متن برنامه ی درس هایی از قرآن کریم حجت الاسلام قرائتی؛ تاريخ پخش :: 1369/4/14
بسم الله الرّحمن الرّحيم
در خدمت دانشجويان در دانشكده پليس، در رابطه با آبرو صحبت ميكنيم كه بيشتر سر و كار همه ما به اوست. مساله آبرو چند تا موضوع كه 1_ حفظ آبرو 2 – راههاي حفظ آبرو 3_ ريختن آبرو
سه محور دارد بحث ما هر كدام چند شاخه دارد. حفظ آبروي رهبر و مكتب، حفظ آبروي خودمان، حفظ آبروي بستگان، مردم ريختن آبرو هم چند تا شاخه دارد خطر آبروي مردم را ريختن انگيزههاي آبروريزي به چه دليل مردم آبروي همديگر را ميريزند انگيزهها و دليلها و بعد هم كه آبرو ميريزند چگونه توجيه ميكنند(حقش بود اين بايد آبروش برود) البته يك موارد استثنائي هم داريم.
1- حفظ آبروي رهبر، در فقهها و در فقه سني در همه فرقهها اسلامي از نظر منبع محکم هستيم كه هركس به رهبر اسلامي رسول اكرم و اولياي خدا حتي بر پيغمبران ديگر و اگر به فامطه زهرا(سلام الله عليها) اگر كسي توهين كرد با توجه عالمانه آگاهانه توجيه مقرضانه كرد اين خونش ارزشي ندارد. فتواي تاريخي امام درباره اعدام سلمان رشدي به خاطر همين است. درباره پيغمبر خيلي پهلوي خدا ارزش دارد خدا وقتي ميخواهد بگويد مردم براي پيغمبر صلوات بفرستيد اول ميگويد من كه خدا هستم صلوات بفرستم به فرشتهها هم دستور دادم صلوات بفرستند. بعد ميگويد من خدا و فرشتهها كه صلوات ميفرستيم شما هم يك صلواتي بفرستيد. »إِنَّ اللَّهَ وَ مَلائِكَتَهُ يُصَلُّونَ عَلَى النَّبِيِّ«(56) خدا و فرشتهها(يصلون) پس »يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا صَلُّوا عَلَيْهِ وَ سَلِّمُوا تَسْليماً« يعني مقابل پيغمبر اين است درباره حفظ مكتب قرآن ميفرمايد »فَاسْتَوى عَلى سُوقِهِ« يعني جامعه اسلامي بايد آبرويش را حفظ كند روي پاي خودش بايستد مومنين بايد عزيز باشند در جبهه ميخنديدند رسول اكرم گيج شد چرا ميخنديد اطرافش نگاه كرد ديد پيرمردها و ريش سفيدها آمدند پشت سرش و دشمن به آنها ميخندد فرمود فردا ريش هايتان را رنگ بزنيد تا دشمن به ما نخندد حتي اگر ريش سفيد را بهش ميخندند بايد به آن رنگ بزنيد.
شيك بودن لباس پليس يك ارزش است. اگر يكي يقهاش رفته باشد داخل يكي از آن آمده باشد بيرون مثل خودم. اگر وضع قيافه ناجور باشد و لذا حضرت موقعي كه ميخواست برود بيرون با آينه خودش را درست ميكرد يكبار آينه گيرش نيامد توي آب عمامهاش را درست كرد عاشيه گفت تو هم ديگر آره! گفت آره. چه مانعي دارد رسول باشم خوش تيپ هم باشم آدمها كج و كور چون حسوديشان ميشود سوپر دولوكسها را ببينند يك كلماتي غير صحيحي ميگويند آدم آنچه را كه دارد بايد تميز نگه دارد. در جبهه حضرت فرمود چند تا ديگ بار بگذار آشپز گفت جمعيت كم است حضرت فرمود ديگ آبگوشت بار بگذار از 9 تا ديگ آب خالي آشپز گفت ميخواهي چه بكني حضرت فرمود توي تاريكي ديدبان دشمن ما را ميبيند. اگر يك ديگ بار بگذاريد ميگويند جمعيت مسلمانها كم است تو همه را آب خالي كن توي يكي از آنها آبگوشت او نميداند تو آن چه چيزي است يعني ما بايد پزمان عالي باشد. نگوئيد حقوق پليس چيزي نيست همين كه هست بايد تميز باشد.
