بعد از هزارسال هنوز اشك میچكد
از مشك پارهپاره سقا غروبها
-=-=-=-=-=-=-=-=-
– بگذار بگریم/ خون تو، در اشك ما تداوم یافت/ و اشك ما ،صیقل گرفت/ شمشیر شد/ و در چشمخانه ی ستم نشست.
-=-=-=-=-=-=-=-=-
آن دَم كه فتاد دست پیغمبرِ آب یك قطره عطش نبود در باور آب
گلهاى خدا زتشنگى پژمردند اى خاك تمام كربلا بر سر آب
-=-=-=-=-=-=-=-=-
– در همهمه ی حیرت و بی کسی ،دستان تهی مانده ی ما را ، از دامان بلند نگاهت ،کوتاه مکن
-=-=-=-=-=-=-=-=-
– در چمن ،آه، این همه خونین کفن/ باز بقایای شبیخون کیست؟
-=-=-=-=-=-=-=-=-
– تو كلاس فشرده تاریخی / كربلای تو / مصاف نیست / منظومه بزرگ هستی است / طواف است.
-=-=-=-=-=-=-=-=-
– انگشت تو از دست چرا افتاده؟
گل از چه ز شاخه ای جدا افتاده؟
ای ناطق قرآن که جداگشته سرت؟
بسم الله این سوره کجا افتاده؟
-=-=-=-=-=-=-=-=-
– شوریده سری که شرح ایمان می کرد
هفتاد و دو فصل سرخ عنوان می کرد
با نای بریده نیز بر منبر نی
تفسیر خجسته ای ز قرآن می کرد
-=-=-=-=-=-=-=-=-
حسین علیه السلام زنده جاویدى است كه هر سال، دوباره شهید مىشود و همگان را به یارى جبهه حق زمان خود، دعوت میكند.
-=-=-=-=-=-=-=-=-
– آه،/ در حسرت فهم این نكته خواهم سوخت/ كه حج نیمه تمام را/ در استلام حجر وانهادی/ در كربلا/ بوسه بر خنجر تمام كردی.
-=-=-=-=-=-=-=-=-
– لب تشنه ام از سپیده آبم بدهید
جامی ز زلال آفتابم بدهید
من پرسش سوزان حسینم یاران
با حنجره عشق جوابم بدهید
-=-=-=-=-=-=-=-=-
– تو قرآن سرخی/ “خون آیه” های دلاوری ت را/ بر پوست کشیده ی صحرا نوشتی/ و نوشتارها/ مزرعه ای شد/ با خوشه های سرخ/ و جهان یک مزرعه شد/ با خوشه ، خوشه ، خون/ و هر ساقه/ دستی و داسی و شمشیری/ و ریشه ی ستم را وجین کرد/ و اینک/ و هماره/ مزرعه سرخ است.
-=-=-=-=-=-=-=-=-
– گل آمد و ویرانه ما گلشن از اوست
ماه آمد و کاشانه ی ما روشن از اوست
من با پدرم قول و قراری دارم
جان باختن از من است و دل بردن از اوست
-=-=-=-=-=-=-=-=-
گر بر ستم قرون ، بر آشفت حسین (ع)
بیداری ما خواست ، به خون خفت حسین(ع)
آنجا که زمان ، محرم اسرار نبود
با لهجهی خون ، سرّ گلو گفت حسین (ع)
-=-=-=-=-=-=-=-=-
– چون دید به نوک نی سرش را خورشید
بر خاک ، تن مطهرش را خورشید
آرام ، حریر نور خود را گسترد
پوشاند برهنه پیکرش را خورشید
-=-=-=-=-=-=-=-=-
این خشک لب فتاده دور از لب فرات کز خون او زمین شده جیحون حسین توست
-=-=-=-=-=-=-=-=-
برخاست با تلاوت خون، بانگ یا اخا
وقتی «كنار درك تو، كوه از كمر شكست”
-=-=-=-=-=-=-=-=-
حسین علیه السلام زنده جاویدى است كه هر سال، دوباره شهید مىشود و همگان را به یارى جبهه حق زمان خود، دعوت مىكند.
-=-=-=-=-=-=-=-=-
– ای تیر! سوی مشک من این سان بلا مریز ،بر من ببار ، بهر خدا آب را مریز! هرچند،تیر، مشک و دلم را دریده است ، ای آب! همتی کن و ، تا خیمه ها ، مریز!
-=-=-=-=-=-=-=-=-
شمشیری كه بر گلوی تو آمد
هر چیز و همه چیز را
به دو پاره كرد:
هر چه در سوی تو ،حسینی شد
و دیگر سو , یزیدی.
-=-=-=-=-=-=-=-=-
– خورشید بر این تیره مغاک افتاده است؟
یا بر سر نی آن سر پاک افتاده است؟!
بر عرش نی از تلاوت او پیداست
هفتاد و دو سوره روی خاک افتاده است
-=-=-=-=-=-=-=-=-
تو اسماعیل برگزیده ی خدایی
و رویای به حقیقت پیوسته ی ابراهیم
كربلا میقات توست
محرم میعاد عشق
و تو نخستین كسی
كه ایام حج را
به چهل روز كشاندی
– و اتممناها بعشر
-=-=-=-=-=-=-=-=-
زخون دل به نعشت گل فشانم
کنار جسم مجروحت بمانم
زخون حنجرت گیرم وضویی
به زخم پیکرت قرآن بخوانم
-=-=-=-=-=-=-=-=-
به چشمم اشک دامن دامن تو است
دلم صد پاره چون پیراهن تو است
زیارتگاه رگ های بریده
زیارت نامه ام زخم تن تو است
-=-=-=-=-=-=-=-=-
چگونه تن به زیر ننگ دادند
چگونه با تو حکم جنگ دادند
نه تنها منع از آبت نمودند
جواب آب را با سنگ دادند
-=-=-=-=-=-=-=-=-
یقین دارم ز قرآن سر بریدند
هم از دین هم ز ایمان سر بریدند
اگر چه آب مهر مادرت بود
تورا با کام عطشان سر بریدند
-=-=-=-=-=-=-=-=-
ولیّ کبریا را سر بریدند
امام اولیا را سر بریدند
گواهی می دهم با کشتن تو
تمام انبیا را سر بریدند
-=-=-=-=-=-=-=-=-
به دل بغض نبی را چاره کردند
عیال الله را آواره کردند
زخنجر گشت قرآن آیه آیه
تمام آیه ها را پاره کردند
بهار را چه کند آن دلی که خُرّم نیست
مرا ندیدن روی تو از خزان کم نیست؟
یوسف مصری، اگر جــمال تـــــــو بیند
خـــــــــویش به بــــازار پیر زال تو بینـد
-=-=-=-=-=-=-=-=-
خورشید خاک آلود بر نی جلوه گر شد
حلقوم خشک نی ز خون تازه ، تر شد
آن سر که قرآن می تراوید از لبــــانش
عازم به شام خیزران و طشت زر شد
-=-=-=-=-=-=-=-=-
خوبان همه قطره اند ودریاست حسین
مردم همه بنده اند و مولاست حسین
ترسم که شفاعت کند از قاتل خویش
از بس که کرم دارد و آقاست حسین
-=-=-=-=-=-=-=-=-
ما منتظریم تا محرم گردد
هنگامه ی امتحان فراهم گردد
ما میدانیم و تیغ و حلقوم شما
یک مو ز سر “علی” اگر کم گردد
-=-=-=-=-=-=-=-=-
حلال جمیع مشکلات است حسین
شوینده ی لوح سیئات است حسین
ای شیعه تو را چه غم ز طوفان بلاست
جائی که سفینه النجاه است حسین
-=-=-=-=-=-=-=-=-
دلم مست و لبم مست و سرم مست
بخوان ای دل كه صبرم رفته از دست
بخوان ای دل محرم آمد از راه
بخوان اجر تو با عباس بی دست
-=-=-=-=-=-=-=-=-
فرمانده عشاق دل آگاه حسين است
بيراهه مرو ساده ترين راه حسين است
ازمردم گمراه جهان راه مجوييد
نزديك ترين راه به الله حسين است
-=-=-=-=-=-=-=-=-
روی سنگ مزارم بنویسید
من حسین ابن علی را دوست دارم
-=-=-=-=-=-=-=-=-
بر عشاق حسين است كه هر شب جمعه، بر بام خانه روند رو به قبله دست ادب به سينه گذارند و سلامي از عمق جان نثار غريب زهرا نماييند
-=-=-=-=-=-=-=-=-
…. و اين است حسين, سر سلسله ي تشنگان, كه حتي دشمن را سيراب مي كند
-=-=-=-=-=-=-=-=-