به نام خدا
نويسنده:خدامراد سلیمیان
منبع: درسنامه مهدویت1-ص87 تا ص97
همان گونه كه در بخش هاي روايي اهل تسنن گفته شد، اهل سنّت در روايات فراواني به حقيقت «انديشة مهدويّت» اشاره کرده اند. اگر چه در پارهاي موارد تفاوتهايي با اعتقاد شيعه به چشم ميخورد؛ اما موارد مشترک فراوانی نيز وجود دارد.
1. حتمي بودن ظهور و قيام حضرت مهدي(عجل الله تعالي فرجه الشريف)
اولين مسألهاي که بين شيعه و اهل سنّت مورد اتفاق است، حتمي بودن ظهور و قيام حضرت مهدي(عجل الله تعالي فرجه الشريف) است. اين موضوع يکي از مسلمات اعتقادي اين دو گروه است؛ به گونهاي که ده¬ها و بلکه صدها روايت در اين زمينه، در منابع روايي آنها وجود دارد.
2. نسب حضرت مهدي(عجل الله تعالي فرجه الشريف)
يكي از مواردي كه بين شيعه و سنّي تا حدودي اتفاق نظر وجود دارد، تبار حضرت مهدي(عجل الله تعالي فرجه الشريف) است. شيعه اين نسب را تا پدر بزرگوار حضرت مهدي(عجل الله تعالي فرجه الشريف) به روشني تمام، مشخص و معرفي کرده است، امّا اهل سنّت در موارد معيّني، بدان اشاره كرده2 كه از اين قرار است:
2ـ1. حضرت مهدي(عجل الله تعالي فرجه الشريف) از اهل بيت و فرزندان رسول خدا
ابن ماجه در سنن خود نقل كرده كه پيامبر(صلي الله عليه و آله وسلم) فرمود: «الْمَهْدِي مِنَّا أَهْلَ الْبَيتِ يصْلِحُهُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ فِي لَيلَةٍ »؛3 «مهدي از ما اهل بيت است وخداوند يك شبه امر او را به¬سامان مي¬آورد».
رسول اكرم(صلي الله عليه و آله وسلم) فرمود: «يخرج رجل من أهل بيتي عِنْدَ انْقِطَاعٍ مِنَ الزَّمَانِ وَ ظُهُورٍ مِنَ الْفِتَن يكُونُ عَطَاؤُهُ حثياً»؛4 « هنگام پايان زمان وآشكار شدن فتنهها، مردي از اهل بيت من خروج خواهد کرد که بخشش او بسياراست».
صنعاني در المصنف از پيامبر اكرم(صلي الله عليه و آله وسلم) آورده است: «… فَيبْعَثُ اللَّهُ رَجُلًا مِنْ عِتْرَتِي من أَهْلِ بَيتِي …»؛5 «…پس خداوند مردي از عترت و اهل بيت مرا بر انگيزد …».6
2ـ2. حضرت مهدي(عجل الله تعالي فرجه الشريف) از نسل حضرت علي(عليه السلام)
از ديگر موارد اتفاق روايات بين شيعه و سنّي، اين است که آن حضرت از نسل امام علي(عليه السلام) است. سيوطي در عَرف الوردي نقل كرده كه رسول خدا (صلي الله عليه و آله وسلم)، دست علي(عليه السلام) را گرفت و فرمود: «سيخرج من صلب هذا فتي يمْلأ الأَرْضَ قِسْطاً وَ عَدْلاً»؛7 «از نسل اين شخص، به زودي جواني خروج خواهد كرد كه زمين را پر از عدل و داد ميكند…».
جويني شافعي در فرائد السمطين از ابن عباس نقل كرده كه رسول خدا(صلي الله عليه و آله وسلم) فرمود: «إِنَّ عَلِي بْنَ أَبِي طَالِبٍ(عليه السلام) إِمَامُ أُمَّتِي وَ خَلِيفَتِي عَلَيهَا بَعْدِي وَ مِنْ وُلْدِهِ الْقَائِمُ الْمُنْتَظَرُ الَّذِي يملا الله به الارض عدلا و قسطا كَمَا مُلِئَتْ ظُلْماً وَ جَوْراً…»؛8 «همانا علي بن ابيطالب امام امت من و جانشين من بر آنان بعد از من است. از فرزندان او، قائم منتظر است كه خداوند به وسيله او زمين را پر از عدل و داد ميكند؛ آن گونه كه پر از ستم و بيداد شده باشد…».
شيخ صدوق(ره) از حضرت باقر(عليه السلام) چنين آورده است: «اميرمؤمنان علی(عليه السلام) هنگام بازگشت از نهروان در كوفه خطبه ميخواند، در اين ميان خبر رسيد كه معاويه از او بدگويي ميكند و بر او نفرين ميفرستد و يارانش را ميكشد، حضرت بلند شد و خطبهاي خواند تا بدان جا كه فرمود: از فرزندان من است مهدي اين امت».9
2ـ3. حضرت مهدي از نسل فاطمه(عليها السلام)
در روايات فراواني از اهل سنّت، به اين مطلب تصريح شده كه حضرت مهدي(عجل الله تعالي فرجه الشريف) از فرزندان فاطمه(عليها السلام) است: ابن ماجه از ام سلمه نقل كرده كه وي از رسول خدا (صلي الله عليه و آله وسلم) چنين شنيد: «الْمَهْدِي مِنْ وُلْدِ فَاطِمَةَ»؛10 «مهدي از فرزندان فاطمه است».11
شيخ طوسي نيز از امام باقر(عليه السلام) نقل کرده است: «مهدي مردي از فرزندان فاطمه(عليها السلام) است».12
3. ويژگيهاي جسماني حضرت مهدي(عجل الله تعالي فرجه الشريف)
در بارة ويژگيهاي جسماني حضرت مهدي(عجل الله تعالي فرجه الشريف) هنگام ظهور، روايات فراواني در کتاب¬هاي شيعه و اهل سنّت آمده است. بعضي از اين ويژگي¬ها بدين قرار است:
3ـ1. قدرتمند بودن آن حضرت هنگام ظهور
در رواياتي تأکيد شده که حضرت مهدي(عجل الله تعالي فرجه الشريف) هنگام ظهور داراي بدني بسيار قدرتمند است.13
3ـ2. چهره نوراني
جويني از رسول خدا(صلي الله عليه و آله وسلم) روايت كرده است: «الْمَهْدِي مِنْ وُلْدِي … كَأَنَّ وَجْهَهُ كَوْكَبٌ دُرِّي…»؛14 «مهدي از فرزندان من است … چهرهاش همانند ستارهاي درخشان است».
3ـ3. پيشاني بلند و بيني كشيده
حضرت مهدی(عجل الله تعالي فرجه الشريف) با پيشاني بلند و بيني كشيده، توصيف شده و اين تعبير فراوان در احاديث اسلامي آمده است. صنعاني از رسول خدا (صلي الله عليه و آله وسلم) نقل كرده است: «ان المهدی اقني اجلی»؛15 «مهدي بيني كشيده (با انحناي وسط) و بلند پيشاني است».
اين مضمون در كتابهاي اهل سنّت، مورد اشاره قرار گرفته است. از حضرت علي(عليه السلام) نقل شده كه به امام حسين(عليه السلام) نگاه کرد و فرمود: «خداوند از نسل اين، كسي را به وجود خواهد آورد كه هم نام پيامبر(صلي الله عليه و آله وسلم) باشد… او مردي است پيشاني بلند و كشيده بيني…».16
3ـ4. خال بر گونه
شيخ صدوق(ره) نقل كرده است: «بر گونه راست آن حضرت خالي است…».17 در منابع اهل سنّت نيز بدان اشاره شده است. رسول خدا(صلي الله عليه و آله وسلم) فرمود: «… بر گونه راست مهدي، خالي مشكي وجود دارد…».18
3ـ5. ظهور در سن چهل سالگي19
پيامبر اکرم(صلي الله عليه و آله وسلم) فرمود: «… مهدي از فرزندان من است، در سن چهل سالگي بر انگيخته خواهد شد…».20
قطب راوندي نيز نقل کرده است: «نشانة قائم ما هنگام خروج اين است كه از لحاظ سن، كهنسال؛ ولي از نظر چهره، جوان است. تماشاگر وي گمان ميبرد كه او چهل ساله يا نزديك به آن است… ».21 در برخي از روايات نيز بدون اشاره به سن حضرت هنگام ظهور، تنها به جوان بودن ايشان اشاره شده است.22
4. هم نام بودن حضرت مهدي(عجل الله تعالي فرجه الشريف) با پيامبر(صلي الله عليه و آله وسلم)
اهل سنّت و شيعه اتفاق نظر دارند كه حضرت مهدي(عجل الله تعالي فرجه الشريف) هم نام رسول خدا(صلي الله عليه و آله وسلم) است.23 حتي در رواياتي تصريح به نام آن حضرت شده؛ چنان که ابن مسعود از پيامبر اکرم(صلي الله عليه و آله وسلم) نقل کرده است: «اسم المهدي محمد».24
5. زمينههاي ظهور
بعضی از تحولات اجتماعي پيش از ظهور، هم در منابع شيعه و هم در منابع اهل سنّت مورد اشاره قرار گرفته است:
5ـ1. نا اميدي كامل مردم
داود ابن¬كثير الرقي ميگويد: به حضرت صادق(عليه السلام) عرض كردم: اين موضوع (ظهور) براي ما طولاني شد تا بدان جا كه سينههاي ما تنگ شده است… حضرت(عليه السلام) فرمود: «هنگامي كه نااميدي از فرج ما بيش از همه چيز شد… منادي از آسمان به اسم قائم ندا خواهد داد…»25
پيامبر اسلام(صلي الله عليه و آله وسلم) به حضرت علي(عليه السلام) فرمود: «اي علي! ظهور مهدي هنگامي خواهد بود كه شهرها دگرگون شده، بندگان خدا ضعيف و از فرج و ظهور مهدي مأيوس گردند؛ در اين هنگام مهدي قائم از فرزندان من ظاهر گردد».26
5ـ2. فراگير شدن ستم
رسول خدا(صلي الله عليه و آله وسلم) در اين باره فرموده است: «لَوْ لَمْ يبْقَ مِنَ الدُّنْيا إِلَّا يوْمٌ لَطَوَّلَ اللَّهُ ذَلِكَ الْيوْمَ حَتَّي يبْعَثَ رَجُلًا مِنْ أَهْلِ بَيتِي يمْلَأُ الْأَرْضَ عَدْلًا وَ قِسْطاً كَمَا مُلِئَتْ ظُلْماً وَ جَوْراً…»؛27 «اگر از دنيا بيش از يك روز باقي نماند، خداوند آن روز را چنان طولاني خواهد كرد تا اينكه مردي از اهل بيتم بر انگيخته شود و زمين را آکنده از عدل و قسط کند؛ آن گونه که پر از ظلم و جور شده باشد».
6. نشانههاي ظهور
در منابع روايي شيعه از پارهاي از حوادث آينده با عنوان نشانههاي ظهور ياد شده است. اين نشانه¬ها به دو دسته حتمي و غيرحتمي تقسيم شده و بعضی از آنها در منابع اهل سنّت مورد اشاره قرار گرفته است:
6ـ1. نداي آسماني
رسول گرامي اسلام(صلي الله عليه و آله وسلم) فرمود: «در ماه محرم بانگي از آسمان برآيد، بدين مضمون كه: برگزيدة خداوند فلان (مهدی) است؛ پس سخنش را بشنويد و از او پيروي كنيد».28
امام عليبن ابيطالب(عليه السلام) نيز فرمود: «هنگامي كه بانگ برآورنده از آسمان، بانگي برآورد كه حق در آل محمد(صلي الله عليه و آله وسلم) است؛ در اين هنگام مهدي ظهور خواهد كرد… ».29
امام صادق(عليه السلام) فرمود: « النِّدَاءُ مِنَ الْمَحْتُوم…»؛30 «ندا ]ي آسماني[ از نشانههاي حتمي است».
6ـ2. سفياني
يكي ديگر از نشانههاي ظهور مهدي موعود، قيام شخصي با عنوان سفياني است. در احاديث شيعه در روايات فراواني بر حتمي بودن آن تاكيد شده است.31 در برخي از احاديث اهل سنّت نيز با صراحت از آن به عنوان يکي از نشانههاي خروج مهدي(عجل الله تعالي فرجه الشريف) ياد شده است.32
گفتنی است روايات شيعه دراين¬باره، به حدي است كه برخي براي آن ادعاي تواتر كردهاند.33
6ـ3. خسف در بيداء
واژه «خَسف»، به معناي فرو رفتن و پنهان شدن است و «بيداء» نام سرزميني بين مكه و مدينه است.
منظور از اين نشانه اين است كه سفياني با لشكري عظيم، به قصد جنگ با حضرت مهدي(عجل الله تعالي فرجه الشريف) عازم مكه ميشود. آنان در بين مكه و مدينه و در محلي معروف به «بيداء»، به گونهاي معجزهآسا در زمين فرو ميروند.
رسول اكرم(صلي الله عليه و آله وسلم) در اين باره فرمود: «… فَيبْعَثُ إِلَيهِ جَيشٌ من الشام حَتَّي إِذَا كَانُوا بِالْبَيدَاءِ خُسِفَ بِهِمْ…»؛34 «گروهي از شام به سوي او برانگيخته ميشوند؛ چون به منطقه بيداء ميرسند، به زمين فرو برده مي¬شوند».35
6ـ4. قتل نفس زکيه
يکي از نشانه¬هايي که از آن به عنوان نشانه حتمي ياد شده و در برخي از منابع اهل سنّت نيز بدان اشاره گشته است؛ کشته شدن انساني پاک و بي گناه در آستانه قيام حضرت مهدي(عليه السلام) بين رکن و مقام است.36
7. امور مربوط به ظهور حضرت مهدی(عجل الله تعالي فرجه الشريف)
7ـ1. اصلاح امر ظهور مهدي(عجل الله تعالي فرجه الشريف) در يک شب
از رواياتي استفاده مي¬شود که امر ظهور حضرت مهدي(عجل الله تعالي فرجه الشريف)، در يک شب اصلاح و مهيّا
مي¬گردد. اين مطلب نيز از اموري است که هم شيعه و هم اهل سنّت بدان اشاره کرده¬اند.37
7ـ2. محل ظهور
درباره نقطه آغاز ظهور حضرت مهدي(عجل الله تعالي فرجه الشريف) و پيوستن ياران خاص به او، احاديث فراواني ذكر شده است. وجه اشتراك اين روايات، اين است كه ظهور آن حضرت از مكه38 و ـ بر اساس روايات فراواني ـ از كنار كعبه آغاز خواهد شد.
رسول گرامي اسلام(صلي الله عليه و آله وسلم) فرمود: «دستههايي از عراق و بزرگاني از شام، به سوي مهدي ميآيند و با او ميان ركن و مقام بيعت ميكنند…»39 و نيز فرمود: «… با مهدي بين ركن و مقام بيعت ميشود».40
البته روايات فراواني به بيعت آن حضرت با يارانش در ميان رکن و مقام اشاره کرده است.41
7ـ3. بيعت با حضرت مهدي(عجل الله تعالي فرجه الشريف)
يکي از موضوعاتي که در منابع شيعي و سنّي مورد توجه قرار گرفته، بيعت ياران حضرت مهدي(عجل الله تعالي فرجه الشريف) با ايشان در طليعه ظهور است.42 همچنين در بارة محل بيعت با حضرت مهدي(عجل الله تعالي فرجه الشريف) روايات مشترکي نقل شده است.43
7ـ4. نزول فرشتگان براي ياري حضرت مهدي(عجل الله تعالي فرجه الشريف)
از جمله موضوعات مشترک، بين شيعه و سني، نزول فرشتگان براي ياري حضرت مهدي(عجل الله تعالي فرجه الشريف) هنگام ظهور است.44
7ـ5. نزول عيسي(عليه السلام) و اقتدا به حضرت مهدي(عجل الله تعالي فرجه الشريف)
يکي از حوادث بسيار مهم در عصر ظهور بازگشت حضرت عيسي(عليه السلام) است. اين رخداد در روايات بسياري مورد اشاره قرار گرفته است.
رسول گرامي اسلام(صلي الله عليه و آله وسلم) فرمود: «يلتفت المهدي و قد نزل عيسي بن مريم كانما يقطر من شعره الماء، فيقول المهدي: تقدم، وَصلِّ بالناس فيقول عيسي بن مريم: انما اقيمت الصَّلاة لك فيصلي عيسي خلف رجل من ولدي…»؛45 «مهدي میبيند كه عيسي فرود آمده و گويا آب از موهايش ميچكد. پس به او میگويد: جلو برو و به نماز بايست؛ عيسي پاسخ ميدهد: نماز براي تو، به پا شده و آن گاه پشت سر مهدي به نماز ميايستد…».
همچنين فرموده است: «… جبرئيل نزد من آمد و گفت:اي محمد! خداوند متعال از بنيهاشم هفت چيز را برگزيد… و از شما است قائمي كه عيسي بن مريم پشت سر وي به نماز ميايستد…»46.
امام صادق(عليه السلام) فرمود: «… وَ ينْزِلُ رُوحُ اللَّهِ عِيسَی ابْنُ مَرْيمَ فَيصَلِّي خَلْفَهُ …»؛47
«… و روح الله عيسي بن مريم فرود آمده، پشت سر او به نماز خواهد ايستاد…».
8. ويژگيهاي حكومت مهدي(عجل الله تعالي فرجه الشريف)
8ـ1. عدالت گستري
بر اساس روايات فراواني عدل و قسط از مهمترين اهداف قيام حضرت مهدي(عجل الله تعالي فرجه الشريف) است. اين مهم علاوه بر روايات شيعه، در انبوه روايات اهل سنّت نيز مورد اشاره قرار گرفته است.48
8ـ2. رفاه و آسايش عمومي
از ديگر ويژگيهاي حکومت حضرت مهدي(عجل الله تعالي فرجه الشريف) رفاه عمومي است. اين ويژگي نيز در روايات شيعه و سنّي ذکر شده است49. رسول اکرم(صلي الله عليه و آله وسلم) فرمود: «يكون في امتي المهدي… تعيش امتي في زمانه عيشاً لم تعشه قبل ذلك»50؛ «مهدي در امت من خواهد بود… مردم در زمان او چنان زندگي خواهند کرد که هرگز قبل از آن نکرده بودند».
و نيز فرمود: «يكُونُ فِي أُمَّتِي الْمَهْدِي … يتَنَعَّمُ فِيهِ أُمَّتِي نِعْمَةً لَمْ يتَنَعَّمُوا مِثْلَهَا قَطُّ»؛51 «مهدي در امت من خواهد بود … مردم در آن دوره به چنان نعمتي دست يابند كه در هيچ دورهاي چنين متنعم نشده باشند».
8ـ3. رضايت همگاني از حکومت مهدي(عجل الله تعالي فرجه الشريف)
تمامي مردم پس از ظهور و در دوران حکومت امام مهدي(عجل الله تعالي فرجه الشريف) از حاکميت آن حضرت رضايت کامل خواهند داشت. اين مهم هم در روايات شيعه و هم در روايات اهل سنّت ذکر شده است.52
8ـ4. امنيت همه جانبه و عمومي
از ويژگيهاي مهم جامعه عصر ظهور، امنيت فرا گير و همگاني در کل کره زمين است.53 امام باقر(عليه السلام) در اين باره می¬فرمايد: «به خدا سوگند! ]ياران مهدي[ آن اندازه ميجنگند، تا خدا به يگانگي پرستيده شود و به او شرك نورزند تا آنجا كه پيرزني سالخورده و ناتوان، از اين سوي جهان به آن سوي جهان رهسپار ميشود و كسي متعرض او نمی گردد».54
8ـ5. احساس بينيازي در مردم
يکي از خصلت¬هاي مردم در عصر ظهور احساس بي نيازي است. پيامبر اکرم(صلي الله عليه و آله وسلم) فرموده است: «أُبَشِّرُكُمْ بِالْمَهْدِي … وَ يمْللاً اللَّهُ قُلُوبَ أُمَّةِ مُحَمَّدٍ غِنًی …»55 ؛ «شما را به مهدي بشارت ميدهم… ] به هنگام ظهور او[ خداوند دلهاي امت محمد(صلي الله عليه و آله وسلم) را سرشار از بينيازي ميكند…».56
8ـ6. غلبه اسلام بر ساير اديان
از ديگر موضوعات مشترک بين شيعه و اهل سنّت، غلبه اسلام بر ديگر اديان، در عصر ظهور است.57
8ـ7. جهاني بودن حکومت حضرت مهدي(عجل الله تعالي فرجه الشريف)
شمار زيادي از احاديث اسلامي بر فراگيري حكومت حضرت مهدي(عجل الله تعالي فرجه الشريف) تأكيد کرده است. پيامبر اکرم(صلي الله عليه و آله وسلم) فرمود: «… يبايع له الناس بين الركن و المقام، يردالله به الدين و يفتح له فتوحاً، فلايبقي علي وجه الارض الا من يقول: لااله الا الله»؛58 «…مردم در ميانه ركن و مقام [با مهدي(عجل الله تعالي فرجه الشريف) ] بيعت ميكنند؛ خداوند به واسطه او، دين را برميگرداند و پيروزيهايي براي او به وجود ميآورد تا بدان جا كه هيچ كس بر زمين باقی نمی ماند، مگر آنكه «لا اله الا الله» را میگويد.
امام صادق(عليه السلام) فرمود: «إِذَا قَامَ الْقَائِمُ لا تَبْقَی أَرْضٌ إِلا نُودِي فِيهَا شَهَادَةُ أَنْ لا إِلَهَ إِلا اللَّهُ وَ أَنَّ مُحَمَّداً رَسُولُ اللَّهِ»؛59 «هنگامي قائم قيام نمايد هيچ زميني نخواهد ماند، مگر آنکه در آن نداي شهادتين (اشهد أَنْ لا إِلَهَ إلا اللَّهُ وَ أَنَّ مُحَمَّداً رَسُولُ اللَّه) سر داده خواهد شد».
پي نوشت ها:
1 . از آنجايي که دسترسي به روايات شيعه براي مهدي پژوهان آسان تر است، تلاش شده تا در اين درس به روايات اهل سنّت بيشتر اشاره شود.
2. اگر چه در درس «نسب حضرت مهدي(عليه السلام)» ، به موارد فراواني اشاره خواهد شد، اما به تناسب در اين درس نيز به پاره¬اي از موارد اشاره مي شود.
3. ابن ماجه، سنن، ج2، ح4085؛ كشف الغمة، ج2، ص477؛ دلائل الامامة، ص247.
4. ابن ابي شيبه، الكتاب المصنف، ح 37639؛ كشف الغمة، ج2، ص483.
5. صنعاني، المصنف، ج11، ح20770؛ طبراني، معجم الكبير، ج10، ح10213.
6. و نيز: ر. ک: مقدسي شافعي، عقد الدرر، ص36.
7. جلال الدين سيوطي، الحاوي للفتاوي، کتاب: العَرف الوردي، ص 74 و ص88 .
8. جويني شافعي، فرائد السمطين، ج 2، 327، ح 589؛ شيخ صدوق (ره) ، كمال الدين و تمام النعمة، ج1، ص287، باب 25، ح7.
9. شيخ صدوق(ره)، معاني الاخبار، ص 61.
10. سنن ابن ماجه، ح 4086 ؛ ابی داود، سنن ابي داود، ج4، ح4284؛ نعيم بن حماد، الفتن، ص375؛ حاكم، المستدرك، ج4، ص557.
11. و نيز: ر. ک: کنجي شافعي، البيان في اخبار صاحب الزمان، ص30؛ مقدسي شافعي، عقد الدرر، ص35؛ جلال الدين سيوطي، الحاوي للفتاوي، ص69.
12. محمد بن حسن طوسي(ره) ، كتاب الغيبة، ص 187.
13. البيان في اخبار صاحب الزمان، ص78؛ الحاوي للفتاوي، ص79.
14. جويني، فرائد السمطين، ج 2، ح 565؛ كشف الغمة، ج2، ص470.
15. صنعاني، المصنف، ح 20773؛ سنن ابي داود، ج4، ح2485.
16. نعماني، الغيبة، 214، ح 2؛ كشف الغمة، ج 3، 259 و محمدبن جرير طبري، دلائل الامامة، ص 258.
17. شيخ صدوق، كمال الدين و تمام النعمة، ج 2، ج 2، 445، ح 19.
18. گنجي شافعي، البيان في اخبار صاحب الزمان، باب 8، ح 51.
19. البته تفاوت شيعه با اهل سنّت در اين است كه شيعه ظهور حضرت مهدي را در سنّ پيری و هيئت چهل سالگي مي داند، ولي اهل سنّت در سنّ چهل سالگي.
20. جويني، فرائد السمطين، ج 2، ح 565، ح565؛ نيز ر. ک: الحاوي للفتاوي، ص78، عقد الدرر، ص61.
21. راوندي، الخرائج و الجرائح، ج 3، 1170؛ شيخ صدوق، كمال الدين و تمام النعمة ، ج 1، 315، ح 2.
22. البيان في اخبار صاحب الزمان، ص84، ح53؛ الحاوي للفتاوي، ص88؛ عقد الدرر، ص65.
23. مقدسي شافعي، عقد الدرر، ص45، ص55.
24. جلال الدين سيوطي، الحاوي للفتاوي، ص88.
25. نعماني، الغيبة، ص 186، ح 29.
26. قندوزي، ينابيع المودة، ص 528؛ و نيز ر. ک: البيان في اخبار صاحب الزمان، ص42، ح21؛ الحاوي للفتاوي، ص92.
27. ابيداود، سنن ابي داود، ح 4282.
28. نعيم بن حماد، الفتن، ص 93؛ مقدسي شافعي، عقدالدرر في اخبار المنتظر، ص79، ص83، ص99؛ ر. ک: فرائد السمطين، ج2، ص316؛ الحاوي للفتاوي، ص73.
29. جعفربن محمد ابن المنادي، الملاحم، ص 196، ح 143.
30. نعماني، الغيبة، ح 11.
31. ر. ك: نعماني، الغيبة، ص 257، ح 15 و ص 264، ح 26؛ شيخ صدوق، كمال الدين و تمام النعمة، ج2، ص 650، ح 5؛ محمد بن حسن طوسي، كتاب الغيبة، ص 435.
32. الحاوي للفتاوي، ص80؛ عقد الدرر، ص76؛ و نيز ر. ک: متقي هندي، کنز العمال، ج11، ص273.
33. لطف الله صافي گلپايگاني، منتخب الاثر، فصل 6، باب 6، ص 568.
34. صنعاني، المصنف، ج11، ص371.
35. و نيز ر. ک: طبراني، المعجم الاوسط، ج2، ص35؛ متقي هندي، کنز العمال، ج11، ص277، ح 31513؛ البيان، ص44، ح23؛ عقد الدرر، ص80؛ الحاوي للفتاوي، ص71 .
36. ابن ابي شيبه، المصنف ج8، ص679؛ متقي هندي، کنز العمال، ج 11، ص 277؛ جلال الدين سيوطي، الحاوي للفتاوي، ص78.
37. البيان في اخبار صاحب الزمان، ص31، ح11؛ الحاوي للفتاوي، ص69؛ عقد الدرر، ص210.
38. نعماني، الغيبة، ص 313، ح 4 و 315، ح 9؛ مقدسي شافعي، عقدالدرر، باب 2، ص 56.
39. نعيم بن حماد، الفتن، بخش چهارم، ص 242، ح 950.
40. مقدسي شافعي، عقدالدرر، باب 2، ص 56.
41. ر. ک: صنعاني، المصنف، ج11، ص371؛ ابن حبان، صحيح ابن حبان، ج15، ص159؛ طبراني، معجم الکبير، ج23، ص296؛ متقي هندي، کنز العمال، ج14، ص265.
42. گنجي شافعي، البيان في اخبار صاحب الزمان، ص35، ح15؛ الحاوي للفتاوي، ص83؛ عقد الدرر، ص 88 ؛ فرائد السمطين، ج2، ص315، ح569.
43. البيان، ص44، ح23، عقد الدرر، ص56.
44. عقد الدرر، ص46، صص117، ص185؛ الحاوي للفتاوي، ص88؛ البيان، ص84، ح53.
45. مقدسي شافعي، عقدالدرر، ص 292؛ علی بن عيسی اربلی، كشف الغمة، ج 3، ص 278.
46. محمد بن يعقوب کليني، كافي، ج 8، ص 50، ح 10.
47. شيخ صدوق، كمال الدين و تمام النعمة، ج 2، ص 330، ح 16.
48. مصنف ابن ابي شيبه، ح19484؛سنن ابي داود، ح4282؛ معجم الکبير طبراني، ح 10219 و ح10220.
49. البيان، ص43، ح22؛ الحاوي للفتاوي، ص71، عقد الدرر، ص195.
50. ابن ابي شيبه، المصنف، ج 7، ح 19484.
51. ابن ماجه قزويني، سنن، ح 4083؛ علی بن عيسی اربلی، كشف الغمة في معرفة الائمة، ج 3، ص 257.
52. صنعاني، المصنف، ح20770، البيان، ص42، ح21؛ الحاوي للفتاوي، ص69؛ عقد الدرر، ص73؛ فرائد السمطين، ج2، ص310، ح561.
53. مقدسي شافعي، عقد الدرر، ص207.
54. طبراني، المعجم الكبير، ج 8، ص 179.
55. احمدبن حنبل، مسند، ج 3، ص 37؛ مقدسي شافعي، عقدالدرر في اخبار المنتظر، باب 8، ص 219.
56. و نيز: ر. ک: البيان، ص61، ح38؛ الحاوي للفتاوي، 76.
57. عقد الدرر، ص95.
58. مقدسي شافعي، عقدالدرر، باب دوم، يك حديث به آخر.
59. عياشي، تفسير عياشي، ج 1، ص 207، ح 81.
برگرفته از سايت :راسخون