آبروي نظام و آبروي مكتب، حركت امام خيلي آبرو داد به اسلام، اگر كارگري جنس بنجل تحويل بدهد ميگويند اين كار ايرانيهاست. اين با كم كارياش آبروي نظام را ميبرد. چند روز ديگر محرم است و عزاداران امام حسين ميريزند توي خيابان دسته عزاداري حركتش اينطور باشد كه 1- يك صداي بلندگو مردم را از خواب بيدار كند 2- خوراك پختن يك نوع آزاري نباشد 3- راه بندان كردن نباشد.
توي قرآن ميگويد »يا نِساءَ النَّبِيِّ لَسْتُنَّ كَأَحَدٍ مِنَ النِّساءِ إِنِ اتَّقَيْتُنَّ فَلا تَخْضَعْنَ بِالْقَوْلِ فَيَطْمَعَ الَّذي في قَلْبِهِ مَرَضٌ وَ قُلْنَ قَوْلاً مَعْرُوفاً« الاحزاب(32) زن رسول الله حسابش با بقيه خانمها جداست. »مَنْ يَأْتِ مِنْكُنَّ بِفاحِشَةٍ مُبَيِّنَةٍ« الاحزاب(30) زن پيغمبر اگر خلاف كند عذابش دو برابر است.
مي گويند اين پليس جمهوري اسلامي اين آخوند بود اين معلم بود سر كلاس سيگار كشيد اينهائي كه الگو هستند خيلي نظام به اينها بستگي دارد درباره آبرو قرآن ميگويد: »لِئَلاَّ يَكُونَ لِلنَّاسِ عَلَيْكُمْ حُجَّةٌ« البقره(150) مسلمانها 13 14 سال روبه بيت المقدس نماز خوانديد حالا يهوديها ميگويند شما رو به قبله ما هستيد فوري شما قبلهتان را عوض كنيد تا آنها به شما ناز نفروشند مردم بر شما محبت نداشته باشند. به همين خاطر پيغمبر نام شهرها را عوض ميكرد شهرهاي اسلامي خيابانها فلكهها آرمها تابلوها و آبروي خودمان بعد از اين مساله آبروي خودمان است انسان بايد آبروي خودمان را حفظ كند به همين خاطر گفته اگر زندگيت تلخ است به كسي نگو بنده الان آمدم پهلوي شما نيم كيلو آبرو دارم اما اگر گفتم صبح خوابم برد نمازم قضا شد خوب اين نيم كيلو ميشود 250 گرم ديشب رفتيم غذا بخوريم آبگوشتمان سوخت داشتيم ميشود 200 گرم ميآمديم تصادف كرديم ميشود 100 گرم و خلاصه پول نداشتيم تلفن خانه قطع شده ميشود 50 گرم.
هيچ مسلماني حق ندارد عيبهاي خود را براي ديگران نقل كند به همين خاطر اسلام گفته خودت را شيك كن.
(بِشْرُهُ فِي وَجْهِهِ وَ حُزْنُهُ فِي قَلْبِهِ) الكافي ج 2 ص 226- الان همه مردم با كم و زيادش ناراحتند. كارمنداي دولت كه از دم حقوق كم منتهي اين كه كار ميكند روي حساب اينكه اين همه خون داديم تا اين نظام بدست آمده روي عشق به نظام است.
آن هم يك جور ديگر ناراحت است ولي بايد يک جوري باشد كه آدم ناراحتي خود را در دل داشته باشد اينكه گفتند نسيه نكن بخاطر همين است. حضرت به كسي كه زلفهايش را شانه نميكرد فرمود اگر حالش را نداري سرت را تيغ بزن و حتي داريم موي شما به گردن شما حق دارد ژوليدگي ممنوع. قرآن درباره كسي كه پزشان عالي جيبشان خالي است ستايش ميكند اينها خوب آدمهايي هستند كه پزشان عالي است گرچه چيزي ندارند »يَحْسَبُهُمُ الْجاهِلُ أَغْنِياءَ مِنَ التَّعَفُّفِ« البقره(273) بقدري ظاهرشان را خوب نگه ميدارند كه اغنيا هنگامي ظاهرشان را ميبينند خيال ميكنند اينها بي نيازند. آدم بايد آبروي خودش را حفظ كند به همين خاطر گفتند بي دعوت جائي نرو. به همين خاطر گفتند حق نداريد شب جمعه پياز بخوريد چرا براي اينكه از شب جمعه تا جمعه كه ميخواهي بروي نماز جمعه ممكن است كه آثار پياز مانده باشد و مردمي كه به شما ميرسند كمي تنفر داشته باشند.
اصلاً بوسيدن لب به لب در اسلام ممنوع است صورت بوسيدن طوري نيست. در بعضي جاها اما لب به لب ممنوع است جز كوچولو و الي آخر و براي خاطر اينكه اين آقايي ميخواهد لب را ببوسد يا سيگار كشيده آدم از سيگارش بدش ميايد يا پياز خورده. آنچه باعث ميشود يك نوع تنفري بوجود بيايد بد است. در جمهوري اسلامي ما واقعاً اگر كسي بي سواد باشد آدم نميداند چه به او بگويد چون شبكه 21 هم صبح و هم عصر بهترين استاد با بهترين شيوه درس ميدهد.
آقا ما كولر نداريم برق نداريم نه خوب يک مقوا بردار و خودت را باد بزن و بعد جلوي تلويزيون بنشين بي سوادي كم كاري از چراغ قرمز عبور كردن هر رقم كاري كه به شما توهين بكنند ما حق نداري عملي انجام بدهيم كه كسي به ما توهين كنند عادت بد رانندگي بد، بوي بد، لباس بد، بدون دعوت جائي رفتن، كسب بد و لذا حديث داريم اگر خواستيد تجارت كنيد يك چيزهاي خوب را بخريد و بفروشيد بعضيها آدامس ميخرند و ميفروشند يك حديث داريم شغلهاي كمشان شما را پايين ميآورد. بخاطر همين جهت با كسي كه خرجي تو را ميدهد مسافرت نكن چون اگر دنبال او رفتي گرچه مفتي مشهد ميروي يا كنار دريا ميروي ولي اين مفت تو را ذليل ميكند بايد در تاكسي را برايش باز كني بفرمائيد جلو يعني غلام حلقه به گوش ميشويد حديث داريم با كسي مسافرت نرويد جز اين كه سهم او را بدهيد آقاي خودتان باشيد آدم حق ندارد حركتي را انجام بدهد كه براي او بد باشد. آبروي بستگان داريم كه: گاهي وقتها آدم غضب ميكند گاهي وقتها آدم غيظ ميكند فرق بين غضب و غيظ چيست تا 85 درصد را غضب ميگويند. اما وقتي پر شد و 100 درصد شد ديگر غيظ ميشود. اگر سر رفتي و غيظ كردي هرچه ميگوئي به خودش بگو نگو ما در فلان برادر فلان پدر فلان.
به خواهر و مادر كسي توهين نكنيد حديث داريم: به پدر و مادر و بستگان كاري نداشته باش آن وقت مقدارش را هم گفتند يعني وقتي پدر شد و خيلي داري منفجر ميشود مرز فحش اينقدر است: ترسو اين حرفت دروغ چقدر ميخواهي اوج فحش در اسلام همين است وقتي خواستيد فحش بدهيد يا انتقاد كنيد رو در رو انتقاد كنيد. گزارش دادند به پيامبر خيلي ناراحت شد رفت بالاي منبر گفت فلاني كه گزارش داد ديد پاي منبر است فرمود تو بودي فرمود: چرا يك مشت همچين كارهايي ميكنند.
در تربيت هم گفتهاند اگر توي سر كسي بزني بدتر است مثلاً به بچهات بگويي كه خاك توي سرت پسر عمويت از تو بهتر است. او هم ميگويد عمو هم از تو بهتر است. يعني خودش را با خودش مقايسه كن. اگر گفتي فلاني تعصب و غيرت و حسادتش بيشتر تحريك ميشود. مواظب باشيد براي حفظ آبرو. 1- خودش را با خودش قياس كنيد 2- از مرز تجاوز نكنيد.
و اما براي حفظ آبروي مردم قرآن ميفرمايد. »وَيْلٌ لِكُلِّ هُمَزَةٍ لُمَزَةٍ« الهمزه(1) يعني با چشمك مردم را خيط ميكنند. پست ترين مردم نزد خدا كسي كه آبروي مردم را بريزد.
رواياتي داريم اگر كسي عيب مردم را بپوشاند خداوند عيبهايش را ميپوشاند چون روز قيامت پردهها كنار ميرود انسان چشمهايش خيره ميشود ميگويد: چه پروندهاي، تمام ريز و درشت كار من را نوشته است و حديث داريم روز قيامت بقدري آدم شرمنده ميشود كه ميگويد زودتر مرا به جهنم بفرست تا اينقدر خجالت نكشم يک آدم كه حاضر نبوده بابا و ننهاش بفهمند همه ميفهمند بنابراين اگر ميخواهيد خداوند در آن روز نجاتتان بدهد عيب مردم را بپوشانيد.
حضرت فرمود: آدم جنايتكاري خوشبخت شد ميدانيد چرا؟ يک برادري داشت اين مسلمان يك دسته گلي به آب داده بود خودش نميدانست اين رفت عيبش را پوشاند بعد هم به او هم نگفت.
اگر سلماني دارد آبرويش را ميريزد خودش هم متوجه نيست كسي آبروي او را حفظ بكند و به او هم نگويد(چون اگر بگويي خجالت ميكشد)خدا او را حفظ ميكند و عاقبتش را خير ميكند.
راههاي حفط آبرو:
يک كارهايي را دولت بايد بكند. اميرالمومنين به مالك اشتر ميگويد اگر كسي آبروي مردم را دارد ميريزد اين را از اداره خدمت اخراجش كن و كسي كه عيب مردم را به تو ميگويد. براي خود شيريني هستي و نيستي مردم را به باد ميدهند. حاكم اسلامي بايد آدمهاي آبرو ريز را از اداره بيرون كند. تعزيرات براي همين است اگر كسي آبروي كسي را ريخت اسلام ميگويد او را بخوابانيد و شلاقش بزنيد. حديث داريم اگر كسي آبرو دارد بايد به آبروي مردم كمك كند.
من آبرو دارم شما را ميشناسم ميگويم ايشان ميخواهد ازدواج کند دخترت را به او بده مهر هم كم بگير. آقا ايشان ميخواهد تجارت كند سرمايه ندارد 100 تومان 200 تومان به او وام بدهيد. اگر كسي آبرو دارد بايد از آبروي خود مايه بگذارد و من بخاطر اين حديث ضامن شدم براي چند نفر از صندوقهاي قرض الحسنه پول گرفتم تقريباً غير از سه تا، بردند و خوردند. تا يك روز از صندوق قرض الحسنه گفتند آقاي قرائتي خواهش ميكنم براي كسي ضامن نشو گفتند نه رويمان ميشود بيائيم و تو را بگيريم و نه پول داري بدهي.
يك بار ما گفتيم در اسلام صيغه كردن حلال است فرداش يك دانشجو آمد گفت صيغهاي كجاست؟ ! ما حديثش را خوانديم.
كسي اگر آبرو دارد بايد خدمت كند اما بنده رفتم خدمت بكنم عوض ثواب كباب شدم. پيغمبر فرمود: (إن الله ليسأل العبد في جاهه كما يسأله في ماله فيقول يا عبدي رزقتك جاها فهل أغثت مظلوما أو أعنت ملهوفا) گاهي آدم آبرو دارد بايد از آبرويش استفاده كند كه مردم آدم را توبه كار نكنند. گفتند به بچهها احترام بگذاريد براي اينكه حديث داريم(لا تحقرن أحدا من المسلمين فإن صغيرهم عند الله كبير) نگوئيد اين بچه است بچه هم مثل بزرگ ميماند.
وام دادن: كسي پول ندارد بدهد قرآن ميگويد »فَنَظِرَةٌ إِلى مَيْسَرَةٍ« البقره(280) يعني اگر نسيه ندارد بدهد شما حق نداريد آبرويش را بريزيد. قرآن ميگويد منتظر باشد تا صاحب پول بشود حق ندارم از شما شكايت كنم. بستانكار حق ندارد آبروي بدهكار را ببرد و لذا اگر كسي مفلس شد و بجاي باريكي رسيد حق ندارد او را از خانهاش بيرون كند. چون آدم پهلوي زن و بچهاش خوار ميشود. اسلام اجازه نميدهد حتي مفلس بي آبرو شود.
براي حفظ آبرو اول گفتند سوءظن نبر چون آدم وقتي آبروي كسي را ميخواهد بريزد اول ميگويد من نسبت به فلاني شك دارم. قرآن ميگويد »لا تَتَّبِعُوا خُطُواتِ الشَّيْطانِ« البقره(168) دنبال گام شيطان نرويد. شيطان گام به گام است. گام اول به نظرم شك دارم دقت كنيم ببينيم چكاره است اول سوء ظن بعد تجسس بعد آبرو ريزي است اسلام از اول ميگويد شما حق نداريد سوءظن ببريد مزاح آبروي آدم را ميبرد شوخي خوبه تا يك حد معقول بجوري كه نگويند برويم دنبال طرف كه بيايد ما را بخنداند يعني بصورتي كه انسان دلقك بشود.
(لَا تَمْزَحْ فَيَذْهَبَ بَهَاؤُكَ) منلايحضرهالفقيهج4 ص 352- شوخي نكن در حدي كه آبرويت برود چون گاهي مراجع هم شوخي ميكردند يكي از مراجع تقليد پير شده بود و يک كسي هي ميآمد ميگفت چند تا يتيم هستند پول بده بدهم به آنها سالها از اين مرجع تقليد پول گرفت يک روز آقا گفت اين صيغيرهها هنوز كبيره نشدهاند؟ ! خوب اين يك شوخي است. باز يك مرجع تقليد ديگري بود كه هركس زنش ميزائيد 100 تومان به او كمك ميكرد براي خرجي زايمان. گفتند اين سرش شلوغ است مغزش كار نميكند ديگر حاليش نيست گفتند امتحانش ميكنيم گفتند در شلوغي عيد غدير عيد قربان مبعث. . . در هر عيدي خانه شلوغ بود اينها ميرفتند ميگفتند خدا به ما يك بچه داده است تو شلوغي 100 تومان از آقا ميگرفتند ميگفتند ديدي گفتم حاليش نيست. به خدا حاليش است آبروي تو را نميخواهد بريزد. گفتند نه حاليش نيست بالاخره هشتمين 10 تومني را كه داد ديد دارد سرش كلاه ميرود اينجا ديگر از موارد استثناء است گفت: اين 100 تومني را بگيرد و قدر خانمت را بدان در يكسان 8 بار برايت زاييده است. بعضي تا چند مرتبه حفظ آبرو خوب است اما اگر رسيد به جائي كه طرف سوءاستفاده ميكند ديگر مورد استثنا است.
»يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا لا تَسْئَلُوا عَنْ أَشْياءَ إِنْ تُبْدَ لَكُمْ تَسُؤْكُمْ« المائده(101) پهلوي هم مينشيند حرف را از هم نكشيد. قرآن ميگويد »لا تَسْئَلُوا عَنْ أَشْياءَ« خوب با نامزدت چكار كردي خوب زمان طاقوت به دريا رفتي. نپرسيد قرآن ميگويد سوالاتي كه دلتان نسبت به هم چركين ميشود را نپرسيد نگوئيد آقا خودش فلان كاره است ولي اگر خواسته باشد آبرويت را بريزد ميشود سلمان فارسي شما را ميكند يزيد هركسي هر گناهي كرد حق ندارد به احدي بگويد.
و حديث داريم امام فرمود: مسلماني كه با رفيقش هم گفتگو ميشود زير پايش را ميكشد عيبهايش را از زبانش ميكشد بيرون تا يك روزي كه با هم دعوايش ميشود آبرويش را بريزد چنين مسلماني كافر است.
آقا مسئولي را ميخواهد عوض كنيد عوض كنيد هر رئيسي ميتواند معاونش را عوض كند اما يک جوري عوض نكن كه طرف آبرويش را بريزد. من يك ماجرايي را گفتند. يكي از اين استاندارها گفت من خيلي از اين ماجرا استفاده كردم. قصه اين است: سيد حسن اصفهاني يكي از مراجع تقليد بود قبل از مرحوم آقاي بروجردي. آيت الله اصفهاني به يک آخوندي در شهري حكم داده شد نماينده مرجع تقليد اين آقا تو شهرش يك كيلو آبرو داشت وقتي شد نماينده آبرويش شد 10 كيلو آن وقت منتهي اين نماينده هي دسته گل آب ميداد خراب ميكرد آمدند گفتند نماينده است خراب كرد گفت فهميدند گفت الان من نمايندهام را بردارم او يك كيلوئي كه از قبل داشت از دست ميدهد. من بايد يك جوري حكمم را پس بگيرم كه ضمن اينكه نماينده من نيست آن آبروي اصلي حفظ بشود. چون ايشان يك آبرو داشت من حكم بهش داده شده 10 كيلو حالا حكمم را ميخواهم بگيرم نبايد يك جوري بگيريم كه بشود 5 كيلو.
براي حفظ آبرو گفتند اسمهاي همديگر را مؤدب صدا بزنيد لقب همديگر را خوب ببريم حتي بچه را با كينه صدا نزنيم نقاط ضعف همديگر شناختيم بر روي خودمان نياوريم. قرآن ميگويد: »فَأَسَرَّها يُوسُفُ في نَفْسِهِ وَ لَمْ يُبْدِها لَهُمْ« يوسف(77) يوسف فهميد برادرها چه كار كردند اما چيزي نگفت. آدم با مال بايد آبروي خودش را حفظ كنيد. آبرو ريزي خيلي گناه دارد. كسي كه آبروي مردم را ميبرد از دزد بدتر است چون دزد مال ميبرد آبرو ريز آبرو ميبرد. و آبرو از مال مهمتر پس آبروريز از دزد بدتر است.
ارب ربا شتم العراب و ربا كه ميگويند مثل زناي با مادر است. و آبروي مسلمان را ريختن از ربا بدتر است. زود كسي را خوار نكنيم. نيشي حرف نزنيد متاسفانه در عالم آخوندها هم گاهي به كسي من را قبول ندارد ميگويند ميداني اينها ضد آخوند هستند نه والله ضد آخوند نيستم. ضد توام. ايشان را قبول ندارد فكر ميكند كه ديگر روحانيت را قبول ندارد از تو يك چيز ديده قبولت ندارد.
خطر آبرو ريختن- انگيزههاي آبرو ريختن(سياسي- اجتماعي. . .) بعضي جاها بايد آبروي مردم را ريخت قرآن ميگويد زناكار را كه روبه روي مردم زنا كرده است اين را بايد در جمع شلاق زد تا آبرويش بريزد. يك جاهايي هم هست كه غيبت جايز است يك جائي هم بايد آدم علني برخورد كند. گاهي براي اينكه يك خطي كدر بشود انسان بايد آبرويي را بريزد نماينده حضرت امير رفت سر سفرهاي كه همه پولدار و ثروتمند بودند. حضرت امير يك نامه نوشت 1400 سال آبروي او را ريخت. تا نمايندگان حواسشان جمع باشد.
«والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته»