متن برنامه ی درس هایی از قرآن کریم حجت الاسلام قرائتی؛ تاريخ پخش :: 1371/12/18
بسم الله الرّحمن الرّحيم
الحمدلله رب العالمين
الهي انطقني بالهدي و الهمني التقوي.
بينندگان عزيز بحث را در شب نيمه ماه رمضان تماشا ميكنند شب تولد امام حسن مجتبي(عليه السلام) در اين ايامي كه بحث شد بحث روي نعمتهاي خدا بود خدا خيلي به ما نعمت داده است، شمردن نعمتهاي خدا حب خدا و علاقه خدا را در دل ما زياد ميكند. يك پدر و پسر ممكن است يكوقت بينشان مشكلي پيش بيايد كه علاقهشان به هم كم بشود اما وقتي پدر نشست گفت بابا جان من همچين كاري براي تو كشيدهام فلان جا فلان كار را كردهام اگر بابا خدماتش را به پسر گفت علاقه انسان به پدر و مادر زياد ميشود ما يك ايمان به خدا داريم و يك حب خدا.
شما الان علاقهتان به من علاقه دو تا مسلمان است اگر من يك هديه به شما دادم علاقهتان بيشتر ميشود روز بعد يك ساعت دادم روز بعد يك كتاب دادم هر چه هديه و لطف من به شما بيشتر ميشود علاقه بين ما هم بيشتر ميشود، ما بايد خدا را دوست داشته باشيم چون ايمان به خدا يك مسئله است عشق و محبت به خدا هم يك مسئله ديگر است، ما ايمان به خدا داريم اما محبت به خدا چي؟ همينطور كه ساختمان بنا دارد جهان هم خدا دارد اما شما در مقابل بنا عشق نميورزي خدا نبايد اينطور باشد. معاد هم همينطور است بعضيها را ميفرمايد «لَا يُؤْمِنُ بِيَوْمِ الْحِسَابِ» غافر/27 يعني اصلاً ايمان ندارند به روز قيامت، كافر هستند، بعضيها مثل ما ايمان داريم منتهي «نَسُوا يَوْمَ الْحِسَابِ» ص/26 گاهي ميگويم طلب داري ولي يادم رفته بود گاهي هم ميگويم اصلاًً طلب نداري.
امام ميفرمايد: (وَ إِنْ أَدْخَلْتَنِي النَّارَ أَعْلَمْتُ أَهْلَهَا أَنِّي أُحِبُّكَ) بحارالأنوار ج 91 ص 98 اگر من را به جهنم ببري من به اهل جهنم ميگويم كه باز هم خدا را دوست دارم اين يعني چه؟ علاقههاي ما سر يك تاكسي و گل و يك چيز سادهاي زياد ميشود با يك چيز ساده هم از بين ميرود. امام در يكي از دعاهايش دارد خدايا اگر روز قيامت با زنجير دست و پايم را ببندند و بعد هم به فرشتهها بگويي من را با زنجير آتش جهنم ببرند(وَ لَا خَرَجَ حُبُّكَ مِنْ قَلْبِي) باز هم عشقات از ذهن من بيرون نميرود، من اين حرفها را نميفهمم امشب دارم حرفهايي را ميزنم كه نميفهمم. آدمهايي هستند خيلي بالاتر از آنچه كه ما فكر ميكنيم. هيچ موزهاي مثل موزه خدا عتيقه توي آن نيست.
در دعاي كميل داريم(صَبَرْتُ عَلَى عَذَابِكَ) من صبر ميكنم ميخواهي جهنم ببري ببر(فَكَيْفَ أَصْبِرُ عَلَى فِرَاقِكَ) چطور روي فراق تو، عذاب تو را صبر ميكنم اما روي فراغت نميتوانم صبر كنم، من هر چه اينرا خواندم نفهميدم يعني چه؟ تا زمان امام يك عده را گفته بودند امام ملاقات دارد اينها هم از راه بسيار دور با اتوبوس خودشان را ميرسانند تهران جماران هم محل كوه بود اين بندگان خدا بيست و چهار ساعت توي اتوبوس يخبندان تشنه و گرسنه خسته بعد ميآيند ميگويند امروز امام ملاقات ندارد آنها ميگوينداي امام صبر كردم بر سختيهايي كه توي راه كشيدم اما حالم گرفته شد كه گفتي امام ملاقات ندارد اين خيلي است يعني عشق به امام نمونهاي. . .
تفسير نمونه را كه با دوستان كار ميكرديم فكر كرديم كه با تفسير آشنا هستيم يكمرتبه امام در تفسير سوره حمد فرمود ما كه نميتوانيم قرآن را بفهميم، بعد در دعايش گفت خدايا نسيمي از قرآن به ما عنايت بفرما ما گفتيم خيال كرديم رفتهايم توي استخر و شنا كردهايم و بيرون آمدهايم امام ميگويد چشم من را به قيافه آب روشن كن معلوم است كه ما حاليمان نيست، يعني ما چون كم ظرفيت هستيم دو هزار توماني پيش ما سرمايه است، بانك مركزي صدها ميليارد داشته باشد باز دم از خزينه ميزند كه كم است يا زياد هر چي روح بالاتر است بيشتر اوج ميگيرد.
«وَالَّذِينَ آمَنُوا أَشَدُّ حُبًّا لِلَّهِ» البقرة/165 اينهايي كه نماز نميخوانند خدا را دوست ندارند، نميشود گفت خدايا دوستت دارم اما نميخواهم با تو حرف بزنم، اين حرفي است كه هيچ بچهاي قبول نميكند اگر كسي كسي را دوست دارد بايد با او حرف هم بزند اگر كسي نماز نميخواند يعني خدا را دوست ندارد حالا چرا خدا را دوست نداريم؟ چون نميفهميم كه خدا چقدر به ما لطف كرده است و شمردن نعمتها اين خاصيت را دارد.
شخصي بود در نجف ميرفت از اين بقالها برگهاي كاهو را كه زرد بود ميخريد و پول حسابي هم ميداد هر چي ميگفت اينها به درد نميخورد ميگفت نه من پول ميدهم آخرش گفت اين بقال فقير است من اگر به او پول بدهم ناراحت ميشود من به بهانه خريد اين برگها ميخواهم به او پول بدهم، اصلاً خدا گاهي وقتها ميخواهد يك چيزي به ما بدهد وگرنه يعني چه «لَيْلَةُ الْقَدْرِ خَيْرٌ مِنْ أَلْفِ شَهْرٍ» القدر/3 آقا يك شب مساوي است با هزار ماه اين همه ثواب براي چي؟ خدا ميخواهد به ما بدهد وگرنه معنا ندارد نفس كشيدن در ماه رمضان ثواب سبحان الله داشته باشد، نفس كشيدن خودش ميايد و ميرود من كاري نكردهام اما خدا ميخواهد بدهد يك كاري من ميكنم او ده برابر ميخرد «مَنْ جَاءَ بِالْحَسَنَةِ فَلَهُ عَشْرُ أَمْثَالِهَا وَمَنْ جَاءَ بِالسَّيِّئَةِ فَلَا يُجْزَى إِلَّا مِثْلَهَا وَهُمْ لَا يُظْلَمُونَ» الأنعام/160 اين پيداست كه ميخواهد به ما لطف كند.
هدايت يعني چه؟ قرآن يعني چه؟ همه اينها بخاطر اين است كه خدا ميخواهد ما را بيامرزد خوابيدن عبادت است، نگاه كردن به قرآن عبادت است گرچه آدم نخواند، يك آيه قرآن ثواب يك ختم دارد يعني چه؟ مثل آن كسي است كه برگ زرد كاهو ميگيرد صد تومان ميدهد اين نميخواهد كاهو بخرد ميخواهد يك پولي به شما بدهد، عمري گناه كردهاي يكبار مخلصانه بگو خدايا توبه كردم همه گناهانت را ميبخشد.
وقتي آيه نازل شد كه من همه گناهانت را ميبخشم شيطان همه يارانش را جمع كرد گفت وامصيبتا ما يكي يكي مردم را جمع ميكنيم كه گناه بكنند آيه نازل شده است كه خداوند همه گناهان را ميبخشد يعني تمام زحمتهاي ما به باد ميرود، يكي گفت غصه نخور تا يك نفر خواست توبه كند ميگوئيم حالا زود است جوان هستي توبه مال پيرهاست نميگذاريم توبه كند تا ميخواهد خمس بدهد ميگويد فعلاً بچه هايت را داماد كن دخترهايت را عروس كن به كارهايت سر و سامان بده حالا باشد براي بعد خمس ميدهي.
خداوند آنچه به ما ميدهد لطف است و ما هم طلبي از خدا نداريم. بچه شما از شماست ناني كه ميخورد از خانه شما ميخورد آب خانه شماست لباس از شماست درس از شماست در عين حال به بچهات ميگويي اگر نمره شانزده آوردي يك دوچرخه براي تو ميخرم يك گوشواره براي تو ميخرم اين گوشوار لطف است وگرنه بچه از كجا ميخواهد نمره شانزده را بياورد؟ بايد نان تو را بخورد كه نمره شانزده بياورد بايد توي رختخوابي كه شما براي او دوختهاي بخوابد اصلاً همهاش مال شماست با اينكه همهاش مال شماست نميگويي به تو نان دادم لباس و رختخواب دادم بايد نمره شانزده بياوري همه اينها را انجام دادي باز هم ميگويي اگر نمره شانزده آوردي گوشوار و دوچرخه برايت ميخرم يعني با اينكه همه نعمتها از بابا و ننه است در عين حال بابا و ننه يك لطفي اضافه هم ميكنند.
ما از خدا طلبي نداريم نماز شب خواندهاي؟ آبي كه وضو گرفتهاي از كي بود؟ از كجا بلند شدي؟ بحول الله و قوه و اقوم و اقعد اصلاً بلند شدنت دست اوست، ما هيچي هستيم اگر هم يك عبادتي ميكنيم و ميگويند دعا كردن در ماه رمضان مستجاب است اين از روي لطف است وگرنه ما طلبي از خدا نداريم، يكسال نماز ده هزار تومان است يك آدم هشتاد ساله اگر نماز نخوانده باشد و وارث خواستند براي او نماز بخرند كل نمازش ميشود ششصد و پنجاه هزار تومان روزه هم ميشود سيصد هزار تومان در جمع ميشود يك ميليون كه پول يك پيكان دسته دوم است كل عبادات ما پول يك پيكان است حالا خدا چقدر رحم دارد كه ميگويد من اين نماز پرت و پلاي تو را ميخرم بهشت به تو ميدهم، بهشت چند متر است «عَرْضُهَا كَعَرْضِ السَّمَاءِ وَالْأَرْضِ» الحديد/21 پهناي بهشت به اندازه كل زمينها و آسمانهاست. يك اسپرم ميشود يك انسان يك انسان توي رحم مادر وقتي به دنيا ميايد چقدر جا ميخواهد ديدها و حسابها فرق ميكند همه نعمتهاي خداوند ابتدايي است.
فايده نعمتها كه شمرده ميشود اين است كه عشق آدم به خدا بيشتر ميشود، ولذا در دعاها داريم كوچولو بودم تو بزرگم كردي، امام علي(عليه السلام) ميفرمايد بچه به دنيا آمد مكيدن بلد نباشد چه ميكنيد؟ اگر فوت كند چه ميكنيد؟ همه متخصصين را جمع كن نميتوانند كاري بكنند، اگر مكيدن نبود فلج بوديم، تمام الطاف خدا براي اين است كه عشق ما به خدا زياد بشود بي سواد هستيم باسواد ميشويم، كم هستيم زياد ميشويم، جاهل هستيم عالم ميشويم، مريض هستيم شفا پيدا ميكنيم، همه نعمتهايي كه هست از نعمت كوه تا نعمت وجدان همه از خداست صدها آيه و حديث داريم كه ميگويد من به تو دادم بخاطر اينكه آدم نعمتها را كه شمرد عشقاش به خدا بيشتر ميشود عشق كه به خدا بيشتر شد تا گفتند(قد قامت الصلاة) ميدود با كيف ميرود وقتي ميرود مسجد لباس شيك ميپوشد با نشاط عبادت ميكند حب خدا چيزي است غير از ايمان به خدا، ايمان به خدا داريم اما حال عبادت نداريم چون عشق و محبت نداريم. ما نميتوانيم نعمتهاي خدا را بشماريم شما فوقاش ميگويي الهي شكر نان خوردهاي، نان بنده به گندم است گندم از زمين است زمين از منظومه شمسي است ولذا گفتهاند هر نعمتي يك پشت هم دارد.
«والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته»