فرماندهان عراقی که تا قبل از عملیات خیبر، به این فکر بودند که انجام عملیات و به طور کلی ادامه جنگ به بنبست رسیده و با توجه به موانعی که ایجاد کرده بودند، پیشروی رزمندگان را غیر ممکن میدانستند و در مناطق آبگرفتگی هورالعظیم با خیال راحت به پدافند مشغول بودند، بعد از عملیات و درک این موضوع که هیچ مانعی در مقابل رزمندگان نمیتواند سد کننده باشد، بیش از پیش بر هوشیاری خود افزودند و اقداماتی را در تحلیل تاکتیک نیروهای ایرانی و برخی ضعفهای رزمندگان و تجدید نظر در تاکتیک نیروهای خود، برای حفظ منطقه عملیاتی انجام دادند، از جمله:
– مواضع و موانع قبلی را ترمیم و تقویت نموده و نسبت به تحکیم و تثبیت آنها توجه زیادی کردند.
– احداث خاکریزهای ضربدری به ارتفاع تقریبی 5/1متر، مانند موانع ضد تانک و نیز جلوگیری از تردد و نفوذ قایقها.
– ایجاد خطوط پدافندی مقطع در عمق و ایجاد مواضع یدکی مناسب و متعدد بین ردههای یکم و دوم پدافندی و استقرار توپخانه در محلهای مناسب و غیر قابل دسترسی در ساعتهای اولیه عملیات.
– به طور مداوم از انتهای شمال آبگرفتگی تا جنوب هور را با گلولههای فسفری ثبت تیر و سپس با گلولههای زمانی در سطح آب تیراندازی کردند.
– برج و تپههای دیدهبانی بلند در رده یکم و دوم احداث کردند.
– اخیراً از گلولههای توپخانه جدیدی به نام نمساویه استفاده میکنند که این گلولهها به صورت چندتایی در سام میباشد و توسط هلیکوپتر تنظیم تیر میشود. (توپ مذکور اتریشی است و حداقل 5 و حداکثر 45 کیلومتر بُرد دارد.)
– فعالیتهای شناسایی هوایی و عکسبرداری را افزایش داده و به طور مداوم از خطوط لجمن شناسایی به عمل میآوردند.
– درصدر هوشیاری خود را با اعزام گشتی شناسایی و برقراری پستهای استراقسمع و دیدهبانی به میزان قابل ملاحظهای افزایش دادند.
– دشمن قادر است با مشاهده هر گونه فعالیت و جابهجایی، فوراً در جهت تقویت نیروهایش عکسالعمل نشان دهد. به طوری که بر پایه برخی گزارشها میتواند با 17 گردان مانوری شامل 12 گردان پیاده، یک گردان تانک، یک گردان شناسایی، 2گردان کماندویی و حداقل 7 گردان توپخانه و سلاح شیمیایی و کلیه مقدورات هوایی و هلیکوپتر از منطقه محافظت و پشتیبانی کرده و در مواضع فعلی پدافند کند.
– بهرهگیری متعدد از تاکتیک «جنگ آب». به طوری که دشمن توجه خود را به ایجاد آبگرفتگی در معبرهایی که احتمال حملهی رزمندگان میرود معطوف داشته به گونهای که آب را در برخی محورها با جریان زیاد رها ساخته است.
– تقسیم کردن صحنه نبرد به چند محور و تعیین فرماندهی.
– سرعت در اتخاذ تصمیمات و اجرای آنها.
– کنترل منظم مواضع مصنوعی مهندسی ایجاد شده در جلوی خط لجمن.
– اعزام گشتی شناسایی با هدف بررسی گسترش و استعداد خطوط رزمندگان و گرفتن اسیر.
– تبلیغ وسیع در مورد از سرگیری بمبباران شهرها و استفاده از سلاحهای مخرب و پیشرفته.
– اعزام نیروهای پیاده ارتش خلقی به جبهههای جنوب.
– دریافت مستمر سلاح و مهمات از طریق مصر، اردن، عربستان سعودی، کویت و…
در همین چهارچوب فرماندهی لشکر26 پیاده به فرماندهان تیپها، گردانها، گروهانها، سایر فرماندهان واحدهای پشتیبانی و نیز افسران توجیه سیاسی تمهیدات و تصمیماتی را با هدف حفظ روحیه ابلاغ کرد که براساس آن اقداماتی به شرح ذیل انجام پذیرفت.
– بر انگیختن روحیه تهاجمی بین نیروها و تأکید بر شکستهای دشمن (ایران)
– تلاش مستمر جهت تقویت اراده رزم در دل نیروها، پیگیری امور تاکتیکی و تأکید دائمی بر دشمن فارسی و کینهشان علیه ما.
– بازدید مدام از یگانها، از سنگرهای هشدار دهنده، از محل دیدهبانیها و همزیستی با نیروها و یادآوری قهرمانیهایشان.
– توجه زیاد به خدمات پشتیبانی رزم یگانها
– تأکید دائم بر ضرورت بهرهگیری از موانع پدافندی، سنگرها و پایداری و هوشیاری در آنها و عدم غفلت.
– تأکید بر ضعف روحی دشمن
همچنین فرمانده لشکر به افسران توجیه سیاسی خاطرنشان کرد تا در سخنرانیها و دیدارهای خود با نیروها، بر کمبود سلاح ایرانیان – خصوصاً سلاحهای سنگین- میل به تسلیم شدن آنها، تورم و قیمتهای بالای اجناس در ایران و کوپنی شدن اجناس و… تبلیغ فراوان کنند.
از جمله تمهیدات و تاکتیکهای دیگری که فرماندهان عراقی پس از عملیات رزمندگان اتخاذ کردند، تأکید بر افزایش هوشیاری فرماندهان به ویژه در رده قرارگاهها و عدم ترک مقر خود به خصوص هنگام شب بود. همچنین نظر به اینکه فرماندهان عراقی حتی پس از عملیات خیبر، همچنان حمله اصلی ایران را محورهای شرقی بصره تلقی میکردند و هر عملیاتی را فریب بر میشمردند، لذا در همین زمینه به یگانهای پدافندی هشدارهای پیدرپی میدهند.
در این خصوص فرماندهی لشکر 26 پیاده در نامهای با مضمون «درسهای آموزنده از نبرد شهابی»، انجام عملیات همزمان یا با فاصله زمانی کوتاه از عملیات خیبر توسط رزمندگان در سایر مناطق عملیاتی (جبهههای غرب) را فریب تلقی کرده چنین اعلام نمود که: «نبرد شهابی، بخشی از طرح استراتژی فریب دشمن بوده که به منظور معطوف نمودن توجهات [نیروهای] خودی به مناطق فرعی و منحرف ساختن آن از منطقه احتمالی تعرض دشمن (شرق بصره) است که اقدام به انجام تکهای محدودی کرده تا بتواند در توازن فکری فرماندهی [ما] خلل ایجاد کرده… بنابراین لازم است در چنین مناطقی، نیروهای احتیاط در نزدیکی آن مناطق جهت مقابله با وضعیتهای پیشبینی نشده، نگهداری شوند.
و سرانجام نامه کلی سری و آنی فرماندهی سپاه سوم که به فرمانده تیپ 93 پیاده (تقویت شده) با هدف کنترل کامل زمین ممنوعه، کشف و شناسایی به موقع توان رزمندگان ایرانی و تحکیم منطقه پدافند به شرح ذیل ابلاغ شد. که نکات زیر به مورد اجرا گذاشته گردد:
1. اعزام نیروهای پوششی به طوریکه کنترل زمین ممنوعه و کشف به موقع نزدیک شدن دشمن تأمین گردد.
2. احداث شبکه موانع به شرح زیر به عمق مناسبی در جلوی مناطق تیپهای مربوطه:
الف. میدان مختلط مین متشکل از 4 الی 6 نوار
ب. سیمخاردار چادری (نوع سوم)
ج. موانع سیمی به عمق 3 متری
3. تحکیم و تقویت مواضع پدافندی و کانالهای آتش طبق اصول نظامی و به طور مناسب وسط احداث کانالهای مواصلاتی در خاکریز، کانال فعلی تغذیه و سپس در فاصلههای مناسبی از آن، کانالهای آتش احداث، تحکیم و به وسیله پوشش بالا سری مجهز گردند.
4. براساس منافع متقابلی که در چهارچوب موضع اصلی وجود دارد، انجام کارها باید به طور مشترک و همزمان باشد.
5. هماهنگی به کارگیری سلاحهای پشتیبانی کننده و تأکید بر استقرار تیربارهای متوسط در جبهه و جناحین.
6. فراهم نمودن نیروی احتیاط مناسب برای تشکر
7. و مهمتر از همه تشدید حملات هوایی علیه مواضع رزمندگان
شایان ذکر است در عملیات خیبر برتری جنگ هوایی عراق در مقایسه با ایران کاملاً محسوس بود و این برتری بیشتر در نقاطی بود که رزمندگان فاقد پدافند هوایی موثر بودند به طوری که خلبانان عراقی به قدری جسارت پیدا میکردند که ضمن استمرار بمببارانها با جنگندههای پیشرفته، گاهی با استفاده از هواپیماهای PC7 در سطح پایین پرواز میکردند و با مسلسل رزمندگان را هدف قرار میدادند و در این رهگذر حتی حوالی قرارگاه فرماندهی نجف – که محل تشکیل جلسات مسئولان و فرماندهان عالی نظیر آقای هاشمی رفسنجانی، محسن رضایی، صیاد شیرازی، حسن روحانی و برخی فرماندهان ارتش بود- از بمبباران دشمن مصون نماند و تنها در برخی مناطق که موشکهای هاگ و اورلیکن استقرار داشت، رزمندگان توانسته بودند امنیت هوایی مناسبی ایجاد کنند.
با این وجود حجم بمببارانها در سطح عمومی منطقه عملیاتی خیبر به قدری بود که به نوشته راوی قرارگاه با گذشت سه روز از عملیات به دستور آقای هاشمی رفسنجانی سه فروند هواپیمای جنگنده F14 نیروی هوایی جمهوری اسلامی آسمان منطقه عملیات را در حد فاصل زیبر تا زید تحت چتر حمایتی قرار داد. این اقدام در تأمین امنیت آسمان منطقه تأثیر قابل ملاحظهای داشت و از شدت تهاجم هوایی دشمن به نحو چشمگیری کاسته شد. به گونهای که طی روزهای اول تا سوم عملیات که دشمن گاه تا 150 سورت پرواز و بمبباران انجام میداد، در روزهای پس از آن به 40 تا 60 مورد حمله کاهش یافت.
از جمله اقدام دیگر دشمن، بمبباران شیمیایی بود که در حد وسیع و بیسابقهای از آن – تا آن زمان- بهره جست و متأسفانه تعداد زیادی از رزمندگان مصدوم شدند و به لحاظ آسیبپذیری و تحلیل رفتن توان عمده یگانها به ویژه در منطقه العزیر ناچار به عقبنشینی شدند.
جمعبندی
با وجود غفلت شدید فرماندهان عراقی در تشخیص دقیق منطقه نبرد که باعث غافلگیری و شکست آنها در مراحل اول عملیات شد، اما قوای دشمن به سبب برخورداری از نقاط قوتی که داشتند توانستند، نه تنها بر بخشی از ضعفها، چیره شوند، بلکه به موفقیتهایی – که بعضاً ناشی از ضعف جبهههای خودی بود- دست یابند. در این چهارچوب میتوان به نکات مثبت دشمن در مقابله با حمله رزمندگان موسوم به عملیات خیبر – به طور فهرستوار به موارد زیر اشاره کرد.
– سرعت در ایجاد موانع جدید (میدانهای مین و سیمخاردار با عمق زیاد و حفر کانالها و ایجاد آبگرفتگیها در منطقه حائل خود با ایران)
– بهرهبرداری مؤثر از آتش پشتیبانی برای مواضع دفاعی و نیروهای پاتک کننده
– تأمین و انتقال سریع نیروهای احتیاط برای انجام پاتک، به طوری که بخشی از نیروهای لشکرهای 1، 3، 4و 6 زرهی، تیپهای 65، 66، 67 نیروی مخصوص، تیپ یکم و دوم گارد ریاست جمهوری، تیپ 10 زرهی، تیپهای مستقل 419، 98، 94، 9، 113، 51 و تیپ 4 و5 و تعداد بسیاری از گروههای کماندویی به سرعت یا به منطقه نبرد منتقل شدند یا در انتظار دریافت دستور بودند.
– آمادگی نیروی هوایی و آماده باش تمامی پایگاههای هوایی
– آماده ساختن هوانیروز برای استمرار عملیات
– آماده ساختن سلاحهای شیمیایی و به کارگیری گسترده و بیسابقه
– آماده ساختن تجهیزات موشکی برای هدف قرار دادن اهداف اقتصادی ایران با هدف تشدید فشار روانی
– آمادگی برای از سرگیری جنگ شهرها؛ حربهای که دشمن پس از شکست در جبههها از آن استفاده میکرد.
– اطمینان خاطر از نظر سیاسی بر وجود مساله میانجیگری در حل جنگ ایران و عراق.
– بهرهبرداری مؤثر از شیوه تبلیغات ایران در تشخیص منطقه حساس عملیات.
بنابراین در شرح عملیات اظهارات قرارگاههای پایین عراق به قرارگاههای رده بالا، تشخیص محورهای اصلی پیشروی رزمندگان گاه نادرست و گاه پراکنده و ناقص منعکس شده بود ولی از هنگامی که ایران در بیانیهی نظامی خود خبر ورود نیروهایش به شهر القرنه را داد، فرماندهان عراقی برای جلوگیری از پیشروی بیشتر رزمندگان، دستورات فوری را برای اعزام نیرو به این منطقه صادر کردند. همچنین به بازسازی نیروهای شرق دجله سرعت بخشیده و سرلشکر ستاد هشام صباح الفخری را به عنوان فرمانده نیروهای شرق دجله تعیین کردند. وی مأموریت بیرون راندن رزمندگان از منطقه البیضه، مجید الروطه، همایون و الهدامه را بر عهده داشت.
در این راستا سرعت اتخاذ تصمیم و اجرای آنها از نکات مثبت فرماندهان عراقی بود.
– اختصاص دادن نیروهای لازم و گسترش آنها به طوری که پوشش جبهه و عمق آن را تأمین کرده و پدافند دورا دور و پشتیبانی متقابل را تضمین کرده بود.
– همت فرماندهان در شناسایی همه جانبه و آشنایی فرماندهان [عملیاتی] با زمینی که در آن خواهند جنگید.
– تقسیم مسئولیتها
– ایجاد پناهگاههای مناسب برای افراد حاضر در صحنه نبرد تا از آتش نیروی مقابل در امان باشند.
– ایجاد سیستم موانع شامل میادین مین در ردیفهای متوالی و موانع ابتکاری با استفاده از سیمخاردار
– برقراری ارتباطات مناسب، مطمئن و متعدد قرارگاه با گردانها و حتی نیروهای هشداردهنده و بهرهمندی از تهیه طرح آتش جامع شامل کلیه سلاحهای پشتیبانیکننده، خمپارهاندازها، سلاحهای ضد تانک و تیربارهای متوسط.
– فعالیت خوب دیدگاههای توپخانه و دقت در اعلام کانونهای خطر و ایجاد اختلال در نقل و انتقالات ایران به طرف زمین ممنوعه.
منبع : خبرگزاری فارس