متن برنامه ی درس هایی از قرآن کریم حجت الاسلام قرائتی؛ تاريخ پخش :: 1363/3/22
بسم الله الرحمن الرحيم
«الحمد لله رب العالمين و صلي الله علي سيدنا و نبينا محمد و علي اهل بيته و لعنة الله علي اعدائهم اجمعين»
نگوييد كسي كه روزه ميگيرد كه ميگيرد، و كسي هم كه نميگيرد، اين بحث براي او فايدهاي ندارد. آقايي بالاي منبر رفت و گفت: ميدانيد چه ميخواهم بگويم؟ گفتند: بله. گفت: پس حال كه ميدانيد من چه ميخواهم بگويم، پس ميآيم پايين. فردا باز پرسيد: گفتند: نه. گفت: پس شما كه تا حالا نفهميديد، پس من چه بگويم و دوباره آمدپايين. روز سوم پرسيد، عدهاي گفتند: ميدانيم و عدهاي گفتند نميدانيم و اين بار گفت آنهايي كه ميدانيد به آنهايي كه نميدانند بگويند.
ولي ما اينطوري نميگوييم، چون بحث حتي براي آنهايي هم كه ميدانند تذكر است و فايده دارد. روايات روزه را هم ميخواهيم مثل تعبيرات و روايات نماز در يك تابلوي زيبا منعكس كنيم.
سيماي روزه در اسلام؛
1 – روزه سپر آتش است. قَالَ رَسُولُ اللَّهِ(ص): «الصَّوْمُ جُنَّةٌ مِنَ النَّارِ»(كافى، ج2، ص18) چون آن چيزي كه انسان را به سوي آتش ميكشاند، فساد امت است و روزه انسان را از فساد باز ميدارد.
2 – حكمت آفرين است. «الصَّوْمُ يُورِثُ الحِكْمَة»(إرشادالقلوب، ج1، ص203) حكمت غير از علم است و به دريافت و شناخت واقعيات ميگويند. ممكن است كسي مغزش پر از علم باشد ولي دريافت صحيح نداشته باشد و در مقابل، آدم بي سوادي دريافت صحيحي داشته باشد. بني صدر ملعون خيال ميكرد سرش پر از علم است ولي شناخت صحيحي از اسلام و رهبر و مردم نداشت. پس دريافت و شناخت صحيح بسيار مهم است.
يكي از دانشمنداني كه اگر از او نام ببرم او را ميشناسيد، ميگفت: در ماشين در كنار يك بي سوادي نشسته بودم وخسته بودم و اين شعر را خواندم: «خدايا جسم و جانم خسته گشته در رحمت به رويم بسته گشته»، ناگهان همان بي سواد گفت: اگر خستهاي بخواب تا سرحال شوي و در رحمت خدا هم به روي هيچ كس بسته نميشود، و او گفت خيلي خجالت كشيدم. گاهي افراد مسائل بسيار ظريف رواني را در يك ضرب المثل طبيعي بيان ميكنند. خيلي از مسائلي كه ما به صورت علم مطرح ميكنيم بافت و يافت آن در درون فطرت آدمي وجود دارد، كه ما آن راخيلي پيچيده مطرح ميكنيم.
فلسفهي تاريخ چيز بسيار مهمي است و آن را خيلي پيچيده مطرح ميكنند، اما همين مسأله را همهي پيرزنهاي شهري و روستايي به صورت طبيعي ميدانند. يعني فلسفه تاريخ يعني به دست آوردن يك قانون از تاريخ و درس گرفتن از آن، كه پيرزنهاي ما اين را بلد هستند. مثلاً ناصرالدين شاه قليان كشيد و تنگي سينه گرفت، ميشود تاريخ، شما نكش تا تنگي سينه نگيري، ميشود فلسفهي تاريخ. و اينها را انسانها به صورت طبيعي درك ميكنند.
حكمت هم يعني دريافت واقعيات به طور طبيعي و همين است كه يك بي سواد دريافتي دارد كه تحصيل كردهها ندارند. فردي از شهر يا روستايي دورافتاده به تلويزيون آمد و گفت: اگر ما بر اثر بمب شيميايي دست و پايمان قطع شود وصورتمان بسوزد و هر چه بشود اگر ما مغز داشته باشيم، آمريكا حريف ما نميشود. حكمت و يافت سالم را ببينيد.
«الصَّوْمُ يُورِثُ الحِكْمَة» تا وقتي كه شكم انسان پر است، خيلي چيزها را نميفهمد و خرفت ميشود ولي گرسنگي به فكر ميدان ميدهد تا خيلي از مسائل را دريابد، لذا در طلبگي به ما سفارش ميكردند با شكم پر مطالعه نكنيد.
3 – اول ماه رحمت است و وسط ماه مغفرت است و آخرش نجات. اين تعبير در روايات آمده كه «هُوَ شَهْرٌ أَوَّلُهُ رَحْمَةٌ وَ وَسَطُهُ مَغْفِرَةٌ وَ آخِرُهُ إِجَابَةٌ وَ الْعِتْقُ مِنَ النَّارِ»(منلايحضرهالفقيه، ج2، ص94) بهترين جهاد روزهي تابستان است «أَفْضَلُ الْجِهَادِ الصَّوْمُ فِي الْحَرِّ»(بحارالأنوار، ج93، ص256) بهترين جهادها روزه گرفتن در تابستان است.
5 – روزه زكات بدن است؛ «لِكُلِّ شَيْءٍ زَكَاةٌ وَ زَكَاةُ الْبَدَنِ الصَّوْمُ»(روضةالواعظين، ج2، ص350) پس زكات آنهايي كه قرآن بلد هستند، اين است كه در اين ماه رمضاني كه زمينه وجود دارد به چند نفر قرآن بياموزند. (حديث از پيامبر است درنهج الفصاحة)
گاهي مسائل حادي چون جبهه و انتخابات وجود دارد، ولي ماه رمضان كه مسئله خاص حادي نيست، پس چه بهتر كه قرآن ياد بدهيد و در مساجد حلقههايي ايجاد شود و قرآن ياد بگيرند.
6 – روزه دار مشمول دعاي فرشتگان است. «إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ وَكَّلَ مَلَائِكَتَهُ بِالدُّعَاءِ لِلصَّائِمِين»(كافى، ج4، ص64) يعني خداوند گروهي ازملائك را مأمور كرده تا براي روزه دار دعا كنند. و انسان وقتي احساس كند مشمول دعاي فرشتگان است بر ضعف خود راحتتر چيره ميشود. بداند كه زير نظر است خيلي ارزش دارد. روزه طبع حيواني را آرام ميكند. هيجانهايي كه بر اثر غرور و سيري است، گرسنگي اينها را ميخواباند. پيامبر فرمود: «فَالصَّوْمُ يُمِيتُ مُرَادَ النَّفْسِ وَ شَهْوَةَ الطَّبْعِ الْحَيَوَانِيِّ»(مصباحالشريعة، ص135) روزه سلامتي آور است و رمز سلامتي است. انسان وقتي غذا ميخورد مقداري جذب و دفع ميشود و مقداري هم زيادي ميماند و وقتي انسان گرسنه شد اين مواد زائد سوخت ميشود و از راه بخار از دهان بيرون ميآيد و لذا دهان روزه دار و گرسنه بو ميدهد و براي همين روي زبان روزه دار زرد ميشود. يكي از دانشمندان شوروي كه پزشك است و چندين تخصص بالا دارد و اصولاً به اسلام عقيدهاي ندارد، ميگويد: من از طريق گرسنگي چند نوع مرض را درمان كردم.
روزه عامل اخلاص است. حضرت فاطمه(س) ميفرمايد: « فَرَضَ اللَّهُ الصِّيَامَ تَثْبِيتاً لِلْإِخْلَاصِ»(بحارالأنوار، ج93، ص368) خدا روزه را قرار داد تاانسان بتواند كاري انجام دهد كه هم عبادت باشد و هم پنهاني باشد.
ماه رمضان ماه تمرين است، اگر در يك خيابان تمرين كردي به نامحرم نگاه نكني، بقيهي راه را هم سادهتر ميتواني همينطور ادامه بدهي. اخلاص يعني عبادت بي ريا، وقتي انسان يك ماه تمرين سحرخيزي كرد و تمرين اخلاص وخودداري از گفتن خيلي از ناگفتنيها، بعد از ماه رمضان هم اين كارها را راحتتر انجام خواهد داد.
بچه بودم ميخواستم بروم چراغوني ببينم. كسي گفت: كجا ميروي؟ اين چراغها را ببين آن جا هم مثل همين جاست فقط بيشتر است. رمضان ماه اراده است و وسيلهاي است براي يادآوري قيامت. چون پيامبر(ص) فرمود: «وَ اذْكُرُوا بِجُوعِكُمْ وَ عَطَشِكُمْ فِيهِ جُوعَ يَوْمِ الْقِيَامَة»(عيونأخبارالرضا، ج1، ص295) يعني وقتي خيلي گرسنه و تشنه شديد به ياد گرسنگي و تشنگي قيامت بيفتيد كه از اين گرسنگي و تشنگيها درس بگيريد و بدانيد اگر شما يك ماه گرسنه هستيد در آفريقا گرسنگي هميشگي است و از ميليونها نفرجان ميگيرد.
ما در آفريقا صحنهاي ديديم كه مادري با فرزندانش يك استخوان ماهي داشتند و به نوبت آن را ميليسيدند. در همان كشور معدن الماسي بود كه غربيها آن را استخراج ميكردند و اين است دنياي علمي كه حكمت و تقوا ندارد و دانشگاهي كه از فيضيه جدا شود همين ميشود.
عامل رسيدگي به محرومان است، امام سجاد(ع) ماه رمضان نزديك غروب گوسفندي ذبح ميكرد و آب گوشت درست ميكرد و نزديك افطار خودش ظرفها را پر از آب گوشت ميكرد و ميگفت هر يك را به فلاني بده و غذا را بخش مينمود و خودش با نان و خرما افطار ميكرد ولي هر شب افطاري ميداد و لازم نيست كسي پول داشته باشد تا افطاري بدهد. توجه به اين كار مهم است.
روزه امانت است، «انما الصوم امانة فليحفظ احدكم امانته » اين حديث در محجة البيضاء است، يعني روزه امانت است اگر يك ماه حلال خودت را نخوري، ميتواني مال ديگران را هم نخوري.
و اين تعبيراتي است كه در مورد روزه هست، غير از تعبير «لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ»(بقره/183) كه در خود قرآن آمده است و در جلسهي قبل گفتيم. پيامبر(ص) فرمود: روزه «فِيهِ صَفَاءُ الْقَلْبِ»(مصباحالشريعة، ص135) يعني قلبتان را صفا ميدهد. انسانهايي هستند كه در ماههاي ديگر هرچه ميگويي گوش نميدهند ولي در رمضان، اين طور نيستند و يك حالت انكسار دارند و اشك ميريزند.
انسان مغرور ضربهاي ميخورد و تكان ميخورد و خدا رب العالمين است و تربيت انسانها هم با همين ضربه خوردنها است و اگر انسان ضربه نبيند تربيت نميشود و رسول خدا هم به همين دليل بايد ضربهي يتيمي و فقر وتحير و اتهام و همه نوع ضربهها را بايد ببيند و بچشد، چون اگر انسان چيزي را نچشيده باشد احساسي نسبت به آن ندارد. كسي كه در زندان رفته و تبعيد شده و تهمت شنيده و فقر كشيده باشد در روستايي باشد و از شهري خبر داشته باشد، بيشتر به درد رهبري ميخورد تا كسي كه هميشه در رفاه و آسايش بوده است و فوق ليسانس گرفته است.
«وَ فِيهِ صَفَاءُ الْقَلْبِ وَ طَهَارَةُ الْجَوَارِحِ وَ عِمَارَةُ الظَّاهِرِ وَ الْبَاطِنِ وَ الشُّكْرُ عَلَى النِّعَمِ وَ الْإِحْسَانُ إِلَى الْفُقَرَاءِ وَ زِيَادَةُ التَّضَرُّعِ وَ الْخُشُوعِ وَ الْبُكَاءِ وَ حَبْلُ الِالْتِجَاءِ إِلَى اللَّهِ وَ سَبَبُ انْكِسَارِ الشَّهْوَةِ وَ تَخْفِيفِ السَّيِّئَاتِ وَ تَضْعِيفِ الْحَسَنَاتِ وَ فِيهِ مِنَ الْفَوَائِدِ مَا لَا يُحْصَى وَ كَفَى بِمَا ذَكَرْنَاهُ مِنْهُ لِمَنْ عَقَلَهُ وَ وُفِّقَ لِاسْتِعْمَالِهِ»(مصباحالشريعة، ص135) يعني ظاهر و باطن شما را هم ميسازد و چون فرمان خدا را اطاعت ميكنيد شكر نعمت هم هست. «وَ الْإِحْسَانُ إِلَى الْفُقَرَاءِ وَ زِيَادَةُ التَّضَرُّعِ وَ الْخُشُوعِ وَ الْبُكَاءِ وَ حَبْلُ الِالْتِجَاءِ إِلَى اللَّهِ وَ سَبَبُ انْكِسَارِ الشَّهْوَةِ وَ تَخْفِيفِ السَّيِّئَاتِ وَ تَضْعِيفِ الْحَسَنَاتِ وَ فِيهِ مِنَ الْفَوَائِدِ مَا لَا يُحْصَى» پيامبر(ص) فرمود: روزه گناهانتان را كم ميكند و ثواب هايتان را چند برابر مينمايد، دلتان را با خدا گره ميزند وچشمانتان را خيس ميكند و شهوتتان را ميشكند و حال عبادت ميدهد و توجهتان را به محرومان زياد مينمايد و اينها ارزشهاي روزه است. در حديث ديگر پيامبر(ص) فرمود: «لا ترد دعاء الصائم» دعاي روزه دار رد نميشود ومستجاب ميشود، پس قبل از افطار دعا كنيد. شايد حديث ديگري باشد و آن اين است كه موقع پهن كردن سفره دعا بخوانيد در حالي كه ما موقع جمع كردن سفره دعا ميخوانيم.
ما جايي رفتيم و غذا خورديم، گفتند: دعا كن، ما دعا كرديم، خدايا از تقصيرات صاحب خانه بگذر و او بسيار ناراحت شد و گفت تقصير من است كه از صبح تا حالا جان كندم تا شما بياييد و بخوريد. مردم از برخي دعاها ناراحت ميشوند، مثلاً بگويي خدا عقلت بدهد.
حديث از كنز العمال اهل سنت: اگر كسي ديد همكارانش روزه خواري ميكنند و او نخورد و مقاومت كرد «صلي عليه الملائكة» خدا به همه فرشتگانش ميگويد: بر او صلوات بفرستند. پس نگويي چون همه خوردند ما هم گول خورديم و هول خورديم، و بدان اگر نخوري همهي فرشتگان بر تو درود ميفرستند.
روزه وقتي مهم است كه انسان ببيند و نخورد. برخي ميگويند عجب روز خوبي بود سحري را خوردم و خوابيدم وغروب بيدار شدم، هنر نكردي، اين روزه كه ارزشي ندارد. اگر ديوار را ديدي و نخنديدي مهم نيست. اگر قلقلك داده شدي و نخنديدي مهم است. قرآن ميگويد: ارزش به اين است كه دهانت پر از آب شود با ديدن آب، و آب نخوري.
قرآن به حاجيها ميگويد: در مكه صيد نكنيد ولي كاري ميكنيم صيدها بيايند آن جا «تَنالُهُ أَيْديكُمْ وَ رِماحُكُمْ»(مائده/94) يعني صيدها آن چنان ميآيند كنار خيمهات كه دهانت پر از آب ميشود ولي نبايد آن را بگيري. من اينطور ميفهمم كه خدا ميخواهد ما «جز و وز» شويم. مثلاً لشكري را ميبريم جبهه، خدا ميگويد به آب گوارارسيديد نخوريد «فَمَنْ شَرِبَ مِنْهُ فَلَيْسَ مِنِّي وَ مَنْ لَمْ يَطْعَمْهُ فَإِنَّهُ مِنِّي إِلاَّ مَنِ اغْتَرَفَ غُرْفَةً بِيَدِهِ»(بقره/249) اگر بخوريد از ما نيستيد، اگر خيلي تشنه هستيد جرعهاي بياشاميد ولي سيراب نشويد. يعني سرباز تشنه كه به آب رسيد خدا ميخواهد آب نخورد. يوسف زن آرايش كرده در را ميبندد و ميخواهد از او استفادهي شهوتي بكند، ميگويد «قالَ مَعاذَ اللَّهِ»(يوسف/23)
به يهوديها گفته بودند ماهي نگيريد در حالي كه درست در روز شنبه ماهيها روي آب ميآمدند و به حاجيها هم كه ميگوييم صيد نكن شكار ميآيد در چادرش و اصولاً در ماه رمضان هم برنامه اين است كه خدا 30 روز برنامه هايش رانشان ميدهد. بعد ميگويد: نخور و انسان هم بايد اراده داشته باشد و نخورد. حديث داريم كه پيامبر(ص) فرمود: «خمس خصال يفطرن الصائم » 5 حالت است كه باعث ميشود روزه از بين برود؛ دروغ: البته روزه باطل نميشود ولي معنويت و اثر واقعياش را از دست ميدهد. غيبت، نمامي و سخن چيني و نگاه شهوت آلود به كسي، قسم دروغ و سوگند دروغ.
امام زين العابدين(ع) به يكي از آخوندهاي درباري نامه نوشت كه تو آخوند دربار شدي و كار خلفاي جور را توجيه ميكني. به اين فرد كه نام او زهري بود نامهي تندي نوشته بود. در همان زمان خفقان، امام فرمودند كه 40 رقم روزه داريم و اوگفت: توضيح بده و امام توضيح داد و و روايتش در بحار است.
پيامبر فرمود: من بهشت را براي كسي كه روزه بگيرد و زبان و شهوت و شكمش را حفظ نمايد، ضمانت ميكنم.
يك روز پيامبر(ص) به جابر بن عبدالله فرمود: «يَا جَابِرُ هَذَا شَهْرُ رَمَضَانَ مَنْ صَامَ نَهَارَهُ وَ قَامَ وِرْداً مِنْ لَيْلِهِ وَ عَفَّ بَطْنُهُ وَ فَرْجُهُ وَ كَفَّ لِسَانَهُ خَرَجَ مِنْ ذُنُوبِهِ كَخُرُوجِهِ مِنَ الشَّهْرِ فَقَالَ جَابِرٌ يَا رَسُولَ اللَّهِ مَا أَحْسَنَ هَذَا الْحَدِيثَ فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص يَا جَابِرُ وَ مَا أَشَدَّ هَذِهِ الشُّرُوطَ»(كافى، ج4، ص87)اي جابر اگر كسي در اين رمضان روزه بگيرد و شكم و شهوت و زبان خود را نگه دارد، همانطور كه از ماه رمضان خارج ميشود از گناهانش هم خارج خواهد شد. جابر گفت: «مَا أَحْسَنَ هَذَا الْحَدِيثَ» چه حديث خوبي، پيامبر فرمود: «وَ مَا أَشَدَّ هَذِهِ الشُّرُوطَ» عجب شروط سختي هم دارد.
براي هر يك از روزهاي ماه پر فضيلت رمضان خداوند اجرهايي قرار داده است(در حديث آمده) و در شب آخر ماه رمضان آنچه خداوند در طول ماه مردم را مورد لطفش قرار داده، در شب آخر باز مورد لطف قرار ميدهد و پيامبر هم درحال روزه مبعوث شدو الطاف خداوند در حالات خاصي نصيب انسان ميشود. پيامبر باز هم از مسجد به معراج رفت و به قول يكي از دوستان، انسان از كنار خانه يام هاني به معراج نميرود و از كنار همسر و فرزند كسي به معراج نميرود و بايد از خيلي چيزها دل بكند. بايد هجرت و فداكاري كرد تا خيلي از كمالات را به دست آورد.
روزهي مستحبي؛
اگر روزهي مستحبي گرفتي و به مهماني دعوت شدي برو و روزهات را بخور و خدا ثواب روزهات را ميدهد. امام زين العابدين(ع) در ماه رمضان سعي ميكرد كه غير از دعا و تسبيح و استغفار و الله اكبر چيز ديگري نگويد. زن اگر خواست روزهي مستحبي بگيرد، شوهرش ميبايست راضي باشد و در مورد مهمان هم صاحب خانه بايد راضي باشد. امام صادق(ع) در مورد بچهها فرمود: «نَحْنُ نَأْمُرُ صِبْيَانَنَا بِالصِّيَامِ إِذَا كَانُوا أَبْنَاءَ سَبْعِ سِنِينَ مَا أَطَاقُوا مِنْ صِيَامِ الْيَوْمِ إِنْ كَانَ إِلَى نِصْفِ النَّهَارِ أَوْ أَكْثَرَ مِنْ ذَلِكَ أَوْ أَقَلَّ»(منلايحضرهالفقيه، ج1، ص280) يعني مافرزندانمان را وادار ميكنيم روزه بگيرند از هفت سالگي، البته تا جايي كه طاقت داشته باشند نه اين كه گرسنه نشوند، يعني به ضرر كشيده نشود. برخي فقط شكمشان روزه است ولي برخي چشم و گوش و فكرشان هم روزه است.
چند رقم روزه داريم: روزهي عوام، خواص. عوام فقط نميخورند، ولي خواص چشم و گوششان هم روزه است. اما روزهي عاليتري هم داريم يعني برخي حتي فكري غير از فكر حق و درست نميكنند و فكرشان هم روزه است وبهترين روزه هم روزهي فكر است.
پس گفتيم ماه رمضان ماه مهماني خداست و مهماني اين است كه خدا قرآن به ما ميدهد و به همين جهت ما درروزهاي آينده ميخواهيم از قرآن صحبت كنيم. شايد در اين جمهوري اسلامي بسيجي بشود و همان طور كه خيلي ازكارها انجام شده در رابطه با قرآن هم بايد حركتي بشود. همه چيز مثل درخت كاري، دندان پزشكي، حج، جهاد و. . . هفته و روز دارد و تنها چيزي كه روز و هفته ندارد قرآن است. البته ما نداريم ولي خدا دارد، چون فرموده: : «شَهْرُ رَمَضانَ الَّذي أُنْزِلَ فيهِ الْقُرْآن»(بقره/185) و ماه رمضان ماه قرآن است.
در حديث داريم روز قيامت چند گروه شكايت ميكنند و از جمله مسجد متروكه و قرآن و قرآن هم از دوستان و هم ازمخالفين شكايت ميكند. از دوستان چون مسلمانان قرآن ياد نگرفتند. انگليسي بلد هستند ولي زبان قرآن و دين خودرا بلد نيستند. البته من نميگويم انگليسي ياد نگيريد. انگليسي ابزار است ولي اول بايد آتش باشد تا انبر استفاده شود. پس اول بايد اسلام را بشناسيم تا با انگليسي اسلام را صادر نماييم، پس بايد معارف اسلام و قرآن را شناخت.
قرآن شكايت ميكند كه عدهاي نميتوانند بخوانند و عدهاي ميخوانند و نميفهمند و عدهاي ميفهمند و عمل نميكنند و عدهاي عمل ميكنند و اخلاص ندارند و عدهاي تبليغ نميكنند. ما اسم همكار و دوست و كوچه و خيابان را ميدانيم ولي اگر به شما بگويند نام سوره غير از اوايل و اواخر قرآن رانام ببر نميتوانيد، اين زشت نيست؟ !
ديروز حديثي ديدم كه هر آيهي قرآن گنج است، وقتي آن را باز ميكني و ميخواني ببين درون آن چيست، اما عدهاي تند و سريع قرآن ميخوانند، يعني در را باز ميكنند و ميروند. اميرالمؤمنين(ع) ميفرمايد: قرآن را به نطق بكشيد، يعني در آن بينديشيد تا بفهميد چه ميگويد.
لازم نيست ما براي قرآن، هفته و روز اسم گذاري كنيم، چون خدا خودش ماه رمضان را قرارداده است، ولي حق اين است كه در هفتهي قرآن، اي بسيجيها كه جبهه را اداره كرديد و ميكنيد، بسيج شويد و همه بسيج شوند از مسجد وپيش نماز و غيره و مقداري از تبليغات ما صرف قرآن بشود و طوري باشد كه انجمنهاي اسلامي بازار، بازاريها را وانجمن اسلامي كارگران، كارگران را و. . . قرآن خوان كنند. انجمن اسلامي نبايد فقط پوستر بچسباند و كار سياسي انجام دهد، بلكه بايد مردم را با قرآن آشنا كنند.
در ماه رمضان مردم روزه هستند. 19 و 21 رمضان و پنج شنبه و جمعه تعطيل است، بهتر است تا انجمنهاي اسلامي از اين فرصت براي آشنايي مردم با قرآن استفاده كنند و جلسه بعد ان شاءالله در مورد قرآن صحبت خواهم كرد.
خدايا لحظه به لحظه شناخت و عمل و توفيق ما را بيشتر بنم. رزمندگان را پيروز، رهبرمان را سلامت، توطئهها راخنثي و توطئه گران را نابود بفرما و خيرات و بركاتي را كه نصيب اولياي خودت ميكني نصيب ما بفرما و ما را از خاسرين در قيامت و اهل حسرت قرار مده.
خدايا خدايا، تا انقلاب مهدي خميني را نگه دار.
«والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته»