متن برنامه ی درس هایی از قرآن کریم حجت الاسلام قرائتی؛ تاريخ پخش :: 1365/2/18
بسم اللّه الّرحمن الّرحيم
در آستانه ماه رمضان، در خدمت برادران و مسئولين تهيه و توزيع قله و زحمت كشاني كه به گردن همهي ما حق دارند، هستيم. خودمان را براي ماه رمضان آماده كنيم و ان شاءالله اين هفتمين يا هشتمين سالي است كه در خدمتتان هستيم و امسال ماه رمضان شبهاي خاصي را ان شاءالله در خدمتتان خواهيم بود. شب نيمهي ماه رمضان، شبهاي قدر، شبهاي جمعه و. . . ولي هر شب در خدمتتان نيستم، چون افرادي هستند كه از نظر علمي، سابقه و انقلاب و تقوا از من بهتر هستند و حقش اين است كه مردم ايران از آنها استفاده كنند. منتهي چون يك عده با ما و با زبان ما آشنا شدهاند، ما هم خدمتتان هستيم. اما در اين ماه رمضان 8 يا 9 شب خدمت شما هستيم و حالا در آستانهي ماه رمضان چه بگوييم؟ آيهاي است كه تفسير دربارهي روزه است و خوب است كه هر مسلماني اين آيه را بلد باشد. بعد هم مقداري در بارهي استقبال ماه رمضان، صحبت خواهيم كرد. «يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا كُتِبَ عَلَيْكُمُ الصِّيامُ كَما كُتِبَ عَلَى الَّذينَ مِنْ قَبْلِكُمْ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ»(بقره/183) اين آيهي سورهي بقره درباره روزه است. در اوائل جزء دوم قرآن، آيههاي روزه و دعا كنار هم است. در كنار اين آيه ميگويد: «وَ إِذا سَأَلَكَ عِبادي عَنِّي فَإِنِّي قَريبٌ»(بقره/186) وقتي ميگويند: «ماه رمضان» در ذهن همه ما، ماه عبادت ميآيد. اصولاً در اسلام چهار حكم كمي سخت است. اين آيهها سال پانزدهم پيغمبري رسول اكرم نازل شدند. يعني حضرت چهل سالگي به پيغمبري رسيد و حضرت 55 سال داشت كه اين قانون نازل شد. پيغمبر 15 سال از نبوتش ميگذشت و اين آيهها نازل نشده بود. 1- آيه جبهه و جنگ كه اين آيات بعد از 15 سال نازل شد. 2- آيهي زكات، چون در جبهه بايد خون و جان داد و در زكات بايد پول داد. 3- آيه روزه: چون در روزه هم انسان بايد به خودش فشار بياورد. خلاصه اين كه دستورات سخت اسلام روزهاي اول مطرح نشد. روزهاي اول پيغمبر آمد و فرمود: «قُولُوا لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ تُفْلِحُوا» بتها را كنار بگذاريد، رستگار ميشويد. دستوراتي بسيار ساده، اين خود يك روش تربيتي است كه انسان بايد افراد را ذره ذره عادت بدهد. حال اينجا برايتان حديثي هم بخوانم كه افرادي كه بچهي كوچك دارند، در ماه رمضان وقتي بچه ميخواهد صبحانه بخورد، بگوييد كه اين غذا، سحري تو باشد. بعد بگو حالا تو روزهاي، بعد از يك ساعت اگر آب خواست، بگو حالا بيا افطار كن. دو مرتبه كه آب خواست، دفعهي قبل بگو خوب، دوباره روزه باش. بعد بگو كه حالا دو مرتبه بيا و افطار كن. يعني غذاي بچههاي كوچك را در ماه رمضان سحري و افطاري برايشان قلمداد كنيد و مابينش را بگوييد روزه هستيد. مسئلهي روزه را بايد از كوچكي به بچه تلقين كنيد. كما اين كه در نماز هم همينطور است. برنامهي تربيتي اسلام اين است. مي فرمايد: كارهايي كه بايد پول داد و جان داد، سختي دارند. البته بعضي پولي است و بعضي جاني، كدام مهمتر است؟ فشارهاي بدني مهمتر از فشارهاي مالي است و لذا در قرآن دو صلوات داريم. يكي: «صَلَواتٌ مِنْ رَبِّهِمْ»(بقره/157) و ديگري: «وَ صَلِّ عَلَيْهِمْ إِنَّ صَلاتَكَ سَكَنٌ لَهُمْ»(توبه/103) آدمهايي كه «وَ لَنَبْلُوَنَّكُمْ بِشَيْءٍ مِنَ الْخَوْفِ وَ الْجُوعِ»(بقره/155) قرآن ميفرمايد: كساني كه ما اينها را امتحان ميكنيم به گرسنگي، ما آزمايش ميكنيم، ميگوييم ماه رمضان روزه بگيريد يا قحطي ميآيد. وقتي مردم به گرسنگي درگير ميشوند، خدا در قرآن ميگويد: «صَلَواتٌ مِنْ رَبِّهِمْ» يعني از طرف خدا بر اينها صلوات فرستاده ميشود. اما آن جا كه مسئلهي پول دادن است ميگويد: «خُذْ مِنْ أَمْوالِهِمْ صَدَقَةً تُطَهِّرُهُمْ وَ تُزَكِّيهِمْ بِها وَ صَلِّ عَلَيْهِمْ إِنَّ صَلاتَكَ سَكَنٌ لَهُمْ وَ اللَّهُ سَميعٌ عَليمٌ»(توبه/103) از پول داران، زمين داران، گندم كاران زكاتشان را بگير و «وَ صَلِّ عَلَيْهِمْ» تو خودت صلوات بفرست. آنهايي كه در صحنهي گرسنگي پيروز شدند، خود خدا ميگويد: «صَلَواتٌ مِنْ رَبِّهِمْ» آنهايي كه در پول دادن آدم خوبي هستند، خدا به پيغمبرش ميگويد: «وَ صَلِّ عَلَيْهِمْ» تو بر ايشان صلوات بفرست. خلاصه بعضي جاها خود خدا پا در ميدان ميگذارد و بعضي جاها نه، پيامبر را جلودار ميكند. پس فقير خوب داريم، سير خوب هم داريم. اما فقير خوب را خود خدا ميگويد: «صَلَواتٌ مِنْ رَبِّهِمْ» و كسي كه وضع مالي خوبي دارد، اگر هم اهل بهشت باشد ميگويد: «وَ صَلِّ عَلَيْهِمْ» تو كه از اينها ماليات ميگيري، تو بر ايشان صلوات بفرست. پس يك صلوات داريم نظير جان دادن كه از طرف خود خداست. يك آيه داريم «وَ اللَّهُ خَلَقَكُمْ ثُمَّ يَتَوَفَّاكُمْ»(نحل/70) يعني خدا جانتان را ميگيرد. يك آيه داريم ميگويد: «يَتَوَفَّاكُمْ مَلَكُ الْمَوْتِ»(سجده/11) عزرائيل جانتان را ميگيرد. يك آيه هم داريم كه ميگويد: «تَوَفَّتْهُ رُسُلُنا»(انعام/61) بقيهي ملائكه جان ميگيرند. پس يك آيه ميگويد وقت جان دادن «خدا» جانتان را ميگيرد، يك آيه ميگويد «ملك الموت» و آيهي ديگر ميگويد كه «ديگر فرشته هايي» كه ميفرستيم جانتان را ميگيرد. جمع بندي اين سه آيه ما را به اين نتيجه ميرساند كه آدمهاي بسيار خوب را خود خدا جانشان را ميگيرد. درجهي بعدي را عزرائيل و آدمهاي عادي رابقيهي فرشتهها. گرسنگي و ماه رمضان يك امتحان است. سي روز نميشود ناهار خورد. در صدر اسلام در ماه رمضان جنگ بدر را انجام دادند. ان شاءالله بحثي داريم كه ماه رمضان در تاريخ چه صحنههايي دارد. جناب آيت الله صانعي كه در شوراي نگهبان است كتابي نوشتهاند به عنوان «رمضان در تاريخ» حوادث طول تاريخ را ايشان در يك كتاب جمع آوري كردهاند كه يكي از اين حوادث جنگ بدر است كه در ماه رمضان بوقوع پيوست. حالا آنها كه جبهه هستند كه «صلوات من رب» ميشوند. اما ما كه جبهه نيستيم، ماه رمضان خود را آماده كنيم، منتهي بايد بيشتر به ماه رمضان بها بدهيم و بيشتر در بارهاش صحبت كنيم. «يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا» اين نكتهي صلوات، نكتهي لطيفي بود كه بيشتر بايد به آن توجه نمود. اي كساني كه ايمان داريد، بدانيد كه در قرآن «يا أَيُّهَا النَّاسُ» و «يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا» داريم. هر چه «يا أَيُّهَا النَّاسُ» در قرآن وجود دارد، در مكه نازل شده است، چون پيغمبر سيزده سال اول در مكه بود. چون مردم در مكه خيلي ايمان نياوردند و لذا خطاب خدااي مردم بود. مدينه كه آمدند روز به روز «إِذا جاءَ نَصْرُ اللَّهِ وَ الْفَتْحُ وَ رَأَيْتَ النَّاسَ يَدْخُلُونَ في دينِ اللَّهِ أَفْواجاً»(نصر/2-1) چون مردم فوج، فوج و دسته دسته ايمان ميآوردند، آيهها ديگر «يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا» شد. «يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا»اي كساني كه ايمان آوردهايد و با ما رابطه داريد. كساني كه ما را دوست داريد و به ما عشق ميورزيد، به ما تكيه ميكنيد، فقط از ما ميترسيد، فقط به ما اميد داريد، چون ايمان شرط دارد «يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا كُتِبَ عَلَيْكُمُ الصِّيامُ كَما كُتِبَ عَلَى الَّذينَ مِنْ قَبْلِكُمْ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ» واجب شد روزه بگيريد. بعد ميگويد دينهاي قبلي هم روزه داشتند، منتهي چند شكل است. مثلاً در تورات داريم حضرت موسي وقتي به طور رفت چهل روز، روزه گرفت. در انجيل آمده، حضرت عيسي چهل روز، روزه گرفت. يهوديها هم روزه داشتند. منتهي اوقاتي كه ميخواستند توبه كنند روزه ميگرفتند و يا وقتي اندوهگين ميشدند روزه ميگرفتند. روزه يهود وقت غم و توبه بود، ولي روزه گرفتن ماه رمضان فقط مخصوص مسلمان هاست. بد نيست اين لطيفه را هم بشنويد. ماه رمضان را خداوند روزهاش را بر تمام انبيا واجب كرد. روزهي ماه رمضان بر انبياء قبلي واجب بوده است. به پيغمبر ما كه رسيد به امتش هم گفتند: ماه رمضان روزه بگيريد. اما وجوب روزهي ماه رمضان در دينهاي ديگر نبوده است. در دينهاي ديگر فقط گفتهاند روزه بگيريد، حالا ماه رمضان نبوده است. دوازده ماه داريم. رمضان، شوال، ذي القعده، ذي الحجه، محرم، صفر، ربيع الاول، ربيع الآخر، جمادي الاول، جمادي الثاني، رجب، شعبان، كه اول سال محرم است. در اين اسمهايي كه بردم، در اين دوازده ماه و دوازده اسم، فقط اسم رمضان در قرآن آمده است. اسم هيچ ماه ديگري نيامده است. رمضان از «رمض» است. «رمض» يعني سوزاند. سنگهايي كه داغ است و پا را ميسوزاند ميگوييم رمض. رمضان يعني گناه سوزي، مثل اسكناس كهنههايي كه ميسوزانند. زبالههايي كه ميسوزانند. به رمضان ميگويند رمضان، چون خداوند در آن ماه گناهان را ميسوزاند. رسول خدا دربارهي آماده شدن براي ماه رمضان خطبهاي دارند كه بد نيست مقداري در بارهي اهميت ماه رمضان با هم صحبت كنيم. در المراقبات خطبهاي است كه من كمي از آن را برايتان ميخوانم. رسول خدا يك روز خطبه ميخواند، فرمود: اي مردم بسم الله الرحمن الرحيم «قَدْ أَقْبَلَ إِلَيْكُمْ شَهْرُ اللَّهِ بِالْبَرَكَةِ وَ الرَّحْمَةِ وَ الْمَغْفِرَةِ شَهْرٌ هُوَ عِنْدَ اللَّهِ أَفْضَلُ الشُّهُورِ وَ أَيَّامُهُ أَفْضَلُ الْأَيَّامِ وَ لَيَالِيهِ أَفْضَلُ اللَّيَالِي وَ سَاعَاتُهُ أَفْضَلُ السَّاعَاتِ هُوَ شَهْرٌ دُعِيتُمْ فِيهِ إِلَى ضِيَافَةِ اللَّهِ وَ جُعِلْتُمْ فِيهِ مِنْ أَهْلِ كَرَامَةِ اللَّهِِ أَنْفَاسُكُمْ فِيهِ تَسْبِيحٌ وَ نَوْمُكُمْ فِيهِ عِبَادَةٌ وَ عَمَلُكُمْ فِيهِ مَقْبُولٌ وَ دُعَاؤُكُمْ فِيهِ مُسْتَجَابٌ فَاسْأَلُوا اللَّهَ رَبَّكُمْ بِنِيَّاتٍ صَادِقَةٍ وَ قُلُوبٍ طَاهِرَةٍ أَنْ يُوَفِّقَكُمْ لِصِيَامِهِ وَ تِلَاوَةِ كِتَابِهِ فَإِنَّ الشَّقِيَّ مَنْ حُرِمَ غُفْرَانَ اللَّهِ فِي هَذَا الشَّهْرِ الْعَظِيمِ وَ اذْكُرُوا بِجُوعِكُمْ وَ عَطَشِكُمْ فِيهِ جُوعَ يَوْمِ الْقِيَامَةِ وَ عَطَشَهُ وَ تَصَدَّقُوا عَلَى فُقَرَائِكُمْ وَ مَسَاكِينِكُمْ وَ وَقِّرُوا كِبَارَكُمْ وَ ارْحَمُوا صِغَارَكُمْ وَ صِلُوا أَرْحَامَكُمْ وَ احْفَظُوا أَلْسِنَتَكُمْ وَ غُضُّوا عَمَّا لَا يَحِلُّ النَّظَرُ إِلَيْهِ أَبْصَارَكُمْ وَ عَمَّا لَا يَحِلُّ الِاسْتِمَاعُ إِلَيْهِ أَسْمَاعَكُمْ وَ تَحَنَّنُوا عَلَى أَيْتَامِ النَّاسِ يُتَحَنَّنْ عَلَى أَيْتَامِكُمْ وَ تُوبُوا إِلَى اللَّهِ مِنْ ذُنُوبِكُمْ»(عيونأخبارالرضا، ج1، ص295) ماه خدا دارد ميايد «بِالْبَرَكَةِ وَ الرَّحْمَةِ وَ الْمَغْفِرَةِ» ماه رمضان ميايد و با خود بركت و رحمت و مغفرت ميآورد. چون يك حديث داريم كه ماه رمضان رحمت است. «شَهْرٌ هُوَ عِنْدَ اللَّهِ أَفْضَلُ الشُّهُورِ» بهترين ماه هاست. در زمان قديم، در ماه رمضان به