حاج عيسي گفت: اينكه كسي روزي با امام (ره) بوده معيار اينكه امروز در خط امام (ره) باشد، نيست، برخي افراد كه آن زمان دور امام بودند و حرف امام (ره) را ميشنيدند و ايشان كمكشان ميكرد، امروز به... ادامه مطلب
پيش از آغاز جنگ وزارت دفاع پيشنهاد داده بود كه هواپيماهاي اف 14 ايران را به پاكستان بفروشند و شهيد چمران با اين كار مخالفت كرد؛ او ميگفت: «نداشتن وسايل دفاعي موجب ضعف ما ميشود، ما با كسي ج... ادامه مطلب
فرزند شهيد «عباسعلي پازوكي» با اشاره به اينكه اتحاد ملت باعث ساختن سدي در برابر حملات منافقين ميشود، گفت: ايجاد تفرقه تنها عاملي است كه آنها ميتوانند به سد آهنين ملت رخنه كنند و تبعيت از و... ادامه مطلب
منرفتم بهفرودگاه براياستقبال ازآنها، و وقتي ازپلههاي هواپيما بالارفتم، ديدم حاجاحمد دارد براي بچه بسيجيها سخنراني ميكند. او ميگفت: «ما آمدهايم تا اينجا پاي كوه صهيون، جواب صهي... ادامه مطلب
بعد از ۱۰ سال اسارت فکر می کردم که همیشه اسیر خواهم ماند. تمام خاک ایران را زیر پایم احساس می کردم و ارزشش را از طلا هم بالاتر می دیدم سرتیپ خلبان آزاده “اسدالله اکبری فراهانی” د... ادامه مطلب
عراق به کویت هم حمله کرد حضرت امام(ره) بارها در سخنرانی هایشان به حکام منطقه موعظه کرده بودند که این قدر از صدام حمایت نکنید! و دست از کمک او بردارید. به تعبیری فرموده بودند اگر این گرگ خلاص... ادامه مطلب
یوسف را به ساختمان شیکی بردند که بعدها متوجه شد ساختمان روزنامه الجمهوریه است. پیرمردی که سردبیر روزنامه بود، شروع به صحبت های کذبی کرد. او در مورد این که ایران به عراق اعلان جنگ داده یا به... ادامه مطلب
حفظ قرآن برای شکر گذاری دو ماه بعد قاسم سلمانی برای اصلاح سر و صورت او رفت و لحظاتی بعد ابوفرح به همراه عکاس وارد سلول شدند. عکاس سعی می کرد به گونه ای عکس بگیرد که مشخص نشود آن جا سلول است.... ادامه مطلب
آزادگان گرچه در دام خشونت بودند اما در قلب دشمن پشت خاكريز پنهان با توكل بر خدا توانستند در مقابل تبليغات سو دشمن قرار نگيرند و ذكر خدا بود كه بازداشتگاههاي تاريك و مخوف دشمن را به زيستگاهي... ادامه مطلب
یکی از دوستان عبد الغفور تعریف می کرد: ما جزء گروه امداد بودیم. یک روز، بعد از پیاده روی زیاد، خسته و کوفته وارد سنگر شدیم و شروع کردیم به خوردن هندوانه ای که برایمان آورده بودند. اما عبد... ادامه مطلب
آخرین باری که تصمیم رفتن به جبهه را داشت. مصادف با ایام عید بود. من به او گفتم: این چند روز را صبر کن و بعد از عید برو. ولی او گفت: مگر آنها که جبهه اند، نمی خواهند عید پیش زن و بچه هایشان... ادامه مطلب
چون در سنین خردسالی ماد رمان را از دست داده بودیم، وابستگی زیادی به هم داشتیم. هر مشکلی برایمان پیش می آمد، با هم در میان می ان گذاشتیم. در ایامی که علی در حلال احمر شیروان آموزش می دید، ... ادامه مطلب
آخرين روزهاي دي سال ۶۵؛ منطقه شلمچه؛ عمليات کربلاي ۵ خيلي از رزمنده ها آن روزها را به خاطر دارند. روزهايي که خاک داغ ديده شلمچه را به سکوي پرواز پرستوهاي عاشق زيادي تبديل کرد. حاج آقا محراب... ادامه مطلب
از عملیات قبلی او را می شتاختم ، یعنی موقعی که به سمت آبادان حرکت کردیم و دیر رسیدیم و هواپیماهای عراقی بالای سر اتوبوس ها ظاهر شدند ، در آن موقعیت همه به دنبال پناهگاهی می گشتند و در فکر حف... ادامه مطلب
در عملیات خیبر ، پس از عملیات لشکر 19 فجر استان فارس د ر منطقه طلاییه ، درگیری در دیگر محور ها به شدت ادامه داشت و چون خطر سقوط جزایر می رفت ، طرح عملیات خاکریزی از منطقه پاسگاه زید ، تا طلا... ادامه مطلب