ناگفتههای دلنشین احمدعلی ابکایی از فرماندهان گردان امام محمدباقر(ع) لشکر ویژه 25 کربلا: * دوست داشتند با همان لباس شهید شوند شب چهارم عملیات کربلای 5 است، ما هنوز درگیر هستیم، نیروها همچنان... ادامه مطلب
استاديوم آزادي تهران ، با ظرفيت دوازده هزار نفر از مجروحان شيميايي منطقه عمليات کربلاي 5 پر شده بود . من، مسئول بهداري، امداد گر ها، راننده هاي آمبولانس و .. جز آنان هستيم . در بين مجروحان ،... ادامه مطلب
در خط مهران، بعد از عمليات کربلاي يک، ابتداي ارتفاعات قلاويزان تانکهاي سوخته t59 و t55 فراوان کنار جاده افتاده بود. اين تانکها هنگام عقبنشيني عراقيها هدف زمندگان ما قرار گرفته و منهدم شد... ادامه مطلب
صداى توپ و غرش تانك ها يك لحظه ساكت نمى شد. آن قدر سر و صدا در فضا بود كه من حتى صداى خودم را هم نمى شنيدم. نماز مى خواندم، فضا غبارآلود بود، تكان هايى را حس مى كردم ولى سست نمى شدم. نذر كرد... ادامه مطلب
درآن روزها من به تازگی از دانشکده فارغ التحصیل شده و شغل دبیری را انتخاب کرده بودم . جنگ تازه شروع شده بود و من در استان سلیمانیه در رشته تاریخ و جغرافیا تدریس می کردم . من برای سه سال از خد... ادامه مطلب
شدت درگيري هر لحظه بيشتر ميشد و پيوسته بر تعداد نفرات ضدانقلاب اضافه ميگشت. درگيري حدود شش ساعت به طول انجاميد. موضوعي كه در آن درگيري براي من بسيار جالب و آموزنده بود، صلابت و ايمان شهيد... ادامه مطلب