متن برنامه ی درس هایی از قرآن کریم حجت الاسلام قرائتی؛ تاريخ پخش :: 1371/11/1
بسم الله الرّحمن الرّحيم
الهي انطقني بالهدي و الهمني التقوي.
در خدمت برادران و خواهران اداره اوقاف هستيم بحث را بيننده‌ها شبي تماشا مي‌كنند كه مبعث است. يك مقداي من راجع به وقف صحبت كنم بعدش هم درباره نبوت، قديم كه آموزش و پرورش نبود آنچه بود مكتب بود و حوزه‌هاي علميه و مدارس و تمامش وقفي بود، حالا من خيلي نسيه نكنم از خودم مايه بگذارم من بچه كاشان هستم كاشان هم چند سالي است كه آب لوله كشي دارد آب آن از آب انبار است و آب انبارآب وقف است و هفتاد درصد بدن آدم هم آب است يعني من هفتاد درصدم وقف است حالا شما برو سراغ امام كه در مدرسه وقفي درس خوانده است برو سراغ طلبه‌ها، ما خوشبخت هستم كه بعد از انقلاب وقف زياد شده است هر چند پولهاي قبل از انقلاب نيست، اطمينان مردم به اوقاف هم زياد شده است.
در اوقاف دو تا نماينده ولي فقيه هست زير نظر نمايندگان هست مورد اطمينان است حتي يكي از آنها مي‌گفت اگر وقف براي دعاي كميل شده باشد ما حق نداريم دعاي ندبه با آن بخوانيم، اگر وقف شده كه روز تاسوعا عزاداري كنيد ما اجازه نداريم كه روز عاشورا عزاداري كنيم، يعني وقف‌ها درست عمل مي‌شود. ما هستيم كه بايد از اين اوقاف استفاده كنيم و كوتاه نيائيم مردم هم منتظر اوقاف نباشند بالاخره قديمي‌ها خودشان مسجد مي‌ساختند. خدا و پيغمبر را دولتي نكنيم جبهه را بسيجي‌ها اداره مي‌كردند يكي نبود ديگري مي‌رفت اما اگر دولتي بود مي‌گفت اضافه كار، ماموريت، هيچي، اينقدر به آن لفت مي‌دهند كه. . . عشق بايد باشد دولت كمك كرد چه بهتر، و اگر كمك نكرد خودمان كه هستيم. بنابراين اين وقف‌ها در نشر اسلام و قرآن خيلي اثر گذاشته است خداوند هم انشالله به واقفين اينها جزاي خير بدهد و همه را با معشوقشان اهل بيت محشور بفرمايد.
اما بحثي كه بناست بكنم بحث بعثت است، بمناسبت بحث بعثت نياز به انبياء مطرح مي‌شود من فكر نمي‌كنم بحث داشته باشد انسان هر جايش گير است نياز به انبياء دارد به چند دليل:
1- چون جاهل هستم معلم مي‌خواهيم و انبياء بهترين معلم هستند «وَيُعَلِّمُكُمْ مَا لَمْ تَكُونُوا تَعْلَمُونَ» البقرة/151 پيغمبر آمد چيزي ياد شما بدهد.
2- انسان متحير است بنابراين نياز به راهنما دارد، نياز به انبياء احساس دروني است، خيال نكنيد گيجي مال قديم است الان هم گيج هستند. هيچ خيال مي‌كنيد قانون اساسي آمريكا تا حالا بيست و پنج بار عوض شده است بت پرستي در هند هنوز هم هست وحشيگري امروز به مراتب از وحشيگري زمان جاهليت بيشتر است، زمان جاهليت مردم دخترهايشان را مي‌كشتند الان كورتاژ مي‌كنند هم دختر را مي‌كشند و هم پسر را، در مركز عدالت كه سازمان ملل است بزرگترين ظلم‌ها مي‌شود وجود حق وتو بزرگترين ظلم است، بشر باسواد شده است ولي آدم نشده است.
وسيله‌ها مدرن شده است وحشيگري از انسان كم نشده است، انسان هميشه نياز به انبياء دارد انساني كه از پيغمبر جدا شد راست سنگ اشك مي‌ريزد حتي در دانشگاه، من در هندوستان وسط دانشگاه بت خانه بود رفتم ديدم دانشجوها صبح به صبح مي‌آمدند و احترام مي‌گذاشتند.
انسان بي خط كه نمي‌شود، چند كانال دارد كانال هوسهاي شخصي صبح كه بلند شدم طبق ميل خودم عمل مي‌كنم اين يك كانال يا اينكه خط ديگران اگر من تابع هوس خودم نيستم پس تابع هوس شما هم نبايد باشم دنبال خدا بايد بروم. هميشه بايد قانون را سازنده بدهد ما هم سازنده‌اي داريم خدا سازنده ما است قانون ما را هم بايد خدا بنويسد اين نياز به نبوت است.
امام علي(عليه السلام) مي‌فرمايد مردم با هم درگيري داشتند اختلاف داشتند راه به جايي نداشتند به بن بست گير كرده بودند چراغ هدايت خاموش بود تحير همه جا را گرفته بود خداوند معصيت مي‌شد خط شيطان امداد مي‌شد مومنين خوار بودند اين سيماي زمان جاهليت است بعد مي‌فرمايد جنگها شعله كشيده بود نور حق در دنيا خاموش شده بود آنوقت از نظر بهداشت آب آلوده مي‌خوردند نه غذاي خوبي داشتند و نه آب آشاميدني خوبي داشتند زماني كه چراغ اسلام روشن شد دنيا از بي فرهنگي داشت مي‌سوخت.
ايرانيها هم در دنياي خرافات بودند «كُنْتُمْ أَعْدَاءً فَأَلَّفَ بَيْنَ قُلُوبِكُمْ» آل عمران/103 يادتان باشد كه دشمن بوديد پيغمبر آمد شما را آشتي داد «مَا نَعْبُدُهُمْ إِلَّا لِيُقَرِّبُونَا إِلَى اللَّهِ زُلْفَى» الزمر/3 يادتان باشد كه بت پرست بوديد شما را نجات داد، يادتان نرود كه مي‌گفتيد دخترها مال خداست پسرها مال ما، يادتان نرود كه مي‌گفتيد خدا پسر دارد يادمان نرود كه «يَظُنُّونَ بِاللَّهِ غَيْرَ الْحَقِّ ظَنَّ الْجَاهِلِيَّةِ» آل عمران/154 نسبت به خدا سوء ظن داشتيم، تقليد كوركورانه داشتيم، هر چه پيغمبر مي‌گفت اين بت‌ها چه فايده‌اي دارد مي‌گفتند پدرمان بت پرست است ما هم مي‌خواهيم بت پرست باشيم. تقليد كوركورانه داشتيم كه پيغمبر مبعوث شد، تعصب جاهلي داشتيم قوم اوس و خزرج جنگ‌هاي چندين ساله داشتند. يادتان نرود همين كه خبر مي‌دادند خانمت دختر زائيده است توي جلسه عمومي از غصه چهره‌تان سياه مي‌شد، يادتان نرود كه بچه هايتان را از ترس خرجي مي‌كشتيد، يادتان نرود چه ظلم‌ها به بي گناهان مي‌شد و يادتان نرود كه مرده خور بوديد ما گفتيم طيبات بر شما حلال است قرآن آيات زيادي دارد كه زمان جاهلي را ترسيم مي‌كند مي‌گويد در آن زمان اينطوري بوديد.
در كشور ايران زمان شاه فرهنگيان مسلمان به وزير آموزش و پرورش زمان شاه گفتند كه فرض كن ما يهودي هستيم بگذار آزاد باشيم، كي مي‌تواند بالاتر از پيغمبر حرفي بزند، پيغمبر ما در بهداشت كارش به جايي رسيد كه لباسهايش را در تابستان توي ديگ مي‌جوشاند، الان هيچ پزشكي همچين كاري نمي‌كند عالي ترين درجه مراعات بهداشت است.
شخص اول مملكت بود لباسش را وصله مي‌كرد خودش حيوانش را مي‌دوشيد با برده‌ها با هم غذا مي‌خورد شخص اول مملكت بود. اگر مي‌شد مسئولين ما خودي باشند و با هم باشند آنوقت غوغا مي‌شد، تهمت‌ها برطرف مي‌شد، نمي‌گفتند فلاني چي دارد و چي دارد، پيغمبر روي زمين مي‌نشست ماشين ساده سوار مي‌شد پشت سرش هم يك نفر سوار مي‌شد، يك نفر گفت يا رسول الله امروز روز فتح مكه است زشت است كه سوار الاغ شده‌اي فرمود الاغ قوي است تو هم بيا پشت سر من سوار شو!
مريض شدم ده پانزده نفر آمدند عيادت هر كدام يك رقم شيريني آوردند عيادت كننده هفدهمي آمد گفت واقعاً حكومت آخوندي است شانزده رقم شيريني داري! گفتم بابا آورده‌اند، من چه خاكي به سرم كنم؟ يك مقداري گير اين است كه سوءظن هست.
به بچه‌ها و بزرگها سلام مي‌كرد، اگر خرماي درجه آخر مي‌آوردند رد نمي‌كرد خيلي خوش برخورد بود خيلي عطر استفاده مي‌كرد يك روز كه عطر نداشت روسري خانمش را‌تر كرد و به لباسش ماليد كه بوي عطر بدهد عنايت داشت. سخنراني كه مي‌كرد كم حرف مي‌زد يكي از دلايل كمرنگ شدن نماز جمعه‌ها اين است كه امام جمعه‌ها طولاني صحبت مي‌كنند اگر دو تا يك ربع باشد شلوغ‌تر مي‌شود. دو تا كار كه پيش مي‌آمد مشكل ترين‌اش را انتخاب مي‌كرد از زير كار در نمي‌رفت.
پيغمبر ما همان پيغمبر درس نخوانده‌اي است كه او را در تورات و انجيل مي‌يابند نام و نشان او در تورات و انجيل هست، در تورات و انجيل گفته‌اند كه كسي خواهد آمد بنام احمد. اگر مسيحي‌اي يا يك يهودي آمدند گفتند نام پيغمبر در كتاب ما نيست چه بايد كرد؟ ما مي‌گوئيم تحريف شده، آن هم مي‌گويد تحريف نشده است، يك مثلي من دارم مي‌خواهم آنرا براي شما بزنم مي‌گوئيم اگر من آمدم خانه شما و گفتم نصف خانه شما مال من است اسم محسن قرائتي هم توي تورات هست توي قباله هست شما مي‌بيني كه آن طرف هي دارد به من پول مي‌دهد و كتك كاري مي‌كند كه من را ساكت كند، شما از كتك كاري او و پول دادن او مي‌فهمي كه اسم من هست مي‌گويي اگر نبود بيخود پول نمي‌داد، مي‌گفت اين سند اسمت نيست، اگر واقعاً اسم پيغمبر نبود يوديها تورات را مي‌آوردند، مسيحي‌ها انجيل را مي‌آوردند مي‌گفتند آقا شما دروغ مي‌گوئيد، اگر همينطور كه الان نيست آن زمان هم نبود تورات و انجيل را مي‌آوردند آبروي پيغمبر را مي‌ريختند و اين همه گريه و جنگ نبود جنگها كردند از اين جنگها و هديه‌ها مي‌فهميم كه اسم پيغمبر توي تورات بوده است چون اگر نبود قباله را مي‌آورد، ما از جنگها و جزيه‌ها مي‌فهميم كه نام پيغمبر بوده است منتهي حالا برداشته‌اند.
ما مفتخريم كه قرآن ما دست نخورده است، يك حرف آن تغيير پيدا نكرده است ما مبعث را تبريك مي‌گوئيم پيرزني از يزد مي‌خواست برود غار حراء گفتند تو نمي‌تواني خيلي دور است گفت نه بايد بروم بالاخره راه افتاد و رفت وسط راه خسته شد و ايستاد گفت شما آخوندها چقدر دروغ مي‌گوئيد پيغمبر اين همه راه را كه نمي‌آمده! مثل بچه مدرسه‌هايي كه نمي‌توانند جواب سوالات را بدهند برگه را پاره مي‌كنند اين خانم هم وقتي ديد نمي‌تواند گفت شما دروغ مي‌گوئيد پيغمبر نمي‌توانسته است اينجا بيايد.
غار حراء به اندازه يك قاليچه جا دارد وقتي مي‌ايستي نماز بخواني يك روزنه‌اي است از اين روزنه مسجد الحرام پيداست پيغمبر تنهايي آنجا عبادت مي‌كرد و خديجه كبري براي او غذا مي‌برد روز بيست و هفتم رجب جبرئيل نازل شد از امتيازات اسلام اين است كه دين اسلام ديني است كه اولين آيه آن با علم و بخوان شروع شده است حالا ما بعد از چندين قرن در نهضت سواد آموزي باز هم بيسواد داريم الحمدلله دارد بيسوادي ريشه كن مي‌شود. نام كتاب ما قرآن است يعني خواندن، ما چيزي اضافه بر مسيحي‌ها و يهوديها داريم.
«والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته»
