متن برنامه ی درس هایی از قرآن کریم حجت الاسلام قرائتی؛ تاريخ پخش :: 1362/4/10
بسم الله الرّحمن الرّحيم
الحمدلله رب العالمين و صلي الله علي سيدنا و نبينا محمد و علي اهل بيته و لعنة الله علي اعدائهم اجمعين من الان الي قيام يوم الدين الهي انطقني بالهدي و الهمني التقوي.
گاهي زمينههاي اقتصادي دارد. گفتيم گاهي زمينه سياسي دارد، اصرار بر گناه را گفتيم، گناه كبيره و صغيره و گناهان بندگان را گفتيم، زمينههاي اجتماعي گاهي بخاطر عدم رسيدگي دستگاه قضايي است.
اگر دستگاه قضايي قوي و قاطع نباشد و مجرم به جزايش نرسد، اگر جريمه و دستگاه قضايي نبود و دير بجنبد و مجرم در جامعه راحت باشد، مجرمها زياد ميشوند.
«الزَّانِيَةُ وَ الزَّاني فَاجْلِدُوا كُلَّ واحِدٍ مِنْهُما مِائَةَ جَلْدَةٍ وَ لا تَأْخُذْكُمْ بِهِما رَأْفَةٌ» نور/2 مرد و زن زناكار را بزنيد و شما را رأفت(رحمت)و مهرباني نگيرد. دچار دلسوزي و رأفت نشويد.
اسلام دين رحم است ولي بعضي جاها نبايد رحم كرد، ترحم بر پلنگ تيز دندان ستمكاري بود بر گوسفندان. اگر پسر جواني را كه بخاطر مزاحم زن و دختر جواني شده شلاقش زدند و شما رحمتان آمد ديگر دختران شما اطميناني به كسي نميكنند. ولي اگر هر دخترو پسري آزادي داشتند ديگر امنيت و آبرويي براي كسي نميماند. قرآن درباره قضاوت ميگويد كه سفت باشيد گرچه به ضرر خودت ميشود. عدالت داشته باشيد «وَ لَوْ عَلى أَنْفُسِكُمْ أَوِ الْوالِدَيْنِ وَ الْأَقْرَبينَ» نساء/135 گرچه به ضررخودتان و يا والدينتان باشد، دستگاه قضايي بايد محكم باشد.
قرآن ميگويد كه اگر شل شويد آنها همين را دوست دارند «وَدُّوا لَوْ تُدْهِنُ فَيُدْهِنُونَ» قلم/9 اين راجع به دستگاه قضايي نيست كلاً در مورد سفت گيري ميباشد. دشمنان دوست دارند شما شل شويد تا سازش كنند.
ماه رمضان ماه قرآن و آشنايي با آيههاي قرآن و مفاهيم قرآن بايد قدم به قدم آشنا شويم كه جمهوري اسلامي برپايه قرآن ميباشد استخدام وعزل ونصب بر پايه و طبق آيهي قرآن ميباشد و نيز دوستي و قهر و صلح وبرخوردهايش و. . .
از عايشه پرسيدند كه رسول خدا چگونه بود؟ گفت «كان خلقه القرآن»(شرحنهجالبلاغهابنابىالحديد، ج6، ص340) يعني پيغمبر اخلاقش قرآن بود.
قاطع بودن با عجول بودن فرق ميكند و دستگاه قضايي بايد قاطع باشد قاطعيت غير قاتليت ميباشدقاطعيت يعني اينكه دقت كنيد و وقتي روشن شد مصالح اين و آن را در نظر نگيريد اگر هم روزنامههاي خارجي حرف زدند بزنند چه موقعي شده كه آنها نالههاي مظلومان ايراني را چاپ بكنند. ما نميتوانيم بخاطر اينكه اگر فلان جنايتكار را بكشيم و اعدام كنيم در روزنامه مينويسند و كاريكاتور كشيده مسخرهمان ميكنند اين كار را نكنيم و خوبي مابه اين است كه مسخره پذير نيستيم «وَ لا يَخافُونَ لَوْمَةَ لائِمٍ» مائده/54 يعني حزب الله طوري است كه با مسخره و نيش و نوش از ميدان فرار نميكند.
«كَانَ أُسَامَةُ بْنُ زَيْدٍ يَشْفَعُ فِي الشَّيْءِ الَّذِي لَا حَدَّ فِيهِ فَأُتِيَ رَسُولُ اللَّهِ ص بِإِنْسَانٍ قَدْ وَجَبَ عَلَيْهِ حَدٌّ فَشَفَعَ لَهُ أُسَامَةُ فَقَالَ لَهُ رَسُولُ اللَّهِ ص لَا يُشَفَّعُ فِي حَدٍّ»(كافى، ج7، ص254) انساني را نزدپيامبر آوردند كه بايد حد بخورد واسامه شفاعت او راكرد و پيامبر فرمودند حد خداشفاعت پذير نميباشد(پارتي بازي)اسامه شخصي بود جوان كه پيامبر او را بسيار دوست مي داشت و وقتي در حال فوت بودند به مدينه حمله شد و اسامه را فرمانده كل سپاه براي دفاع كردند فرمودند «لَعَنَ اللَّهُ مَنْ تَخَلَّفَ عَنْ جَيْشِ أُسَامَة»(بحارالأنوار، ج30، ص432). خدالعنت كند هركه را كه دستور فرماندهي را رد كند بايد گوش به فرمان اسامه جوان بود و پيرمردها نميتوانستند او را بپذيرند.
قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص: «لَا يُشَفَّعُ فِي حَدٍّ»(كافى، ج7، ص254) حد خدا شفاعت بردار نيست. قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص: «لَا كَفَالَةَ فِي حَدٍٍّّ»(كافى، ج7، ص255) حد خدا كفالت بردار نيست.
بايد اين احاديث با كاشي كاري بالاي ادارهها نوشته شود مثل امور خارجه كه نوشته شده نه شرقي نه غربي جمهوري اسلامي سياست خارجي ما اين است كه خوب هستيم اما وابسته نيستيم البته اگر خوب باشند.
پس خوب است هر وزارتخانهاي آيات و روايات مربوط به خود را اين كار بكند. مثلا سياسي ايدئولوژي ارتش مربوط به ارتش رواياتي داريم كه در آنجاها خوب است به كار رود البته طوري نباشد(پوستري) كه ازبين برود. يعني در واقع قرآن ما بايد در كوچه و بازار برود يعني بايد در مرزها برود.
مثلاً در پاركهايي كه نوشته به گلها دست نزنيد رواياتي از امام صادق(عليه السلام) بنويسند كه با ديدن گل به ياد اين روايات بيفتد قال الباقر(ع): «حَدٌّ يُقَامُ فِي الْأَرْضِ أَزْكَى فِيهَا مِنْ مَطَرِ أَرْبَعِينَ لَيْلَةً وَ أَيَّامَهَا»(كافى، ج7، ص174) امام باقر(عليه السلام) فرمودند حدي كه در زمين بر يك فاسدمي زنند، اثرش از چهل شبانه روز باران بيشتر است. اينها حد ميخورند تا پسر و دختري كه به مدرسه ميروند خانوادهها خيالشان راحت شود.
ام السلمه كه يكي از زنان خوب رسول خدا بود(البته يك سري ميگويند از زنان پيامبر بهتر وجود ندارد ولي قرآن اين را قبول ندارد چون ميگويد به رسول خدا كه به زنانت بگو كه غر نزنند و گرنه زناني به تو ميدهدكه «خَيْراً مِنْهُنَّ» حجرات/11 يعني از آنها بهتر است).
خدا در قرآن ميفرمايد: «فَإِنَّ اللَّهَ أَعَدَّ لِلْمُحْسِناتِ مِنْكُنَّ أَجْراً عَظيماً» احزاب/29
و خدا قرار داد براي بهترين شما اجر عظيمي پس معلوم ميشود همه خوب و يكسان نبودهاند. مثل اينكه در كلاس معلمي به شاگردانش ميگويد براي خوبانتان جايزه آوردم پيداست كه اگر همه يكسان بودند كه خوب و بد معنا نداشت.
ام سلمه كنيزي داشت و اين كنيز روزي دزدي كرد، ام السلمه با كنيز پيش رسول خدا رفتند و گفتند اين كنيززن شما نيست از او چشم پوشي كنيد «فَقَالَ النَّبِيُّ ص يَاام سَلَمَةَ هَذَا حَدٌّ مِنْ حُدُودِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ لَا يُضَيَّعُ فَقَطَعَهَا رَسُولُ اللَّهِ ص»(كافى، ج7، ص254) دست كنيز را پيغمبر قطع كرد.
اگر محارب مسلمي، مسلماني راكشت گرچه اولياءدم او را عفو كنند ولي چون محارب است ميشود بر او حد جاري كرد. محارب كسي است كه اسلحه كشيده است چه بزند و چه نزند و اين مزد حال يك نفر راكشت و پس از آن پدر يا پسر مقتول بگويد من راضي هستم قاضي شهر ميتواند به خاطر اسلحه كشيدن براو حد جاري كند(بخاطر پررويي او كه ترس و وحشت ايجاد كرده است)زيرا كه اسلحه كشي گناهش با آدم كشي فرق دارد.
يكي از وسايلي كه با آن ميتوان جلوي گناه را گرفت بايكوت كردن ميباشد.
منزوي: يعني كسي كه او را بايكوت ميكنند يعني از معركه او را دور ميكنند. و اين يك برخورد سياسي است بر عكس شلاق كه برخوردي نظامي است. يعني كسي را گردونه بيرون كنند.
«الزَّاني لا يَنْكِحُ إِلاَّ زانِيَةً أَوْ مُشْرِكَةً وَ الزَّانِيَةُ لا يَنْكِحُها إِلاَّ زانٍ أَوْ مُشْرِكٌ وَ حُرِّمَ ذلِكَ عَلَى الْمُؤْمِنينَ» نور/3(قرآن) كه ازدواج زنان و مردان زنا كار بايد استثنايي باشد كه نبايد اين دوزن و مزد عفيف را بگيرند بايد حتما زن و يا مرد زنا كار بگيرند.
«وَ حُرِّمَ ذلِكَ عَلَى الْمُؤْمِنينَ» ازدواج با زنان و مردان زناكار استثنايي دارد كه امت حزب الله بايد از آن دوربشوند. يعني زنان ومردان زناكار و معروف به اين كار نميتوانند از دايره زنان و مردان مسلمان حزب الهد همسري برگزينند. يك جا داريم «وَ الَّذينَ يَرْمُونَ الْمُحْصَناتِ ثُمَّ لَمْ يَأْتُوا بِأَرْبَعَةِ شُهَداءَ فَاجْلِدُوهُمْ ثَمانينَ جَلْدَةً وَ لا تَقْبَلُوا لَهُمْ شَهادَةً أَبَداً وَ أُولئِكَ هُمُ الْفاسِقُونَ» نور/4 اگر كسي نسبت زشتي به زنان داد گواهي آنها را هرگز قبول نكنيد.
امام صادق(عليه السلام) دوست داشت كه بيست سال با هم دوست بودند و ديد كه اين دوست فحشي به مادر نوكرش داد و امام گفت چرا كار را كردي و دوست گفت اين نوكرم است و به مادرش كه مسلمان نيست فحش دادم امام صاق(عليه السلام) گفت حق نداري به او فحش دهي با اينكه مسلمان نيست.
منافقين جامعه نيز بايد بايكوت شوند «وَ لا تُصَلِّ عَلى أَحَدٍ مِنْهُمْ ماتَ أَبَداً وَ لا تَقُمْ عَلى قَبْرِهِ إِنَّهُمْ كَفَرُوا بِاللَّهِ وَ رَسُولِهِ وَ ماتُوا وَ هُمْ فاسِقُونَ» توبه/84 اگر از اينهاكسي مُرد سر قبرش نماز نخوان و اصلاً سر قبرش نرو(باباقي قبرها فرق دارد) و اين خطاب به پيغمبر است «إِنَّمَا الْمُشْرِكُونَ نَجَسٌ فَلا يَقْرَبُوا الْمَسْجِدَ الْحَرامَ بَعْدَ عامِهِمْ هذا» توبه/28 شرك حق ورود به مسجد الحرام را ندارد و اين منطقه حق ورودي براي بيگانگان قائل نيست.
به شارب الخمر دختر ندهيد اگر به مسجد مسلمانها نيامد او را به حساب نياوريد و اين يك انزوا است. واينها نشان دهنده اين است كه جامعه اسلامي با برخوردهايي ميتواند اين افراد را تنبيه كند و نمونه بارزش دستور پيغمبر است.
در يكي از جبههها پيغمبر دستور بسيج را صادر فرمودند و سه نفر شركت نكردند وقتي جنگ تمام شدفرمودند هيچ كس با اين سه نفر حرف نزند. همه با اين سه نفر اعتصاب سخن كردند. و آنها اين قدر توبه وزاري كردند كه خداوند توبهشان را بخشيد.
البته بايد شلاق را همانطوري كه حاكم شرع ميگويد زد گاهي حاكم شرع حكم شلاق را ميدهد ولي زدن شلاق آنطور كه خدا خواسته است نيست. شرايط: شلاق بايدمعمولي باشد نبايد عقدهاي باشد كسي كه ميزند در حين زدن نبايد خوشي كند و بايد دلش براي گناه كردن داو بسوزد و اين شلاق بايد مثل چوبي باشد كه پدر به بچهاش ميزند. در حين زدن دوستش هم دارد، پس نبايد انتقامي باشد بايد براي مصلحت جامعه باشد نبايد كيف كند و اين جنايت است مثل آمپول زني كه اگر طرف آخ گفت دلش ميسوزد ولي چارهاي ندارد. نبايد انسانيت حتي در برابر مجرم فراموش شود.
وقتي اميرالمومنين(عليه السلام) در جبهه آب را ميگرفتند به ايشان ميگفتند به دشمن آب ندهيم ولي ايشان ميگفتند آب بدهيد و مرد باشيد.
مرتبه فقهي دراد كه آيا ميشود زن زنا كار را گرفت بله ازدواج موقت ميشود كرد. ميشود هم صيغه ازدواج موقت كرد و هم دائم و آن آيهاي كه قبلا بحث شد جوانب فقهي دارد كه باشد براي بعدا.
(تكرار مطالب قبلي)
يكي از زمينههاي گناه اين است كه كساني كه گناه ميكنند زمينه حلال ندارند بايد اين را به وجود آورد.
مثلاً حديث داريم كه غرايز طبيعي بايد از راه حلال اشباع شود. دليل نميشود كه اگر زمينه حلال نبود حرام كرد، ولي اين خود دليلي است كه اگر زمينه حلال نبود حرام انجام ميشود.
در زمان حضرت لوط كه كار رشت لواط زياد بود دو جوان زيبا كه فرشته بودند ولي به شكل دو جوان زيبا وپسر زيبا در آمده بودند پيش پيامبر آمد ند، لاتهاي محل وقتي آنها را ديدند(لواط كارها) به خانه پيامبرآمد ند پيغمبر در را باز كردند لاتها گفتند آن دو پسر را به ما بده، قرآن ميگويد پيامبر فرمودند «هؤُلاءِ بَناتي» هود/78 گفت من دختر دارم دخترهايم را به عقد شما در ميآوردم.
اين آيه به مصلحان اجتماع يك خطي مي دهد(به مربيان و معلمين و رزمندان و پدرو مادرها) كه اگر خواستي جلوي گناه را بگيري قبلاً بايد يك طرح اصلاحي داشته باشي، اگر اين جاده را آسفالت كني بايد كنارش يك جاده بكشي و نشانه بگذاري كه اين جاده در دست تعمير است از آن جاده برويد. مثلاً سينما خراب است نرويد بايد يك فيلم درستي بسازند كه به آن نگاه کنند«وَ لا تُخْزُونِ في ضَيْفي» هود/78 آبروي من را پيش مهمان هايم نبريد.
حضرت لوط ديدند خيلي اصرار ميكنند گفت «أَ لَيْسَ مِنْكُمْ رَجُلٌ رَشيدٌ» هود/78 كسي نيست كه درد دل مرا بفهمد.
امام وقتي به بهشت زهرا آمدند گفتندما با سينما مخالف نيستيم با فحشا مخالفيم و گرنه شنا حق طبيعي انسان است. نميگويد(علموا انباءكم) ميگويند «عَلِّمُوا أَوْلَادَكُمْ السِّبَاحَةَ وَ الرِّمَايَةَ»(كافى، ج6، ص47) به همه فرزندانتان شنا ياد دهيد.
اگر ميگفت(علموا انباءكم) بايد به پسرها ياد بدهيد ميگفتند دخترها نبايد شنا ياد بگيرند ولي اولاد يعني هم دختر و هم پسر ولي چه كسي بايد ياد بدهد بايد عفت باشد.
يك روز پيامبر به خانه آمدند و به حضرت زهرا فرمودند كه حضرت علي كجا رفتند حضرت زهرا گفتند كه تاچند دقيقه ديگر ميآيند پيامبر گفت پس چرا تو نشستهاي پاشو و آرايش كن و خودت را درست كن. اين لذت طبيعي است ولي وقتي بيرون رفتي عطر نزن. ولي پيامبر به حضرت زهرا ميگويد براي شوهرت عطربزن بيرون نزن.
اسلام به زن شوهر نابينا ميگويد درست است زن را نميبيند كه زن خودش را آرايش كند ولي بيني كه درادزن عطر بزندپس در اسلام بايد لذتهاي طبيعي باشد. و اگر ميخواهند جلوي فساد گناه را بگيرند زمينه اصلاح را بوجود آورند.
پيامبر(صل الله عليه و آله) ميفرمايد «من كان له صبي فليتصاب له»(عوالياللآلي، ج3، ص311) هركس در خانه بچه دارد بچه شود. بچه ميخواهد صداي بزغاله در بياورد در بياور. براي اينكه بچه غريزهاي دارد و بايد غريزهاش تامين شود. اگرمي خواهي پستونك ندهي بايد پستون بدهي تا انگشت نمكد.
«اللَّهُمَّ أَغْنِنِي بِحَلَالِكَ عَنْ حَرَامِك»(المصباحكفعمي، ص174) خدايا غريزهاي دارم و غريزهام را با حلال تامين كن تا به حرام كشيده نشود. «رَكْعَتَانِ يُصَلِّيهِمَا الْمُتَزَوِّجُ أَفْضَلُ مِنْ سَبْعِينَ رَكْعَةً يُصَلِّيهَا أَعْزَبُ»(كافى، ج5، ص328) دو ركعت نماز كه آدم زندار بخواند بهتر ازهفتاد نمازي است كه آدم بي زن بخواند. قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص: «مَنْ تَزَوَّجَ فَقَدْ أَحْرَزَ نِصْفَ دِينِهِ»(أمالى طوسى، ص518) هركس زن بگيرد نصف دينش راحفظ كرده است ولي طور برداشت نشود كه اگر با يك زن نصف دين كامل ميشود با دو زن تمام دين حفظ ميشود.
بعضي چيزها يكياش درست است اما دوميش خراب ميكند مثل اللهاكبر نماز. البته اين طور نيست كه اگر بي زن به دعاي كميل رفت درست نيست ولي وقتي رفت دعا كند كه زن بگيرد. لذا زنها و دخترها زود ازدواج كنند.
حديث داريم خوشا به حال آن مردي كه دخترش در خانه شوهر حيض بشود. حديث داريم دختر مثل ميوه ميماند اگر رسيد و نچيدي باد وآفتاب آن را از بين ميبرد. اگر ميخواهيدزمينه فساد كم شود دختر دارها زود دختر عروس كنند و پسر دارها زود داماد كنند و زمينه عروسي را راحت بگيرند تا مشكلات حل شود.
(تكرار مطالب قبلي) خدايا به مقام محمد و آل محمد عبادت عبادت كنندگان را قبول كن و اخلاص به مامرحمت كن روز قيامت همه ما را پيش خودت سر افراز قرار بده تا هستيم عمرمان فداي اسلام و اگر قراراست نباشيم عمرمان با شهادت د رراه خدا گرفته شود.
والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته