متن برنامه ی درس هایی از قرآن کریم حجت الاسلام قرائتی؛ تاريخ پخش :: 1371/12/13
بسم الله الرحمن الرحيم
بحث ما در رمضان 71 اين نيم ساعت را 25 دقيقه را قبل از افطار خدمت همه عزيزان هستيم نگاهي به نعمتهاست. نعمتهاي خدا را نميتوانيم بشماريم. اما چه كنيم خداوند گفته نميتوانيد بشماريد اما خودش گفته لااقل يادش باشيد ولو نميتوانيد دقيق بشماريد اما حالا كه دقيق نميتوانيد بشماريد كلياش را يادتان نرود. بدانيد يكي از شهرهاي ايران مشهد است ولو نه خيابانهايش را ميتوانيد بشماريد نه خانه هايشان را نه پلاكهاي آن را، نه ماشينهاي آن را. ريز شويد عاجز هستيد اجمالا مشهد هم شهري است اصفهان شهري است، شيراز هم شهري است، تبريز هم شهري است ولو اسمش را بدانيم كافي است. خداوند گفته نميتوانيد بشماريد. قرآن گفته نميتوانيد نعمتهاي خدا را بشماريد. اما با اينكه گفته نميتوانيد بشماريد گفته: «اذْكُرُوا نِعْمَتَ اللَّهِ عَلَيْكُمْ» بقره/231، يادتان نرود. ما ميخواهيم يك كمي يك نگاهي به نعمتهاي خداوند كنيم. بعد خواهيم گفت اينكه چرا نعمتها را از دست ميدهيم؟ چطور نعمتها را از دست ميدهيم؟ چطور ميشود نعمتها را زياد كرد؟ چه جوري شكر كنيم؟
يكي از نعمتها سلامتي است. يكي از نعمتها رهبري است. يكي از نعمتها قانون است، يكي از نعمتها آب است، يكي از نعمتها غذا است، يكي از نعتمها امنيت است. همينطور بريده بريده صحبت ميكنيم ولي براي كلي يك نكتهاي است. خدمتتان بگويم كه گاهي ممكن است خداوند نعمتي را بدهد و بگيرد. قرآن ميفرمايد.
پس موضوع بحث: نگاهي به گوشهاي از نعمتها.
يكي از نعمتها سلامتي است. نعمت سلامتي – اسلام براي سلامتي خيلي ارزش قائل شده به قدري سلامتي مهم است كه تمام عبادات را تحت تأثير قرار ميدهد به خاطر سلامتي. عمود دين نماز است، نماز از مقدماتش تا مقارناتش به خاطر سلامتي قابل تغيير است مقدمات نماز، وضو است اگر آب براي سلامتي تو مضر است وضو نگير. البته اگر آب سرد ضرر دارد ولي اگر آب گرم ضرر ندارد با آب گرم بايد وضو بگيري، حق نداري تيمم كني. مقدمات نماز غسل است. غسل برايت ضرر دارد غسل نكن. خود نماز اگر سرنماز خواسته باشي بايستي خطرناك است بنشين نماز بخوان.
دومي روزه است سلامتي در خطر است روزهات را بخور، البته معناي سلامتي اين نيست كه رنگ بچهام زرد شده است آخر بعضي دخترها 9 سالشان است ميگوييم روزه بگير، مادرش ميگويد دخترمان روزه گرفته رنگش پريده خوب رنگ پريدن، هر رنگ پريده معنايش اين نيست كه مريض است و هر رنگ سرخي معنايش اين نيست كه سالم است. اصلاً روزه را گفتهاند براي اينكه لاغر شويم.
حج: رسول خدا صلي الله عليه و آله: «وَ مَنْ كَانَ بِهِ أَذًى مِنْ رَأْسِهِ فَفِدْيَةٌ مِنْ صِيَامٍ أَوْ صَدَقَةٍ أَوْ نُسُكٍ»(مستدركالوسائل، ج9، ص303). حاجي بايد در مكه سرش را تيغ بزند. اما اگر در سرش مرضي است كه نميتواند تيغ بزند، براي حج اگر مريض است نميتواند اصلاً مستطيع نيست از رفتن تا آنجا يعني(اعمال حج) روز عيد قربان اعمال سختي و سنگيني دارد. بايد آنجا رفت سنگ شيطان را زد. بايد آنجا رفت گوسفند قرباني كرد. كارهاي روز عيد قربان براي حاجي خيلي سنگين است يعني مشكل ترين روز براي حاجي اعمال روز عيد قربان است اما ميگويند اگر مريضي براي شما خط ويژه باز كردهاند، بنابر اين راجع به سلامتي، راجع به نسل، حتي اگر مادر ميخواهد روزه بگيرد، اگر روزه بگيرد در شيرش و در بچهاش اثر ميكند نبايد روزه بگيرد.
براي سلامتي اسلام خيلي عنايت دارد در روايت داريم چند تا چيز را قدرش را داشته باشيد اول سلامتي قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلي الله عليه و آله : «يَا أَبَا ذَرٍّ اغْتَنِمْ خَمْساً قَبْلَ خَمْسٍ شَبَابَكَ قَبْلَ هَرَمِكَ وَ صِحَّتَكَ قَبْلَ سُقْمِكَ وَ غِنَاكَ قَبْلَ فَقْرِكَ وَ فَرَاغَكَ قَبْلَ شُغْلِكَ وَ حَيَاتَكَ قَبْلَ مَوْتِك» وسائلالشيعة ج1/ص114، آمد پهلوي حضرت گفت چه دعايي كنم؟ فرمود: سلامتي را از خدا بخواهيد و عافيت. منتهي حالا سلامتي چند رقم است: بدن سالم- روح سالم- جامعه سالم – سلامتي انواعي دارد: سلامتي جسم، سلامتي روح، گاهي سلامتي به عنوان سلامتي جامعه مطرح ميشود. كلمه سلامتي را به همه جا ميگويند: اقتصاد سالم، فرهنگ سالم، به همين خاطر مسلمانها كه به هم ميرسند اجازه ندارند به هم بگويند مرسي، بايد بگويند سلام عليكم، يعني اصلاً شعار ما سلامتي است. سلام يعني من از خدا براي تو سلامتي ميخواهم. سلام يعني تو از طرف من وحشت نداشته باش در سلامت هستي. سلام از طرف خدا بر تو باد، سلام از طرف من بر تو باد. سلامتي شعاري است كه حتي بعد از مرگ بين مسلمانها قطع نميشود. «السَّلَامُ عَلَيْكُمْ»، حتي به مردگانمان، «السَّلَامُ عَلَيْكُمْ» ميگوييم.
46 آيه در قرآن راجع به سلامت و سلام كردن است. درود و سلامتي هم در دنيا هست هم در قيامت، اهل بهشت كه وارد بهشت ميشوند فرشتهها ميگويند: سلام عليكم.
شعار ما واژهاش از سلامتي است از دعا براي سلامتي است رمز مسلمان بودن اين است: دو تا مسلمان وقتي ميخواهند همديگر را بشناسند ميگويند: سلام عليكم اگر او گفت: عليكم السلام پيداست كه مسلمان است. ما در كشورهاي خارج شده گاهي نگاهي كرديم گفتيم ببينيم اين مسلمان هست يا مسيحي، گفتيم كاري ندارد خط كش دستمان است. سلام عليكم، تا گفت وعليكم السلام فهيمديم مسلمان است. اين آرم ماست چون معتقدين به دينهاي ديگر به هم برخورد ميكنند اين سلام را ندارند. اصلاً براي شناسايي اين كه مسلمان هست يا نه، سلام كردن است كلمه سلامتي.