هم تبريك ميگفتند. هارون الرشيد يك پسر نااهل داشت. البته پسرانش همه نااهل بودند. يكي مأمون بود، برادري هم داشت، شب اول ماه رمضان مردم روي پشت بام يا در ايوان يا به خيابان رفته بودند كه ماه را ببينند، آمدند گفتند ماه را ديدند، پسر هارون گفت: كاش ماه را نميديدند. من از ماه رمضان بدم ميايد و خداوند «فَصَبَّ عَلَيْهِمْ رَبُّكَ سَوْطَ عَذابٍ»(فجر/13) خلاصه او را حسابي تنبيه كرد و به يك مرض بسيار خطرناك مبتلا شد و ميگويند نشانهي آدم بدخت اين است، تا ماه رمضان ميآيد، ميگويد: واي، ماه رمضان آمد. تا ماه رمضان تمام ميشود، ميگويد: «جان» اصلاً از تمام شدن ماه رمضان لذت و از آمدنش عزا ميگيرد. اما امام حسين چگونه بود؟ امام حسين از ماه رجب، به استقبال رمضان ميرود و رجب و شعبان را روزه ميگيرد. ماه رمضان عيد اولياء خدا و بهترين ماه هاست «وَ أَيَّامُهُ أَفْضَلُ الْأَيَّامِ» روزهايش بهترين روزهاست. «وَ لَيَالِيهِ أَفْضَلُ اللَّيَالِي» شب هايش بهترين شب هاست «وَ سَاعَاتُهُ أَفْضَلُ السَّاعَات» ساعاتش بهترين ساعت هاست «هُوَ شَهْرٌ دُعِيتُمْ فِيهِ إِلَى ضِيَافَةِ اللَّهِ» در اين ماه خدا شما را به مهمان خانهاي دعوت كرده است كه ميزبان خود اوست. سالن پذيرايي مساجد، وسيلهي پذيرايي گرسنگي است. حديث داريم گرسنگي عقل و فكر و فطرت انسان را به جوش ميآورد. گرسنگي روح، انكسار و تذلل به وجود ميآورد. گرسنگي حس مردم دوستي انسان را زنده ميكند. گرسنگي توجه به نعمتهاي انسان را زياد ميكند. گرسنگي انسان را ياد فقرا مياندازد. گرسنگي باعث ميشود كه يك سري فضولات زائد در بدن كه در طول سال نميسوزد، از بين يرود. بدن مجبور ميشود به خاطر فشار گرسنگي آن زوائد را بسوزاند و آنها را خانه تكاني كند. مهماني خوبي است. در ماه رمضان دلها نرم ميشود. در ماه رمضان انسان بيشتر ياد خدا ميكند. ماه رمضان مساجد پر ميشود، نفس كشيدن در ماه رمضان ثواب سبحان الله دارد. سيب و پرتقال مهماني مادي است، مهماني خدا همين گرسنگي است. خدا وقتي ميخواهد مهمان كند يا ميگويد: «بيا در بيابانهاي مكه(عرفات)» يا ميگويد: «گرسنگي بكش». اگر امام شما را بپذيرد. حسينيهي جماران قالي نيست، موكت است. منتهي آنها جمال نيست و يك زيبايي ديگري مطرح است. مگر كعبه كه ما براي زيارتش ميرويم خوشگل است؟ چند سنگ سياه است، خوشگل كه نيست، اما جاذبهاي دارد كه اميرالمؤمنين ميفرمايد: مردم كعبه را كه ديدند، مثل پرندههاي تشنهاي كه آب ميبينند، بسويش كشيده ميشوند. مهمان انسان است و خدا همه را دعوت كرده است. مهماني خصوصي نيست. كارت دعوت قرآن است. جملاتي كه دركارت حك شده است: «يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا كُتِبَ عَلَيْكُمُ الصِّيامُ كَما كُتِبَ عَلَى الَّذينَ مِنْ قَبْلِكُمْ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ» « وَ جُعِلْتُمْ فِيهِ مِنْ أَهْلِ كَرَامَةِ اللَّهِ» خداوند شما را در ماه رمضان اهل كرامت قرار داده است. امام زين العابدين در دعا، خدا را شكر ميكند كه آن مقامي كه توبه بقيهي انبياء دادي به امت پيغمبردادي، يعني توفيق روزهي ماه رمضان را دادي «أَنْفَاسُكُمْ فِيهِ تَسْبِيحٌ وَ نَوْمُكُمْ فِيهِ عِبَادَةٌ وَ عَمَلُكُمْ فِيهِ مَقْبُولٌ» نفستان ثواب سبحان الله دارد، خواب هم باشيد برايتان ثواب عبادت مينويسند و خدا عملتان را قبول ميكند. چون اعمال ما كم قبول ميشود، علتش هم اين است كه قبول عمل شروطي دارد: 1- شرط ايماني و اعتقادي دارد 2- شرط اخلاقي دارد 3- شرط اقتصادي دارد 4 – شرط سياسي دارد 5 – شرط بهداشتي دارد 6 – شرط خانوادگي دارد. اينطور نيست كه ماهر كاري بكنيم، خدا قبول ميكند. در قرآن داريم اگر كسي عملي را انجام دهد و اگر مؤمن باشد ما قبول ميكنيم «فَلا كُفْرانَ لِسَعْيِهِ»(انبياء/94) اگر كافري اين كار را كرد، ثواب ندارد. مثلاً ما ميگوييم كه آب را به شرطي كه در ليوان باشد ميخوريم. شما آب را در سفال ريختي، من نميخورم. خدا عمل را قبول ميكند در صورتي كه دو سه آيه داريم كه ميگويد به شرط اين كه طرف ايمان داشته باشد. شرط اخلاقي هم بايد داشته باشد «إِنَّما يَتَقَبَّلُ اللَّهُ مِنَ الْمُتَّقينَ»(مائده/27) اگر آدم از نظر اخلاقي بي تقوا باشد، عملش قبول نميشود. سومين شرط اقتصادي است. اگر كسي نماز بخواند و زكات ندهد، عملش قبول نميشود. شرط سياسي بدين معناست كه اگر كسي عبادت كند، خط رهبري او كج باشد، حتي اگر كنار كعبه تمام عمر عبادت كند، عبادتش قبول نميشود «لَا صِيَامَ لِمَنْ عَصَى الْإِمَامَ. . . لَا صِيَامَ لِامْرَأَةٍ نَاشِزَةٍ»(دعائمالإسلام، ج1، ص268) اگر كسي در خط امام، رهبر الهي و معصوم نباشد و يا كسي كه از طرف معصوم مورد تأييد نيست، قبول نميشود. شرط بهداشتي نيز مورد اهميت است كه اگر كسي نماز بخواند و اهل آب جو و مشروبات باشد، نمازش قبول نميشود. و آخرين شرط يعني شرط خانوادگي براي قبولي عبادات اين آيه است كه: «لَا صِيَامَ لِامْرَأَةٍ نَاشِزَةٍ» زن و شوهري كه به هم نيش بزنند، خدا عبادت هيچ كدام را قبول نميكند. اگر ميخواهي يك نمازت قبول شود، بايد تمام شروط بالا را دارا باشد. فكر نكنيم كه ابر و باد و مه و خورشيد و فلك در كارند تا نماز ا قبول شود. اينطور نيست كه تا نماز خواندي قبول شود. يك مثال ساده بزنم. پست ترين و ساده ترين كارها، ادرار كردن است. اسلام براي دستشويي و ادرار همهي شرايط را در نظر گرفته، گفته كسي كه ميخواهد دستشويي برود: بايد 1- رو به خورشيد نباشد. 2- رو به ماه نباشد. 3- رو به قبله نباشد 4- پاي درخت ميوه دار نباشد 5- در نهر آب نباشد 6- روبروي آدم نباشد 7- در سوراخ حيوان و مورچه نباشد. 8- روي زمين سفت نباشد و. . . حالا چه ربطي دارد؟ دكتر كه ميخواهد براي قلب دارو بدهد، بايد مواظب باشد به كليه و اعصاب و خون ضرر نرساند. دكتر خوب آن است كه نسخه كه مينويسد و دارو ميدهد، همهي اعضا را در نظر بگيرد. اسلام دين دقيقي است و وقتي براي ساده ترين وپست ترين مسائل ميگويد كه رو به ماه و خورشيد نباشد، روي زمين سفت نباشد، در سوراخ حيوان و مورچه نباشد، چون احترام دارد. يكي از علما كه راضي نيست اسمش را ببرم و خدا ان شاءالله حفظش كند، ايشان دم باغچه مينشيند و مطالعه ميكند. خانهاش طبقهي دوم است. بعد بالا ميرود، آن جا ميبيند يك مورچه روي قبايش است. دامن قبايش را همينطور نگه ميدارد، از پلهها پايين ميايد و مورچه را سر جايش ميگذارد و برمي گردد. به او ميخندند كه خيلي بي كاري. ميگويد: نه! بي كار نيستم. فكر كردم اگر آن بالا مورچه را تكان بدهم لانهاش را گم ميكند. دين ما دين دقيقي است. ما شوخي ميكنيم و اينها هم كه ميگويند حقوق بشر، همه شوخي ميكنند، خودشان هم ميدانند دروغ ميگويند. چه بشري و چه حقوقي؟ يك ساده ترين و جزئي ترين كار اين گونه است تا چه برسد به مسائل خدمات و مسائل عالي مثل عبادت، عبادت شما اگر بخواهد قبول شود، قرآن ميگويد: «وَ هُوَ مُؤْمِنٌ فَلا كُفْرانَ لِسَعْيِهِ»(انبياء/94) پس قبولي عمل بيهوده نيست. ولي ماه رمضان ماهي است كه خدا ميفرمايد: به خاطر شرف اين ماه، عبادات شما را قبول ميكنم. بد نيست يادي هم از رزمندهها كنم. حديث داريم: نمازي كه كنار قبر امام حسين(ع) خوانده شود، هر عيبي هم داشته باشد، خدا قبول ميكند. خدايا راه كربلا را به روي رزمندگان ما باز كن. «وَ عَمَلُكُمْ فِيهِ مَقْبُولٌ وَ دُعَاؤُكُمْ فِيهِ مُسْتَجَابٌ» در اين ماه دعايتان مستجاب ميشود. «فَاسْأَلُوا اللَّهَ رَبَّكُمْ بِنِيَّاتٍ صَادِقَةٍ» خودتان را آماده كنيد، شايد ماه رمضان آخرتان باشد. ان شاءالله صد سال عمر كنيد، ولي خوب اين هم شوخي نيست، بالاخره يا امروز، يا فردا، يا 5 سال، يا 10 سال ديگر، طوري باشيد كه اگر رفتيد، حسرت نخوريد. اميرالمؤمنين به كل جهان ميگويد: «الدُّنْيَا سُوقُ الخُسْرانِ»(غررالحكم، ص142) يك روايت داريم كه «الْحَجُّ وَ الْعُمْرَةُ سُوقَانِ مِنْ أَسْوَاقِ الْآخِرَة»(كافى، ج4، ص255) و يك جملهي ديگر بگويم كه البته حديث نيست. اصلاً خود ماه رمضان يك بازار است كه آدم ميتواند در آن خوب تجارت كند «وَ قُلُوبٍ طَاهِرَةٍ» يعني چه؟ يعني اگر ميخواهيد وارد ماه رمضان شويد، قلبتان پاك باشد. احياناً اگر كسي از كسي كدورت دارد، شب جمعه دستت را بلند كن و بگو خدايا، ميخواهم وارد ماه رمضان شوم، پيغمبرت قبل از ماه رمضان گفت: از خدا بخواهيد با قبل پاك وارد ماه رمضان شويد. من براي اين كه امسال ماه رمضان، قلبم پاك باشد، هر كس غيبت مرا كرده يا به من فحش داده و هر كس كه در دل از او كدورتي دارم، همه را بخشيدم. خدايا طوري به دلهايي هم كه من به آنها ظلم كردم القا كن كه مرا ببخشند. از يك پدري خوشم آمد. جواني داشت كه از زمان طاغوت دنيا رفت. گفت: من ميخواهم در قبر بچهام بروم. رفت و بچهاش را در قبر گذاشت و در قبر دعايي كرد كه خيليها گريه كردند. دست هايش را بلند كرد و گفت: خدايا! اين پسر من مرا خيلي سوزاند. بارها مرا عصباني كرد ولي حالا ديگر مرده است، من از حق پدريام ميگذرم، خدا جان تو هم از حق خدائيت بگذر، ديگر حالا كه مرده است او را ببخش كه بالاي سر قبر بسيار گريه كردند و منقلب شدند. طوري باشيد كه با قلوب پاك وارد شويد. بخواهيد كه «أَنْ يُوَفِّقَكُمْ لِصِيَامِهِ» خدا براي روزه به شما توفيق بدهد. اينطور نيست كه آدم هر كاري بخواهد، بكند. گاهي اوقات توفيق نيست. دوسال پيش ما وارد جده شديم، كسي تا از فرودگاه ايران وارد جده شد، همان جا ديوانه شد. قسمت او حج نبوده است. گاهي آدم در ماه رمضان از او سلب توفيق ميشود. كسي يك سيب برداشت و گفت: با اين سيب امام صادق را امتحان ميكنم. به او ميگويم اين سيب روزي من هست يا نيست؟ اگر گفت هست، دور مياندازم و ميگويم ديدي دروغ گفتي. اگر هم گفت: روزي تو نيست، فوراً از لجش ميخورم و من با اين سيب تكليف امام صادق را روشن ميكنم. سيب را برداشت و گفت: اين سيب روزي من هست يا نيست؟ امام صادق كمي به سيب نگاه كرد و فرمود: اگر از گلويت پايين برود روزي تو هست و گرنه اگر بجوي و روزي تو نباشد، از گلويت پايين نميرود. «وَ تِلَاوَةِ كِتَابِهِ» از خدا بخواهيد تا توفيق قرآن خواندن را پيدا كنيد. چون خواندن يك آيه قرآن درماه رمضان ثواب يك ختم قرآن دارد. «فَإِنَّ الشَّقِيَّ مَنْ حُرِمَ غُفْرَانَ اللَّهِ فِي هَذَا الشَّهْرِ الْعَظِيمِ» آدم بدبخت كسي است كه ماه رمضان بيايد و برود و خدا ايشان را نبخشد. بعد فرمايش حضرت رسول است كه ميفرمايد: «وَ اذْكُرُوا بِجُوعِكُمْ وَ عَطَشِكُمْ فِيهِ جُوعَ يَوْمِ الْقِيَامَةِ وَ عَطَشَهُ وَ تَصَدَّقُوا عَلَى فُقَرَائِكُمْ وَ مَسَاكِينِكُمْ» ماه رمضان به فقرا كمك كنيد. اين كه ميگويند شب قدر ماه رمضان از هزار ماه بهتر است، كمك در شب قدر هم از هزار كمك در ماههاي ديگر بهتر است. حضرت رسول ميفرمايد كه: «وَ وَقِّرُوا كِبَارَكُمْ» ماه رمضان به پيرمردها احترام بگذاريد «وَ ارْحَمُوا صِغَارَكُمْ» ماه