آخرین مطالب

نتیجه جستجو برای ""

لبخند آخر

لبخند آخر

در دوران جنگ، ایت الله جوادی آملی به جبهه میآمدند و به بچه ها سری میزدند و به قول معروف به رزمنده ها روحیه میدادند و از آنان روحیه میگرفتند. در یکی از... ادامه مطلب

آمدیم، نبودید

آمدیم، نبودید

یکی از فرماندهان جنگ میگفت: خدا رحمت کند حاج عبدالله ضابط را. برایم تعریف می‌کرد: خیلی دلم میخواست سید مرتضی آوینی را ببینم. یک روز به رفقایش گفتم، جو... ادامه مطلب

توسل

توسل

در منطقۀ تفحص، بدنهای شهدا پیدا نمی‌شد. یکی گفت: بیایید به قمربنی‌هاشم متوسل بشویم. نشستند و به دست‌های علمدار سیدالشهداء متوسل شدند. درست است که دست‌... ادامه مطلب

فرمانده

فرمانده

شب قبل از عملیات کربلای5 خواب عجیبی دیدم. دیدم شب عملیات است و همراه بچه‌های گردانمان شور گرفته‌ایم به سر و سینه می‌زدیم و یا حسین یا حسین می‌گفتیم. ب... ادامه مطلب

فاصله توبه تا شهادت

فاصله توبه تا شهادت

شب عملیات رمضان من آرپی‌جی‌زن بودم و دو کمک آرپی‌جی‌زن داشتم، یک سرباز و یک بسیجی، در دل شب سیاهی‌ها را می‌شکافتیم و به سمت محل از پیش تعیین شده به پی... ادامه مطلب

دیر آمد، زود رفت

دیر آمد، زود رفت

دانشجو بود و جوان، آمده بود خط، داشتم موقعیت منطقه را برایش می‌گفتم که برگشت و گفت: «ببخشید، حمام کجاست؟» گفتم: حمام را می‌خواهی چکار؟ گفت: می‌خواهم غ... ادامه مطلب

حرفی که کمانه کرد

حرفی که کمانه کرد

بعد از اینکه گردوغبار ناشی از انفجار خمپاره فرو نشست، به طرف من برگشت. درحالی‌که با دستش چشم خون‌آلودة ترکش خورده‌اش را می‌فشرد، گفت: آخ چشمم! به شوخی... ادامه مطلب

شير كُش!

شير كُش!

جا به جايي هايي در لشكر انجام شده بود. در اين ميان، شيردل هم مسئوليتي را در گردان بهداري به عهده گرفت. سرعت نقل و انتقالات، باعث شده بود تا نيروها به... ادامه مطلب

قصیده بهاریه انتظار

قصیده بهاریه انتظار

آمد بهـــــار و بــــوستان شد رشک فردوس بـــرین گلهـــــا شکفتــــــه در چمن، چون روى یار نازنین گسترده، بــــــاد جانفــــزا، فرش زمرّد بى شُمــر افش... ادامه مطلب

هر گونه استفاده از تصاویر و مطالب سایت (در قالب بنر ، پوستر ، ... و یا امور تجاری منصفانه) که موجب نشر فرهنگ اسلامی می شود موجب خوشحالی و رضایت ماست.
All Content by asr-entezar.ir is licensed under a Creative Commons Attribution 4.0 International License.