رئیس مرکز بررسی دکترینال امنیت بدون مرز ، شیوع لیبرالیزم در جامعه را پرده دیگری از عرصه تهاجم نرم دشمن دانست که امروزه بسیار مخفی تر است.
حسن عباسی در جلسه طرح ولایت بسیج دانشجویی گفت: نگرانی هایی که امروز ما در جامعه از شیطان پرستی، عرفان های نوظهور، جریان های ادبی مثل پائولوکوئیلو و نحله های شرقی مثل بودائیسم داریم، جزء کوچکی از درگیری های جنگ نرم است و شیوع لیبرالیزم در جامعه پرده دیگری از عرصه تهاجم است که امروزه بسیار مخفی تر است.
وی با بیان اینکه مباحث پایه و نظری جنگ نرم تمام شده است، بیان داشت: ما در این عرصه، باید نسبت خودمان را با این جنگ که به مراتب پیچیده تر از جنگ سخت است روشن کنیم.
رئیس مرکز دکترینال امنیت بدون مرز خاکریزهای جنگ نرم را ذهن و قلب تک تک افراد دانست و گفت: جنگ نرم، نبرد ذهن ها و قلب هاست و تسخیر قلب با حب و بغض و تسخیر ذهن با شک و یقین صورت می گیرد.
عباسی مدیریت حب، بغض، عشق، نفرت، شک و یقین افراد را در معرکه جنگ نرم قرار گرفتن دانست و گفت: امروزه پس از مدت ها بحث نظری در مورد جنگ نرم باید با استراتژی های عینی و اجرایی و خود جنگ نرم را با ذکر مصادیق تاریخی و آسیب های آن دنبال کنیم.
وی تأثیرات و نشانه های عرفان های نوظهور و شیطان پرستی را در سطح جامعه بسیار کم دانست و گفت: خطر شیوع لیبرالیزم به مثابه ۹۹درصد است و همه تهاجمات دیگر مثل عرفان های نوظهور و غیره کمتر از یک درصد است.
رئیس مرکز بررسی دکترینال امنیت بدون مرز با طرح این پرسش که چگونه این اتفاق در جامعه ما روی می دهد و این روند موفق می شود و استراتژی ها و روند تاریخی اش چگونه است؟ گفت: باید یک دوره ۱۰۰ ساله را در ایالات متحده از سال ۱۹۱۰ تا ۲۰۱۰ بررسی کنیم؛ چرا که دقیقا اتفاقی که در این کشور رخ داده، در جامعه ما درحال تکرار است.
عباسی با اشاره به پیاده شدن شیوه های مختلف جنگ نرم در دانشگاه ها، نظام مدیریتی، رسانه و در سطوح مختلف جامعه، در تعریف استراتژی های جنگ نرم گفت: همان طور که دشمن جامعه خود را ساخته است، در حال ساختن جامعه ماست تا درواقع به سبک و سیاق دشمن درآییم، بنابراین امروزه روشن کردن این نکته تبیین استراتژی های جنگ نرم است؛ یعنی اینکه چگونه قانع شدیم که حب کاری که دشمن می کند، در دل ما بیفتد.
عباسی مبانی نظری را که در حوزه علوم انسانی در دانشگاه ها تدریس می شود، مغایر با قرآن دانست و گفت: به طور کلی آنجایی که ما قانع شدیم؛ آن طور ی که دشمن می خواهد، عمل کنیم چه در اقتصاد، علم، رسانه و غیره، پس عملا قانع شدیم که آن کار درست است و این یعنی مدیریت شک و یقین.
رئیس مرکز بررسی های دکترینال امنیت بدون مرز افزود: قرن خود؛ یعنی قرنی که انسان به اصالت خود رسید و خودمحور شد و این بلایی است که امروز در جامعه ما و برای جوانان رخ می دهد؛ آنها امروزه به سرعت درحال خودمحور شدن هستند.
عباسی این اصالت خود را زمینه فروپاشی غرب دانست و گفت: اصالت خود در برابر اصالت خداست و این همان راهی است که ما درحال دنبال کردنش هستیم، بنابراین ما باید استراتژی های قدرت نرم را که طی ۱۰۰ سال گذشته در ایالات متحده جواب داده است، بشناسیم.
وی گفت: «آدام کورتیس»، مستندساز برنامه «قرن خود» با بررسی روانشناسانه جریان های داخل آمریکا، این ۱۰۰ سال را به دو دوره عصر سلطه نگاه «فروید» و عصر سلطه نگاه «ولیام ریچ» تقسیم کرده است.
رئیس مرکز بررسی های دکترینال امنیت بدون مرز جامعه امروزی ما را در دوره فروید دانست و گفت: مهم ترین سریالی که از تلویزیون جمهوری اسلامی پخش می شود، «ساختمان پزشکان» مروج افکار فروید روانشناس یهودی است و پشت سر شخصیت های اصلی این سریال عکس فروید است.
عباسی حضور مدیران صداوسیما که دارای دکترای روانشناسی هستند، در تیتراژ این سریال نشانه این دانست که سریال کاملا حساب شده و با تأیید این مدیران ساخته شده است.
وی در مورد محوریت این سریال گفت: نظریه فروید این است که انگیزه انسان ها عامل حرکتشان است و باید انگیزه های آنها را کشف کرد؛ این انگیزه ها از قسمت ناخودآگاه انسان ها نشأت می گیرد؛ ناخودآگاه انسان بخشی است که خشم و شهوت انسان را رقم می زند و به تعبیر فروید قابل کنترل نیست و کاری که ساختمان پزشکان می کند، نشان دادن این انگیزه ها و تبیین آنها به مردم است.
رئیس مرکز بررسی های دکترینال امنیت بدون مرز ، دوره فروید را به دو قسمت انسان حیوانی غیرقابل اعتماد و قابل اعتماد تقسیم کرد و خاطرنشان کرد: «ادوارد برنایتز» اعتقاد داشت انسان ها غیرقابل اعتمادند و همانند گله های انسانی باید مدیریت شوند؛ ادوارد برنایتز به دنبال این بود که با این مدل از احساسات مردم کسب پول و ثروت کند، او بعد از آشنایی با «والتر لیپمن» این نظریه را وارد علوم سیاسی کرد. آنها معتقد بودند که باید به رأی مردم خط داده شود و آنها را مدیریت کرد.
عباسی با بیان تعریف دموکراسی از منظر ما و غرب گفت: ۱۵ سال پیش روشنفکران جامعه ایران روش خرد جمعی را دموکراسی می دانستند؛ درحالی که غربی ها دموکراسی را خرد جمعی نمی دانند، بلکه نفسانیات جمعی را دموکراسی می دانند.
وی در ادامه گفت: از مدل روابط عمومی، مبحث «مهندسی رضایت» مطرح می شود؛ در مهندسی رضایت به دنبال این بودند که چه چیز مردم را سامان می دهد و آنها را به قلیان می آورد؟ بنا به گفته وی مهندسی رضایت ۸۰ سال است که بر جهان حاکم است.
رئیس مرکز بررسی های دکترینال امنیت بدون مرز با اشاره به آیه ۱۱۱ سوره توبه گفت: موضوع رضایت، موضوع جدیدی نیست و در دین نیز آمده است، اما در مهندسی رضایت، مراد رضایتی است که برخلاف مصالح مردم به هر نحو است و این یکی از ابعاد جنگ نرم است.
عباسی با اشاره به جامعه ایران گفت: بسیاری در زمان انتخابات خواستند به مردم نزدیک شوند و رأی مردم را به دست بیاورند بدون اینکه به مصلحت آنها باشد.
وی بیان داشت که اردوارد کنزی با طراحی مهندسی «مناسبات جنسی» به همراهی مهندسی رضایت، زمینه ساز انقلاب جنسی ۱۹۵۰ در آمریکا شد، در جامعه ما نیز، شاهد یک انقلاب جنسی هستیم.
عباسی نظریه مطرح دراین دوره را «انسان، حیوان قابل اعتماد است» دانست و بیان کرد: دراین دوره «جرج گالوپ» در مقابل نظریه روابط عمومی، نظریه سنجش افکار عمومی را مطرح کرد؛ او نیازسازی برای مردم را محرکه موتور اقتصادی دانست و نتیجه این رکود روی کارآمدن جریان چپ با نظرات محدودیت و مارکسیستی بود.
وی با طرح این سؤال که چگونه می توان با افکار مریض و منحرف، جامعه دینی را اصلاح کرد؟ افزود: در مدل شک و یقین مردم به این یقین رسیده اند که روانشناسان از روحانیون که از منابع قرآنی و ائمه(ع) و حدیث و بزرگانی همچون آیت الله بهجت استفاده می کنند، بهتر هستند و این یعنی جنگ نرم.
رئیس مرکز بررسی های دکترینال امنیت بدون مرز نتیجه این دوره را ظهور نظریه رهاسازی و تخلیه روحی دانست و گفت: دوره دوم از ۱۰۰ سال تاریخ فرهنگی آمریکا با این نظریه به دوره ریچیسم معروف شده است.
عباسی این دوره را دوره «انسان به عنوان حیوان خودشکوفا» دانست که کسی حق کنترل وی را ندارد و نتیجه این نظریه، انقلاب جنسی اواخر دهه۶۰ بود که انسان خشم و شهوت را هرگونه که می خواهد به بیرون بریزد.وی نتیجه نظریه رهاسازی را ظهور جنبش های اجتماعی مختلفی همانند هیپی ها، رپ ها و… دانست و بیان داشت: طی این سالها ظهور این جنبش ها تأثیر فراوانی برجامعه ایران داشته، بدون آنکه مردم از هویت و انگیزه واقعی این جنبش ها آگاه باشند.
عباسی لیبرالیزم فرهنگی را مسئله مهم جنگ نرم دانست و گفت: راه حل این مسئله همانند کلمه «لااله الاالله» است که ابتدا نفی وضعیت موجود و سپس اثبات وضعیت مطلوب است.
منبع: کیهان
یک دیدگاه
غلامحسین داودی
سلام ….
با تشکر از فعالیت خوبتان در فضای سایبر و در جنگ نرم….
در صورت امکان جهت ترویج ، مطالبتان را برایمان ایمیل نمائید…
با تشکر فراوان