اصولاً اگر سلامتي نباشد عبادت هم نميشود كرد. «وَ ما خَلَقْتُ الْجِنَّ وَ الْإِنْسَ إِلاَّ لِيَعْبُدُونِ» ذاريات/56. قرآن ميگويد: جن وانس را من براي عبادت آفريدم. و اگر آدم سالم نباشد نميتواند عبادت كند. «قَوِّ على خدمتك جوارحي»(مصباحالمتهجد، ص849)، اميرالمومنينعليه السلام در دعاي كميل ميگويد: خدايا سلامتي به من بده تا بتوانم عبادت كنم. ميگويند خيلي چيزها اسراف است اما اگر يك چيزي براي سلامتي مفيد باشد اسراف نيست. يك چيزي براي سلامتي مفيد است حالا يك چيزي گران هم هست خيلي هم گران است، اما اگر براي سلامتي شما مفيد است(قانون فقهي است) كه هر چيزي كه براي سلامتي شما مفيد باشد اسراف نيست. بله ممكن است يك لوستر اسراف باشد ممكن است يك دكورسازي اسراف باشد چون لوستر و دكور و اينها، تشريفات و تجملات ربطي به سلامتي ندارد. سلامتي مسلمان به هر قيمتي ميخواهد باشد، باشد.
آقا يك سوال؟ پيرمردي است و پيرزني، پيري است 90 ساله مريض شده است. در بيمارستان آمپولهاي گراني بايد برايشان بزنند تا نفس بكشد وهيچ خاصيتي ديگر اين 90 ساله براي جامعه ندارد و آمپولهايي كه براي اين پير ميزنيم براي اينكه نگه داريم او را، اگر نزنيم، يك آمپول خلاص بزنيم او را بميرد، پول اين آمپولها را ميتوانيم در روستاها چند درمانگاه بسازيم ميشود اين را آمپول خلاص زد؟ خير، اگر آمپول او يك ميليون است اسلام ميگويد: آمپول يك ميليوني را به پيرمرد و پيرزني كه پايش لب گور است و صدسالش است و هيچ خاصيتي ندارد، بزن اما شما حق نداري سلامتي را از او بگيري. بگوييم حالا كه اين دارد ميميرد بيخود خرج او كنيم براي چه؟ و به عوض پول آمپولهايي كه به اينها ميخواهيم بزنيم پولش را چند تا درمانگاه در روستاها بسازيم. حق نداريم اين كار را بكنيم.
(مسئله سلامتي): اگر كسي گناه كند خدا روز قيامت حالش را ميگيرد اما اگر يك كسي ضربه به سلامتي يك كسي بزند در دنيا بايد حالش را گرفت، يعني دست به نقد است، «وَ كَتَبْنا عَلَيْهِمْ فيها أَنَّ النَّفْسَ بِالنَّفْسِ وَ الْعَيْنَ بِالْعَيْنِ وَ الْأَنْفَ بِالْأَنْفِ وَ الْأُذُنَ بِالْأُذُنِ وَ السِّنَّ بِالسِّنِّ» مائده/45، «وَ السِّنَّ بِالسِّنِّ»، دندان شكاندي بايد دندانت را بشكانند. «وَ الْأُذُنَ بِالْأُذُنِ»، گوش كسي را ببري گوشت را ميبرند، «وَ الْأَنْفَ بِالْأَنْفِ»، دماغ كسي را بريدي بايد دماغت را ببرند، من يك فيلمي را ديدم يك مردي دماغ زنش را بريده بود زن شكايت كرد قاضي گفت: قرآن ميگويد كه «وَ الْأَنْفَ بِالْأَنْفِ»، هر كسي دماغ كسي را بريد دماغش را ميبريم. هر كاري كردند كه اين خانم شوهرش را ببخشد گفت: نه، قرآن به من اجازه داده كه دماغ او را ببرم. شوهر را خواباندند(من فيلم را ديدم) علامت گذاري كردند با خودكار و با آمپول بي حس كردند كه بيش از بريدن خطري براي مرد نداشته باشد قشنگ زن دماغ شوهرش را كه بريد. حالا شدند زن و شوهر بي دماغ. ديگر نه اين، زن كسي ديگر ميشود نه او، شوهر كس ديگر. آن وقت دوباره يك عروس و داماد بي دماغ دوباره با هم ازدواج كردند. يك خانواده بي دماغ، هم در ايران داريم. البته بد كرد آن مرد و بد كرد آن زن. مرد غلط كرد زن هم كاش ميبخشيد. هردو اشتباه كردند. غرضم اين است كه «وَ الْأَنْفَ بِالْأَنْفِ»، دماغ به دماغ. گناهان حسابي مال قيامت است اما اگر كسي ضربه به سلامتي كسي بزند در همين دنيا جزا داده ميشود.
اميرالمومنينعليه السلام ميفرمايد: «الصحة أفضل النعم»(غررالحكم، ص483)، بهترين نعمتها سلامتي است. قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلي الله عليه و آله: «الْعِلْمُ عِلْمَانِ عِلْمُ الْأَدْيَانِ وَ عِلْمُ الْأَبْدَانِ»(كنزالفوائد، ج2، ص107)، حديث داريم پيامبر صلي الله عليه و آله فرمود: علمهاي اصلي دو تا علم است، علم اديان وعلم ابدان.
آنچه غذا براي بدن ضرر دارد خوردنش حرام است. يك روايتي از امام رضاعليه السلام فرمود: «اعْلَمْ يَرْحَمُكَ اللَّهُ أَنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى لَمْ يُبِحْ أَكْلًا وَ لَا شُرْباً إِلَّا لِمَا فِيهِ الْمَنْفَعَةُ وَ الصَّلَاحُ وَ لَمْ يُحَرِّمْ إِلَّا مَا فِيهِ الضَّرَرُ وَ التَّلَفُ وَ الْفَسَادُ فَكُلُّ نَافِعٍ مُقَوٍّ لِلْجِسْمِ فِيهِ قُوَّةٌ لِلْبَدَنِ فَحَلَالٌ وَ كُلُّ مُضِرٍّ يَذْهَبُ بِالْقُوَّةِ أَوْ قَاتِلٍ فَحَرَامٌ»(فقهالرضا عليه السلام، ص254)، امام رضا عليه السلام فرمود: خداوند هر چيزي را كه فرموده مباح است لابد براي بدن يك منفعتي دارد و هر چيزي را اسلام گفته حرام است لابد يك ضرري دارد ممكن است، ضررش را امروز نفهميم. اسلام گفته گوشت خوك، حرام است. البته30، 40 سال است گفتهاند فهميديم گوشت خوك براي چه حرام است. چون عامل انگل كرم كدو و ترشين در آن است، حالا ميگويند داغ ميكنيم در حرارت فلان درجه كرمش كشته ميشود، ميگوييم از نظر اسلام حلال ميشود؟ ميگويد نخير. باز هم حرام است. ميگويند بابا در حرارت فلان درجه كرمش كشته شده، ميفرمايد: شما چند سال است كه ميدانيد انگل دارد، آن را چهل پنجاه سال است كه ميدانيد. اسلام چند سال است كه ميداند و فرموده حرام است. 1400 سال است پس 1350 سال اسلام فرموده بود حرام است و شما نميدانستيد چرا؟ حالا چند سال است ميگوييد انگل است بخاطر انگل كرمش را ميكشيد. باز هم اسلام ميگويد: حرام است. چون ممكن است 1350 سال ديگر باز بفهميد غير از انگل چيز ديگر هم بوده است، وقتي اسلام گفت حرام است، حرام است. امام رضا عليه السلام فرمود: «و لَمْ يُحَرِّمْ»، خدا كه بخل نميكند اگر گفتند حرام است به خاطر ضرري است كه در آن است يا فسادي كه در آن است. «فَكُلُّ نَافِعٍ مُقَوٍّ لِلْجِسْمِ فِيهِ قُوَّةٌ لِلْبَدَنِ فَحَلَالٌ وَ كُلُّ مُضِرٍّ يَذْهَبُ بِالْقُوَّةِ أَوْ قَاتِلٍ فَحَرَامٌ». هر چيزي كه براي جسم تقويت است حلال است، «وَ كُلُّ مُضِرٍّ يَذْهَبُ بِالْقُوَّةِ أَوْ قَاتِلٍ فَحَرَامٌ» اين حرام است. روايتي است از امام رضا عليه السلام، يك حديث داريم قَالَ الصَّادِقُ عليه السلام: «إن حلال محمد حلال إلى يوم القيامة و حرامه حرام إلى يوم القيامة»(بصائرالدرجات، ص 148)، خوردنيها هيچ وقت قابل تغيير نيست. عناوين ثانويه به خود نميگيرد بله يك اضطرار داريم، اما حالا روي شرائطي كه نداشت حالا فلان است. مثلا ميگوييم ذبح اسلامي در شرائط فلان است حالا كه رفتيم اروپا و امريكا ذبح اسلامي. سلامتي يك سلامتي واقعي داريم، يك سلامتي ظاهري داريم، يك سلامتي معنوي داريم. دستوراتي كه براي سلامتي داده شده دستورات مادي داريم دستورات معنوي داريم.
عوامل سلامتي، بعضي عوامل مادي هستند و بهداشتي يا بگوييم طبيعي، يك سري عوامل غيبي روحي معنوي.
عوامل سلامتي:
عوامل مادي: تغذيه، «كُلُوا مِنَ الطَّيِّباتِ» مومنون/51، در اسلام خوردن سه تا شرط دارد يكي ميگويد «حَلالاً» يكي ميگويد «طَيِّباً»، حلال باشد يك معنا دارد «طَيِّباً» دل پسند باشد بعضي چيزها حلال است، ولي دلپسند نيست يعني گاهي وقتها دلپسند است ولي حرام است مثلا باقلواي دزدي، مغز پسته دزدي، طيبي است كه حلال نيست و آب حوض خانه حلالي است كه طيب يعني دل پسند نيست قرآن دو تا شرط گفته: «حَلالاً طَيِّباً» مائده/88.
در قرآن 7 تا «كُلُوا» داريم يعني بخوريد ولي قربان خدا بروم يك مرتبه نگفته بخوريد ديگر چيزي نگويد. هردفعه گفته بخوريد پشت سرش چيزي گفته. يكجا ميگويد «كُلُوا وَ اشْرَبُوا وَ لا تُسْرِفُوا» اعراف/31، بخور ولي اسراف نكن يكجا ميگويد «فَكُلُوا مِنْها وَ أَطْعِمُوا الْبائِسَ الْفَقيرَ» حج/28، خوردي به ديگران هم بده. يكجا ميگويد «كُلُوا مِنْ طَيِّباتِ ما رَزَقْناكُمْ وَ لا تَطْغَوْا فيهِ» طه/81، خورردي ولي بدمستي نكن. يكجا ديگر ميگويد «كُلُوا مِنَ الطَّيِّباتِ وَ اعْمَلُوا صالِحاً» مومنون/51، خوردي عمل صالح انجام بده. يعني 6 تا 7 آيه در قرآن است يك «كُلُوا» خالي نيست. در كنار بخوريد – يعني اسلام خواسته ما از نيروي جسمي به نفع معنويت استفاده كنيم. اصولا يك چيزي برايتان بگويم اسلام از معنويتش دنيا ميايد بيرون از دنيايش معنويت ميايد بيرون يعني مخلوط هست از دنيايش معنويت ميايد بيرون از آخرتش دنيا ميايد بيرون. هر دو با هم ادغام ميشود.
شما سحر بلند ميشوي نماز شب ميخواني قرآن ميگويد حالا كه بلند شدي نماز شب خواندي نماز شب «إِلَهِي الْعَفْوَ الْعَفْوَ إِلَهِي الْعَفْوَ الْعَفْوَ » به چهل تا مومن دعا ميكني «اللَّهُمَّ اغْفِرْ لِلمحسن»، «اللَّهُمَّ اغْفِرْ لِلحسن»، «اللَّهُمَّ اغْفِرْ لِلحسين»، حالا يك دوستي داشتيم ميگفت: «اللَّهُمَّ اغْفِرْ لِلحسن و ذُرِّيَّتِهِ» ميگفت: من كه به چهل نفر دعا ميكنم يك «ذُرِّيَّتِهِ» هم ميگويم كه صد تا به آن يكي هم بند شود. يعني با همه فك و فاميل او. حالا شما دعا و نماز شبي كه ميخواني قرآن ميگويد: نماز شب خوانده كباب برگ به تو ميدهم. از نماز شب كباب برگ بيرون ميآيد؟ بله «وَ لَحْمِ طَيْرٍ مِمَّا يَشْتَهُونَ» واقعه/21، جوجه كباب به تو ميدهم هر چه بخواهي، نه جوجه كباب مرغ، شايد كبك شايد پرندههاي بهشتي. نماز شب ميخواني ميگويد: جوجه كباب ميدهم تو را. از آن طرف ميگويد جوجه كباب خوردي پس بلند شو يك كار خوب كن همسايه را صدا كن با هم بخوريد. يعني اينجا ميگويد اگر غذا خوردي عمل صلاح انجام بده. پس يعني اينجا از كبابش ميگويد بلند شو نماز شب بخوان از آن طرف ميگويد از نماز شب كباب ميدهم تو را.
فرم اسلام اين طوري است. عبادتش مثل سياستش است سياستش عين عبادت آن است. نماز جمعه عبادت است در عين اينكه عبادت است سياست است يك مانور متينگ هر هفته است هر هفته مسلمانها يكجا جمع ميشوند خطيب دستش به اسلحه ميايستد يعني چه ميايستد؟ يعني رهبر نبايد آدم نشستهاي باشد و اين ايستادنش معنا دارد. يعني كسي كه ميخواهد مردم را راه بيندازد آدم راكد نميتواند جامعه را راه بيندازد، امام جمعه بايد بايستد. دست به اسلحه باشد يعني حكومت اسلامي زور بايد داشته باشد، در خطبهاش بايد سفارش به تقوا كند يعني زودتر از مدار تقوا بيرون نبرد چون افرادي كه زور دارند ديگر تقوا ندارند و بايد محبوب باشي تا مردم پشت سرت نماز بخوانند پس محبوبيت، قدرت، معنويت، عبادت، سياست اين مجموعه ميشود نماز جمعه.
