سردار سرتیپ پاسدار علی فضلی که از رزمندگان و جانبازان جنگ تحمیلی است، با شهدای بسیاری همرزم و هم سنگر بوده است. او در 28 اردیبهشت 1358 به عضویت سپاه درآمد. پس از اتمام دوره آموزشی برای مقابل... ادامه مطلب

صحنه‌هایی هست که هیچ وقت از ذهن آدم پاک نمی‌شود، صحنه‌های جنگ از جمله از آن صحنه‌هاست که گاهی با یادآوری نام یک عملیات، خاطره‌ای فراموش نشدنی در ذهن تداعی می‌شود؛ یکی از خاطرات رزمندگان را ک... ادامه مطلب

شب هفدهم اسفند سال 62 بود و برای چندمین مرحله از عملیات خیبر، به قصد شکار تانک‌های دشمن بعثی که در آشیانه‌های خود جای گرفته بودند، حرکت کردیم. من به عنوان معاون گروهان خدمت می‌کردم؛ اما آن ش... ادامه مطلب

برخی از رزمنده‌ها خود را جا مانده از کاروان شهدا می‌دانند و سال‌هاست دل‌شان داغدار کسانی است که روزی همسنگر بودند؛ اینها را بارها از صدای بغض‌آلودشان شنیده‌ایم؛ اما باید کسانی می‌ماندند تا ر... ادامه مطلب

شب عملیات «کربلای5»، جلال را که یکی از «لات‌«های گردان بود، صدا کردم تا با شیرین‌کاری‌هایش رزمندگان را سرگرم کند، چرا که ساعت اجرای عملیات نسبت به آنچه طرح‌ریزی شده بود جملات بالا بخشی از خا... ادامه مطلب

هوا کم‌کم داشت رو به سپیدی می‌رفت که بلند شدم و اطراف کمین، گشتی زدم. هوا دیگر روشن شده بود. خیالم راحت شد که نگهبان‌ها رفت‌و‌آمد نمی‌کنند. فانوس را برداشتم و به طرف خط اول راه افتادم. از کم... ادامه مطلب