23مرداد سال 1365 بود. تازه از ماموریت گشت و شناسایی برگشته بودم که داوطلبانه آماده ماموریت شدم. طبق دستور فرماندهی به من و سرهنگ خلبان “عباس رمضانی” ماموریتی ابلاغ شد تا مخازن سو... ادامه مطلب
در واپسین روزهای تابستان سال1362 و در گرماگرم جنگ تحمیلی، به اتفاق یکی از همکارانم شهید سروان خلبان “سعید هادی” ماموریت یافتیم تا به منظور پشتیبانی از نیروی های سطحی و رزمندگان س... ادامه مطلب
پس از این که به مقصد رسیدند، دستشان را گرفتند و از ماشین پیاده کردند. چون چشمانشان بسته بود جایی را نمی دیدند. بعد از عبور از راهرو و راه پله پیچ در پیچ داخل اتاقی شدند. چشمانشان را باز کردن... ادامه مطلب
شب عاشورای 1364 بود. سرهنگ سرما خوردگی خفیفی داشت . آن شب نامش در ذخیره سوم بود و فرصت داشت تا کمی استراحت کند. در حال استراحت بود که سرگرد فتاحی او را به خود آورد و به او گفت: – محمد... ادامه مطلب
سه ماه انفرادی اولین دیدار نگهبان قاسم با او رابطه خوبی داشت. روزی وقتی برایش صبحانه آورد روزنامه ای که در آن خبر سقوط هواپیمای آنها همراه با تصویر لاشه آن درج شده بود، قاچاقی زیر سینی گذاشت... ادامه مطلب
با فرسایشی شدن جنگ، رفته رفته به مرحله ناگوار آن که زدن شهرها و مراکز غیرنظامی بود وارد می شدیم . البته عراق از همان آغازِ جنگ به این شیوه دست زده بود ولی مسئولان ایران با الهام از تعالیم اس... ادامه مطلب
پایگاه هوایی الرشید زندان دژبان اسفند ماه 1362به اسرا اطلاع دادند که آنها را از آن جا خواهند برد. آنها می دانستند که برای ورود به زندان جدید، حتما تفتیش خواهند شد. به همین دلیل بابا جانی گفت... ادامه مطلب
باید خود را از تنهایی نجات می دادم روز وشب می گذشت و من از دنیای بیرون کاملا بی خبر بودم. شبها با کابل های سیمی ضخیم به در سلول ها می کوبیدند تا زندانیان هراسان از خواب بیدار شوند. بعضی اوقا... ادامه مطلب
در سال ۱۳۲۷ در روستای “قلعه جعفر بیگ” از توابع شهرستان تویسرکان، در یک خانواده کشاورز و مذهبی به دنیا آمد. محمد، تحصیلات ابتدایی را در شهر تویسرکان به اتمام رسانید و برای ادامه ت... ادامه مطلب
سال های بی خبری سرتیپ خلبان “هوشنگ ازهاری” به تاریخ بیست و چهارم خرداد ماه سال ۱۳۳۰ در شیراز متولد شد. تحصیلات دوران ابتدایی اش را در شیراز ماند. دو سال اول دبیرستان را در شهر شا... ادامه مطلب
انتقال به مکان جدید اوایل سال 1995 میلادی رسیده بود. طارق عزیز معاون نخست وزیرعراق برای گفت وگو در اجلاس شورای امنیت به نیویورک سفر کرده بود. او در هنگام برگشت به عراق در ژنو با رییس صلیب سر... ادامه مطلب
دردسرهای جایگزین جدید! جایگزین شدن حسن انصاری به جای ارشد آسایشگاه برای سرتیپ لشگری مشکلاتی را به همراه داشت. عراقی ها می گفتند که او دستش کج است و از ارتش عراق دزدی کرده و به همین خاطر هم س... ادامه مطلب
فقط یک معجزه باعث حفظ رادیو شد ! هر روز صبح ساعت 7 در سلول ها باز می شد ولی آن روز به خصوص تا ساعت 5/8 در سلول ها باز نشد. هر چه اسیران نگهبانان را صدا می زدند خبری نبود تا این که ساعت 9 یکی... ادامه مطلب
در ۲۰ اسفند ۱۳۳۱ در روستای ضیاآباد قزوین، خداوند پسری به خانواده لشگری اهدا کرد که نام او را حسین گذاشتند. او دوره تحصیلات ابتدایی را در زادگاهش به پایان رساند و برای ادامه تحصیل به قزوین رف... ادامه مطلب