تغذيه، نظافت، يك چيزي برايتان بگويم ما در روايتها كلمه محام داريم. حمم يعني داغ حمام، يعني جايي كه آب داغ است لا يسئل حميم حميما، حميم يعني رفيق داغ روز قيامت، «وَ لا يَسْئَلُ حَميمٌ حَميماً» معارج/10. يعني رفيقهاي داغ از رفقيهاي داغ احوالپرسي نميكنند يعني آنقدر آنجا گرفتار هستند كه رفيقهاي جون جوني سراغ همديگر را نميگيرند.
حمام يعني جايي كه آب داغ است. كلمه حمام هزاروچهارصد سال است كه در فرهنگ ما است يعني در رواياتي كه از امام حسين عليه السلام و از امام صادق عليه السلام است كلمه حمام آمده. اما يك چيزي برايتان بگويم: اروپا تاريخ 210 سال پيش آن كلمه حمام ندارد يعني وجود حمام در اروپا 210 سال سابقه دارد. ولي حمام در اسلام، 1400 سال است ما اينقدر مكتبمان طرفدار بهداشت است. خيلي روي بهداشت تكيه ميكند.
نظافت: نظافت مو، چقدر حديث براي مو داريم، امام يك كسي را ديد زلفهايش در هم پيچيده فرمود: اگر حال نداري برو بزن اگر حال داري شانه كن. هم مو داشته باشي هم شانه نكني اين جزء هيچ ديني نيست يا سنت ابراهيمي برو تيغ بزن يا سنت غير ابراهيمي، برو شانه بزن، آدم زلف داشته باشد رها كند درست نيست. بهداشت مو، بهداشت مسواك، شما مسواك ميكني نماز ميخواني يك ركعت آن ثواب و 7 ركعت را دارد، (بهداشت دهان)، بهداشت لباس، با حوله ديگران استفاده نكن.
بهداشت آب: آبي كه ديگران در آن غسل كردند ديگر در آن غسل نكن.
بهداشت خانه: تار عنكبوت، در خانه سازي ميگويند مسترا ح را در حال نساز. بر خلاف مهندسين خيلي همه مستراحها را در اتاق خواب ميسازند. اسلام ميگويد مستراح بايد در دورترين نقطه خانه باشد. چاهي كه آب آشاميدني دارد با چاهي كه آب زباله برود داخلش بايد فاصلهاش زياد باشد اگر زمين سفت است فاصله كم بود عيب ندارد اما اگر زمين خاك نرم است بايد فاصله زياد باشد.
براي سلامتي، دستور تغذيه، براي سلامتي دستور بهداشت و نظافت، آن هم از مو تا كف پا، آن وقت در خوردن چقدر دستور، دستهايتان را بشوييد. تازه حديث داريم: دستتان را كه شستيد با حوله خشك نكنيد، براي اينكه ممكن است دستت را ميروي با شير ميشويي بعد با حوله كه خشك ميكني خود حوله ممكن است آلوده باشد. نه تازه سلامتي مادي، سلامتي روحي، ميگويند اگر آب دستشويي و شير آب اگر هم داغ در آن است با آب سرد وضو بگير. اگر با آب سرد وضو گرفتي ثواب آن سي برابر است به شرطي كه خشك نكني چون هر چه آب سرد روي پوست بدن باشد نشاط آن بيشتر است.
بهداشت لباس:
جنس لباس: پنبه و كتان بهتر از پشم است. حديث داريم دوره آخر زمان پز ميدهند كه پشم است، پشم بودن پز ندارد، نخ بودن پز دارد، لباس بهترين نژاد پنبه و كتان بپوشيم.
رنگ: بهترين رنگها، رنگ روشن است.
تنگ باشد يا گشاد؟ ما براي لباس انواع صنفها لباس داريم. لباس نوزاد، حديث داريم بايد سفيد باشد يا زرد، لباس كار بايد تنگ باشد، آمد ديد به امام صادق عليه السلام گفت: آقا! اين لباس را كه پوشيدهاي خيلي تنگ است(مثل لباس خلبانها و كارگرها) گفت: آقا اين لباس تنگ است به بدنت چسبيده، فرمود: ميخواهم كار كنم آدمي كه ميخواهد كار كند با لباس گشاد كه نميتواند كار كند. بايد يك لباسي باشد كه چابك باشد.
لباس عروس، ماه عسل. به امام صادق عليه السلام گفت: آقا! اين لباسي كه پوشيدي خيلي سوپر دولوكس است. شما امام هستيد خوب نيست، زشت است كه اين لباس را پوشيدي. فرمود: تازه داماد شدهام.
هديه دادن لباس: امام رضا عليه السلام لباس خود را هديه داد به دعبل شاعر چون شعر ميگفت عليه طاغوت زمان. در همين نيشابور خانمي است به نام بانو شطيطه خانم. مسافراني كه از راه نيشابور ميآيند مشهد، بعضي هايشان ميروند سر مرقدش، من هم به قصد زيارت رفتم سراغ اين بانو، يك خانمي است به نام شطيطه خانم. يك گوني اسكناس با كم و زيادش آوردند براي امام اين بانو شطيطه هم دو سه فلس گفت اين را بده به امام كاظم عليه السلام پدر امام رضا عليه السلام وقتي مبلغ زياد پول آوردند امام كاظم عليه السلام فرمود: اين گوني پول مال خودتان اين دوسه فلس كه شطيطه داده ميخواهم چون اين پول، پول مباركي است و بعد يك دستوري داد يك پارچه را و گفت: اين را بدهيد به شطيطه و بگوييد شما هفده روز ديگر يا چند روز ديگر از دنيا ميروي اين پارچه كفن تو باشد من هر جاي كره زمين باشم براي نماز تو حاضر ميشوم و من از تو راضي هستم. حالا اين چه زني بود كه امام كاظم عليه السلام برايش كفن فرستاد و گفت من هر جاي دنيا باشم ميآيم براي نماز. لباس را هديه ميدادند.
بهداشت لباس: و يادتان نرود كه در جلسه قبل هم گفتم حضرت لباسهايش را در ديگ ميجوشاند براي ضدعفوني كردن.
عوامل معنوي هم زياد است. داريم آدم حسود آب ميشود يعني مريض است چون حسادت ميكند كه چرا او دارد من ندارم. خودخوري ميكند آدم بخيل مريض است يعني يك سري خصلتهاي روحي در سلامتي اثر ميكند. يعني عوامل سلامتي بعضي هايش مادي است و بعضي هايش معنوي. يعني گاهي خصلتهاي انسان باعث ميشود كه طرف مريض شود هر چه ميبرند دكتر كه كم خون است ميبينند نه، وزنش هم درست است قلب و مزاج درست است ميبيني همه عضوهايش يكي يكي معاينه ميكني سالم است اما دارد ميسوزد آقاي دكتر ميدانيد او حسود است. يعني دارد خودش را ميخورد كه چرا ديگران دارند من ندارم. عوض اينكه بگويد خدايا به من بده ميگويد خدايا از او بگير. آخر حسود نميگويد به من بده ميگويد به آن كس دادي بگير. من كه ندارم او هم نداشته باشد. روايت داريم: حسود ضربه به سلامتي خودش ميزند.
اشاره ميكنند وقت تمام است. اگر فرصتي بود اين را بازش ميكنم چه عوامل اخلاقي باعث سلامتي است و چه عوامل مادي باعث سلامتي است اين بحثمان ناتمام ماند تا جلسه بعد همه را به خدا ميسپارم.
«والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته»تاريخ پخش :: 1371/12/13 نعمتهاي خدا -3، سلامتي بايگاني سالانه – 1371
بسم الله الرحمن الرحيم
بحث ما در رمضان 71 اين نيم ساعت را 25 دقيقه را قبل از افطار خدمت همه عزيزان هستيم نگاهي به نعمتهاست. نعمتهاي خدا را نميتوانيم بشماريم. اما چه كنيم خداوند گفته نميتوانيد بشماريد اما خودش گفته لااقل يادش باشيد ولو نميتوانيد دقيق بشماريد اما حالا كه دقيق نميتوانيد بشماريد كلياش را يادتان نرود. بدانيد يكي از شهرهاي ايران مشهد است ولو نه خيابانهايش را ميتوانيد بشماريد نه خانه هايشان را نه پلاكهاي آن را، نه ماشينهاي آن را. ريز شويد عاجز هستيد اجمالا مشهد هم شهري است اصفهان شهري است، شيراز هم شهري است، تبريز هم شهري است ولو اسمش را بدانيم كافي است. خداوند گفته نميتوانيد بشماريد. قرآن گفته نميتوانيد نعمتهاي خدا را بشماريد. اما با اينكه گفته نميتوانيد بشماريد گفته: «اذْكُرُوا نِعْمَتَ اللَّهِ عَلَيْكُمْ» بقره/231، يادتان نرود. ما ميخواهيم يك كمي يك نگاهي به نعمتهاي خداوند كنيم. بعد خواهيم گفت اينكه چرا نعمتها را از دست ميدهيم؟ چطور نعمتها را از دست ميدهيم؟ چطور ميشود نعمتها را زياد كرد؟ چه جوري شكر كنيم؟
يكي از نعمتها سلامتي است. يكي از نعمتها رهبري است. يكي از نعمتها قانون است، يكي از نعمتها آب است، يكي از نعمتها غذا است، يكي از نعتمها امنيت است. همينطور بريده بريده صحبت ميكنيم ولي براي كلي يك نكتهاي است. خدمتتان بگويم كه گاهي ممكن است خداوند نعمتي را بدهد و بگيرد. قرآن ميفرمايد.
پس موضوع بحث: نگاهي به گوشهاي از نعمتها.
يكي از نعمتها سلامتي است. نعمت سلامتي – اسلام براي سلامتي خيلي ارزش قائل شده به قدري سلامتي مهم است كه تمام عبادات را تحت تأثير قرار ميدهد به خاطر سلامتي. عمود دين نماز است، نماز از مقدماتش تا مقارناتش به خاطر سلامتي قابل تغيير است مقدمات نماز، وضو است اگر آب براي سلامتي تو مضر است وضو نگير. البته اگر آب سرد ضرر دارد ولي اگر آب گرم ضرر ندارد با آب گرم بايد وضو بگيري، حق نداري تيمم كني. مقدمات نماز غسل است. غسل برايت ضرر دارد غسل نكن. خود نماز اگر سرنماز خواسته باشي بايستي خطرناك است بنشين نماز بخوان.
دومي روزه است سلامتي در خطر است روزهات را بخور، البته معناي سلامتي اين نيست كه رنگ بچهام زرد شده است آخر بعضي دخترها 9 سالشان است ميگوييم روزه بگير، مادرش ميگويد دخترمان روزه گرفته رنگش پريده خوب رنگ پريدن، هر رنگ پريده معنايش اين نيست كه مريض است و هر رنگ سرخي معنايش اين نيست كه سالم است. اصلاً روزه را گفتهاند براي اينكه لاغر شويم.
حج: رسول خدا صلي الله عليه و آله: «وَ مَنْ كَانَ بِهِ أَذًى مِنْ رَأْسِهِ فَفِدْيَةٌ مِنْ صِيَامٍ أَوْ صَدَقَةٍ أَوْ نُسُكٍ»(مستدركالوسائل، ج9، ص303). حاجي بايد در مكه سرش را تيغ بزند. اما اگر در سرش مرضي است كه نميتواند تيغ بزند، براي حج اگر مريض است نميتواند اصلاً مستطيع نيست از رفتن تا آنجا يعني(اعمال حج) روز عيد قربان اعمال سختي و سنگيني دارد. بايد آنجا رفت سنگ شيطان را زد. بايد آنجا رفت گوسفند قرباني كرد. كارهاي روز عيد قربان براي حاجي خيلي سنگين است يعني مشكل ترين روز براي حاجي اعمال روز عيد قربان است اما ميگويند اگر مريضي براي شما خط ويژه باز كردهاند، بنابر اين راجع به سلامتي، راجع به نسل، حتي اگر مادر ميخواهد روزه بگيرد، اگر روزه بگيرد در شيرش و در بچهاش اثر ميكند نبايد روزه بگيرد.
براي سلامتي اسلام خيلي عنايت دارد در روايت داريم چند تا چيز را قدرش را داشته باشيد اول سلامتي قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلي الله عليه و آله : «يَا أَبَا ذَرٍّ اغْتَنِمْ خَمْساً قَبْلَ خَمْسٍ شَبَابَكَ قَبْلَ هَرَمِكَ وَ صِحَّتَكَ قَبْلَ سُقْمِكَ وَ غِنَاكَ قَبْلَ فَقْرِكَ وَ فَرَاغَكَ قَبْلَ شُغْلِكَ وَ حَيَاتَكَ قَبْلَ مَوْتِك» وسائلالشيعة ج1/ص114، آمد پهلوي حضرت گفت چه دعايي كنم؟ فرمود: سلامتي را از خدا بخواهيد و عافيت. منتهي حالا سلامتي چند رقم است: بدن سالم- روح سالم- جامعه سالم – سلامتي انواعي دارد: سلامتي جسم، سلامتي روح، گاهي سلامتي به عنوان سلامتي جامعه مطرح ميشود. كلمه سلامتي را به همه جا ميگويند: اقتصاد سالم، فرهنگ سالم، به همين خاطر مسلمانها كه به هم ميرسند اجازه ندارند به هم بگويند مرسي، بايد بگويند سلام عليكم، يعني اصلاً شعار ما سلامتي است. سلام يعني من از خدا براي تو سلامتي ميخواهم. سلام يعني تو از طرف من وحشت نداشته باش در سلامت هستي. سلام از طرف خدا بر تو باد، سلام از طرف من بر تو باد. سلامتي شعاري است كه حتي بعد از مرگ بين مسلمانها قطع نميشود. «السَّلَامُ عَلَيْكُمْ»، حتي به مردگانمان، «السَّلَامُ عَلَيْكُمْ» ميگوييم.
46 آيه در قرآن راجع به سلامت و سلام كردن است. درود و سلامتي هم در دنيا هست هم در قيامت، اهل بهشت كه وارد بهشت ميشوند فرشتهها ميگويند: سلام عليكم.
شعار ما واژهاش از سلامتي است از دعا براي سلامتي است رمز مسلمان بودن اين است: دو تا مسلمان وقتي ميخواهند همديگر را بشناسند ميگويند: سلام عليكم اگر او گفت: عليكم السلام پيداست كه مسلمان است. ما در كشورهاي خارج شده گاهي نگاهي كرديم گفتيم ببينيم اين مسلمان هست يا مسيحي، گفتيم كاري ندارد خط كش دستمان است. سلام عليكم، تا گفت وعليكم السلام فهيمديم مسلمان است. اين آرم ماست چون معتقدين به دينهاي ديگر به هم برخورد ميكنند اين سلام را ندارند. اصلاً براي شناسايي اين كه مسلمان هست يا نه، سلام كردن است كلمه سلامتي.
اصولاً اگر سلامتي نباشد عبادت هم نميشود كرد. «وَ ما خَلَقْتُ الْجِنَّ وَ الْإِنْسَ إِلاَّ لِيَعْبُدُونِ» ذاريات/56. قرآن ميگويد: جن وانس را من براي عبادت آفريدم. و اگر آدم سالم نباشد نميتواند عبادت كند. «قَوِّ على خدمتك جوارحي»(مصباحالمتهجد، ص849)، اميرالمومنينعليه السلام در دعاي كميل ميگويد: خدايا سلامتي به من بده تا بتوانم عبادت كنم. ميگويند خيلي چيزها اسراف است اما اگر يك چيزي براي سلامتي مفيد باشد اسراف نيست. يك چيزي براي سلامتي مفيد است حالا يك چيزي گران هم هست خيلي هم گران است، اما اگر براي سلامتي شما مفيد است(قانون فقهي است) كه هر چيزي كه براي سلامتي شما مفيد باشد اسراف نيست. بله ممكن است يك لوستر اسراف باشد ممكن است يك دكورسازي اسراف باشد چون لوستر و دكور و اينها، تشريفات و تجملات ربطي به سلامتي ندارد. سلامتي مسلمان به هر قيمتي ميخواهد باشد، باشد.
آقا يك سوال؟ پيرمردي است و پيرزني، پيري است 90 ساله مريض شده است. در بيمارستان آمپولهاي گراني بايد برايشان بزنند تا نفس بكشد وهيچ خاصيتي ديگر اين 90 ساله براي جامعه ندارد و آمپولهايي كه براي اين پير ميزنيم براي اينكه نگه داريم او را، اگر نزنيم، يك آمپول خلاص بزنيم او را بميرد، پول اين آمپولها را ميتوانيم در روستاها چند درمانگاه بسازيم ميشود اين را آمپول خلاص زد؟ خير، اگر آمپول او يك ميليون است اسلام ميگويد: آمپول يك ميليوني را به پيرمرد و پيرزني كه پايش لب گور است و صدسالش است و هيچ خاصيتي ندارد، بزن اما شما حق نداري سلامتي را از او بگيري. بگوييم حالا كه اين دارد ميميرد بيخود خرج او كنيم براي چه؟ و به عوض پول آمپولهايي كه به اينها ميخواهيم بزنيم پولش را چند تا درمانگاه در روستاها بسازيم. حق نداريم اين كار را بكنيم.
(مسئله سلامتي): اگر كسي گناه كند خدا روز قيامت حالش را ميگيرد اما اگر يك كسي ضربه به سلامتي يك كسي بزند در دنيا بايد حالش را گرفت، يعني دست به نقد است، «وَ كَتَبْنا عَلَيْهِمْ فيها أَنَّ النَّفْسَ بِالنَّفْسِ وَ الْعَيْنَ بِالْعَيْنِ وَ الْأَنْفَ بِالْأَنْفِ وَ الْأُذُنَ بِالْأُذُنِ وَ السِّنَّ بِالسِّنِّ» مائده/45، «وَ السِّنَّ بِالسِّنِّ»، دندان شكاندي بايد دندانت را بشكانند. «وَ الْأُذُنَ بِالْأُذُنِ»، گوش كسي را ببري گوشت را ميبرند، «وَ الْأَنْفَ بِالْأَنْفِ»، دماغ كسي را بريدي بايد دماغت را ببرند، من يك فيلمي را ديدم يك مردي دماغ زنش را بريده بود زن شكايت كرد قاضي گفت: قرآن ميگويد كه «وَ الْأَنْفَ بِالْأَنْفِ»، هر كسي دماغ كسي را بريد دماغش را ميبريم. هر كاري كردند كه اين خانم شوهرش را ببخشد گفت: نه، قرآن به من اجازه داده كه دماغ او را ببرم. شوهر را خواباندند(من فيلم را ديدم) علامت گذاري كردند با خودكار و با آمپول بي حس كردند كه بيش از بريدن خطري براي مرد نداشته باشد قشنگ زن دماغ شوهرش را كه بريد. حالا شدند زن و شوهر بي دماغ. ديگر نه اين، زن كسي ديگر ميشود نه او، شوهر كس ديگر. آن وقت دوباره يك عروس و داماد بي دماغ دوباره با هم ازدواج كردند. يك خانواده بي دماغ، هم در ايران داريم. البته بد كرد آن مرد و بد كرد آن زن. مرد غلط كرد زن هم كاش ميبخشيد. هردو اشتباه كردند. غرضم اين است كه «وَ الْأَنْفَ بِالْأَنْفِ»، دماغ به دماغ. گناهان حسابي مال قيامت است اما اگر كسي ضربه به سلامتي كسي بزند در همين دنيا جزا داده ميشود.
اميرالمومنينعليه السلام ميفرمايد: «الصحة أفضل النعم»(غررالحكم، ص483)، بهترين نعمتها سلامتي است. قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلي الله عليه و آله: «الْعِلْمُ عِلْمَانِ عِلْمُ الْأَدْيَانِ وَ عِلْمُ الْأَبْدَانِ»(كنزالفوائد، ج2، ص107)، حديث داريم پيامبر صلي الله عليه و آله فرمود: علمهاي اصلي دو تا علم است، علم اديان وعلم ابدان.
آنچه غذا براي بدن ضرر دارد خوردنش حرام است. يك روايتي از امام رضاعليه السلام فرمود: «اعْلَمْ يَرْحَمُكَ اللَّهُ أَنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى لَمْ يُبِحْ أَكْلًا وَ لَا شُرْباً إِلَّا لِمَا فِيهِ الْمَنْفَعَةُ وَ الصَّلَاحُ وَ لَمْ يُحَرِّمْ إِلَّا مَا فِيهِ الضَّرَرُ وَ التَّلَفُ وَ الْفَسَادُ فَكُلُّ نَافِعٍ مُقَوٍّ لِلْجِسْمِ فِيهِ قُوَّةٌ لِلْبَدَنِ فَحَلَالٌ وَ كُلُّ مُضِرٍّ يَذْهَبُ بِالْقُوَّةِ أَوْ قَاتِلٍ فَحَرَامٌ»(فقهالرضا عليه السلام، ص254)، امام رضا عليه السلام فرمود: خداوند هر چيزي را كه فرموده مباح است لابد براي بدن يك منفعتي دارد و هر چيزي را اسلام گفته حرام است لابد يك ضرري دارد ممكن است، ضررش را امروز نفهميم. اسلام گفته گوشت خوك، حرام است. البته30، 40 سال است گفتهاند فهميديم گوشت خوك براي چه حرام است. چون عامل انگل كرم كدو و ترشين در آن است، حالا ميگويند داغ ميكنيم در حرارت فلان درجه كرمش كشته ميشود، ميگوييم از نظر اسلام حلال ميشود؟ ميگويد نخير. باز هم حرام است. ميگويند بابا در حرارت فلان درجه كرمش كشته شده، ميفرمايد: شما چند سال است كه ميدانيد انگل دارد، آن را چهل پنجاه سال است كه ميدانيد. اسلام چند سال است كه ميداند و فرموده حرام است. 1400 سال است پس 1350 سال اسلام فرموده بود حرام است و شما نميدانستيد چرا؟ حالا چند سال است ميگوييد انگل است بخاطر انگل كرمش را ميكشيد. باز هم اسلام ميگويد: حرام است. چون ممكن است 1350 سال ديگر باز بفهميد غير از انگل چيز ديگر هم بوده است، وقتي اسلام گفت حرام است، حرام است. امام رضا عليه السلام فرمود: «و لَمْ يُحَرِّمْ»، خدا كه بخل نميكند اگر گفتند حرام است به خاطر ضرري است كه در آن است يا فسادي كه در آن است. «فَكُلُّ نَافِعٍ مُقَوٍّ لِلْجِسْمِ فِيهِ قُوَّةٌ لِلْبَدَنِ فَحَلَالٌ وَ كُلُّ مُضِرٍّ يَذْهَبُ بِالْقُوَّةِ أَوْ قَاتِلٍ فَحَرَامٌ». هر چيزي كه براي جسم تقويت است حلال است، «وَ كُلُّ مُضِرٍّ يَذْهَبُ بِالْقُوَّةِ أَوْ قَاتِلٍ فَحَرَامٌ» اين حرام است. روايتي است از امام رضا عليه السلام، يك حديث داريم قَالَ الصَّادِقُ عليه السلام: «إن حلال محمد حلال إلى يوم القيامة و حرامه حرام إلى يوم القيامة»(بصائرالدرجات، ص 148)، خوردنيها هيچ وقت قابل تغيير نيست. عناوين ثانويه به خود نميگيرد بله يك اضطرار داريم، اما حالا روي شرائطي كه نداشت حالا فلان است. مثلا ميگوييم ذبح اسلامي در شرائط فلان است حالا كه رفتيم اروپا و امريكا ذبح اسلامي. سلامتي يك سلامتي واقعي داريم، يك سلامتي ظاهري داريم، يك سلامتي معنوي داريم. دستوراتي كه براي سلامتي داده شده دستورات مادي داريم دستورات معنوي داريم.
عوامل سلامتي، بعضي عوامل مادي هستند و بهداشتي يا بگوييم طبيعي، يك سري عوامل غيبي روحي معنوي.
عوامل سلامتي:
عوامل مادي: تغذيه، «كُلُوا مِنَ الطَّيِّباتِ» مومنون/51، در اسلام خوردن سه تا شرط دارد يكي ميگويد «حَلالاً» يكي ميگويد «طَيِّباً»، حلال باشد يك معنا دارد «طَيِّباً» دل پسند باشد بعضي چيزها حلال است، ولي دلپسند نيست يعني گاهي وقتها دلپسند است ولي حرام است مثلا باقلواي دزدي، مغز پسته دزدي، طيبي است كه حلال نيست و آب حوض خانه حلالي است كه طيب يعني دل پسند نيست قرآن دو تا شرط گفته: «حَلالاً طَيِّباً» مائده/88.
در قرآن 7 تا «كُلُوا» داريم يعني بخوريد ولي قربان خدا بروم يك مرتبه نگفته بخوريد ديگر چيزي نگويد. هردفعه گفته بخوريد پشت سرش چيزي گفته. يكجا ميگويد «كُلُوا وَ اشْرَبُوا وَ لا تُسْرِفُوا» اعراف/31، بخور ولي اسراف نكن يكجا ميگويد «فَكُلُوا مِنْها وَ أَطْعِمُوا الْبائِسَ الْفَقيرَ» حج/28، خوردي به ديگران هم بده. يكجا ميگويد «كُلُوا مِنْ طَيِّباتِ ما رَزَقْناكُمْ وَ لا تَطْغَوْا فيهِ» طه/81، خورردي ولي بدمستي نكن. يكجا ديگر ميگويد «كُلُوا مِنَ الطَّيِّباتِ وَ اعْمَلُوا صالِحاً» مومنون/51، خوردي عمل صالح انجام بده. يعني 6 تا 7 آيه در قرآن است يك «كُلُوا» خالي نيست. در كنار بخوريد – يعني اسلام خواسته ما از نيروي جسمي به نفع معنويت استفاده كنيم. اصولا يك چيزي برايتان بگويم اسلام از معنويتش دنيا ميايد بيرون از دنيايش معنويت ميايد بيرون يعني مخلوط هست از دنيايش معنويت ميايد بيرون از آخرتش دنيا ميايد بيرون. هر دو با هم ادغام ميشود.
شما سحر بلند ميشوي نماز شب ميخواني قرآن ميگويد حالا كه بلند شدي نماز شب خواندي نماز شب «إِلَهِي الْعَفْوَ الْعَفْوَ إِلَهِي الْعَفْوَ الْعَفْوَ » به چهل تا مومن دعا ميكني «اللَّهُمَّ اغْفِرْ لِلمحسن»، «اللَّهُمَّ اغْفِرْ لِلحسن»، «اللَّهُمَّ اغْفِرْ لِلحسين»، حالا يك دوستي داشتيم ميگفت: «اللَّهُمَّ اغْفِرْ لِلحسن و ذُرِّيَّتِهِ» ميگفت: من كه به چهل نفر دعا ميكنم يك «ذُرِّيَّتِهِ» هم ميگويم كه صد تا به آن يكي هم بند شود. يعني با همه فك و فاميل او. حالا شما دعا و نماز شبي كه ميخواني قرآن ميگويد: نماز شب خوانده كباب برگ به تو ميدهم. از نماز شب كباب برگ بيرون ميآيد؟ بله «وَ لَحْمِ طَيْرٍ مِمَّا يَشْتَهُونَ» واقعه/21، جوجه كباب به تو ميدهم هر چه بخواهي، نه جوجه كباب مرغ، شايد كبك شايد پرندههاي بهشتي. نماز شب ميخواني ميگويد: جوجه كباب ميدهم تو را. از آن طرف ميگويد جوجه كباب خوردي پس بلند شو يك كار خوب كن همسايه را صدا كن با هم بخوريد. يعني اينجا ميگويد اگر غذا خوردي عمل صلاح انجام بده. پس يعني اينجا از كبابش ميگويد بلند شو نماز شب بخوان از آن طرف ميگويد از نماز شب كباب ميدهم تو را.
فرم اسلام اين طوري است. عبادتش مثل سياستش است سياستش عين عبادت آن است. نماز جمعه عبادت است در عين اينكه عبادت است سياست است يك مانور متينگ هر هفته است هر هفته مسلمانها يكجا جمع ميشوند خطيب دستش به اسلحه ميايستد يعني چه ميايستد؟ يعني رهبر نبايد آدم نشستهاي باشد و اين ايستادنش معنا دارد. يعني كسي كه ميخواهد مردم را راه بيندازد آدم راكد نميتواند جامعه را راه بيندازد، امام جمعه بايد بايستد. دست به اسلحه باشد يعني حكومت اسلامي زور بايد داشته باشد، در خطبهاش بايد سفارش به تقوا كند يعني زودتر از مدار تقوا بيرون نبرد چون افرادي كه زور دارند ديگر تقوا ندارند و بايد محبوب باشي تا مردم پشت سرت نماز بخوانند پس محبوبيت، قدرت، معنويت، عبادت، سياست اين مجموعه ميشود نماز جمعه.
تغذيه، نظافت، يك چيزي برايتان بگويم ما در روايتها كلمه محام داريم. حمم يعني داغ حمام، يعني جايي كه آب داغ است لا يسئل حميم حميما، حميم يعني رفيق داغ روز قيامت، «وَ لا يَسْئَلُ حَميمٌ حَميماً» معارج/10. يعني رفيقهاي داغ از رفقيهاي داغ احوالپرسي نميكنند يعني آنقدر آنجا گرفتار هستند كه رفيقهاي جون جوني سراغ همديگر را نميگيرند.
حمام يعني جايي كه آب داغ است. كلمه حمام هزاروچهارصد سال است كه در فرهنگ ما است يعني در رواياتي كه از امام حسين عليه السلام و از امام صادق عليه السلام است كلمه حمام آمده. اما يك چيزي برايتان بگويم: اروپا تاريخ 210 سال پيش آن كلمه حمام ندارد يعني وجود حمام در اروپا 210 سال سابقه دارد. ولي حمام در اسلام، 1400 سال است ما اينقدر مكتبمان طرفدار بهداشت است. خيلي روي بهداشت تكيه ميكند.
نظافت: نظافت مو، چقدر حديث براي مو داريم، امام يك كسي را ديد زلفهايش در هم پيچيده فرمود: اگر حال نداري برو بزن اگر حال داري شانه كن. هم مو داشته باشي هم شانه نكني اين جزء هيچ ديني نيست يا سنت ابراهيمي برو تيغ بزن يا سنت غير ابراهيمي، برو شانه بزن، آدم زلف داشته باشد رها كند درست نيست. بهداشت مو، بهداشت مسواك، شما مسواك ميكني نماز ميخواني يك ركعت آن ثواب و 7 ركعت را دارد، (بهداشت دهان)، بهداشت لباس، با حوله ديگران استفاده نكن.
بهداشت آب: آبي كه ديگران در آن غسل كردند ديگر در آن غسل نكن.
بهداشت خانه: تار عنكبوت، در خانه سازي ميگويند مسترا ح را در حال نساز. بر خلاف مهندسين خيلي همه مستراحها را در اتاق خواب ميسازند. اسلام ميگويد مستراح بايد در دورترين نقطه خانه باشد. چاهي كه آب آشاميدني دارد با چاهي كه آب زباله برود داخلش بايد فاصلهاش زياد باشد اگر زمين سفت است فاصله كم بود عيب ندارد اما اگر زمين خاك نرم است بايد فاصله زياد باشد.
براي سلامتي، دستور تغذيه، براي سلامتي دستور بهداشت و نظافت، آن هم از مو تا كف پا، آن وقت در خوردن چقدر دستور، دستهايتان را بشوييد. تازه حديث داريم: دستتان را كه شستيد با حوله خشك نكنيد، براي اينكه ممكن است دستت را ميروي با شير ميشويي بعد با حوله كه خشك ميكني خود حوله ممكن است آلوده باشد. نه تازه سلامتي مادي، سلامتي روحي، ميگويند اگر آب دستشويي و شير آب اگر هم داغ در آن است با آب سرد وضو بگير. اگر با آب سرد وضو گرفتي ثواب آن سي برابر است به شرطي كه خشك نكني چون هر چه آب سرد روي پوست بدن باشد نشاط آن بيشتر است.
بهداشت لباس:
جنس لباس: پنبه و كتان بهتر از پشم است. حديث داريم دوره آخر زمان پز ميدهند كه پشم است، پشم بودن پز ندارد، نخ بودن پز دارد، لباس بهترين نژاد پنبه و كتان بپوشيم.
رنگ: بهترين رنگها، رنگ روشن است.
تنگ باشد يا گشاد؟ ما براي لباس انواع صنفها لباس داريم. لباس نوزاد، حديث داريم بايد سفيد باشد يا زرد، لباس كار بايد تنگ باشد، آمد ديد به امام صادق عليه السلام گفت: آقا! اين لباس را كه پوشيدهاي خيلي تنگ است(مثل لباس خلبانها و كارگرها) گفت: آقا اين لباس تنگ است به بدنت چسبيده، فرمود: ميخواهم كار كنم آدمي كه ميخواهد كار كند با لباس گشاد كه نميتواند كار كند. بايد يك لباسي باشد كه چابك باشد.
لباس عروس، ماه عسل. به امام صادق عليه السلام گفت: آقا! اين لباسي كه پوشيدي خيلي سوپر دولوكس است. شما امام هستيد خوب نيست، زشت است كه اين لباس را پوشيدي. فرمود: تازه داماد شدهام.
هديه دادن لباس: امام رضا عليه السلام لباس خود را هديه داد به دعبل شاعر چون شعر ميگفت عليه طاغوت زمان. در همين نيشابور خانمي است به نام بانو شطيطه خانم. مسافراني كه از راه نيشابور ميآيند مشهد، بعضي هايشان ميروند سر مرقدش، من هم به قصد زيارت رفتم سراغ اين بانو، يك خانمي است به نام شطيطه خانم. يك گوني اسكناس با كم و زيادش آوردند براي امام اين بانو شطيطه هم دو سه فلس گفت اين را بده به امام كاظم عليه السلام پدر امام رضا عليه السلام وقتي مبلغ زياد پول آوردند امام كاظم عليه السلام فرمود: اين گوني پول مال خودتان اين دوسه فلس كه شطيطه داده ميخواهم چون اين پول، پول مباركي است و بعد يك دستوري داد يك پارچه را و گفت: اين را بدهيد به شطيطه و بگوييد شما هفده روز ديگر يا چند روز ديگر از دنيا ميروي اين پارچه كفن تو باشد من هر جاي كره زمين باشم براي نماز تو حاضر ميشوم و من از تو راضي هستم. حالا اين چه زني بود كه امام كاظم عليه السلام برايش كفن فرستاد و گفت من هر جاي دنيا باشم ميآيم براي نماز. لباس را هديه ميدادند.
بهداشت لباس: و يادتان نرود كه در جلسه قبل هم گفتم حضرت لباسهايش را در ديگ ميجوشاند براي ضدعفوني كردن.
عوامل معنوي هم زياد است. داريم آدم حسود آب ميشود يعني مريض است چون حسادت ميكند كه چرا او دارد من ندارم. خودخوري ميكند آدم بخيل مريض است يعني يك سري خصلتهاي روحي در سلامتي اثر ميكند. يعني عوامل سلامتي بعضي هايش مادي است و بعضي هايش معنوي. يعني گاهي خصلتهاي انسان باعث ميشود كه طرف مريض شود هر چه ميبرند دكتر كه كم خون است ميبينند نه، وزنش هم درست است قلب و مزاج درست است ميبيني همه عضوهايش يكي يكي معاينه ميكني سالم است اما دارد ميسوزد آقاي دكتر ميدانيد او حسود است. يعني دارد خودش را ميخورد كه چرا ديگران دارند من ندارم. عوض اينكه بگويد خدايا به من بده ميگويد خدايا از او بگير. آخر حسود نميگويد به من بده ميگويد به آن كس دادي بگير. من كه ندارم او هم نداشته باشد. روايت داريم: حسود ضربه به سلامتي خودش ميزند.
اشاره ميكنند وقت تمام است. اگر فرصتي بود اين را بازش ميكنم چه عوامل اخلاقي باعث سلامتي است و چه عوامل مادي باعث سلامتي است اين بحثمان ناتمام ماند تا جلسه بعد همه را به خدا ميسپارم.
«والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته»