خواهند گفت، عمل ناب يعني اگر عقل و خدا ميپسندد مردم را ول کن. راه ناب «فَما ذا بَعْدَ الْحَقِّ إِلاَّ الضَّلالُ» يونس/32 آنکه پيش ما بايد مهم باشد 1- قانون خدا 2- دليل عقلي. يک مقداري خرافات را بشکنيم خط شکني فقط براي توي جبهه نيست. من يک کارت عروسي از پسر و دختري که پولدار بودند ديدم. کارتي براي من آمد جناب آقا قرائتي دوشيزه فلاني با آقاي فلاني آغاز زندگي خود را شروع کردند بنا داشتيم بودجهاي را صرف تالار و جشن مفصل کنيم اما بر آن شديم به جاي اين خرجها چند پسر و دختر فقير را وارد زندگي کنيم اين کارت براي اطلاع بود جشني نيست تشريف نياوريد! ميشود کارهاي ابتکاري کرد. در استخدام اگر بيني و بين الله اين به درد استخدام ميخورد استخدامش کنيد اما حالا ميداني ديديم عيالوار است تورم است و خرجي دارد و وارد زندگي شده است بالاخره کاري به نظام دنيا و نياز امت نداريم کار به شکم ايشان داريم ميخواهيم براي ايشان کار درست کنيم نميخواهيم مشکل مردم را حل کنيم پس اين استخدامها ناب نيست. مردم به نماينده ميگويند اگر به تو رأي بدهيم براي ما چکار ميکني؟ بابا نماينده مجلس نماينده نميشود که براي شما چه کند نماينده ميشود که کلاه سر جمهوري اسلامي نرود و قانون حق تصويب بشود البته اول اين بعد اگر هم توانست کار بکند، کار بکند.
تبليغ ناب هر جا لازم است بروم تبليغ نه هر جا که بيشتر به من پول ميدهند. کسي تمام کارهايش را فود کند ببيند هيچ چيز در وجودش نيست جز رضاي خدا. خدا راضي است اين خواستگاري که براي ما آمد از نظر ايمان تقوا و اخلاق نمرهاش عالي است من چكار به نام و مقامش دارم حالا بله برادرش چطور است مادرش چطور است شغلش چنان است. دو تذکر 1- نماز جمعه يادتان نرود خلوتي نماز جمعه باعث شادي آمريکا است من هم نميگويم همه جمعهها را برويد اما طوري نباشد که چهار تا جمعه برود و شما نرويد منتهي بايد ستادهاي نماز جمعه هم عوض بشوند من با ستادهاي نماز جمعهاي که يک قشرند و يک نژادند مخالفم در ستاد نماز جمعه بايد مسئولين بالاي آموزش و پرورش مسئولين بالاي دانشگاه مسئولين ارشاد مسئولين سازمان تبليغات شهرداري، بازار، نهادها بايد همه باشند اينکه 5، 6 نفر همفکر ميآيند ستاد نماز جمعه نه بودجه دارند و نه امکانات رئيس صدا و سيما در هر استاني بايد عضو ستاد نماز جمعه باشد مدير کل آموزش و پرورش بايد عضو ستاد باشد تا ببيند اين نسلي که تربيت ميکنند در نماز جمعه شرکت ميکنند يا نه رئيس دانشگاه تهران نگاه کند ببيند نماز جمعه در دانشگاه است چند دانشجو شرکت ميکنند و اگر نميآيند بررسي کند گير چيست؟
نماز جمعه طول ميکشد، فرش نيست، آفتاب هست، راه دور است، دين ضعيف است، خجالت ميکشد، اسرار نماز را بلد نيست. اگر خواسته باشيم نماز جمعهها رونق پيدا کند به قول مقام معظم رهبري فرزانگان و برجسته گان هر منطقهاي بايد عضو ستاد نماز جمعه باشند(خطاب به اجلاس نماز) ستادهاي نماز جمعهاي که يک قشرند فعاليتشان محدود است اکثراً هم آدمهاي خوبي هستند خيلي از آنها پدر شهيد و انقلابي و زندان رفته اما يک نژادند يک دست صدا ندارد آرم عشق به نماز جمعهها استقبالهايي است که از مقام معظم رهبري و رئيس جمهوري به عمل ميآيد وقتي ماهواره اينها را نشان ميدهد دنيا ميگويند عجب! مردم ايران وفادار به مسئولين هستند چقدر مردم ايران با نظامشان خوبند. نماز جمعه آرم عشق به خداست.
2- اين ايام آمار ميگيرند کي حديث تلفني به مسئول آمار گفتند. حديث داريم که پيغمبر(صلي الله عليه و آله) فرمود هر کس از دنيا ميرود به من خبر بدهيد هر خانمي هم بچه دار ميشود به من خبر بدهيد من ميخواهم هميشه در آخرين آمار باشم. مثل اينکه اگر بيمار حالاتش را به دکتر دروغ بگويد و دکتر نسخه غلط بنويسد خود بيمار قاتل خودش است. راست بگوئيد بله بي سواد اين است به مسئولين آمار راست بگوئيد که مسئولين بدانند چند درصد چنين است چند درصد چنان است که بتوانند تصميم بگيرند.
والسلام عليكم و رحمه الله و بركاته