رمضان به بچه هايتان رحم كنيد. حالا نميدانم اين شامل آموزش و پرورش هم ميشود كه اين امتحانات را جا به جا كند يا نميشود. البته ما وارد سياست نميشويم، ولي پيغمبر ميفرمايد: رحم كنيد! بعد ميفرمايد: «وَ غُضُّوا عَمَّا لَا يَحِلُّ النَّظَرُ إِلَيْهِ أَبْصَارَكُمْ» به چيزهاي حرام نگاه نكنيد. ماه رمضان ماه آزمايش و تمرين است. شما ماه رمضان نگاه نكن، بعد ماه رمضان هم ميشود كه ديگر نگاه نكني. يك ماه رمضان زبانت را نگه دار، بعد ماه رمضان هم ميبيني ميشود كه جلوي زبانت را بگيري. هميشه مشت نمونهي خروار است. شما اگر در خيابان تصميم گرفتي يك كار را نكني، خيابان دوم هم مثل خيابان اول ميشود. به چيزهاي حرام نگاه نكنيد. زني حرف بدي زد، حضرت رسول فرمود: بيا غذا بخور. تا گفت بيا غذا بخور، زن گفت: آقا روزهام. گفت: روزهاي و فحش ميدهي؟ روزهات باطل شد. نه اين كه آدم واقعاً برود افطار كند، يعني اثر روزهات از بين رفت و روزهات ديگر روح ندارد. مثل گلي كه بوي عطر نداشته باشد. مثل نمازهاي ما، مثل تخمهي پوك و. . . بعد ميفرمايد: «وَ تُوبُوا إِلَى اللَّهِ مِنْ ذُنُوبِكُمْ» ماه رمضان خودتان را آماده كنيد و لقمهي پاك بخوريد. يك حديث بسيار مهم برايتان بگويم. ما بدهكاريم به همه بدهكاريم و هر كاري بكنيم، نميتوانيم دين خود را ادا كنيم. لب مرز غرب، روي تپهها آن طرف كردستان به ديدن جواني رفتيم. گفتم: پدرت چه كاره است؟ گفت: خانه نشسته است. گفتم چرا؟ گفت: نابيناست. گفتم: چند سال دارد؟ گفت: 60 سال. گفتم: خوب برادرت چه ميكند؟ گفت: از اول جنگ اسير است. گفتيم مادرت چه؟ گفت: مادرم مريض است. گفتم خودت چه؟ گفت: خودم آمدم مرز مملكت اسلامي را حفظ ميكنم. ما چقدر به اين بچهها بدهكاريم؟ آن وقت به اين آقا ميگويي ناهارت را غروب بخور، مثل اين است كه ميگويي جان بكن. آدم اينقدر شكم پرست؟ دو كلمه ميخواهم بگويم، زشت است، اما چون اميرالمؤمنين گفته است، من هم ميگويم. امام ميفرمايد: بعضي ازمردم مثل حيوان هستند. «هَمُّهَا عَلَفُهَا»(نهجالبلاغه، نامه 45) دائم ميگويند چه خواهيم خورد؟ امام صادق ميفرمايد: كسي كه ارزشش شكم باشد، هدفش شكم باشد، چقدر ميارزد؟ ارزشش «ما يخرج من بطنه»(جامعالأخبار، ص179) چقدر ارزش دارد؟ كسي هم جنگ كند، هم اسير بدهد، هم فقير باشد، هم روزه بگيرد. او چقدر ارزش دارد؟ اين جا آدم خودش سيماي بهشتي و جهنمي را ميبيند. سعي كنيد بچه هايتان روزه بگيرند و اگر كارشان سخت است، سعي كنيد كار بچهها را انجام دهيد. به بچهها كمك كنيد تا روزه بگيرند. بعد ميفرمايد: در ماه رمضان از گناه توبه كنيد، چون خدا در اين ماه ميبخشد. دست هايتان را بعد از نمازها بلند كنيد و دعا كنيد. لازم نيست حتماً به عربي بخوانيد و يا علي و يا عظيم بخوانيد! هر چه بلديد بگوييد. درد خودت را با سوز بگويي، بهتر از اين است كه رجز بخواني. دائم راديو روشن ميكند و راديو دعاي سحر ميخواند. دعاي سحر راديو براي شما رشد نيست. رشد آن است كه سحري خوردي، روي پشت بام، در اطاقت، در حياطت، خانههاي بندگان خدا در تهران كه همه كوچك است ولي بالاخره جايي را پيدا كن، خودت با خدا فارسي حرف بزن. پنج دقيقه خودت با زبان خودت فارسي حرف بزني بهتر از اين است كه راديو 3 ساعت برايت دعا بخواند. پنج دقيقه خودت باش. آدم بايد بعضي كارها را خودش انجام دهد. شخصي از دنيا رفت، وصيت كرد انبار خرما را به فقرا بدهند. حضرت رسول رسيد، يك دانه خرما را در دست گرفت و گفت: اگر يك دانه خرما را با دست خودش ميداد بهتر از اين بود كه يك انبار خرما را اين گونه داده است. رشد 5 دقيقه خلوت شما از 3 ساعت مناجات راديو براي شما بيشتر است. بگو خدايا! عمرم رفت. با هركس حرف زدم توجه داشتم جز زماني كه با تو حرف زدم. تا سر نماز رفتم، حواسم پرت شد. همه جا جز وقت مناجات بيدارم. همه كتابي را جز قرآن ميتوانم بخوانم. خدايا هر سال ميايد و ميرود، جوانهاي ما پر پر ميشوند ولي من رشد نكردم. خدايا ماندهام و. . . هر چه بلدي بگو. نعمتها را بشمار. خدايا به من چشم دادي، گوش دادي، دست دادي. «الحمدلله» خدا به ما خيلي چيزها داده است، منتهي از بس در آنها غرق هستيم، نميدانيم چه هستند. ماهي تا در آب است، آب را نميفهمد. قرآن گاهي زنگ بيدار باشي ميزند. ميگويد: «إِنْ أَصْبَحَ ماؤُكُمْ غَوْراً فَمَنْ يَأْتيكُمْ بِماءٍ مَعينٍ»(ملك/30) اگر صبح برخاستي و هر چه كندي به آب نرسيدي «فَمَنْ يَأْتيكُمْ بِماءٍ مَعينٍ» كيست كه برايت آب بفرستد؟ «إِنْ جَعَلَ اللَّهُ عَلَيْكُمُ اللَّيْلَ سَرْمَداً»(قصص/71) اگر ما حركت زمين را كند كرديم، شب يا روز طول كشيد، به چه كسي تلگراف ميزني كه شب بفرست يا روز بفرست؟ گاهي ميگويد: فرض كن نابينا بودي، فرض كن نميشنيدي. اگر آب دهنم زياد توليد ميشد، ميبايست همينطور كه صحبت ميكنم، يك سطل هم زير چانهام بود. اگر همين توليد آب دهن بنده كم بود، بايد يك شلنگ مثل كولر گوشهي دهنم بود تا ميتوانستم با شما حرف بزنم. از بس توليد آب دهن ما ميزان است يك بار نگفتيم خدا را شكر كه آب دهنمان ميزان توليد ميشود. براي اين كه از اول اينطور بوده است. ما در نعمات خدا غرق هستيم و نميدانيم. همين ابروي سياه شما، اگر رنگش سياه نبود، نميتوانست جلوي فشار نور را بگيرد. نور چشمت را اذيت ميكرد. اين ابروي سياه جلوي اشعهي خورشيد را ميگيرد و آن را تنظيم ميكند. همين گوش شما، اگر اين لاله و اين حالت نبود، صدا را ميشنيدي، اما جهتش را تشخيص نميدادي. اين چينها باعث ميشود طوري با امواج هماهنگ شوند كه جهت را تشخيص دهيد. ما بايد بنشينيم و نعمات خدا را بشمريم و در مناجاتها بخشي به همين موضوع اختصاص دارد. خدايا بي سواد بودم، با سوادم كردي. ذليل بودم، عزيزم كردي. همين نعمت انقلاب، چه نعمت بزرگي است كه شامل حال ما شده است. چه خطي حاكم بود؟ رئيس مجلس و رئيس جمهور ورئيس دولت كه بود؟ نمايندگان كه بودند. قانون چه قانوني بود؟ مردم چهل ميليون ترسو بودند. جوانهاي ما چه آرزويي داشتند؟ از ده هزار نفرشان ميخواستي يك شعر بخوانند، همه شعر عشقي ميخواندند. اينها همه نعمت هستند كه اكنون داريم. سحرهاي ماه رمضان پنج دقيقه خودتان با خدا حرف بزنيد. از شما عزيزاني كه در سيلو زحمت ميكشيد بايد من و تمام مردم ايران تشكر كنيم و مردم بايد بدانند حالا كه امسال خدا لطف كرد و بارندگي خوبي شد وسال به سال توليد و جمع آوري گندم بهتر ميشود و سال به سال هم دولت كمي گندم را گرانتر ميخرد و هر چه گرانتر بخرد به جاست، چون اين پولي كه ما براي حمل و نقل گندم از خارج ميكنيم، اگر به كشاورزان بدهيم، خودشان گندم را تأمين ميكنند. اجمالاً نانواها بايد خوب پخت كنند. ما صرفه جويي كنيم و قدر كشاورزان را هم بدانيم. به اميد اين كه همهي ما بشود توليد كننده باشيم و سالي بيايد كه، از كسي پرسيدند نزد تو زيباترين كلمه چه كلمهاي است؟ گفت: اين كه يك روز يك مسئول مملكتي بيايد و در تلويزيون بگويد: امسال گندم از خارج نميخريم. اين زيباترين كلمه است. خدا ان شاءالله به همهي شما توفيق دهد و تمام خيراتي كه در اين ماه رمضان خداوند نثار بندگان مخلصش ميكند، همهي آن خيرات و بركات را نثار همهي ما بفرمايد. براي سلامتي امام صلوات ختم كنيد.
«والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته»