راستش شايد براي همين بود كه اينقدر كشته و مرده غواص شدن بوديم كه تير بخوري و رگههاي خونت با آب شور خليج فارس در هم بياميزد و آب تو را ببرد و كسي جز دريا نداند كه كجايي؟ به گزارش سایت ساجد... ادامه مطلب
صدای قرچ قرچ قیچی را که شنیدم ، نمی دانستم چه اتفاقی برایم افتاده است . نوک قیچی را روی شکمم احساس می کردم . می برید و با لا می آمد . من کجا بودم ؟ دلم می خواست چشم هایم را باز کنم . هر چه ق... ادامه مطلب
هیچ کاری نمی توانستیم بکنیم جز تحمل . این وضعیت 45 دقیقه طول کشید . وقتی بلند شد و ایستاد ، انگار دنیا را به ما دادند . فکر کرئدیم می خواهد برود ، ولی دقتی دست برد و زیپ شلوارش را پایین کشید... ادامه مطلب
عکس یادگاری در جبهه ها یکی از ماندگارترین تصاویر برای مرور خاطرات زندگی و گذران عمر است…. مرتضی اسکندری پور – شهيد سيدعبداله كبيري(بيوك اقا)-شهيد محمد قنبرلو- مير حجت كبيري- يوسف... ادامه مطلب
در جنگ نفتکش ها در حالى که در ۳ سال اول جنگ فقط به ۴۸ کشتى بازرگانى حمله شده بود، در سال ۱۳۶۳ به ۷۱ کشتى بازرگانى حمله شد و در سال هاى ۶۴ و ۶۵ در مجموع بیش از ۱۲۰ هدف مورد حمله قرار گرفت.همچ... ادامه مطلب
با يك حالت دوستي و رفاقت با اينها برخورد كرد كه بگذار ما برويم يك خبري از خط بگيريم . در نهايت به او گفت : برو. شهيد چراغچي همراه با ماشيني كه مهمات داشت ، رفت و بلافاصله بعد از همان قضيه شه... ادامه مطلب
حالا كه شما تشريف آورده ايد بفرماييد جلو تا نماز دوم را بخوانيم. در اين بين مقداري صحبت و تعارف شد تا بالاخره قرار شد كه برادر چراغچي بين دو نماز كمي صحبت كنند. وقتي آقا ولي براي صحبت ايستاد... ادامه مطلب
طبق رسم و رسوم وقتي ميخواست از در خارج شود، پشتِ سرش آب ريختم. برگشت و با دلخوري نگاهم كرد…. وقتي سفر آغاز شد 1 گريه ميكرد. همه سوار اتوبوس ميشدند، اما او را از اتوبوس پياده ميكردن... ادامه مطلب
در همين زمان شخصي به اسم سرگرد (سرهنگ) كشاورز كه رييس ساواك سنندج بود، وارد چايخانه شد و مرا با خود بردند. آن زمان ساواك در كنار منزل آقاي صادقوزيري و در جوار اورژانس فعلي سنندج قرار داشت.... ادامه مطلب
رادیو و تلویزیون عراق در ساعت سه و پانزده دقیقه ی چهارم تیر، نوید جنگی دیگر در جزیره مجنون را دادند وقتی از حمله ی دشمن مطلع شدیم، سه ساعت به نیروها استراحت مطلق دادیم. پس از استراحت و یک و... ادامه مطلب
چون بيسيم همراه نداشتيم، بدون فوت وقت دو نفر از همرزمان را به ديواندره فرستاديم تا موضوع را اطلاع دهند و نيروي كمكي بياورند. به طرف مقصد حركت كرديم. در نزديكيهاي روستا تعدادي از بچهها مشغ... ادامه مطلب
سرپیچی از دستورات نظامی دادگاه صحرایی دارد وبرابر قوانین جنگ محاکمه خواهدشد } سخنان فرمانده که تمام شد همگی می گفتند جناب غذا چه شد سر گروهبان که مسول تدارکات بود گفت غذا در کار نیست جیره خش... ادامه مطلب
خلبان بخت بر گشته با چتر نجات در هوا سرگردان شده به این سو و آن سو می رود . آنقدر بالاست که مثل یک نقطه سفید دیده می شود . تقلا می کند تا خودش را به سوی عراق بکشاند ولی ازبخت بدوشاید هم بخت... ادامه مطلب
حاج حسين منو فرستاد پيش رحيم تا پيغامي بهش بدم. منم پيش رحيم موندگار شدم. اولين حرفي كه رحيم به من زد سراغ آقا جعفر رو گرفت. گفتم زخمي شده بود. زياد سخت نبود، رفت عقب. سالها بود با هم بودند... ادامه مطلب
«مسعود دهنمکی» تهیهکننده و کارگردان سینما و تلویزیون پس از انتشار خبر درگذشت «حاج ذبیحالله بخشی» خاطرهای از روایت «اسکات پیترسون» از حاج بخشی منتشر کرد. به گزارش سایت ساجد ، «مسعود دهن... ادامه مطلب