در خاطرات شهيد سرتيپ خلبان «حسين لشكري» آمده است: من بهخلاف همه، عدد 13را مبارك ميدانم و براي اين عدد احترام خاصي قائل هستم؛ ميدانيد چرا؟ براي اينكه در سيزدهمين پرواز جنگيام به تأسيسات ن... ادامه مطلب
یک سرهنگ بازنشسته پدافند هوایی با بیان اینکه اولین هواپیمای میگ 25 که توسط پدافند هوایی سپاه سرنگون شد در اصفهان و با هدایت سایت سوباشی بود، گفت: نقش رادار و اقدام تاکتیکی بر علیه هواپیماهای... ادامه مطلب
من را در یک ماشین ارتشی که شبیه یک وانت بار بزرگ بود انداختند. بعد از مدتی به یک شهر رسیدیم که نمی دانم کدام شهر عراق بود ولی از تعداد افراد داخل شهر حیرت کرده بودم. مثل این بود که تعداد زیا... ادامه مطلب
1) نشسته بود زار زار گریه می کرد. همه جمع شده بودند دورمان. چه می دانستم این جوری می کند ؟ می گویم « مصطفی طوریش نیس. من ریاضی رد شدم . برای من ناراحته .» کی باور می کند؟ 2) ریاضیش خیلی خوب... ادامه مطلب
نادر محمدي از بچه هايي بود كه نماز شبش ترك نميشد؛ ولي سعيميكرد كسي متوجه نشود. در عين حال اعتقاد سختي داشت به اينكه «كسيكه نماز شب ميخواند بايد از همه لحاظ خود را در... ادامه مطلب
ما نماز ميخوانديم، آنها هم مثلاً نماز ميخواندند. مثلاً اسمشانمسلمان بود، حالا رسمشان به كنار! ولي انگار توي همه جبهه هايشانبخشنامه كرده بودند كه موقع اذان نماز، اين كار را... ادامه مطلب
شهید نصر اصفهانی برای نماز جماعت اهمیت زیادی قایل بود، به ویژه برای نماز صبح.همیشه جزو نخستین کسانی بود که در کوی «شهید فلاحی» برای برپایی نماز صبح حاضر میشد. اگر ما هم تنبلی میکردیم و در... ادامه مطلب
درباره شهيد جليل محدثي فر فرمانده گردان تاريخ تولد 1/6/1342 گرگان تاريخ شهادت: 10/4/1366 منطقه عملياتي ماووت جليل زرنگ، مهربان و ورزيده بود. از آن بچه زرنگها بود. اتاق كوچك آخر خانه مال او... ادامه مطلب
موقع آن بود که بچه ها به خط مقدم بروند و از خجالت دشمن نابکار دربیایند. همه از خوشحالی در پوست نمی گنجیدند. جز عباس ریزه که چون ابر بهاری اشک می ریخت و مثل کنه چسبیده بود به فرمانده که تو رو... ادامه مطلب
نمازی که با سه شماره، مثل خیلی از دستور عملهای نظامی دیگر که با سه شماره انجام میشود، باید خوانده میشد؛ مثل خوردن، خوابیدن، بیرون آمدن از سنگر، چاله گاز و هر موقعیت دیگر. از جمله نمازهای... ادامه مطلب
صداى توپ و غرش تانك ها يك لحظه ساكت نمى شد. آن قدر سر و صدا در فضا بود كه من حتى صداى خودم را هم نمى شنيدم. نماز مى خواندم، فضا غبارآلود بود، تكان هايى را حس مى كردم ولى سست نمى شدم. نذر كرد... ادامه مطلب
ساعت يك بعدازظهر، ۳۱ شهريور ۵۹ صداى مهيبى مثل صداى انفجار بمب به گوش رسيد. من كه در آن زمان مشغول خدمت سربازى بودم، پس از اطلاع از اين كه رژيم عراق فرودگاه مهرآباد را مورد حمله قرار داده، دا... ادامه مطلب
سردار شهيد مهندس ناصر فولادي از فرماندهان عمليات بيت المقدس، دست مستخدم بخشداری را می بوسید و براین بوسه افتخار می کرد ، چراکه پیامبر اکرم(ص) دست پینه بسته کارگر را می بوسید. ديوان بيگي در و... ادامه مطلب
يادم هست در لحظات اوليه عمليات فرماندهمان آمد و گفت: «همانطور كه ميدانيد عمليات مهمي در پيش رو داريم و بايد تمام تلاشتان را كنيم تا با موفقيت آن را به اتمام برسانيم.» پس برنامه را براي م... ادامه مطلب